مطالب مرتبط با کلیدواژه

هستی


۶۱.

رهشِ سهروردی از چالشِ مطابقت و این همانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشراق شهود هستی حضور مطابقت این همانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۳۱۳
سهروردی در نظام حکمت اشراق، از خود و خودآگاهیِ شهودی اش ره می سپرد و به خدا می رسد. او از یک سو، هویتِ خود و مبادی نوری اش را «حضورِ نزد خود» می یابد و از دیگر سو، فاعلیت (مبدئیت) و دیگرآگاهیِ انوار جوهری را با اضافه اشراقی تبیین می کند. از عباراتی که در هر یک از آثار تعلیمی او به تبیینِ چیستی و تعیینِ جایگاه اشراق و شهود در دو سپهر هستی و شناخت اختصاص یافته اند، می توان این همانیِ «هستی» و «حضور» را نتیجه گرفت و کلیتِ ضروری این معادله را در خودآگاهی و دیگرآگاهیِ نورالانوار به اثبات رساند؛ رهیافتی که به نحو نظام مند، هر گسستِ ممکن بین هستی شناسی و شناخت شناسی را مرتفع می کند. در واقع، سهروردی با بازبُردِ علم حصولی (باواسطه) به علم حضوری (بی واسطه) و با پی افکندنِ شناخت انسانی بر ضرورت و یقینِ شهودی، چالش احرازناپذیریِ مطابقت بین معلومِ بالذات (امر ذهنی) و معلوم بالعرض (امر عینی) را پشت سر می نهد و نحوه احرازِ این همانیِ شخصی را تبیین می کند.
۶۲.

پژوهشی در باب چیستی پدیدارشناسی کربن (مطالعه ای تطبیقی با تکیه بر مسائل اساسی پدیدارشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی هوسرل هایدگر کربن آگاهی هستی زمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۵۵۱
در این گفتار تلاش بر این است که از معبر تلاشی تطبیقی و با در نظر گرفتن نسبت(های) مسائل اساسی پدیدارشناسی کربنی، یعنی «آگاهی»، «هستی»، «زمان» و «پدیدارشناسی به مثابه روش»، با سنت معهود پدیدارشناسی (هوسرل و هایدگر) پرتوی تازه بر چیستی پدیدارشناسی کربنی که غالباً مفروغ عنه پنداشته شده افکنده شود. بااین هدف، به اختصار از سرگذشت این مسائل در سنت پدیدارشناسی سخن گفته ایم و پس از آن تلقی کربن از این مسائل را بررسی کرده ایم. ماحصل این تلاش تطبیقی آشکار شدن تفاوت های دیدگاه کربن با دیدگاه سردمداران جنبش پدیدارشناسی است؛ به نحوی که تا حد زیادی می توان به این نتیجه نزدیک شد که پدیدارشناسی کربنی از اساس متفاوت و حتا مغایر با آنی است که در زبان اهل فلسفه پدیدارشناسی خوانده می شود. به عبارت دیگر، بار یزدان شناسانه این پدیدارشناسی سنگین تر از آن است که بتوان به همسان انگاری «تأویل» کربنی با پدیدارشناسی سنتی چیزی که در آثار نویسندگان و مترجمان ایرانی شاهد آن هستیم رأی داد. آنچه در ادامه خواهد آمد کندوکاوی در باب نسبت این مبادی تصوری با آن چیزی است که در سنت پدیدارشناسی سراغ داریم.
۶۳.

