مقالات
حوزه های تخصصی:
علم نجوم و ستاره شناسی به دلیل کاربردهای مختلفی که در زندگی انسان ها داشته، یکی از مهم ترین علوم بشری می باشد که در ادوار تاریخی گذشته مورد توجه مردم و صاحبان حکومت قرار گرفته است. و به تبع آن، باعث توجه و اهمیت دادن به منجمان و تربیت آن ها شده است. در دوره صفویه نیز پادشاهان به ستاره شناسی و اطلاع از اوضاع و احوال و سرنوشت افلاک که توسط منجمان و اخترشناسان صورت می گرفت، بیش از آنچه که مهم بود و صحت داشت اهمیت می دادند. پژوهش پیش رو در چارچوب وظایف و جایگاه منجمان در جامعه و حکومت عصر صفوی و با روش توصیفی – تحلیلی و بر مبنای منابع دست اول تاریخی به ویژه سفرنامه های سیاحان اروپایی و به روش کتابخانه ای به بررسی و تحلیل موضوع مورد نظر می پردازد. و با استفاده از منابع دست اول تاریخی و تحقیقاتی به دنبال پاسخ این پرسش است که، منجمان در جامعه و حکومت عصر صفوی در چه جایگاهی بوده اند و به چه میزان در حکومت مورد نظر نفوذ و تأثیر داشته اند؟ بر اساس گزارش صریح منابع این دوره به ویژه سفرنامه نویسان اروپایی، منجم باشی یکی از مهم ترین مناصب درباری در تشکیلات حکومتی صفویه بوده است که، همیشه در کنار شاه حضور داشت و شاه هرگز بدون مشورت و اجازه ی او دست به کاری نمی زد و در ضمن تمام منجمان زیر نظر او کار می کردند. این امر نشان دهنده اعتبار و اهمیت این مقام نزد پادشاهان است.
سکه های حکومت محلی پارس (فرترکه )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ شاهان محلی فارس در زمان سلوکی و اشکانی بیشتر از طبقه بندی و مطالعه سکه هایی که از آنان بجای مانده بازسازی شده است، با سقوط امپراتوری هخامنشی و روی کار آمدن سلوکی ها و اشکانیان، ایالت فارس برای مدتی از استقلال داخلی برخوردار شد، والیان این ایالت از حکام محلی منطقه بودند. سکه های ماقبل ساسانی مهم ترین اسناد این دوران هستند که می توانند شناخت بهتری از این منطقه به ما ارائه کنند. در طبقه بندی سکه های این ناحیه، گروه نخست معرف چهار پادشاه است که خود را فرترکه (Frataraka) خوانده اند. ویژگی این سکه ها همانند سکه های هخامنشی است که نشان دهنده وابستگی حاکمان محلی فارس به این سلسله بزرگ است. در کنار این ویژگی ، نشانه هایی از سبک و نوع سکه های سلوکی نیز در آن ها دیده می شود. مقاله حاضر سعی دارد تا با مطالعه اسنادی سکه های فرترکه ، خطوط و نقوش روی این سکه ها را بررسی کرده تا بر این اساس بتواند به این سوال پاسخ دهد که خط و نقوش سکه های فرترکه بیانگر چیست. این فرضیه در مقاله حاضر مدنظر است: خطوط و نقوش سکه ها، محصول بازآفرینی حافظه تاریخی فرترکه ها بوده است نسبت به گذشته درخشان سلسله هخامنشی و تاثیرات سیاسی آن ها بر زمانه خویش.
