مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
تنیدگی والدگری
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر آموزش برنامه فرزندپروری مثبت بر استرس والدگری مادران کودکان 10-4 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه است. بدین منظور از بین مراجعه کنندگان به دو مرکز اختلالات رفتاری کودکان و نوجوانان (صبا و رفیده)، 13 کودک مبتلا به ADHD انتخاب شدند. تشخیص قطعی با توجه به ارزیابی متخصص روان پزشکی اطفال و روان شناس بالینی صورت گرفت. به منظور کنترل تاثیر دارو، کودکانی انتخاب شدند که حداقل به مدت 6 ماه تحت درمان با داروی ریتالین قرار گرفته بودند. سپس، مادران کودکان مذکور در 6 جلسه هفتگی و حضوری 120 دقیقه ای و 2 جلسه تماس تلفنی 15 دقیقه ای آموزش گروهی فرزندپروری مثبت شرکت کردند. تحقیق حاضر فاقد گروه گواه بود و جلسات گروه آزمایش با احتساب افت آزمودنی با 8 مادر ادامه پیدا کرد. آزمودنی ها در 6 مرحله خط پایه 1 (یک هفته پیش ار شروع جلسات آموزشی)، پیش آزمون (در اولین جلسه آموزشی)، میان آزمون (پس از چهار جلسه آموزشی)، پس آزمون (پس از اتمام جلسات تلفنی) و دو مرحله پی گیری هر یک به ترتیب به فاصله 1 و 2 ماه پس از آخرین تماس تلفنی، با استفاده از پرسشنامه تنیدگی والدینی (PSI) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده از طریق آزمون تحلیل واریانس (آزمون اندازه گیری های مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که برنامه گروهی فرزندپروری مثبت منجر به کاهش استرس والدگری در قلمرو کودک (008/0=α، 672/33=F) و قلمـرو والـدین (001/0=α، 539/119=F) شده است و تغییرات صورت گرفته تا 2 ماه پی گیری نیز هم چنان باقی مانده است. از سوی دیگر، نتایج تحقیق نشان داد که حس صلاحیت و روابط با همسر نیز به عنوان دو متغیر مداخله گر در استرس والدگری، بهبود پیدا کرده است.
مقایسه تنیدگی والدگری و مهارت حل مشکل خانواده در مادران دانش آموزان عادی و دارای نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: شیوه ها یا راهبردهایی که فرد در مقابله با موارد تنیدگی زا به کار می برد، نقشی اساسی در سلامت جسمی و روانی او ایفا می کند . فرآیندهای ارزیابی، مقابله و تلاش های شناختی- رفتاری افراد در تفسیر و غلبه بر مشکلات زندگی موثر هستند. هدف پژوهش حاضر مقایسه تنیدگی والدگری و مهارت حل مشکل خانواده در دانش آموزان با نیازهای ویژه و عادی بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای یا پس رویدادی بود. جامعه آماری این پژوهش ، همه دانش آموزانی بود که در مدارس عادی و با نیازهای ویژه شهرستان شهریار مشغول به تحصیل بودند. با توجه به این که جامعه مورد پژوهش شامل 4 گروه مادران دانش آموزان عادی، اتیسم، آسیب دیده شنوایی و کم توان ذهنی با تعداد جامعه آماری متفاوت بود، به تناسب با روش های نمونه گیری تصادفی خوشه ای، نمونه در دسترس و تصادفی ساده، از هر گروه30 نفر در مجموع 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه های تنیدگی والدگری و مقیاس حل مشکل خانواده استفاده شد. در پایان، داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه-آنووا مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که در متغیر تنیدگی والدگری بین گروه ها به ترتیب مادران کودکان دارای اتیسم، کم توان ذهنی، آسیب دیده شنوایی و عادی دارای بیشترین میزان تنیدگی والدگری بودند، به این معنا که مادران کودکان دارای اتیسم در مقایسه با مادران دیگر گروه ها تنیدگی والدگری بیشتری را تجربه می کنند. تنیدگی واﻟﺪﮔﺮی در ﻣﺎدران دانش آموزان دارای نیازهای ویژه در ﻫﺮ 2 ﻗﻠﻤﺮو واﻟﺪﮔﺮی و ﻗﻠﻤﺮو کﻮدک به طور ﻣﻌﻨﺎدار ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﻣﺎدران کﻮدکﺎن عادی است کﻪ ایﻦ تنیدگی می تواند ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ کﻮدک، واﻟﺪ یﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
نتیجه گیری: ویژگی های دانش آموزان با نیازهای ویژه، ﻧﮕﺮاﻧی از ﺗﺪاوم ﺷﺮایﻂ، ﭘﺬیﺮش کﻢ ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﺣﺘی ﺳﺎیﺮ اﻋﻀﺎی ﺧﺎﻧﻮاده و ﻧیﺰ ﺷکﺴﺖ در دریﺎﻓﺖ حمایت های اﺟﺘﻤﺎﻋی می تواند در ﺑﺮوز ایﻦ تنیدگی ﻣوﺛﺮ ﺑﺎﺷﺪ.