بررسی وجودی-استعلایی نسبت «علیت و آگاهی» از دیدگاه یاسپرس و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: واقعیت عینی شناخت هستی ضرورت علی اراده آزاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۷ تعداد دانلود : ۴۴۶
دیدگاه یاسپرس و ملاصدرا درباره نسبت علیّت و آگاهی را می توان مبتنی بر رویکرد وجودی – استعلایی حاکم بر فلسفه ایشان به نحو تطبیقی بررسی نمود. هر دو اندیشمند، علیّت را به مثابه قاعده ای متعلق به عالم عینی لحاظ کرده و معتقدند علیّت در رابطه با هستی جهان و در مقام تحلیل روابط موجودات، نسبتی عمیق با شناخت برقرار کرده است و براین اساس علیّت را در مقام اثبات، ثبوت و تحقق شناخت مد نظر قرار داده اند. اما در عین حال وجوه تمایزی میان دیدگاه ایشان به شرح ذیل وجود دارد: نخست، در مقام اعتبار اصل علیّت در شناخت مطلقِ هستی و هستیِ انسان؛ با توجه به اصالت وجود در اندیشه ملاصدرا، علیّت نقشی اساسی در شناخت آدمی برعهده دارد، اما از نگاه یاسپرس، شناخت این مسائل از دایره جهان شناسی سنتی و مقولات پدیدارشناسانه خارج است. دوم؛ معنا و حدود آزادی، ناظر به نگرش آن ها به اصل علیّت، متمایز است، چنانچه یاسپرس، علیّت و ضرورت علّی را به دلیل مخالفت یا ایجاد محدودیت در آزادی انسان، نفی می کند، اما ملاصدرا، اختیار آدمی را به علم و آگاهی از مبادی اعمال و رفتارش نسبت می دهد و اعتقاد دارد انسان، مختار است از آن جهت که مجبور است و مجبور است از آن جهت که مختار است. در نهایت به نظر می رسد ملاصدرا با توجه به قوس صعود و عین الربط دانستن انسان، علیّت را موضعی برای قوام استعلای آدمی می داند، حال آنکه یاسپرس، انکار علیّت در حوزه اراده و رفتار انسان را مبنایی برای توجیه استعلا قرار می دهد.
۶۴.

چیستی و جایگاه «پرسش» در آثار متقدم هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرسش دازاین هستی پرسش هستی پدیدار هستی و زمان پرسش راهنما پرسش بنیادین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۳۵۱
«پرسش هستی» مشهورترین دغدغه مارتین هیدگر در سراسر دوران حیات فکری او است. این پرسش بنا بر روایت خود او، از آغازین گام ها تا لحظه مرگ پیوسته توجه فیلسوف فرایبورگ را به خود معطوف داشت و تمام آثار و نوشته های او را می توان بر زمینه این پرسش نگریست. اما فهم دامنه معنایی و ساختار صوری پرسش هستی، متوقف به درک دقیق چیستی پدیدار «پرسش» در هیدگر و نحوه ارتباط آن با هستی و انسان است. بر این اساس، مقاله حاضر بر آن است تا با طرح افق معنایی عام «پرسش» در تاریخ فلسفه، رویکرد هیدگر را به این عامل بنیادین روشن سازد تا از این طریق، در پژوهش های دیگر، نور بیشتری بر «پرسش هستی» در آثار او افکنده شود. در این مسیر، ابتدا اهمیت، چیستی و محوریت پرسش در تاریخ فلسفه به اختصار مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در ادامه، پس از طرح تصور هیدگر از این پدیدار در رساله هستی و زمان ، نحوه تکوین این تحلیل در آثار متقدم او در چارچوبی واحد بررسی خواهد شد. در نهایت، ارتباط پرسش هستی با انسان، و گذرناپذیری آن، به عنوان ویژگی بنیادین دازاین پایان بخش تحلیل خواهد بود.
۶۵.

نگاه شاعرانه پایان متافیزیک

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نگاه شاعرانه از خود بیگانگی تکنولوژی هستی متافیزیک انسان عصر هومری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۵۴
عنوان این مقاله برداشتی است از اندیشه ی مارتین هیدگر[1] که معتقد بود تنها "نگاه شاعرانه" به "هستی" قادر است بشر امروز را که به شدت درگیر تکنولوژی غربی شده و به عبارتی به اسارت آن چه خود ساخته است در آمده، از بی جهانی، خود بیگانگی[2] و بی هدفی نجات دهد. از سوی دیگر هیدگر رویکرد متافیزیکی انسان در دوران مدرن را مانع حضور و ظهور "حقیقت" و "هستی" می داند ، و معتقد است تنها به واسطه ی بازگشت به زبان شاعرانه، هم چون انسان عصر هومری، می توان هستی را دریافت. مقاله ی پیش رو، بر روی اندیشه ی هیدگر در زمینه ی رویکرد شاعرانه به "هستی" در تقابل با نگرش متافیزیکی متمرکز بوده و در راستای روشنگری و تبیین آراء او در این زمینه ابتدا مفهوم "متافیزیک" و گستره ی آن در جریان تاریخ  اندیشه ی فلسفی بیان می شود. هیدگر فیلسوفی پس از کانت است، نه تنها به لحاظ ترتیب زمانی، بلکه به لحاظ تفکر نیز. بر همین اساس، اندیشه ی محوری ایمانوئل کانت[3] در زمینه ی طرح مسئله ی "متافیزیک"، نظر او در باره ی هنر شاعری و هنر به طور کلی، هم چنین نظر ریچارد رورتی[4] فیلسوف متأثر از هیدگر از مباحث مطرح شده می باشد.  
۶۶.

