مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دیوارنگاره
حوزه های تخصصی:
گیلان دارای بقاع زیادی است که بر دیوارهای آنها نقاشیهای عامیانه با موضوعات مذهبی کشیده شده اند. در این میان بقعه لیچا یکی از پر طرفدارترین بقاع منطقه به حساب میآید که دیوارها و ستون هایش دارای نقاشیهایی از این دست است. بقعه لیچا، آرامگاه آقا سید محمد یُمنی بن امام موسی کاظم(ع)، در روستای لیچا در لشت نشا گیلان قرار دارد. مضامین نقاشیهای این بقعه نشان دهنده علاقه فطری مردم به مذهب و ارادت، احترام و سرسپردگی ایشان به اهل بیت(ع) و صاحب این مکان است. از ویژگیهای قابل اعتنا در این دیوارنگاره ها، اجرای آنان بر اساس نذورات و وقف آن توسط مردم محلی است. این مقاله که بر اساس تحقیق میدانی انجام پذیرفته بر این مساله تاکید میورزد که زیباشناسی و مضامین دیوارنگاره های این بقعه با اعتقادات، خلوص و علائق شیعی مردم منطقه گره خورده و ریشه در باورهای دیرین آنان دارد. برای دستیابی به این هدف پژوهشی در ابتدا به جایگاه امامزاده ها در میان مردم منطقه و سنت دیوارنگاری بقاع در گیلان پرداخته میشود، سپس بقعه لیچا ازجهت موقعیت محلی مورد ارزیابی قرار میگیرد، پس از آن به بررسی نقاشیهای دیواری این بقعه از منظر مضمون، زیباشناسی فرم، محتوی و هنرمند خالق این آثارمیردازیم.
کتیبه سغدی
حوزه های تخصصی:
در فاصله سال های 1966-1967 از چند دیوارنگاره در کنار کاودیوار (تاقچه محرابی) در تالار اصلی اتاق1، بخش 22، در پنجکنت پرده برداشته شد. در این دیوارنگاره ها، بخش هایی از قصه ی ناشناخته در صحنه های متوالی به تصویر درآمده است. در صحنهٔ نهایی، پیروزی قهرمان داستان در برابر دروازهٔ دژی ترسیم شده است. روی این دژ، کتیبه ی به زبان سغدی، مشتمل بر 12 سطر نوشته عمودی، قرار دارد. متن کتیبه در شرح ماجری قصه است که به احتمال بسیار به حلقهٔ داستانی ذِوِنک تعلق دارد. در این پژوهش، پس از قرائت متن سغدی این کتیبه، آوانوشت و برگردان فارسی آن ارائـه خواهـد شد. در پایان، سبـک خاص دیـوارنگاره های سـغدی به اجمال بررسی می شود.
آشکارسازی و حفاظت تزئینات پنهان نقاشی در بخشی از ازاره خانه صدقیانی تبریز
حوزه های تخصصی:
آشکارسازی و طرح حفاظت و مرمت بخشی از تزیینات پنهان شده در قسمت (اتاق گوشوار) بنای کوشک دو طبقه در ضلع جنوب غربی خانه صدقیانی در محله مقصودیه تبریز موضوع مورد بحث این مقاله است. در همین راستا با توجه به پنهان بودن این نقاشی ها در زیر لایه ای از گچ کُشته، شناسایی وسعت، گونه و تکنیک نقاشی ها و همچنین میزان آسیب و روش آشکارسازی و خارج نمودن آنها از زیر لایه گچ مهم ترین سؤالات و اهداف این تحقیق بوده است. در همین راستا، انجام مطالعات آزمایشگاهی جهت شناسایی مواد تشکیل دهنده و تکنیک اجرای این نقوش توسط روش های آزمایشگاهی میکروسکوپی الکترونیکی روبشی(SEM-DEX) و اسپکتروسکوپی مادون قرمز تبدیل فوریه (FTIR) به علاوه استفاده از شیمی تر و بررسی های میکروسکوپی و ماکروسکوپی لایه های موجود صورت پذیرفت که منجر به شناسایی رنگدانه هایی از قبیل: اکسیدآهن، ایندیگو، مالاکیت و به همراه روغن خشکانه گردید که نشان از رنگ و روغن بودن نقاشی های فوق بود. در ادامه پس از شناخت نسبی از وضعیت اثر مذکور با مطالعات فن شناسی و آسیب شناسی، فرسودگی های موجود و براساس اصول مبانی نظری مرمت مبنی بر پاکسازی لایه های الحاقی و زدودن بخش هایی که اصالت اثر را مخدوش کرده اند، اقدام برداشتن لایه های گچ از سطح نقاشی ها انجام پذیرفت که در نهایت موجب آشکار شدن ته رنگ و طرح های اصلی نقاشی های ازاره پنهان خانه صدقیانی شد در همین راستا، برای حفاظت از این آثار، پس از تمیزکاری- ترکیبی از الکل واستون-، استحکام بخشی و تثبیت لایه ها، جهت ایجاد یکپارچگی بصری اثر، بازسازی رنگی قسمت های کمبود با استفاده از آبرنگ انجام پذیرفت.
