مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
اینستاگرام
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
۱۷۰-۱۵۹
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده، در پیش بینی اعتیاد به پلتفرمهای اجتماعی، بر اساس سبک های دلبستگی در کاربران بزرگسال اینستاگرام شهر تهران بوده است. روش پژوهش از نوع توصیفی، غیر آزمایشی و کمی از نوع همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه کاربران بزرگسال اینستاگرام شهر تهران بودند که از میان جامعه تعداد 525 نمونه، به روش در دسترس و با به اشتراک گذاری پرسش نامه های پژوهش، شامل پرسش نامه ی سبک دلبستگی بزرگسال (بشارت 1384)،یرسش نامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی(خواجه احمدی1395) و پرسش نامه حمایت اجتماعی ادراک شده(زیمت1990) انتخاب شدند. یافته های حاصل ازهمبستگی میان متغیرهای پژوهش نشان می دهند که بین سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با اعتیاد به شبکه ی اجتماعی ارتباط معنادار وجود دارد. ولی بین سبک دلبستگی ایمن و اعتیاد به پلتفرمهای اجتماعی ارتباط معنی داری یافت نشد. همچنین، میان حمایت اجتماعی ادراک شده و اعتیاد به پلتفرمهای اجتماعی رابطه ی معنی دار با جهت منفی وجود داشت. رابطه ی سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با حمایت اجتماعی ادراک شده معنادار و منفی است و بالعکس رابطه مثبت معنی دار بین سبک دلبستگی ایمن و حمایت اجتماعی ادراک شده وجود دارد. همچنین، مدل پژوهش نشان می دهد که نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده تنها در رابطه ی سبک دلبستگی ایمن با اعتیاد به پلتفرم های اجتماعی معنادار بوده است، با این حال نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه ی سبک های دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی با اعتیاد به پلتفرمهای اجتماعی، تأیید نشد.از یافته های پژوهش می توان در درک بهتر عوامل و نظریات مرتبط با اعتیاد به پلتفرم های اجتماعی بهره برد.
نشانه شناسی هویت مصرفی در میان کاربران پر مخاطب ایرانی شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۷)
171 - 192
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل نشانه شناختی صفحه های کاربران پرمخاطب ایرانی در اینستاگرام، به عنوان شبکه ای با بیش از یک میلیارد کاربر فعال در ماه، در موضوع نمایش مصرف است. بخش مهمی از کاربران، بیشتر زمان خود را در اینستاگرام، با مرور صفحه شاخ های مجازی (اینفلوئنسرها) می گذرانند و به همین جهت، پاسخ به این سؤال که با بررسی نشانه شناختی صفحه های آنها، به چه نکاتی در این زمینه می توان دست یافت، به شناخت سلیقه عموم کاربران کمک می کند. در این تحقیق از روش نشانه شناسی کرس و ون لیون، برای تحلیل تصاویر استفاده شده و تمرکز این پژوهش، بر مواردی بوده که اینستاگرام، باعث معروفیت آنان شده است. بر این مبنا، از نمونه گیری هدفمند و با ملاک اشباع نظری، 900 تصویر از صفحه های دارای مخاطب زیاد، با بازنمایی متفاوت هویتی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد: دو گونه اصلی در این بازنمایی هویتی قابل شناسایی است. در هر دوی گونه ها، ویژگی های مصرف گرایی وجود دارد. می توان این دو گونه را به هویت مصرف گرایانه مستقیم و هویت مصرف گرایانه بازاندیشانه تقسیم بندی کرد.
چشم انداز هویت اجتماعی زنان بر اساس استفاده از اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه چشم انداز هویت اجتماعی زنان شهر تهران بر اساس استفاده از اینستاگرام و با میانجی گری متغیرهای جمعیت شناختی، طراحی و اجرا شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف؛ کاربردی و به لحاظ ماهیت موضوع روش علّی و تکنیک آن پیمایش است که با ابزار اندازه گیری پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان ساکن شهر تهران در سال 1399 بوده و نمونه آماری بر اساس جدول نمونه مورگان 303 نفر را در برگرفته است. برای سنجش متغیرهای پژوهش از دو نوع پرسشنامه استفاده شده است؛ پرسشنامه محقق ساخته مربوط به میزان و نوع استفاده از اینستاگرام و پرسشنامه استاندارد هویت اجتماعی صفاری نیا و روشن. نتایج به دست آمده از رگرسیون گام به گام نشان می دهد که تعداد دفعات چک کردن اینستاگرام در طول هفته و سابقه حضور در اینستاگرام، بر هویت اجتماعی زنان شهر تهران، اثر پیش بینی کننده داشته است. در گام اول 9/1 درصد از هویت اجتماعی زنان با تعداد چک کردن اینستاگرام در طول هفته، تبیین شده و در گام دوم با وجود سابقه حضور، به 1/4 درصد است، به این معنی که تکرار استفاده از اینستاگرام (تعداد دفعات چک کردن در طول هفته) اثر مثبت و طول مدت عضویت در اینستاگرام ، اثر منفی بر هویت اجتماعی زنان مورد مطالعه داشته است. از میان متغیرهای جمعیت شناختی نیز میزان تحصیلات، دارای نقش مثبتی در پیش بینی هویت اجتماعی زنان شهر تهران بوده است. در گام بعدی رگرسیون؛ متغیرهای رشته علوم انسانی، متأهل بودن، خانه دار بودن و سن زنان، معنا دار نبوده و نقشی در پیش بینی هویت اجتماعی آنان نداشته است.