بررسی بنیان های نسبت نظر و عمل در اندیشه امام خمینی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: نظر عمل امام خمینی هستی عدل انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۴۹۴
نظریه، ادعای دربرداندگی حقیقت دارد و عمل، به غایت رهایی و تکامل بازتعریف می شود. اما داوری درباره محتوای نظریه و سویه رهایی بخشیِ عمل در عمل، به طرحی روشن از بنیان های نسبت نظریه و عمل متکی است تا در عین مراقبت از عمل زدگی و تغییر نظریه به نفع عمل، از فروماندن در نظریه از رهگذر فاصله گزینی نقادانه از کاستی ها اجتناب شود. هستی، مهم ترین بنیانی است که هویت انسان و مقوله شناخت را راهبری می کند تا هم بود با آنها، سویه های نسبت نظر و عمل تعیّن یابد. این مقاله، با روش تحلیلی اسنادی، درپی واکاوی بنیان های وحدت بخش نظریه و عمل را در نظام فکری امام است. در اندیشه امام، چون هستی بر بنیان عدل و جوهر عدل، در ارجاع به محتوای هستی؛ یعنی نسبت لایه های آن استوار گشته، امکان طرح جدیدی از مسئله شناخت و انسان، بر مدار حقیقت عدل؛ یعنی ناثنویّت گرایی فراهم آمده است. چنین سامان فکری ای در بطن خود، سویه های نظریه تغییر و عمل اجتماعی و رهایی بخش را در بستر تضادّ جنود عقل و جهل، به غایت وصول به هستی متعالی موجّه می سازد.
۶۷.

هستی و مرگ در پرتو تجربه های شهودی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عطار تجربه شهودی هستی مرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰ تعداد دانلود : ۳۰۹
نگرش عطار به هستی و مرگ برآمده از تجربه شهودی است. این تجربه ها حاکی از مواجهه آدمی با سطح پنهان هستی است. عطار شرح این شهود را تنها ازطریق زبان خواب یا زبان فکرت میسر می داند. مسئله اصلی مقاله این است که هستی در تجربه های شهودی عطار چگونه تصویر شده و تأثیر چنین نگرشی به تصور مرگ چیست؟ با بررسی مثنوی های عطار این نتایج حاصل شد که عناصر هستی در ظاهر، امور مقدر فیزیکی خود را انجام می دهند و در باطن، درد طلب آنان را به جنبش وامی دارد. آدمیان عموماً گرفتار سراب اند. آنکه به گنجِ قعر دریای عالم دست یابد، خداوند را چون آفتابی تابنده در این عالم خواهد دید. در قالب تمثیل ایاز و سلطان، وجه معشوقانه سلطان تصویر می شود که تنها در شهود و با «ترک عدد» آشکار می شود و خدا، جهان و انسان یکی است. با چنین نگرشی به هستی، با مرگ، جزء به کل می رسد و عین کلی می شود که با صورت پذیری از او جدا گشته بود. مرگ را نیز ازطریق تجربه های شبه مرگ مثل فنا، شهود تجلی خداوند و تجربه احوال قیامت در دنیا می توان تجربه کرد. برخی تصاویر شهودی از مرگ عبارت اند از رسیدن نور از بی جا، احساس خورشید در درون، خوردن خورشید، فرودآمدن خورشید و محو شبنم در دریا. عارفان گویی همزمان در دو جهان به سر می برند. آدمیان به مراتبِ کوشش خود در فراروی از حواس ظاهر امکان چنان تجاربی را خواهند داشت. چنین نگرشی در زوال ملال و معنادار گشتن هستی و مرگ مؤثر خواهد بود.
۶۸.

