مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
قدرت سیاسی
حوزه های تخصصی:
سوء استفاده از قدرت سیاسی و به کارگیری آن در جهت منافع شخصی، آفت ویرانگر نظام های سیاسی است؛ از این رو، در گذر زمان با شیوه های مختلفی به مقابله با آنها پرداخته شده است. یکی از مؤثرترین این راهکارها، شیوه های حقوقی مقابله با فساد است. در این مقاله، تفاوت ها واشتراک های این راهکارها در نظام حقوقی وسیاسی ایران و کانادا بررسی می شود تا با مقایسه این راهکارها، نقاط قوت و ضعف آنها شناخته شود. دراین مقایسه، راهکارهای مؤثری همچون شفافیت منابع مالی مبارزات انتخاباتی و مشارکت سیاسی و قاعده منع تعارض منفعت کارگزاران سیاسی که باعنوان مشخص در کانادا به کارگرفته شده است، می تواند در ایران مورد توجه قانون گذار قرار گیرد. ازسوی دیگر، نقاط قوت این راهکارها در ایران، به ویژه راهکارهای مطرح شده در قانون اساسی باید به شکلی اثرگذار به کارگرفته شود.
کنش متقابل دانش و قدرت در سیر تحول سیاست نامه نویسی تاریخ ایران دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مباحث مربوط به اندیشه سیاسی در ایران، با تمرکز بر دوره اسلامی محقق را مستقیماً به مجموعه ای از آثار ارجاع می دهد که ذیل عنوان سیاست نامه در دوره های مختلف تاریخ به نگارش درآمده اند. سیاست نامه نویسی در این دوران حاصل انباشت یک دوگانگی فکری فرهنگی است که از سویی بازتابی از اندیشه سیاسی در دوران ایران باستان و از دیگر سو نیز با رگه هایی از اندیشه سیاسی اسلامی درهم آمیخته است. معتبرترین اثر در این چارچوب سیاست نامه خواجه نظام الملک طوسی در دوران سلجوقی است. پس از آن، آثار دیگری نیز که به نگارش درآمده و تحت این عنوان مورد خطاب قرار گرفته اند، به لحاظ روش و محتوا، با تغییراتی تقریباً از همان روند پیشین پیروی کرده اند. با این حال، می توان غالباً هدف از نگارش این آثار را در اصل بر حفظ قدرت حاکم دانست. حفظ قدرت حاکم، با تلاش برای مشروعیت بخشی به آن در یک درهم کنشی دانش قدرت قابل فهم است. نتایج نوشتار حاضر نیز نشان می دهد که سیاست نامه نویسی در تاریخ ایران دوره اسلامی اساساً متأثر از روابط اجتماعی قدرت، در وجه ایجابی یا سلبی و بازتاب مصالح اقتدار سیاسی بوده است. لذا این جستار با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع اسنادی و کتابخانه ای به بررسی رایطه دو سویه دانش- قدرت بر سیر تحول سیاست نامه نویسی اندیشمندان ایران دوره اسلامی می پردازد.
نقش قدرت در تأسیس تمدن نوین اسلامی در امنظومه فکری امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امام خمینی سرشتی سراسر سیاسی برای اسلام ناب محمدی و نه اسلام آمریکایی قائل است و معتقد است که مسلمانان باید سنگرهای کلیدی جهان را فتح کنند. این فتح با تشکیل تمدن نوین اسلامی میسر است(اهمیت). از آنجا که قدرت نقشی کلیدی در تأسیس و حفاظت از تمدن دارد، مسئله مقاله، بررسی نقش قدرت در تأسیس تمدن نوین اسلامی در منظومه فکری امام خمینی است(مسئله). از منظر امام خمینی، تمدن فقط دارای ابعاد مادی و سخت نیست، بلکه بر اساس دستگاه هستی شناسانه و انسان شناسانه ایشان، تمدن علاوه بر بعد مادی، دارای لایه های باورها، گرایش ها و رفتارها و ساختارها می باشد. این سه لایه کاملاً درهم تنیده هستند و ساختارها را پدید می آورند(چارچوب نظری). قدرت فرهنگی ناظر به لایه باروها و گرایش ها، قدرت سیاسی و اقتصادی ناظر به لایه باورها و رفتارهاست. قدرت فرهنگی از سایر ارکان تمدن مهم تر است و به عنوان زیربنای سایر ارکان می باشد و با تقویت قدرت فرهنگی، قدرت اقتصادی و سیاسی، افزایش می یابد و با تضعیف فرهنگ و قدرت فرهنگی، سایر ارکان تضعیف می شوند. در عین حال، اگر قدرت اقتصادی یا قدرت سیاسی هم تضعیف شوند، تشکیل تمدن با چالش مواجه می شود(یافته ها). از منظر امام خمینی، آبشخور فرهنگ، اسلام است و اسلام، نه یکی از عناصر تمدن، که خود تمدن ساز می باشد. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی اکتشافی و بهره گیری از روش دلالت مطابقی و التزامی که از دانش منطق و اصول فقه اخذ شده، این رویکرد را در اندیشه سیاسی امام خمینی بررسی نموده است(روش).
