مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
همدلی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش بخشایش گری بر افزایش عواطف مثبت و همدلی زنان مطلقه تحت پوشش بهزیستی شهرستان دزفول در سال 1392 بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و کاربردی با طرح پیش آزمون – پس آزمون به همراه گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل 67 نفر از زنان مطلقه تحت پوشش بهزیستی شهرستان دزفول بود که از بین آن ها، نمونه ای مشتمل بر 30 نفر با شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب، سپس آن ها به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره جایگزین شدند و مداخله آموزشی به مدت 6 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه، هفته ای یک بار برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های انگیزه های بین فردی مرتبط با آسیب (1998)، عواطف مثبت و منفی (1988)، صفت همدلی باتسون (1997) بود؛ هر دو گروه از شرکت کنندگان، قبل و بعد از مداخله و در دوره پیگیری به آن ها پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و t همبسته و نرم افزار SPSS 22 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش بخشایش گری بر انگیزه های بین فردی مرتبط با آسیب و مؤلّفه های آن (اجتناب و دوری انتقام) عواطف مثبت و منفی و همدلی تأثیر مثبت معناداری داشته است. لذا آموزش بخشایش گری، رویکردی مفید و مناسب برای کاهش رنج های عاطفی و مشکلات برخاسته از طلاق زنان است.
بررسی همدلی با موقعیت های مثبت در نوجوانان مهاجر مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نمرات بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در پرسش نامه های خودسنجی همدلی، بدون در نظر گرفتن نوع هیجان کاهش می یابد. واکنش بهنجار این بیماران به هیجانات و موقعیت های مثبت، ضرورت بررسی همدلی با موقعیت های مثبت در این افراد را نشان می دهد . هدف پژوهش حاضر، بررسی همدلی نوجوانان مهاجر مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه با موقعیت های مثبت بود. روش : تعداد شرکت کنندگان هر یک از گروه های این پژوهش(مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، بدون علایم اختلال استرس پس از سانحه و گروه کنترل) که با شیوه ی نمونه گیری دردسترس انتخاب شده بودند، 15 نفر بود. آزمودنی ها با استفاده از مصاحبه ی بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور یک، مقیاس تجدیدنظر شده ی رویداد، پرسش نامه های اضطراب بک و افسردگی ک واکس و تکلیف چندوجهی همدلی ارزیابی و داده ها با روش های تحلیل واریانس یک متغیری و چندمتغیری و آزمون های تعقیبی تحلیل شدند. یافته ها: در مطالعه ی حاضر، گروه های مورد مطالعه در همدلی با تصاویر مثبت تفاوت معناداری نشان ندادند. نمرات اضطراب و افسردگی گروه مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه نسبت به دو گروه دیگر و نمرات اضطراب گروه بدون اختلال با گروه کنترل نیز معنادار بود. نتیجه گیری : با توجه به نتایج می توان گفت که نقص گزارش شده توسط محققان در میزان همدلی افراد مبتلا به اختلال استرس پس سانحه، شامل تمام موقعیت ها نمی شود و این افراد در هنگام همدلی با افراد دارای بار هیجانی مثبت نقصی نشان نمی دهند که این نکته می تواند در فرایند درمان این افراد مورد توجه قرار گیرد.
