مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
قدرت سیاسی
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر با نگاهی مساله محور به آثار استاد مطهری در زمینه دانش سیاسی به رشته تحریر در آمده و بدین پرسش می پردازد که منابع موجود از این نویسنده تا چه حد و در چه زمینه ها و گرایش هایی در تامین متون و سرفصل های علوم سیاسی می توانند مفید باشند. برای استخراج داده ها با روش تحلیل محتوا از عناوین و فهرست مطالب آثار و فیش برداری از آنها مجموعه داده های اصلی در دو مقوله سامان یافته اند: دیدگاه مطهری در باره حکومت و دولت و دیدگاه مطهری در باره قدرت سیاسی. از جمله یافته های تحقیق عبارتند از اینکه مطهری نه داعیه استخراج دانشی از سیاست را داشت که از مضامین غیر ارزشی بحث می کنند (مانند اقتصاد سیاسی، جامعه شناسی سیاسی و....) و نه داعیه این داشت که در زمینه همه مسایل ارزشی این دانش نیز اظهار نظر نماید. در عین حال بیشتر یافته ها حکایت از آن دارند که اکثر مطالب مطهری در زمینه سیاست به مباحث مربوط به نظام سیاسی و مسایل ارزشی مربوط بوده بدون اینکه از سایر مسایل کاملا فارغ باشد. نیز ارتباط استاد با جریان روشنفکری سبب شد تا ایشان به برداشت معتدلی در رهیافت های سیاسی مرتبط با دین منتج گردید.
اهداف و کارکرد قدرت سیاسی مطلوب از منظر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی این نوشتار این است که اهداف و کارکردهای قدرت سیاسی مطلوب از منظر قرآن کریم چیست. در پاسخ به این سؤال، بر این امر تأکید شده است که قدرت، اعم از مطلوب یا نامطلوب، کارکردهایی چون ایجاد نظم و امنیت، حل و فصل اختلافات، ساماندهی امور جامعه و بازدارندگی دارد. قدرت مطلوب کارکردهای خاصی دارد که به واسطه آنها از قدرت فاسد تمییز می یابد و جدا میشود. این کارکردهای مطلوب را می توان در اموری چون آماده سازی بسترهای رشد جامعه و اصلاح امور آن ردیابی کرد. اهداف قدرت مطلوب شامل مواردی چون اقامه حدود الاهی، برپایی عدالت و هدایت انسان به جایگاه شایسته میشود. قدرت مطلوب در جهت سعادت و کمال انسانی حرکت میکند و فرایندی متفاوت از قدرت نامطلوب دارد.
حاکمیّت مردم در مفهوم مدرن؛ «فراساختاری بودن حق حاکمیّت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضمین حقوق بنیادین در جامعه مستلزم وجود مبانی، اصول و ساختارهای دموکراتیک است. از یک سو پذیرش آراءِ مردم در حوزه های متعدد از حقوق بنیادینی است که می تواند از حق حاکمیّت مردم محافظت نماید و نظام نمایندگی را به یک سیستم واقعی و کارآمد تبدیل کند. از سوی دیگر این حق نباید و نمی تواند در چهارچوب ساختار رسمی یا نظام حقوقی محدود شود. حاکمیّت در مفهوم مدرن مستلزم این است که؛ اولاً ظرفیّت انعکاس اراده مردم از مجاری متعدد وجود داشته باشد و ثانیاً در صورت تعارض میان اراده مردم با ساختارهای رسمی یا نظام حقوقی، ضرورت دارد رفع تعارض به نفع اراده مردم صورت گیرد. در یک نظام دموکراتیک، سندی به نام قانون اساسی نمی تواند با اراده مردم در تعیین خِیر مشترک و سرنوشت فردی آنان مغایرت داشته باشد. در یک رویکرد مدرن به حاکمیّت، هر شکلی از قدرت سیاسی می بایست خود را با اراده سیاسی مردم تطبیق دهد تا از مشروعیّت برخوردار گردد.