تأملات فلسفی و هستی شناسانه در شعر مهدی اخوان ثالث(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هستی خدا عرفان فلسفه مهدی اخوان ثالث

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۴ تعداد دانلود : ۵۳۶
بر خلاف نگاه معمول که اخوان را شاعری بی اعتنا به مباحث فلسفی- معرفتی معرفی می کند و شعر او را صرفا در ستایش ایران و اسطوره های ملی خلاصه می کند، تأمل در اشعار او نشان می دهد که وی از زمره شاعران اندیشه گری است که مقولات دینی و تأملات هستی شناسانه از اصلی ترین دل مشغولی های او در طول حیات بوده، اما بسامد بالا و گستردگی مضامین میهن پرستانه، جنبه های ایدئولوژیک و معرفتی شعر او را تحت الشعاع قرار داده است. دقت در برخی سروده های اخوان، بخصوص دفترهای واپسین وی، بسیاری از دغدغه های فکری و هستی شناسانه او آشکار می کند. اگر چه این اظهارات را نمی توان تماماَ در مکاتب فلسفی شناخته شده و معهود گنجاند و نحوه ورود و خروج او در این مباحث، فیلسوفانه نیست امّا حکایت از روح جستجوگری دارد که به دنبال یافتن راه حلّی برای معمّای هستی است. در اشعاری چون نماز، ماجرا کوتاه، و ندانستن، درخت معرفت، روی جاده نمناک، او هست هست، صدا یا خدا، ای خدا خوانده خود آ و سروده هایی از این دست، با نوعی تأملات فیلسوفانه یا به تعبیری نیم فیلسوفانه مواجهیم. هستی و هستن، مفهوم خدا، فلسفه زندگی، زروان، مرگ اندیشی و پوچ گرایی موضوعاتی هستند که در این نوشتار بررسی شده اند.
۶۹.

نشانه شناسی اجتماعی برساخت سوژه در رمان «هستی» از فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی اجتماعی سوژه گفتمان قدرت هستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۳۳۰
رمان نویسی عرصه اعمال نفوذ و قدرت دیدگاه ها و گفتمان هایی است که بیشتر آن ها توسط نویسنده در متن اعمال می شوند. به همین دلیل آنچه در رمان های نوجوان از مفهوم نوجوانی شکل می گیرد، نه حقیقت نوجوان که تنها برساخته ای از آن در دل فرهنگ و اجتماع هر دوره است. آنچه در این میان با توجه به اهمیت مخاطب نوجوان ضرورت دارد، بررسی سوژه های پرداخته شده در این رمان هاست؛ سوژه های نوجوانی که می توان آن ها را نمونه های برساخته نوجوانی از دل فرهنگ و جامعه هر دوره زمانی خاص به شمار آورد. در این پژوهش نیز به بررسی برساخت سوژه در رابطه قدرت و گفتمان های مسلط و مقاومت در برابر آن پرداخته شده است. برای این منظور، براساس روش نشانه شناسی اجتماعی، نشانه ها در بافت اجتماعی (کنش های گفتاری، ارتباطی رفتاری و بدن) و بافت متنی (نشانه های زبانی، زیبایی شناختی)، به طور جداگانه بررسی شده اند. نتایج نشان می دهد قدرت در این رمان، کنشی تعاملی است که منجر به شکل گیری سوژه زن مقاومت پیشه، در گذر از نوجوانی به جوانی می شود
۷۰.

هستی شناسی کران مندی در فلسفه هایدگر و فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی کران مندی فردیت ایستادگی فوکو هایدگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۳ تعداد دانلود : ۴۱۷
در این مقاله نقش بنیادین کران مندی در کارهای هایدگر و فوکو بررسی می شود. استدلال می شود که کران مندی، فهم هایدگر از هستی و تاریخ هستی و نیز فهم فوکو از مدرنیته و سپس کل تاریخ اندیشه غربی را امکان پذیر می کند. گام هایی که در این مسیر برداشته می شود ازاین قرار است: نقش بنیادین تناهی در فهم هایدگر از هستی تحلیل می شود؛ تحلیل تناهی در کارهای دوره اولیه فکری فوکو یعنی نظم اشیاء و زایش پزشکی بالینی بررسی می شود؛ تفسیر فوکو از صورت بندی تناهی در فلسفه هایدگر توضیح داده می شود؛ نقش نیستی جزئی و نیستی نسبی در مقابل نیستی مطلق در فهم دو فیلسوف از کران مندی انسان تبیین می شود؛ مفصلاً شرح داده می شود که چگونه فردیت یافتگی، ایستادگی، حقیقت و تاریخ مندی سوژه بر پایه کران مندی و مرگ امکان پذیر می شود؛ درنهایت، چگونگی تلاقی فوکو با هایدگر در گذار از فهم شناخت شناسانه تناهی و رسیدن به فهم عملی از تناهی خود و ترسیم تاریخ هستی تحلیل می شود.
۷۱.