آتشِ تر بازنمود ریاکاری حافظ شیرازی در شگردی متفاوت (یک سخن با دو معنای متضاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در معماری واژگان و پیوند هنری کلام، حافظ شیرازی سرآمد سخن سرایان زبان فارسی است. یکی از آشکارترین ویژگی های سخن حافظ تراکم معانی گونا گون در کمترین واژهاست؛ که معمولا از رهگذر شناخته شده ترین آرایه ی سخن او، یعنی ایهام پدید می آید. در باره ی رفتارهای هنری و شگردهای زیبایی-شناسانه ی حافظ و نیز ایهام های شعر او تا کنون بسیار سخن گفته شده است. اما آن چه در این مقاله در کانون توجه قرار گرفته، گونه ای ازابهام هنری ست که از سخنی دوپهلو با معانی ناساز پدید می آید که در کتاب های بلاغی گذشته محتمل الضدین، توجیه یا ذووجهین نامیده اند. مقصود این نوشته، واکاوی واژه های ایهامی با معانی چندگانه نیست، بلکه بازنمایی آن ویژگی از سخن حافظ است که در آن، کلام به گونه ای سامان یافته که می توان دو معنای کاملا متضاد را از آن دریافت. روی آوری به این شیوه از بیان می تواند برآمده از کارکردهای یک جامعه ی استبدادزده باشد. سخنور با این شیوه ی بیانی تلاش می کند از بستن گریزگاه های خود در چنین جامعه ای پیش گیری کند تا شاید راهی به رهایی داشته باشد. اما نمونه های سخن حافظ در این مقاله، نشان می دهد که اگر این گونه از بیان با انگیزه ی اجتماعی هم تولید شده باشد، در ذهن و زبان حافظ کم کم به یک عادت فراگیر تبدیل شده است. سخن دیگر این مقاله، آن است که حافظ هرچند خود همواره با ریا می ستیزد و پنهان کاری را می نکوهد، اما خود او نیز زیر فشارهای اجتماعی ناگزیر می شود پنهان کاری کند و ریا بورزد.
جایگاه شهرها در مناسبات سیاسی- نظامی با مدعیان جانشینی کریم خان زند (1209-1193ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مرگ کریم خان زند و در فقدان جانشینی نیرومند، تعداد بی شماری از بستگان وی به ویژه برادران و عموزادگانش برای دستیابی به حکومت به نبردهای ویران گری مشغول شدند که شرح آن رویدادها حجم وسیعی از منابع تاریخی اواخر سده دوازده هجری را به خود اختصاص داده است. در این میان، با غور و بررسی دقیق متون تاریخی می توان نقش فعال قشرهای مختلف جامعه شهری را برای صیانت از جان و مال شهرنشینان و یا به منظور دستیابی به منافع مالی - سیاسی شخصی و گروهی پیگیری نمود. در این پژوهش از رهگذر این مسئله، درصدد پاسخ به این پرسش هستیم: اقشار جامعه شهری در مناسبات سیاسی- نظامی با مدعیان جانشینی کریم خان زند چگونه عمل می کردند و در کدام زمینه ها موجب فروپاشی حکومت زند و برآمدن حکومت قاجار شدند؟ برای شناسایی جایگاه شهرها در دوره موردنظر با استفاده از روش تحقیق تاریخی و شیوه جمع آوری داده های کتابخانه ای از منابع دست اول تاریخی ابتدا به توصیف و طبقه بندی ویژگی های سیاسی- نظامی اقشار مختلف جامعه شهری و سپس به تحلیل و تفسیر این ویژگی ها و تأثیرات آن بر مناسبات شهرها با مدعیان گوناگون جانشینی می پردازیم. در این راستا، اشتراک منافع اهالی و بزرگان برای تأمین امنیت شهرها، به تدریج موجب همکاری متقابل سیاسی- نظامی بزرگان با اغامحمدخان قاجار برای واگذاری حاکمیت شهرها و شکست نهایی جانشینان کریم خان زند را فراهم آورد.
