مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
عقلانیت
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
175 - 196
حوزه های تخصصی:
در میان نویسندگان و فیلسوفان عصر روشنگری همچون مونتسکیو، دیدرو، ولتر و روسو می توان به نویسنده ای اشاره کرد که در آثارش به وجوه دیگری از آرایِ این فیلسوفان پرداخته است: مارکی دوساد. اما روشنگری با ساد برخوردی متفاوت داشت: او را موجودی خطرناک برای بشریت و آثارش را مخل نظم عمومی محسوب میکرد. با این همه، می توان ادعا کرد که مضمون اصلی آثار وی برداشتی افراطی از همان مفاهیم اصلی عصر روشنگری همچون آزادی، سلطه بر طبیعت، خودآیینی، اخلاق و نقد کلیسا بود. این مقاله قصد دارد تا نشان دهد که آثار ساد برآمده از همان عقلانیتی است که روشنگران در پی بنیاد نهادن آن بر تمامی ارکانِ ساختار اجتماعی و سیاسی بودند. ساد، با نشان دادنِ مطلق شدگیِ سلطه ی عقل مدرن،تصویری از انسانِ عصر روشنگری را ترسیم کرد و به همین دلیل امروزه با بازخوانی آثارش می توان او را در زمره ی اولین منتقدان حقیقی روشنگری قرار داد. کسی که با دفاع از مضامین آرمانی روشنگری برای بشریت، با پیشروی به سرحدات آن، زوالِ تدریجی آن را در آثارش پیش بینی کرد.
تحلیل انتقادی تلقّی اقبال لاهوری از فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
129 - 160
حوزه های تخصصی:
محمد اقبال لاهوری، از متفکران شبه قاره هند و تأثیرگذار بر نحله های مختلف فکری است.، او گرچه اندیشه های بدیع مختلفی داشت لیکن تفکر وی بیشتر با «پروژه تجدید بنای دینی در اسلام» شناخته می شود. تحقیق حاضر در پی واکاوی تلقّی اقبال از فلسفه ی اسلامی با روش تحلیلی- انتقادی است. با بررسی آثار منثور و منظوم اقبال، به این نتیجه می رسیم که وی هیچ گاه ماهیت فلسفه ی اسلامی را درست نشناخته و توضیح کاملی نداده است؛ بلکه وقتی از فلسفه ی اسلامی سخنی به میان می آورد یا منظورش بحث عقل به معنای عام است، یا به دانش تجربی و گاهی به شخصیت های فلسفی اشاره می کند؛ از طرفی اقبال در دوره های مختلف زندگی اش تلقّی های مختلفی از فلسفه اسلامی ارائه داده است و سرانجام بعد از طرح پروژه تجدید بنای دینی، فلسفه اسلامی را یونانی مآبی و متاثر از آن تلقّی کرده است. اقبال، سنت فلسفی در جهان اسلام را در بهترین حالت نیمه راهِ رسیدن به حقیقت می داند. این تلقّی با اشکالات جدی مانند عدم تعریف منطقی فلسفه ی اسلامی، عدم توجه به نحوه ورود فلسفه در جهان اسلام و میراث فارابی، عدم توجه به جنبه های مفید و مثبت فلسفه در اسلام، ترجیح غیر منطقی و گاه خطر آفرین تفکرات رقیب بر فلسفه و یکسان دانستن تلقّی همه فلاسفه اسلامی نسبت به یونان، مواجه است.