مداخلات طبقه قدرت و تاثیر آن برساختار شهر اصفهان در دوره شاه عباس صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل تاریخیِ شهرها مبین تاثیر قدرت طبقه حاکمه بر ساختار آنها است. اصفهان، پایتخت صفویه نیزاز این قاعده مستثنی نیست. از این رو مقاله حاضردر پی پاسخ به این پرسش است که چگونه تصمیمات و مداخلاتسیاسیِشاه عباس صفویساختار شهر (Urban Morphology)اصفهان را تحت تاثیر قرار داده است؟.پژوهش حاضر تحقیقی تاریخی است، به روش توصیفی-تحلیلی که با استفاده از منابع مکتوب دسته اول و دوم صورت گرفته است.بر این اساس سعی شده،شیوه های مداخلهحاکمیت قدرت سیاسی بر ساختار شهر اصفهان،از این منظر تحلیل و مشخصشوند. به نظر می رسد می توان این گونه از مداخلات را در پنج گروه اصلی طبقه بندی نمود: مداخلات تولیدکننده، مداخلات مهار کننده طرح، مداخله از طریق نظارت و سرپرستی مستقیم، از طریق توسعه فضاهای جمعی و از طریق احداث ابنیهعام المنفعه.
تحولات مفهومی و مصداقی اصطلاح "سلطان"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلطان از جمله مفاهیمی است که از قرن چهارم هجری در ادبیات سیاسی جهان اسلام رواج بسیار یافته و بیشتر شخص حاکم و گاه سلطنت را متبادر می سازد.با این همه، اصطلاح سلطان تا قرن چهارم، تحولات مفهومی و مصداقی بسیاری پیدا کرده و پس از سقوط خلافت و ضعف دولت های مستقل و نیمه مستقل اسلامی در شرق،دلالت های علمی و عرفانی نیز یافته است.در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، فرایند تحولات مفهومی و مصداقی سلطان در مفاهیمی چون دلالت های قرآنی، حدیثی، سیاسی، علمی و حتی عرفانی بررسی می گردد. بررسی نمونه های گوناگون تاریخی در پژوهش حاضر نشان می دهد، بنیادی ترین دلالت سلطان، سیاسی است که در دیگر دلالت های این اصطلاح به نوعی تکرار شده است.
سعدی و سنّت های فکری سازنده ی عرف سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر فارسی یکی از حوزه های مهم زبانی در تاریخ اندیشه ایرانی است که گفتار و آموزه های سیاسی در آن بازتاب یافته اند. یکی از چهره های پراهمیت در تاریخ ادب فارسی که در به نظم آوردن آموزه های سیاسی کوشیده، سعدی است. یکی از مهم ترین مباحث برای فهم گفتار سیاسی سعدی را می توان فهم سنّت های فکری در دوران وی دانست؛ چراکه سعدی را بر آن می داشته است که برای جریان ها و مسائل سیاسی آن زمانه در قالب قبول، رد یا تردید، تأثیر و تأثر و درگیر بودن، بدان ها پاسخ بدهد. پژوهش حاضر بر اساس این دغدغه با روشِ خوانشِ قصد گرای ِاسکینر برای کشفِ نیّت سعدی؛ محیط فکری و جهان ذهنی آن دوران را که در این پژوهش با سنّت فکری از آن یادشده است، مورد تدبر قرار می دهد. دلیل این است که دانسته شود در محل بحث های فکری و سیاسی که درون سنّت های فکری وجود داشته است چه گونه اندیشیدن رخ نموده و پرسش و پاسخ، ارائه و تجویز، استدلال و استنباط جلوه گری می کرده است؛ بنابراین پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که سنّت های فکری سازنده ی عرف سیاسی دوران سعدی را چه گونه می توان تفسیر نمود؟ در این راستا فرضیه ای که برای این پژوهش طرح شده آن است که با توجه به سنّت های فکری گذشته ایران و زمینه تاریخی قرن هفتم؛ اندرزنامه نویسی، یاسای مغول، نظریه خلافت اهل سنّت، سنّت فکری تصوّف، نظریه امامت شیعه و تاریخ نگاری به عنوان مهم ترین سنّت های فکری عصر سعدی، عرف سیاسی زمانه ی وی را ساخته اند.
