مطالب مرتبط با کلیدواژه

کم توانی ذهنی خفیف


۱.

مقایسه اثربخشی آموزش حل مسئله و ایفای نقش بر مهارت های اجتماعی افراد کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت های اجتماعی حل مسئله ایفای نقش کم توانی ذهنی خفیف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۶ تعداد دانلود : ۸۲۳
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه آموزش حل مسئله و ایفای نقش بر مهارت های اجتماعی افراد کم توان ذهنی خفیف بود. روش: روش این پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. تعداد 21 فرد کم توان ذهنی خفیف پس از بررسی ملاک های ورودی به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (جمعاً سه گروه هفت نفره) قرار گرفتند. برای سنجش مهارت های اجتماعی از پرسش نامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1999) استفاده شد. ابتدا نمرات مهارت های اجتماعی از طریق پرسش نامه جمع آوری شد. پس از اجرای پیش آزمون گروه های آزمایش به مدت 20 جلسه به صورت انفرادی آموزش دیدند. یکی از گروه های آزمایش آموزش حل مسئله و گروه دیگر آموزش ایفای نقش را دریافت نمود. پس از اجرای جلسات آموزشی پس آزمونی به منظور بررسی مهارت های اجتماعی در گروه های آزمایش و کنترل اجرا شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی باعث افزایش میانگین نمرات مهارت های اجتماعی در پس آزمون در هر دو گروه شده است، اما این تفاوت از نظر آماری معنی دار نیست. با این وجود مقایسه میانگین ها نشان داد که روش ایفای نقش نسبت به روش حل مسئله تأثیر بیشتری بر اکتساب مهارت های اجتماعی داشته است. نتیجه گیری: با استناد به یافته های این پژوهش می توان گفت روش هایی که فرد را در آموزش درگیر نگه می دارند می توانند اثرگذاری بیشتری بر اکتساب مهارت های اجتماعی در افراد کم توان ذهنی داشته باشند.
۲.

تاثیر تحریک الکتریکی مغز با استفاده از جریان مستقیم بر حافظه کاری کلامی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحریک الکتریکی مستقیم مغز حافظه کاری کلامی کم توانی ذهنی خفیف هوش آزمای تهران استانفورد بینه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۱۵۰
مقدمه: . این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی تحریک الکتریکی از روی جمجمه با جریان مستقیم بر حافظه کاری کلامی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کودکان ۷ تا ۱۴ ساله ای بود که جهت ارزیابی بالینی به کلینیک آتیه تهران مراجعه کرده و بر اساس مصاحبه بالینی و نسخه ی نوین هوش آزمای تهران – استانفورد بینه (۱۳۸۵) ، در گروه کودکان با کم توانی ذهنی خفیف قرار گرفتند.  گروه نمونه شامل ۳۰ کودک واجد شرایط داوطب بود که با روش نمونه گیری در دسترس، از جامعه مذکور وارد مطالعه شده و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش ۵ جلسه متوالی tDCS دریافت کردند و پس از اتمام جلسات، از هر دو گروه آزمایش و گواه مجددا آزمون هوش تهران- استانفورد بینه به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و بوسیله آزمون کوواریانس تک متغیری تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معناداری در همه آزمونها ۰۱/۰ در نظر گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تحریک الکتریکی قشر مغز، باعث افزایش عملکرد حافظه کاری در گروه مداخله در مقایسه با گروه گواه، شد (۰۰۲/۰=P). نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که می توان از روش تحریک الکتریکی قشر مغز بوسیله جریان مستقیم (tDCS) جهت بهبود عملکرد حافظه کاری کلامی در کودکان دارای کم توانی ذهنی خفیف استفاده کرد.
۳.

اثربخشی آموزش روان نمایشگری بر سازش یافتگی کودکان کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روان نمایشگری سازش یافتگی کم توانی ذهنی خفیف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۸۹
زمینه و هدف: یکی از مشکلات اصلی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف مشکل در سازش یافتگی است، برای کاهش این نارسایی باید از روش های عملیاتی که مناسب با سطح هوشبهر این کودکان باشد استفاده کرد، یکی از روش های مناسب برای آموزش افراد با سطح هوشی عملیاتی، آموزش روان نمایشگری است. از این رو هدف پژوهش حاضر سنجش اثربخشی آموزش روان نمایشگری بر سازش ی افتگی کودکان کم توان ذهنی خفیف بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل کودکان پسر با کم توانی ذهنی خفیف شهرستان دامغان در سال تحصیلی 99-1398 بود که از بین آنها 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس و بر حسب شرایط ورود و خروج از نمونه انتخاب شده و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. هر دو گروه پرسشنامه سازش یافتگی (سینها و سینگ، 1993) را در ابتدا و به عنوان مرحله پیش آزمون تکمیل کردند و پس از ده جلسه روان نمایشگری 90 دقیقه ای گروهی برای گروه آزمایشی، در مرحله پس آزمون، مورد سنجش مجدد قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش روان نمایشگری موجب افزایش سازش یافتگی کلی و خرده مقیاس های عاطفی، آموزشی، و اجتماعی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شد (0/05>p). نتیجه گیری: آموزش روان نمایشگری از طریق ایفای نقش برای کودکان گروه آزمایش، تجربه فهم دقیق تر احساس ها و هیجانات را فراهم کرد و از این طریق به افزایش سازش یافتگی عاطفی، آموزشی، و اجتماعی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف منجر شد.