مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
همدلی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت آزمون اولیه همدلی، بر اساس منابع اسلامی انجام گرفت. برای مطالعه منابع، از روش تحلیل محتوا و برای ارزیابی روایی و اعتبار آزمون، از روش پیمایشی با انتخاب تصادفی طبقه ای، نمونه 100 نفری از میان دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره و طلاب حوزه علمیه خواهران قم در سال تحصیلی 1395-1394 بهره گرفته شد. ساختار متغیرهای به دست آمده از منابع اسلامی، برای همدلی عبارتند از: مؤلفه رفتاری، مؤلفه عاطفی و شناختی. روایی این ساختار، از نظر کارشناسان خبره دین و روان شناسی طبق ساختار لیکرت چهار گزینه ای با میانگین کل 8/3 و واریانس 047/0 محاسبه شد. روایی گویه ها نیز با میانگین 6/3 و واریانس 022/0 به دست آمد. اعتبار آزمون، به واسطه بررسی همسانی درونی پرسش نامه با ضریب آلفای کرونباخ 91/0 به دست آمد. دونیمه سازی نیز اعتباری در حد 80/0 و 81/0 برای دو نیمه را نشان داد. بنابراین، این آزمون از اعتبار و روایی مناسب برخوردار است.
همدلی و رفتارهای جامعه پسند: نقش واسطه ای هیجان های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای هیجان های اخلاقی در رابطه بین همدلی و رفتار جامعه پسند نوجوانان انجام شد. روش این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی با روی آورد مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر شیراز در سال تحصیلی 1396-1395 بود. گروه نمونه شامل 508 دانش آموز (257 دختر، 251 پسر) بود که با استفاده از روش نمونه برداری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس همدلی اساسی (جولیف و فارینگتون، 2006)، مقیاس گرایش به گناه و شرم (کوهن، ولف، پانتر و اینسکو، 2011) و اندازه های گرایش های جامعه پسند (کارلو و راندال، 2002) پاسخ دادند. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که همدلی بر رفتار جامعه پسند و هیجان های گناه و شرم فرزندان، اثر مستقیم و مثبتی دارد. همچنین، هیجان های گناه و شرم بر رفتارهای جامعه پسند، اثر مستقیم و مثبتی نشان دادند. بر اساس یافته های پژوهش، هیجان های گناه و شرم در رابطه بین همدلی و رفتار جامعه پسند، نقش واسطه ای داشت. در کل، نتایج این پژوهش نشانگر اهمیت هیجان های اخلاقی در رفتار جامعه پسند بود.
بررسی نقش میانجی گری همدلی و تنظیم هیجانی در ارتباط بین سبک های دلبستگی با صفات تاریک شخصیت در نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف پژوهش حاضر بررسی روابط همبستگی و ترسیم مدل میانجی گری تنظیم هیجانی و همدلی بین سبک های دلبستگی و صفات تاریک شخصیتی بود. مواد و روش ها به این منظور، ۳۵۰ دانش آموز نوجوان از مدارس شهر بوشهر در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ بر اساس نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس پرسش نامه صفات تاریک، دشواری تنظیم هیجانی، سبک های دلبستگی و همدلی بین شرکت کنندگان پژوهش توزیع شد تا پاسخ دهند. داده های جمع آوری شده به منظور بررسی اهداف پژوهش، با استفاده از نرم افزار لیزرل به شیوه همبستگی و تحلیل مسیر، تحلیل شدند. یافته ها نتایج نشان داد همبستگی معناداری بین مؤلفه های صفات تاریک شخصیتی، همدلی، دشواری تنظیم هیجانی و سبک های دلبستگی وجود دارد (P<۰/۰۵). همچنین الگوی مدل یابی تحلیل مسیر نشان دهنده نقش میانجی گری دشوای تنظیم هیجان و همدلی بین سبک های دلبستگی و صفات تاریک بود (P<۰/۰۵). نتیجه گیری نتایج از این فرضیه حمایت کرد که سبک های دلبستگی می تواند موجب گرایش های صفات تاریک شود و دشواری تنظیم هیجان و همدلی می تواند نقش میانجی در این رابطه داشته باشد.