نقدی بر مرمت دیوارنگاره چند بنای مذهبی اسلامی در ایران
حوزه های تخصصی:
مرمت دیوارنگاره های بناهای مذهبی-اسلامی در ایران مستلزم اصول و معیارهایی است که قابل قبول مجامع بین المللی باشد. این اصول باید با توجه به ارزش های مذهبی و اعتقادی جامعه همسان سازی شود. این اقدام در مرمت تصاویر و تمثال هایی از ائمه و بزرگان دین که به عنوان دیوارنگاره های این اماکن ترسیم شده است عینیت بیشتری پیدامی کند.با توجه به اینکه حد دخالت در مرمت این نوع نقاشی ها مشخص نیست، در برخی موارد باعث شده که مرمتگر، علایق و سلیقه شخصی خود را بیش از حد اعمال کرده و از مفاهیم اولیه اثر بکاهد. در همین راستا با بهره گیری از روش تحلیل و نقد روش های مرمت دیوارنگاره، به بررسی و نقد مرمت انجام شده پنج بنای مذهبی پرداخته شده و نقاط قوت و ضعف آن مورد بررسی قرار گرفته است. وجود تنوع روش های موزون سازی رنگی دیوارنگاره های بناهای مذهبی در نقاط مختلف ایران نیز به چشم می خورد که نوعی ضعف در حوزه اصول مداخله به شمار می-آید.بااین بررسی می توان به این نتیجه دست یافت که نبوداصول و معیارهای مدون در مرمت این گونه آثار باعث کاستی هایی در حفاظت و صیانت آنها شده واصالت آن خدشه دار شده است.
علل اجتماعی گسترش و انحطاط دیوار نگاره های عاشورایی در اواخر دوره قاجار
حوزه های تخصصی:
دیوار بعضی از بقاع وامامزاده های ایران منقش به تصاویری از صحنه های به شهادت رسیدن امام حسین(ع) ویارانش در واقعه کربلا است . این نقاشی دیواری ها که به دیوار نگاره های عاشورایی معروف است، بیشتر، از دوره قاجار به جای مانده اند. نقاشی روی دیوار از گذشته های دور در ایران مرسوم بوده ودر طول ادوار مختلف، عوامل اجتماعی موجب فراز وفرود هایی در تحولات آن گردیده است.
پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی ، واز نظر روش توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات ضروری تحقیق، به صورت اسنادی وکتابخانه ای جمع آوری شده است. محدوده پژوهش از نظر زمانی، اواخر دوره قاجار واز نظر مکانی، سرزمین ایران، خاصه شمال کشور می باشد. یافته های تحقیق از منظر جامعه شناسی هنر نشان می دهد در اوایل دوره قاجار، به سبب نیاز حکومت به مردم برای تحکیم قدرت، مناسک و مراسم مذهبی ازجمله دیوار نگاره های عاشورایی رامورد پشتیبانی قرارداد.
اگر چه نقاشی از سوی فقه اسلامی مورد ملامت قرار گرفته بود، ولی صدور فتاوی بعضی از علمای مذهبی در مورد رفع منع شبیه خوانی وشبیه سازی در مراسم مذهبی، باعث رونق وگسترش دیوار نگارها ی عاشورایی گردید.
اواخر دوره قاجار با ورود صنعت چاپ و گسترش مطبوعات و آشنایی با فرهنگ غرب از یک سو ، و تغییر معادلات اقتصادی و سیاسی از سوی دیگر، مهاجرت مردم از روستاها به شهرهای بزرگ را موجب می شود؛ در نتیجه، ذائقه مردم، تحت تأثیر شرایط اجتماعی تغییر پیدا می کند و خود را با مظاهر دنیای جدید وفق می دهد وکم کم دیوار نگاره های عاشورایی که به صورت یک سنت و عادت واره در بین توده مردم رواج پیداکرده بود از رونق می افتد.
Wall Drawings of the Shrines of Pinchah Village in Guilan and Analysis of the Contents (تحلیل مضامین نقوش دیواری بقعه روستای پینچاه ( درگیلان) مطالعة تطبیقی دیوارنگاره حضرت قاسم(ع) و علی اکبر(ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیوارنگاره های بقاع متبرکه در گیلان به دلیل رطوبت فراوان منطقه و میل به نوسازی آن ها نزد اهالی روستا، در حال تخریب بوده و یا کاملا از بین رفته است. این معضل، ضرورت حفاظت از این آثار را دو چندان می کند. بقعة متبرکه روستای پینچاه در شهرستان آستانه که دارای دیوارنگاره های مذهبی است از آن جمله می باشد. آنچه در این میان مطرح می شود این است که آیا دیوارنگاره های بقعه نامبرده دارای مفاهیم بصری خیر و شر می باشند. از یافته های تحقیق می توان به مشابهت های بصری متعدد در بازآفرینی شخصیت های خیر، تفاوت های بصری مضامین خیر و شر و نیز بومی کردن مضمون دیوار نگاره توسط نقاش اشاره کرد. روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و تدوین آن به شیوه توصیفی تحلیلی است.
