مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
عقلانیت
حوزه های تخصصی:
در یادداشتی گفته بودم که در عرصه فوق العاده پیچیده و بیقرار سیاست نه عالمان سیاسی، نه فیلسوفان سیاسی، و نه فعالان و رجال عرصه سیاست هیچگاه نتوانسته اند و هیچگاه نخواهند توانست حتّی موقتاَ موازین ”درستی“ و ”عقلانیت“ را مورد اجماعی فراتاریخی و فرااجتماعی قرار دهند. در این مقاله می خواهم فراتررفته تبیین کنم چرا آنها و همچنین عالمان جامعه شناس و اقتصاددان هیچگاه نتوانسته و هیچگاه نخواهند توانست حتّی موقّتاً به اجماعی فراتاریخی و فرااجتماعی درباره موازین ”درستی“ و ”عقلانیت“ برسند.برای این امر، سوالات ذیل را مورد مداقه و تحلیل قرار میدهم. چه عواملی دانشمندان علوم اجتماعی و فیلسوفان سیاسی را از نیل به اجماعی فراتاریخی و فرااجتماعی، ولو موقت، درباره موازین ”درستی“ و ”عقلانیت“ قویا ممانعت می کند؟ آیا رجال و فعالان عرصه اجتماعی سیاسی و عالمان اجتماعی نوعاً با چیستی موازین معرفت شناختی درستی و عقلانیت مواجه می شوند؟ چرا عالمان و متفکران علوم اجتماعی نوعاً فهم یا تلقّی مفهوم سازی شده روشن و تفصیل یافته ای از موازین درستی و عقلانیت ندارند؟
واکاوی انتقادی دیدگاه توماس نیگل در باب پوچی زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
372 - 389
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین چالش ها در بحث معنای زندگی، مسئله پوچی است. آیا زندگی بشر دارای بنیانی ارزشمند و هدفمند است یا چنین ویژگی ای در زندگی دست نیافتنی است؟ توماس نیگل یکی از متفکرانی است که با پاسخ منفی به این سوال از پوچ انگاری دفاع کرده است. در این مقاله ابتدا به دو استدلال نیگل پرداخته شده است: استدلال نخست با تکیه بر فاصله پرناشدنی جهان موجود و جهان مطلوب از پوچی دفاع می کند. استدلال دوم که نوآوری نیگل نیز محسوب می شود، زندگی را فاقد عقلانیت شمرده و در نتیجه، زندگی را بی معنا می داند. به باور وی، عقلانیت بشر تنها از نظرگاهی بشری قابل دفاع است و انسان به مدد قدرت فراروی از خویشتن، در اعتبار عقلانیت خویش تردید می کند و ازین رو، ارزش های برخاسته از آن را نیز بی اعتبار می سازد. در ادامه مقاله به نقد دیدگاه نیگل می پردازد و اموری مانند «اعتبار عقلانیت بشر»، نقش «جدیت در معنای زندگی»، اعتبار«داوری شهود انسان ها درباره معنای زندگی» و نیز بازاندیشی در «فراروی انسان» را مطرح می کند. در نهایت، از نگاه نگارنده دلایل نیگل برای دفاع از پوچ انگاری کافی نیست و نمی توان بر اساس آنها دست از معناداری زندگی شست.
رهایی از نمودهای بتان نادانی؛ مؤلفه های جزمیت فکری و راهکارهای مقابله با آن در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نادانی و جزمیت فکری همواره در دوره های تاریخیِ حوزه های معرفتی، حضور داشته و با تقابل با دانایی، چهره خود را نشان داده است. نادانی با گسست از الزامات دانایی حاصل میشود. گستره نادانی در فرهنگ روابط اجتماعی، جایگاه مرجعیت علمی و بستر معرفتی را تهدید میکند. ملاصدرا با طرح شکستن بتان نادانی، از نمودهای عینی این بتان در جامعه مینویسد. او معتقد است ارتقای روابط اجتماعی نیازمند ساختن بسترهای دانایی است و در صورت بیتوجهی، غلبه یی از ناکارآمدیِ معرفتی پدید می آید. ملاصدرا با تحلیل معناشناسی نادانی، از پرنمودترین نشانه های آن، یعنی تحجر، میگوید: هنجارهای اخلاقی و الزامات معرفتی در تحجرِ ناشی از نادانی، کمرنگ میشوند. نقد نادانی و سرزنش گری نادانان در تصویرسازی ملاصدرا، در چهار مؤلفه 1) عدم راستی آزمایی برداشتهای ذهنی با مقام واقع، 2) فقدان برگرفتِ وجوه مقایسه یی بویژه با ابعاد کاربستی آن نظیر ارزیابی غیرمنصفانه ، 3) جمود فکری و 4) رقابت معیوب اجتماعی تبلور یافته است. رقابت معیوب اجتماعی به کیفیت بهره وری نادرست اشاره دارد. ملاصدرا در نقد فرهنگ زمان خویش، از ظهور نادانی در چهره دانایی بعنوان یکی از آفتهای مهم معرفتی نام برده است. او در تمامی نقادیهایش از این فرایند متحجرانه، ضعف علم حقیقی در جامعه، گسترش بیخردی اجتماعی، تباهی عدالت اجتماعی و سست شدن بنیادهای معرفتی جامعه را مهمترین پیامدهای آن معرفی میکند. ملاصدرا درمان نادانی را با توجه به طرح مشی زیست حکیمانه و توجه به الزامات آن، مطرح میکند.