عرفی زدایی بین کاربران اینستاگرام؛ ارائه یک نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخلاف برخی نظریه ها، شبکه های اجتماعی مجازی منجر به عرفی شدن همه کاربران خود نشده اند. در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که مهمترین عوامل تقویت کننده عرفی زدایی در شبکه های اجتماعی مجازی، و به صورت موردی اینستاگرام، چیست و کاربران به چه شیوه و تکنیک هایی در مقابل اثرات عرفی کننده شبکه های اجتماعی مقاومت می کنند؟ بر این اساس به روش نظریه مبنایی از دانشجویان کارشناسی دانشگاه های تهران، که مذهبی بوده و در اینستاگرام دارای حدود چندهزارنفر دنبال کننده بودند مصاحبه به عمل آمد. از آنان راجع به سبک ها و تکنیک های مورد استفاده در شبکه پرسش به عمل آمد. نتایج مصاحبه ها وارد نرم افزار Maxqda20 شد و پس از سه مرحله کدگذاری نتایج در ده مقوله گردآوری شدند: این مقوله ها عبارت اند از زمینه پیشاشبکه ای، ایجاد زره حفاظتی، معرفت فراملی به شبکه، قدرت کنشگری، گزینش سبک زندگی مؤمنانه، یادآوری و مراقبه، بلوغ در تعامل، مراقبت درونی و بیرونی، صبوری فکری و ساخت شبکه بومی. در نهایت، مهمترین یافته تحقیق صورت بندی همه این مقوله ها در قالب مقوله محوری «مجاهدت آگاهانه» و تکمیل نظریه مبنایی بود. یافته ها نشان داد که عرفی زدایی در شبکه های اجتماعی مجازی تنها با رعایت این عوامل امکان پذیر خواهد بود.
تحلیل تفسیری معنای تلفن همراه در زندگی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هشتم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳۱
209 - 173
حوزه های تخصصی:
فناوری های ارتباطی به بخش جدایی ناپذیری از زندگی در عصر حاضر تبدیل شده اند. در میان این، موبایل (تلفن همراه هوشمند) تأثیرات مهمی بر زندگی فردی و اجتماعی جوانان به ویژه دانشجویان گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کیفی توصیف معنای کاربران از موبایل بر اساس تجربه استفاده از این وسیله است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 15 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند برای مصاحبه انتخاب شدند. بر اساس تحلیل مصاحبه ها، دو مقوله اصلی («سوژگی متقابل» و «پارادوکس موبایل») و پنج مقوله فرعی («تشخص بخشی به موبایل»، «شکل گیری خود مجازی»، «بی موبایل هراسی»، «فرصت سازی موبایل» و «فرصت سوزی موبایل») در ارتباط با تجارب دانشجویان از موبایل شناسایی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که تلقی و فهم دانشجویان دختر از موبایل به واسطه گسترش شبکه های اجتماعی مجازی نظیر اینستاگرام فراتر از یک وسیله صرفاً ارتباطی است. کاربران با برقراری ارتباطی دوسویه با موبایل از امکانات آن برای بازتعریف هویت خود در فضای مجازی استفاده کرده و گاهی هویت مجازی را بر خود واقعی شان ترجیح می دهند. جذابیت های و استفاده افراط گونه از آن علاوه بر ایجاد وابستگی موجب شده تا این وسیله جانشین ارتباطات چهره به چهره شود. دراین بین کاربران با شخصیت دادن به موبایل و ارائه تعریفی انسان گونه از آن در ذهن خود سعی در توجیه این وابستگی داشتند. درنهایت از منظر تجارب دانشجویان، موبایل و شبکه های اجتماعی ذیل آن نظیر اینستاگرام علاوه بر ایجاد فرصت ها و ظرفیت های گوناگون، دلالت های منفی زیادی را نیز به همراه دارد، این تناقضات باعث شده تا تصویری دوگانه و پارادوکسیکال از موبایل در ذهن کاربران نقش ببندد.