چگونگی نقش آفرینی زنان درباری در حکومت آل مظفر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۹)
43 - 66
حوزه های تخصصی:
جایگاه اجتماعی زنان و چگونگی نقش آفرینی آنها در طول تاریخ ایران، تحت تأثیر اوضاع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و مذهبی این سرزمین، تغییر و تحولاتی داشته است. با استقرار ترکان و سپس مغولان در جایگاه حکمرانی ایران، تحت تأثیر سنن قبیله ای و شیوه های زندگی این اقوام و نیز موقعیت برجسته برخی زنان درباری آنان، شرایط و فرصت بیشتری برای حضور پررنگ تر زنان فراهم گردید. با گذر زمان و افزایش تأثیرپذیری ایلخانان مغول از فرهنگ و مذهب ایرانیان و نیز اندیشه سیاسی دیرینه و عمدتاً مردسالار ایران، نقش آفرینی زنان درباری بیش از امور سیاسی به امور اجتماعی و فرهنگی کشیده شد. این تغییر شکل نقش آفرینی زنان درباری همانند دیگر میراث ها، به برخی حکومت های محلی پساایلخانی رسید که بانیان و حکمرانان آنها بیش از ایلخانان متأخر در دامن فرهنگ ایرانی تربیت یافته بودند. تبیین وضعیت زنان درباری و چگونگی نقش-آفرینی آنان در حکومت محلی آل مظفر(713-795ق./ 1314- 1393م.)، با استفاده از رویکرد تاریخی و روش توصیفی– تحلیلی، هدف اصلی این پژوهش است. یافته های تحقیق، نشان می دهد که زنان درباری آل مظفر به دلیل ماهیت دینی حکومت آل مظفر و فرهنگ دیوانسالاری ایرانی، بیشتر در پس پرده سیاست به ایفای نقش پرداختند. زنان درباری این حکومت، علی رغم برخی فعالیت های سیاسی چون نیابت چند روزه حکومت برخی شهرها و تحریک گاهگاه شاهان و شاهزادگان مظفری در منازعات سیاسی و نظامی، بیشتر به فعالیت در پشت پرده سیاست از طریق اعمال نفوذ روی تصمیمات و اقدامات شخصیت های سیاسی و نیز انجام برخی امور عام المنفعه مانند احداث مساجد و مدارس مشغول بودند.
نظارت بر قدرت سیاسی براساس رویکرد علوم انسانی اسلامی (نظارت ولایی)(مقاله پژوهشی حوزه)
قدرت در ذات خود مستتبع فساد است؛ ازاین رو، تاریخ پر از دغدغه اندیشمندان نسبت به نظارت بر کارگزاران است. بدیهی است هر حکومتی نیز برای دورماندن از مفاسد، مطابق مبانی خود، گونه متمایز از نظارت بر کارگزاران را مدنظر قرار داده است. نظام ولایی نیز، به مثابه نظام برآمده از آموزه های اصیل اسلام، رویکرد بومی از نظارت را متناسب با مبانی خود ارائه کرده است که ضمن تمایز نسبت به رویکردهای نظارتی در نظم هایی چون سلطنت مشروطه و دموکراسی، از امتیازات فراوانی نسبت به آن ها برخوردار است. این رویکرد از نظارت (نظارت ولایی) با تحفّظ بر ویژگی های ممتاز برای حاکم، نظارت را در راستای کارآمدی حاکم و تحدید قدرت کارگزاران، به کار می بندد و علاوه بر مؤلفه های نظارت سنتی در فقه، از این قابلیت برخوردار است که در فرایند بازخوانی مؤلفه های مدرن نظارتی، نسخه ای مستند به شریعت از آنان ارائه کند. در نظارت ولایی، علاوه بر فراگیری نسبت به مراحل تأسیس، إعمال، توزیع و گردش قدرت، نظارت تقنینی، ساختاری و قضایی نیز مورد عنایت و مشتمل بر نظارت توأمان درونی و بیرونی و نظارت نخبگانی و توده وار است. نظارت ولایی علاوه بر کاربست در نظام جمهوری اسلامی ایران، از قابلیت ارائه رویکرد نظارتی برای سایر نظام های سیاسی نیز برخوردار است.
