مطالب مرتبط با کلیدواژه

داستان نوجوان


۱.

کنش گران زن در داستان های برگزیده چهار طنزپرداز ادبیات نوجوان براساس الگوی گرمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زن گرمس الگوی کنش گر داستان نوجوان طنز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۴۲۰
یکی از عرصه هایی که می توان درباره نقش زن بحث کرد، داستان های طنز ادبیات کودک و نوجوان است. در مقاله حاضر، نقش زنان در داستان های برگزیده چهار نویسنده طنزپرداز کودک و نوجوان (مرادی کرمانی، حسن زاده، اکبرپور و هاشمی) براساس الگوی جهان شمول کنش گران آلژیرداس ژولین گرمس (1992-1917) بررسی و تحلیل شده است. بر این مبنا، شخصیت ها در جایگاه شش کنش گر (کنش گر فاعلی، شیء ارزشی، کنش گزار، کنش گر سودبرنده، کنش یار و ناکنش یار) در روایت ظهور می یابند و با توجه به جایگاه خود، عمل می کنند. پرسش اصلی این است که «زنان در داستان های مورد بررسی، چه جایگاه کنش گری دارند؟» یافته های پژوهش نشان می دهد اصولاً داستان های یاد شده با شخصیت های مردانه روایت شده اند و زنان کمتر به تنهایی جایگاه کنش گر فاعلی را داشته اند. دیگر اینکه در داستان هایی که زنان کنش گر فاعلی هستند، معمولاً مردان نیز در آن اشتراک دارند. نکته دیگر اینکه بیشترین کنش زنان در جایگاه کنش یاری است. همچنین براساس نتایج پژوهش، در روایت های طنز ادبیات کودک، کنش زنان با طرد و تحقیر روبه رو می شود و طنز داستان را در تقابل با شخصیت های مرد به خصوص همسرانشان گسترش می دهد. در معدودی از داستان ها مانند «نیش و نوش» از فرهاد حسن زاده، شخصیت دختر نقش کنش گر فاعلی را دارد که با توجه به تعریف گرمس از روایت با موفقیت مراحل مختلف را تمام می کند.
۲.

عاملیت نوجوان، عیارسنجی در داستان گزارش مرد لوبیایی از مهدی رجبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان نوجوان سوژه ی پست مدرن سوژه ی رمانتیک عاملیت گزارش مرد لوبیایی مهدی رجبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۲۱۹
رویا یدالهی شاه راه *   چکیده نگارنده در این مقاله، ابتدا دیدگاه های نظریه پردازان و منتقدان مطرح حوزه ی داستان نوجوان را درباره ی مسئله ی عاملیت نوجوان در این داستان ها مطرح کرده است؛ سپس این مسئله را به طور خاص، در قالب دوگانه هایی مفهومی از منظر دو نظریه پرداز ادبیات نوجوان، روبرتا سیلینگر-ترایتس و کارن کوتس، تبیین و صورت بندی کرده است. در مرحله ی بعد، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی فیلیپ می رینگ و با تکنیک روندهای موازی، در یک نمونه داستان نوجوان ایرانی ( گزارش مرد لوبیایی از مهدی رجبی)، این دوگانه های مفهومی را برای تحلیل وضعیت عاملیت شخصیت داستانی نوجوان به کار برده است. تحلیل ها نشان داد سوژه ی نوجوان در این رمان، از نظر عاملیت، در طیف میان سوژه ی مستقل رمانتیک و سوژه ی برساخته و نسبتاً مقهور پست مدرن واقع است، اما در بخش پایانی داستان، انتخاب اصلی او متمایل به اندیشه ی رمانتیک است و متضمن اندیشه و عمل آگاهانه در برابر مواضع ایدئولوژیک دیگر و نفی اهمیت آن هاست. با این وصف می توان گفت عاملیت سوژه ی این داستان بیش تر بر اساس اندیشه ی رمانتیک تصویر شده و بر استقلال سوژه تأکید دارد، اما باتوجه به تعلیق وضعیت سوژه در پایان داستان و طرح امکاناتی چون جنون یا مرگ سوژه، بر اهمیت نهادهای قدرت و نیز بر اهمیت مرگ به منزله ی امری زیستی و گریزناپذیر تأکید می شود. از سوی دیگر، پایان بندی داستان با تکیه بر اندیشه ی کنار هم بودن و برتری دادن آن بر سایر اندیشه های جایگزین، بر شکل گیری نوعی هویت زایا دلالت دارد که البته مستلزم گسست از سایر بخش های اجتماع و نادیده گرفتن آن هاست.    
۳.