ایفای نقش مسئولیت اجتماعی سازمان های ورزشی در ایران از طریق شبکه های اجتماعی در دوران کووید۱۹(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۸
191 - 220
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر نیز بررسی مسئولیت اجتماعی سازمان های ورزشی در ایران در زمان شیوع ویروس کرونا از طریق شبکه های اجتماعی بود. روش تحقیق از نوع تحقیقات اکتشافی (کیفی و کمی) بود که به همین سبب از نمونه گیری هدفمند استفاده شد و در میان سازمان های ورزشی ۲۴ سازمان انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در این تحقیق مطالعه اسناد و مستندات سازمان های ورزشی در حوزه مسئولیت اجتماعی بود. تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوا در دو بعد کیفی و کمی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بخش کمی نشان می دهد که سازمان های ورزشی در زمان بحران و برای آگاه کردن مردم بیشتر از فضای وب سایت به نسبت بهره برده اند. نتایج در بعد کیفی نیز حاکی از آن است که سازمان های ورزشی برای ایفای نقش مسئولیت اجتماعی بیش از هرچیزی بر رعایت پروتکل های بهداشتی و کمک های عام المنفعه تمرکز داشته اند. بنابراین، نتایج تحقیق بصورت کلی نشان می دهد که سازمان های ورزشی در ایران در زمان شیوع کرونا ویروس از مقوله مسئولیت اجتماعی غافل نبوده بلکه تسلط بر شبکه های اجتماعی و استفاده بهینه از آن را ترویج نموده اند.
تحلیل عامل جنسیت در اثربخشی تبلیغات با استفاده از ورزش در شبکه های اجتماعی (مورد مطالعه: اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بازاریابی ورزشی دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
156 - 129
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی تبلیغات با استفاده از ورزش در شبکه های اجتماعی (مورد مطالعه: اینستاگرام) با تأکید بر نقش نگرش در اثربخشی تبلیغات و نقش جنسیت در تعدیل روابط بین متغیرها انجام گرفت. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش کاربران صفحات ورزشی اینستاگرام بودند که تعداد 260 پرسشنامه از طریق نمونه گیری در دسترس جمع آوری شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ی نگرش نسبت به تبلیغات شبکه های اجتماعی بود. روش تحلیل عاملی تأییدی به منظور تعیین اعتبار سازه ابزار اندازه گیری و همچنین روش آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی به منظور پایایی پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت. تأیید مدل بر اساس روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که تهاجم و انطباق برند با خود به طور مشترک بین زنان و مردان رابطه ی معناداری با نگرش نسبت به تبلیغات شبکه های اجتماعی دارد. همچنین مؤلفه های اطلاع رسانی در میان زنان و سرگرمی و تأثیر همتایان در میان مردان رابطه معناداری با نگرش دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، درصورتی که یک برند بخواهد محصول یا خدمتی را با استفاده از ورزش در شبکه های اجتماعی تبلیغ کند، لازم است با در نظر گرفتن جنسیت مخاطبان و مؤلفه های تأثیرگذار روی شکل گیری نگرش آن ها، اثربخشی تبلیغ را افزایش دهد.
سنخ شناسی برساخت هویت مذهبی زنان با تاکید بر پوشش در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه ی یک سنخ شناسی از برساخت هویت مذهبی با تاکید بر پوشش در بین زنان درشبکه مجازی اینستاگرام انجام شده است. منظور از برساخت هویت مذهبی، چگونگی ساخت و نمایش هویت مدهبی در بین کاربران زن دارای پوشش است. این پژوهش کیفی و با استفاده از تکنیک نتنوگرافی صورت گرفته و داده ها با استفاده از تحلیل تماتیک، تحلیل شده اند. در این پژوهش سعی شده تا با تحلیل محتوای پست های پربازدید ده صفحه با تعداد دنبال کننده بالا، به تحلیل پرداخته شود.، در ابتدا فهرستی از هشتگ های مرتبط تهیه و سپس با جستجو در شبکه مجازی اینستاگرام پست های پربازدید انتخاب شده اند، تعداد صفحات منتخب 12تا و بازه انتشار پست ها از ابتدای سال1398 تا اخر آبان 1398 می باشد، با توجه به تحلیل محتوای کیفی پست های انتخاب شده در صفحات مورد بررسی، می توان به سبک های پوشش « قاعده محور رسمی با زیر مقولات پوشش رسمی و رایج داخلی و پوشش کلاسیک و به سبک بین المللی؛ هویت مبتنی بر اسطوره های زیبایی؛ هویت مبتنی بر ذائقه کلاسیک پسند؛ پوشش کژوال و غیررسمی بازیر مقولات پوشش کژوال مطابق با معیارهای ایران ترندی و بر اساس مد و درنهایت فعالیت مدلینگ» اشاره کرد.