نظارت بر قدرت سیاسی از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰شماره ۴۶
107 - 136
حوزه های تخصصی:
نظارت بر قدرت سیاسی در تحلیل سازه قدرت سیاسی دارای اهمیت ویژه ای است، مسأله مقاله حاضر بررسی عناصر نظارت بر قدرت سیاسی از منظر قرآن است. فرضیه؛ از منظر آیات قرآن نظارت بر قدرت سیاسی، توسط عناصر درونی و بیرونی به صورت ترکیبی صورت می گیرد. روش تحلیل مقاله نیز تفسیر موضوعی قرآن بابهره گیری از روش استنطاق یا برون قرآنی شهید صدر می باشد. قرآن، عناصری را برای نظارت بر قدرت سیاسی بیان کرده است که از دو طریق نظارت درونی که شامل: تقوا، عدالت، نظارت خداوند، نظارت ملائکه، نظارت پیامبران و امامان، نظارت اعضاء و جوارح، نظارت مکان و طبیعت و امانت دانستن قدرت سیاسی می شود. و نظارت بیرونی نیز شامل: محور قراردادن شریعت، نظارت مردم بر مراکز قدرت، کیفردهی دنیوی، نظارت عمومی، نصیحت ائمه مسلمین می باشد. نتیجه آن که، نظارت درونی، تأثیر قاطع و غیرقابل اغماض در جلوگیری از شکل گیری منازعات قدرت در عرصه سیاسی و تبدیل جامعه به میدان تنازع و جدال قدرت ها را دارد. همچنین نظارت بیرونی اگر چه لازم و اجتناب ناپذیر است، اما از محدودیت هایی برخوردار است و به تنهایی نمی تواند از شکل گیری منازعات قدرت سیاسی و تبدیل جامعه به میدان تنازع و جدال قدرت ها جلوگیری کند، اما توانایی خاتمه دادن به منازعات و جدال های قدرت سیاسی را دارد.
بررسی روند مشارکت شیعیان عراق در ساختار قدرت سیاسی این کشور از 2003 تا 2008 و تاثیر آن بر نفوذ منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مشخصات جغرافیای سیاسی در قرن بیست و یکم اهمیت یافتن جریانات فروملی و فراملی فرهنگی هویتی، فرهنگی و مذهبی میان ملت ها است. ایران و عراق دو کشور همسایه در منطقه جنوب غرب اسیا هستند که دارای پیوندهای فرهنگی، دینی، جغرافیایی، قومی و اقتصادی دیرینه ای هستند که مهم ترین مولفه این پیوند مذهب تشیع است. بعد از سقوط صدام و رهایی از محدودیت های دوران حاکمیت بحث شیعیان کم کم در حال بازیابی نفوذ و جایگاه واقعی خود در عراق هستند که این مساله می تواند تاثیرات منطقه ای مهمی برای نفوذ فرهنگی ایران داشته باشد. هدف این مقاله بررسی روند مشارکت شیعیان عراق در ساختار قدرت سیاسی این کشور از 2003 تا 2008 و تاثیر آن بر نفوذ منطقه ای ایران است. سوال اصلی مقاله این است مشارکت شیعیان در ساختار قدرت سیاسی عراق چگونه نفوذ منطقه ای ایران را مستحکم تر نموده است؟ فرضیه پژوهشگران مقاله این است که ارتباطات و اشتراکات فرهنگی و دینی و فومی میان ایران و عراق پتانسیل بی نظیری را برای نفوذ عمدتا فرهنگی ایران در منطقه فراهم کرده است. روش این مقاله توصیفی تحلیلی است. نتایج مقاله نشان می دهد که صرف فراهم شدن بسترهای همگرایی شیعیان عراق و ایران بعد از 2003 میلادی و سقوط رژیم بعث جریانات فروملی و فراملی گسترده ای را بین عراق و ایران به وجود آورد که مشارکت شیعیان در ساختار قدرت سیاسی عراق نیز این همگرایی را مستحکم و آرمان های انقلاب اسلامی ایران را در عراق و منطقه نافذتر خواهد کرد.