نگرشی نو به نظام عقلانیت سیاسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
250 - 283
حوزه های تخصصی:
دست یابی به یک عقلانیت اجتماعی قوی و کارآمد، یکی از دغدغه های مهم متفکران مسلمان، به ویژه هم زمان با بلوغ عصر مدرن بوده است. مسأله ی اصلی این است که چگونه می توان از لابه لای نگاه های انتزاعی و تک ساحته به عقل و عقل گرایی میان فیلسوفان و متکلمان اسلامی که در ساحت عمل، به طور عمده در قامت حکمت عملی بروز و ظهور یافته است، به عقلانیتی دست یافت که در عین برخورداری از وجاهت دینی، بتواند ضمن پیوند با عقل ابزاری و به تبع آن دانش تجربی، قدرت مادی-معنوی عالم اسلامی را به صورت توأمان برای جبران عقب ماندگی ها و رقابت با تمدن جدید غرب ارتقاء بخشد؟ برای این منظور، مباحثی کلی در پیشینه ی پژوهشی این عرصه مشاهده می شود، اما هیچ کدام از این مباحث کلی نتوانسته به صورت روشن، نظریه ای را جهت ظهور یک عقلانیت اجتماعی کارآمد ارائه کند. پژوهش حاضر، با استنباطی تازه از متون دینی و با توجه به مذاق دین در عرصه ی کاربرد عقل ابزاری و محاسباتی، و همچنین دانش عرفی در ساحت حیات فردی و اجتماعی، تلاش نموده تا با ارائه ی مفهومی تازه از عقلانیت، پنجره ی تازه ای را به روی این بحث مهم باز کند. روش پژوهش، استدلالی- استنتاجی است و البته در بررسی متون دینی از روش اجتهادی نیز بهره گیری شده است. چارچوب نظری مباحث، به طور عمده مبتنی بر نگرش صدرایی به هستی و انسان شکل گرفته است؛ هرچند در حوزه ی عمل، از رویکرد صدرایی نیز عبور شده است. ازجمله ثمرات این بحث می توان به کمک مؤثر به شکل گیری علوم انسانیِ اسلامی و به تبع آن، هموارسازی مباحث نظری حول احیاء تمدن اسلامی اشاره کرد؛ هرچند در کوتاه مدت نیز به حل مسائل حکم رانی از منظر عقلانیت اسلامی نیز کمک خواهد کرد.
پیش بینی مالکیت ذهنی بدن بر اساس بازنمایی های شناختی- اجتماعی: مبتنی بر مدل سه بعدی ذهنی تامیر و تورنتون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازنمایی های ذهنی، از پیشرفته ترین جنبه های شناختی انسان هستند و می توانند بر تجربه ذهنی مالکیت هر فرد نسبت به بدنش مؤثر باشند. بر این اساس، مطالعه حاضر که یک پژوهش آمیخته دو مرحله ای است، پس از القای سه حالت از سطوح فاکتورهای شناختی- اجتماعی (همتراز با خود فرد، سطح بالاتر، سطح پایین تر)، به تبیین و پیش بینی مالکیت ذهنی بدن، پرداخته است. جامعه آماری پژوهش، شامل دانشجویان دانشگاه پیام نور تهران بود که از آن، 61 زن و 47 مرد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمایش خطای دست مصنوعی کوهن و بوتوینیک (1998)، پرسشنامه گزارش ذهنی تجربه مالکیت دست مصنوعی لونگو و همکاران (2008) و برنامه کامپیوتری 12 بلوکی مدل ذهنی سه بعدی تامیر و تورنتون برای تداعی ضمنی و آشکار بازنماییهای شناخت اجتماعی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که فقط همبستگی نمرات خطای دست و مؤلفه های شناخت اجتماعی در سطح سوم (پایین تر)، معنادار بود. همچنین، تحلیل رگرسیون چندگانه استاندارد نشان داد که در تبیین خطای دست در سطح سوم (پایین تر)، بر اساس تداعی آشکار؛ فقط انزجار (Beta= -1/52)، و براساس تداعی ضمنی؛ به ترتیب دوستی (Beta= 0/63)، انزجار (Beta= -0/55)، و رضایت (Beta= 0/26)، قادر به پیش بینی خطای دست مصنوعی بودند. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که همانند سازی افراد با کسانی که در ارزیابی های ذهنی فرد جایگاه اجتماعی پایین تری کسب می کنند، می تواند کمتر رخ بدهد.