تحلیل استعاری مفهوم سازی فعالان زن ایرانی از «زن بودگی» در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مطالعه عبارات استعاری در یک زبان در خصوص زن و زن بودگی می توان به شناخت نظام ادراکی حاکم بر ذهن گویشوران آن زبان در این خصوص دست یافت. با تشدید روندهایی همچون شبکه ای شدن و گسترش روزافزون بهره گیری از رسانه های اجتماعی، فعالان زن نیز از این رسانه ها در جهت اهداف خود بهره می گیرند. هدف این مقاله، تحلیل استعاری مفهوم سازی فعالان زن ایرانی از «زن بودگی» در اینستاگرام و چگونگی ادراک تجربه زن بودگی توسط ایشان از طریق شناخت استعاره های محوری است که معانی آن را با یکدیگر مرتبط می سازد. برای دستیابی به هدف مذکور، با بهره گیری از رویکردهای زبان شناسی شناختی، به پرسش های ذیل پاسخ داده شده است؛ 1، مقوله مفهومی زن و تجربه زن بودگی چگونه توسط فعالان زن ایرانی در اینستاگرام معناسازی شده است و برساخت معنایی این فعالان زن از مفهوم زن چیست؟ فعالان زن چگونه درباره مفهوم زن می اندیشند و بر مبنای آن به کنش می پردازند؟ چه معنایی از زن بودگی را با مخاطبان خود در اینستاگرام به اشتراک می گذارند؟ با تحلیل مضامین و محتوای به اشتراک گذاشته شده توسط 40 فعال زن در اینستاگرام، 160 استعاره مفهومی استخراج شد. این استعاره های مفهومی حول سه محور عمده شکل گرفته است: بازنمایی وضعیت کنونی زنان در جامعه ایرانی و گفتمان مسلط مردسالاری، نفی سنت های مردسالارانه در جامعه ایرانی و مفهوم سازی سلبی از زن بودگی و نیز معنادهی به تجربه زن بودگی به صورت عمومی.
ارائه مدل میان برهای ذهنی کاربران بازاریابی تأثیرگذار در انتخاب اینفلوئنسرهای بازاریابی در بستر اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
602 - 624
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به فراوانی و تنوع تأثیرگذاران فعال در شبکه اجتماعی اینستاگرام، پژوهش حاضر با هدف تبیین عوامل مهم در زمینه شناسایی اینفلوئنسرها در اینستاگرام و روابط موجود بین آن ها اجرا شده است و برای استفاده در پژوهش های تجربی، با گنجاندن عوامل یادشده در یک چارچوب پیشنهادی، در پی پاسخ به این سؤال است که از چه نوع شاخص های کلیدی می توان به عنوان میان بر ذهنی، برای ارزیابی سریع تأثیرگذاران قبل از انتخاب و همکاری با آن ها استفاده کرد؟
روش: این پژوهش از حیث هدف توسعه ای کاربردی محسوب می شود و رویکرد مطالعاتی آن کیفی کمی و از نظر ماهیت آمیخته اکتشافی است. جهت گردآوری داده ها در بخش کیفی، از مطالعات اسنادی به روش مرور سیستماتیک استفاده شده است. با توجه به حجم نمونه برای جامعه نامحدود در جدول مورگان، 384 پرسش نامه با مشارکت کاربران استراتژی بازاریابی تأثیرگذار در بستر اینستاگرام تکمیل و گرد آوری شد و داده ها با روش مدل سازی ساختاری معادله ای (ESM) پردازش شدند.
یافته ها: با تحلیل محتوای نتایج مرحله کیفی، 22 مقوله ابتدایی به دست آمد و با توجه به اشتراکات، در قالب 7 مؤلفه نهایی دسته بندی شد. با بررسی روابط بین آن ها عوامل نهایی، به عنوان میان برهای ذهنی کاربران هنگام شناسایی و انتخاب اینفلوئنسرها در اینستاگرام، سطح بندی شدند و نمودار قدرت نفوذ وابستگی برای آن ها ترسیم شد.
نتیجه گیری: در این پژوهش مدل نهایی عواملی ارائه شد که به عنوان میان برهای ذهنی کاربران هنگام شناسایی و انتخاب اینفلوئنسرها برای حمایت مالی و همکاری در نظر گرفته می شود. همچنین، نتایج برازش نشان داد که بین این عوامل رابطه علّی سلسله مراتبی برقرار است.