جستاری بر شاخص های زندگی عقلانی با الهام از رویکرد حاکم بر تفکر فلسفی و آموزه های اسلامی
منبع:
الاهیات قرآنی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۵
88 - 104
حوزه های تخصصی:
حیات دنیوی فرصتی است که فقط یک بار می توان آن را تجربه کرد. به نظر می رسد که سبک زندگی برخی افراد، در روابط فردی و اجتماعی، بر هیچ اصل ثابتی استوار نیست. فقدان عقلانیت در زندگی، بیماری فراگیری است که توجه به آن و بازشناسی زندگی عقلانی برآمده از تفکر فلسفی و تبیین شاخص های آن می تواند نخستین گام، در تزریق عقلانیت در زندگی باشد. هدف این پژوهش بازشناسی این گونه از زندگی و تبیین شاخص های آن است. پرسش اصلی تحقیق این است که شاخص های زندگی عقلانی با الهام از تفکر فلسفی و آموزه های اسلامی چیست؟این پژوهش از نوع مطالعه تحلیل محتواست. در راستای پاسخ به پرسش اصلی، در آغاز به مفهوم شناسی دو اصطلاح: زندگی و تفکر فلسفی پرداخته شد، آنگاه تحلیل مفهومی ویژگی های تفکر فلسفی و بررسی منابع اسلامی نشان داد که زندگی عقلانی هشت شاخص دارد که عبارتند از: پرسش گری، حرکت از سطح به عمق، جست و جو گری، تحمل شنیدن حرف مخالف، مواجهه با پرسش های بنیادین زندگی، حاکمیت عقل، جست و جوی فلسفه زندگی و زندگی فلسفی در پرتو فلسفه زندگی. بنابراین زندگی عقلانی یعنی زندگی به رنگ عقل، کشف فلسفه زندگی و زیستن بر پایه آن.
تربیت کل گرا بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تربیت کل گرا» یکی از رهیافتهای تربیتی قرن بیستم در غرب است که با کاستیهای موجود در نظام تربیتی مدرن مقابله کرده است. با اندکی توجه میتوان شباهتهایی بین تعلیم و تربیت دینی و اسلامی با این روش تربیتی یافت؛ تا آنجا که میتوان گفت تربیت کل گرا شیوه رایج تربیت در نظام آموزش سنتی ما بوده است. این پژوهش به طرح برخی از اصول تربیتی در حکمت متعالیه میپردازد که ذیل مفهوم «کل گرایی» قرار میگیرند. برخی از اصول مطرح شده عبارتند از: لزوم جمع میان ماده و معنا، تربیت بدن بهمراه روان و کل گرایی اخلاقی و معرفتی. همچنین در ذیل کل گرایی معرفتی به جایگاه ویژه عقل در معرفت شناسی پرداخته شده و اصول تربیتی متناسب با عقلانیت استخراج گردیده است که از جمله آنها محاسبه و لزوم آموزش تعقل به متربی است. در انتها برخی از روشهای اجرایی متناسب با اصول یاد شده، آمده است. این تحقیق از روش کیفی تحلیل محتوا و استنتاج فلسفی بهره برده است. به این ترتیب که با مراجعه به کتابهای صدرالمتألهین در حکمت متعالیه و برخی از شارحان وی، به استخراج اصول تربیتی متناسب و در راستای کل گرایی پرداخته است.
سیاست های کیفرشناسی نوین در واکنش به مجرمان خطرناک
منبع:
قانون یار دوره پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷
897-915
حوزه های تخصصی:
کیفرشناسی نو در نحوه ی برخورد با مجرمان گاه سیاست های جدید که جنبه ی مدیریتی آن ها غالب است طراحی کرده و گاه به سیاست های پیشین رنگ و لعابی مدیریتی داده است. هدف از این اقدامات نیز جلوگیری از رشد روز افزون جرایم و تخصیص هر چه بهتر منابع محدود نظام عدالت کیفری است.اصول و پایه های کیفرشناسی نو بر دستور العملی استوار است که از منطق مدیریتی تبعیت می کند و به جای توجه به جرم و مجرم، خطر جرم را مطمح نظر قرار می دهد و با این منطق مدیریتی اقدام به سیاست گذاری می کند. به راستی چه چیز نظام عدالت کیفری را به اتخاذ چنین رویکردی گزینشی نسبت به مجرمان واداشته است. یافتن مبانی و چرایی ظهور جنبش های سرکوب گر و امنیت مدار با عنوان کیفرشناسی نو به گونه ای که رویکرد غالب دهه های اخیر قرن حاضر شده است. طبیعی است که مهم ترین عاملی که موجب ایجاد احساس ترس و ناامنی در میان اقشار مختلف جامعه می شود، افزایش نرخ جرایم است. این مسئله موجب شد که مشروعیت دولت رفاه و نظام عدالت کیفری برای مبارزه و کنترل جرم با چالش جدی از سوی مردم مواجه شود. نتیجه ی این چالش ها و انتقادات وارده بر نظام درمانی، یکی از موجبات شکل گیری تفکری را فراهم کرد که با چرخشی صد و هشتاد درجه ای و با نگاهی غیر تخصصی و عامه پسند، این بار به تقاضاهای عمومی برای افزایش امنیت توجه نشان داد. در واقع، افکار عمومی در مقابل برهم زنندگان نظم و امنیت احساس خطر کرده و در یک واکنش دفاعی خواستار اعمال مجازات های شدید و ثابت در برابر آنان شدند.