نقد قانون گذاری در حوزه اخلاق از منظر حقوق طبیعی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
35 - 63
حوزه های تخصصی:
پرسش از چیستی قانون، مبانی و عرصه اعمال آن همواره یکی از مهم ترین محورهای اندیشه ورزی بشر بوده است. با ظهور مسیحیت برای نخستین بار شرایط ایفای نقش الهیات و اخلاق دینی در عرصه قانون فراهم شد. حامیان حقوق طبیعی (کلاسیک) منکر اعتبار قانون وضع شده توسط بشر و قائل وجود مجموعه ای از محدودیت های عینی عقلانی بر صلاحیت قانون گذار بودند. بعدها به موازات نیاز به وضع قوانین بشری، نخست برخی اصلاحات در حقوق طبیعی کلاسیک انجام اما بعدها نظریات جدیدی در قالب فلسفه حقوق تحلیلی پدید آمد که تقابل عقل و اخلاق را در محور مباحث مربوط به قانون و قانون گذاری قرار داده و تلاش کردند تا خوانشی عقل محور از اخلاق ارائه کنند. لذا در راستای پرسش اصلی این مقاله مبنی بر امکان سنجی ارائه خوانشی از عقل که قابلیت سازگاری با آموزه های اخلاقی را داشته باشد، ضمن ادعای نابسندگی خوانش حقوق طبیعی کلاسیک و امکان ارائه خوانشی عقلانی از اخلاق قانونی که تاب تحمل در برابر انتقادهای پوزیتویستی را داشته باشد، به این نتیجه خواهیم رسید که حقوق طبیعی مدرن برخلاف الگوی کلاسیک آن، در چارچوب نظری تا حد زیادی به این هدف نائل شده اما در عرصه عملی به عنوان مهم ترین بُعد موضوع، با موفقیت چندانی همراه نبود.
جایگاه و نقش علامه طباطبایی ره در ساخت تمدن نوین اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با روشی تحلیلی فلسفی تلاش شده تا اولاً، با تکیه بر مبانی و منظومه اندیشه علامه طباطبایی ره معنای حیات تمدنی مورد بازخوانی اجمالی قرار گیرد و ثانیاً، پس از تشریح معنای حیات تمدنی، نسبت شخصیت علامه طباطبایی با حیات تمدنی نوین اسلامی و مقدمه سازی جهاد علمی ایشان برای تحقق چنین تمدنی مورد بررسی قرار گیرد. یافته پژوهش در بخش نخست این است که حیات تمدنی نوعی خاص از حیات اجتماعی است که دارای دو شاخصه اساسی است؛ نخست اینکه، حیاتی ذوابعاد است و در آن تمامی ابعاد وجودی انسان اعم از علم و هنر و صنعت و اقتصاد و معنویت و ... ظهور تام اجتماعی یافته و ثانیاً، نوعی وحدت معنا و شخصیت واحد بر تمامی این ابعاد متعدد اجتماعی حاکم است. در بخش دوم نیز با تحلیل سیره علمی و عملی علامه طباطبایی نشان داده شده است که دو ملاک تعریف تمدن در شخصیت، آثار، رویکرد علمی و سبک شاگردپروری علامه به گونه ای شاخص و متمایز وجود دارد و براین اساس می توان ایشان را پشتوانه معرفتی تمدن نوین اسلامی در زمان حاضر دانست. ابعاد گوناگون حقیقت مذکور در سیره فلسفی، تفسیری و عرفانی علامه به اختصار در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
تأثیر معنویت سکولار بر دینداری
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۲۵
47 - 72
حوزه های تخصصی:
واژه معنویت، حداقل در ده سال اخیر، نظر برخی از اندیشمندان و روشنفکران را در بین طیف های متنوع فکری جهان، به خود جلب کرده است. رویکردهای معنوی یا معناگرایانه به زندگی، پس از مدرنیته، مسئله ای نیست که بتوان آن را نادیده انگاشت؛ اما آنچه مهم تر به نظر می رسد، پاسخ به این پرسش است که آیا این بازگشت به معنویت، همان بازگشت به دینداری است؟! با جستجویی ساده در باورهای مدعیان معنویت در جهان امروز، به خوبی روشن است که معنویتی که جهان به استقبالش رفته است، معنویتی ساختار گریز، شخصی شده و منهای دین است و معنویان نیز به این امر اعتراف می کنند. پایه های فکری این نوع معنویت بر اومانیسم و لیبرالیسم بنا شده و اساساً دین گریز و حتی در مواردی دین ستیز است. التزام به این نوع معنویت، قطعاً بر سبک زندگی انسان، خصوصاً دینداران مسلمان، تأثیر خواهد داشت. معنویت منهای دین، سبب نفی عبودیت و تعبد می شود و هر آنچه را دین به عنوان امری مقدس معرفی کرده است، نفی می کند. از طرفی، قرارگرفتن در مسیر پلورالیسم، جاده ای است که ناگزیر باید از آن گذر کرد.