زبان عرفان و قدرت در عصر ایلخانان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن تابستان ۱۳۹۷ «ویژه نامه فلسفه عرفان»
237 - 261
حوزه های تخصصی:
اساس مقالله پیش رو درباره این سؤال است که ویژگی های زبان عرفان در قرن هفتم و هشتم شمسی یعنی در زمان حکومت ایلخانان چیست؟ لذا با تأسی به تیوری های زبان شناختی ویتگنشتاین و تیوری قدرت/ دانش فوکو می کوشد ویژگی های زبان عرفان در این عصر را توضیح دهد. از نگاه مقالله پیش رو زبان عرفان از تجربیات درونی انسان ناشی می شود و مربوط به حواس ظاهر نیست؛ ولی آثار عرفا به زبان متداول بشری بیان شده است. کوشش مقالله حاضر این است که با بررسی مهم ترین شاخصه های اصلی زبان عرفان چون عقل گریزی، عادت ستیزی و تعدی به تابوها و رازآمیزبودگی، رابطه هر یک از این ویژگی های زبانی را با قدرت های سیاسی مستقر توضیح دهد.
کالبدشکافی قدرت سیاسی در پرتو بررسی معنای «امر سیاسی»؛ ارائه چارچوبی جدید برای شناخت «امر سیاسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«امر سیاسی» یکی از مفاهیم اصلی در سیاست نظری و عملی است؛از مفاهیم مغلق و پیچیده ای که فهم نظری و تطبیق مصداقی آن دارای ظرافت های علمی خاصی است و اگر بدون در نظر داشتن روش و چارچوب مفهومی، دنبال شود که تابحال به این نحو بوده، هر موضوعی می تواند در حوزه و قلمرو «امر سیاسی» تعبیر یا نشود. در منابع جدی و مهم در زمینه ماهیت قدرت سیاسی، عموما«امر سیاسی» با توجه به «ساخت قدرت» و نگاه و رویکرد ناشی و حاصل از آن، تعریف و استخراج شده است.شایان ذکر است که ساختار قدرت می تواند محدوده امر سیاسی را تا حدودی تعریف کند اما باید گفت یک اشکال جدی در این میان وجود دارد و آن اینکه تعریف حاصل از توجه صرف به ساختار قدرت، جامع نیست.مثلا اینکه، مقوله هایی چون «جامعه» یا «مردم» و«افراد در عرصه عمومی» در آن کمتر مورد توجه هستند.یا اینکه اجزاء قدرت در لایه های پنهان داخل ساختار قدرت، مورد توجه قرار نمی گیرند.با توجه به این مسئله به نظر می آید می توان با ارائه چارچوبی معطوف به مفاهیمی چون سیاست، قدرت سیاسی، حاکمیت و انواع و منابع قدرت و اعمال آن در قالب سه حوزه جامعه، حکومت و قدرت ، دیدگاهی جامع تر برای شناخت «امر سیاسی«، طراحی و تنظیم کرد.
سبک مدیریت سلمان فارسی در ابعاد سیاسی، نظامی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلمان فارسی، صحابی بزرگ رسول خدا صلی الله علیه و آله، دارای سبکی در مدیریت بود که می توان آن را «سبک مدیریت ارزشی اسلامی» نامید. نگاه او به قدرت و مسئولیت، نگاهی متعالی و ارزشی بود و این مقوله را به عنوان زمینه ای برای حاکمیت ارزش های الهی و خدمت به خلق می دانست. سبک مدیریت او در عرصه های سیاسی، نظامی و فرهنگی برگرفته از آموزه های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام بود. این نوشتار به روش تحلیلی توصیفی با هدف زمینه سازی برای دستیابی به الگویی مناسب در سبک مدیریت اسلامی، در تلاش است تا نوع مدیریت این صحابی بزرگ رسول خدا صلی الله علیه و آله را شناسایی کند.
