مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
کاخ
حوزه های تخصصی:
علیرغم آنکه متون تاریخی، سنگ نوشته ها و الواح باقیمانده از عصر هخامنشیان اطلاعات ارزشمندی از چگونگی اداره قلمرو وسیع این امپراطوری قدرتمند را در اختیار گذارده، لیکن یافته های باستانشناسانه، که طرح کامل سازه های تشریفاتی این دوران را مشخص سازد، تنها به محوطه های انگشت شماری محدود شده است. بعلاوه، با وجود آنکه عظمت اندازه ها و ماندگاری مواد و مصالح فضاهای تشریفاتی این دوران آنها را اضمحلال ناپذیر می نمود، لیکن بواسطه گذشت زمان و تازیانه های محیط چنان ناپدید گشته اند که بدون انجام مطالعات مدتمند باستانشناسانه قابلیت بازیابی نمی یابند. چنانچه بناهای سلطنتی احداث شده به امر شاهزادگان، ساتراپ ها و فرمانروایان تابعه هخامنشیان را بر شمار کاخ های منطقه ای و فصلی پاشاهان این سلسله بیفزاییم، تصور ده ها نمونه از این کاخ ها در قلمرو وسیع امپراطوری هخامنشی بسیار آسان می شود. مع الوصف، همچنان پرسش هایی در خصوص تعداد واقعی این کاخ ها، توزیع مکانی آنها، رابطه های فرم و عملکرد و منزلت سیاسی استفاده کننده گان و نیز میزان ظهور سبکی واحد در احداث این بناها و ... قابلیت طرح می یابند.کشف سه نمونه از کاخ های این سلسله در حوالی شهر برازجان (استان بوشهر) اگرچه در پاسخ به پرسش های مطروحه کمک خواهد نمود، لیکن خود ابهاماتی را پیش روی باستانشناختی مورد استفاده در خصوص زمان ساخت، انگیزه سازندگان، سبک معماری و همچنین زمان و دلایل انقراضشان قرار داده است.نوشتار حاضر، که بر پایه اطلاعات بدست آمده از حفریات باستانشناسانه در سه کاخ مذکور شکل یافته، تلاشی است به منظور پاسخ به پرسش های مطروحه داده های باستانشناسی این تحقیق روشن ساخته که هر سه کاخ مذکور در آغاز فرمانروایی هخامنشیان و محتملا توسط همان معمارانی احداث گشته است که پاساگاد را بر پای داشته اند.همچنین، با اتکاء به این یافته ها و به احتمال بسیار زیاد، می توان گفت که دست کم یکی از کاخ های مورد کاوش در اثر هجوم بیگانگان، سوخته و در حالتی اضطراری رها شده است.
تاثیر هنر ملل تابعه امپراتوری هخامنشیان بر هنر و معماری آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر هخامنشی، هنر درباری و متاثر از هنر ملل تابعه امپراتوری مانند بین النهرین، مصر، آسیای صغیر و به ویژه هنر اورارتو بوده است؛ نقوش برجسته دیواره ها و دروازه کاخ ها به ویژه در تخت جمشید، بیانگر نفوذ و تاثیر عناصر هنر مادی، ایلامی و بین النهرین (آشور و بابل) بر هنر هخامنشی است. همچنین پس از فتوحات کوروش در آسیای صغیر، هنر متعالی و ظریف یونانیان در بناهای هخامنشی به چشم می خورد. معماری به عنوان مهم ترین هنر هخامنشیان، ابتدا تحت تاثیر معماری ماد و ایلامی قرار گرفت. همچنین تاثیر عناصر معماری اورارتویی مانند؛ آرامگاه های سنگی، راهروهای باریک آرامگاه های شاهان هخامنشی به خوبی قابل تشخیص است. از طرفی فتح مصر توسط هخامنشیان و اقامت طولانی داریوش اول در مصر علاقه مندی و تمایل وی به معماری مصر را در او بیدار کرد که تجلی آن در کاخ داریوش در تخت جمشید به وضوح دیده می شود. هدف از این تحقیق مطالعه تاثیر هنرهای ملل تابعه بر هنر معماری هخامنشیان است.