بررسی تاثیر امنیتی و اجتماعی برجسته سازی تصاویر زنان در تبلیغات اینستاگرام فروشگاه های پوشاک بر جامعه (مورد مطالعه: مردم استان سمنان)
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
139 - 174
حوزه های تخصصی:
در جامعه امروز ایران،شبکه های اجتماعی به پرطرفدارترین رسانه های مردم تبدیل شده است.در این میان،شبکه اجتماعی اینستاگرام به دلیل قابلیت های خود(مانند پخش تصاویر و ویدئو) مورد توجه بسیاری از اقشار جامعه از جمله کسب و کارهای خرد و کلان قرار گرفته است.این پژوهش نیز با هدف شناخت تاثیر امنیتی و اجتماعی استفاده از تصاویر تبلیغاتی زنان در صفحه های اینستاگرام فروشگاه های پوشاک زنانه بر مردم استان سمنان انجام گرفت. از آنجا که زنان بخش زیادی از مخاطبان صفحه های فروشگاه های پوشاک زنانه را تشکیل می دهند،به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند و با توجه به انتخاب تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل داده ها،از فرمول این تکنیک برای تعیین حجم نمونه(400=n) بهره گرفته شد.ابزار گردآوری داده ها،یک پرسش نامه محقق ساخته 79 سوالی بود که در بین زنان 59-18سال چهار شهرستان سمنان،دامغان،شاهرود و گرمسار توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده در دو نرم افزار SPSS و SMART PLS 2 صورت گرفت. روایی صوری پرسش نامه توسط دو تن از متخصصان تایید و روایی محتوا با استفاده از دو روش روایی همگرا و واگرا تایید شد.محاسبه پایایی ابزار گردآوری داده ها نیز با سه فرمول ضرایب بارهای عاملی،آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی به دست آمد که همگی از قابلیت اعتماد بالای پرسش نامه حکایت داشت.نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که استفاده از تصاویر تبلیغاتی زنان بر مدیریت بدن زنان (755/5 T-value:) و احساس امنیت اجتماعی زنان(138/2 :T-Value) تاثیر معناداری دارد و بر گرایش افراد به مد و مصرف گرایی(076/1 :T-Value)،انفعال سیاسی (643/1 :T-Value) و دینداری(722/1 :T-Value) تاثیر معناداری ندارد.
بررسی پیامدهای اجتماعی و امنیتی مصرف اینستاگرام (مورد مطالعه: زنان استان سمنان)
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
34 - 77
حوزه های تخصصی:
امروزه رسانه ها نقش مهمی در ادراک ما از دنیای پیرامون ایفا می کنند.در حال حاضر شبکه اجتماعی اینستاگرام یکی از محبوب ترین رسانه های مورد استفاده در بین مردم ایران است و اقشار گوناگون جامعه از جمله زنان با اهداف مختلف(کسب درآمد،سرگرمی و غیره) از آن بهره می برند.به همین منظور این پژوهش با هدف شناسایی پیامدهای اجتماعی و امنیتی میزان استفاده افراد(زنان استان) از شبکه اجتماعی اینستاگرام طراحی شد.به منظور انجام پژوهش یک پرسش نامه محقق ساخته طراحی و سپس با بهره گیری از شیوه نمونه گیری اتفاقی(در دسترس) ابزار گردآوری داده ها در بین 400نفر از زنان 59-18 سال چهار شهرستان سمنان،دامغان،شاهرود و گرمسار توزیع شد.نرم افزار مورد استفاده در این پژوش spss 23 بود.نتایج حاصل از تحقیق نشان داد بین میزان استفاده از اینستاگرام با مدیریت بدن(224:r)حجاب(بدحجابی)(0/219:r)، انفعال سیاسی(0/166 r: )،مد و مصرف گرایی(0/151:r) و دینداری افراد(0/265 -:r) رابطه معنادار وجود دارد. علاوه بر این نتایج پژوهش از معنادار نبودن رابطه بین میزان استفاده از اینستاگرام با احساس امنیت اجتماعی افراد(sig:0/423 ) حکایت داشت.