عقلانیت ارتباطی در سطح جهان و همه گیری ویروس کرونا همه گیری ویروس کووید- 19 و تأثیر آن بر گسترش عقلانیت ارتباطی معطوف به جهان شهرگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به توضیح سطوح اثرگذاری همه گیری ویروسی کووید- 19، کرونا، بر گسترش عقلانیت ارتباطی در سطح می پردازد. پرسش اصلی نوشتار آن است که کرونا چه پیامدهای اجتماعی قابل توجهی را در سطح حوزه عمومی جهانی (نظام آگاهی فرا- ملی) برجای نهاده است؟ مدعای نوشتار آن است که بحران کرونا امکان گفت وگوی زیست جهان را در باب خیر عمومی در سطح فرا-ملی گسترشی بی سابقه داده است؛گفت وگویی که، در مسیر شکل بخشی به توافق های خردورزانه در حوزه عمومی جهانی، منجر به ارتقاء عقلانیت موثر جهت بسط جهان شهرگرایی گردیده است. حاصل آن که امروزه روز حوزه عمومی جهانی، توانمندتر از هر زمان دیگری در تاریخ معاصر، قادر به لحاظ به هم پیوستگی منافع بشری به گونه ای ورای معیارهای قومی، جنسی و ملی گردیده است. توجه بیش تر به مقولاتی هم چون توسعه پایدار در سطح جهان از جمله نتایج این رویکرد بوده است. روش این پژوهش تحلیلی-توصیفی است و طی آن تلاش شده است تا با مراجعه به منابع طراز نخست درکی از مراتب این تحول مهم و در حال پدیداری ارایه شود.
«مقایسه ایده هلد و هابرماس درباره امکان جایگزینی یک الگوی دموکراسی مطلوب با دموکراسی لیبرال»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«جهانی شدن»، بسیاری از مفاهیم کلیدی سنتی سیاست را دگرگون کرده است. یکی از این مفاهیم، «دموکراسی» است. هلد و هابرماس نسبت به دموکراسی در عصر جهانی شدن، توجه ویژه ای مبذول داشته اند. با توجه به تحولاتی که در عصر جهانی شدن رخ داده است، هلد و هارماس کوشیده اند که به ترتیب الگوهای «دموکراسی جهان وطنی» و «دموکراسی مشورتی» را جایگزین دموکراسی لیبرال کنند. هدف این مقاله آن است که نشان داده شود چگونه هابرماس و هلد کوشیده اند تا مدل دموکراسی پیشنهادی خود را جایگزین الگوی لیبرال دموکراسی نمایند. هابرماس با تکیه بر سه نظام «دولت»، «اقتصاد» و «جهان زیست» و مفاهیم «حوزه عمومی» عقلانیت و کنش ارتباطی و هلد از طریق بازسازی نظم جهانی کنونی این کار را انجام می دهند. یافته های این مقاله بیانگر آن است که تلاش هر دو متفکر برای دستیابی به هدف موردنظر، به دلایلی از جمله محافظه کارانه بودن ساختار فکری هلد و در نتیجه تمایل وی به حفظ وضع موجود از یک سو و توجه بیش از حد خوش بینانه هابرماس به اجماع و عقل گرایی از سوی دیگر، به نتیجه نرسیده است. این مقاله به لحاظ روش و محتوا، توصیفی- تحلیلی است و داده های مورد نیاز به شیوه کتابخانه ای به دست آمده است.