منظر کوه، کوه راوی چیست؟

کلیدواژه‌ها: کوه منظر راوی هستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۲۰۲
کوه حوضه آبریز دشت های پایین دستی است که با جذب و هدایت باران، آب های زیر زمینی و رودخانه ها را تغذیه می کند. ساکنان کوهپایه ها، به وضوح نقش کوه را در فرایند زندگی و حیات خود لمس می کنند، پس بیهوده نیست اگر به کوه به عنوان ولی نعمت خود نظر کنند. کوه، حس عظمت و شکوه را در انسان زنده می کند. درک فضای کوه، چه از خارج و به مثابه ابژه، و چه از فراز کوه و در نقش سوژه، همواره با فهمی از شکوه مقارن می شود. برای درک مفهوم باشکوه و عظیم، بهتر از کوه شاید نتوان مصداقی یافت. کوه، صحنه مواجهه با نهایت هستی است. تاریخ فرهنگ و ادیان آنگاه که در صدد بر می آید تا از مکاشفه پیامبران و عارفان در برابر وجود بی انتها یاد کند، صحنه کوهستان را انتخاب می کند؛ جایی که صورت آن با محتوای مورد نظر انطباق زیادی دارد. برای تجربه توحید، کوهستان مقصد مناسبی است. کوه، مکان امن است. انسانی که در خطر موجودات پیرامون و دگرگونی های محیطی است، نیاز به مکانی دارد تا بر بالا یا تکیه بر دیواره آن از دسترس خطرات ایمنی جوید. برای فرار از باد و طوفان و سیل و زلزله، کوهستان مأمن خوبی است. کوه لبه تماس زمینی با آسمان است. اگر تقدیر انسان در آسمان نوشته می شود و باید رو به او داشت، کوه بهترین جایگاه برای روکردن به آسمان است. بر بلندای کوه در مرز زمین و آسمان، قدیمی ترین معابد انسان ها بر پا شدند تا در نزدیکترین نقطه به منشأ قدرت باشند. کوه، نگهدارنده زمین است. در گردش زمین، بیم آن می رود تا چگالی سطح زمین در اثر دَوَران کره از هم بپاشد. کوه ها همچون میخ هایی عمل می کنند که پوسته زمین را به هسته آن متصل نگه می دارند. این تعبیرات بسیار دامنه دار است. تاریخ و فرهنگ انسان ها در مواجهه با کوه خوانش های گوناگونی از آن ارائه داده اند که ترکیب آنها به شخصیت پردازی امروز کوه منتهی شده است. آنچه ما به نام منظر کوه فهم می کنیم، ادراکاتی است که در مواجهه با کوه به دست می آید. قرار گیری در برابر کوه یا بر بالای آن توأم با خاطره هایی که نسل های گذشته در مواجهه با کوه تجربه کرده اند، شخصیتی یگانه را برای ناظر تعریف می کند که منظر کوه است. منظر کوه از نعمت، شکوه، توحید، امنیت، عبادت و ایمنی روایت می کند. کوه برای انسان تاریخی راوی هویتی مرکب و یگانه است که زندگی در پای آن، همه آن صفت ها را به یاد می آورد. زیستن در چنین فضایی برای انسان، همنشینی با چنان شخصیتی است که آرام می دهد. انسان تاریخی در ایران که تجربه چنین همنشینی را دارد، کوه را تحلیل نمادین نمی کند، بلکه هستی آن را به مثابه «منظر» می فهمد. کوه راوی یک هستی است.
۷۲.