نوع شناسی استعاره بصری در تبلیغات تجاری (مطالعه منتخبی ازتبلیغات تجاری در شبکه اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
103 - 113
حوزه های تخصصی:
تبلیغات تجاری و کاربرد استعاره بصری در شبکه های اجتماعی از منظر رویکرد نوع شناسی، مبتنی بر الگوهای ساختاری و معنایی می باشد. مطالعات اندیشمندان در این نوع استعاره، اغلب معطوف به وجه ادبی بوده، اما نظریه فیلیپس و مَککواری، عناصر بصری در استعاره را مورد مداقه قرار می دهد. پرسش پژوهش در پی نوع شناسی استعاره بصری به روش توصیفی-تحلیلی است و ساختار بصری و عملکرد معنایی در استعاره بصری تبلیغات اینستاگرام را مورد مطالعه قرار می دهد. همچنین تحلیلی از پیچیدگی بصری و غنای معنایی در یک نمونه آماری مشتمل بر 24تبلیغ اینستاگرامی مبتنی بر استعاره بصری را ارائه می دهد. نتایج نشانگر آن است که سه اصل: مجاورت، ترکیب و جایگزینی که به ترتیب پیچیدگی آنها افزایش می یابد در ساختار استعاره بصری تبلیغات تجاری اینستاگرام حضور دارد. عملکرد معنایی نیز بر سه نوع رابطه متمایز: ارتباط، شباهت و تضاد استوار است که به ترتیب بر غنای آن افزوده میشود. نمونه های مورد تحلیل حاکی از آن است که نیمی از تبلیغات تجاری اینستاگرام از عملکرد معنایی ارتباط و بقیه به عملکردهای شباهت و تضاد تعلق دارند. البته تعداد تبلیغات با عملکرد تضاد کمتر از عملکرد شباهت است و افزایش غنا در بسیاری از موارد با کاربرد اثر نسبت معکوس دارد.
تجارب مادران از فرصت های هنجاری شبکه های اجتماعی مجازی در رابطه با فرزندان پسر 11 تا 18 سال شهر اصفهان (مطالعه کیفی اینستاگرام)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی تجارب مادران از فرصت های هنجاری شبکه های اجتماعی مجازی در رابطه با فرزندان پسر 11 تا 18 سال شهر اصفهان انجام شد. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی و تعداد مشارکت کنندگان ۱۲ نفر از مادرانی بود که فرزندان آنها از شبکه اجتماعی مجازی اینستاگرام استفاده می کردند. مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با روش گلوله برفی انتخاب و اطلاعات آنها از طریق مصاحبه عمیق جمع آوری و به روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافت های این پژوهش شامل پنج مفهوم اصلی(تم) "سهولت در انجام امور شخصی"، "تسهیل و بهبود ارتباطات"، "آشنایی با فناوری های روز دنیا"، "پر کردن اوقات فراغت" و " ترغیب به یادگیری زبان انگلیسی" بود که در این مقاله بدان پرداخته شده است. یافته ها نشان داد فرصت ها فرهنگی به وی ژه در حوزه هنجارهای اجتماعی برای فرزندان پسر نوجوان خانواده های شهر اصفهان وجود دارد که در صورت آموزش و جهت دهی صحیح می توان از آن برای ارتقاء دانش و مهارت های کاربران نوجوان استفاده کرد و زمینه کاهش َآسیب های احتمالی را فراهم نمود.
همذات پنداری کاربران زن با محتواهای اینستاگرام از نحوه کاربری و پیامدهای عمل های زیبایی ناموفق
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹
43-60
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نحوه کاربری و پیامدهای عمل های زیبایی ناموفق کاربران زن از همذات پنداری با جراحی های زیبایی در محتواهای اینستاگرام انجام شد. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدار شناسی بود. بدین منظور بر اساس روند تحقیقات کیفی و روش های انتخاب شده، از حوزه پژوهش که کلیه زنانی بودند که از طریق برنامه اینستاگرام عمل زیبایی یا جراحی زیبایی انجام دادند، بر اساس نمونه گیری هدفمند تعدادی از آنها به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. این تعداد 7 نفر بود که اطلاعات آن ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری و انجام مصاحبه ها تا اشباع اطلاعات ادامه یافت. در ادامه یافته ها با به کار گیری روش 7 مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از مجموع یافته های این پژوهش تعداد 74 جمله و عبارت مرتبط استخراج شد که بعد از حذف کد های تکراری تعداد 62 کد مفهومی به دست آمد. ابتدا کدها به مفاهیم ساده تبدیل شد و سپس در 5 دسته هم مفهوم و 2 گزاره اصلی دسته بندی گردید که این گزاره ها شامل نحوه کاربری با 4 زیر مفهوم و پیامدهای عمل ناموفق با یک زیر مفهوم بودند. تجارب کاربران نشان داد نحوه کاربری شامل عوامل فعالیت گسترده در شبکه های مجازی، پیگیری و تحقیق در شبکه های مجازی، تمایل به دیده شدن در شبکه های مجازی و جامعه و عدم اعتماد به فضای مجازی و تبلیغات و پیامدهای عمل های ناموفق زیبایی شامل عوامل خودکشی برای اقدامات ناموفق زیبایی،مشکلات خانوادگی و تحصیلی در اثر سوختگی صورت، تلاش خانواده برای نجات از وضعیت بحرانی، عدم توجه به سلبریتی ها بعد از خودکشی، تاوان اشتباهات و قضاوت اشتباه می باشد.
استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان ابزار مدیریت برند شخصی ورزشکاران حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اینستاگرام به طور فزاینده ای به ابزاری جهت به اشتراک گذاشتن محتوای بصری برای ورزشکاران حرفه ای تبدیل شده است. به همین جهت هدف از پژوهش حاضر استفاده از اینستاگرام به عنوان ابزار مدیریت برند شخصی ورزشکاران حرفه ای بود. روش تحقیق کیفی از نوع تحلیل محتوای کمی بود. 472 پست در اینستاگرام از دو فوتبالیست حرفه ای (کریستیانو رونالدو و لیونل مسی) تجزیه و تحلیل شد که در آن عکس ها بر اساس ویژگی های مرتبط و غیر مرتبط با محصول طبقه بندی شدند. تجزیه و تحلیل آماری شامل تحلیل محتوای پست های اینستاگرامی و بررسی تعداد لایک و کامنت های آنها در صفحه اینستاگرام ورزشکاران مورد مطالعه بود. یافته ها نشان داد؛ برای هر دو ورزشکار، پست های با ویژگی های غیر مرتبط با محصول به طور قابل ملاحظه ای بیشتر از پست های با ویژگی های مرتبط با محصول در اینستاگرام به اشتراک گذاشته شده بود. تعداد لایک ها در پست های با محتوای ویژگی های مرتبط با محصول به طور قابل توجهی بالاتر از تعداد لایک های پست های مربوط به ویژگی های غیر مرتبط با محصول برای هر دو ورزشکار بود. همچنین، تعداد کامنت ها در پست های با محتوای ویژگی غیر مرتبط با محصول به طور قابل توجهی بالاتر از تعداد کامنت های پست های ویژگی مربوط به محصول برای هر دو ورزشکار بود. این مطالعه نشان می دهد که اینستاگرام، درک چگونگی درگیری و تعامل طرفداران با پست های مربوط به ویژگی های برند ورزشکار را تسهیل کرده و طرفداران می توانند در فرآیند ساخت برند ورزشکار از طریق لایک و کامنت نقش فعال تری داشته باشند. بر این اساس پیشنهاد می شود که ورزشکاران حرفه ای باید درک بیشتری از نشانه شناسی تصاویر برای پست ها جهت افزایش تعدادکامنت و لایک طرفداران
مدل سازی کیفی سازوکار تعاملات شهری در رسانه های اجتماعی: موردمطالعه محتواهای منتشر شده در توییتر و اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله با عینک نظری برساخته از تلفیق «حکمرانی خوب شهری» و «شهروندی فرهنگی در عصر اطلاعات» به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که تعامل دوسویه شهروندان و مدیریت شهری در پرتو ابزارهای نوین فناوری اطلاعات و ارتباطات در چه الگویی قابل فهم است. لذا، پژوهش حاضر باهدف دستیابی به شناختی از جریان افکار عمومی در فضای مجازی و یافتن الگویی از تعاملات شهری در آن انجام شد. به این منظور، تعداد 18095 پست اینستاگرامی و 48300 پست توییتری جمع آوری شدند و دسته بندی کمّی و کیفی آن ها با روش تحلیل محتوای کمّی و تحلیل مضمون انجام گرفت. سپس، بر مبنای اطلاعات به دست آمده مدلی از تعاملات شهری ترسیم شد. بر اساس یافته ها گروه های فعال حوزه شهری در توییتر و اینستاگرام را می توان در پنج دسته «مدیریت شهری»، «بازیگران حاکمیتی مرتبط با مدیریت شهری»، «جریان های سیاسی»، «مردم» و «رسانه های جمعی» جای داد. همچنین، مقایسه فضای اینستاگرام و توییتر تفاوت قابل ملاحظه ای در این زمینه نشان می دهد و می توان گفت تمرکز بر توییتر، به دلیل تنوع و تکثر گروه های فعال در آن، بیشتر از اینستاگرام بیانگر وضعیت تعاملات شهری در رسانه های اجتماعی است. در توییتر برخلاف اینستاگرام، غلبه با محتواهای دارای جهت گیری منفی نسبت به مدیریت شهری تهران است و تعاملات بین بازیگران گاهی رویکرد تخاصم آمیز هم پیدا می کند.