مقایسه سطوح تئوری ذهن و همدلی بین کودکان دارای اختلال فزون کنشی / کم توجهی و کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۸ شماره ۸۳
2125-2132
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال فزون کنشی / کم توجهی تأثیر نامطلوبی بر شناخت اجتماعی کودکان می گذارد. اما مسئله اصلی اینست آیا در بعد شناخت اجتماعی (سطوح تئوری ذهن و همدلی) بین کودکان دارای اختلال فزون کنشی / کم توجهی و کودکان عادی تفاوت وجود دارد. هدف: مقایسه سطوح تئوری ذهن و همدلی در دو گروه از کودکان دارای اختلال فزون کنشی / کم توجهی و کودکان عادی بود. روش: پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود، جامعه آماری شامل تمامی کودکان 6 تا 8 ساله دارای اختلال فزون کنشی / کم توجهی و کودکان عادی شهر تبریز بود. از این جامعه 50 کودک دارای اختلال و 50 کودک عادی به صورت نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند ابزار عبارتند از، پرسشنامه ی تئوری ذهن هوتچینز و همکاران (2008) و مقیاس همدلی شناختی و عاطفی کودکان: فرم درجه بندی والدین دادس و همکاران (2008). نتایج با روش آنالیز واریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، مؤلفه های تئوری ذهن و همدلی درکودکان دارای اختلال فزون کنشی / کم توجهی بطور معنی داری کمتر از کودکان عادی بود (0/0001> p ). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که سطوح تئوری ذهن و همدلی در کودکان عادی نسبت به کودکان دارای اختلال فزون کنشی / کم توجهی بالاتر است.
اثربخشی آموزش کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر همدلی و همدردی نوجوانان مادرسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی یک برنامه گروهی است که با کمک ترکیبی از مراقبه ذهن آگاهی، آگاهی بدنی و تمرینات یوگا با هدف افزایش آگاهی انجام می شود . مطالعات متعددی اثربخشی آموزش کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی را در زمینه های فردی و اجتماعی نشان داده است. اما مسئله اصلی اینست: آیا آموزش کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی به نوجوانان مادرسرپرست بر همدلی و همدردی آنها مؤثر است؟ هدف: هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر همدلی و همدردی در نوجوانان مادرسرپرست شهر اهواز بود. روش: پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مادرسرپرست مقطع متوسطه اول شهر اهواز در سال تحصیلی 1396-1397 بود. 30 دانش آموز پسر مادر سرپرست به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: مقیاس همدلی و همدردی در نوجوانان (ووزن، پاتروسکی و والکنبورگ، 2015) و جلسات آموزش کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی (چاسکالون، 2011). یافته ها: بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل در نمرات همدلی و همدردی در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود داشت (0/001 P< ). نتیجه گیری: می توان برای همدلی و همدردی در نوجوانان مادرسرپرست از آموزش کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی بهره برد.
مقایسه نگرش به خشونت، همدلی و رشد اخلاقی در کاربران نوجوان انواع بازی های رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
198 - 175
حوزههای تخصصی:
نگرش به خشونت، همدلی و رشد اخلاقی از جمله متغیرهای با اهمیت و مرتبط با انواع بازی های رایانه ای هستند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف مقایسه نگرش به خشونت، همدلی و رشد اخلاقی در کاربران نوجوان انواع بازی های رایانه ای در قالب یک پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی انجام شد. 144 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین دانش آموزان دختر و پسر مشغول به تحصیل در پایه اول دبیرستان مدارس منطقه 15 آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شدند و به پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، سنجش بازی های رایانه ای، مقیاس نگرش نسبت به خشونت-نسخه نوجوانان، پرسشنامه بازتاب اخلاقی اجتماعی- فرم کوتاه و پرسشنامه همدلی عاطفی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی شفه بررسی شد. مطابق نتایج به دست آمده، میزان استفاده از بازی های رایانه ای با نگرش به خشونت همبستگی مثبت و با همدلی و رشد اخلاقی همبستگی منفی دارند. همچنین بین استفاده کنندگان انواع بازی های رایانه ای در همدلی، نگرش به خشونت و میزان استفاده از بازی های رایانه ای تفاوت معناداری وجود دارد در حالیکه در رابطه با رشد اخلاقی تفاوت معناداری دیده نشد. بر این اساس، نگرش به خشونت و همدلی متغیرهایی مرتبط و مهم در رابطه با انواع بازی های رایانه ای می باشند که می توانند به صورت متفاوتی از انواع بازی های رایانه ای تاثیر بپذبرند که با توجه به آن، می توان با طرح ریزی و اجرا برنامه ها و مداخلات، کاهش نگرش مثبت به خشونت و افزایش همدلی را موجب شد.