پدیدارشناسی بیلدونگ تاملی بر چیستی تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با نگاهی پدیدارشناسانه، کوشش می شود تا به ذات تربیت- بیلدونگ و ظهورهای بیلدونگ در تاریخ تربیت تفکر شود. طبق گام نخست پدیدارشناسی، از مفهوم بدیهی و رایج از بیلدنگ روی گردانده، سپس با واشکافی، از پدیدارهای تاریخی و چیستی بیلدونگ پرسش می شود تا در نهایت به امر مشترک و عمومی یا ذات بیلدونگ از منظر هایدگر نگریسته شود. بدین ترتیب آشکار می شود که هیچ یک از پدیدارهای آشکار بیلدونگ در تاریخ، اینهمانِ ذات آن نیستند، بلکه امکانی پدیدارین در تاریخ تربیت هستند. پس همه پدیدارها، به نحوی آشکارگیِ زمانمند تربیت-بیلدونگ را در خود پنهان دارند، اما هیچ یک نمی توانند صرفاً تمامیت آن را در سیطره ی خود بگیرند. در اینجا ذات تربیت- بیلدونگ را در انواع پدیدارین آن واشکافته و از منظر هایدگر که به گونه ای سلبی است، نشان می دهیم که هیچ کدام از پدیدارها، تمامیت ذاتی بیلدونگ نیستند. لذا ذات، ریشه در بافتاری زمانی دارد که گشودگی و مراقبتِ همراه با بالیدن شکل دهنده از هستی انسان به معنای کلی است و در پدیدارهای متکثر بیلدونگی نیز خود را آشکار-مستور می دارد .
حقوق اساسی، موازنه و عقلانیت
منبع:
فصلنامه رأی دوره پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
119 - 131
حوزه های تخصصی:
این مقاله با طرح تفسیر موازنه آغاز می شود. دادگاه قانون اساسی فدرال آلمان، با صدور رأی در پرونده لوت در سال 1958، این تفسیر را مطرح کرد. سپس به دو انتقاد یورگین هابرماس به این تفسیر پاسخ داده شده است. به عقیده هابرماس، موازنه تفسیری غیرمنطقی است و ضمن تضعیف حقوق اساسی انسان ها، باعث آسیب رساندن به آن ها می شود. هابرماس معتقد است که موازنه میان دو حق در هنگام صدور رأی، باعث خروج یکی از آنها از قلمرو درستی و نادرستی می شود و بدون توجه به عادلانه بودن رأی و بدون استدلال درست، یکی از آن ها را از قلمرو حقوق خارج می کند. در این مقاله با بیان توجیهی منطقی برای اثبات موازنه، با بهره گیری از حقوق موازنه و قاعده عدم تناسب، به انتقادات هابرماس پاسخ داده شده است. با اثبات موازنه متوجه می شویم که این رویه نه تنها برای حقوق تهدید نیست، بلکه ابزاری ضروری برای حمایت از حقوق است.
نگرشی نو در حجیت ظن معتبر با رویکردی بر آراء امام خمینی
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
158 - 136
حوزه های تخصصی:
حجیت عقلانی و کشف مناط آن در ظنون از ابتکاراتی است که در عصر جدید زمینهی بازسازی علم اصول را بر این پایه هویدا میسازد. عقل و خرد جمعی با برخورداری از امتیاز تائید شارع در هر دورهای میتواند زمینه شکوفایی بیش از پیش قرائت بشری از دین را فراهم آورد. در این پژوهش پس از باز تعریف مفاهیمی بنیادین همچون «عقل»، «حجیت»، «ظن» و «علم» و بیان ارزش معرفتشناختی ظنون عقلانی به عنوان پیش فرضی اثر بخش در حل محذورات، قول به اعتبار ظن معتبر با ادله عقلانی، این امکان فراهم آمده است که به حجیت ذاتی ظن، باور یابیم و ضمن بررسی ادلهی عقلایی، از این حقیقت پرده برداشته شود که آیات و اقتضائات عقلی، بر خلاف آنچه پنداشته میشود، نافی حجیت ظن عقلایی نیست و ظن عقلایی، بالطبع حجت است. امام خمینی(ره) نیز با بحث از ظنون تحت عنوان پیشنهادی، در عدم امتناع تعبد به امارات، نافی استدلال و برهان در تعبد وقوعی به امارات گردیدهاند و به دلیل پذیرش این مبنا توسط عقلا امکان امتناع را در آن وارد نمیدانند و بر پذیرش مبنای ظن عقلائی تاکید میورزند.