لایه های قدرت سیاسی نامطلوب در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم مهم ترین و اصیل ترین منبع اسلامی است. بی شک در این منبع کامل، در زمینه قدرت سیاسی سخن رانده شده است. قدرت سیاسی به «مطلوب» و «نامطلوب» تقسیم می شود. یکی از مقولاتی که در تحلیل قدرت سیاسی نامطلوب اهمیت دارد، شناسایی لایه های آن است. سؤال اصلی اینکه: لایه های قدرت سیاسی نامطلوب از منظر قرآن چیست؟ فرضیه تحقیق آن است که «زر»، «زور» و «تزویر» بیانگر لایه های سه گانه قدرت سیاسی نامطلوب در قرآن ، یعنی آشکار، نیمه پنهان و پنهان هستند. روش تجزیه و تحلیل داده ها، تفسیر موضوعی قرآن با بهره گیری از روش استنطاقی است. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و از ابزار فیش برداری استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که «زر»، «زور» و «تزویر»، منابع سه گانه شکل گیری لایه های سه گانه قدرت سیاسی نامطلوب از منظر قرآن هستند. در لایه اول، قدرت سیاسی عریان و آشکار است و با استفاده از زور و ترساندن دیگران اعمال می شود. در لایه دوم، قدرت سیاسی با استفاده از منابعی همچون ثروت و با تحریف ارزش ها اعمال می شود و در لایه سوم، قدرت سیاسی با خدعه و مخفی کردن نیت عامل قدرت صورت می گیرد
علل مهار گریختگی قدرت سیاسی و سازوکارهای کنترل آن از دیدگاه امام عل(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۵
143 - 160
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی علل بروز مهار گریختگی و ارائه ی سازوکارهای لازم جهت برون رفت از آن از منظر امام علی ( ع) است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و نتایج نشان داد، با استناد به آثار برجای مانده از امام علی ( ع) ، علل مهار گریختگی قدرت سیاسی را می توان در خود بزرگ بینی و فراموشی قدرت و عظمت خداوند، تصور بقای قدرت و غفلت از زوال آن، احاطه شدن حاکم توسط مشاوران چاپلوس وغیره دانست. سازوکارهای کنترل قدرت سیاسی از نظر ایشان به دو بخش داخلی و خارجی قابل دسته بندی است. تقوی و پرهیزکاری، خداباوری و ایمان به روز قیامت ازجمله ی عوامل داخلی؛ و وجود فضای آزاد سخن گفتن با حاکم و نقد او، وجود فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، ارائه ی برنامه و اهداف ماموریت به کارگزاران، قرار دادن عیون و ناظران بر رفتار آن ها، تذکر و یادآوری نقاط ضعف به آنان و برخورد جدی با کارگزاران متخلف، از موارد سازوکار بیرونی کنترل قدرت سیاسی در آرای سیاسی امام علی ( ع) است.
الگوی مذاکره در سیره نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
217 - 242
حوزه های تخصصی:
مذاکره در دنیای نوین در زمره کلیدی ترین ابزارهای تحقق اهداف و منافع واحدهای سیاسی به ویژه دولت ها و از بخش های مهم تدبیر سیاسی است و تحقق حداکثری غایات ملی در گروی کاربست مطلوب اصول و فنون مذاکره بر محور مؤلفه های قدرت بازیگران دخیل تلقی می شود. ازاین رو، دین مبین اسلام که به مقوله اساسی سیاست اهتمام ویژه ای دارد، شاکله خود را به نحوی تنسیق کرده است که پاسخگوی نیازهای مختلف سیاسی جامعه اسلامی از جمله عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی باشد. این مقاله با رویکرد تحلیلی و تمرکز بر اسناد تاریخی، و باهدف تبیین اصول حاکم بر سپهر مذاکرات پیامبر اکرم (ص) با این پرسش آغاز می شود که: مقتضای اسلامی بودن مذاکرات در گفتمان اسلام شیعی با تمرکز بر سیره نبوی (ص) چیست؟ در پاسخ به این پرسش، در دایره نظریات و تعاریف گسترده در حوزه مذاکرات، بر اساس جهان بینی توحیدی و بازخوانی کارویژه های دیپلماسی اسلامی مستند به سیره حکومتی نبی مکرم اسلام (ص)، الگوی مطلوب مذاکره از منظر حضرت و در قالب مدلی بر محور یازده اصل، استخراج و تدوین شده است. یافته های پژوهش نشان داد که این اصول در سه مرحله وضع اصول پایه ای، غایت گذاری جامع دیپلماتیک و مستحکم سازی دیپلماتیک در بستر محیط تعامل جای می گیرند و قابل تحلیل می باشند.
