مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
اینستاگرام
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی محتواهای تولید شده توسط کاربر در اینستاگرام با موضوع کووید19 است که با بهره گیری از روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش جهت مصاحبه شامل خبرگان دانشگاهی و پزشکان وکادر درمان بیماران کرونایی در بیمارستان ها هستند. این افراد با توجه به شیوه هدفمند گلوله برفی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری 11 نفر انتخاب شدند. شیوه تجزیه و تحلیل با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی است. نتایج نشان داد که عوامل علی شامل « اطلاع رسانی و آگاهی جمعی، نیاز به آموزش و الگوی یکپارچه مدون و بررسی دقیق محتوای تولید شده، نیاز سنجی مردم در زمان بحران» می باشد. عوامل زمینه ای شامل« عدم آگاهی از پاندمی، عدم زیر ساخت های کافی و مناسب، عدم حمایت مالی توسط دولت » می باشد. عوامل مداخله گر نیز شامل« سو استفاده شبکه های تجاری از عدم آگاهی مردم، عدم اطلاع کافی مردم، غافلگیری مردم در بحران » می باشد. عوامل راهبردی شامل «نیاز به آموزش عمومی در زمان بحران، مدیریت بحران، ایجاد پایگاه های اطلاع رسانی زیر نظر دولت و وزارت بهداشت» می باشد. پیامدها نیز شامل «آگاهی مردم از شرایط پاندمی از طریق شبکه های مجازی و تلفیق تجربه و آموزش و اطلاع رسانی به افراد در شرایط بحران» می باشد.
راهبردهای استفاده از اینستاگرام برای توسعه برندسازی شخصی و موفقیت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:تحقیق حاضر با هدف تعیین راهبردهای استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام برای توسعه برندسازی شخصی وموفقیت شغلی انجام شده است.روش پژوهش:پژوهش حاضر، با روش آمیخته انجام گردیده است. بخش کیفی مصاحبه عمیق با 17نفر از صاحب نظران حوزه برندسازی صورت گرفت. تحلیل داده ها با روش گراند تئوری انجام شده است،بخش کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته ، 392 نفر از فعالان حوزه برندسازی شخصی در شبکه اجتماعی اینستاگرام به صورت در دسترس انتخاب ومورد نظرخواهی قرارگرفته اند.یافته ها:یافته های تحقیق دربخش کیفی با120 کد اولیه و 28 مقوله فرعی ارائه شده است، راهبردهای استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در 5 مقوله فرعی (توسعه برند، دستیابی به مخاطبان گسترده ، سهولت برقراری ارتباط وتعامل با مخاطبان ، عدم محدودیت مکانی وزمانی برای توسعه تجارب و کسب کار) تبیین گردید. شاخص های استفاده از اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در قالب 6 مقوله فرعی (بازاریابی محتوایی، امکان اعتبارسنجی، استفاده از شخصیت ها، وامکان بازنشرمحتوا) شناسایی شد، بسترها و زیرساخت های استفاده از اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در قالب 3 مقوله فرعی (لزوم فراهم کردن زیرساخت های قانونی، تجهیزات و امکانات سخت افزاری ونرم افزاری) دسته بندی گردید. موانع و عوامل مزاحم در استفاده از اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی نیز تحت 4 مقوله فرعی (مناسب نبودن زیرساخت ها، تهدیدات امنیتی، عدم وجود درگاه های پرداخت و فقدان حمایت های قانونی) ساماندهی شد. همچنین راهبردهای مناسب در استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در قالب 6 مقوله فرعی (استفاده از ظرفیت های ارتباطی و اطلاع رسانی فضای مجازی، اعمال مدیریت برند، مخاطب محوری ، هویت سازی و خلاقیت) ارائه گردید و در پایان پیامد های حاصل از استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در قالب 4 مقوله فرعی (تثبیت ومعرفی برند ، توسعه کسب و کار، بهبود روابط با مشتریان) ارائه وتبیین شد. در بخش کمی نیز 392 نفر از فعالان وصاحبان حوزه برندسازی شخصی وشغلی در شبکه اجتماعی اینستاگرام با استفاده از پرسشنامه بسته مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های بخش کمی نشان داد،بین متغیر شبکه های اجتماعی اینستاگرام با برندسازی شخصی و موفقیت شغلی به ترتیب با ضرایب مسیر 0/895، 0/647 و 0/250 رابطه معناداری وجود دارد. همچنین شایستگی های فردی با ضریب مسیر 0/326 و 0/215 به ترتیب با متغیرهای برندسازی شخصی و موفقیت شغلی و برند سازی شخصی نیز با ضریب مسیر 0/525 با موفقیت شغلی تاثیر معناداری دارد. همچنین نقش میانجی شایستگی های فردی و برندسازی شخصی و موفقیت شغلی در رابطه با شبکه های اجتماعی اینستاگرام مورد تایید قرار گرفت. بین متغیر اینستاگرام با برندسازی شخصی و موفقیت شغلی به ترتیب با ضرایب مسیر 0/895، 0/647 و 0/250 رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نقش میانجی شایستگی های فردی و برندسازی شخصی و موفقیت شغلی در رابطه با اینستاگرام مورد تایید قرار گرفت.نتایج:نتایج حاصل از این پژوهش دردو بخش کیفی وکمی نشان داد، استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام با توجه به قابلیت ها وکارکردهای آن بویژه در حوزه کسب وکارهای اینترنتی نقش مهم وتاثیرگذاری برای توسعه برندسازی شخصی وموفقیت شغلی ایفا می کند.