واکاوی معناشناختی منشاء قدرت سیاسی در پرتو جهان بینی قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قلمرو دانش سیاسی یکی از سرفصل های مهم بحث قدرت سیاسی است. در این قلمرو مسائل مختلفی نظیر مبانی، منابع، کارکرد و اهدافِ قدرت سیاسی مورد واکاوی قرار می گیرد. پاسخ به این مسئله نیازمند تبیین بنیادی ترین بحث، یعنی منشا قدرت سیاسی است. در این پژوهش به منظور حل این مسئله، این پرسش در کانون بررسی قرار می گیرد که بازخوانی مفاهیم مرتبط با قدرت سیاسی، چگونه می تواند ما را به کشف منشاء قدرت سیاسی از منظر قران رهنمون شود؟ به نظر می رسد خوانش معناشناسانه از مفاهیم مرتبط با قدرت سیاسی نظیر خالقیت، مالکیت، ولایت و هدایت می تواند در ارتباط با جهان بینی توحیدی، منشاء قدرت سیاسی را نمایان سازد. برآیند این واکاوی برخلاف دیدگاه رایج در جهان امروز که منشاء قدرت را توافق و قرارداد اجتماعی می پندارد منشا قدرت سیاسی را امری ناشی از اراده الهی می داند. به منظور تبیین این فرضیه تلاش می شود صورتبندی مفهوم قدرت سیاسی از منظر قرآن تبیین شده و نوع ارتباط بین مهمترین شاخص های دخیل در یک شبکه معنایی منسجم تحلیل شود. این امر نیازمند شناسایی مفاهیم کلیدی مرتبط با قدرت سیاسی و کشف میدان معنایی آن از طریق تحلیل محتوا می باشد. این بررسی نشان می دهد که فی مابین سیاست و دین پیوند نزدیکی برقرار است و مفهوم قدرت در شیوه ی تفکر قرآنی با توجه به جایگاه انسان در جهان و رابطه ی انسان و خدا معنا می یابد. ترسیم این نوع رابطه به منابع، کارکرد و اهداف قدرت معنا می بخشد.
شکل گیری قدرت سیاسی و پیکربندی نظام مشروعیت مُرابِطون در اندلس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مُرابِطون یکی از دولت های مهم اسلامی در قرن پنجم قمری/یازدهم میلادی بود که علاوه بر مغرب، در اندلس نیز حاکمیت یافت. گسست قدرت پس از امویان و استقرار دولت های ملوک الطوایفی در اندلس، وضعیت بی ثباتی ایجاد کرده بود و این امر، فرصتی برای مرابطون به وجود آورد. حضور در اندلس مستلزم تقویت قدرت و ساختار نظام مشروعیت برای بربرهای صنهاجی مغرب بود. آنها با برتری بر قبایل مختلف مغرب و ایجاد مفهوم جهاد، قدرت سیاسی ساختند و با استمداد از اندیشه مالکی و انتخاب لقب امیرالمسلمین و جهاد با مسیحیان، پیکربندی مشروعیت خویش را شکل دادند؛ از این رو پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی و با تأکید منابع، تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد: با توجه به اوضاع اندلس در قرن پنجم قمری، چه عواملی باعث شکل گیری ساختار قدرت و نظام مشروعیت مرابطون شد؟ یافته های پژوهش از آن حکایت دارد که مرابطون در مرحله ابتدایی، از ظرفیت های مغرب برای هژمونی قدرت و ساختار مشروعیت سود جستند و حاکمیت خویش را تثبیت کردند؛ سپس با در پیش گرفتن مفهوم جهاد در برابر مسیحیان و استمداد از فقهای مالکی، خود را به اندلس رساندند و از گسست قدرت سیاسی امرای ملوک الطوایفی بیشترین استفاده را بردند و اندلس را به حوزه تصرف خود درآوردند.
بررسی وجوه مشترک مؤلّفه های اقتدار سیاسی حکومت ها در تاریخ بیهقی و راحه الصدور و آیه السرور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
21 - 43
حوزه های تخصصی:
نویسندگان متون منثور اقناعی در زبان فارسی با تأسی از آراء سیاست گذاران و سیاست نامه نویسان مسلمان به تحکیم بنیان دولت ها پرداخته اند. یکی از مهمترین وظایف این نویسندگان مشروعیت بخشی و القای حقّ حاکمیت رسمی و قانونی به حکومت هاست. روش تحقیق مقاله توصیفی تحلیلی است و نویسندگان در این مقاله در صدد پاسخ به این سؤال هستند که ابعاد مشترک اقتدار سیاسی حکومت ها در دو کتاب تاریخ بیهقی و راحهالصدور کدامند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد لازمه اصلی اقتدار سیاسی، کسب مشروعیت سیاسی و دینی است. در این آثار، حاکمان جامعه می کوشند با کسب مشروعیت سیاسی، مفوّض شدن قدرت از خلیفه به سلطان، تأسیس دستگاه ها و نهادهای کارآمد دولتی، تقویت قدرت نظامی و مالی، القای دارا بودن ویژگی های ماورایی، عدالت ورزی و رسیدگی به امور مسلمانان به تثبیت حاکمیت خود بپردازند. القای مشروعیت دینی حکومت ها نیز با تأکید بر الهی بودن منشأ قدرت پادشاهان، نقش تقدیر در حاکمیت زمامداران، وجوب اطاعت از آنها، دینیاری و سرکوبی دشمنان به انجام می رسد.