مشروعیت سیاسی در احادیث کافی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ادبیات کثیر در رابطه با مشروعیت سیاسی، در این پژوهش تلاش گردیده با روش نو و جدید داده بنیاد (زمینه ای) طراحی الگوی مشروعیت سیاسی از منظر روایات معصوم7 با توجه به اسناد روایات کتاب کافی نشان داده شود. بدین منظور، با مراجعه مستقیم به احادیث مربوطه به عنوان اسناد و داده های پژوهش و برچسب زدن مفهومی بر اساس دلالت مطابقی و تضمنی در سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) منجر به طراحی الگوی مشروعیت سیاسی از منظر روایات گردیده است که بر اساس آن مشروعیت سیاسی به عنوان محور و هسته این الگو قرار گرفت و حول آن شرایط و ابعاد (علّی، مداخله گر، زمینه ای و کنش رفتاری) معنا و مفهوم پیدا کرد و با رسیدن به نتایج و پیامدهایی در رابطه با مشروعیت سیاسی، مشخص گردید که ثبات و بی ثباتی نظام سیاسی در ارتباط با مشروعیت سیاسی معنا و مفهوم پیدا می کند.
مواجهه با قدرت سیاسی در اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو، نگاهی دارد به مهار قدرت سیاسی از دریچه اخلاق اسلامی که با بررسی برخی متون اخلاقی، دو رویکرد نقد مستقیم و غیرمستقیم را ازهم متمایز می کند. در این متون؛ نقد مستقیم قدرت از یک سو برای اصلاح وضعیت جامعه ضروری دانسته می شود اما از دیگرسو با توجه به خطرات عظیمش، به پرهیز از آن توصیه می گردد. منظور از نقد غیر مستقیم قدرت نیز، مباحثی در علم اخلاق است که در بادی نظر ممکن است ابعاد سیاسی آن آشکار نباشد، اما اندکی توجه، رویکرد انتقادی آن را هویدا می کند. تعریف سیاست و عدالت، تبیین صفات و ویژگی های لازم برای حاکمان و همچنین نقد تملق گویی از جمله این مباحث است. نقد اخلاقی قدرت اگرچه زبان تندی ندارد و به اقتضای فضای علم اخلاق، توأم با بیان نرم و گاه غیرمستقیم است، درعین حال زاویه انتقادی آن با توجه به وضعیت سیاسی جامعه و نوع مباحث طرح شده کاملاً برجسته است.
تأثیر قدرت سیاسی بر سیر تحول سیاست نامه نویسی ایرانی: از قرن پنجم تا فروپاشی صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
163 - 184
حوزه های تخصصی:
سیاست نامه نویسی، مهم ترین هنر نگارش و اندیشه ورزی سیاسی در سراسر تاریخ تمدن ایرانی بوده است. این هنر، زمینه را برای نگارش متونی مهم در دوره های مختلف حکمرانی حاکمان مختلف فراهم نموده که هدف آن ها ایجاد و استقرار و دوام حکومت در چارچوب مبانی معرفتی خاص نویسنده سیاست نامه در بستر تاریخی خاص خود و نیز مبتنی بر چگونگی ادراک سیاست نامه نویس از اوضاع زمانه اش بوده است. اما، مهم ترین بحث در خصوص نگارش سیاست نامه ها، تاثیرپذیری این آثار و متون از قدرت سیاسی است. این تاثیرپذیری به انحا و اشکال مختلف، نقش و کارکرد خود را بر روندهای تحول در سیاست نامه نویسی ایرانی در دوران اسلامی برجای گذاشته است. با توجه به این وضعیت، در مقاله حاضر تلاش شده است تا به این سوال پاسخ داده شود که قدرت سیاسی چه تأثیر بر سیر تحول سیاست نامه نویسی ایرانی از قرن پنجم به این سو، تا پایان حکمرانی امپراتوری صفویه داشته است؟ یافته های حاصل از نوشتار حاضر نیز نشان می دهد که قدرت سیاسی نه تنها بسترساز نگارش سیاست نامه نویسی شده، که خارج از دایره ی قدرت سیاسی دوران مورد مطالعه، اصولاً نمی توان سراغی از سیاست نامه نویسی گرفت. لذا، سیاست نامه نویسی در چارچوب دایره قدرت سیاسی حاکم در این دوران قرار دارد.
نظارت بر کارگزاران حکومت از دیدگاه علی علیه السلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که قدرت سیاسی در بینش اسلامی صرفاً امانتی است در دست کارگزاران حکومت برای خدمت به بندگان خدا و احقاق حق و دفع باطل، و نه طعمه ای برای حاکمان به منظور گردن کشی یا زراندوزی, نظارت بر رفتار کارگزاران و حاکمان به منظور تضمین اِعمال حاکمیت در مسیر صحیح، ضروری است. هدف اصلی ما در این تحقیق، بیان فلسفه، اهداف و شیوه های نظارت برکارگزاران حکومت با ادبیات حقوقی و به شیوه توصیفی تحلیلی و با تأکید بر نگاه امام علی علیه السلام است.