تحلیل اثر عذرخواهی خالصانه و تمایل به همکاری بر تعارض در محیط کار: تبیین نقش میانجی بخشش و تعدیل گر همدلی بین کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
83 - 114
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تحلیل اثر عذرخواهی خالصانه و تمایل به همکاری بر تعارض در محیط کار با نقش میانجی بخشش و تعدیل گر همدلی پس از وقوع تعارض، انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان شرکت های واقع در شهرک صنعتی شماره 2 شهر کرمان بود و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای از 172 خوشه، 28 خوشه و از هر خوشه به روش انتساب متناسب با حجم هر خوشه، نمونه موردنظر به دست آمد که درمجموع 280 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. الگوریتم تحلیل داده ها به روش حداقل مربعات جزئی که شامل بررسی مدل های اندازه گیری و برازش مدل ساختاری بود، برای سنجش روابط بین متغیرهای پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. برازش مناسب هر دو بخش الگوریتم داده ها نشان دهنده مطلوبیت و قابل قبول بودن پرسشنامه ها و ساختار مکنون در سطح شاخص ها و سؤالات مورداستفاده بود. نتایج، حاکی از تأثیر عذرخواهی خالصانه و تمایل به همکاری بر تعارض در محیط کار به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم ازطریق نقش میانجی بخشش بود. همچنین نتایج مؤید نقش تعدیل گر همدلی بود؛ به نحوی که وجود همدلی میان کارکنان، تأثیر عذرخواهی خالصانه و تمایل به همکاری را در کاهش تعارضات سازمانی، تقویت می کند.پژوهش فوق با هدف بررسی تاثیر تحلیل اثر عذرخواهی خالصانه و تمایل به همکاری با نقش میانجی بخشش و تعدیلگر همدلی پس از وقوع تعارض در محیط کار در شهرک صنعتی شماره 2(خضرا) شهر کرمان انجام گرفت که در این میان به تبیین تعارض در محیط کار پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان شرکت های واقع در شهرک صنعتی شماره 2 شهر کرمان بودند و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای از 172 خوشه، 28 خوشه، و از هر خوشه به روش انتساب متناسب با حجم هر خوشه نمونه مورد نظر بدست آمد که کلا 280 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. الگوریتم تحلیل داده ها به روش حداقل مربعات جزئی که شامل بررسی مدل های اندازه گیری و برازش مدل ساختاری بود جهت سنجش روابط بین متغیرهای پژوهش مورد استفاده قرار گرفت که برازش مناسب هر دو بخش الگوریتم داده ها نشان دهنده مطلوبیت و قابل قبول بودن پرسشنامه ها و ساختار مکنون در سطح شاخص ها و سوالات مورد استفاده بود. نتایج تحقیق حاکی از تاثیر مثبت عذرخواهی خالصانه و تمایل به همکاری و بخشش برکاهش تعارض در محیط کار می باشد و همچنین همدلی نقش تعدیل کنندگی در این رابطه داشته است. در نهایت تایید نقش میانجی بخشش در کاهش تعارض در محل کار، نیاز به توجه هر چه بیشتر مدیران شهرک صنعتی شماره 2(خضرا) شهر کرمان به برنامه ریزی جهت تقویت متغیر فوق را آشکار ساخت.