آزمون مدل ساختاری روابط وجدان و تعامل مادر-کودک؛ بررسی نقش واسطه ای کنترل تلاش مند در کودکان پیش دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به آزمون مدلی در رابطه با رشد وجدان در اوان کودکی می پردازد. چگونگی ارتباط دو مبنای رشدی محیط تربیتی و ویژگی های سرشتی کودک در رشد وجدان اخلاقی او همواره مورد مطالعه پژوهشگران بوده است. در این مقاله برای بررسی ارتباط میان عوامل درونی و محیطی در رشد اخلاقی کودک، نقش متغیر کنترل تلاش مند در رابطه تعامل مادر کودک و رفتار سازگار با قانون و همدلی که دو جنبه از وجدان هستند، بررسی می شود. روش: بدین منظور 515 کودک پیش دبستانی، به طور تصادفی انتخاب شدند و مادران آن ها پرسشنامه های مربوط به هر سه متغیر را پاسخ دادند. با استفاده از روش تحلیل مسیر برای دو متغیر وابسته همدلی و رفتار سازگار با قانون و زیرمقیاس های تعامل مادر کودک شامل نزدیکی (تعامل مثبت)، وابستگی و تعارض و زیرمقیاس های کنترل تلاش مند، شامل بازداری درونی، تمرکز توجه، خوشایندی محرک ها و حساسیت ادراکی، اثرگذاری تعامل مادر کودک بر ابعاد وجدان در 24 مسیر بررسی شد. شاخص های برازش در همه مسیرهای پیشنهادی مدل، به جز یک مورد، معنادار و مناسب بود. یافته ها: در مجموع، نتایج آزمون مدل، نشان می دهد که تعامل مثبت مادر کودک با واسطه کنترل تلاش مند بر همدلی و رفتار سازگار با قانون در سن پیش دبستان تأثیر دارد. همچنین نتایج پژوهش، فقدان نقش واسطه ای کنترل تلاش مند کودک را در رابطه مؤلفه وابستگی مادر کودک بر رفتار سازگار با قانون کودک نشان می دهد. نتیجه گیری: این پژوهش، نقش و اهمیت عاملیت، به ویژه کنترل تلاش مند را در سن پیش دبستان، برای نتیجه بخش بودن تعامل مثبت با مادر در درونی سازی ارزش های اخلاقی نشان داد.
بررسی تطبیقی مؤلفه های دشواری در نظم بخشی هیجان در افراد مشارکت کننده در فعالیت های خیریه و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه مولفه های دشواری در نظم بخشی هیجان در افراد مشارکت کننده در فعالیت های خیریه و افراد عادی بود. نمونه پژوهش، 30 نفر از افراد فعال در مراکز خیریه شهر شیراز و 30 نفر از افراد عادی بودند که با یکدیگر همتا شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه دشواری در نظم بخشی هیجانی بود و داده ها، با روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که افراد مشارکت کننده در فعالیت های خیریه در چهار مؤلفه ی نپذیرفتن پاسخ های هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه و راهبردهای محدود، نمره کمتری از افراد عادی گرفتند. همچنین در دو مؤلفه ی نبود وضوح هیجانی و نبود آگاهی هیجانی، تفاوت معناداری یافت نشد. براساس نتایج پژوهش، افرادی که در انجام اعمال انسان دوستانه و یتیم نوازی مشارکت دارند، توانایی بهتری در تنظیم هیجانات خود دارند.
رویکردهای نو در نقد اخلاقی مطالعه موردی سه مجموعه داستان کوتاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۳
91-126
حوزههای تخصصی:
نقد اخلاقی رویکردی به ادبیات است که امروزه با نگاهی تازه طرح شده است. بسیاری از اخلاق گرایان و نویسندگان معاصر دیگر به جزمیت های سابق (مورالیزم و اتونامیزم) اعتقاد ندارند و مسئله اصلی را در چگونگی بهره برداری هنر و اخلاق از یکدیگر می دانند. نظریه پردازان اخلاق با تکیه بر نقش عواطف و احساسات در شناخت و تأکید بر همدلی و تخیل در شناخت اخلاقی، ادبیات و به ویژه متون روایی را جایگاهی مناسب برای تجربه شناخت محسوس، جزئی و شهودی از عواطف می دانند. در گذشته، اخلاق نه برمبنای عواطف و احساسات، بلکه براساس قوه ناطقه تعریف می شد. در این دیدگاه، ادبیات در خدمت اخلاق معنا می یافت. شیوه های بیان مطالب اخلاقی در متون اندرزی گذشتگان معمولاً مستقیم و با تکیه بر جملات خبری یا انشائی یا ارجاع به سخنان بزرگان بود. اساس این تفکر برمبنای