بررسی امکان های بازتابندگی هنری به منظوربازنمایی اخلاقی دیگری فرودست مطالعه موردی«کلوزآپ- نمای نزدیک»(عباس کیارستمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هشتم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۸
199 - 223
حوزه های تخصصی:
بازتابندگی در معنای عام آن، واجد سبقه و مقبولیت تردیدناپذیری در فلسفه، علم و هنر است. این ترماز یکسو به عنوان مفهومی روش شناختی در این حوزه ها مورد استفاده قرار می گیرد و از سوی دیگر مفهومی ست که امکان های تحلیلی مهمی را در سنجش امور ملازم با این حوزه ها فراهم می آورد. علاوه بر این، بازتابندگی بنا بر چارچوب های تفسیری مختلف، دلالت های متفاوتی به خود می گیرد؛ دلالت هایی که می توانند معرفت شناختی، روش شناختی، زیبایی شناختی، اخلاقی یا سیاسی باشند. بر همین اساس و با توجه به محور مسئله زای مقاله ی حاضر، بازتابندگی بیش از هرچیز در نسبت با مقولات فرودست بودگی و مزیت بازنمایی/روایت مدنظر خواهد بود و دقیقا از چنین منظری ست که می توان به نحو معناداری از امکان های خلاقانه ی "کلوزآپ- نمای نزدیک" در بهره گیری از بازتابندگی هنری و نیل به مواجهه ای اخلاقی با دیگری فرودست سخن گفت. همانطور که خواهیم دید این روایت می کوشد تا از یکسو فضایی را برای شخصیت مرکزی فراهم آورد تا وی بتواند بازنمایی و روایتی را از خویش برسازد و از سوی دیگر تلاش می کند تا این امر را از رهگذر برقراری نسبتی بازتابنده با محدودیت های روایت های متعارف به انجام رساند. در این مجالبه منظور بسط و توضیح این امکان ها، ابتدا بر نسبت مسئله زای میان فرودستان و بازنمایی تمرکز کرده و سپس می کوشیم تا پس از اشاره به بازتابندگی در معنای عام آن، به بررسی موردی روایت کلوزآپ- نمای نزدیکپرداخته و دلالت های اخلاقی بازتابندگی در این روایت سینمایی را مورد مداقه قرار دهیم.
بحران کرونا به مثابه مجالی برای بازاندیشی در وضعیت سیاسی اکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
225 - 261
حوزه های تخصصی:
بیماری های فراگیری همچون کرونا جزو مصائبی است که در کنار وجه طبیعی آن، دارای بعدی انسانی و اجتماعی نیز هست که همه ی ساحت های زندگی بشری را متأثر نموده است. یکی از مهم ترین اقدامات جوامع به ویژه دولت ها در رویارویی با این بیماری، توسل جستن به ایجاد محدودیت ها و اعمال کنترل های مختلف در زندگی اجتماعی بوده است. مجموعه این تدابیر با عنوان قرنطینه و یا فاصله گذاری برای جلوگیری از شیوع و گسترش بیماری، ذیل منطق شرایط استثنایی و یا اضطراری توجیه شده و الزاماتی را بر زندگی همه افراد و گروه های اجتماعی تحمیل کرده است. چنین شرایط خاص و وضع آنها ارتباط مستقیمی با اراده دولت ها برای اعمال قدرت قانونی بر اساس مصالح اجتماعی دارد. ایران نیز که تقریباً همچون همه ی کشورهای دنیا با بیماری کرونا دست به گریبان است، موارد مشابهی مثل وبا و طاعون را نیز در گذشته بارها تجربه نموده است. بر این اساس سوال و دغدغه ی نوشتار حاضر آن است که فهم بحران ناشی از بیماری های فراگیر و تدابیر دولت ها در خصوص آن در سپهر تاریخی ایران، چه کمکی در شناخت سیاست اکنون ایران می تواند داشته باشد. در این مورد با بهره گیری از رویکرد «جورجو آگامبن» به تأسی از «کارل اشمیت» و «والتر بنیامین»، ضمن تأکید بر وضعیت استثنایی در شرایط خاص جوامع برآنیم که جامعه ایران از سویی همچون جوامع دیگر در مواردی متأثر از اقتضائات ناشی از برقراری شرایط استثنایی از جمله تعلیق قانون بوده و از سوی دیگر به سبب عدم نفوذ قانون و یا ابهام در آن دچار مشکل مضاعفی بوده است.