نظر حضرت امیر علیه السلام بر حاکمیت فرهنگ عقلانیت و دوراندیشی در زندگی مادی و معنوی انسان سعادت گرا
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲۴
26 - 14
حوزه های تخصصی:
نهج البلاغه، از جمله کتبی است که حاوی موضوعات گوناگون می باشد، و هر کس به اندازه تشنگی خود، از این دریا چشیده است. تاریخ عقل و تعقل، همزاد تاریخ بشری است؛ وجه ممیز انسان از موجودات دیگر، عقل او است، و آدمی با تعقل به حیات انسانی خویش ادامه می دهد . به فرموده امام علی علیه السلام الانسان بعقله «انسان به عقل خود انسان است.» بنابراین تاریخ تعقل با پیدایش آدم آغاز می شود .معمولا در کتاب های تاریخ فلسفه گفته می شود تعقل در سواحل آسیای صغیر و در منطقه ایونیا باظهور طالس و آناکسیمندرشروع شده است و پیش ازآن مردم در دوران تخیل می زیسته اند. این سخن اگر درست باشد، که چنین نیست، تنها درباره شروع نوع خاصی از تعقل صادق است، نه درباره پیدایی تعقل و خردورزی به معنای کلی آن. البته توجه به عقل و تعقل فلسفی و به سخنی دیگر، تعقل در باب تعقل فلسفی و نقد و بررسی آن امری متاخر است و بر اساس اطلاعات مکتوب و باقیمانده، ابتدا در زمان سوفسطائیان و سقراط به شکلی ناقص مطرح شده است. پس از آن در عصر جدید با فرانسیس بیکن و رنه دکارت و جان لاک بار دیگر مسئله معرفت و به خصوص تعقل، مورد توجه جدی قرار گرفت و درآثار ایمانوئل کانت به اوج خود رسید و مساوی با فلسفه شد و در نهایت به علم معرفت شناسی جدید انجامید .هنگامی که به مباحث مطرح شده در تاریخ فکر و فلسفه نظر می کنیم، می بینیم که عقل افلاطون با عقل ارسطو، عقل متکلمان با عقل عارفان، عقل دکارت با عقل کانت و ... تفاوت می کند و هر کس معنای خاصی از آن را اراده کرده است. لازمه این اختلاف نظر آن نیست که بگوییم هر کس عقل خاصی داردکه متفاوت و متباین با عقل دیگران است؛ بلکه می توان گفت این اختلاف به دلیل اختلاف در تفسیر عقل است .اختلاف در تفسیر را نیز می توان به کارکردهای متفاوت عقل و قابلیتهای گوناگون آن بازگرداند . بدین سان اهمیت بررسی عقل و تعقل از دیدگاه امام علی علیه السلام روشن می شود؛ چرا که خداوند متعال با فضل خویش آن امام حکیم را از عالی ترین درجه عقل بهره مند ساخته است و هم اواست که می تواند مفسر عقل و تبیین کننده تعقل و مسیرهای درست آن باشد.
بررسی عقلانیت باورهای دینی از دیدگاه ویتگنشتاین متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
363 - 384
حوزه های تخصصی:
ویتگنشتاین متأخر بر این باور است که برای فهم باورهای دینی، باید دو مفهوم بازی های زبانی و صور زندگی را که او برای توصیف آموزه های خود به کار می گیرد، بشناسیم و وارد بازی زبانی و صورت زندگی دینی شویم. بنابراین می توان گفت برداشت او از عقلانیت باورهای دینی، عقلانیت مبتنی بر بازی های زبانی و صورت های زندگی است. به دیگر سخن، عقلانیت باورهای دینی در قالب این دو استعاره است که معنای خود را پیدا می کند، ازاین رو اگر کسی بخواهد باورهای دینی خویش را عقلانی سازد، باید این عقلانیت در زمینه صورت های زندگی فهم شود. اگر شخص متدین باورهای دینی خویش را در بافت صور زندگی مبتنی بر ایمان کرده باشد، در این صورت از نظر ویتگنشتاین متأخر باورهای دینی او عقلانی است. بنابراین معنای عقلانیت در مورد باورهای دینی نباید به همان معنای عقلانیت در علم تلقی شود و مورد داوری قرار گیرد. بنابر دیدگاه ویتگنشتاین متأخر باورهای دینی ما نیاز به هیچ گونه توجیهی، چه عقلی یا تاریخی ندارند و شخصی که تلاش دارد تا امر دینی را با توجه به قواعد بازی زبانی دیگر معقول سازد، در واقع، خود فردی غیرمعقول است، زیرا از شأن باورهای دینی کاملاً غافل است. در این مقاله بر آنیم تا علاوه بر تبیین دیدگاه ویتگنشتاین متأخر در خصوص عقلانیت باورهای دینی، نقدها و نارسایی های موجود در مفاهیمی مانند بازی های زبانی و همچنین تلقی ویتگنشتاین متأخر در خصوص عقلانیت باورهای دینی را بیان کنیم.