عناصر زیبایی شناختی در دیوارنگاره های قاجاری معراج پیامبر(ص) (تطبیق با تصاویر چاپ سنگی و نگارگری و تمرکز بر صحنه ملاقات شیر و پیامبر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیوارنگاری در عصر قاجار، بسته به محل اجرا و مضمون آثار آن، شامل گونه های متعددی ازجمله انواع دیوارنگاری در ابنیه سلطنتی، خانه های شخصی، اماکن عمومی و اماکن مقدس و نیز عناوین دودمانی، حماسی، نفسانی و مذهبی است. همچنین دیوارنگاره های مذهبیِ آرامگاه ها و بقاع متبرکه، خاصه آن هایی که موضوع معراج پیامبر (ص)را بازنمایی می کنند، در برخی بناهای این دوره مشاهده می شود. مراحل و منازل معراج پیامبر (ص)اگرچه به شیوه های مختلف در نگارگری ها و چاپ های سنگی نمود یافته و دستمایه کار هنرمندان قرار گرفته، اما کمتر در رسانه کهنی مانند دیوارنگاری و نقاشی های عامیانه قاجاری بررسی شده است. دیوارنگاره ها از نظر ساختار و زیبایی شناسی شاخصه هایی دارند که دقت در آن ها پرسش هایی را مطرح می سازد، ازجمله اینکه عناصر ساختاری و زیبایی شناختیِ دیوارنگاره های قاجاری- که شمایل حضرت رسول را در معراج به تصویر کشیده اند- کدام اند؟ نحوه ترسیم و ارائه این عناصر چگونه بوده و وجه تشابه یا تمایز آن ها با نمونه های مشابه در چاپ سنگی و نگارگری ادوار گذشته تا چه میزان است؟ حاصل این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی انجام گرفته، بیانگر آن است که تعدد و میزان پراکندگی معراج نگاره های دیواری (همانند دیگر نقاشی های مذهبی بقاع)، در استان های شمالی بیشتر است و صحنه «ملاقات با شیر»، به دلیل گرایشات رایج شیعی، اهمیت و برتری دارد؛ اما در دو حوزه نگارگری و چاپ سنگی، مراحل و مراتب بیشتری از این واقعه تصویرسازی شده است. شیوه اجرا و تزیین، نحوه ترسیم عناصر و قلم گیری پیکرها، کیفیت رنگ آمیزی، قدمت رسانه، ابعاد، و به طور کلی جزئیات و ظرایف تصویر، از دیگر مباحث قابل ذکر و تطبیق در این زمینه است. محوریت و مرکزیت پیکر و شخصیت پیامبر و حمد و ثناگویی ایشان در حین عروج، تناسب پوشش و آرایش عناصر در تناسب با ویژگی های هر عصر، و نیز نبود تکنیک ژرف نمایی در کنار نمایش لحظه اوج رویداد با جنبه هایی کمابیش حماسی، از اشتراکات هر سه حوزه شمرده می شود.
بررسی تأثیرپذیری نقوش جانوری دیوارنگاره های خانه پیرنیا از قالی های دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۲
83 - 97
حوزه های تخصصی:
قالی های دوره صفوی که اغلب محصول کارگاه های درباری بودند حاوی نقوش گوناگونی اند که یکی از پرکاربردترین آنها نقوش جانوری است. همچنین خانه پیرنیای نایین نیز یکی از کاخ های سلطنتی مربوط به این دوره است که دارای دیوارنگاره هایی زیبا و همچنین نقوش جانوری مشابه با قالی های دوره صفوی است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با مطالعه منابع کتابخانه ای و تحلیل تصاویر میدانی سعی در شناسایی، طبقه بندی، تحلیل و تطبیق نقوش جانوری دیوارنگاره های خانه پیرنیا و چهار نمونه از قالی های صفوی دارد، و در پی پاسخگویی به سؤالات زیر است: 1- نقوش جانوری مشترک میان دیوارنگاره های خانه پیرنیا نایین و قالی های دوره صفوی کدام است؟ 2- میزان تأثیرپذیری نقوش جانوری در دیوارنگاره های خانه پیرنیا از قالی های دوره صفوی تا چه حد بوده است؟ 3- چه ارتباطی بین طراحان فرش و طراحان دیوارنگاره های خانه پیرنیا در نایین وجود داشته است؟ با توجه به اشتراکات زیاد میان نقشمایه های جانوری این دو که اغلب عیناً در هر دو مورد تکرار شده و همچنین شباهت در فرم، استفاده در فضاسازی مشابه و شیوه بازنمایی پویا، به نظر می رسد نقوش جانوری دیوارنگاره های خانه پیرنیا تحت تأثیر نقوش جانوری قالی های صفوی بوده که دلیل عمده آن را می توان در ارتباط کاری میان نگارگران، طراحان قالی و نقاشان دیوارنگاره ها و حضور هم زمان آن ها در کارگاه های سلطنتی دانست. به طوری که به نظر می رسد طراحی هر دو توسط یک گروه واحد صورت گرفته است.