تحلیلی بر ساختار و محتوای صفحات گروه های پاپ کره ای(K-POP) در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش تحلیلی بر ساختار و محتوای صفحات گروه های پاپ کره ای(K-POP) در اینستاگرام است.روش: این پژوهش از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی است و از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. در تحلیل محتوای کمی با استفاده از دستورالعمل کدگذاری به بررسی ساختار و محتوای پلتفرم اینستاگرام پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل صفحات گروه های پاپ کره ای در پلتفرم اینستاگرام تشکیل می دهد که تعداد آنها بیش از 1000 صفحه فعال و غیر فعال می باشد. در این جامعه نمونه گیری از نوع تصادفی ساده است. بنابراین تعداد نمونه به دست آمده در این پژوهش 50 صفحه اینستاگرامی است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کدگذاری داده ها به منظور دستیابی به نتایج قابل تحلیل مورد مطالعه قرار گرفت و سپس به وسیله نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. پس از بررسی های انجام شده، داده های به دست آمده در 120 کد و کدهای مذکور سرانجام در 6 مقوله و 31 زیرمقوله مرتبط با مقولات دسته بندی شدند.یافته ها: . نتیجه کدگذاری و تحلیل محتوای کمی مقوله محتوای صفحات اینستاگرامی نشان داد که 6درصد مقوله محتوای صفحات اینستاگرام را زیرمقوله همجنسگرایی، 10درصد از مقوله محتوا را زیرمقوله خشونت کلامی و رفتاری، 4 درصد را زیرمقوله شیطان پرستی، 30 درصد از مقوله محتوا را زیرمقوله خوش گذرانی و تجملات و در نهایت 50 درصد از مقوله محتوای صفحات را زیرمقوله توجه به مدگرایی، زیورآلات و پوشش تشکیل داده است.نتیجه: نتایج بررسی ها نشان داد که 35 درصد مقوله «اصول و قواعد مطرح شده در صفحات گروه کی پاپ» به زیرمقوله اغراق و بزرگ نمایی، 0/5 درصد به زیرمقوله سلامتی و زیبایی، 22 درصد به زیرمقوله احساسات و عواطف، 13 درصد به زیرمقوله سرایت روانی، 9 درصد به زیرمقوله ارزش های انسانی، 7 درصد به زیرمقوله ارائه دلایل منطقی و درنهایت 10 درصد به زیرمقوله سایر اصول تعلق داشت که بیشترین درصد متعلق به اغراق و بزرگ نمایی و کمترین درصد مربوط به سلامت و زیبایی بوده است. نتیجه اینکه حضور و دنبال کردن کاربران جوان از صفحات اینستاگرامی گروه های کی پاپ، بر اساس زمینه های روانی و اجتماعی مختلف و متفاوتی انجام می شود که باعث می شود انگیزه ها و اهداف متفاوتی را از دنبال کردن این صفحات جستجو کنند. آنها بر اساس انگیزه ها و منافع خود از این شبکه ها استفاده می کنند و فعال هستند و صفحات گروه های کی پاپ تاثیرات مخربی بر سبک زندگی آنها خواهد داشت.