نسبت عقلانیت اسلامی با سرمایه اجتماعی در مقایسه با عقلانیت ابزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد اسلامی سال بیست و یکم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۲
37 - 63
حوزه های تخصصی:
عقلانیت از مهم ترین صفات کنش فردی و اجتماعی انسان می باشد. لحاظ سطوح شناختی، ارزشی و عملی عقلانیت و تبیین اتکای آن بر مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی، تفاوت عقلانیت اسلامی و ابزاری را آشکار می سازد. از سوی دیگر عقلانیت ازآنجاکه ساما ن دهنده رفتار و تعامل اجتماعی انسان هاست، نقش مهمی در تعیین چیستی، تحقق و کارایی سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل مهم تحقق رشد و توسعه دارد. بررسی نسبت عقلانیت اسلامی در تعیین ماهیت، زمینه تحقق و نیز کارایی سرمایه اجتماعی در مقایسه با عقلانیت اقتصاد متعارف (عقلانیت ابزاری) حائز اهمیت بوده و در جهت برنامه ریزی و سیاست گذاری های نیل به رشد و توسعه کشور می بایست مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش با رویکرد میان رشته ای فلسفی - اقتصادی سعی شده ضمن تبیین چیستی عقلانیت اسلامی با تکیه بر مبانی آن و احصای مؤلفه ها و ابعاد سرمایه اجتماعی، نسبت عقلانیت اسلامی با سرمایه اجتماعی و مزایای آن در مقایسه با عقلانیت ابزاری بررسی گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد ماهیت سرمایه اجتماعی مبتنی بر عقلانیت اسلامی فراتر از صرف ارتباطات عینی و تاریخی مبتنی بر نیازهای اجتماعی بوده و ابتنای کنش فردی و جمعی بر عقلانیت اسلامی بر اساس اصول راهبردی و انسان اقتصادی برآمده از آن می تواند از نظر منطقی سطح اعتماد و مشارکت را ارتقا داده، با پیشگیری از جنبه های منفی سرمایه اجتماعی، زمینه تحقق و کارایی بیشتر آن را فراهم آورد.
عقلانیت سیاسی-اجتماعی از دیدگاه امام خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
72 - 108
حوزه های تخصصی:
پس از انقلاب اسلامی در چند برهه، چالش فکری درباره موضوع عقلانیت برجسته شد، که براین اساس، امام خامنه ای مفهوم عقلانیت را تبیین و بر آن تأکید کردند. هدف این پژوهش تبیین مفهوم عقلانیت اسلامی و مفهوم و مصادیق عقلانیت در وجوه سلبی و ایجابی از منظر امام خامنه ایa است. روش تحقیق کیفی است، و تحقیق با شیوه تحلیل مضمون انجام شده است. محتوای تحلیل شده همه بیانات امام خامنه ایa درباره مقوله عقلانیت است. یافته ها نشان می دهد عقلانیت اسلامی به مفهوم عقل سلیم، تعالی محور و توحیدمحور است، حوزه وسیعی دارد و در سه سطح عقلانیت بنیادین، ارزشی و ابزاری مطرح است. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که عقلانیت از نظر امام خامنه ایa در وجوه ایجابی، به مفهوم محاسبه صحیح و کار سنجیده مبتنی بر تعالیم اسلامی، انقلابی، عدالت، معنویت، بصیرت و دشمن شناسی، ارزش های انسانی و اخلاقی، آرمان گرایی، واقع بینی و آینده نگری است و در وجوه سلبی، ترس و انفعال، سازش، سیاسی کاری، محافظه کاری و کوتاه آمدن از آرمان ها و ارزش ها، تقلید کورکورانه، ایجاد وابستگی و اعتماد به دشمن خلاف عقلانیت است. نتایج تحقیق حاکی است که عقلانیت مد نظر امام خامنه ایa عقلانیت متعالی و توحیدمحور اسلامی است و این عقلانیت مبتنی بر اخلاق، معنویت، آرمان گرایی و واقع بینی است.