بررسی تطبیقی مؤلفه های«دلهره وجودی» در آثار صادق هدایت و فرانتس کافکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هدایت کافکا اِگزیستانسیالیسم هستی دلهره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۰ تعداد دانلود : ۴۴۹
انسان تنها موجودی است که به هستی خود می اندیشد. این اصل مبنای نوعی جهان بینی فلسفی است که به اگزیستانسیالیسم یا وجودمداری شهرت دارد. در این نگرش، امکان های وجودی محدودی برای رهایی از تضادها و تناقض های درونی و نیز گریز از هستی معناباخته در اختیار انسان قرار دارد. از همین رو انسان در مواجهه با وجود، به احساس عدم تعلّق، تعلیق و رنج ها و دلهره هایی وجودی دچار می گردد. در تبیین این احساس، برخی از اندیشمندان وجودمداری مانند کافکا، با برگزیدن زبان روایت و ساختار نمادین ادبیات داستانی به مباحث خشک و تخصّصی اگزیستانسیالیسم، صبغه ای هنری بخشیدند و برخی از نویسندگان معاصر ایرانی نیز این روش و نگرش را برگزیدند. از آنجایی که دیدگاه های موجود در این زمینه بر تأثر صادق هدایت از کافکا تأکید دارد، هدف این مقاله بررسی مقایسه ای و تطبیقی یکی از مظاهر جهان بینی فلسفی مزبور، در برجسته ترین آثار ادبی این دو نویسنده است. بدین منظور مقوله های «دلهره» وجودی در چهار داستان کافکا و هدایت بررسی و مشخص شد که معناباختگی، هویت باختگی، تنهایی، تعلیق، تردید، ترس و محکومیت ازلی، کنش های ذهنی و عینی شخصیّت های داستان های هر دو نویسنده را شکل داده اند. افزون بر مسأله تأثر هدایت و وجه اشتراک دو نویسنده در اصل «دلهره»، داستان های هدایت بیشتر به دلهره های حوزه معرفت شناختی و روان شناختی تعلق دارد. اما رمان های کافکا بیشتر دلهره های عمیق اعتقادی را به نمایش می گذارد.
۷۳.

تحلیل خواننده ی درون متن در رمان های زیبا صدایم کن و هستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چمبرز خواننده ی نهفته زیبا صدایم کن هستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۸۸
چمبرز از نظریه پردازان حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان است که نظریه ی خواننده ی نهفته در متن را برای بررسی ارتباط نویسنده و خواننده مطرح کرده است. براساس این نظریه، نویسنده هنگام نوشتن متن، خواننده ای را در ذهن خود تصور می کند و متن خود را بر پایه ی آن روایت می کند. به اعتقاد وی، نویسنده برای ارتباط با خواننده از چهار عنصر سبک، دیدگاه، طرفداری و شکاف های گوبا کمک می گیرد و با استفاده از آن ها، خواننده را به درون متن می کشد. در تحقیق حاضر سعی شده است با استفاده از شیوه ی توصیفی تحلیلی، ضمن شناسایی ویژگی های نوجوان، خواننده ی نهفته در رمان های هستی و زیبا صدایم کن را بررسی کرده و به این سؤالات پاسخ ده یم که خواننده ی نهفته ی این آثار کیست (کودک، نوجوان یا بزرگ سال)؟ و چه ویژگی هایی دارد؟ نویسنده در آفرینش خواننده ی نهفته، از کدام یک از شیوه ها یاری گرفته است؟ براساس نتایج پژوهش، مخاطب آثار حسن زاده نوجوان بوده و خواننده ی نهفته ویژگی های نوجوان را دارد. نویسنده از هر چهار شیوه برای آفرینش خواننده ی نهفته استفاده کرده است.
۷۴.