هم سنجی تراز خشم، تنیدگی والدگری و راهبردهای کنار آمدن با تنیدگی مادران کودکان دچار اختلال رشدی ذهنی با مادران کودکان بهنجار
حوزه های تخصصی:
تولد کودک همراه با اختلال رشد ذهنی در خانواده دشواری هایی را برای اعضای خانواده رقم می زند و مایه تنیدگی روانی در ابعاد گوناگون زندگی اعضای خانواده به ویژه والدین می گردد. ازاین رو هدف پژوهشی حاضر هم سنجی تراز خشم، تنیدگی والدگری و راهبردهای کنار آمدن با تنیدگی مادران کودکان دچار اختلال رشدی ذهنی با مادران کودکان بهنجار بود و جامعه آماری شامل مادران کودکان دچار اختلال رشدی ذهنی و مادران کودکان بهنجار شهرستان گرگان در بازه زمانی تیرماه تا شهریور 1396 بود، روش، در این پژوهش علی مقایسه ای با توجه به آنکه حداقل تعداد برای این روش پژوهش برای هر گروه 15 نفر است، با بیش برآورد تعداد 50 مادر کودکان دچار اختلال رشدی ذهنی و 50 مادر کودکان بهنجار به روش هدفمند از مراکز توان بخشی شهرستان گرگان انتخاب شدند. از فرم کوتاه پرسشنامه تنیدگی والدینی و پرسشنامه راهبردهای کنار آمدن تنیدگی ایندلر و پارکر و مقیاس پرخاشگری استفاده گردید. نتایج تحلیل واریانس چند راهه نشان داد که تفاوت معناداری میان خشم کلی (018/0 p=، 702/5F=)، پرخاش (003/0p=، 976/8F=)، تنیدگی والدگری کلی (013/0p=، 521/4F=) و راهبرد مسئله مدار (003/0p=، 130/6F=) در دو گروه مادران کودکان دچار اختلال رشدی ذهنی و مادران کودکان بهنجار وجود دارد. یافته های این پژوهش با توجه به دیدگاه سیستمی نشان می دهد که تنیدگی روانی در محیط خانواده با توجه به مشکلات اعضا می تواند سبب انتقال به دیگر اعضا و رفتارهای ناهنجار همانند خشم و راهبردهای غیر سازگارانه گردد.
مقایسه تنیدگی والدگری و آشفتگی روان شناختی مادران کودکان مبتلابه اختلال اوتیسم و تأخیرتحولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مادران کودکان مبتلابه اختلال اوتیسم با چالش هایی مواجه هستند که باعث افزایش تنیدگی و علائم هیجانی در این مادران می شود. پژوهش حاضر به منظور مطالعه تنیدگی والدگری و آشفتگی روان شناختی مادران کودکان مبتلابه اوتیسم و تأخیرتحولی انجام شد . روش : طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران کودکان 11-6 ساله مبتلابه اختلال اوتیسم مراجعه کننده به مراکز توان بخشی و دانش آموزان مدارس با نیازهای ویژه شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 بود که تعداد 100 نفر از آنها (50 نفر مادر کودک مبتلابه اوتیسم و 50 نفر مادر کودک با تأخیرهای تحولی) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مقیاس های رفتار غیرعادی کودکان (1986)، نسخه کوتاه آزمون علائم روانی (1973) ، مقیاس کارکرد انطباقی واینلند (1984)، و شاخص تنیدگی والدگری (1967) توسط مادران تکمیل و داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد . یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که بین مادران کودکان مبتلابه اوتیسم و کودکان با تأخیرتحولی در هر دو متغیر وابسته تفاوت معنی داری وجود دارد (P<0/05) . همچنین نتایج نشان داد که میانگین نمرات مادران کودکان مبتلابه اوتیسم به طور معناداری بالاتر از نمرات میانگین مادران کودکان با تأخیر تحولی است (P<0/05). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد تنیدگی والدگری و آشفتگی روان شناختی در بین مادران کودکان مبتلابه اوتیسم در مقایسه با مادران کودکان با تأخیرهای تحولی بیشتر است که احتمالاً ناشی از مشکلات رفتاری زیاد و کارکردهای انطباقی پایین در بین این کودکان است که ضرورت دارد موردتوجه قرار گیرد .