مدل راهبردی عوامل تولیدمحتواهای کاربران اینستاگرام در بحران های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با روش کمّی در یک تحقیق آمیخته انجام شد،هدف تحقیق برازندگی الگوی راهبردی عوامل تولید محتوا،توسط کاربران در اینستاگرام در بحران های اجتماعی با تاکید بر کووید 19 بود. رویکرد کمی ،با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پزوهش شامل کاربران ایرانی شبکه اجتماعی اینستاگرام است که بر اساس فرمول کوکران ۳۸۴ نفر از آنان به روش تصادفی در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه حاصل از یافته های تحقیق کیفی(داده بنیاد) در روش آمیخته می باشد. تجزیه و تحلیل در بخش کمی با استفاده از نرم افزار های SPSS و AMOS انجام گردید. در تحلیل عاملی تاییدی، مسیرها و روابط بین سازه های الگو در مدل ساختاری مشخص شدند والگوی پژوهش به عنوان مدل تایید شد. نتایج نشان داد که در مدل تاییدشده ، عوامل علّی شامل اطلاع رسانی و آگاهی جمعی، نیاز به آموزش و الگوی یکپارچه مدون و ... می باشند. ازعوامل مداخله گرمی توان متغیرهایی چون: استفاده شبکه های تجاری از عدم آگاهی مردم، عدم اطلاع کافی مردم، غافلگیری مردم در بحران نام برد. راهبردها شامل نیاز به آموزش عمومی در زمان بحران، مدیریت بحران، ایجاد پایگاه های اطلاع رسانی مجازی زیر نظر دولت و وزارت بهداشت و ... می شود. عوامل زمینه ای شامل: عدم آگاهی از پاندمی، تازه و نو بودن پاندمی در پنجاه سال گذشته و ... است. پیامدها درمدل بیانگرآگاهی مردم از شرایط پاندمی از طریق شبکه های مجازی، ایجاد صفحات معتبر علمی، آموزشی و ... می باشد. ازمیان راهبردهای سه گانه انفعالی، واکنشی وفعال، محقق با توجه به مدل تاییدشده، راهبرد فعال رسانه ای یعنی کنترل ومهار بحران ازطریق آگاهی مردم، ایجاد مشارکت عمومی وتحقق همبستگی را درجامعه به عنوان راه حل بحران ها بیان می کند.
زمینه ها و شرایط شکل گیری پدیده کودکان کاردر فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش و فراگیر شدن شبکه های اجتماعی همانند اینستاگرام ؛نسل جدیدی ازکودکان کار بوجود آمده است که به اصطلاح به آنها "کارگران اینستاگرامی" گفته می شود؛ کودکان کارگر شیک پوشی که در انبوه صفحات فضای مجازی مانند اینستاگرام مشغول کار و تجارت مجازی اند. ازاین رو، هدف اصلی این تحقیق این بوده که زمینه های اجتماعی شکل گیری و پیدایش این پدیده را درجامعه در سال 1402 مورد تحلیل جامعه شناختی قرار دهد. از روش تحقیق کیفی گراندد تئوری در این پژوهش استفاده و جامعه مورد مطالعه از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که در حقیقت والدین کودکانی اند که بعنوان کارفرماهای آنها، فعالیت های کاری-تبلیغی شان را در شبکه مجازی اینستاگرام مدیریت می نمایند که تعداد 20 والد از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به سوالات محقق پاسخ دادند. نوع فعالیت و کارهای انجام شده توسط کودکان در شبکه اجتماعی اینستاگرام در سه دسته طبقه بندی می شود: الف) کارهای تبلیغاتی، ب) کارهای نمایشی و ج) کارهای خدماتی. از داده های حاصل این پژوهش پس ازمراحل سه گانه کدگذاری باز،محوری وانتخابی درمجموع 235 مفهوم، 20 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی استخراج شد. مقولات اصلی عبارتند از: "بازسازی هویت والد، مطلوبیت نهایی والد محور، کودکان زود بازده و شرایط ناپایدار" که درنهایت با تلفیق مدل های بدست آمده، مقوله هسته "کودک برده مجازی" معرفی گردید. والد-کارفرماهایی که درشبکه های اجتماعی زیست-تجارت مجازی می کنند، کودکان خود را به یک شی تزیینی-نمایشی و ابزاری درآمدزا بدل می سازند.کودک برده نمایشی که با دیده شدن و جلب توجه مستمرش، در معرض خرید و فروش مجازی کاربران، فالوورها و خریداران قرار می گیرد. همچنین در تیپولوژی حاصل از نتایج این تحقیق سه نوع تیپ یا گونه کودک مورد تحلیل قرار گرفت: کودکان زودبازده یا قُلکی،کودکان ویترینی یا تزئینی و کودکان هاله ای که هرکدام از این کودکان بنا بر ماهیت فعالیت و کار انجام شده در شبکه مجازی اینستاگرام قابل شناسایی هستند