پوشاک، فرهنگ و کارکردهای آن در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشنایی با فرهنگ هر جامعه، نیازمند مطالعه و بررسی پدیده های اجتماعی و فرهنگی آن جامعه است. پوشاک یکی از مهم ترین آن پدیده های فرهنگی است و از زوایای مختلف اجتماعی، هنری، فرهنگی، مذهبی و ... قابل بررسی است. منظور از پوشاک مجموعه جامه ها و وسایلی است که انسان به خود می پوشاند تا نیازهای مختلف خود را در مقابل عوامل طبیعی و اقلیمی با آن برطرف کند. پوشاک در اصل تن پوشی در مقابل آسیب های طبیعی بوده، اما در طی زمان، وسیله ای برای ابراز سلیقه و تشریفات دیگر شده است. این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که پوشاک، چه نقش و کارکردهایی در تاریخ بیهقی داشته است. باتوجه به این که عصر غزنویان ، یکی از دوره های مهم تاریخ ایران است؛ با استفاده از پوشاک این دوره می توان به بسیاری از مطالب و ناگفته ها، در این دوره پی برد. برای این پژوهش از متن تاریخ بیهقی و برای تحلیل آن، از متون تاریخی دیگر نیز، کمک گرفته شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد پوشاک، در آن دوران، بسیار حائز اهمیت بوده و بیهقی از پوشاک و توصیفات آن به عنوان یک ابزار برای بیان گفته های خود استفاده می کند، پوشاک کارکردهای بسیاری از جمله سیاسی، مذهبی، اجتماعی و فرهنگی داشته است.
اوزان و واحدهای اندازه گیری در زبان خُتَنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به سبب کم بودن متون بازمانده از زبان های ایرانی باستان و میانه، دانش ما درباره واژه هایی که برای اندازه گیری اوزان و واحدهای طول و عرض به کار می رفته بسیار اندک است. اما در مقایسه با زبان های ایرانی میانه غربی، در متون دینی و غیردینی به جامانده از زبان ختنی که یکی از زبان های ایرانی میانه شرقی است واژه های نسبتاً زیادی در اشاره به اوزان و واحدهای اندازه گیری وجود دارد. این اوزان گاه صرفاً برای اندازه گیری مادهّ ای خاص به کار رفته و گاه برای توزین مواد گوناگون استفاده شده است. برخی از این واژه ها بومی و دارای اصل و تبار ایرانی هستند و برخی از آنها وام واژه هایی از زبان های دیگر به شمار می آیند. در این نوشتار به بررسی و طبقه بندی این واژه های ختنی بنابر نوع موادی که در توزین آنها به کار رفته اند می پردازیم و در موارد ممکن به اصل و تبار و معادل های آنها در دیگر زبان های رایج منطقه ترکستان چین و زبان های ایرانی اشاره می کنیم.
نمادپردازی بهشت و ملکوت در رسالات فارسی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول اعصار، بشر برای سخن گفتن از بهشت و دوزخ از "نمادها" بهره جسته است. زیرا آنها می توانند معانی سرشاری را در خود جای دهند و مطابق با ذهن مخاطبان گوناگون خود دچار دگردیسی شوند. سهروردی نیز در رسالات خود با بهره گیری از نمادهایی همچون: مار، باز، طاووس و درخت به توصیف ملکوت، بهشت و رنج دوری از آن اشاره کرده است. با این حال وی در هیچ یک از این رسالات از دوزخ سخن نگفته زیرا در نگاه او، جهان مادی نقطه مقابل بهشت است که روح پس از هبوط در آن قرار گرفته است. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی نمادهای مرتبط با بهشت را در رسالات فارسی سهروردی بررسی کرده و آنها را تا حدودی با نمادهای جهانی تطبیق داده است تا بتوان با درکنار هم قرار دادن آنها علاوه بر شناخت جهان بینی سهروردی و نگاه خلاق وی، به تفسیر بهتر این نمادها دست یافت. یافت[ نظر داور محترم جابه جایی این دو بخش بوده است. است است است]
کژخوانی های ویلبرفورث کلارک از گویش شیرازی و مثلّث حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس آنچه در آثار مورخین دوران اسلامی آمده است، قدمت شهر شیراز به نخستین سده پس از اسلام بازمی گردد؛ امّا پیشینه زبان شناختی گویش شیرازی حاکی از دیرینگی باستانی این شهر دارد. گویش مردم شیراز در طول حیات خود سه دوره تاریخی را پشت سر گذاشته است: دوره نخست، دوران باستان و پیش از اسلام است که با شواهد غیرمستقیم، امّا بر پایه اصول زبان شناسی قابل ردیابی است. دوره دوم، در بازه ای مابین قرون هفتم تا نهم هجری خلاصه می شود. این ایّام، روزبازار رواج و روایی گویش شیرازی است. از قرن دوازدهم هجری، با به تخت نشستن شهریار زند و نام برآوردن شیراز به عنوان پایتخت ایران، گویش شیرازی رفته رفته به لهجه ای از زبان فارسی بدل شد. امّا با مهجور شدن این گویش، فهم و بازسازی آن نه تنها برای عامّه مردم، که برای ادیبان و مترجمان نیز کاری بس دشوار گشت. در این جستار، که با تکیه بر منابع کتابخانه ای و به صورت تحلیلی فراهم آمده، سعی بر آن است تا ضمن بررسی پیشینه پژوهشی در باب گویش شیرازی، چند و چون ترجمه مثلّث معروف حافظ، موسوم به برگردان هنری ویلبرفورث کلارک، مورد تأمّل قرار گرفته و نشان داده شود که ویلبرفورث کلارک در فهم و به تبع آن، ترجمه متن مذکور، به سهوهای متعددی گرفتار آمده است.