تبیین مؤلفه های معرفت شناختی و غیرمعرفت شناختی ایمان در اندیشه مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم «ایمان» یکی از مفاهیم اساسی در فلسفه دین به شمار می رود که شالوده بسیاری از مسائل جدید در معرفت شناسی دینی معاصر را تشکیل می دهد. گره گشایی از مسائلی چون رابطه ایمان و عقلانیت مبتنی بر فهم ایمان و تبیین مقومات ماهوی آن است. چه در متون دینی و چه در آثار فلسفی، ایمان گستره ای از معانی مختلف از معرفت تا احساس و از اعتقاد تا اعتماد را در برمی گیرد، از این رو ماهیتی غامض و چالش برانگیز دارد. این ابهام در چیستی ایمان به مسائل ثانوی فلسفی نیز سرایت کرده است. لذا برخی پرسش ها در باب معقولیت ایمان همچنان در هاله ای از ابهام مانده اند. این ضرورت بازنگری در ماهیت ایمان و پیرایش نظریه های فلسفی و دینی را آشکار می کند. نوشتار حاضر با رویکرد تحلیلی-انتقادی بر آن است تا با تبیین ایمان بر اساس مؤلفه های معرفت شناختی و غیرمعرفت شناختی نشان دهد ایمان ماهیتی چندگانه دارد. نادیده انگاشتن هر یک از این مؤلفه ها دریافتِ ناقص و ناکافی از معنای ایمان به دنبال دارد. بر اساس رهاورد پژوهش حاضر، ایمان حقیقتی است برساخته از معرفت و اعتقاد، برخاسته از تصدیق و اعتماد، آمیخته با احساس و عمل که ماهیتی مستقل دارد و نمی توان آن را به هیچ یک از مؤلفه های مذکور به تنهایی تحویل برد. تحویل نگری در ماهیت ایمان موجب دامن زدن به چالش ایمان و عقلانیت می شود. در تعیین هسته اصلی ایمان نیز اگر مؤلفه های معرفتی زیربنای مؤلفه های دیگر واقع شوند، به نحوی که مؤلفه های غیرمعرفت شناختی بر آن استوار گردند، مواجهه درستی میان ایمان و عقلانیت برقرار می شود.
عقلانیت گفتاری قرآن کریم (بررسی موردی: اصل پرهیز از زیاده گویی در قرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۳۰۹
33 - 41
حوزه های تخصصی:
گفتار یکی از افعال است و مردم اصولی را در این فعل خود رعایت می کنند. یکی از این اصول پرهیز از زیاده گویی است. اگر گوینده ای همواره بیش ازآنچه نیاز مخاطب است سخن بگوید، مخاطب را خسته و گیج می کند؛ چنین گفتاری فاقد عقلانیت گفتاری است. درواقع کلام نباید مخاطب را از هدف اصلی گفتار دور کند. برخی از مستشرقان شبهات قرآنی را به گونه ای مطرح می کنند که نشان دهند قرآن به اصل پرهیز از زیاده گویی پایبند نبوده است. آنان برای این مدعا شواهدی را ذکر می کنند. با توجه به اینکه مسلمانان قرآن را کلام الهی می دانند؛ انتظار دارند گفتار قرآن عاری از زوائد باشد، در این پژوهش که با مطالعه کتابخانه ای و تحلیل در آثار قرآن پژوهان مسلمان و مستشرقان نگارش یافته؛ نگارندگان به این نتیجه رسیده اند که ادعای وجود زوائد در قرآن صحیح نیست؛ زیرا قرآن از منشأ علم و حکمت صادر شده و علت طرح این شبهات عدم شناخت و درک صحیح مستشرقان از قرآن و یا عناد و دشمنی آنها با اسلام بوده است.