شناسایی مدل استفاده از شبکه های اجتماعی برای برندسازی شخصی وشغلی مبتنی بر شایستگی های فردی (مورد مطالعه: اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی وتدوین مدل استفاده از شبکه های اجتماعی به منظور برندسازی شخصی وشغلی مبتنی بر شایستگی های فردی وازطریق مطالعه موردی اینستاگرام انجام شده است. این پژوهش با روش کیفی و مصاحبه عمیق با 20 تن از استادان و صاحب نظران درزمینه تبلیغات،برندسازی ورسانه تا مرحله اشباع نظری تا جایی که امکان دست یابی به داده های جدید دیگر فراهم نبود، ادامه یافته است. تحلیل داده ها با استفاده از روش گراندتئوری و با نرم افزار مکس کیودا صورت گرفت که در نهایت منجر به شناسایی و تدوین مدل مطلوب استفاده از شبکه های اجتماعی به منظور برندسازی شخصی وشغلی مبتنی بر شایستگی های فردی با محوریت شبکه اجتماعی اینستاگرام شد. پس از بررسی برازش مدل اندازه گیری و ساختاری، با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی اقدام به تجزیه و تحلیل داده ها گردیده است. یافته های تحقیق شامل 120 کد اولیه با 263 مرتبه تکرار در قالب 28 مقوله فرعی می باشد که گویای مدلی است که ضرورت، شاخص ها، بسترها و زیرساخت ها، موانع و عوامل مزاحم، راهبردها و پیامد های استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی را نشان می دهد، اینستاگرام براساس ویژگی ها وشاخصه هایی نظیررسانه اجتماعی عکس وفیلم محور، داشتن جذابیت بصری بالا ، شناخته شدن به عنوان یک رسانه کسب وکار اینترنتی، داشتن مخاطبان گسترده وجهانی، گرایش نسل جوان به استفاده از این شبکه اجتماعی و... می تواند در کمک به برند سازی شخصی وشغلی نقش تعیین کننده ای را ایفا کند.
بررسی تاثیر ویژگی های افراد تاثیرگذار و صفحات آنها بر نیات رفتاری و قصد خرید افراد دنبال کننده در رسانه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر ویژگی های افراد تاثیرگذار و صفحات آنها بر نیت رفتاری و قصد خرید افراد دنبال کننده در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است که با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام هستند که با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه است. برای تجزیه و تحلیل داده های از همبستگی اسپیرمن، کولموگروف-اسمیرینف، بارتلت، تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری بوسیله نرم افزار آماری SPSS و SMART-PLS استفاده شده است. یافته ها نشان داد که نیت رفتاری و روابط فرا اجتماعی بر قصد خرید اثر مثبت دارد و نگرش هموفیلی بر قابل اعتماد بودن و تخصص درک شده اثر مثبت دارد. همچنین جذابیت فیزیکی بر روابط فرااجتماعی اثر مثبت دارد و جذابیت اجتماعی نیز بر قابل اعتماد بودن، تخصص درک شده و روابط فرااجتماعی اثر مثبت دارد. علاوه براین تعامل اجتماعی بر وضعیت جریان و کیفیت اطلاعات بر رضایت از صفحه اینستاگرام و محتوای بصری بر وضعیت جریان و رضایت از صفحه اینستاگرام اثر مثبت دارد. نتایج نشان داد که الگوبرداری از ویژگی های افراد تأثیرگذار در رسانه های اجتماعی می تواند نقش مؤثری در قصد خرید کاربران این رسانه ها داشته باشد.
اینستاگرام و آثار بازاریابی کالاهای تجملی: بررسی تأثیر تبلیغات برند تجملی بر مشارکت جامعه برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
134 - 152
حوزه های تخصصی:
هدف: به تازگی بازاریابان و صاحبان برندهای لوکس، توجه خود را به رسانه های اجتماعی مبتنی بر مشتری و نیز رفتارهای مشتری با برندهای های خود معطوف کرده اند. اینستاگرام به عنوان یکی از رسانه های اجتماعی بسیار محبوب و پُرمخاطب، در سال های اخیر نقش بسزایی در بازاریابی و تبلیغات کسب وکارها، از جمله کالاهای لوکس ایفا کرده است. مقاله حاضر با هدف تبیین آثار بازاریابی کالاهای لوکس در اینستاگرام بر مشارکت جامعه انجام شده است. در این پژوهش متغیرهای مربوط به فعالیت های بازاریابی در اینستاگرام، شامل سفارشی سازی، مُدروزسازی و تعامل و متغیرهای مربوط به مشارکت جامعه برند لوکس، شامل ابعاد عاطفی، شناختی و رفتاری، بررسی شده است.
روش: این پژوهش به روش کاربردی اجرا شده است. از لحاظ نحوه جمع آوری داده ها توصیفی از نوع هم بستگی است که در آن، از دو شیوه کتابخانه ای و میدانی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه مردم ایران است که از اینستاگرام استفاده می کنند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان ۳۸۴ نفر در نظر گرفته شد. روش انتخاب نمونه ها تصادفی بود. متغیرهای این پژوهش از طریق توزیع پرسش نامه استاندارد فتایس و همکاران (۲۰۲۲) در بین دانشجویان دانشگاه تهران بررسی شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای اکسل و اس پی اس اس انجام گرفت.