روان شناسی سیاسی و امکان درک بینارشته ای امر سیاسی: نقد کتاب روان شناسی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
ماهیت سیّال تحولات سیاسی در دو دهه اخیر موجب شده است اندیشمندان و پژوهشگران با هدف امکان درک و ارائه تحلیلی واقع بینانه از این تحولات به سوی حوزه های جدید علمی گرایش یابند. در این میان، روان شناسی سیاسی کوشیده است به رغم پیچیدگی هایی که در حوزه های متفاوت علمی وجود دارد، پلی میان مسائل روانشناختی، جامعه شناختی، تاریخی، فلسفی، انسان شناختی و زبان شناسی بزند و امکانات جدیدی را برای بازفهمی امر سیاسی فراهم آورد. دانش رو به گسترش روان شناسی سیاسی به واسطه ماهیت چندرشته ای، پویا و کاربردی، توانسته است با ارائه تحلیل نو از امر سیاسی، افق های جدیدی پیشِ روی علاقمندان بگشاید. محور اصلی بحث در مقاله حاضر، معرفی، نقد و ارزیابی کتاب روانشناسی سیاسی است که توسط جان تی.جاست (John T Jost) و جیم سیدانیوس (Jim Sidanius) گردآوری شده و نسخه انگلیسی آن در سال 2004 از سوی انتشارات روان شناسی (Psychology Press) در نیوریورک چاپ شده است. نسخه فارسی این اثر از سوی محمدرضا جلالی و محمد سعدی ترجمه شده و در سال 1397 از سوی انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات روانه بازار نشر شده است.
جرم انگارىِ قرآن و عقلانیّت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
جرم انگاری، فرایندی است که به موجب آن، قانونگذار با درنظر گرفتن هنجارها و ارزش های اساسی جامعه و با تکیه بر مبانی خود، رفتارهایی را ممنوع نموده و برای آنها ضمانت اجرایِ کیفری تعیین می کند. قرآن کریم نیز احکامی را برای ادارۀ فرد و جامعه و حفظ ارزش های انسانی، ترسیم کرده و رفتارهاى مضرّ به مصالح اساسى را جرم اعلام نموده است. جرم انگاریِ قرآن در راستای حمایت از ارزش های انسانی و مصالح اساسی جامعه، قابل ارزیابی است که از مطابقت آن با عقلانیت و همسویی با حقوق بشر حکایت دارد.
تربیت سیاسی فطرت محور در اندیشه آیت الله شهید بهشتی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مبانی و اصول تربیت سیاسی در اندیشه آیت الله شهید بهشتی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که گرچه در راهبرد تربیتی آیت الله بهشتی، تربیت انسان و جامعه، مقوله ای صعب محسوب می شود، با این حال انسان همواره نیازمند تربیت و اکتساب مولفه های تربیت سیاسی در مواجهه مطلوب با نظام سیاسی حاکم می باشد. در این منظر، جایگاه اولی و اصیل از آنِ الگوهای بسترساز است، نه قالب ساز. به عبارت دیگر، شهید بهشتی معتقد است تربیت انسان توأم با فرایند آموزش تدریجی، نضج و تعالی می یابد و ادراکات قالبی از تربیت، ناتوان از پرورش متربیان اسلامی است. پذیرش چنین الگویی از تربیت سیاسی، مبتنی بر مبانی و اصول خاصی می باشد که می توان به انگاره های آن در نظریات اجتماعی- سیاسی شهید بهشتی دست یافت. در سازه تربیت سیاسی شهید بهشتی، انسان، موجودی محق و مکلف، به شمار رفته که غایت وی، وصول به حیات ایمانی در دنیا و سعادت اخروی می باشد. در این رویکرد، تربیت سیاسی اسلامی برخلاف الگوهای غربی، با نظر به ابعاد درونی و بیرونی انسان، سه حوزه بینش، نگرش و مهارت های سیاسی شهروندان جامعه اسلامی را تحت الشعاع قرار می دهد.