نظم و انتظام، نرم افزار لازم تکوین تمدن اسلامی
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰
65 - 86
حوزه های تخصصی:
تکوین تمدن مستلزم فراهم آمدن مجموعه ای از عوامل مادی و معنوی است. در حقیقت تمدن دارای یک بخش سخت افزاری و یک بخش نرم افزاری است که با کمک هم تمدن را می سازند. در واقع تمدن مجموعه ای از عوامل را فراهم می آورد تا آحاد جامعه بتوانند نیازهای خود را دنبال کنند و پیشرفت آسان شود. برخی از نیازهای انسان در زندگی از طریق طبیعت تأمین می شود و در نتیجه ادراکات اعتباری انسان متعلق به طبیعت می شود که این نیازها را برطرف می سازد؛ اما برخی دیگر از نیازها از طریق انسان های دیگر تأمین می شود و در نتیجه ادراکات اعتباری انسان در این حالت متعلق به انسان است که نیازهای مذکور را برطرف می سازد. ایده برآوردن نیازهای متقابل در زیست جمعی بشر در فضایی آرام و امن و دور از تنش که بی تردید نظم چونان مقدمه ای لازم به منظور تحقق آن است، شکوفا می شود؛ در غیر این صورت در جوی آکنده از رعب و ترس ناشی از تجاوز به حریم آحاد جامعه، تصور شکل گیری و شکوفایی چنین ایده ای دور از انتظار است. جامعه متمدن، بر این اساس جامعه ای است که برخوردار از نظمی اجتماعی است؛ توانایی حفظ آن را از طریق ترغیب و تشویق و نه اجبار دارد؛ همواره در جهت ارتقای نظم اجتماعی و بهبود زندگی می تواند راه ها و شیوه های بهتری را انتخاب کند و پیش گیرد. بر این اساس، ارزش کار تلاشگران عرصه حفظ نظم در جامعه اسلامی ملهم از فرمایش ارزنده پیشوای این آیین که امنیت و آرامش را یکی از دو موهبت ناشناخته پروردگار معرفی می کند، به مثابه تمهیدگران روند تمدن سازی دوچندان آشکار می شود. این نوشتار با مفروض انگاشتن ضرورت نظم در تکوین و شکوفایی تمدن اسلامی قصد دارد بایسته های نیروهای عهده دار وظیفه خطیر تأمین نظم و آرامش را واکاوی و بررسی کند.
تفسیر حیات انسانی و نقد عقل مدرن از منظر ایمانوئل کانت و اقبال لاهوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷)
91 - 119
حوزه های تخصصی:
کانت از مهم ترین فیلسوفان غرب است که با بیان محدودیت های تفکر عقلانی ضمن منضبط نشان دادن عقل، مبناگرایی را که مدتی بر تفکر فلسفی غرب حکمفرما شده بود، به چالش می کشد. او معتقد است عقل از دخالت در تمامی حوزه ها عاجز است.در فلسفه کانت، عقل عالی ترین قوه نفس و معرفت عقلانی بالاترین مرحله شناخت است. پس اساسی ترین ویژگی بشر عقلانیت یا خردورزی است که مبنای سخاوت و شرافت ذاتی او می باشد. اما اقبال عقل را نعمت الهی دانسته و قصد دارد برپایه نظام اندیشه ای دینی منسجم و متشکل ازمنابع سه گانه شناخت یعنی طبیعت، تاریخ وتجربه، جهان را تفسیرکرده و معنای زندگی را دریابد. دراین مقاله سعی شد با بررسی شبکه معنایی هرمتفکر وجوه اشتراک و افتراق اندیشه آنان درمورد تفسیرحیات انسانی مشخص گردد. یافته ها حاکی از آن است که کانت با جدا سازی عقل عملی از عقل نظری در گام اول آن را توانمند در تشخیص اخلاق و عمل به اخلاق ارزیابی می کند و این امکان را به بشر می دهد که اخلاقی جهانشمول و معتبر وضع کند و از اینکه اخلاق به امری نسبی تبدیل شود ممانعت می کند و برای اینکه عقل در تشخیص اخلاق دچار اشتباه نشود، معیارهایی معرفی می کند که براساس آن امکان تشخیص رفتار اخلاقی از رفتار غیراخلاقی ممکن می شود. از دیگر سو مهم ترین ویژگی اندیشه ی اقبال وجه انتقادی و سنت شکنی اوست. او عقل انسان را به تنهایی قادربه فهم صیرورت هستی نمی داند و برای تفسیر جهان نیاز به پیوند انسان با حیات را لازم و بیشترین سطح-آگاهی و اندیشه ورزی فیلسوفان را ناشی از غرایزنهانی آن ها می داند.