یافته ها: با ۹۵ درصد اطمینان می توان گفت که سفارشی سازی در اینستاگرام حدود ۴۶ درصد بر بُعد عاطفی مشارکت جامعه برند لوکس و ۴درصد بر بُعد شناختی مشارکت جامعه برند لوکس تأثیر دارد؛ اما نمی توان تأثیر آن را بر بُعد رفتاری به درستی اندازه گیری کرد. مُدروزسازی در اینستاگرام، بر بُعدهای عاطفی و شناختی مشارکت جامعه برند لوکس تأثیر چشمگیری دارد؛ اما تأثیر چشمگیری بر بُعد رفتاری مشارکت جامعه برند لوکس مشاهده نشد. از سوی دیگر، می توان گفت تعامل نیز بر بُعد عاطفی و شناختی مشارکت جامعه برند لوکس تأثیرگذاراست؛ اما با وجود تأثیر آن بر بُعد رفتاری مشارکت جامعه برند لوکس، نمی توان با اطمینان گفت که مشتری از طریق پلتفرم اینستاگرام خرید خود را انجام می دهد یا روش های وبسایت، حضوری و... روی خرید کالاهای لوکس تأثیرگذار است.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از آزمون استنباطی متغیرهای پژوهش مشخص می کند که فعالیت های بازاریابی در اینستاگرام، بر مشارکت جامعه برند لوکس تأثیرگذار است. مشتریانی که در تعامل با رسانه های اجتماعی هستند، می توانند تجربه های خود را به اشتراک بگذارند، بازخورد دریافت کنند و ارتباطات عاطفی با دیگران ایجاد کنند که همه این ها به افزایش احساس رضایت و رفاه عاطفی منجر می شود.
شهرت در شبکه های اجتماعی: پژوهشی درباره چرایی و پیامدهای مشهور شدن در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور شبکه های اجتماعی جدید، سازوکارهای شهرت یابی، دستخوش دگرگونی های گسترده ای شده است. امروزه، کاربران به فرصت مشهور شدن از طریق شبکه های اجتماعی دست یافته اند که تا پیش ازاین به آسانی امکان پذیر نبود. در این زمینه، اینستاگرام به دلیل ویژگی بصری، قابلیت کاربری آسان، و استقبال بسیار کاربران از آن، به عرصه اصلی خلق شهرت تبدیل شده است. کاربران بسیاری به دلایل گوناگون تمایل دارند که در این شبکه به شهرت دست یابند و این شهرت، پیامدهایی را در جامعه به همراه می آورد و این مسئله ، اهمیت جامعه شناختی موضوع را افزایش می دهد؛ ازاین رو، پژوهش حاضر، ضمن مروری بر نظریه های موجود درباره اقتصاد توجه، شهرت، و میکروسلبریتی، چرایی ها و پیامدهای شهرت را نیز واکاوی کرده است. در این راستا، پژوهش حاضر با به کارگیری رویکرد کیفی و انجام مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته با 20 نفر از کاربران اینستاگرام، انجام شده است. یافته های حاصل از مصاحبه ها نیز با فن تحلیل مضمون، استخراج و تحلیل شده است که 6 مضمون اصلی و 12 مضمون فرعی را دربر می گیرد. سرانجام، برپایه پاسخ های مصاحبه شوندگان، درآمدزایی و کسب سرمایه اقتصادی، میان بر موفقیت، و فرصتی برای دیده و شنیده شدن، ازجمله دلایل اصلی کاربران برای شهرت طلبی در اینستاگرام هستند که به پیامدهایی همچون استانداردسازی ذائقه، مصرفی شدن زندگی روزمره، و دگردیسی ارزش ها و هنجارها در جامعه منجر می شوند.