تقابل دوتایی میان خیر و شر و درک آنان از زیبایی شناسی و اخلاق بوده است. با ظهور رویکردهای احساس گرا و توجه به نقش تخیل در ایجاد همدلی، ارتباط میان ادبیات و اخلاق تغییر یافت. امروزه اخلاق فقط مجموعه ای از گزاره های انشائی نیست که در ادبیات بازتاب یابد و هدف ادبیات نیز ترویج اخلاق نیست. ادبیات و متون روایی و داستانی از طریق شناخت جزئی و بیان مستقیم تجربیات و عواطف انسانی و کاوش در درون آدمی، شناخت و آگاهی ما به دیگران را ارتقا می بخشد و این کار از طریق شبیه سازی ما با دیگری از طریق قوه تخیل امکان پذیر است. در این پژوهش، با بررسی بیست داستان کوتاه فارسی، شیوه های بیان اخلاقی در آن ها تحلیل شده است. توجه به شکل های مختلف تقابل های اخلاقی، توصیف جزئیات، استفاده از زاویه دید عینی و بیرونی، و به کارگیری استعاره، نماد، تمثیل و موقعیت های آیرونیک از مهم ترین شگردهای داستان نویسی در القای پیام اخلاقی به مخاطب است. این شیوه ها برای درک و دریافت مخاطب احترام قائل است و با تکیه بر بیان تجربه های عمیق روحی و فردی و درک موقعیت، به شناخت شهودی و جزئی از احساسات، عواطف و درنهایت کنش های اخلاقی انسان می انجامد.
نقش شفقت خود در پیش بینی بخشایشگری و همدلی در جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش شفقت خود در پیش بینی بخشایشگری و همدلی در جوانان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 250 نفر از جوانان 18 تا 30 ساله که به مراکز فرهنگی و عمومی شهر اصفهان مراجعه نموده بودند، به شیوه تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به پرسشنامه های شفقت خود، بخشایشگری و واکنش های بین فردی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. شفقت خود با بخشایشگری و دیدگاه گیری به طور مثبت و با ناراحتی شخصی به طور منفی مرتبط بود، ولی با توجه همدلانه در زنان همبستگی معناداری نداشت. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نیز آشکار کرد که شفقت خود می تواند در مردان و زنان واریانس بخشایشگری، دیدگاه گیری، ناراحتی شخصی و توجه همدلانه را پیش بینی کند . بر اساس نتایج این پژوهش، شفقت خود ویژگی مثبتی است که در صورت افزایش آن، توانایی بخشایشگری و اخذ دیدگاه دیگران افزایش می یابد و افراد ناراحتی هیجانی کمتری را تجربه می کنند.
اثربخشی مداخله گروهی مهارت های اجتماعی مبتنی بر برنامه دی روزیر1 در بهبود ارتباط، همکاری، ابراز وجود و همدلی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان مداخلات گروهی مهارت های اجتماعی مبتنی بر برنامه دی روزیر بر بهبود ارتباط، همکاری، ابراز وجود و همدلی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم صورت گرفت. روش: طرح این پژوهش تک آزمودنی (طرح معکوس A-B-A ) بوده است. با استفاده از نمونه گیری هدف مند، سه دانش آموز مبتلا به اختلال طیف اتیسم انتخاب شدند. با استفاده از مقیاس بهبود مهارتهای اجتماعی ( SSIS )، خط پایه در حیطه های مورد نظر ترسیم شد. جلسات درمانی براساس برنامه آموزش مهارت های اجتماعی دی روزیر طی 20 جلسه (هفته ای یک جلسه، به مدت 40 دقیقه) برگزار شد. مقیاس بهبود مهارتهای اجتماعی ( SSIS ) حین درمان و پس از هر سه جلسه آموزشی تکمیل شد. برای پیگیری نتایج آموزش، یک ماه بعد نیز این پرسشنامه توسط مربی دانش آموزان تکمیل شد. یافته ها: براساس نتایج تحلیل دیداری داده ها این برنامه در زمینه بهبود مهارت همکاری، ارتباط، ابراز وجود مؤثر بوده است. در ارتباط با متغیر همدلی این برنامه برای آزمودنی شماره 3 مؤثر نبوده و نیاز به بررسی های بیشتر وجود دارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از اثربخشی برنامه دی روزیر در بهبود مهارت های اجتماعی است. ماهیت مداخله گروهی و ایجاد فرصت تمرین و دریافت بازخورد می تواند رشد مهارت های اجتماعی را در کودکان مبتلا به اتیسم تسهیل کند.