مراتب عقلانیت عملی در اندیشه ی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
47 - 59
حوزه های تخصصی:
عقل عملی، مبدأ صدور افعال انسانی است. این قوه با استمداد از عقل نظری و با جعل احکام و اعتبارات خاص مرتبط با عمل همانند وجوب، فعل انسانی را صادر می کند. اعتبار وجوب از منظر علامه طباطبایی، نخستین و مهم ترین حکم عقل عملی در جهت صدور قطعی فعل است. وجوب اعتباری در نسبت با برخی افعال، ممکن است مطلق و در نسبت با افعالی دیگر مقید باشد. به هر مقدار این اطلاق بیشتر گردد، صدور فعل با مزاحمت کمتری انجام می شود، اما وجوب مقید، سبب می شود فعل تنها در شرایط خاصی صادر شود. مسئله تشکیک در عقلانیت عملی، با توجه به اطلاق و تقیید در وجوب فعل تبیین می گردد. اطلاق بالاتر در وجوب به معنای شدت بیشتر و تقیید بیشتر به معنای شدت کمتر در صدور فعل است. ریشه ی این اطلاق و تقیید نیز به توجه نفس برمی گردد. این اطلاق و تقیید ممکن است پیرامون افعال هر یک از قوایی که در صدور فعل نقش دارند، شکل بگیرد که مهم ترین آن ها عقل نظری، وهم، غضب و شهوت است، چرا که عقل عملی در وجوب و صدور هر فعلی، تحت تأثیر یکی از این قوا واقع می شود. انفعال عقل عملی در برابر قوای پایین تر سبب می شود وجوب فعل ملایم با آن قوه با اطلاق بیشتر و تقیید کمتر( مزاحمت کمتر) صادر شود. پایین ترین درجه عقلانیت، عقلانیت مقید به شهوت است و به ترتیب عقلانیت عملی معطوف به غضب، وهم و عقل نظری در رتبه های بالاتر قرار می گیرد.
وجودشناسی دلایلِ انگیزشی عمل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
69 - 90
حوزه های تخصصی:
در مباحث جاری درباره دلایل عمل، یکی از سؤالات راجع به وجودشناسی دلایل است و این که دلایل چگونه چیزهایی هستند. اگر چه این بحث مستقیماً و صرفاً درباره عمل اخلاقی نیست، مبنای بعضی بحث های دیگری است و لوازم مهمی برای نظریه اخلاقی دارد. یکی از دیدگاه ها در این باره امرِ واقع گرایی (factualism) است. طبق این دیدگاه، دلایلِ عمل از مقوله امرِ واقع (fact) هستند. در مقابل، کسانی به روان شناسی گرایی قائل هستند که طبق آن دلایل عمل از مقوله امورِ روان شناختی اند. در این جا بعضی نقدها به امرِ واقع گرایی را معرفی و ارزیابی می کنیم. از نظر منتقدان، امرِ واقع گرایی به این دو لازمه ناپذیرفتنی متعهد است: 1) تبیین ناظر به واقع نیست؛ 2) دلایل نقش عِلّی در عمل ندارند. در مقابل، از این پیشنهاد دفاع می کنیم که در نقدها به امرِ واقع گرایی، تفکیکی میان دلایل (انگیزشی و تبیینی) نادیده گرفته شده است. برای تقویت این پاسخ، توضیح می دهیم که تفکیک دلایل انگیزشی از دلایل تبیینی بنا به ملاحظاتی مستقل از نزاع وجودشناسی دلایل طرح می شود و از این رو، توسل امرِ واقع گرایی به تفکیک راهکاری موضعی (ad hoc) نیست. بدین ترتیب، هم از امرِ واقع گرایی در مقابل بعضی نقدها دفاع می کنیم و هم به اهمیت تفکیک دلایل انگیزشی از دلایل تبیینی توجه می دهیم.
