مطالب مرتبط با کلیدواژه

نگارگری معاصر


۱.

بررسی تطبیقی و تحلیلی «موضوع» در آثار حسین بهزاد و محمود فرشچیان

کلیدواژه‌ها: موضوع نگارگری معاصر حسین بهزاد محمود فرشچیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۵ تعداد دانلود : ۱۳۵۰
نقاشی ایرانی نوین در تبارشناسی تاریخی خود، دارای اشتراک و افتراق نسبی با دیگر مکاتب سنتی نقاشی ایرانی و حاوی کارکردها و مفاهیم خاص خود است. مسئله این پژوهش، نخست «طبقه بندی موضوعی» آثار بهزاد و فرشچیان و سپس بررسی تطبیقی و تحلیلی «موضوع» در آثار این دو هنرمند جریان ساز بوده است. هدف این نوشتار نیز، روشن نمودن چگونگی بهره گیری این دو هنرمند از موضوعات و آشکار نمودن افتراق و اشتراک آثار آنها در موضوعات طبقه بندی شده بوده است. در این مقاله که از نوع «نظری» و با روش «توصیفی- تحلیلی» انجام پذیرفته است، کوشش گردیده که با اسناد و اطلاعات کتابخانه ای و میدانی، ضمن تبیین اهمیت موضوع، مجموعه آثار این دو هنرمند مورد «طبقه بندی موضوعی» قرار گیرد که حاوی «طبقه»، «معیار» و «نمونه های معیار» می گردد. سپس با استخراج طبقه بندی موضوعی، آثار آنها مورد بررسی تطبیقی و تحلیلی قرار گرفته است. بر مبنای یافته ها و بررسی تطبیقی و تحلیلی آثار هر دو هنرمند، به عنوان نتیجه می توان گفت که آثار هر دو نگارگر در مولفه «موضوع» به عنوان یکی از ویژگی های برجسته نقاشی ایرانی، در کنار دیگر ویژگی ها، یعنی: «بینشی»، «ساختاری»، «کارکردی» و «فنی» دارای اشتراک و افتراقاتی هستند. بهره گیری از پانزده طبقه مشترک موضوعی و به ویژه استفاده کمی و بسیار چشمگیر از موضوعات «غنایی»، «ادبی» و «اجتماعی» از اشتراکات «موضوعی» آثار این دو نگارگر بوده است. همچنین، مولفه هایی چون: کمیت (تعداد آثار)، کیفیت بیان مضمون (نمادگرایی)، فاصله گرفتن از ادبیات، درون گرایی و ابداع مضامین نو، از افتراقات آثار محمود فرشچیان با آثار حسین بهزاد بوده است.
۲.

موضوع نگاره های رضا بدرالسماء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری معاصر هنر سنتی رضا بدرالسماء ملی گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۲ تعداد دانلود : ۴۲۵
از پگاه تاریخ انسان برای بیان بعد روحانی و شهودی خود دستاویزهای گوناگونی را اختیار می کرد که تحت عنوان کلی فرهنگ و در زیر مجموعه های هنر و ادب بیان می شدند. شعر، آواز، نقاشی و رویاپردازی های فولکلوریک و افسانه سازی را می توان از زمره این صراط های منتهی به رب النوع هنر دانست. از این رو تلاش است با مطالعات کتابخانه ای به تحلیل آثار رضا بدرالسماء پرداخته شود تا بن مایه های فکری ایشان را به عنوان نمونه ای از نگارگری معاصر آشکار نماید. بر این اساس دو سوال اساسی مطرح می شود: 1) رضا بدرالسماء در کدام یک از موضوعات آثار خود، وابسته به آثار نگارگری اسلامی پیشین بوده است؟ 2) کدام یک از مولفه های هویت ایرانی و ملی درآثار رضا بدرالسماء، نمود بیش تری پیدا کرده است؟ نتایج نشان می دهد که هنرمند، سعی دارد آثارش، آینه روزگار خویش باشند؛ اما با نگاهی سنت گرا. آثار بدرالسماء، نه تنها منبعی جهت مطالعه اخلاق عمومی جامعه کنونی ایران، بلکه از اخلاق حاکم نیز متأثر است. گرایش او به مسایل روز را از همین جنبه و نیز از رویه تعهد هنرمندانه وی در قبال استعدادش، می توان تحلیل نمود. اگر سجیه های برتر اخلاقی و هنری وی، قابل ملاحظه و ارزشمند باشند؛ می توان گرایش به مسایل روز را از دغدغه های اصلی هنرمند ارزیابی کرد. در واقع، مظاهر و نمادهای ملی در آثار بدرالسماء، از توجه بسیار پایینی برخوردار بوده اند.
۳.

تاثیر و تأثرات مدرسه صنایع قدیمه و موزه هنرهای ملی در نگارگری معاصر (مطالعه موردی: محمود فرشچیان)