مقایسه همدلی و بازشناسی هیجانی چهره بین کودکان واجد اختلال سلوک واختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلالات سلوک واختلال مقابله جویی دفاعی وجوه تشابه و تمایز زیادی دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه همدلی و بازشناسی هیجانی چهره بین کودکان واجد تشخیص این دو اختلال بود. روش: طرح پژوهش حاضراز نوع مقایسه ای بوده است.به شیوه نمونه گیری در دسترس، 400 نفر از دانش آموزان 7تا 12 سال از یازده مدرسه شهر اصفهان انتخاب شده و -بعد از حذف پرسشنامه های فاقد اعتبار- بر اساس نقطه برش پرسشنامه علایم مرضی کودکان ( اسپرافکین،لانی و گادو، 1994) 41 نفر واجد اختلال مقابله جویی دفاعی و 19 نفر واجد اختلال سلوک تشخیص داده شدند.سپس از این تعداد پرسشنامه همدلی (آیونگ و همکاران، 2009) و آزمون بازشناسی هیجانی چهره (اکمن و فرایزن، 1976) اجرا شد. نتایج: یافته های پژوهشی حاکی از آن بود که و بین بازشناسی هیجانی چهره در دو شاخص ترس و تنفر بین گروه اختلال سلوک و مقابله جویی دفاعی تفاوت معنادار وجود دارد ( 05/0P<).بین همدلی و سایر شاخص های بازشناسی هیجانی چهره اختلال سلوک و مقابله جویی دفاعی تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: به نظر می آید بین بازشناسی هیجانی برخی از چهره ها تفاوت هایی بین این دو اختلال وجود دارد که ممکن است در مشکلات ارتباطی این کودکان با اطرافیان خود نقش داشته باشد.
رابطه بین سواد اطلاعاتی و مهارت های زندگی معلمان مقطع ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سواد اطلاعاتی، مهارتی است که فرد را قادر می سازد، نیاز اطلاعاتی خود را تشخیص دهد، اطلاعات مربوط به آن را دریابد و به نحوی مؤثر به کار گیرد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین سواد اطلاعاتی و مهارت های زندگی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان میاندرود است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان میاندرود به تعداد 360 نفر بود. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران، 186 نفر تعیین و نمونه آماری به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب جنسیت انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، از دو پرسش نامه استاندارد مهارت های زندگی و پرسش نامه سواد اطلاعاتی استفاده شده است. روایی محتوایی و صوری ابزار توسط صاحب نظران و متخصصان مربوطه مورد تأیید قرار گرفته است. پایایی پرسش نامه ها نیز با محاسبه آلفای کرونباخ به ترتیب برای هر یک برابر 0/89 و 0/83 به دست آمد. جهت بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سواد اطلاعاتی و مهارت های زندگی معلمان همبستگی مثبت و رابطه معناداری وجود دارد. هم چنین، بین سواد اطلاعاتی با مهارت همدلی، مهارت ارتباطی، مهارت حل مسأله و مهارت تفکرخلاق رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی تأثیر یک برنامه آموزشی مبتنی بر ایفای نقش با مضمون همدلی با بیمار بر نمره مهارتهای ارتباطی دانشجویان اتاق عمل: یک مطالعه نیمه تجربی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : برخورداری از مهارتهای ارتباطی مؤثر، ویژگی اساسی مراقبین درمانی است و همدلی یکی از مؤلفه های ارتباط است. بعلت تکنولوژی محور بودن کار در اتاق عمل، توجه کمی به آموزش این مضامین به دانشجویان این رشته شده است. لذا هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک برنامه مبتنی بر ایفای نقش با مضمون همدلی با بیمار بر نمره مهارتهای ارتباطی دانشجویان اتاق عمل می باشد. روش کار: این مطالعه نیمه تجربی در سال تحصیلی 97-1396 بر روی 36 نفر از دانشجویان سالهای اول تا چهارم رشته اتاق عمل در دانشکده پرستاری و مامایی اصفهان انجام شد. نمونه گیری بصورت تصادفی طبقه ای بود. مداخله شامل یک برنامه آموزشی 12 ساعته (طی 3 جلسه) با موضوع تقویت ارتباط همدلانه با بیمار به روش ایفای نقش بود و پرسشنامه استاندارد مهارتهای ارتباطی کوییندام ( Queendom ) قبل و بعد از مداخله توسط نمونه ها تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آمار توصیفی و آزمونهای آماری در نرم افزار SPSS 22.0 انجام شد. یافته ها: میانگین نمره کل مهارتهای ارتباطی دانشجویان اتاق عمل قبل از مداخله در حد متوسط (76/8 ± 69/117) بود. میانگین نمره کل مهارتهای ارتباطی و همه ابعاد آن بعد از مداخله به طور معناداری نسبت به قبل از مداخله افزایش یافت (05/0 > P ). نتیجه گیری: آموزش ارتباط همدلانه به روش ایفای نقش، سبب افزایش نمره مهارتهای ارتباطی دانشجویان اتاق عمل شد. روش ایفای نقش، شیوه آموزشی جذابی برای دانشجویان بود. بنظر می رسد ایجاد تغییراتی در کوریکولوم آموزشی دانشجویان اتاق عمل بمنظور آشنایی آنها با مهارتهای ارتباطی ضروری باشد.
گردشگری قاعدهء مثلث امنیت، همدلی و توسعه استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
257 - 284
حوزههای تخصصی:
احساس ناامنی، ضربه پذیر بودن همدلی و توسعه نیافتگی از مهمترین مشکلات استان سیستان و بلوچستان می باشند. مهمترین ویژگی این مشکلات که در زمانهای مختلف به طرز متفاوتی بروز می کنند، ارتباط تنگاتنگ میان آنها می باشد. در واقع همین ویژگی چنان آنها را در هم آمیخته است که با ارائه یک راهکار مناسب می توان بر همه این مشکلات فائق آمد. نزدیکی این استان با کشورهایی همچون افغانستان و پاکستان که همواره مورد توجه گروههای خرابکار و قاچاقچی بوده است، شرایط نامناسب آب و هوایی در این منطقه و وجود قومیتها و مذاهب تشیع و تسنن زمینه های بروز این مشکلات می باشند. تلاشهای بسیاری برای از بین بردن هر یک از این مشکلات صورت پذیرفته است اما چون این اقدامات منفرد بوده و تمامی این مشکلات در آن دیده نشده است، این تلاشها نیز بی ثمر بوده اند. در این مقاله سعی خواهد شد تا با ارائه راهکارهایی مناسب زمینه ایجاد احساس امنیت، همدلی و توسعه با تکیه بر صنعت گردشگری مهیا گردد. در واقع این صنعت مهم که در کشور ایران جدید نیز می باشد، نه تنها زمینه ساز توسعه خواهد بود بلکه همدلی میان اقوام مختلف، تشیع و تسنن و در نهایت احساس امنیت را به ارمغان آورد.
اثربخشی روان نمایشگری بر اختلال شخصیت خودشیفته، انزوای اجتماعی، فقدان همدلی و بی اشتهائی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
123 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان نمایشگری بر اختلال شخصیت خودشیفته و همبودهای آن، انزوای اجتماعی، فقدان همدلی و بی اشتهائی عصبی انجام شد. پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه های قزوین بود. ابتدا 150 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و سپس به شیوه هدفمند، 18 نفر که نمره معیار اختلال شخصیت خودشیفته و اختلال های همبود آن را دریافت کرده بودند در دو گروه آزمایش و کنترل به تعداد مساوی با ملاکهای یکسان و به شکل تصادفی قرار گرفتند، در طی جلسات یک نفر از گروه آزمایش و دو نفر از گروه کنترل از پژوهش خارج شدند. برای گروه آزمایش 10 جلسه روان نمایشگری 60 دقیقه ای در 5 هفته متوالی انجام شد و گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفت. ابزارهای پژوهش پرسش نامه های اختلال شخصیت خودشیفته امز، مقیاس انزوای اجتماعی راسل و کورتونا، پرسش نامه همدلی دیویس و آزمون بازخورد خوردن گارنر و گارفینگل، بودند. تحلیل داده ها با آزمون آماری کوواریانس انجام شد. نتایج نشان داد که روان نمایشگری بر کاهش علائم خودشیفتگی و مشکلات همراه آن انزوای اجتماعی، فقدان همدلی و بی اشتهایی عصبی تاثیر معناداری بر گروه آزمایش داشت. یافته ها بیانگر آن است که روان نمایشگری جهت درمان اختلال شخصیت خودشیفته و اختلال های همبود آن قابل توصیه است.