از نقش تا عرش؛ واکاوی ارتباط تزیینات کاشی کاری کاخ گلستان با جقه ی تاج شاهی قاجار (فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه)
دوره قاجار یکی از مقاطع مهم سیاسی- اجتماعی و فرهنگی۔ هنری ایران است. تأثیرات صریح فرهنگ غرب در این دوره اجتناب ناپذیر است.کاخ ها به عنوان شاخص ترین بقایای معماری در دوره قاجار با جدیت تداوم پیدا کردند. در این راستا، افرادی همچون فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه اقدام به انجام تعمیرات و ساخت کاخ های جدید کردند. با توجه به اهمیت تاج در ایران و اینکه نشان آسمان و نمادی از تاییدات آسمانی محسوب می گردید، به همین جهت ، تزیین تاج مورد توجه قرار می گرفت.جقه، زینت بخش تاج و کلاه پادشاهان قاجار بوده است؛ نوعی تزیین که بر جلوی کلاه یا تاج پادشاهان تعبیه می شده است. هدف اصلی این پژوهش یافتن ارتباط بین نقوش جقه پادشاهان قاجار(فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه) و نقوش استفاده شده در کاشی های کاخ گلستان می باشد. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به چگونگی ارتباط میان نقوش به کاررفته در جقه ی پادشاهان قاجار و نقوش کاشی کاری موجود در کاخ گلستان می باشد. در این راستا با مطالعه ی تطبیقی و با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی به کشف ارتباط بین تزیینات جقه ها و کاشی کاری های کاخ گلستان می پردازد. در بررسی تصاویر جقه ها و مقایسه ی آن با کاشی کاری کاخ گلستان این نتیجه برای نگارنده استنباط می شود که نقوش به کاررفته در جقه ها بی ارتباط با نقوش کاشی کاری در این دوره نیست. در واقع، این نقوش زیبایی خویش را وام دار ویژگی هایی همچون: استفاده از نقوش گیاهی- حیوانی و... بوده که نمود این نقوش هم در کاشی ها و هم در جقه ها مشاهده می شود. در این راستا، تجلی نقوش هندسی در رتبه اول و نقوش گیاهی(ختایی) در مرتبه دوم و نقوش حیوانی در مرتبه سوم از اهمیت قرار دارد.
در جستجوی معماری کاخ ایرانی در دوره غزنویان؛ شناخت و بررسی تطبیقی ویژگی های معماری و تزئیناتی کاخ های بجامانده از غزنویان (لشگری بازار و غزنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از معماری دوره اسلامی در ایران پیش از صفویه آثار بسیاری بجامانده که بیشتر شامل آرامگاه و بناهای مذهبی و عام المنفعه است. درواقع، در یک بازه زمانی هزارساله، از آغاز اسلام تا صفویه، کاخ چندانی از معماری ایران بجا نمانده است. حال، پرسش های اصلی این است که معماری کاخ ایرانی در این بازه زمانی از دوره اسلامی به چه شکل بوده است. ویژگی های معماری و تزئیناتی آنها چگونه بوده است. پاسخ به این پرسش ها می تواند در شناخت معماری غیرمذهبی دوره اسلامی ایران، بسیار مؤثر باشد. به منظور دقیق تر و محدودتر کردن کار پژوهش، دوره غزنویان انتخاب گردید، زیرا غزنویان بااینکه حکومتی ترک نژاد بودند اما پایتخت آنها غزنه، مرکزی برای شکوفایی فرهنگ ایرانی و زبان فارسی بوده است. بنابراین می توان در آنجا باتوجه به نفوذ فرهنگ ایرانی به جستجوی معماری اصیل ایرانی پرداخت. با شیوه کتابخانه ای و جستجو در منابع و متون مربوط به معماری اسلامی ایران و بررسی کاوش های باستان شناسی، مشخص گردید که از دوره غزنویان دو کاخ در خارج از مرزهای کنونی ایران و در افغانستان امروزی، کاوش شده است. هدف از این نوشتار، شناخت معماری این دو کاخ غزنوی و بررسی ویژگی های معمارانه و تزئیناتی آنهاست. از این رهگذر می توان پی برد که معماری کاخ ایرانی در بخشی از این دوره اسلامی که اطلاعی از معماری کاخ در آن موجود نیست، چگونه بوده و این دو بنای غزنوی تا چه اندازه از تزئینات و معماری ایرانی و یا آن گونه که برخی پژوهشگران غربی گفته اند، از کاخ های دوره عباسی در سامرا تأثیر پذیرفته اند. باتوجه به طرح چهارایوانی این دو بنا، مشخص گردید که این شکل از معماری بجز مسجد، کاروانسرا و مدرسه، در کاخ هم استفاده می شده و حتی از دیگر چهارایوانی های ایران نیز از نظر زمان ساخت قدیمی تر بوده است. با بررسی تطبیقی ویژگی های معماری و تزئیناتی آنها با برخی آثار ساسانی و کاخ های سامرا هم مشخص گردید که از معماری پیش از اسلام ایران بسیار الهام گرفته بودند و نظر به فرهنگ خراسانی و ایرانی غالب بر دربار غزنوی، معماری کاخ در آن دوره کاملاً ایرانی بوده است