اثربخشی برنامه والدگری ذهن آگاهانه بر تنیدگی والدگری و خودکارآمدی والدینی در مادران نوجوانان با تعارض بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین برنامه اثربخشی والدگری ذهنآگاهانه بر کاهش تنیدگی والدگری و افزایش خودکارآمدی والدینی در مادران نوجوانان پرتعارض انجام<br />483 دانشآموز دختر از سه دبیرستان دوره اول متوسطه داوطلب مورد سنجش ،( شد. با استفاده از پرسشنامه تعارض رفتار فرم نوجوان (رابین و فاستر، 1989<br />قرار گرفتند و 157 نوجوان که نمره تعارض آنها در رابطه با مادر یک انحراف استاندارد بالای میانگین ( 50 به بالا) بود، مشخص شدند. پس از اعمال استانداردهای<br />ورود و خروج، 32 مادر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 16 نفری جایگزین شدند. شرکتکنندگان گروه آزمایش، مداخله والدگری<br />ذهنآگاهانه را بر اساس بسته بوگلس و رستیفو ( 2014 ) دریافت کردند. آزمودنیها در سه مرحله توسط پرسشنامه تنیدگی والدگری (آبیدین، 1995 ) و خودکارآمدی<br />والدینی (دومکا، 1996 ) ارزیابی شدند. نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که در گروه آزمایش، تنیدگی والدگری به شکل معناداری کاهش و<br />خودکارآمدی والدینی افزایش یافته است. نتایج پژوهش حاکی از این است که رویآورد والدگری ذهنآگاهانه بر متغیرهای مرتبط با والدگری مادران تأثیرگذار<br />است.<br />واژههای کلیدی: تنیدگی والدگری، تعارض، خودکارآمدی والدینی، نوجوان، والدگری ذهنآگاهانه
مقایسه تنیدگی والدگری، سبک های والدگری، و حل مسئله اجتماعی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم، نارسایی توجه/فزون کنشی و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: وجود کودک استثنایی، اغلب آسیب های جبران ناپذیری را بر خانواده ها تحمیل می کند. میزان این آسیب پذیری گاه، به حدی است که سلامت روانی خانواده دچار آسیب شدید می شود. هدف از این پژوهش، مقایسه تنیدگی والدگری، سبک های والدگری و حل مسئله اجتماعی مادران مبتلا به اختلال اتیسم، اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی و کودکان بهنجار بود. روش: جامعه آماری شامل مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/فزون کنشی، اختلال طیف اتیسم و کودکان بهنجار منطقه 2 شهر تهران سال تحصیلی 97-1396 بود. تعداد 75 مادر (هر گروه 25 نفر)، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های تنش والدگری، حل مسئله اجتماعی و شیوه های والدگری پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین تنیدگی والدگری مادران کودکان سه گروه تفاوت وجود دارد؛ بین سبک والدگری سهل گیر و مقتدارنه در مادران کودکان سه گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد اما بین میانگین سبک والدگری مستبدانه در مادران کودکان سه گروه تفاوت معنی داری وجود دارد؛ بین میانگین متغیرهای جهت گیری منفی و سبک اجتنابی در مادران کودکان سه گروه تفاوت معنی داری وجود دارد اما بین میانگین های جهت گیری مثبت، سبک منطقی و سبک تکانشی- بی توجهی در مادران کودکان سه گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد ( P<0/005 ). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر افزایش دانش در زمینه کاربرد سبک های والدگری و حل مسئله اجتماعی موثر و همچنین پیامدهای منفی تنیدگی والدگری در مادران کودکان سه گروه تأکید دارد .