کاربست روش تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی با تحلیل یکی از پرطرفدارترین صفحات اینستاگرامی کودک محور ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
63 - 100
حوزه های تخصصی:
در اینستاگرام، بخش بزرگی از معنای برساخت شده با تصاویر و ویژ گی های بصری به مخاطب منتقل می شود و به همین دلیل نیاز است که متون اینستاگرامی با رویکردی چندوجهی تحلیل شوند. روش تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی، همچون سایر انواع تحلیل گفتمان انتقادی به مفاهیم قدرت و ایدئولوژی و نیز به بافت و زمینه دﺧﯿﻞ در اﻣﺮ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺘﻦ توجه دارد و در عین حال، به دلیل توجه بر چندوجهی بودن و استفاده از رویکرد نشانه شناسی اجتماعی به منظور تحلیل وجه تصویر، برای تحلیل متون اینستاگرامی مناسب است. هدف مقاله حاضر، معرفی روش تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی و بیان چگونگی کاربست آن به عنوان روشی مناسب برای انجام تحلیل گفتمان در اینستاگرام است. ساخت هویت، یک حوزه اصلی موردعلاقه برای مطالعات گفتمان انتقادی به شمار می رود. از طرفی، رسانه های اجتماعی مبتنی بر تصویر همچون اینستاگرام، توانایی تصویر برای برساخت هویت و انتقال آن به دیگران را ارتقا داده اند. به همین دلیل، مطالعه برساخت هویت کودکی، مادری و پدری در صفحات کودک محور اینستاگرامی برای مطالعه موردی انتخاب شد. برای این منظور، ابتدا الگوی تحلیلی کرس و ون لیوون در تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی و چگونگی تحلیل هر یک از فرانقش های اندیشگانی، بین فردی و ترکیبی شرح داده شد. سپس تنها صفحه کودک محور خواهربرادری که در دسته اینفلوئنسرهای سطح بالای اینستاگرام ایرانی قرار دارد، با استفاده از این روش تحلیل شد. یافته ها به تفکیک تحلیل متنی و تحلیل پیکره ای بیان شد که به دنبال آن، دو گفتمان مردسالاری و سرمایه داری در این صفحه شناسایی شدند. در ادامه، ارتباط این دو گفتمان با زمینه های اجتماعی و صنعتی شرح داده شد. یافته ها همچنین سیال شدن و هم زمانی شدن هویت ها، متأثر از ظهور رسانه های اجتماعی را نشان داد.
تحلیل مضمون صفحات انواع کنشگری سلبریتی های پرطرفدار ورزشی ایرانی در اینستاگرام
منبع:
فرهنگ پژوهش پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵ ویژه علوم اجتماعی
101 - 132
امروزه بیش از هر عصر دیگری، «شهرت» و «دیده شدن» اهمیت یافته و در حیات اجتماعی به یک مسأله تبدیل شده است. با بسط شبکه های اجتماعی، تأثیرگذاری و دسترسی پذیری سلبریتی ها بیش از پیش شده است. آن ها از طریق فضای مجازی می توانند شهرت خود را تقویت و گسترش بدهند. «سلبریتی ورزشی» یکی از گونه های برجسته سلبریتی است که امروزه مطالعات بسیاری را به سوی خود جلب کرده است. ورزش مدرن، شکل دهنده و گسترش دهنده شکل جدیدی از فرهنگ سلبریتی به نام سلبریتی ورزشی است. هدف پژوهش پیشرو، بررسی کنشگری سلبریتی های ورزشی به عنوان یکی از گونه های مهم فرهنگ شهرت در فضای مجازی بوده است. بر همین اساس جهت تبیین کارکردها و کنشگری سلبریتی های ورزشی با استفاده از روش تحلیل مضمون صفحات اینستاگرامی 30 سلبریتی ورزشی پرطرفدار ایرانی بررسی و تحلیل شد. نتیجه ای که حاصل شد؛ این است که می توان مهم ترین کنشگری سلبریتی های ورزشی را در «کنشگری حمایت از برند باشگاه»، «کنشگری خودنمایشی»، «کنشگری لاکچری»، «کنشگری اخلاق مدارانه»، «کنشگری انتقاد سیاسی» و «کنشگری خیریه و انسان دوستانه» دسته بندی کرد.
تحلیل جایگاه قدرت فرهنگی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
81 - 92
حوزه های تخصصی:
قدرت فرهنگی دراصطلاح ترکیبی از قدرت به مثابه امری فراگفتمانی و مولد و فرهنگ به منزله امری گفتمانی و پویا می باشد. شبکه اجتماعی اینستاگرام به دلیل جذابیت های دیداری شنیداری، فرهنگ تصویری قدرتمندی را پدید آورده که بستر شکل گیری گفتمان های جدید گردیده است. در این پژوهش مؤلفه های تنوع، وسعت اشتراک و وضوح اولویت ها جهت تحلیل جایگاه قدرت فرهنگی در اینستاگرام مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق با اتکا بر روش شناسی کیفی و با استفاده از روش تحلیل متن انجام گرفته است و داده ها از جنس داده های تصویری و متنی هستند. میدان مطالعه صفحات کاربران با ده رتبه برتر در اینستاگرام (از نظر تعداد دنبال کننده)که محتوا، پست ها،کپشن ها، کامنتهای دنبال کنندگان آنان تحلیل شده است. پرسش اصلی در این تحقیق آن است که قدرت فرهنگی در اینستاگرام چه جایگاهی دارد؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که اینستاگرام به جهت کم هزینه بودن، قابلیت پخش تصاویر، در دسترس بودن، انعطاف پذیری در برابر افراد با روحیات مختلف (درونگرا و برونگرا)، تعاملی و چندمنظوره بودن، قابلیت اشتراک گذاری محتوا، ارتباط چندنفره بصورت پخش زنده، برخورداری از هوش مصنوعی و نهایتاً عملکردی مطابق با علایق کاربران و به روز بودن، با برطرف کردن نیازهای انسانی باعث حضور بازیگران متفاوتی در عرصه قدرت فرهنگی گردیده است و لذا نوع متفاوتی از قدرت فرهنگی را نیز آفریده است.