تبیین و ارائه مدل بهبود همدلی سازمانی در سازمان سنجش آموزش کشور با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۷
10 - 10
حوزههای تخصصی:
در بخش کیفی مبتنی با رویکرد نظریه داده بنیاد و توسط مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته از نمونه پژوهش 17 نفر از خبرگان علمی و سازمانی که به روش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند، داده های پژوهش گردآوری شد. سپس کدگذاری انجام شده و اقدام به شناسایی ابعاد، مقولات اصلی و زیرمقوله ها و مفاهیم مرتبط با هر یک از کدها به دست آمده شد و در نهایت برازش مدل پارادیمی پژوهش با استفاده از داده های کمی جمع آوری شده از طریق پرسشنامه از 200 نفر که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند آزمون شد. نتایج کیفی پژوهش نشان دهنده 11 مقوله اصلی و 32 مقوله فرعی و 175 مفهوم بود که در قالب مدل پارادایمی همدلی سازمانی شامل: شرایط علی (عوامل سازمانی: جو سازمانی، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی مشارکتی، اهداف سازمانی، عدالت سازمانی، عوامل محیطی: محیط برون سازمانی، محیط درون سازمانی، عوامل فردی: ویژگی های جمعیت شناختی، ویژگی های شخصیتی)، عوامل مداخله گر (فرسودگی شغلی: خستگی هیجانی، مسخ شخصیت، کاهش کفایت فردی، عوامل مدیریتی: مدیریت ناکارآمد، بی تفاوتی سازمانی)، عوامل زمینه ای (عوامل حمایتی و انگیزشی: حمایت مدیریتی، نظام ارزیابی عملکرد، عوامل شغلی: تناسب فرد-شغل، ویژگی های شغلی)، راهبردها (بهبود فرآیندهای سازمان: اعتمادسازی در سازمان، تیم سازی اثربخش، راهبری اثربخش سازمانی: مدیریت اثربخش،آموزش همدلی، توسعه مسیر شغلی)، و پیامدها (بهره وری سازمانی: ارتباطات اثربخش، اثربخشی سازمانی، تعارض زادیی، رفتار شهروندی سازمانی، خلاقیت و نوآوری، تعهد سازمانی، توسعه فردی: توسعه شغلی، بهزیستی فردی، عملکرد فردی) را در سازمان سنجش آموزش کشور نشان داد و شاخص های برازش منتج از یافته های کمی حاکی از برازش مناسب داده ها با مدل و تأیید فرضیه های منتج از مدل داشت.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر بهبود خدمات هتلداری (مطالعه موردی: هتل های ممتاز و عادی شهرستانهای اهواز و مسجدسلیمان)
حوزههای تخصصی:
کیفیت خدمت، به دلیل ارتباط شدید آن با کاهش هزینه ها، افزایش سودآوری، رضایتمندی و وفاداری مشتری تبدیل به یک موضوع مهم پژوهشی در عرصه علمی و عملی شده است. صنعت هتلداری نیز از این قاعده مستثنی نیستند. نظر به اهمیت موضوع در تحقیق حاضر تلاش خواهد شد تا به تبیین چارچوبی برای انتخاب استراتژی مناسب برای بهبود خدمات هتلداری در هتل های ممتاز و عادی شهرستانهای اهواز و مسجدسلیمان پرداخته شود. پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، یک پژوهش توصیفی-پیمایشی است. در این پژوهش، از تکنیک دیمتل (DEMATEL) و فرایند تحلیل شبکه (ANP) برای تعیین و اولویت بندی شاخص ها استفاده شده است. با استفاده از تکنیک دیمتل الگوی روابط علی میان متغیرها شناسائی شده است. در نهایت از فرایند تحلیل شبکه برای اولویت بندی گزینه های پژوهش استفاده شده است. جهت انجام محاسبات مربوط به تکنیک DEMATEL از محیط نرم افزار اکسل و استفاده شده است و تکنیک ANP نیز با استفاده از نرم افزار Super Decision انجام شده است. نتایج تحلیل شبکه نشان داد شاخص اطمینان از مقرون به صرفه بودن هزینه ها با وزن نرمال ۰۹۶۴/۰ از بیشترین اهمیت در میان تمامی شاخص های موجود برخوردار است. شاخص التفات و توجه به مشتری با وزن نرمال ۰۷۶/۰ از اولویت دوم برخوردار می باشد. شاخص های ارایه اطلاعات لازم در مورد خدمات قبلی و جدید به مشتریان و راهنمایی و ارائه پیشنهاد به مشتری در مورد خدمت متناسب با نیاز وی با وزن مشابه از اهمیت بالائی برخوردار هستند.