الگوی ساختاری رابطه دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری: بررسی نقش واسطه ای بهوشیاری مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: دلبستگی مادران از عواملی است که می تواند تنیدگی را در مادران به وجود بیاورد. اما مسأله اصلی اینست، آیا بین دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری با نقش واسطه ای بهوشیاری مادر رابطه وجود دارد؟ هدف: بررسی رابطه دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری با نقش واسطه ای بهوشیاری مادر بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری، شامل مادرانِ کودکان 3 تا 6 ساله ای بود که از بهمن ماه 95 تا خرداد 96 در مهد های کودک تحت نظارت بهزیستی شهر جیرفت حضور داشتند. 290 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. بزار عبارتند از: مقیاس تنیدگی والدینی - فرم کوتاه (آبیدین، 1995)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (1996) و پرسشنامه پنج وجهی بهوشیاری (بائر و همکاران، 2006). تحلیل داده ها با استفاده از روش بوت استراپ انجام شد. یافته ها: بهوشیاری در رابطه بین دلبستگی نا ایمن و تنیدگی والدگری نقش واسطه ای داشت. نتایج نشان داد، رابطه دلبستگی اضطرابی و اجتنابی با تنیدگی معنی دار بود (0/0001> p ). در مدل واسطه ای، دلبستگی اضطرابی بصورت مستقیم و غیر مستقیم بر تنیدگی والدگری اثر داشت ( 0/0001 > p ) و دلبستگی اجتنابی اثر مستقیمِی بر تنیدگی نداشت، اما بصورت غیر مستقیم (با واسطه گری بهوشیاری) بر تنیدگی اثر گذار بود ( 0/0001 > p ). نتیجه گیری: می توان با استفاده از بهوشیاری مادر دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری را کاهش داد
اثربخشی طرح واره درمانی بر تنیدگی والدگری و سخت رویی روان شناختی مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر میزان تنیدگی والدگری و سخت رویی روان شناختی مادران کودکان 6 12 ساله ی با اختلال طیف اتیسم در سال 1398 بود. روش: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم در شهر اندیمشک بود که از میان آنان 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایشی و کنترل قرار داده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی شاخص تنیدگی والدگری )آبیدین، 1995 ( و سخت رویی روان شناختی )کوباسا، مدی و کوهن، 1982 ( بود. ابتدا پیش آزمون در دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت آموزش طرحواره درمانی قرار گرفت. این جلسه ها به صورت گروهی و هفتگی برگزار شد. در پایان، هر دو گروه مورد سنجش پس آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که برنامه طرح واره درمانی موجب کاهش تنیدگی والدگری و افزایش سخت رویی روان شناختی مادران شده است ) 001 / .)P< 0 نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که آموزش طرح واره درمانی، یک درمان مؤثر برای کاهش تنیدگی والدگری و ارتقاء سخت رویی روان شناختی و به طور کلی بهبود سلامت روان افراد می باشد.
مقایسه اثر بخشی آموزش مبتنی بر شفقت خود و درمان تلفیقی ذهن آگاهی-شناختی رفتاری بر تنیدگی والدگری و اجتناب تجربی در مادران دارای کودک آهسته گام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
355 - 373
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش مبتنی بر شفقت خود و درمان تلفیقی ذهن آگاهی-شناختی رفتاری بر تنیدگی والدگری و اجتناب تجربی در مادران دارای کودک آهسته گام انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای کودک آهسته گام بودند که در زمستان سال 1398در شهر تهران زندگی می کردند و فرزندان آنها تحت پوشش مراکز آموزشی استثنایی قرار داشتند که از بین آن ها، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 مادر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه هر گروه 15 نفر قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه شاخص تنیدگی والدینی آبدین (1995) و پرسشنامه پذیرش و عمل بوند و همکاران (2011) استفاده شد. جلسات آموزشی مبتنی با شفقت با خود براساس پروتکل گیلبرت و همکاران (2014) و درمان تلفیقی ذهن آگاهی-شناختی رفتاری براساس پروتکل فرانسس، شاویر، کاین، انتیکات و میتوس (2020)، طی هشت جلسه 90 دقیه ای به صورت هفتگی و به مدت دو ماه اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر شفقت خود و درمان تلفیقی ذهن آگاهی-شناختی رفتاری بر تنیدگی والدگری (04/90=F، 001/0>P) و اجتناب تجربی (56/48=F، 001/0>P) در مادران دارای کودک آهسته گام اثربخش بود اما بین دو مداخله تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: بنابراین می توان از آموزش خود شفقتی و درمان تلفیقی ذهن آگاهی-شناختی رفتاری در کمک به مادران دارای کودک آهسته گام استفاده کرد.