رویکرد صدرا و هایدگر به دوآلیسم نفس و بدن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هستی اگزیستانس نفس بدن صدرا هایدگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۷ تعداد دانلود : ۲۱۷
نحوه ارتباط نفس و بدن از جمله مسائلی است که با آغاز تفکر فلسفی مورد توجه قرار گرفت. تأثیر ذهنیت گرایی دکارتی بر حوزه های مختلف از جمله اخلاق و فرهنگ، موجب شده است که حل مسئله دوآلیسم به یک دغدغه تبدیل شود. در این مقاله با مقایسه تطبیقی و با روش توصیفی-تحلیلی مشخص می شود که صدرا و هایدگر در رویکردی مشابه، انسان را یک موجود می انگارند، موضوعی که از نظر ایشان، مورد غفلت قرار گرفته است. این دو فیلسوف اگر چه با اصطلاحات متفاوت، بر این باور هستند که تمایز نفس از بدن امری عقلی و انتزاعی است و انسان به لحاظ وجودی ویژگی های خاص خود را دارد. صدرا معتقد است نفس از بدن حادث می شود و در امتداد آن است و اگرچه ویژگی های خاص خود را به عنوان امر مجرد نیز داراست، این امر به آن معنا نیست که دو موجود مستقل وجود داشته باشد، بلکه از نظر وجودشناختی یک موجود بیشتر نیست. ازاین رو تعدد این موجود به نفس و جسم، به اعتبار عقل است و این وجوه، اموری وجودی نیستند. هایدگر نیز معتقد است انسان در تجربه زیسته خود یکتاست. در نظر وی هرگونه برداشت دیگری از تجربه زیسته، فرع بر آن  و محصول انتزاع عقلی و نه امر وجودی است. در دیدگاه وی تمایز دکارتی موجب می شود وجه سابژکتویسم انسان در فلسفه غالب گردد و تحت این عنوان، هستی خاص انسان به عنوان دازاین فراموش شود.
۷۵.

پدیدارشناسی مفهوم حضور و غیاب در نمایشنامه فعل محمد رضایی راد

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هستی نیستی حضور غیاب محمد رضایی راد فعل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۱۸۲
یکی از متفکرانی که با رویکرد هستی شناسانه ی خود موجب شد دو مفهوم حضور و غیاب در فلسفه ی قرن بیستم اهمیت ویژه ای پیدا کنند، مارتین هایدگر بود. تفسیر هستی شناسانه ی مارتین هایدگر از دو مفهوم فوق، توانست توجه را به این نکته جلب کند که حضور الزاماً به معنای آن چیزی که حاضر است، نیست و غیاب نیز الزاما به معنای آن چیزی که ناپیدا است، نیست؛ بلکه یک پدیده میتواند در غیاب خود حاضر باشد و یا ذاتش در حاضر بودنش غایب گردد. این دو مفهوم امکانی هستند تا هستی، خود را بر ما آشکار کند و ما بتوانیم پدیده ها را از وجه هستی شناسانه ی آنها به فهم در آوریم. این مقاله به بررسی نسبت هستی شناسانه ی حضور و غیاب و نحوه ی تجلی آنها در نمایشنامه ی فعل محمد رضایی راد می پردازد. نمایشنامه ی فعل را بدین علت برگزیدیم که در آن، نسبت حضور و غیاب موجب خلق روایت شده و عاملی بنیادین در ساختار اثر است. هدف پژوهش این است که با تمرکز بر نحوه ی کار کرد دو مفهوم مذکور در ساختار این اثر نشان دهیم که بنیان این نمایشنامه بر نسبت میان حضور و غیاب بناشده است. نتایج حاصل از این پژوهش به این نکته می پردازد که دیالکتیک مذکور صرفاً در حدود فلسفه قرار نمی گیرد بلکه ژرف نگری در آن می تواند امکانی برای خلق اثر هنری را نیز برای ما میسر سازد.
۷۶.