چالش گفتمان های سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا در ایران (1396- 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸)
375 - 393
حوزه های تخصصی:
جناحهای سیاسی با هدف کسب قدرت به وجود می آیند و برای تحقق آن، وارد رقابت می شوند و به منظور هژمونی با برجسته سازی و حاشیه رانی چالشها و اختلافات، تنازع قدرت را شدت می بخشند، طوری که برای کسب و تثبیت قدرت، با تحت تاثیر قراردادن افکار عمومی به هدف خود نزدیک می شوند. لذا شناخت نحوه برخورد جناحهای سیاسی با این چالشها حائز اهمیت بود. که سوال"طرح چه عناصری از سوی دو جناح اصولگرایی- محافظه کاری و اصلاح طلبی- اعتدالی از 1396-1392 به چالشهای گفتمانی بین این دو جناح شدت بخشیده است؟" نشان داد که حاشیه رانی و برجسته سازی عناصری از حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی و... توسط دو جناح مطرح، موجب شدت در این چالشها شده است. و تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحقیق مقایسه ای بیانگر آن بود که هر دو جناح با توجه به چالشها و اختلافات گفتمانی در حوزه های سیاسی، اقتصادی و... به تخریب وجهه رقیب پرداخته اند و قادر بودند در غیریت سازی با بسیاری از نابرابری های موجود را در خود طبیعی جلوه دهند.
سیاست متعالی زمینه مند؛ جغرافیای سیاست و قدرت در اندیشه سیاسی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای سیاسی معاصر سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
163 - 188
حوزه های تخصصی:
اندیشه سیاسی امام خمینی یکی از مهمترین اندیشه های سیاسی تاریخ تشیع و جهان اسلام است که در آن جریان های مختلف اندیشه سیاسی جغرافیای اسلامی به یکدیگر پیوند خورده است. هدف مقاله فهم معنای سیاست و قدرت سیاسی در اندیشه امام خمینی است. در این مقاله دو نسبت از الگوی جان مارو اتخاذ شده است که نمایی دستگاه فکری امام خمینی را ترسیم می نمایند. نسبت اول چگونگی ارتباطی است که بین غایت قدرت و مرجع اعمال قدرت برقرار می شود. نسبت دوم ارتباطی است که بین غایت قدرت و تحدید و توزیع قدرت وجود دارد. سوال این پژوهش این است که سیاست و قدرت در اندیشه سیاسی امام خمینی چه مشخصاتی دارد؟ فرضیه این نوشتار این است که امام خمینی توانسته اند با درکنار هم قرار دادن مفاهیم مستخرج از دین اسلام، مذهب و فقه شیعه، بهره گیری از فلسفه اسلامی و در نهایت تطبیق فقهی آن با شرایط امر واقع منظومه سیاسی یگانه ای را ترسیم نمایند که در آن امر متعالی و امر روزمره در پیوند با یکدیگر قرار گرفته است که در این مقاله از آن تحت عنوان سیاست متعالی زمینه مند یاد شده است. روش این مقاله تحلیل – توصیفی است.
دموکراسی یا دیکتاتوری: اثر نوع نظام سیاسی بر نهادهای اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثر نوع نظام سیاسی، دموکراسی یا دیکتاتوری، بر کیفیت نهادهای اقتصادی است که به عنوان متغیر اصلی شکل دهنده فرآیند رشد اقتصادی شناخته می شوند. در دموکراسی های بالغ، قدرت سیاسی بین طیف متنوعی از ذی نفعان توزیع شده است اما در دموکراسی های اولیه، قدرت سیاسی به صورت متمرکز در اختیار فرد منتخب قرار داشته و سایر گروه ها امکان مشارکت در قدرت سیاسی را ندارند. در نظام های دیکتاتوری اولیه نیز قدرت سیاسی به صورت انحصاری در اختیار یک فرد است اما در دیکتاتوری های بالغ، قدرت بین اعضا گروه حاکم به گونه ای تقسیم شده است که فرد حاکم در حذف سایر اعضا ائتلاف حاکم با محدودیت مواجه است. نتایج تجربی نشان می دهد کیفیت نهادهای اقتصادی در نظام های دموکراسی و دیکتاتوری بالغ بهتر از نظام های دموکراسی و دیکتاتوری اولیه است. همچنین، کیفیت نهادهای اقتصادی در نظام های دیکتاتوری و دموکراسی بالغ تفاوت معناداری با یکدیگر ندارد. نظام های دیکتاتوری بالغ علی رغم فقدان انتخابات آزاد حمایت بهتری از حقوق مالکیت نسبت به دموکراسی های اولیه داشته اند. نتایج به دست آمده نسبت به تغییر متغیر وابسته، افزودن متغیرهای کنترل، تغییر نمونه، و استفاده از روش متغیر ابزاری پایدار است.
