زبان فارسی و گویش های ایرانی
زبان فارسی و گویش های ایرانی سال چهارم بهار و تابستان 1398 شماره 1 (شماره 7) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
انارک، از بخش های شهرستان نائین، در شرق استان اصفهان است. داده های انارکی حاکی اند که در این گویش، نشانه هر سه وجه امری، اخباری و التزامی، یکسان و پیشوندe- است. نشانه های زمان گذشته و نفی در این گویش به ترتیب پسوند-tو پیشوندna- هستند، با این توضیح که زمان گذشته در بسیاری از افعال انارکی، با «نظام مطابقه انشقاقی» این گویش نیز رمزگذاری می شود. با این نظام دو شقی و نادر، جایگاه و مقوله ساختواژی نشانه های مطابقه نسبت به زمان تغییر می کند، به طوری که در زمان حال، صورت پسوند و در زمان گذشته، صورت پیش بست دارند. واکاوی وضعیت حاضر در این گویش از آن رو اهمیت دارد که نشانه های مطابقه، در غالب زبان های دنیا، وندهای تصریفی هستند و به دلیل اصل «وابستگی» گرایش به کسب آخرین جایگاه در فعل دارند. با وجود این، مشاهده می شود که داده های انارکی، اصل جهانی «وابستگی» را نقض و مطابقه فاعلی را در زمان گذشته با واژه بست و نیز در نزدیک ترین نشانه به پایه برقرار می کند.
در جست وجوی مفهوم دستور آموزشی در آموزش زبان دوم؛ مطالعه ای تاریخی و روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در 40 سال گذشته اختلاف نظرها و مناقشه های بسیاری پیرامون آموزش دستور در برنامه های آموزش زبان دوم و جایگاه آن در برنامه زبان آموزی رخ داده، بویژه طرح دیدگاه های زبان شناسی بر آموزش دستور تأثیر بسزایی گذاشته است. برخی رویکردها دستور را هسته مرکزی آموزش زبان دوم به شمار آورده و برخی آن را مهم ترین مانع پیشرفت در آموزش زبان دوم دانسته اند. پژوهش حاضر با مروری فشرده و انتقادی بر آرای برخی متخصصان این حوزه، زمینه های پیدایش دستور آموزشی و سیر شکل گیری و تکامل این اصطلاح را بررسی می نماید. در این بررسی به مهم ترین ویژگی های دستور آموزشی ازجمله همراهی صورت، معنا و کاربرد، پیکره بنیادی، توجه به بازخورد، زبان آموزمحوری و ترکیب روش های آموزش صریح و ضمنی اشاره شده است. این مطالعه نشان می دهد که پیوستار آموزش دستور در زبان دوم از تمرکز افراطی بر آموزش دستور به سمت حذف دستور حرکت کرد و در ادامه براساس پژوهش های تجربی فراوان، به تمرکز منطقی بر آموزش دستور بازگشت، تمرکزی که از آن به عنوان دستور آموزشی یاد می شود. امروزه، دستور آموزشی به اعتبار مخاطب خاص، روش تدریس متفاوت و انطباق با برنامه درسی و رویکردهای آموزش زبان دوم، گونه مستقلی از دستور به شمار می آید.
نقشِ شاهدهای شعریِ فرهنگ ها در تصحیحِ بیت هایی از سنایی و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آوردنِ شاهدهای شعری، از سنّت های ویژه در فرهنگ نویسی فارسی به شمار می رود. این شاهدها با همه معایب؛ از بدخوانی و احتمال تصحیف تا واژه سازی های ناروای فرهنگ نویسان، می توانند گه گاه مصححان را در تصحیح برخی متون یاری رسانند. البته چون ضبط بسیاری از این شاهدها خطاست، مصححان نیز در اکثر موارد چندان به آنها اهمیت نداده اند، اما با توجه به اینکه فرهنگ نویسان قدیم، احتمالاً نسخه هایی نزدیک تر به روزگارِ تألیفِ آثارِ کهن در اختیار داشته اند، از شاهدهای شعری این فرهنگ های لغت، همانند نسخه بدل می توان استفاده کرد و در تصحیح متون از آنها بهره جُست. در این جُستار بر پایه برخی شاهدهای شعری سنایی و مولوی در فرهنگ های لغت و عموماً فرهنگ جهانگیری، پیشنهادهایی برای تصحیح این بیت ها مطرح شده است.
آموزش واژه به فارسی آموزان عرب زبان از طریق متون منظوم در مقایسه با متون منثور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط عمیق ادبیات با لایه های مختلف جوامع و پیوند آن با هویت و میراث فرهنگی، موجب شده است از این ابزار نیرومند و جذاب برای گسترش و آموزش زبان نیز بهره بگیرند. در این مقاله به بررسی اثربخشی بهره گیری از متون ادبی در آموزش واژه به فارسی آموزان عرب زبان پرداخته ایم. برای این منظور، از فارسی آموزان عرب زبان دوره پیشرفته مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) افرادی انتخاب شدند و پیش آزمونی با محوریت سنجش دانش واژگانی مربوط به واژه های جدید به کار رفته در متون پژوهش، در قالب متون منظوم و برگردان نثر آنها در دو گروه مساوی آزمون و گواه برگزار گردید. پس از آن، پس آزمونی برگزار شد. نمرات دو گروه آزمون و گواه در پیش آزمون و پس آزمون با آزمون تحلیل هم وردایی بررسی شد. نتایج تحلیل آماری حاکی است اگرچه فارسی آموزان گروه پیش آزمون در پاسخ گویی به پرسش های پس آزمون، عملکرد بهتری داشته اند، این تفاوت در عملکرد، معنادار نیست و درنتیجه فرضیه پژوهش که به کارآمدی و تأثیر بیشتر آموزش واژه به فارسی آموزان عرب زبان از طریق متون منظوم در مقایسه با متون منثور تأکید دارد، به اثبات نمی رسد.