بررسی عوامل موثر بر میزان مصرف بیمه عمر از منظر کیفیت خدمات در شرکت بیمه کارآفرین
حوزههای تخصصی:
ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺧﺪﻣﺎت ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮑﯽ از ارﮐﺎن رﻗﺎﺑﺖ ﭘﺬﯾﺮی ﺑﻨﮕﺎه ﻫﺎی ﺧﺪﻣﺎﺗﯽ در ﺻﻨﻌﺖ ﺑﯿﻤﻪ ﻧﯿﺰ ﻣﻮرد ﺗﺎﮐﯿﺪ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﻧﻘﺶ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺧﺪﻣﺎت در اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﺼﺮف ﺑﯿﻤﻪ ﻋﻤﺮ از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﺎﺛﯿﺮ آن ﺑﺮ رﺿﺎﯾﺖ و وﻓﺎداری ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﻗﺎﺑﻞ ردﯾﺎﺑﯽ اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺑﺮرﺳﯽ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ ﻣﯿﺰان ﻣﺼﺮف ﺑﯿﻤﻪ ﻋﻤﺮ از ﻣﻨﻈﺮ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺧﺪﻣﺎت ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺣﺎﺿﺮ از ﻧﻈﺮ ﻫﺪف ﯾﮏ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﮐﺎرﺑﺮدی ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ در ﺷﺮﮐﺖ ﺑﯿﻤﻪ ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻦ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﺮ اﺳﺎس روش ﮔﺮدآوری داده ﻫﺎ ﯾﮏ ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-ﭘﯿﻤﺎﯾﺸﯽ اﺳﺖ. اﺑﺰار اﺻﻠﯽ ﮔﺮدآوری داده ﻫﺎی ﺗﺤﻘﯿﻖ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ اﺳﺖ. رواﯾﯽ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺑﺎ روش رواﯾﯽ ﻣﺤﺘﻮاﯾﯽ و رواﯾﯽ ﺳﺎزه )ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺗﺎﯾﯿﺪی( ﺗﺎﯾﯿﺪ ﺷﺪ. ﺿﺮﯾﺐ آﻟﻔﺎی ﮐﺮوﻧﺒﺎخ ۰/۸۴۹ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ و ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮔﺮدﯾﺪ. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﺑﯿﻤﻪ ﻋﻤﺮ ﺷﺮﮐﺖ ﺑﯿﻤﻪ ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻦ در ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ و ۴۰۰ ﻧﻔﺮ از ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﺑﯿﻤﻪ ﻋﻤﺮ در اﯾﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮده اﻧﺪ. ﺑﺮای ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻫﺎی ﮔﺮدآوری ﺷﺪه از روش ﻣﺪل ﯾﺎﺑﯽ ﻣﻌﺎدﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎری اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻠﻤﻮس، ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ اﻃﻤﯿﻨﺎن، ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ، ﺗﻀﻤﯿﻦ و ﻫﻤﺪﻟﯽ ﺑﺮ رﺿﺎﯾﺖ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﺗﺎﺛﯿﺮ دارﻧﺪ. رﺿﺎﯾﺖ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﻧﯿﺰ در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺑﻪ وﻓﺎداری ﻣﻨﺠﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.
جستاری در پدیدارشناسی همدلانه آنهماری شیمل برپایه آرای فردریش هایلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از پدیدارشناسی در پژوهش های مرتبط با امور قدسی (اعم از دین و عرفان) استفاده شده است. به تبعِ پدیدارشناسی فلسفی، مهم ترین ویژگی های پدیدارشناسی دین، توصیف در برابر تحلیل، شهود ذات، تعلیق و همدلی است. بُعد «همدلی» در پدیدارشناسی دین و عرفان، کاربردی بیش از پدیدارشناسی فلسفی دارد. پدیدارشناسی همدلی، توصیف پدیدارشناسانه موضوع، از نگاه شخصِ باورمند است. فردریش هایلر در پدیدارشناسی دینی عرفانی خود، با کنارگذاشتن پیش فرض ها، به عمق «تجربه دینی» نفوذ و در رویارویی مستقیم، بی واسطه و همدلانه، آن را توصیف می کند. آنه ماری شیمل با تأثیر از دین پژوهی فردریش هایلر و با تأکید بر مؤلّفه همدلیِ پدیدارشناسی، خود را از پیش فرض های انحصارگرایانه رهانیده است تا عرفان و اسلام را دقیق تر درک کند. این تأثیرپذیری بیشتر بر الاهیات و عرفان تطبیقی، سیر از ظاهر به باطن دین، وحدت ادیان، نیایش و تأکید بر نمودهای بی واسطه و زنده استوار است. در پژوهش های آنه ماری شیمل، به سبب بروز و ظهورِ آشکارترِ پدیدارها در آداب و رسوم اجتماعیِ عامه مسلمانان و پیروان تصوف، بر مؤلّفه عاطفه و همدلی بسیار تأکید شده که همین امر گاه پژوهش های او را غیرمستند کرده است. ازسوی دیگر، گاه پژوهش های شیمل به سبب بُعد توصیفی پدیدارها و بی بهره بودن از مبانی علّیتی و تحلیلی و همچنین اتّکای آن بر دریافت های عاطفی شخصی پژوهنده، نمی تواند جهان شمول، اقناع کننده و دارای تبیین علمی باشد.