رابطه عوامل شخصیت با گرایش به خشونت: نقش میانجی گر با پایگاههای هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تعیین رابطه بین پنج عامل شخصیت و گرایش به خشونت، به علاوه شناسایی نقش پایگاههای هویت به عنوان متغیری بود که ممکن است در این بین اثر میانجیگر داشته باشد. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل دانشجویان مجرد مشغول به تحصیل در دو مقطع کارشنناسی و دکترای حرفه ای در دانشگاه های دولتی شهر تهران بود که 458 نفر(267 دختر و218 پسر)از آنان با روش نمونه گیری طبقه ای و در دسترس انتخاب شدند و نسخه کوتاه سیاهه پنج عامل بزرگ شخصیت مک کرا و کاستا(1987)، پرسشنامه گسترش یافته سنجش هویت من آدامز(1985) و خرده مقیاس خطرپذیری جوانان زاده محمدی و احمدآبادی (1389) را تکمیل کردند. یافته ها: از بین ابعاد شخصیت ، روان آزرده خویی رابطه ای مثبت و باز بودن، موافقت پذیری و وجدانی بودن به گرایش به خشونت با واسطه هویت سردرگم و مسیرهای برون گرایی و باز بودن به گرایش به خشونت با واسطه هویت زودرس معنی دارند. نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر رابطه بین شخصیت و گرایش به خشونت را تأیید میکند.به علاوه،اثبات نقش تعدیل کنندگی هویت در رابطه با شخصیت و خشونت، می تواند باعث بسط و گسترش مبانی پژوهشی و نظریاتی این حوزه شود.
نقش واسطه ای خودشیفتگی در رابطه بین همدلی و کیفیت روابط بین شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین واسطه ای خودشیفتگی بین همدلی و کیفیت روابط بین شخصی بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشجویان ساکن خوابگاههای دانشگاه تهران در سال تحصیلی1389-1388 بود که از میان آنها 609 دانشجو(169پسر،399 دختر، 45 نفر جنس اعلام شده) در این پژوهش شرکت و مقیاس همدلی عاطفی علی و همکاران(2009)، مقیاس مشکلات بین شخصی هرویتز و همکاران(1988)، مقیاس مشکلات خودشیفته راسکین و تری(1988) را تکمیل کردند.از ضریب همبستگی برای تحلیل داده ها و از ماتریس واریانس – کوواریانسبه عموان داده ورودی و الگویابی معادلات ساختاری(تحلیل مسیر) برای آزمون الگوی فرضی پژوهش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی فرضی اولیه با داده های مشاهده شده،برازش مطلوب دارد.ضرایب تمامی مسیرهادر الگوی فرضی معنادار بود.همبستگی همدلی با کیفیت روابط بین شخصی مثبت و همبستگی خودشیفتگی با کیفیت روابط بین شخصی منفی بود. الگوبرداری معادلات ساختگی نشان دهنده تأثیرگذاری غیر مستقیم همدلی بر کیفیت روابط بین شخصی از طریق خودشیفتگی بود.نتیجه گیری: از آنجایی که همدلی و خودشیفتگی میزان بالایی از تغییرپذیری کیفیت روابط بین شخصی را تبیین مینماید می توان توجه به این عوامل را در کیفیت روابط بین شخصی مهم دانست.