نقد و بررسی دیدگاه طه عبدالرحمن در باب رابطه دین و اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رابطه میان دین و اخلاق، همواره یکی از موضوعات محوری در فلسفه اخلاق و فلسفه دین بوده است. طٰه عبدالرحمن - فیلسوفِ نامدار مراکشی - یکی از جریان ساز ترین اندیشمندان جهان عرب به شمار می آید و آراء و ایده های او در مسائل گوناگون فلسفی، او را به متفکری نظام ساز بدل کرده است. در باب رابطه دین و اخلاق نیز عبدالرحمن با طرح نظریه «اتحاد و یگانگی اخلاق و دین» به دنبال درافکندن طرحی نو است. به اعتقاد او، نگرش های رایج به رابطه اخلاق و دین، برخاسته از تفکری است که دوگانگی را، پیش فرض گرفته است؛ در حالی که اخلاق و دین دو تافته جدا بافته نیستند که دوگانگی میان آن دو معنا داشته باشد. در این مقاله، پس از بررسی نحوه نگرش عبدالرحمن به «اخلاق» و «دین»، به تحلیل و ارزیابی دیدگاه او در باب رابطه دین و اخلاق پرداخته و روشن خواهیم ساخت که او در اثبات اتحاد مفهومی و مصداقی دین و اخلاق ناکام بوده است.
قابلیت های حکمرانی سازمان های دولتی با تحلیل نگرش خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
1 - 19
حوزه های تخصصی:
حکمرانی توانایی اداره جامعه از طریق تعامل اثربخش با بخش های دیگر است. برای اینکه بخش حکمرانی یک سازمان دولتی بتواند نقش های خود را در این زمینه به خوبی ایفا کند، نیازمند قابلیت هایی برای انجام امور کاری خود است و باید بتواند این قابلیت ها را در سازمان نهادینه کند. لذا هدف این پژوهش شناسایی قابلیت های مورد نیاز حکمرانی و دسته بندی آنها می باشد. در این راستا از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان جهت گردآوری داده ها بهره گرفته شد و در ادامه با روش تحلیل محتوای کیفی قابلیت های کلیدی برای حکمرانی اثربخش در سه مقوله اخلاق حکمرانی، عقلانیت حکمرانی و رفتار ماهرانه حکمرانی احصاء شدند. هر یک از این مقوله ها، دارای چهار مولفه می باشد که در نهایت برای هر یک از این مولفه ها، قابلیت های مورد نیاز شناسایی شده اند. در ادامه تلاش شد که با برگزاری یک پنل خبرگی، قابلیت های شناسایی شده مورد بررسی قرار گیرند و نهایتا در این پنل، قابلیت های استخراج شده تایید شدند. در این پژوهش در مجموع 59 قابلیت برای حکمرانی مطلوب معرفی شده اند. نتایج این مطالعه علاوه بر اینکه بینش مناسبی به مبانی نظری قابلیت های حکمرانی اضافه نموده است، راهکارهای سیاستی مناسبی نیز برای خط مشی گذاران و مدیران به منظور توسعه قابلیت های حکمرانی در سازمان پیشنهاد داده است.
نقد و بررسی مبانی و اصول بوروکراسی با تأکید بر چارچوب عقلانیت اسلامی و دلالت های آن در نظام حکمرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اسلام و مدیریت سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
111 - 142
حوزه های تخصصی:
بوروکراسی در نسبتی وثیق با دولت در معنای مدرن آن قرار دارد. غالب بوروکراسی های مدرن تا حدی در نتیجه فرایند دولت سازی شکل گرفتند. نظریه بوروکراسی توسط ماکس وبر با مبانی مدرنیسم و اصولی همچون تقسیم کار، حاکم بودن ضوابط بر روابط، جلوگیری از اعمال سلیقه های شخصی، انتصاب براساس شایستگی و... مطرح شد. اما واقعیت آن است که بوروکراسی با توجه به ابتنای آن بر عقلانیت مدرنیستی محدودیت هایی به همراه دارد. ازاین رو، این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیلی فلسفی در پی بررسی و نقد اصول و مبانی این نظریه براساس چارچوب عقلانیت اسلامی است. عقلانیت اسلامی با نگاهی جامع به ساحت های وجودی انسان (اندیشه ها، انگیزه ها و رفتارها) و متناظر با آن ساحت های جامعه، زمینه ها، چگونگی و پیامدهای ظهور و بروز عقل به عنوان ودیعه الهی در وجود انسان را نشان می دهد. جمع بندی این پژوهش آن است که بوروکراسی مقتضای طبیعت بشری است و تا هنگامی که طبیعت بشر فارغ از آموزه های وحیانی وجود دارد سلطه اش ضروری است. بنابراین، مواجهه با بوروکراسی مقابله سلبی یا کنار نهادن بوروکراسی نیست؛ بلکه فرارفت از آن به واسطه بلوغ و تعالی عقلانیت انسان و جامعه است. این مهم در کوتاه مدت با بهره گیری از سازوکار کارآفرینی حل مسئله و در بلندمدت با شناسایی و به کارگماری شایسته ترین انسان ها (به لحاظ تخصص، تقوا و بهره های هوشی) انجام می گیرد.