تدوین برنامه آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر فرهنگ اسلامی برای زنان مطلقه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
155-175
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین برنامه آموزش مهارت های زندگی (مهارت های خودآگاهی، مقابله با استرس و همدلی) مبتنی بر فرهنگ اسلامی در زنان مطلقه انجام شد. روش: روش پژوهش کیفی از نوع روایتی و استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر کرمان و متخصصان زوج درمانی این شهر است که 15 نفر از مراجعان و 10 نفر از متخصصان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه و پرسشنامه متخصصان استفاده شد و حجم نمونه بر اساس اشباع نظری مصاحبه ها انتخاب شد. داده ها بر اساس روش لینکلن و گوبا تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش مهارت های زندگی در قالب 3 محور اصلی خودآگاهی، همدلی و مقابله با استرس، 11 محور فرعی بود. مهارت خودآگاهی شامل آگاهی از خالق خود، آگاهی از معاد، قرب خداوند و شناخت وجود خود می شد. مهارت همدلی شامل زمینه سازهای فرعی خشنود ساختن، همدردی و عیادت، دید و بازدید و مراوده، و شاد بودن و شاد نمودن می شد. مهارت مقابله با استرس شامل کمک و یاری خداوند، دعا و یاد خداوند، و عبادات می شد. همچنین میزان روایی محتوایی این برنامه بر اساس روش لاوشه و مبتنی بر نظر متخصصان دارای نسبت روایی محتوایی ( CVR ) 80/0 بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که برنامه آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر فرهنگ اسلامی برنامه مناسب و کارآمدی برای توانمندسازی زنان مطلقه در زندگی است.
تأثیر آموزش هم دلی از طریق قص ه گویی ب رکاهش نشان ه های اخت لال نافرم انی مق ابل ه ای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
67-86
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش همدلی از طریق قصه گویی بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در دانش آم وزان پسر پ ایه ششم ابت دایی جنوب غرب استان تهران انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان شهریار که در سال تحصیلی93- 1392 در مدارس مشغول به تحصیل بوده اند با روش نمونه گیری تصادفی، انتخاب و در گروه های 15 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. به منظور انتخاب اعضای هر دو گروه از سیاهه رفتاری کودک(CBCL) استفاده شد. دانش آموزان گروه آزمایش تحت آموزش همدلی از طریق قصه گویی قرار گرفتند و سپس از هر دو گروه، پس آزمون گرفته شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در دانش آموزان گروه آزمایش کاهش معناداری یافته است اما در گروه کنترل تغییر معناداری مشاهده نشده است. نتیجه گیری: بر اساس یاقته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش همدلی از طریق قصه گویی بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان مؤثر است. چرا که قصه ها از جمله عوامل و محرک های جذاب و با اهمیت هستند و این توانایی را دارند که در آموزش مهارت ها و افزایش آگاهی های کودکان مورداستفاده قرار گیرند.
نقش سطوح مختلف رشد شناختی،عاطفی ومعنوی در بهزیستی روانشناختی بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر آزمون رابطه بین سطوح مختلف رشد شناختی،عاطفی ومعنوی با بهزیستی روانشناختی بزرگسالان بود .به همین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس نمونه ای متشکل از700 فرد بزرگسال. در قالب چهار گروه سنی انتخاب شد. جهت ارزیابی متغیر های پژوهش از پرسشنامه های باورهای پارادایم اجتماعی (SPBI) ، شاخص واکنش بین فردی (IRI) ،مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی ( DERS ) ، پرسشنامه ارزیابی معنوی (SAI) ، مقیاس تاب آوری (CD-RISC-SF) ، مقیاس رفتارهای نوع دوستانه ، پرسشنامه پرخاشگری ) ( BPAQ-SF ، مقیاس شکرگزاری ( GQ-6 ) ، مقیاس خود محوری ماکیاولی از پرسشنامه (PPIR) ، مقیاس بهزیستی معنوی (SHALOM) ، پرسشنامه لذت گرایی ناسازگارانه ،مقیاس افسردگی SCL 90) ) مقیاس استرس( DASS-21 ) استفاده شد.داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد تفکر نسبی گرا برهمدلی ،استرس و دشواری در تنظیم هیجانی اثر مثبت دارد ، تفکردیالکتیک بر همدلی و بهزیستی معنوی اثر مثبت دارد. خود محوری بر دشواری در تنظیم هیجانی وضعف معنوی اثر مثبت داردوبر بهزیستی معنوی اثر منفی دارد، استرس بر دشواری در تنظیم هیجانی اثر مثبت دارد.دشواری در تنظیم هیجانی بر ضعف معنوی اثر مثبت وبر بهزیستی معنوی اثر منفی دارد، بهزیستی معنوی برشکر گزاری،نوع دوستی وتاب آوری اثر مثبت دارد وبر افسردگی ولذت گرایی ناسازگارانه اثر منفی دارد ، ضعف معنوی بر پرخاشگری،افسردگی ولذت گرایی ناسازگارانه اثر مثبت دارد.