بازخورد باورهای مانوی در ادبیات عرب (با تکیه بر سروده های ابوالعتاهیه؛ ابونواس؛ ابوالعلاء؛ بشّار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مؤلفه های عرفان در ادبیّات جهانی به نوعی خبر از تقارب خاستگاه در همه آنها دارد. از جمله کهن ترین الگوهای عرفان، مانی و اندیشه های زهدمآبانه اوست. وی با درایت تمام منجی گری را از مسیحیت، ثنویت را از زرتشتی و تناسخ روح را از مذهب بودایی برگرفت. بُن مایه عرفان او هبوط روح، رهایی آن از دنیای تاریکی و پاکیزگی روان بوده، که از آن به «آب زنده» یاد کرده است. هدف این پژوهش آن است که میزان قدرت، نفوذ و اثرپذیری شاعران زاهدمسلک تازی از بُن مایه های کهن الگوی عرفان مانی را، بازخوانی کند. شیوه پیش رو تطبیق مهم ترین مؤلفه های اندیشه مانی است. این رویکرد حاکی از آن است که پس از ظهور اسلام و به خصوص در دوره عباسی، شاعران تازی با آگاهی و اطلاع در کلام منظوم خویش از باورهای کهن ایرانی بهره برده اند. اشتراک مضامین و واژه ها در این مجال نمی تواند اتّفاقی باشد، بلکه تأییدی است بر تقدّم خاستگاه آن در بین ایرانیان باستان. این فرضیه می-تواند بیانگر جوهره ای از پویایی تمدّن ایران در دل تمدّن اسلامی باشد.
بازتاب حماسه ملی بر شاهدنامه الهامی کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی همواره به صورت یک جریان فرخنده فرهنگی و ادبی تا امروز ادامه و استمرار داشته است و به عنوان یک منبع ارزشمند از عناصر اسطوره ای و حماسی ایران، بر آثار حماسی پس از خود به ویژه حماسه های مذهبی تأثیر فراوان گذاشته است. حماسه های مذهبی پس از زوال حماسه های ملّی آغاز می شوند. در دوره قاجار به دلیل نهضت بازگشت ادبی و وقوع انقلاب مشروطه و تحوّلات آن، حماسه های فراوانی با موضوع عاشورا و وقایع آن سروده شده است. یکی از منظومه های حماسی-مذهبی مهمّ این عصر، شاهدنامه الهامی کرمانشاهی می باشد که با تقلید از حماسه ملّی ایران به شرح وقایع کربلا پرداخته است. در پژوهش حاضر ضمن معرّفی شاهدنامه الهامی کرمانشاهی، تأثّرات آن از شاهنامه فردوسی مورد بررسی قرار می گیرند. عناصر حماسه ملّی ایرانی طبق شاهنامه، شناخته و معرّفی می گردند و در نهایت به بازتاب این عناصر در منظومه شاهدنامه پرداخته می شود. حماسه های مذهبی پس از زوال حماسه های ملّی آغاز می شوند. در دوره قاجار به دلیل نهضت بازگشت ادبی و وقوع انقلاب مشروطه و تحوّلات آن، حماسه های فراوانی با موضوع عاشورا و وقایع آن سروده شده است. یکی از منظومه های حماسی-مذهبی مهمّ این عصر، شاهدنامه الهامی کرمانشاهی می باشد که با تقلید از حماسه ملّی ایران به شرح وقایع کربلا پرداخته است. در پژوهش حاضر ضمن معرّفی شاهدنامه الهامی کرمانشاهی، تأثّرات آن از شاهنامه فردوسی مورد بررسی قرار می گیرند. عناصر حماسه ملّی ایرانی طبق شاهنامه، شناخته و معرّفی می گردند و در نهایت به بازتاب این عناصر در منظومه شاهدنامه پرداخته می شود.