کلیدواژه‌ها: مدرسه صنایع قدیمه موزه هنرهای ملی نگارگری معاصر محمود فرشچیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۳۱
نخستین و تاثیرگذارترین کانون هنرهای سنتی و ملی در دوره معاصر ایران، بدون تردید «مدرسه صنایع قدیمه» و به ویژه موزه هنرهای ملی بوده است. مسئله این پژوهش، چرایی و چگونگی تاثیرگذاری مدرسه صنایع قدیمه و موزه هنرهای ملی در آثار فرشچیان و تاثیرگذاری متقابل هنرمند بر این کانون های هنر بوده است.       در این مقاله که از نوع «نظری» و با روش «توصیفی- تحلیلی» انجام پذیرفته است، کوشش گردیده که با اسناد و اطلاعات کتابخانه ای و میدانی، ضمن تبیین اهمیت تاریخی مدرسه صنایع قدیمه و جایگاه موزه هنرهای ملی در دوران معاصر، تاثیر این دو مرکز جریان ساز هنری بر آثار فرشچیان و متقابلا تاثیر هنرمند بر این مراکز، مورد بازشناسی و واکاوی قرار گیرد.       نتیجه این که، ایجاد نظام مدرسه ای نوین با تاسیس دارالفنون و استمرار و اقتضائات این ساختار در مدارس بعدی نظیر صنایع قدیمه، دلیل تاثیرپذیری غیر مستقیم آثار فرشچیان از مدرسه صنایع قدیمه و موزه هنرهای ملی بوده است. بر این دلیل، گفتگوهای متعدد نگارنده با هنرمند و همکاران و شاگردان ایشان و تصاویر مرتبط نیز باید افزود. همچنین درباره چگونگی این تاثیرپذیری نیز آشکار شد که بیشتر به طور غیر مستقیم و نسبی و با واسطه استادان این نظام صورت پذیرفته است.      همچنین علاوه بر این تاثرات غیر مستقیم، فرشچیان خود نیز تاثیرات مستقیمی بر این مراکز هنری داشته است. فرشچیان با مدیریت کارآمد اداره کل هنرهای ملی، آموزش کارمندان و طراحی برای کارگاه های نه گانه این اداره و خلق آثار جریان ساز، تاثیرات قابل توجهی بر نگارگران جوان و معاصر ایرانی نهاد.
۴.

بازخوانی نگاره های حسین بهزاد با توجه به نظریه هرمونوتیک مدرن گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری معاصر حسین بهزاد هرمونوتیک مدرن گادامر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۶۴
در دوران معاصر با توجه به شرایط اجتماعی فرهنگی و اندیشه تجددخواهی و بازتاب فرهنگ و هنر غرب، نگارگران ایرانی به ویژه حسین بهزاد، در راستای احیای هویت و فرهنگ ایرانی-اسلامی به نگارگری گذشته رجوع می کنند. این تحقیق با هدف مطالعه نگارگری حسین بهزاد در دوران معاصر با بهره گیری از مفاهیم هرمنوتیک گادامر با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته و گردآوری اطلاعات آن با استفاده از منابع کتابخانه ای استو به این پرسش پاسخ داده است که، نحوه خلق آثار نگارگران این دوران تا چه اندازه با نظریه هرمنوتیک گادامر تطبیق دارد. نتایج نشان می دهد که مفاهیم هرمنوتیک گادامر، قابلیت شرح و بسط در نگاره های معاصر حسین بهزاد را داراست. هنرمند با گذر به افق معنایی روزگار صفویه به مکالمه با آن پرداخته و آن را با افق معنایی روزگار خویش که عصر جدال بین سنت و تجدد است، ممزوج، و اقدام به خلق اثرش نموده است. گادامر معتقد است، مفسر در این میان پیش داوری هایی که متناسب با دوره خودش است را در تفسیر دخالت می دهد و همچنین بافت و زمینه اجتماعی و فرهنگی نیز در خلق اثر مؤثر است که این مهم در نگارگری معاصر در تلفیقی که بین عناصر سنتی و غربی صورت گرفته قابل مشاهده است.
۵.

نوگرایی نگارگری در گفتمان های اجتماعی ایران معاصر با تمرکز بر رویکرد تحلیل گفتمان ارنست لاکلا و شانتال موفه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۲۳۱
 نگارگری ایران، هنری سنتی با قدمتی دیرین شناخته شده که همواره متناسب با سنت ها و در بستر تحولات فرهنگی جامعه عصر خویش شکل گرفته است. ازاین رو در هر دوره تاریخی نوگرایی هایی نسبت به دوره های پیشین مشاهده می گردد. نگارگری همانند دیگر هنرها در جامعه امروز ایران تنها با ترسیم فضای یکپارچه ای از حاکمیت یک اندیشه مواجه نیست. مقاله پیش رو با هدف تحلیل تحولات گفتمانی در ایجاد نوگرایی در نگارگری معاصر ایران سعی در پاسخ گویی به این پرسش دارد که «در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی چه خوانش متفاوتی از نوگرایی در نگارگری معاصر ایران نمایان شده است؟» پژوهش پیش رو این فرضیه را دنبال می کند که نوگرایی در نگارگری در رقابت و منازعه با گفتمان های رقیب شکل گرفته است. با بهره گیری از رویکرد تحلیل گفتمان[i] «ارنست لاکلا وشانتال موفه» نشان داده خواهد شد که در این منازعه چگونه برخی از دال های مرکزی[ii] برجسته و برخی به حاشیه رانده شده است و درنهایت صورت بندی گفتمانی آن ارائه می گردد. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی با بررسی اسناد کتابخانه ای و میدانی با ابزار فیش و تصویربرداری به گردآوری داده ها پرداخته است. نمونه های موردبررسی از میان نگارگری های معاصر بعد از دوره مشروطه (1285-1398 ه.ش) به روش انتخابی گزینش شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد نیروهای مولد مرتبط با دال های مرکزی تداوم سنت در گفتمان «سنت-گرای متجدد»، بازگشت به سنت در گفتمان «تجدد سنت-گرا»، خوانش ایدئولوژیک از سنت در گفتمان «سنت-گرایی ایدئولوژیک» و سنت گرایی بیرون از متن سنت در گفتمان «واگرایی سنت» منجر به نوگرایی در نگارگری معاصر می گردد . [i] - Discourseanalysis [ii] - Nodal Point