مهارت های زندگی
حوزههای تخصصی:
این مقاله یک مقاله کتابخانه ای و توصیفی است که با توجه به نظرات اندیشمندان و صاحب نظران نگاشته شده است. آموزش مهارتهای زندگی در سال ١٩٧٩ و با اقدامات آقای دکتر گیلبرت بوتوین آغاز شد که یکی از اهداف و ضرورت آموزش مهارت های زندگی ایجاد سلامت روانی به بالاترین سطح خود است و از آسیب های اجتماعی جلوگیری به عمل می آید. مهارت های زندگی در ده دسته طبقه بندی شده و هدف آشنایی با این مهارت ها جهت آموزش آنها است. نتایج این مقاله نشان می دهد که هدف اصلی این مهارت ها جلوگیری از آسیب های اجتماعی و ارتقای سطح سلامت روان است.
فضای کنشی درون خانواده و رضایت از زندگی زناشویی (مورد مطالعه: زنان متأهل شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال تحولات و تغییرات روبه رشد در ساختار جوامع بشری، نهاد خانواده نیز از این تحولات مستثنا نمانده است. در زمان حاضر ناسازگاری زناشویی به مسئله ای اجتماعی تبدیل شده است که به نهاد خانواده آسیب می رساند و به تدریج جامعه را به وضعیت بحرانی و تا مرز متلاشی شدن ارزش ها می کشاند. هدف از این مطالعه تأثیر فضای کنشی درون خانواده بر رضایت از زندگی زناشویی زنان است. فضای کنشی خانواده براساس نظریه نظم اجتماعی پارسونز و چلبی در ابعاد هم شکلی، هم بختی، هماهنگی و همدلی سنجیده شده است. براساس شیوه نمونه گیری تصادفی ساده با استفاده از فرمول کوکران، 380 نفر از زنان متأهل شهر ارومیه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. اطلاعات نیز پس از جمع آوری داده ها با ابزار پرسشنامه، به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شد. متغیرهای همسانی عقیدتی، مشورت در تصمیم گیری ها، قدرت زن در خانواده، احساس امنیت در خانواده، احترام زن در خانواده، دخالت نکردن دیگران، همکاری شوهر در کارهای خانه، اعتماد به شوهر، احساس فشار نقش در انجام نقش و گفت وگوی زن و شوهر با هم، هم زمان وارد مدل شدند. درنهایت متغیرهای گفت وگوی زن و شوهر با هم، احترام زن در خانواده، مشورت در تصمیم گیری ها و احساس امنیت در خانواده در مدل باقی ماندند و این متغیرها 36/0 از واریانس متغیر رضایت از زندگی را تبیین کردند. نتایج نشان می دهد ساختار فضای کنشی درون خانواده تأثیر معناداری بر رضایت از زندگی زناشویی زنان دارد و با تغییر فضای کنشی خانواده از هم بختی و هم شکلی به هماهنگی و همدلی، میزان رضایت از زندگی زناشویی افزایش می یابد.
ارتباط هوش هیجانی با انگیزش شغلی کارکنان شرکت نگهبان گاز استان اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین هوش هیجانی و 5 مؤلفه آن (خودآگاهی هیجانی، همدلی، احترام به خود، انعطاف پذیری، رابطه اجتماعی) با انگیزش شغلی کارکنان شرکت نگهبان گاز استان اصفهان در سال 1385 بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و بدین منظور از میان 400 نفر کارمند این سازمان به روش تصادفی ساده80 نفر انتخاب گردیدند. 2 پرسشنامه انگیزش شغلی و هوش هیجانی بر روی آنها اجرا گردید. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی و 2 مؤلفه آن (انعطاف پذیری و رابطه اجتماعی) با انگیزش شغلی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. (01/=>0P) و( 05/>0P).