پدیدارشناسی فساد سیاسی در پرتو قرآن و سنت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فساد سیاسی، یا سوءاستفاده از قدرت برای تأمین منافع فردی، خطری است که همه جوامع را تهدید می کند که اگر ریشه های آن شناخته نشود و با آن به شکل جدی مقابله نشود، بی تردید موجب ویرانی جامعه و فقر مردم خواهد شد؛ زیرا فساد مانعی واقعی در راه رستگاری عمومی می باشد. پرسش اصلی این است که سوء استفاده از قدرت، چه شاخص یا شاخص هایی دارد؟ چگونه می شود با این پدیده به طور ریشه ای مقابله کرد؟ پاسخ آنها که فرضیه این پژوهش است، بر پایه این گفتار از امیرمؤمنان علی(ع) مبتنی است که فقر مردم ناشی از سوء استفاده از قدرت است. ازاین رو، رهنمودهای قرآن و سیره نبوی و علوی، راهکار بنیادی مقابله با این پدیده ویرانگر است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و در پاسخ به این پرسش ها سامان یافته است.
توسعۀ سیاسی و نهادمندی قدرت سیاسی: ارائۀ الگویی نوین برای سنجش توسعۀ سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
163 - 206
حوزه های تخصصی:
اهمیت توسعه سیاسی و نقش و جایگاه آن در دیگر ابعاد توسعه، باعث شده تا موسسات بسیاری در سطح جهانی به رصد وضعیت توسعه سیاسی بپردازند. هر چند لیست شاخص هایی که موسسات جهانی برای سنجش وضعیت توسعه یافتگی سیاسی به کار می برند، تا حدود زیادی مرتبط با مفهوم توسعه سیاسی ست ولی به نظر می رسد که تمام وجوه آن را پوشش نمی دهد. به همین منظور در این پژوهش سعی شده است مدل جدیدی برای سنجش مفهوم توسعه سیاسی ارائه گردد. بر اساس روش تحقیق توصیفی_تحلیلی، الگوهای موجود برای سنجش توسعه سیاسی مورد ارزیابی قرار گرفته و سپس در سه گام مفهوم سازی، سنجش پذیری و رتبه بندی الگوی پیشنهادی ارائه شده است. برای این که الگوی نوین پژوهش از پشتوانه نظری برخوردار بوده و صرفاً ساخته ذهن نباشد، از چارچوب نظری نهادگرایی استفاده شده است. از منظر نهادگرایی، کارکرد نهادهای سیاسی، ساماندهی کنش سیاسی افراد در ارتباط با کسب و اعمال قدرت سیاسی ست، بنابراین، می توان گفت توسعه سیاسی، مستلزم نهادینه (تر) شدن (هر چه بیشتر) قدرت سیاسی ست. به موازات افزایش نهادمندی قدرت سیاسی در پنج حوزه انحصار، کسب، اعمال، انفکاک و ادغام قدرت سیاسی، شاخص های مختلف توسعه سیاسی هم چون: ثبات نظم سیاسی، مشارکت سیاسی، رقابت سیاسی، حاکمیت قانون، توانایی یا ظرفیت نظام سیاسی و حقوق شهروندی ارتقاء خواهد یافت. علاوه بر این، الگوی پیشنهادی پژوهش، برای تبیین وضعیت توسعه یافتگی سیاسی جوامع مختلف و شناسایی چالش های آن نیز قابل کاربرد است.
