مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظریه فاز


۱.

بررسی میزبان گزینی واژه بست در کردی اردلانی بر اساس نظریه فاز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه فاز شرط نفوذناپذیری فاز کردی اردلانی تطابق واژه بست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۳۷۱
هدف مقاله حاضر، بررسی چگونگی میزبان گزینی واژه بست ها در کردی اردلانی بر اساس نظریه فاز است و اینکه نظریه فاز تا چه اندازه در تبیین میزبان گزینی واژه بست ها در کردی اردلانی کار آمد است؟ گردآوری داده ها بر اساس شیوه های میدانی، کتابخانه ای و استفاده از شم زبانی پژوهشگران صورت گرفته است. پژوهش حاضر با تکیه بر تحلیل نظری سیتکو مبنی بر دوگانه بودن شرط نفوذناپذیری فاز به بررسی گزاره های تک مفعولی در کردی اردلانی و تحلیل نظری آن ها پرداخته است. نتیجه تحلیل نشان می دهد که میزبان گزینی واژه بست ها در کردی اردلانی به متمم فاز اول یعنی گروه فعلی هسته ای محدود است. بنابراین، عناصری که در این محدوده قرار می گیرند می توانند میزبان مناسبی برای واژه بست مطابقه باشند. از این رو، مفعول مستقیم و جزء غیرفعلی فعل مرکب بهترین انتخاب برای واژه بست ها خواهد بود. همچنین، واژه بست می تواند صفات وابسته به مفعول و قیدهای مقدار را به عنوان میزبان برگزیند، به شرط آنکه این عناصر به فاز اول محدود باشند. در این صورت واژه بست به طور نظام مند این عناصر را به منزله میزبان برمی گزیند. در بررسی محدودیت های موجود در انتخاب میزبان، قیدها محدودیت جایگاهی دارند؛ بدین معنا که اگر قید در محدوده فاز اول قرار گیرد، مانند قیدهای مقدار که دامنه محدود دارند، میزبان مناسبی برای واژه بست محسوب می شود. اما اگر خارج از محدوده متمم فاز اول باشد، یعنی قیدهای با دامنه گسترده نظیر قیدهای حالت، واژه بست نمی تواند آن را به منزله میزبان برگزیند و در صورت انتخاب، جمله غیردستوری خواهد بود. بنابراین، می توان گفت که نظریه فاز توانایی تبیین چگونگی میزبان گزینی واژه بست های مطابقه در کردی اردلانی را دارد و جایگاه اتصال واژه بست به میزبان توسط فاز تعیین می شود.
۲.

تحلیل فاز بنیاد از پدیده خروج در زبان فارسی: شواهدی از گروه های اسمی و صفتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه فاز خروج حوزه کسره اضافه شرایط فاز بر روی فاز شرط نفوذ ناپذیری فازها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۳۷۹
مقاله حاضر در چارچوب برنامه کمینه گرا و نظریه فاز با روشی تحلیلی توصیفی به بررسی خروج وابسته ها از درون گروه های اسمی و صفتی می پردازد. پرسش آن است که چرا خروج وابسته ها از درون گروه های اسمی و برخی از گروه های صفتی مجاز نیست. هدف پژوهش کاربست نظریه فاز برای تحلیل خروج این وابسته هاست. با فرض قبول عام یافته اشتراک اسم و صفت در مشخصه دستوری [N] ، در این پژوهش به دو مشخصه صرفی نحوی تعبیرناپذیر [uN] و [EPP] بر روی هسته های نقشی صفتی و اسمی کوچک، یعنی a و n ، قائل می شویم. پیشنهاد آن است که هسته a در دسته نخست از صفت های زبان فارسی که خروج از درون متمم خود را مجاز نمی شمارند دارای مشخصه [ uN ] قوی و در دسته دوم از صفت های زبان فارسی که خروج از درون متمم خود را مجاز می شمارند دارای مشخصه [uN] ضعیف و مشخصه [EPP] قوی است. در دسته نخست، هسته A به جایگاه هسته نقشی a جابه جا می شود و ضمن بازبینی مشخصه [ uN ] قوی که بازتاب آن تظاهر کسره اضافه روی صفت است، مشخصه تعبیرناپذیر ٍ [EPP] هسته a را نیز بازبینی می کند. در دسته دوم حرکت A به a در بخش صورت منطقی انجام می گیرد، اما مشخصه قوی [EPP] بر روی هسته a مستلزم خروج از درون متمم آن در نحو آشکار می شود. در مورد عدم امکان خروج متمم هسته های اسمی نیز تحلیلی متناظر با دسته نخست از صفات فارسی ارائه خواهد شد.
۳.