بررسی تأثیر استفاده از اینستاگرام بر قصد کارآفرینی زنان با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی و خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
123 - 132
در دهه های اخیر فعالیت های کارآفرینانه زنان، اهمیت وافری در سطح جهانی یافته است. با توجه به رشد سطح تحصیلات و اشتغال روزافزون زنان، با توجه کردن به کارآفرینی زنان، می توان به رشد اقتصادی و توسعه اقتصادی کشور کمک بسیاری کرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر استفاده از اینستاگرام بر قصد کارآفرینی زنان با نقش میانجی خودکارآمدی و توانمندسازی روان شناختی زنان هست. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش توصیفی – همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل زنان 20-40 ساله شهرستان تبریز بوده و تعداد جامعه آماری مستخرج از سایت رسمی مرکز آمار ایران ، 295186 نفر است. تعداد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به دست آمده است. جمع آوری داده ها از طریق توزیع پرسشنامه و به صورت تصادفی در میان جامعه آماری انجام شده است. روش تجزیه تحلیل پژوهش از طریق تحلیل مسیر و معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزارهای AMOS و SPSS انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از تائید اثرگذاری استفاده از شبکه ی اجتماعی اینستاگرام بر خودکارآمدی و قصد کارآفرینی با میانجیگری توانمندسازی روان شناختی زنان است؛ لذا سیاست گذاران می توانند با سرمایه گذاری در این زمینه و حمایت از بانوان محترم کشور، باعث توانمندسازی روان شناختی و خودکارآمدی این قشر شده و درنهایت باعث ترویج کارآفرینی، رونق و رفاه اقتصادی کشور شوند.
واکاوی فرصت ها و تهدیدهای شبکه اجتماعی اینستاگرام (مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان البرز)
این مقاله به بررسی تجربیات زیسته دانشجویان دختردانشگاه فرهنگیان از حضور در شبکه اجتماعی اینستاگرام می پردازد. بررسی تجربیات زیسته دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان از شبکه اجتماعی اینستاگرام به دلیل نقش آموزشی و جامعه پذیری آنها در نظام تعلیم وتربیت می تواند از اهمیت زیادی برخوردار باشد. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. نمونه های پژوهش بر اساس نمونه گیری هدفمند از 15 دانشجوی دختر این دانشگاه انتخاب شدند. نمونه ها از دانشجویانی انتخاب شدند که برای مدتی (حداقل یک ماه) در شبکه اجتماعی اینستاگرام حضور داشتند. تعداد نمونه ها بر اساس اصل اشباع نظری تعیین شدند. روش جمع آوری داده ها، روش مصاحبه نیمه ساختاریافته است. مصاحبه با هرکدام از نمونه ها در حدود 20 تا 30 دقیقه انجام شد. روش تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون است. پس از جمع آوری داده ها، روایت های دانشجویان از حضور در شبکه اجتماعی اینستاگرام کدگذاری و مقوله بندی شدند. 11 مقوله از کدگذاری روایت ها، استخراج شدند. مقولات استخراج شده در دو مضمون اصلی فرصت ها و تهدیدها طبقه بندی شدند. در مضمونِ فرصت ها دانشجویان به مقولاتی همچون سرگرم کننده، برقراری ارتباطات، مهارت آموزی، اطلاع رسانی و فعالیت های اقتصادی اشاره داشتند. در ذیل مضمونِ تهدیدها دانشجویان به مقولاتی همچون عوارض روحی و روانی، هدردادن وقت، عمومی شدن اطلاعات شخصی، اطلاعات نامناسب و غلط، خودنمایی و الگوسازی نامناسب اشاره داشتند. باتوجه به فرصت ها و تهدیدهایی که دانشجویان دختر در شبکه های اجتماعی با آن مواجه هستند لزوم آموزش سواد رسانه ای در برنامه درسی دانشجویان دوره کارشناسی اجتناب ناپذیر و ضروری است.
کاوشی کیفی از چگونگی خوانش جوانان از ایران در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسندگان مقاله سعی داشته اند چگونگی خوانش ایران در فضای مجازی را در میان جوانان مطالعه کنند. براساس رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای و استفاده از نمونه گیری نظری، 22 نفر از جوانان فعال در فضای مجازی در شهر یزد انتخاب و مصاحبه شدند. فرایند نمونه گیری نظری تا اشباع داده ها ادامه یافت. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرارگرفت و یافته ها در قالب خط داستان (شامل 18 مقوله اصلی و یک مقوله هسته) و مدل پارادایمی ارائه شد. به طور کلی روایت های جوانان فعال در فضای مجازی از ایران نشان دهنده این واقعیت است که به واسطه دانش تاریخی- محلی و کاشت رسانه ای و همچنین در فضای سیال رسانه ای، ارزیابی های شناختی جوانان از ایران با پویایی های متفاوتی همراه می شود و وضعیتی پیدا می شود که در آن سرافکندگی و ناامیدی با امید و افتخار ترکیب می شود. در چنین وضعیتی جهان ذهنی و عینی مشارکت کنندگان به طورمداوم درگیر بازاندیشی های فراگیر در ارزش های ملی و بومی می شود که راهبردها و پیامدهای متفاوتی را برای آن ها به ارمغان می آورد.