تحلیل و بررسی رابطه تعبّد با عقلانیت در رهیافت های معنویت دینی و معنویت مدرن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معنویت مدرن نظریه ای است که طی سالیان اخیر توسط برخی از روشنفکران تجددگرا در مجامع علمی و دانشگاهی مطرح شده و در همین راستا به تضعیف و حتی انکار معنویت دینی پرداخته است. بر اساس این رهیافت، امروزه انسان مدرن از جمع میان عقلانیت و دیانت عاجز مانده و برای رهایی از این وضعیت چاره ای جز این ندارد که معنویتی همسو با لوازم و اقتضائات مدرنیته و برخاسته از «عقلانیت مدرن» اختیار کند. از این نظرگاه، مهم ترین عاملی که سبب رویگردانی انسان مدرن از دیانت به معنویت می شود، تعبدگرایی در دین است؛ زیرا عقلانیت مدرن با مشخصّه استدلال گرایی کاملاً در تضاد با مقوله تعّبد است. پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی رابطه تعبد با عقلانیت در هر یک از رویکردهای معنویت دینی و مدرن پرداخته است. نتایج این تحقیق که با روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی گرد آمده است، نشان می دهد: اولاً تعبدیات دین نه تنها با عقلانیت ناسازگار نیستند، بلکه بر اساس «ادله ضرورت وحی و نبوت» مبتنی بر دلایل عقلانی اند؛ ثانیاً معنویت مدرن با تحلیل ناقص و نادرست، تعبدیات دینی را همچون تقلیدهای کورکورانه پنداشته و از همین رو به انکار آنها پرداخته است. البته نظریه مزبور اشکالات و ابهامات جدی دیگری نیز داشته که در پژوهش حاضر مطرح شده است.
بررسی تطبیقی کارکردهای دین، از دیدگاه علامه طباطبائی و ماکس وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام مهر ۱۴۰۰ شماره ۲۸۶
77-88
حوزه های تخصصی:
دین پرمسئله ترین و گسترده ترین پدیده اجتماعی است. اندیشمندان بسیاری به بررسی این پدیده در ابعاد مختلف پرداخته اند. نگاه کارکردگرایانه به دین می تواند پاسخگوی بسیاری از مسائل نوپدیدار از اصل و اساس دین باشد. از میان جامعه شناسان ماکس وبر با نگاهی کارکردگرایانه توانسته است برای دین برخی از کارکردها را برشمارد. هرچند که با دیدی تقلیل گرایانه به دین نگریسته و کارکرد دین را منحصر در دنیا و بعد جسمانی انسان کرده است. در مقابل، علامه طباطبائی اندیشمند اسلامی، در ضمن تبیین عقلانی از دین، با نگاهی گسترده تر به دین و ابعاد کارکردی آن پرداخته است. در بررسی تطبیقی نظرات این دو اندیشمند، گرچه مبانی نظریشان اعم از هستی شناسی و انسان شناسی با هم تفاوت چشم گیری دارد؛ اما هر دو اندیشمند با رهیافت معناگرایانه، دین را پاسخی به چالش بی معنایی زندگی می دانند. اینکه دین می تواند تصویری از هستی ارائه دهد که رنج ها را توجیه کند و خدایی عادل برای انسان نمایان کند؛ وجه مشترک هر دو اندیشمند است. کارکرد مشترک دیگر دین از نظر این دو اندیشمند تأثیر گزاره های آن بر رشد اقتصادی است.
تکنولوژی: عقلانیت و نقدپذیری در برابر رویکرد موجه گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
43 - 72
حوزه های تخصصی:
هر رویکرد فلسفی و عقلانی مناسب به تکنولوژی باید بتواند موضع خود را نسبت به حد و حدود نقدپذیری روشن کند. به رغم اینکه حفظ آموزه نقدپذیری به نظر ساده می آید، بسیاری از نظام های فلسفی با اتخاذ رویکردهای موجه گرا یا ذات گرا در معرفت شناسی زمینه فلسفی لازم برای نقدپذیری تمام عیار را نابود می کنند. توضیح می دهیم حفظ آموزه نقدپذیری تمام عیار با اتخاذ یک معرفت شناسی غیر موجه گرا و تفکیک قضایا از معیارها میسر است و عدم رعایت این آموزه ها به نتایج نامطلوبی می انجامد.