گسترش پذیری واژه بست های مطابقه در گزاره های تک مفعولی کُردی اردلانی (نظریّه فاز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گسترش پذیری واژه بست گزاره های تک مفعولی نظریه فاز مطابقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۲۴۲
نظریه فاز به عنوان آخرین دستاورد برنامه کمینه گرا در جهت بهینه ساختن محاسبات و اقتصاد اشتقاق زبانی مطرح شده است. چامسکی برای اطمینان از کاهش بار محاسباتی حافظه معتقد است که اشتقاق ساخت های زبانی برمبنای عملکرد فازهای مختلف انجام می شود و هرساخت نحوی در یک فازمشخص شکل می گیرد. به اعتقاد وی فازها باید تا حد امکان کوچک باشند تا بارحافظه کاهش یابد. در این نظریه، اشتقاق نحوی ساخت های زبانی به صورت مرحله به مرحله انجام می شود و پس از کامل شدن هر فاز، اشتقاق حاصل به دو سطح صورت آوایی و صورت منطقی جهت خوانش آوایی و معنایی منتقل می شود و در نهایت براساس شرط نفوذناپذیری چامسکی(2000)، تنها هسته فاز و مشخص گرهای آن برای ادامه محاسبات قابل دسترسی خواهند بود. بسیاری از زبان شناسان بر این باورند که فرآیندهای نحوی ادغام و مطابقه از شرط نفوذناپذیری فاز تبعیت می کنند. از آنجائی که نظام  واژه بست افزایی ضمیری اغلب در طول تاریخ با نظام مطابقه مورد در ارتباط بوده اند ، لذا نویسندگان این مقاله برآنند تا شیوه میزبان گزینی واژه بست ها رادر زبان کردی اردلانی بر اساس نظام مطابقه مطالعه کنند. در این مقاله با بررسی داده های زبان کردی اردلانی و توصیف و تحلیل نظری میزبان گزینی واژه بست های مطابقه در آن نشان خواهیم داد که  تبیین مطابقه ای واژه بست ها با اصل شرط نفوذناپذی فاز در ارتباط است.
۴.

فاز و انضمام در ساخت های ارگاتیو در گویش کوهمره سرخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افزوده انضمام حرکت نظریه فاز واژه بست ساخت سازه بی برچسب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۱۴
در ساخت های ارگاتیو در کوهمره سرخی انضمام مشاهده می شود که دستور زایشی اخیراً در قالب نظریه فاز و ساخت سازه بی برچسب به توجیه آن ها می پردازد. کوهمره سرخی دارای صورت هایی مانند «ام گفت» است که واژه بست تنها در صورت گذشته متعدی به قبل از فعل می چسبد. تولید این صورت و صورت های مشابه در قالب حرکت V به T و انضمام قابل توجیه شده است. در این گویش V فاز تشکیل می دهد و T هم دارای مشخصه T است هم مشخصه فعلی. مشخصه فعلی عامل اصلی حرکت است. در مرحله بعد انضمام در مرحله پسانحوی و حذف مشخصه ها صورت می گیرد. واژه بست ها به صورت مشخصه قابل تعبیر هستند و V به عنوان هسته فاز می تواند با آن انضمام حاصل کند. انضمام از طریق افزوده گری انجام می گیرد و برچسب چیزی که انضمام می شود نباید متفاوت از میزبان باشد. به موضوع در قالب ساخت سازه بی برچسب نگاه شده است. حرکت به T در بخش نحو صورت می گیرد و انضمام در بخش منطقی صورت می گیرد. این پدیده در سایر زبان های دنیا نیز مشاهده شده است. فاز بودن vP در ساخت های ارگاتیو می تواند دلیل تقابل ساختی آن ها با سایر ساخت ها باشد.
۵.

پدیده حذف درون بند (رویکردی فاز بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حذف گروه ایستایی سامانه متمم ساز شکافته نظریه فاز ادغام صرفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۰
در سنت دستور زایشی، پدیده حذف یا زدایش، ساخت های گوناگونی را دربرمی گیرد که در آن ها عناصر پیش بینی پذیر نحوی ذیل شرایط خاصی از اشتقاق زدوده می شوند. از سرآغاز نظریه اصول و پارامترها، یافت تعمیمی که بتواند همه گونه های حذف را تبیین کند، یکی از مسائل بنیادین زبان شناسان بوده است. مقاله حاضر می کوشد تا در چارچوب کمینه گرایی فازبنیاد گامی به سوی این هدف بردارد و تبیین جامعی از انواع مختلف حذف در جملات زبان فارسی به دست دهد. برای این منظور، نخست به مهم ترین موارد حذف در پیشینه پژوهش نگاهی می افکنیم و تبیین های مختلف از این پدیده زبانی را ارزیابی می کنیم. سپس به معرفی سامانه متمم ساز شکافته و بررسی فرافکن های نقش نمای فراتر از گروه زمان می پردازیم تا از این طریق، فرافکنی را که در زبان فارسی هسته فاز بالایی را تشکیل می دهد، بیابیم. بررسی شواهد زبانی نشان می دهد در فارسی، مانند زبان آلمانی، عناصر متمم سازی مانند «که» و «تا» در هسته گروه ایستایی تولید می شوند و سپس به هسته گروه عامل ارتقا می یابند و بنابراین، گروه ایستایی را باید نقطه فاز بالایی تلقی کرد که برخی از فرایندهای حذف را در درون ساختار بند موجب می شود. در ادامه این مبحث، توصیفی تفصیلی از انواع حذف در درون جمله به دست می دهیم و می کوشیم ساخت های محذوفی همچون کافت، شبه کافت، ارتقای گره راست، حذف گروه فعلی، بندزدایی، پی پرسش و خرده پاسخ را براساس رویکرد کمینه گرا تحلیل کنیم. سرانجام در بخش پایانی پژوهش استدلال می کنیم که انواع حذف درون بند بر فرافکن فاز پایینی (vP) یا فاز بالایی (FinP) اعمال می شوند و هسته ها و/ یا سازه هایی را از اشتقاق نحوی می زدایند. این تحلیل با تکیه بر فرایندهای پسانحوی حذف و ادغام صرفی توضیح می دهد که چرا در محمول های مرکب فارسی، جزء غیرفعلی محمول می تواند حفظ یا حذف شود.