رده شناسیِ ترتیبِ واژه ها در دو گونه غربی و شرقیِ زبانِ گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گیلکی که از شاخه شمال غربی زبان های ایرانی است، دارای دو گونه شرقی و غربی است که با هم تفاوت هایی دارند و در مواردی فهم متقابل را دشوار می کند. پژوهش حاضر، در چهارچوب رده شناسی زبان، به بررسی تفاوت ها و شباهت های این دو گونه زبانی از نظر ترتیب واژه ها و توالی ارکان جمله و مقایسه آنها پرداخته است. گیلکی رشت نماینده گونه غربی و گیلکی لاهیجان نماینده گونه شرقی در نظر گرفته شده و بیست وچهار مؤلفه ترتیب واژه ها در چهارچوب نظری گرین برگ (1966) با توجه به مؤلفه های همبستگی درایر (1992) و با الگوگیری از دبیرمقدم (1392) جداگانه بررسی و با یکدیگر مقایسه شده است. داده های گویشی با مصاحبه مستقیم و ضبط صدای گویشوران گردآوری شده است. یافته های پژوهش حاکی است که دو گونه بررسی شده با وجود یکسانی الگوی کلی ترتیب واژه ها، در سه مؤلفه با یکدیگر تفاوت های جزئی دارند؛ «نوع حرف اضافه»، «توالی صفت و مبنای مقایسه»، و «فعل اصلی و فعل کمکی زمان- نمود».
بررسیِ تطبیقیِ مضامینِ فرهنگی در کتاب های آموزشِ زبانِ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با نگاه آمیختگی زبان و فرهنگ، برآوردی کوتاه از میزان و تأثیر جهت گیری فرهنگی در آموزش زبان فارسی به دیگران را تقدیم می کند و از روش چک لیست بایرام (1993) در سنجش محتوای فرهنگی و بررسی پیوند آموزش زبان با آموزه های فرهنگی سه کتاب زبان فارسی، دوره آموزش زبان فارسی و درس فارسی بهره گرفته است. در این سه کتاب، فرهنگ بزرگ یعنی عناصری چون تاریخ، موسیقی، ادبیات و هنر ایرانی و فرهنگ کوچک با مؤلفه های اجتماعی همچون رفتار، آداب، نگرش ، باور، ارزش و هنجار، بررسی شده است. با این روش، به فراوانی تأکید هر یک از کتاب های یادشده بر آموزش صرف زبان با مضامین اجتماعی در چرخه زندگی، شامل خانواده، مدرسه و محیط کار از یک سو، و بسامد وقوع مضامین فرهنگی و چگونگی پرداختن به همه سطوح آن از سویی دیگر توجه شده است.
بررسیِ واج های گونه براهوییِ رودبارِ جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براهویی، زبانی غیرایرانی و از خانواده زبان های دراویدی است که محل اصلی رواج آن، کشور پاکستان است اما در ایران نیز گویشورانی دارد. گروهی از براهویی های ایران با جمعیت کمتر از دو هزار نفر در جنوب کرمان زندگی می کنند که بخشی از آنها در روستای تُم مِیری شهرستان رودبار جنوب و بخشی درشهرستان فاریاب ساکن اند و علاوه بر براهویی، به فارسی و نیز گویش رودباری که گویش مسلط منطقه است تکلم می کنند. دو قرن مجاورت و همزیستی با بومیان منطقه، باعث به وجود آمدن گونه ای جدید از زبان براهویی شده است که آن را می توانیم براهوییِ رودبار جنوب بنامیم. موضوع این مقاله، بررسی واج های این گونه زبانی، و هدف از آن، استخراج و توصیف آوایی واج ها و نیز بررسی و شناخت منشأِ واج های این گونه زبانی است. منطقه پژوهش، روستای تم میریِ شهرستان رودبار جنوب است. داده ها به شیوه میدانی و با مصاحبه با گویشوران مرد و زن، از سطوح مختلف سنی و تحصیلی گردآوری شده است.
ضرورتِ تصحیحِ انتقادیِ مقدمه الأدبِ زمخشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران چنان که باید به مقدمه الأدب زمخشری توجّه نکرده اند. یکی از دلایل این امر، در دست نبودنِ تصحیحی منقّح، روشمند و دقیق از این کتاب است. از این رو، ضروری است نقایص و ایرادهای چاپ های موجود این کتاب برای تصحیح انتقادی این متن بررسی شود. در این مقاله، به انواع اشکالات دو چاپ موجود (چاپ لایپزیک و چاپ دانشگاه تهران)، در مقدمه، متن و فهارس پرداخته شده است؛ اشکالاتی مانند نداشتن مقدمه های تفصیلی دقیق و روشمند درباره مؤلف و اثرش، معرفی ناقصِ دست نویس ها، نداشتن روش مشخص در تصحیح متن، ارائه نکردن دقیق نسخه بدل ها، ضبط نادرست مداخل و معادل های آنها در نتیجه بدخوانیِ دست نویس ها، ارائه توضیحات و ریشه شناسی های نادرست و وجود اشکالات بسیار در تنظیم فهارس عربی و فارسی. علاوه بر اینها، به دست آمدنِ دست نویس های معتبرتر و کهن تر از دست نویس های استفاده شده در دو چاپ یادشده، دلیل محکم دیگری بر این ضرورت است.