گردشگری قاعدهء مثلث امنیت، همدلی و توسعه استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس ناامنی، ضربه پذیر بودن همدلی و توسعه نیافتگی از مهمترین مشکلات استان سیستان و بلوچستان می باشند. مهمترین ویژگی این مشکلات که در زمانهای مختلف به طرز متفاوتی بروز می کنند، ارتباط تنگاتنگ میان آنها می باشد. در واقع همین ویژگی چنان آنها را در هم آمیخته است که با ارائه یک راهکار مناسب می توان بر همه این مشکلات فائق آمد. نزدیکی این استان با کشورهایی همچون افغانستان و پاکستان که همواره مورد توجه گروههای خرابکار و قاچاقچی بوده است، شرایط نامناسب آب و هوایی در این منطقه و وجود قومیتها و مذاهب تشیع و تسنن زمینه های بروز این مشکلات می باشند. تلاشهای بسیاری برای از بین بردن هر یک از این مشکلات صورت پذیرفته است اما چون این اقدامات منفرد بوده و تمامی این مشکلات در آن دیده نشده است، این تلاشها نیز بی ثمر بوده اند. در این مقاله سعی خواهد شد تا با ارائه راهکارهایی مناسب زمینه ایجاد احساس امنیت، همدلی و توسعه با تکیه بر صنعت گردشگری مهیا گردد. در واقع این صنعت مهم که در کشور ایران جدید نیز می باشد، نه تنها زمینه ساز توسعه خواهد بود بلکه همدلی میان اقوام مختلف، تشیع و تسنن و در نهایت احساس امنیت را به ارمغان آورد.
سرزمین ایران در اندیشه و آثار نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظامی گنجوی در آثار خود به ویژه در اسکندرنامه توجه زیادی به نام ایران نموده است و ایران را مهم ترین بخش فرمانروایی اسکندر و اوج فتوحات او ذکر می کند. جایگاه ایران زمین در نزد نظامی گنجوی، به عنوان سرزمینی مطرح می شود که دل هفت اقلیم و مهمترین بخش آن است و هر کس که بر این سرزمین چیره گردد، بهترین بخش زمین را متصرف گشته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی فراهم آمده است و یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که نظامی گنجوی، در سرزمینی(قفقاز) ساکن بود که اقوام گوناگون با فرهنگ های مختلف در کنار هم گرد آمده بودند و در زمانه ای زندگی می کرد که نفوذ ترکان و اعراب همچنان ادامه داشت و مهم تر آن که مرزهای سیاسی ایران زمین مدت زمان زیادی بود که از بین رفته و حکومت های محلی جای آن را گرفته بودند؛ بنابراین وظیفه خود دانست تا با توجه به اینکه مدت نسبتاً زیادی از سرودن شاهنامه به وسیله فردوسی می گذشت، باردیگر مسئله هویت سرزمینی ایران را از لحاظ کیفی در خلال داستان های عاشقانه و افسانه ای بیان کند و اندیشه ایرانیان را متوجه تمرکز سیاسی و بازگشت به مرزهای ایران پیش از اسلام نماید. نمود مسئله هویت سرزمینی در هفت پیکر و اسکندرنامه نظامی از جایگاه برتری نسبت به دیگر آثار نظامی گنجوی برخوردار است. واژه های کلیدی: هویت سرزمینی، ایران، نظامی گنجوی، فردوسی، اسکندرنامه، هفت پیکر