تطبیق داستان نوجوان «درخت و بچه مردم» با اسطوره «مدوسا» بر اساس نظریه اضطراب اختگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان نوجوان روان اسطوره شناسی مدوسا فروید عقده اودیپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۱۶۲
فروید اسطوره ها را نیز همچون رؤیاها وجه نمادین شده آرزوهای جنسیِ سرکوب شده و نتیجه اضطراب اختگی می داند و در همین راستا، خوانشی روان اسطوره شناختی از کهن الگوی «سر مدوسا» ارائه می دهد. او آثار هنری مختلف را بر اساس نظریه اضطراب اختگی واکاوی می کند و معتقد است: داستانِ روان شناختی، همچون سایکوبیوگرافی (شرح حال بیمار روان رنجور)، قابل خوانش روانکاوانه است. از آنجا که داستان کوتاه « بچّ ه مردم و درخت »، در تعریف داستان روان شناختی صدق می کند؛ لذا خوانش روانکاوانه درون مایه این داستان با خوانش روانکاوانه اسطوره مدوسا، مقایسه شده است. هدف از مقایسه مذکور نشان دادن آن است که هم اسطوره ها و هم داستان های کودک و نوجوان معاصر، چیزی جز فرافکنی روان اسطوره های درونی انسان نیستند. مقاله حاضر در پی پاسخ گویی به چگونگی بازنمایی اضطراب اختگی در داستان مذکور و اسطوره مدوسا است. در همین راستا، پژوهش پیش رو با روش تحلیلی توصیفی نخست داستان مذکور را رمزگشایی، سپس با بازتفسیری فرویدی، درون مایه آن داستان را با ویژگی های روان اسطوره ای مدوسا مقایسه می کند. نتیجه پژوهش نشان می دهد که تصویرِ دوره روانی جنسیِ فالیک (به عنوان یکی از چهار پندار خیالیِ نخستین) در طول تاریخ، از اسطوره های برساخته انسان های بدوی تا داستان های معاصر کودک و نوجوان، همواره بازنمودی مستمر داشته است.
۴.

ظرفیت داستان در تقویت تفکر انتقادی: ارزیابی داستان های نوجوانان از منظر تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۵۹
از آنجا که داستان پایه اصلی تفکر و ارتباط است، یکی از ابزارهای پرورش تفکر نقادانه به شمار می رود. از این رو در این پژوهش، پس از تبیین مؤلفه های تفکر انتقادی و معرفی معیارهای ارزیابی داستان، به روش تحلیل مضمون به بررسی و ارزیابی 30 داستان نوجوان در گروه سنیِ 12 تا 15 سال، مربوط به سال های 90 تا 98، در سه گرایش رسمی، نخبه گرا و بازارپسند، اعم از تألیف یا ترجمه پرداخته شد تا داستان های برخوردار از محتوای فکری و دارای ظرفیت تقویت تفکر انتقادی شناسایی شود. معیارهایی که مبنای تحلیل و ارزیابی قرار گرفتند شامل پرسش گری، استدلال و رزی، داوریِ مستند، تجزیه و تحلیل، حل مسئله، هم ذات پنداری، درون مایه فلسفی، کند و کاو اخلاقی، و گفت وگوی هدف مند هستند. آنها از دیدگاه های متخصصان حوزه تفکر انتقادی، همچون چت مایرز، رابرت فیشر، رابرت انیس، ریچارد پاول و پیتر فسیونه، استخراج شده اند. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که تنها چهل درصد از داستان های بخش نخبه گرا و بازارپسند و ده درصد از داستان های بخش رسمی از محتوای فکری برخوردار، و دارای ظرفیت تقویت تفکر انتقادی هستند.