گونه شناسی شهرت سلبریتی های ایرانی در مدیریت حواشی اخبار ترند شده فضای مجازی (مورد مطالعه اینستاگرام)
منبع:
مطالعات فضای مجازی و رسانه های اجتماعی سال اول بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
125 - 146
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پیدایش چهره های فعال در عرصه رسانه های جدید و شبکه های اجتماعی برای کسب شهرت و جذب هوادار با بهره گیری از انواع فعالیت های متمایز و خاص فراگیر شده است، با گونه شناسی پیام های سلبریتی ها می شود این ظرفیت را در جهتی هدفمند و مثبت هدایت کرد. از این رو پژوهش حاضر, با هدف گونه شناسی محتوای پیام سلبریتی های ایرانی به شناخت گونه های آن ها در پیام های حواشی اخبار ترند شده فضای مجازی (مورد مطالعه اینستاگرام)» دست یافت. پرسش اصلی پژوهش, این است که گونه های سلبریتی در پیام هایشان درشایعه وحواشی اخبار ترند شده فضای مجازی، کدامند؟از روش تحقیق تحلیل محتوای کیفی, برای ارائه نتایج و طبقه بندی داده ها استفاده شد.؛ جامعه مورد مطالعه یا واحد تحلیل تحقیق، شامل مطالب صفحات پر بازدید 20نفر از افراد مشهور و اینفلوئنسرهای ایرانی در اینستاگرام است که به صورت هدفمند انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که با توجه به محتوای مطالب سلبریتی های ایرانی می توان آن ها را درشش گونه دسته بندی کرد: 1-طنز اجتماعی و هجو2-ابراز آثار خود3-ابراز اصلی بدن, پوشش, غذا و لوازم منزل,سبک زندگی مصرفی4-ابراز آثار خود و رویدادهای هنری5-ابراز آثار خود(چهره و بدن)6-ابراز خود در قالب اصلی بدن, پوشش, غذا و لوازم منزل,سبک زندگی،مقوله آگاهی بخشی به دنبال کنندگان در افراد مشهور ضعیف و در شش بُعد فاقدبعد تحلیلی حوادث است . بنابراین با توجه به محتوای پیام های سلبریتی ها مشاهده می شودپیام های این افراد، هدفمند و آگاهی بخش برای دنبال کنندگانشان نیست.
مطالعه فهم ادراک شده زنان از اینستاگرام و کژ کارکردهای آن در نهاد خانواده (مورد مطالعه: زنان مطلقه شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
63 - 92
حوزه های تخصصی:
عصر کنونی تحت هجمه و تاخت و تاز وسایل ارتباط جمعی مانند ماهواره، تلوزیون و به طور خاص اینترنت قرار گرفته است. افراد دیگر مثل گذشته خود را در محدودیت نمی بینند و بدون توجه به فاصله زمانی- مکانی با دیگران ارتباط برقرار می کنند. رسانه های ارتباط جمعی و به طور ویژه اینترنت با ورود به خانواده ها باعث تغییرات گسترده در نقش ها و تکالیف مربوط به آنها، حقوق اعضا شده است. این تغییرات نشان دهنده تحولات در ارزش ها و هنجارهای خانوادگی نیز شده است، انتظارات نقشی را تغییر داده است. هدف از پژوهش حاضر درک، تعریف و تفسیر زنان مطلقه از شبکه های اجتماعی مجازی با تاکید بر اینستاگرام می باشد. پارادایم پژوهش برساختی و تفسیری است و استراتژی پژوهش از نوع پدیدارشناسی می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی زنان مطلقه شهر ایلام است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق می باشد. تعریف و معنای ذهنی زنان مطلقه از شبکه های اجتماعی مجازی در قالب 3 مقوله «شبکه های اجتماعی مجازی به مثابه شکل دهنده سبک زندگی نوین»، شبکه های اجتماعی مجازی به مثابه فضای کژکارکرد»، و «ابزار کرختی فرهنگی» دسته بندی شد. همچنین روابط زن و شوهری قبل از ورود به این شبکه ها و از دید زنان مطلقه در قالب مقوله های «انسجام خانواده» و «عدم بحران در تمامیت نهاد خانواده» دسته بندی شد. در نهایت روابط همسران با ورود به فضای اینستاگرام با مقولات گسست از شبکه خویشاوندی، مشکلات مربوط به عاملیت، نمایش مصرف، استحاله نظام ارزشی دسته بندی شد.