بازنمود اصول مکتب اصفهان در معماری و شهرسازی دوران صفوی در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
156-138
حوزه های تخصصی:
جریان های فکری حاکم در هر دوران، همواره بر معماری و شهرسازی آن دوران تأثیر گذاشته است. برای درک عمیق تر این تأثیرات، ایجاد ارتباط معنادار میان کالبد در معماری و شهرسازی هر دوره با تفکرات حاکم بر آن دوره می تواند مؤثر باشد. دوره صفویه، یکی از درخشان ترین دوره های تاریخ ایران نیز از این قاعده مستثنا نبوده است؛ بنابراین شایسته است اندیشه هایی که موجب شکوفایی این دوره شده اند، بررسی شوند. در این دوره، سه جریان فکری شاخص وجود داشته است: تشیع، اشراق (بر پایه حکمت ایرانی) و عرفان. این جریان های فکری بر معماری و شهرسازی این دوران از جمله باغ ها، کاخ ها و خیابان چهارباغ نیز تأثیر گذار بوده و نوآوری هایی را به وجود آورده است. مکتب اصفهان عنوانی است که برای اوج گیری فعالیت های مختلف فلسفی، فقهی و هنری در سده ۱۷ و اوایل ۱۸ میلادی در اصفهان به کار برده شد و اصول و قواعدی را در معماری و شهرسازی پایه گذاری کرد. مقاله حاضر ضمن تشریح ویژگی های مکتب اصفهان به بررسی تأثیر اصول مطرح شده این مکتب در معماری و شهرسازی اصفهان پرداخته و برای این مهم، با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با اتکا به متون و اسناد تاریخی و شواهد به جامانده از معماری و شهرسازی دوره صفوی و مطالعات پژوهشگران معاصر درباره ساختار معماری و شهرسازی این دوره ، معماری باغ ها و کاخ های این دوره در شهر اصفهان و همچنین سطح کلان از جمله خیابان چهارباغ را در حیطه مکتب اصفهان بررسی کرده و به این پرسش پاسخ داده است که چه ارتباطی میان مکتب اصفهان با معماری و شهرسازی وجود داشته و بازنمود اصول این مکتب در باغ ها، کاخ ها و سطح کلان (خیابان چهارباغ، شهر) چه بوده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که معماری و شهرسازی دوره صفوی و به طور شاخص باغ ها، کاخ ها و خیابان های آن ریشه در اصول حاکم بر مکتب اصفهان دارد.
مطالعه تطبیقی نقوش دیواری باغ تاج آباد نطنز در مقایسه با دیگر نقوش دیواری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
27 - 39
حوزه های تخصصی:
مجموعه بناهای تاج آباد نطنز، از یک باغ و چند بنای برجای مانده از عهد شاه عباس اول صفوی تشکیل شده است. این مجموعه در روستای تاج آباد، واقع در جنوب غربی نطنز، قرار گرفته و در دوره صفوی به عنوان باغ و کاخ سلطنتی مورد استفاده بوده است. دیوارنگاه های موضوع پژوهش، در تزیین بنای موسوم به هشتی این مجموعه به کار رفته است. با توجه به ناشناخته بودن آرایه های یاد شده و به منظور مقایسه نقوش آن با نقوش به کار رفته در دیگر بناها، انجام پژوهش پیشِ رو ضرورت یافته است. بر همین اساس این پژوهش به روشی توصیفی-تحلیلی و با رویکردی تطبیقی، به منظور پاسخ گویی به سوالاتی همچون چگونگی فرم، محتوا و تکنیک ساخت دیوارنگاره های تاج-آباد و چگونگی ارتباط این نقوش با نقوش سایر بناها، انجام شده است. چنان چه عمده نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد، دیوارنگاره های تاج آباد به تکنیک نقاشی کشته بری ایجاد گردیده و شامل نقوش گیاهی، جانوری، ختایی و اسلیمی ها بوده است. بین طرح، نقش و رنگ دیوار نگاره های مذکور با نقوش به کار رفته در سایر دیوار نگاری ها هم عصر، تشابهات بسیاری دیده می شود. وجود چنین وجوه تشابهی، بی گمان از پیروی طراحان از مکتب اصفهان و سبک نقاشی رضا عباسی و تاثیر نقاشخانه ها بر هنر این دوره، حکایت دارد.