بررسی فرآیند شناخت اجتماعی در بیماری اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبتلایان به بیماری اسکیزوفرنی دارای اختلالاتی در شناخت اجتماعی هستند که با بروز مشکلاتی در یافتن احساسات، احساس نزدیکی با دیگران، استنتاج افکار و برخورد هیجانی با دیگران نمود می یابد. اختلالات شناخت اجتماعی در امور ارتباطی با دیگران مداخله می کنند و از عناصر موثر در تعیین میزان اختلال در کارکردهای روزانه در چنین افرادی است. در این مقاله، ما به بررسی یافته های جدید در حوزه ی شناخت اجتماعی و عصب شناسی می پردازیم و فرآیند های اجتماعی مختل شده در بیماری اسکیزوفرنی را مورد بررسی قرار می دهیم. همچنین احساس همدلی را که یک کارکرد پیچیده ِ ی شناختی اجتماعی است؛ مورد بررسی قرار می دهیم و همچنین به بررسی اختلالات آن در اسکیزوفرنی می پردازیم.
کرامت آدمی در اخلاق کانتی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال شانزدهم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
136 - 167
حوزههای تخصصی:
اگر مراد از کرامت داشتن یکامر، ارزش ذاتی، فی نفسه و غیرابزاری آن باشد، از نظر کانت تنها آدمی است که به عنوان یک «شخص»، شایسته تکریم است. تکریم اشخاص انسانی علاوه بر دیگران شامل خود فرد هم می شود. به این جهت چاکرصفتی و چاپلوسی ممنوع است. اما معنای دقیق کرامت آدمی و غایت نگری به انسان چیست؟ کرامت داشتن انسان چه لوازم و پیامدهای سیاسی و حقوقی دارد؟ در این جستار با تقریر اجمالی اخلاق کانت و صورت بندی های سه گانه امر مطلق اخلاقی، تدقیق مفهوم احترام و تمایز شیء و شخص به برخی لوازم و پیامد های سیاسیو حقوقی ضابطه دوم در مورد عدالت و نظریه کیفری پرداخته می شود.
نقش واسطه ای نمویافتگی عاطفی در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و همدلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش واسطه ای نمویافتگی عاطفی در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و همدلی بود. 300 دانشجو (179 دختر، 121 پسر) بر اساس روش نمونه برداری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده (فیتزپاتریک و ریچی، 1994)، مقیاس نمویافتگی عاطفی (سینگ و بهارگاوا، 1974) و مقیاس همدلی (مهرابیان و اپستین، 1972) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان نشان دادند: الف) ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده پیش بینی کننده مثبت معنادار همدلی بودند، ب) جهت گیری گفت وشنود پیش بینی کننده منفی معنادار همه مؤلفه های نمویافتگی عاطفی بود، پ) جهت گیری همنوایی پیش بینی کننده مثبت معنادار مؤلفه های بی ثباتی هیجانی و سازش نایافتگی اجتماعی بودند، و ت) نمویافتگی عاطفی در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و همدلی، نقش واسطه ای مهمی ایفا می کند. با توجه به نقش نیرومند جهت گیری گفت وشنود در پیش بینی همدلی، می توان گفت آموزش و ارتقای جهت گیری گفت وشنود در خانواده ها به افزایش نمویافتگی عاطفی و رفتارهای همدلانه منجر می شود.
تاثیر آموزش همدلی بر پایه بازی بر مهارت های ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای دانش آموزان طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش همدلی بر پایه بازی بر مهارت های ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای دانش آموزان طیف اوتیسم صورت گرفته است این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و به صورت طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان طیف اوتیسم مرکز بشارت شهر رشت در سال تحصیلی 96-1395 بودند که از میان آنان نمونه ای به حجم 8 نفر انتخاب و دردو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش آموزش همدلی در 18 جلسه 45 دقیقه ای دریافت کردند، در حالی که برای گروه کنترل این آموزش ارائه نشد و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس ارزیابی رفتارهای اتیستیک للورد و بارتلمی و مقیاس ارتباط اجتماعی اولیه نسخه ماندی و همکاران استفاده شد. نتایج آزمون یومن ویتنی نشان داد که آموزش همدلی در افزایش مهارت های ارتباطی و کاهش رفتارهای کلیشه ای دانش آموزان اتیستیک تاثیر دارد. براساس نتایج پژوهش حاضر، می توان ازآموزش همدلی بر پایه ی بازی برای افزایش مهارت های ارتباطی دانش آموزان به عنوان یک روش مکمل برای بهبود رفتارهای اتیستیک استفاده کرد.
