مطالب مرتبط با کلیدواژه

فاتالیسم


۱.

سنجش برخی از ویژگی های خرده فرهنگ دهقانی در عشایر عضو نظام های بهره برداری از مراتع در استان های آذربایجان شرقی و کردستان

کلیدواژه‌ها: هم دلی نیاز به موفقیت توسعه پایدار نوسازی احساس خود اثر بخشی تصور خیر محدود فاتالیسم نوپذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲۹ تعداد دانلود : ۹۶۱
مقاله حاضر می کوشد بخشی از نتایج یک پیمایش انجام شده را که ناظر بر مقایسه وجهه نظرات دو گروه از مرتع داران عضو نظام های بهره برداری سنتی و مرتع داران عضو طرح ها و تعاونی های مرتع داری در استان های آذربایجان شرقی و کردستان است. در پرتو نظریه عناصر خرده فرهنگ دهقانی ارائه نماید. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و با کاربرد تکنیک پرسش نامه هدایت شده از 359 نفر مرتع دار عضو نظام بهره برداری سنتی طرح مرتع داری و همچنین تعاونی مرتع داریجمع آوری گردیده است.
۲.

تبیینی از جبرگراییِ روان شناختی و اختیارگراییِ جامعه شناختی نزد مولانا

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قدرت اختیار اضطراب جبر ابتهال مسئولیت سببیت مولانا هگل ولتر فاتالیسم جباری مُقضی صُدفه زاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۷ تعداد دانلود : ۸۱۷
بزرگ ترین دشواری اختیار، تردید و اضطرابِ ماست، اما آفتِ بزرگِ جبر، بیمسؤولیتی است. مولانا با جمعِ اختیار و جبر، نظریه ای را بنیان مینهد که خود آن را جبّاری مینامد. معنیِ جبّاری نزد مولانا، پذیرش جبر است از منظرِ روان شناختی و قبول اختیار از نظرگاه جامعه شناختی؛ نزد خود بپذیر که هر آن چه رخ داده باید میبوده و بدین سان نه از خود متنفّر باش، نه از دیگری. لیکن هم مسؤولیتِ رفتارِخود را آگاهانه بپذیر و هم مسؤولیتِ دیگری را از او بخواه.
۳.

نقد و بررسی نظریة وحدت شخصی وجود (با رویکرد کلامی فلسفی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امکان فقری جبر علیت فاتالیسم وحدت شخصی وجود وحدت تشکیکی همه خداانگاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۳۶۰ تعداد دانلود : ۸۱۰
در بینش ملاصدرا، وجود حقیقتی منحصر و مختص به ذات الهی است؛ اگرچه ملاصدرا بر وحدت وجود تکیه کرده است، کثرت را نیز قبول و توجیه کرده است. به بیان وی عالم هستی با تمام مظاهر و مراتبش و با این گستردگی چیزی جز تجلی الهی و ظهور جمال و جلال ربانی نیست. حال اگر در عالم هستی تحقق چیز دیگری به جز یک وجود اصالت ندارد، چگونه این عالم هستی با این همه کثرات را می توان تبیین کرد؟ ملاصدرا جهت تبیین کثرات عالم، داعیه دار اثبات عقلانی نظریة وحدت شخصی وجود است. تمامی مکاتب فلسفی حوزة اندیشة اسلامی نیز به نوعی مجبور به پذیرش این دیدگاه شده اند؛ لیکن این پذیرش مستلزم سه لازمة فلسفی و کلامی است: نفی علیت، همه خداانگاری، و پذیرفتن جبر و نفی اختیار. از همین رو به باور نگارنده، نظریة یادشده به لحاظ تفکر دینی مردود است. برای اثبات، ابتدا مبانی فلسفی ای که نظریة وحدت شخصی وجود بر آن ها مبتنی است بیان می شود و سپس انتقادات وارده مطرح می شوند تا از این ره گذر اثبات شود که سخن از نظریة وحدت شخصی وجود با باورهای اعتقادی و بدیهیات عقلی سازگار نیست و نظریه ای قابل انکار است
۴.

تحلیل اصطلاح «بخت» در منظومه «هفت پیکر» از منظر تقدیرگرایی زروانی، بانگاهی به نظریه تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هفت پیکر تقدیرگرایی فاتالیسم زروان بخت تحلیل گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۷۳
تقدیرگرایی از موضوعات حوزه علم فلسفه است که در ادبیّات نیز راه یافته. برمبنای نظریات فرضیه پردازان، تحلیل زبان در کاربرد واژه هاست. در این روش، عناصر یک زبان، نشانه ها هستند و نظام زبان نمی تواند منحصر به توصیف صورت های زبانی مستقل از کارکردهای فرامعنایی باشد . با توجّه به بسامد بالای واژه «بخت» در آثار شعرا، این واژه ها باید به عنوان واژه هایی نشان دار در نظر گرفته شود که ریشه در ناخودآگاه گویندگان آنها دارد. در این مقاله، ارتباط این گونه واژه ها در منظومه «هفت پیکر» نظامی با تقدیرگرایی زُروانی بررسی و شیوه تحلیل با نگاهی به نظریه تحلیل گفتمان و بررسی واژه ها در سطح فرامعنایی در نظر گرفته شده است. آنچه در مدل تحلیلی فرکلاف انجام می شود گذشتن از چیستی توصیف متن به سوی چگونگی و چرایی تفسیر و تبیین متن است. در این تحلیل، باید از الگوی سه لایه فرکلاف برای تحلیل گفتمان استفاده کرد که به اصل متن (شامل تحلیل زبانی در قالب واژه ها، دستور، نظام آوایی و انسجام در سطح بالاتر از جمله)، کردار گفتمانی (تولید و مصرف متون) و کردار اجتماعی می پردازد. در این پژوهش، از این سه لایه، بخش «تحلیل زبانی در سطح واژه ها» مورد نظر بوده و ضمن بررسی واژه هایی نشان دار چون بخت و نظایرآن، درباره اغراض ثانوی و مفهوم تأویلی و کهن الگویی آنها بحث شده است. در پایان، با ارائه شواهد، نتیجه گرفته شده که اگرچه نظامی آرای کلامی اشعری را بیان کرده است، ولی هنگام استفاده از واژه هایی نظیر بخت؛ از الگوی تفکّر زُروانی پیروی می کند.