شناسایی مواد و رنگ دانه های دیوارنگاره های اتاق های بروارِ خانه تاریخی دُرمیانیِ اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانه سادات دُرمیانی ازجمله خانه های کمتر شناخته شده قاجار است که در محله بیدآباد، خیابان مسجد سید اصفهان واقع شده است. این خانه که هم اکنون به هتل سنتی سهروردی تغییر کاربری داده است، دارای تزیینات فاخری ازجمله گچ بری، آینه کاری و نقاشی دیواری است که در این پژوهش با توجه به اهمیت نقوش کشیده شده، به شناسایی تکنیک و مواد به کاررفته در اجرای نقوش دیواری موجود در اتاق های بروار پرداخته شده است و درنهایت مواد شناسایی شده با مواد و مصالح به کاررفته در نقاشی های قاجار مقایسه شد. با توجه به بیشترین کاربرد رنگ های طلایی، قرمز، آبی و سبز، از این رنگ ها به میزان بسیار کم و با در نظر گرفتن اصل عدم آسیب بصری نمونه برداری شد. برای رسیدن به هدف از روش های آزمایشگاهی برای شناسایی بسترِ رنگ، رنگ دانه ها، بست و لایه محافظِ رنگ استفاده شده است. از دستگاه طیف سنج زیر قرمز تبدیل فوریه (FTIR) برای شناسایی مواد آلی، دستگاه میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به تجزیه پاشندگی پرتوی ایکس (SEM-EDS) برای شناسایی عناصر و ترکیبات معدنی و از میکروسکوپ نوری (OM) برای شناسایی و تجزیه وتحلیل مواد و رنگ دانه ها استفاده شد. در این تحقیق بستر ترکیبی از هانتیت (گل سفید) و ژیپس شناسایی شد؛ همچنین رنگ ها دارای ماهیت معدنی بوده و نقوش با تکنیک رنگ روغن اجراشده است. رنگ دانه های به کاررفته در تزیینات این بنا عبارت اند از: طلایی از نوع پودر برنج (مس و روی)، قرمز سرنج، آبی پروس و سبز ترکیبی از آبی پروس و سبز خاکی (سیلو). همچنین از سفید سرب برای ایجاد تونالیته های رنگی استفاده شده است. بست به کاررفته در ترکیب رنگ دانه ها نیز از نوع پروتئینی شناسایی شد.
بررسی ارزش های زیبا شناسی بر اساس رابطه ی صورت و معنا در دیوارنگاره های مذهبی عامیانه بناهای مذهبی عصر قاجار (نمونه موردی: بقاع متبرکه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۲
۱۲۳-۱۵۴
حوزه های تخصصی:
بخشی از هنر عصر قاجار معطوف به هنرمندان مردمی است و آثار هنری آنان بیشتر در مکان های مذهبی همچون بقاع متبرکه فرصت ظهور داشته است. این پژوهش با هدف بررسی ارزش های زیبا شناسی دیوارنگاره های بناهای مذهبی این عصر بر اساس صورت و معنا می باشد. نگارندگان در پی پاسخ گویی بدین پرسش ها هستند: دیوارنگاره های بناهای مذهبی عصر قاجار دارای چه ویژگی های ساختاری و زیبا شناسی هستند؟ ارزش های زیبا شناسی چگونه در نقاشی عامیانه بقاع متبرکه ظهور پیدا کرده است؟ روش تحقیق بر مبنای ماهیت، توصیفی - تحلیلی است و شیوه ی گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی بوده است. نتایج حاصل از پژوهش، گویای آن است که ارزش های زیبا شناسی هنرهای عامه در جهت پیوند جامعه صریحا در اثر هنری ظهور نیافته است، بلکه در دل آن نهان شده است. یعنی آنکه این ارزش ها و باورهای مذهبی، کل فرایند عرضه اثر را احاطه کرده است و صراحتاً در محتوای اثر هنری قابل مشاهده است.
بررسی و سیر تحوّل تزیینات دیوارنگاره در معماری قلعه نهچیر مبارکه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
171 - 189
حوزه های تخصصی:
قلعهنهچیر واقع در جنوب غربی استان اصفهان از بناهای منصوب به دوره ی صفوی و قاجار است که تا بعد از انقلاب اسلامی مسکونی بوده و آخرین یادگارهای بجای مانده از آن مربوط به دوتن از نائب الحکومه های لنجانات قدیمو پدران شان است. متأسفانه این بنا به دلایل مختلفی چون عوامل طبیعی و انسانی، متروکه و با آسیب های جدی مواجه شده است. همچنین در بررسی پیشینه این بنا منبعی در رابطه با تزیینات وابسته به معماری موجود نیست و تا بحال کسی به آن نپرداخته است. هدف اصلی این تحقیق بررسی و سیر تحول تزیینات دیوارنگاره در معماری قلعه نهچیر از ابتدای ساخت تا اوایل دوره ی پهلوی است. و سؤال اصلی این تحقیق این است که انواع و ویژگی های تصویری نقشمایه ها و موضوعات به کار رفته در تزیینات دیوارنگاره در بنای مورد نظر کدام است و سیر تحوّل در آن ها به چه صورت بوده است؟ روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی و مقایسه ای و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است که در پژوهش میدانی با حضور در قلعه مذکور، عکس برداری، مستند نگاری و دسته بندی تزیینات دیوارنگاره بر اساس اسلوب کار، محل قرار گیری و مضامین، به مطالعه سیر تحوّل تزیینات دیوارنگاره در معماری قلعه ی نهچیر پرداخته شده و یافته ها بیانگر آن است که تزیینات دیوارنگاره در معماری قلعه نهچیر نه تنها دارای ویژگی های شاخص تزیینات دیوارنگاره ی دوره قاجار است، بلکه می توان ریشه برخی نقوش را در دوره ی صفویه و حتی پیش از آن نیز جستجو کرد که تلفیقی از چکیده نگاری و طبیعت نگاری (متأثر از تزیینات اروپایی) هستند. همچنین سیر تحول تزیینات نشان از کاهش کیفیت آنها از نظر اجرا و نوع مصالح بکار رفته از ابتدای قاجار تا دوره ی پهلوی اول است.