بررسی نقش بلاگرهای اینستاگرام بر قصد خرید محصولات ورزشی با میانجی گری نگرش نسبت به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش بلاگرهای اینستاگرام بر قصد خرید محصولات ورزشی با میانجی گری نگرش نسبت به برند صورت گرفته است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع توصیفی همبستگی می باشد. نمونه آماری شامل 221نفر کاربران اینستاگرام که از طریق این پلتفرم اقدام به خرید محصولات ورزشی نموده اند، می باشد پرسشنامه محقق ساخته نقش بلاگر های اینستاگرام، پرسشنامه استاندارد قصدخرید نایت وکیم(2006)و پرسشنامه استاندارد نگرش نسبت به برند کریستالیس وچریسچو(2013) می باشد. روایی پرسشنامه ها توسط10نفر از متخصصان مدیریت بازاریابی و مدیریت ورزشی مورد تایید قرار گرفت و پایایی کل توسط آلفای کرونباخ 86/0 گزارش شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی وآمار استنباطی نظیر آزمون کلموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی اسپیرمن، تحلیل رگرسیون گام به گام و آزمون سوبل در محیط نرم افزار 25SPSS استفاده شد. یافته ها نشان داد که نقش بلاگرهای اینستاگرام بر قصد خرید محصولات ورزشی موثر می باشد. بطوری که بین تخصص بلاگر با قصدخرید 17درصد، شخصیت دوست داشتنی بلاگر با قصد خرید 22درصد، بین قابلیت اعتماد به بلاگر با قصدخرید 40درصد، جذابیت اجتماعی بلاگر با قصدخرید 57درصد و در نهایت بین سبک شخصیتی بلاگر با قصد خرید 51درصد ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت. لذا توجه به این عوامل توسط بلاگرهای ورزشی می تواند تاثیر مثبتی در اذهان خریداران ورزشی که آنها را دنبال می کنند، داشته باشد. همچنین نتایج نشان داد که نقش بلاگرهای اینستاگرام با میانجی گری نگرش نسبت به برند می تواند بر قصد خرید محصولات ورزشی موثر باشد. از این رو سازمان ها، شرکت ها و تولید کنندگان ورزشی جهت ترویج و فروش بیشتر محصولات ورزشی خود می توانند از بلاگرهای اینستاگرام محبوب داخلی و خارجی با درنظر گرفتن خصوصیات بلاگرها و ذهنیت آحاد جامعه در خصوص آن ها، جهت پیشبرد اهداف سازمانی شان استفاده نمایند.
عوامل مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه در شبکه های اجتماعی با استفاده از رویکرد داده کاوی (مورد مطالعه: اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
77 - 95
حوزه های تخصصی:
برندسازی کارآفرینانه یکی از زمینه های جدید در حوزه برندسازی است که اخیراً مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. لذا با توجه به ضرورت مطالعه در حوزه برندسازی کارآفرینانه و اهمیت شبکه های اجتماعی در برندسازی، این پژوهش با هدف کشف و بررسی عوامل مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. استراتژی این تحقیق، داده کاوی است. پایگاه داده این پژوهش شامل 789 رکورد است که 470 رکورد آن متعلق به صفحات تجاری موفق در زمینه برندسازی و تعداد 319 رکورد آن متعلق به صفحات تجاری ناموفق در زمینه برندسازی است. بررسی و تجزیه و تحلیل پایگاه داده بر مبنای استاندارد کریسپ و با استفاده از الگوریتم های شبکه عصبی، درخت تصمیم گیری و الگوریتم اپریوری به منظور استخراج قوانین و با استفاده از نرم افزار IBM SPSS Modeler 14.2 انجام شده است. در این پژوهش تعداد 29 ویژگی توسط شبکه عصبی به عنوان ویژگی های مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه تشخیص داده شد و سایر ویژگی های بدون تأثیر حذف گردید. در ادامه به منظور انجام فاز مدل سازی و استخراج قوانین از این 29 ویژگی استفاده شد و مهم ترین عوامل در موفقیت برندسازی کارآفرینانه مشخص گردید. مهم ترین این عوامل شامل «تعداد دنبال کنندگان، لوگو اختصاصی،کیفیت تصاویر و ویدئوها، درگاه پرداخت، وب سایت، توجه هم زمان به فروش حضوری و آنلاین، تعداد کم هشتگ های غیرمرتبط و غیره» بودند. همچنین در این پژوهش به تعدادی از مواردی که عدم موفقیت در برندسازی کارآفرینانه را در پی خواهد داشت نیز پرداخته شد.