تربیت انسان از دیدگاه رابیندرانات تاگور(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این مقاله بررسی تربیت انسان از دیدگاه رابیندرانات تاگور می باشد. روش گردآوری اطلاعات اسنادی است و شیوه کار توصیفی، تحلیلی و بخشی استنتاجی می باشد. بر اساس نگاه کلی نگر تاگور، وی تربیت را انسان گرایانه و بشر دوستانه و هدف آن را متوازن ساختن زندگی بشر با کل هستی می داند تاگور، علاوه بر تاکید به سازواری ابعاد انسانی، یگانگی انسان ها و پیوند طبیعت با انسان را خاطر نشان شده و دوران کودکی را در تحقق این مهم کلیدی می داند؛ با این نگاه است که او ملی گرایی تهاجمی را در تضاد با یگانگی دانسته و وحدت، همدردی و همدلی در لباس توجه به قشر فقیر و محروم بویژه دختران و دنیایی عاری از تبعیض را متذکر می شود. پس پیام ضمنی و آشکار تربیتی این اندیشه، برای جامعه کنونی ایران چه می تواند باشد؟ از نظر پژوهشگر چنین استنباط می شود که با توجه به تکثر قومیتی، نژادی و فرهنگی ایران، می توان از اندیشه تاگور به عنوان یکی از الگوهای تربیتی وحدت بخش یاد کرد.
وبر و پوپر و روش شناسی علوم اجتماعی: یک مقایسه از منظر عقلانیت نقاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماکس وبر و کارل پوپر هر دو باره منطق و روش شناسی علوم اجتماعی سخن گفته اند. شماری از محققان غربی به مقایسه میان دیدگاه های این دو متفکر در باره روش شناسی علوم اجتماعی پرداخته اند. هدف مقاله کنونی ارائه تحلیلی نقادانه از میزان کارآیی دو مدلی است که به وسیله وبر و پوپر برای بهره گیری از علوم اجتماعی پیشنهاد شده است. شواهدی وجود دارد که نشان می هد پوپر از دیدگاه وبر درباره علوم اجتماعی مطلع بوده است و بنابراین می توان حدس زد که او مدل خود را با توجه به کاستی های مدل وبر به گونه ای تکمیل کرده است که از آن نقایص عاری باشد. استدلال مقاله آن است که مدل پوپر در قیاس با مدل پیشنهادی وبر ابزاری به مراتب کارآمدتر در اختیار محققان در حوزه علوم اجتماعی قرار می دهد.
تأثیر آموزش برنامه ارتقاء راهبردهای تفکر چندجانبه(PATHS) بر احترام، همدلی و خویشتن داری کودکان پیش دبستانی با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه ارتقاء راهبردهای تفکر چندجانبه بر متغیرهای احترام، همدلی و خویشتن داری کودکان پیش دبستانی با رویکرد اسلامی و بررسی تاثیر آن در طول زمان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کودکان پیش دبستانی منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1396- 1395 بودند که از این جامعه نمونه ای شامل 31 کودک پیش دبستانی به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس محقق ساخته ارزیابی رفتار اخلاقی کودکان(با سه مؤلفه احترام، خویشتن داری و همدلی) که روایی و پایایی آن توسط مقیاس های روان سنجی احراز گردید، استفاده شد. داده های حاصل با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که پس از حذف اثر پیش آزمون با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری، تاثیر«متغیر مستقل» بر متغیر وابسته معنادار بود. میزان تأثیر گروه برای مؤلفه های رفتار اخلاقی(همدلی، خویشتن داری و احترام) به ترتیب 79/0، 73/0 و 69/0 بوده است و با 95 درصد اطمینان مؤلفه های همدلی، خویشتن داری و احترام گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش بیشتری داشته است. نتایج در قسمت پیگیری نیز نشان داد، بین مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود ندارد و بنابراین اثر آموزش ماندگار بوده است. بنابر یافته های پژوهش می توان این گونه نتیجه گرفت که برنامه ارتقاء راهبردهای تفکر چندجانبه برنامه ای کارآمد جهت رشد کفایت اجتماعی- هیجانی کودکان پیش دبستانی است و در ارتقاء رفتار اخلاقی کودکان اثربخش می باشد.