بررسی جایگاه و اوصاف خدا در عقاید ارامنه ارتدکس ایران بر اساس دیوار نگاره کلیسای وانک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
117-134
حوزه های تخصصی:
یکی از جوامع فعال و زنده تأثیرگذار مذهبی در ایران، مسیحیان ارمنی هستند که شناخت و تعامل سازنده با این گروه می تواند یکی از اولویت های گفتمان بین ادیانی و بین فرهنگی درون ساختاری در ایران قلمداد شود. مباحث اصول دین، یقیناً یکی از مقدم ترین و ابتدایی ترین سطوح گفتمانی با این گروه است که در بین آنها خداشناسی از اهمیت و تقدم فوق العاده ای برخوردار است. این مقاله درصدد پرداخت به این مقوله با روش تحلیل محتوای هنری قیاسی بر اساس دیوارنگاره های کلیسای وانک اصفهان است. تقدس و احترام ویژه نگارگری دینی در فضای ارتدکس به همراه انطباق کدهای هنری با مضامین بافت کتاب مقدس، موجب اعتبار و روایی و پایایی یافته های تحقیق می گردد. در نهایت مشاهده می شود کدهای هنری، مضامینی چون خدای مهربان، برتر، ناظر، حکیم و حتی واحد و یگانه را به همراه خصوصیاتی چون جسمانی بودن و انسانی بودن، به خوبی به مخاطب خود القا می کند. شناسایی و تحلیل احتمالی برخی کدهای مخفی و مبهم هنری، مانند کبوتری در فضای چشم گونه حاضر در تصویر، یکی از یافته های جدید این تحقیق است که می تواند بهانه ای برای تحقیقات بعدی باشد.
مطالعه دیوارنگاره های بوم پارچه دوره اسلامی در ایران و منتخبی از آثار کشورهای اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
۵۷-۴۳
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های انجام شده در ارتباط با موضوع دیوارنگاره بوم پارچه، برخی از محققان این آثار را در گروه نقاشی روی کرباس قرار می دهند و پژوهشگرانی نیز این آثار را در زمره دیوارنگاره ها می شناسند، درصورتی که این آثار، در واقع ترکیبی از نقاشی روی کرباس و دیوارنگاره است. همچنین سیر تحول و پیدایش این آثار به صورت ویژه مورد مطالعه قرار نگرفته و در رابطه با آن بحثی به میان نیامده است؛ بنابراین شناخت کافی در این حوزه وجود ندارد. برای شناخت بهتر این گونه از دیوارنگاره ها در ایران، بهتر است مقایسه ای بین این آثار و آثار مشابه در اروپا انجام پذیرد. چیستی و چگونگی شباهت ها و تفاوت های سیر تحول و پیدایش دیوارنگاره های بوم پارچه در ایران و اروپا از سؤالات اصلی این پژوهش است. هدف از نگارش این مقاله، آشکار ساختن شباهت ها و تفاوت هایی است که در نحوه و مراحل به وجود آمدن و همچنین شکل اجرای دیوارنگاره های بوم پارچه در ایران و اروپا وجود دارد. برای رسیدن به این مهم تلاش نگارندگان بر آن بوده تا با معرفی منتخبی از دیوارنگاره های بوم پارچه در ایران و اروپا، به ارتباط فنی و تکاملی نقاشی روی تخته چوبی، کرباس و همچنین دیوارنگاره دست یابند و سپس مقایسه صورت پذیرد. داده های پژوهش حاضر در یک بررسی کتابخانه ای و مطالعه میدانی گردآوری شده اند و در جهت پاسخ گویی به پرسش بیان شده، این پژوهش با روشی تحلیلی - تطبیقی سامان یافته است. یافته های تطبیقی بیانگر آن است که دیوارنگاره های بوم پارچه اروپا از نظر روش اجرا، مواد و مصالح، مراحل اجرا و شکل نهایی آثار، بسیار شبیه به هم است و درواقع به عنوان یک شیوه خاص دیوارنگاره موردپذیرش هنرمندان قرار گرفته است؛ ولی آثار موجود در ایران (که تعدادی از آنها در اروپا اجرا شده) از نظر روش اجرا، مواد و مصالح، مراحل اجرا، موضوع نقاشی ها و شکل نهایی آثار، متنوع است و به عنوان یک شیوه خاص دیوارنگاره شناخته نشده است.
مطالعه ساختاری و بررسی آزمایشگاهی آرایه های مسجد کبودانی خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعه تاریخی کبودانی خواف، یکی از مهمترین آثار عصر تیموری است که در دوران شکوفایی این منطقه، پیرامون مزار عارف شهیر این دوران، سلطان محمود کبودانی ساخته شده است. این مجموعه تاریخی که امروزه تنها ویرانه ای از آن باقی است، در گذشته، مجموعه کاملی بوده است، مشتمل بر مزار، مسجد و آب انبار. بدنه داخلی بناهای این مجموعه، با انواع مختلف آرایه های معماری، همچون: دیوارنگاره ها، تزئینات تخمه درآوری، رسمی بندی، مقرنس کاری و گچبری آراسته شده است. در میان این آرایه های معماری، آن چه بیش از همه جلب توجه می کند، دیوارنگاره ها و تزئینات تخمه درآوری بدنه داخلی مسجد کبودانی است که در آن، سطوح داخلی مسجد با این آرایه ها به نحو بسیار زیبایی با نقوش هندسی به رنگ های نارنجی، قرمز، زرشکی، آبی، نخودی و سفید تزیین شده است. با توجه به اهمیت این مجموعه تاریخی به جای مانده از عصر تیموری و عدم مطالعه آن از یک سو و وضعیت در حال تخریب آرایه های آن، از سوی دیگر، در این پژوهش سعی شد تا به روش تجربی و با کمک روش های آزمایشگاهی، آرایه های این مسجد تاریخی و رنگ های به کار رفته در آن، مورد بررسی و شناسایی قرار گیرد. بررسی آزمایشگاهی دیوارنگاره ها و تزئینات تخمه درآوری این بنا، با روش های مختلف آنالیز دستگاهی، همچون: پراش پرتوی ایکس (XRD)، فلورسانس اشعه ایکس (XRF) و میکروسکوب الکترونی روبشی مجهز به تجزیه پاشندگی پرتوی ایکس (SEM-EDS)، نشان داد که در اجرای آرایه های گچبری از گچ زنده و در بستر دیوارنگاره ها از لایه نازکی از گچ کشته استفاده شده است. آنالیز رنگدانه های به کار رفته در آرایه های این بنا به روش های دستگاهی، حاکی از این بود که تمامی رنگ های مورد استفاده، معدنی بوده اند و در طیف رنگ های قرمز از گل اخرا و از گل سفید به عنوان رنگ سفید و در رنگ آبی از لاجورد طبیعی، استفاده شده است.