بازیابی کاخ ها و باغ های اصفهان عصر سلجوقی به استناد مکتوبات تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
دوره حکمرانی سلجوقیان در تاریخ سیاسی، فرهنگی، هنری و معماری ایران دوره اسلامی به طور اعم و اصفهان دوره اسلامی به طور اخص، همواره یکی از دوره های مهم و اثرگذار به شمار آمده است. با وجود این، نکات مبهم و جنبه های ناشناخته بسیاری از این دوره تاریخی، فرا روی محققان قرار دارد که از آن جمله چگونگی ساخت کاخ ها و باغ های سلاطین و دولت مردان سلجوقی در یکی از پایتخت های مهم آنها اصفهان است. برهمین اساس، در پژوهش پیش رو سعی بر آن است که به شیوه تاریخی تحلیلی، با تکیه بر منابع تاریخی و ادبی و همچنین نگاهی به آثار منتسب به این دوره، تا حد امکان جنبه های روشن تری از وضعیت کاخ ها و باغ های این دوره به دست آید. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، کاخ ها و باغ های اصفهان عصرسلجوقی با درنظرگرفتن مواردی همچون هویت مالکان، موقعیت مکانی، دوره ساخت، نوع کاربری و شمول، در دسته هایی چند قابل طبقه بندی است؛ اکثر بناها متعلق به وزرا و رجال سیاسی این عهد بوده و به اسطه شیوه خاص زندگی حاکمان سلجوقی که سیار بودن دربار و کم جلوه بودن حضور حاکم در پایتخت را در پی داشت کاخ حکومتی شهر، بیش از آنکه مکانی برای سکونت سلطان و خاندان وی باشد، مکانی برای انجام امور اداری و رسمی بوده است.
تالار تخت در کاخ های آشور نو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۵
111 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص ترین ویژگی های کاخ های آشور نو، بهره گیری از پلانی مشابه در جایگیری فضاها با کاربری مشخص است. این تشابه به حدی است که در نگاه نخست به پلان یک کاخ، می توان به سادگی موقعیت فضاهای تعریف شده ای چون صحن بیرونی، صحن اندرونی، فضاهای مسکونی و خدماتی و نیز تالار تخت را تشخیص داد. تالار تخت یا شاه نشین کاخ های آشور نو، مهم ترین فضای یک مجموعه سلطنتی محسوب می شده است. بدون شک، مهم ترین فضا، از بیشترین تزئینات و امکانات بهره می برده و مناسب ترین موقعیت ممکن را در یک مجموعه مسکونی به خود اختصاص می داده است. علاوه بر این کیفیت دسترسی به این فضا، ابعاد آن و فضاهای مجاور باید به گونه ای طراحی می شد که با شأن پادشاهی که در آن جلوس می کرد؛ تناسب می داشت. عوامل گفته شده شواهدی است که در این مقاله مورد کنکاشی باستان شناسانه قرار خواهند گرفت.
عمارت های سلطنتی مسیر اصفهان- کاشان در دورۀ صفوی: بسترهای مکانی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش هفت کاخ میان راهی دوره صفوی حد فاصل مسیر اصفهان تا کاشان به منظور شناخت بسترهای محیطی و فرهنگی تأثیرگذار بر شکل گیری آن ها، با روش تاریخی-تحلیلی مورد مطالعه قرارگرفته اند. این کاخ ها شامل عمارت های دولت آباد، ریگ، دمبی، چاه رباط، تاج آباد، عباس آباد و امامزاده اند. با توجه به اینکه برخی از این کاخ ها پابرجا بوده و برخی دیگر از بین رفته اند، شناسایی آن ها از طریق بررسی های میدانی و مطالب موجود در متون تاریخی امکان پذیر شده است. پاسخ به سؤال های ذیل از اهداف اصلی مورد توجه این پژوهش است: 1. این بناها چه کاربردی داشتند و مکان گزینی و ارتباط آن ها با سایر بناها، راه ها و سکونتگاه های مسیر چگونه بوده است؟ 2. ماهیت وجودی این بناها نشان دهنده کدام جنبه های فرهنگی و آداب و رسوم درباری دوره صفوی بوده است؟ بر اساس بیشتر نتایج به دست آمده، این عمارت ها، کاخ های میان راهی بودند که با در نظر گرفتن مواردی همچون نوع کاربری، ساختار شکلی، مکان قرارگیری، مسیر، تعداد ساختمان ها، وجود باغ یا نبود آن و نوع ارتباط با دیگر بناها و فضاها، در دو دسته مجزا قرار گرفته اند و کاربری های چندگانه ای داشتند. بنای این کاخ ها و تداوم حیاتشان در دوره صفوی به علت وجود برخی رسوم خاص دربار بود؛ رسومی که به مثابه نمادهایی از شوکت، حقانیت و اقتدار سیاسی شاهان صفوی، گاه در استقبال رسمی از پادشاه، حاکمان ولایات و در برخی موارد سفرای کشورهای بیگانه، گاه در برگزاری مراسم شکار سلطنتی و گاه در پایبندی به برخی باورهای خاص جلوه یافته است.