تحول سیاست نامه نویسی در ایران اسلامی با تاکید بر اندیشه های خواجه نظام الملک، کاشفی و سبزواری
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
107 - 130
حوزه های تخصصی:
مباحث مربوط به اندیشه سیاسی در ایران، با تمرکز بر دوره اسلامی، محقق را مستقیماً به مجموعه ای از آثار ارجاع می دهد که ذیل عنوان سیاست نامه در دوره های مختلف تاریخ به نگارش درآمده اند. سیاست نامه نویسی در این دوران حاصل انباشت یک دوگانگی فکری فرهنگی است که از سویی بازتابی از اندیشه سیاسی در دوران ایران باستان است و از دیگر سو با رگه هایی از اندیشه سیاسی اسلامی آمیخته است. معتبرترین اثر در این چهارچوب سیاست نامه خواجه نظام الملک طوسی در دوران سلجوقی است. پس از آن، آثار دیگری نیز که به نگارش درآمده و تحت این عنوان مورد خطاب قرارگرفته اند، به لحاظ روش و محتوا، با تغییراتی تقریباً از همان روند پیشین پیروی کرده اند. با این حال، ادعایی گزافه نیست اگر هدف از نگارش این آثار را در اصل بر حفظ قدرت حاکم دانست. حفظ قدرت حاکم، با تلاش برای مشروعیت بخشی به آن در یک درهم کنشی دانش قدرت قابل فهم است؛ لذا با توجه به موضوع آن، تلاش شده است تا با توجه به روش نظری چهارگانه اسپریگنز به این پرسش پاسخ داده شود که روابط قدرت و مصلحت صاحبان اقتدار سیاسی و به طورکلی قدرت سیاسی اجتماعی حاکم چه تأثیری بر انگاره سیاست نامه نویسی خواجه نظام الملک، واعظ کاشفی و محقق سبزواری داشته است؟ نتایج نوشتار حاضر نیز نشان می دهد که سیاست نامه نویسی در ایران دوره اسلامی اساساً متأثر از ساختار اجتماعی سیاسی قدرت، در وجه ایجابی یا سلبی و بازتاب مصالح اقتدار سیاسی بوده است.
حکومت اسلامی به مثابه امانت الهی
حوزه های تخصصی:
حکومت مترادف نظام سیاسی است که به شیوه و طرز عملکرد قدرت سیاسی و اِعمال حاکمیت می پردازد و ازآنجاکه قدرت سیاسی هم به نحوه تنظیم روابط افراد با حکومت مربوط می شود، لذا طراحی الگوی مشروع و حقانی برای اِعمال قدرت سیاسی یکی از مهم ترین دغدغه های عرصه نظام سازی و اعمال حکمرانی در مرحله نظر و عمل است. بر اساس این مسئله، سؤال اصلی نوشتار آن است که ماهیت حکومت اسلامی از منظر فقهی تحت چه الگویی قرار می گیرد و چه آثاری بر آن بار می شود؟ این مقاله با روش توصیفی و تحلیل محتوا تلاش می کند تا به این پرسش پاسخ دهد. تحلیل محتوای ادله، گویای آن است که حکومت اسلامی از سنخ امانت الهی است و شرط تقوا، عدالت، امانت داری در حاکمان و نظارت بر عملکرد آنان و پاسخ گویی و مسئولیت آن ها و وجوب حفظ نظام و صیانت از آرای مردم در استقرار و استمرار حکومت اسلامی از مهم ترین آثار و اوصاف آن است.
زمینه های تکوین نظریه استحکام ساخت درونی قدرت در اندیشه آیت الله خامنه ای(مدظله العالی)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی، با ایجاد گسست بنیادین میان پیوند استبداد و استعمار، استقلال، آزادی، تکیه بر شعار نه شرقی و نه غربی، اطمینان به خود، باور به ظرفیت ها و نیروهای داخلی و نفی وابستگی به بیگانگان را به عنوان راهبرد اساسی کشور در دوران پساانقلابی مطرح کرد؛ آیت الله خامنه ای نیز از این راهبرد تحت عنوان نظریه «استحکام ساخت درونی قدرت» نام می برند. در این نظریه، ساخت درونی قدرت به معنای ساخت و بنای توانمندی بر مبنای ظرفیت ها و قابلیت های داخلی در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، علمی و فناوری بدون «وابستگی» به قدرت بیرونی است. بر اساس این رویکرد، استحکام ساخت درونی قدرت، توان برخورد جوامع با چالش های آسیب پذیر است که منبع آن، اقتدار درونی و تحکیم ساخت داخلی قدرت در عرصه های مختلف است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که زمینه های تاریخی و فکری تکوین نظریه ساخت درونی قدرت چیست و چه نسبتی میان این نظریه و قدرت سیاسی وجود دارد؟ به نظر می رسد عواملی نظیر شرایط تاریخی ایران که پیشینه هجوم بیگانگان و وابستگی به آنان را تجربه کرده بود، درک ماهیت روابط بین الملل بر مبنای نظام سلطه، برجسته کردن نصوص قرآنی ناظر به مفهوم استقلال و اقتدار درونی، زمینه های لازم را برای طرح نظریه ساخت درونی قدرت فراهم می سازد. علاوه بر این، آیت الله خامنه ای بر درهم تنیدگی نظریه استحکام ساخت درونی قدرت و قدرت سیاسی تأکید دارند؛ به طوری که بدون در نظر گرفتن ایده ساخت درونی قدرت، پایه های قدرت سیاسی لرزان می شود و از سوی دیگر، بدون قدرت سیاسی برآمده از گفتمان انقلاب اسلامی، این نظریه نیز امکان تحقق و عینیت بخشی پیدا نمی کند.