تاثیر عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر تهران بر مطلوبیت ادراکی- بصری از منظر شهروندان، متخصصان و هنرمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
17 - 30
حوزه های تخصصی:
از آنجا که ایستگاه های مترو در زمره فضاهای همگانی شهرها قرار می گیرند، جداره آنها مشتمل بر آثار هنری همگانی به ویژه دیوارنگاره ها، بخشی از منظر شهری به حساب می آید. آثار هنری موجود در جداره می تواند با ایجاد سامانه ارتباطی میان اثر، هنرمند و مخاطب، زمینه ای برای تعامل بیشتر میان مردم و محیط فراهم آورد. بدین جهت، شناخت عوامل مؤثر بر ترجیحات بصری مخاطبان برای ایجاد مطلوبیت ادراکی _ بصری ضرورت دارد. هدف این پژوهش، شناخت چگونگی تأثیر عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر بر مطلوبیت ادراکی _ بصری با تأکید بر بعد بصری جداره ایستگاه است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر چگونه بر مقبولیت و مطلوبیت بصری جداره ایستگاه تأثیرگذارند؟ برای پاسخ به این پرسش، از روش آمیخته و برای گردآوری داده ها از روش های مشاهده، مصاحبه و تکنیک ترجیح بصری استفاده شده است. از بین شهرهای گوناگون، به لحاظ موقعیت الگوفرستی، شهر تهران و از میان ایستگاه های مترو در این شهر، ایستگاه متروی تئاتر شهر به دلیل موقعیت مکانی و نزدیکی به خیابان ولی عصر، تئاتر شهر و پارک دانشجو انتخاب شد. از میان دیوارنگاره های این ایستگاه، نُه دیوارنگاره مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که مطلوبیت ادراکی _ بصری در هر سه گروه ناظران تعلیم نیافته (شهروندان)، ناظران تعلیم یافته (متخصصان هنرهای تجسمی) و خالقان آثار (هنرمندان) وجود داشته و نظر شهروندان و هنرمندان به یکدیگر نزدیک تر بوده است. در ارزیابی به عمل آمده، شهروندان از به کارگیری طرح های دارای نوآوری، ریتم و تضادهای فرمی استقبال نموده و از نظر ایشان محل نصب دیوارنگاره ها به لحاظ میدان و زاویه دید و ارتباط با جداره ها مطلوب ولی نورپردازی آثار، نامطلوب ارزیابی شد. این موارد در نمونه های مورد مطالعه به عنوان عوامل اصلی مطلوبیت ادراکی _ بصری با تأکید بر بعد بصری دیوارنگاره های ایستگاه شناخته شد.
مطالعه سنت تعمیرات پیشین و مبانی رویکردهای جدید حفاظت و مرمت در دیوارنگاره هایی از کاخ چهلستون
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
۲۶۳-۲۳۷
حوزه های تخصصی:
کاخ چهلستون همواره آوردگاه مداخلات سنتی و جدید در تعمیر و مرمت دیوارنگاره ها بود که گویای سیرتحول دیدگاه ها به این امر در ایران می باشد. این پژوهش با هدف فهم سیرتحول رویه ها و رویکردهای حفاظت و مرمت دیوارنگاره ها با رجوع به سنت تعمیرات پیشین و رویکردهای جدید، دیوارنگاره هایی در کاخ چهلستون را مورد مطالعه قرار داده و درپی پاسخ به این پرسش ها صورت گرفته است؛ سنت تعمیرات پیشین چگونه و با چه رویه هایی انجام می شد؟ رویکردهای جدید حفاظت و مرمت دیوارنگاره ها و مبانی و مؤلفه های بنیادین آن ها چه بود؟ وجوه افتراق این دو، نسبت به هم چگونه بود؟روش گردآوری داده ها به صورت مطالعات اسنادی-کتابخانه ای است. ابتدا با اتخاذ روشی تطبیقی و توصیفی، ماهیت تعمیرات پیشین بررسی خواهد شد. سپس پژوهش که رویکردی کیفی و تفسیرگرا دارد با روشی تحلیلی به تشریح مباحث درباره سنت تعمیرات پیشین و مبانی رویکردهای جدید پرداخته و در پایان با استدلال منطقی نتایج تبیین خواهند شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تعمیرات پیشین به صورت بازنگاری هایی بردیوارنگاره های اولیه، در بارقه های حیاتی از نگارگری سنتی اجرا می شد. چنین بازنگاری هایی ضمن برخورداری از عناصر تصویری دیوارنگاره ی اصلی، واجد بیاناتی متفاوت ازسوی هنرمندِ عهده دارِتعمیر بود که ریشه در سنت تعمیرات پیشین دیوارنگاره ها و زمینه های آن داشت. رویکردهای جدید با ارج گذاری به دو مقوله اصالت تاریخی و وحدت زیباشناسانه هنری، به حذف پاره ای از مراحل تکوین دیوارنگاره ها و ارائه افزوده های مرمتی با تمایزی مشخص نسبت به دیوارنگاره های اولیه انجامیدند. رهیافت های زیبایی شناختی و تاریخ نگری غرب سرچشمه وجوه افتراق رویکردهای جدید با تعمیرات سنتی بود که ضمن برخورداری از ویژگی های معناگرایانه همواره معطوف به ذات و ماهیت امور بودند.