ساخت فقه اجتهادی شیعه و مساله ی قدرت با تاکید بر مکتب فقهی بغداد و حلّه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹۰
79 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر، فهمِ ساختار تفکر سیاسیِ جریان فقه اجتهادی شیعی است. بدین منظور با روش «درون فهمی» و با مطالعه ی آثار فقهی مکتب اجتهادی بغداد و حلّه، کوشیده ایم به درکِ فضای زیست و فهمِ منطقِ جهان آنان نزدیک شویم. مطالعه ی این آثار، رابطه ی تفکر اجتهادی با مفهوم «امامت» را آشکار می کند. فقه اجتهادی با هدفِ جمع بینِ آرمان شیعه (که با ظهورِ امام غایب محقق می شود) و واقعیتِ زندگی در دوره ی غیبت، از اصول «اجتهاد» در استنباطِ حکم شرعی بهره بُرده و میانِ شرع و عقل پیوند برقرار کرده است. مهم ترین پیامد این تفکر، بازسازی و امتداد نظریه ی مرجعیت شرعی امام در قالب «نظریه ی نیابت فقیهِ مجتهد» در برخی مسئولیت های شرعی است. نظریه ی امامت شیعی به مقتضای جهان بینی فقهی امامیه، در حد نیابت عام فقیه محدود مانده و به جای اندیشیدن به تاسیس «نهادِ قدرت سیاسی» و بازتولید مفاهیمِ سیاسی برای بیان ویژگی های زعامت سیاسی دوره ی غیبت، کوشیده است زمینه ی زندگی مومنانه ی شیعیان در حاکمیت قدرت های جور را مهیا کند. به همین دلیل، آن دسته از مفاهیم و مباحث مربوط به قدرت سیاسی که حوزه ی تصمیم گیری فقیهِ مجتهد قرار دارند، در ابواب مختلف بحث شده و حکم فقهی شان بیان گردیده است.
غایت دولت و ساخت قدرت «بررسی سه رویکرد متفاوت»
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲
169 - 191
حوزه های تخصصی:
قدرت مهمترین مفهوم در سیاست و جامعه هست و کارکردهای قدرت، پیامدهای قدرت، براشت ها از قدرت، همگی در اندیشه و علم سیاست از اهمیت زیادی برخوردار است. به نظرمی رسد تبیین های گوناگونی از سوی اندیشمندان درباب قدرت ارائه شده است و هر یک از آنها به سیاست و نظام سیاسی متفاوتی منجر می شود. سوال اصلی این پژوهش این است که چه نسبتی بین برداشت های مختلف از قدرت و تحقق دموکراسی وجود دارد؟ فرضیه اصلی پژوهش آن است که برداشت دموکراتیک و مدرن از قدرت، ترکیبی از برداشت فضیلت گرایانه افلاطون و برداشت شخصی گرایانه ماکیاولی از قدرت و به ویژه قدرت سیاسی هست یافته های پژوهش نشان می دهد که قدرت در تصور عمومی پدیده ای چندان مطلوب نیست بلکه بیشتر امری شیطانی تلقی می شود. ولی قدرت اساسا دارای ذاتی نیست که بد یا خوب باشد به نظر می رسد چون قدرت دارای ذات نیست در نتیجه هم می تواند مخرب باشد و هم می تواند سازنده باشد و آن چه قدرت را به این یا آن بدل می کند، غایتی است که بر آن مترتب می شود. اما هر چه باشد قدرت بسیار مهم هست چه خوب چه بد قدرت پدیده ای بسیار مهم است که کمتر به آن می اندیشیم. یک نوع اندیشیدن به قدرت درک این معناست که اندیشمندان برای قدرت چه غایتی را متصور شده اند و این تصور آنها از ابعاد مختلف چه تاثیری براین مفهوم و به طور کلی برامر سیاست داشته است و این تصورات آنها خوش بینانه بوده است یا بدبینانه؟