اثربخشی آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی بر همدلی هیجانی متعادل و مسئولیت پذیری زوجین
حوزههای تخصصی:
پیوند زناشویی یکی از مهم ترین رخدادهای زندگی هر فرد است که درعین حال ممکن است به خاطر ضعف در برخی از مهارت ها، با تعارضات بسیاری در میان زوجین همراه باشد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه غنی سازی زندگی زناشویی بر همدلی هیجانی متعادل و مسئولیت پذیری زوجین انجام گردید. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون-پس آزمون و با گروه کنترل است. جامعه آماری طرح شامل 100 زوج مراجعه کننده به مرکز خدمات سلامت تربت حیدریه در چهار ماه نخست سال 96 است که از میان آن ها، 30 زوج که یکی از همسران آن ها پایین ترین نمره را در پرسشنامه های ارائه شده کسب کرده بود، به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و از همسران آن ها دعوت شد در کارگاه آموزشی شرکت کنند. 15 نفر در گروه آزمایش، برنامه غنی سازی زندگی زناشویی را دریافت کرده و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسش نامه همدلی هیجانی مهرابیان و آپستین و پرسش نامه مسئولیت پذیری کالیفرنیا جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و نرم افزار SPSS نسخه 20 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج حاکی از این بود که پس از دریافت آموزش، احساس همدلی هیجانی (000/0 P= ، 95/120 = F ) و مسئولیت پذیری (000/0 P= ، 83/44 = F ) زوجین گروه آزمایش، نسبت به زوجین گروه کنترل، افزایش معناداری داشته است. نتایج مطالعه نشان داد که برنامه غنی سازی زندگی می تواند در افزایش مهارت های همدلی و مسئولیت پذیری و درنتیجه کاهش مشکلات زناشویی، مؤثر باشد.
تدوین چارچوبی به منظور ارائه آموزش مبتنی بر همدلی در کلاس درس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۳۹
9-34
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی دیدگاه معلمان و دانش آموزان در زمینه طراحی آموزشی همدلانه است. رویکرد پژوهش، کیفی و روش آن پدیدارنگاری است. جامعه پژوهش معلمان و دانش آموزان شهر تهران بودند که برای انتخاب معلمان از روش نمونه گیری گلوله برفی و برای دانش آموزان از روش ترکیبی استفاده شده است. به منظور گرد آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختارمند استفاده شده و داده های به دست آمده با روشهای کدگذاری باز و مقوله بندی توصیفی و نیز برونداد استنتاجی در نرم افزار MAXQDA کدگذاری و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهند که طراحی آموزشی همدلانه از دیدگاه معلمان، به دو شیوه کلیِ ایجابی و سلبی شکل می گیرد. طراحی همدلانه ایجابی شامل فراالگویی، مشارکتی، ذهنی و یادگیرنده- محور است. طراحی همدلانه سلبی، شامل طراحی غیرمنعطف، طراحی غیرضروری و طراحی هدف- محور است. دانش آموزان معتقدند در طراحی همدلانه نقش معلم باید از دانش آموز مجزا شود. دانش آموزان نقش معلم را در دو بعدِ اخلاق حرفه ای و مهارتهای حرفه ای می بینند. مهارت حرفه ای معلم شامل برنامه ریزی، روش تدریس، مدیریت، روزآمد بودن اطلاعات و سواد علمی بالا، درس پژوهی و سوابق کاری است. بعد اخلاق حرفه ای نیز شامل مؤلفه هایی مانند خودشناسی، انعطاف پذیری، قانون پذیری، وجدان کاری، حسن رفتار و انگیزه شغلی است. نقش دانش آموزان نیز در یک آموزش مؤثر شامل همکاری، یادگیری و درک، انگیزش، عملکرد مناسب، قانون مداری، انضباط و تلاش است. در پایان به منظور طراحی آموزشی مبتنی بر همدلی، چارچوبی جدید برای طراحی همدلانه چهارلایه ای با ابعاد مربوطه ارائه شده است.