واکاوی معنا و کارکردهای تعاملی هنر در فضاهای عمومی شهر موردپژوهی: دیوارنگاره های کلیسایی سده های میانه، رومانسک و گوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
31 - 44
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : دیوارنگاره های سده های میانه همواره تحت گفتمان دینی مسلط بر این دوره بازخوانی می شوند. در این میان، کمتر به بینامتن های ارجاعی آن در معنای هنر و شهر و هویت های بینامتنی آثار در نسبت با تحولات منطقه ای آن اشاره شده است.
هدف پژوهش : هدف از این پژوهش واکاوی معنایی بصری مضامینی است که با حضور در فضاهای عمومی شهر جهت اعتباربخشی گفتمان های اندیشه ای عمل می کنند و با بینامتن های هویتی و بافتارهای بومی، روایت تصویری هدفمند جهت حضور در فضای عمومی شهر می سازند. لذا چیستی معنا و چگونگی دست یابی به آن در هنر شهرهای پیشامدرن در دو سؤال: چیستی معنایی هنر و شهر و کارکردهای تعاملی هنر در شهر، در نسبت با این اندیشه واکاوی می شود.
روش پژوهش : روش تحقیق به لحاظ هدف بنیادین-نظری است و با جستجوی معنایی در متون تاریخی شهر و هنر آغاز و بر محوریت تاریخ و مصادیق تصویری دیوارنگاره های کلیسایی با روش توصیفی و بعدتر تفسیری-تبیینی بنا شده است.
نتیجه گیری : نتایج نشان می دهند معنای هنر در شهر سده میانه بر ساختاری قدرتمند در نسبت شهر با هنر، ذیل نیروی ماورایی، با روابط جانشینی: خدا (پادشاه، پاپ)، شهر (قلعه، شهر خدا) و هنر (فن، راز) تعریف می شود. لذا، کارکردهای تعاملی آن در نسبت میان شهر و هنر با نیروی برتر بنیان گذارده شده و مخاطب که ماهیتی ذیل اندیشه خدای گون دارد، تنها در نسبت خواننده پیام هویت می یابد.
شناسایی عوامل ظهور مضامین مذهبی و مؤلفه های اهمیت آن در دیوارنگاره های بناهای مذهبی عصر قاجار (مطالعه موردی: بقاع متبرکه استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
25 - 47
حوزه های تخصصی:
ﺩیﻮﺍﺭﻧﮕﺎﺭی ﻣﺬﻫﺒی ﺩﺭ ﻣﻌﻨﺎی ﻫﻨﺮ شیعه ﻭ ﺑﺎ ﻣرکزیت ﺍﺋﻤﻪ اطهار به ویژه ﻭﺍﻗﻌﻪ ﮐﺮﺑﻼ ﺍﺯ ﻣﻬﻢﺗﺮیﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎی ﺩیﻮﺍﺭﻧﮕﺎﺭی ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺷﮑﻮﻓﺎیی ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ عصر ﻗﺎﺟﺎﺭ ﺳﭙﺮی ﻧﻤﻮﺩ. به دلیل تحولات پس از مشروطه نقاشی مذهبی عمدتاً محدود به نقاشی های عامیانه می شد که اکثراً در بقاع متبرکه توسط هنرمندان مردمی تهیه می شدند. هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه های اهمیت و عوامل ظهور مضامین مذهبی در آثار هنری یاد شده است. سؤال های این مقاله عبارتند از: 1- عوامل ظهور مضامین مذهبی در دیوارنگاره های بناهای مذهبی عصر قاجار کدامند؟ 2- دیوارنگاره های مذهبی بناهای مذهبی عصر قاجار مشتمل بر کدام مضامین و محتوا هستند؟ و آیا این مضامین و محتوا در بقاع متبرکه گیلان مشاهده شده است؟ 3- هنرمندان دیوارنگاره های بناهای مذهبی عصر قاجار برای نشان دادن موضوع از چه مؤلفه هایی بهره گرفته اند؟ و آیا هنرمندان بقاع متبرکه گیلان از این مؤلفه ها بهره برده اند؟ روش تحقیق بر مبنای ماهیت توصیفی- تحلیل محتوا (متنی) و شیوه ی گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ بناهای مذهبی و دیوارنگاره های آن ﺑﺎ ﻣﻔﺎﻫیﻢ ﺷیﻌی ﻭ ﺁییﻦ ﻫﺎی ﺟﻤﻌی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻣﺬﻫﺐ ﺷیﻌﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﭘﺮ ﺭﻧﮓ ﺷﺪﻥ ﻧﻘﺶ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋی ﺍیﻦ اماکن ﻣیﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. به همین دلیل از مهم ترین عواملی که سبب ظهور مضامین مذهبی شد، نیاز به فضای معنوی، باور به تبلیغ و اشاعه ی مذهب تشیع، تأکید بر هویت مذهبی و فرهنگی، توجه به برخی باورهای عامیانه مذهبی و شوکت نمایی سلطنت حاکمان می توان اشاره داشت. همچنین از دیگر نتایج پژوهش آن است که مهم ترین مؤلفه های اهمیت موضوع این دیوارنگاره های بناهای مذهبی شامل: ابعاد نگاره، میدان دید، فضای باز مقابل تابلو و ارزش معنوی است و موضوعات مذهبی در این پنج بخش گنجانده شده است: باورهای عامیانه، وقایع نگاری تاریخ ائمه، شمایل ها، داستان ها؛ و نقوش مذهبی و نمادین. کلیه ی مؤلفه های اهمیت موضوع و مضامین مذهبی در بقاع متبرکه گیلان رؤیت شده است.