تبارشناسی نظارت بر قدرت سیاسی در اندیشه علمای عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
اهمیت مقوله نظارت بر قدرت سیاسی در دنیای معاصر باعث شده است که نقد و نظارت پذیری قدرت سیاسی مستقر به عنوان یک ضرورت و ارزش برای نظام های سیاسی تلقی گردد و فقدان آن به نوعی به امکان وقوع انواع بحران ها را محتمل سازد. سؤال اینست که در تفکر سیاسی شیعه نقد و نظارت بر قدرت سیاسی چه جایگاهی داشته و این اندیشه چه سیر و تطوری را طی کرده است. در این مقاله تلاش می کنیم سیر تحول نظارت بر قدرت سیاسی را در اندیشه علمای عصر قاجار از منظری تبارشناسانه توضیح دهیم و نشان دهیم چگونه نظم سلطانی حاکم بر عصر اول قاجار ادبیات و دانش نقد و نظارت خود را آفرید و در ادامه با تحریم تنباکو از طرف میرزای شیرازی مقدمات گسست از این نظم و تمهید نظری نقد و نفی استبداد فراهم شود و در نهایت ظرفیت اجتهاد شیعی در نقد و نظارت بر قدرت در اندیشه علامه نائینی آشکار شود. اندیشه ای که آن را باید تبار نظم جمهوری عصر حاضر و کاربست های نظارت بر قدرت سیاسی دانست.
همگرایی و هم پوشانی توسعه پایدار و امنیت سیاسی و اجتماعی
عناصر مهم امنیت و مدیریت آن مرکب از حوزه های جغرافیا و قدرت و سیاست می باشد. به عبارتی، متغیرها و عوامل جغرافیایی با متغیرها و عوامل قدرت و تدابیر بازیگران سیاسی در چارچوب اجزا سیستم با یکدیگر مشارکت و تعامل داشته، خروجی آن بقا و تامین بهینه نیازهای مالی و معنوی یا جسمی و روحی انسان از جمله خود امنیت است. بر این اساس، امنیت از مفهوم ژئوپلتیکی برخوردار می گردد. مفهوم امنیت در مقیاس ملی دچار تحول شده است. در گذشته امنیت از منظر تهدید نظامی معنی دار بود که سر چشمه آن نیز خارج از مرزها دیده می شد و برای مقابله با آن ساز کار نظامی پیشنهاد می گردید. ولی امروزه امنیت ملی علاوه بر بعد نظامی، دارای ابعاد دیگری از جمله اقتصادی و زیست محیطی می باشد و سرچشمه و منبع تولید نیز خارج از مرزها و داخل مرزها دیده می شود و راه کار مقابله با آن نیز به صورت ترکیبی پیشنهاد می گردد. از سویی برخی امنیت را مفهومی ادراکی و ذهنی از سوی سیاست مداران کشور می دانند که بر اساس عوامل تهدید و میزان اهمیت آنها و همچنین سطح ارزش منافع تهدید شده و نیز میزان توانایی ملی برای واکنش مناسب در برابر تهدید مزبور شکل می گیرد. امنیت ملی متاثر از عوامل مختلفی است که خاستگاه آنها سه حوزه جغرافیا، سیاست و قدرت می باشد. عوامل تولید کننده یا برعکس تهدید کننده امنیت عمدتا عبارت است از: روحیه نیروهای ارتش، سطح علمی و نبوغ دانشمندان و ویژگی های رهبران سیاسی، مشخصات و موقعیت ژئوپلتیکی و جغرافیایی کشورهای قدرت اقتصادی، استقلال یا وابستگی کشور به خارج از مرزها، وضع جمعیتی کشور و کشورهای همسایه، میزان ثبات سیاسی و اجتماعی، تکنولوژی و وضع نیروهای نظامی رقبا و دشمنان کشور و وضعیت دیپلماسی، سیاست جهانی در خصوص مدیریت و خلع سلاح، سازه های امنیت جمعی، وضعیت توازن قوی و استراتژی ملی.