تحلیل و بررسی رابطه عقل و نقل در اندیشه کلامی شیخ صدوق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ضرورت سره سازی عقل گرایی متکلمان شیعه و تمرکز بر مقاطع پر اهمیت تفکر کلامی در راستای تقویت کارایی و پاسخگویی به موضوعات مستحدثه اعتقادی، ایجاب می کند تحقیقات منظم و متقن در این حوزه انجام شود. روش: در این تحقیق از روش تحلیلی- توصیفی، کتابخانه ای و شناسایی منابع پژوهش اسنادی استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: شیخ صدوق تمایز واضحی بین عقل و وحی نمی بیندو عقل را به مدد وحی راهگشا می داند. وی معتقد است که بالاترین درجه عقل در نزد انبیا و ائمه معصومین(ع) وجود دارد و عقلا و فلاسفه با نهایت تلاش خود سعی می کنند به فهم سخنان ایشان نایل شوند. او می گوید: خداوند امری را مقرر نمی کند مگر اینکه صورتی از حقیقت آن امر را در عقل انسان قرار می دهد. ایشان از عقل در حوزه های مختلفی مانند خداشناسی، نبوت و امامت، تقیّه وامور مربوط به رجعت و معاد استفاده می کند.
تغییر دین در رهیافت ادیان ابراهیمی و عقلانیت حکم آن در گفتمان قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تغییر دین، بریدن از صورت قدیمی باورها، شیوه زیست وگرایش به گروه های دینی، شیوه زندگی، نظامهای اعتقادی و روش نوین ارتباط با الوهیت است که در جستار حاضر به این موضوع در ادیان ابراهیمی پرداخته شد. روش: پژوهش حاضر با شیوه توصیفى- تحلیلى و با تکیه بر اسناد کتابخانه ای، تغییر دین را در ادیان ابراهیمی بررسی کرده است. یافته ها: این مفهوم در ادیان ابراهیمی یهودی و مسیحی به صورتهای نودینی، بدعت و ارتداد و مؤلفه های همبسته به آن آمد. چنین پدیده ای در پیش دینداران و متولیان دینی یهودی و میسحی، ناخوشایند بوده و روی آوری به آن هم همسان نبوده است. تغییر دین در مؤلفه ارتداد در روایت متن مقدس به معنی بیرون رفتن از دایره ایمان است و گزاره های آن با سویه توصیه ای و حکمی به صورت خشونت آمیز بیان شده و شیوه اجرای آن نیز در طول تاریخ از سوی خوانشگران و متولیان دینی در پیوند با عناصر فرامتنی و مؤلفه قدرت بوده است. اما مفهوم تغییر دین در گفتمان قرآن کریم، تنها در مؤلفه ارتداد مطرح شده که پیامد آن، افزون بر حبط اعمال، مجازات اخروی را در هم پی دارد. نتیجه: بر اساس این پژوهه، وجود تغییر دین در روایتگری قرآن کریم با زوایای عقلانیت و مؤلفه های آن بررسی شد و در پی آن، احکام قرآن کریم در این خصوص، موجّه دانسته شد.
بررسی جایگاه و منزلت انسان از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اینکه نگاه هر یک از مکاتب مهم بشری به «کرامت انسانی»، از مبانی نظری مهم و پایه ای آن مکاتب شمرده شده که در تک تک باورهای این مکاتب جاری است، هدف از نگارش این پژوهش، تبیین ملاک ارزش و جایگاه انسان در نظام آفرینش از منظر مبانی نظری اسلام در مقابل اندیشه اومانیسم در جهان غرب بود. روش: این مقاله با استفاده از داده های کتابخانه ای و اسنادی به روش توصیفی- تحلیلی به دسته بندی آیات قرآن و احادیث اهل بیت(ع) درباره کرامت انسانی و خاستگاه و اقتضائات پرداخته است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که در نگرش برخاسته از قرآن و روایات، انسان دارای کرامت طبیعی(تکوینی) است که مربوط به نوع بنی آدم می باشد. همچنین می تواند با به فعلیت رساندن استعدادهای وجودی خویش در مسیر حق، از کرامت ارزشی(اکتسابی) بهره مند شود. نتیجه گیری: تا زمانی که عنوان بنی آدم با مؤلفه های کرامت طبیعی مانند روح، عقل و اختیار بر انسان صادق است، از حقوق فطری، طبیعی و اجتماعی برخوردار خواهد بود؛ مگر آنکه خالق شارع، مجازات خاصی را برای ارتکاب عمل خاصی تعیین کند که البته، فرا رفتن از آن نیز موجب ظلم بر بزهکار و نقض کرامت او خواهد بود.