مطالعه تطبیقی نقوش دیواری باغ تاج آباد نطنز در مقایسه با دیگر نقوش دیواری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
27 - 39
حوزه های تخصصی:
مجموعه بناهای تاج آباد نطنز، از یک باغ و چند بنای برجای مانده از عهد شاه عباس اول صفوی تشکیل شده است. این مجموعه در روستای تاج آباد، واقع در جنوب غربی نطنز، قرار گرفته و در دوره صفوی به عنوان باغ و کاخ سلطنتی مورد استفاده بوده است. دیوارنگاه های موضوع پژوهش، در تزیین بنای موسوم به هشتی این مجموعه به کار رفته است. با توجه به ناشناخته بودن آرایه های یاد شده و به منظور مقایسه نقوش آن با نقوش به کار رفته در دیگر بناها، انجام پژوهش پیشِ رو ضرورت یافته است. بر همین اساس این پژوهش به روشی توصیفی-تحلیلی و با رویکردی تطبیقی، به منظور پاسخ گویی به سوالاتی همچون چگونگی فرم، محتوا و تکنیک ساخت دیوارنگاره های تاج-آباد و چگونگی ارتباط این نقوش با نقوش سایر بناها، انجام شده است. چنان چه عمده نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد، دیوارنگاره های تاج آباد به تکنیک نقاشی کشته بری ایجاد گردیده و شامل نقوش گیاهی، جانوری، ختایی و اسلیمی ها بوده است. بین طرح، نقش و رنگ دیوار نگاره های مذکور با نقوش به کار رفته در سایر دیوار نگاری ها هم عصر، تشابهات بسیاری دیده می شود. وجود چنین وجوه تشابهی، بی گمان از پیروی طراحان از مکتب اصفهان و سبک نقاشی رضا عباسی و تاثیر نقاشخانه ها بر هنر این دوره، حکایت دارد.
تحلیل استعاره مفهومی جنسیت در دیوارنگاره های بزم و رزم کاخ چهلستون براساس آرای لیکاف و جانسون
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
23 - 41
حوزه های تخصصی:
جنسیت از مهم ترین مفاهیمی است که با قدرت در ارتباط بوده و برمبنای آن معناسازی می شود.. گفتمان های مختلف جنسیت در هر عصر پاره ای از گزاره ها و احکام پیرامون زنانگی و مردانگی تعریف کرده و برمبنای آن روابط اجتماعی را تنظیم می کنند. در این میان استعاره های مفهومی یکی از مهم ترین ابزار گفتمان ها برای این معناسازی است. استعاره مفهومی، که لیکاف و جانسون زبان شناسان شناختی مطرح کردند، ساختار ادراک و نظام مفهومی انسان ها را استعاری می داند. بر مبنای این نظریه، مفهوم سازی یک حوزه تجربه برحسب حوزه تجربی دیگر و درک کردن چیزی بر اساس چیز دیگر امکان پذیر است. بر این مبنا این پژوهش در نظر دارد استعاره مفهومی جنسیت در عصر صفوی را بررسی و به پیامدهای آن در هنر، جامعه و روابط اجتماعی بپردازد. این تحقیق با هدف توصیفی-تحلیلی و به روش کیفی با مطالعه منابع کتابخانه ای صورت گرفته و در آن از نظریه استعاره مفهومی، به عنوان چارچوب نظری برای تحلیل دیوارنگاره های کاخ چهل ستون استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که با توجه به تغییرات گفتمانی پادشاهی در عصر شاه عباس صفوی مسئله جنسیت نیز رنگ و بوی زمینی گرفته و به جهان واقعیت نزدیک تر شده است. همچنین در عصر صفوی، دوگانه انگاری جنسیتی مدرن وجود نداشته و زنانگی و مردانگی صرفاً در ارتباط با قدرت شاه معنا می شدند؛ به این معنا که در این دوران زنان و مردان هم می توانند سوژه و هم ابژه های میل باشند؛ اما در برابر شخص شاه، همه در مقام ابژه قرار می گیرند.