تحلیل استعاره مفهومی ساختاری «هستی» در غزل های بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیدل دهلوی هستی استعاره مفهومی ساختاری معناشناسی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۷۷
شعر بیدل دهلوی، دیریاب و رمزآلود است و اندیشه های ژرف فلسفی و عرفانی و نگاه ویژه اش به جهان از عوامل پیچیدگی های معنایی شعراوست.یکی از واژه های پربسامد و کلیدی در شعر بیدل، مفهوم انتزاعی «هستی» است. دراین مقاله، ابتدا به تبیین استعاره های شناختی به عنوان یکی از رویکردهای جدید در حوزه تحلیل آثار ادبی پرداخته و سپس مفهوم «هستی» با استفاده از استعاره مفهومی ساختاری،تحلیل می شود. شعر بیدل از مفاهیم پیچیده و دور از ذهنی سرشار است که با استفاده از کارکرد استعاره مفهومی در عینیت بخشی به حوزه های انتزاعی، قابلیت شرح، توصیف و تحلیل پیدا خواهد کرد و دسترسی مخاطب عام برای فهم معانی به ظاهر پیچیده در شعر بیدل آسان تر خواهد شد. تحلیل بن مایه «هستی» در این مقاله بر پایه استعاره ساختاری انجام می شود. از آنجاکه در شکل گیری انواع دیگر استعاره های شناختی، یعنی استعاره های جهتی و هستی شناختی، عمده استعاره سازی براساس شباهت میان تجربیاتی است که از اشیای فیزیکی و جسم مان داریم، پایه های تجربی حسی سازی و مفهومی کردن تا حدود زیادی روشن است؛ در حالی که در استعاره های ساختاری بر پایه تجربیات و ادراکات فرهنگی و اجتماعی دست به مفهوم سازی می زنیم. از این رو، به نظر لیکاف و جانسون، استعاره های ساختاری پیچیده ترین نوع استعاره مفهومی هستند و به نظر می رسد تحلیل استعاره های ساختاری بن مایه هستی، ما را به تجربه های فرهنگی خاصی که بیدل دهلوی از آن برخوردار بوده و در شعرش منعکس شده است، رهنمون می کند.
۷۷.

بررسی مسئله مخلوق یا غیرمخلوق بودن کائنات از دیدگاه ابن سینا و آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخلوق غیر مخلوق هستی ابن سینا آگوستین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۴۳
ابن سینا دیدگاهی متافیزیکی و هستی شناسانه بین وجود و آفریننده ممکنات-یا ماسوای خویش-قائل است آگوستین علت هستی بخش همه موجودات را خداوند می داند و خدا را وجود کامل و مطلق می داند که تغییر در او ممکن نیست و موجودی ازلی است. در حالی که موجودات مخلوق تغییر پذیر هستند و چیزی که تغییر پذیر است و از عدم به وجود می آید نمی تواند علت وجودی خود باشد پس علت وجودی او موجودی است مطلق و سرمدی. وی در مورد جهان این گونه می اندیشد که: جهان از عدم و همراه با زمان خلق شده است. به این معنی که زمان با خلقت به وجود آمده است. آگوستین و ابن سینا هر دو به مخلوق بودن جهان توسط خداوند باور داشته اند. ابن سینا زمان را از راه حرکت اثبات می کند. اما أگوستین در تحقیقات اولیه خود برای تعریف زمان در قالب اصطلاحاتی از حرکت تلاش کرده بود ولی در نظریات بعدی تعریف حرکت را به وسیله زمان رد کرد. ابن سینا مقوله حرکت را دقیقاً مرتبط با مفاهیم قوه و فعل می داند و با لحاظ کردن مقوله حرکت، جهان مادی را به دو عالم تحت القمر و فوق القمر تقسیم می کند. در نظریات آگوستین خدای واحد و حقیقی از سه شخص تحت عناوین: پدر، پسر و روح القدس تشکیل یافته است. آگوستین معتقد است خداوند جهان را از ماده بی شکل آفرید و آن ماده نیز از عدم آفریده شد.
۷۸.

تحلیل عنوان رمان های نوجوان (رمان هستی، زیبا صدایم کن و عاشقانه های یونس در شکم ماهی) از دیدگاه توصیفی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمان نوجوان زیبا صدایم کن عاشقانه های یونس در شکم ماهی عنوان کارکرد توصیفی ژنت هستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۱۸۶
تحلیل عنوان رمان های نوجوان (رمان هستی ، زیبا صدایم کن و عاشقانه های یونس در شکم ماهی ) از دیدگاه توصیفی ژرار ژنت سجاد نجفی بهزادی*   چکیده عنوان به مثابه عاملی پیرامتنی نقش مهمی در جذب مخاطب و خوانش متن دارد. این مؤلفه در آثار داستانی نوجوانان اهمیت و ارزش دوچندانی دارد. عنوان اثر باید به گونه ای هنرمندانه انتخاب شود تا بتواند کیفیت متن را به نمایش بگذارد. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل کارکرد توصیفی عنوان رمان های هستی ، زیبا صدایم کن و عاشقانه های یونس در شکم ماهی بر اساس نظریه ی برون متنی و درون متنی ژرار ژنت است. در این پژوهش عنوان رمان های گفته شده بر اساس نظریه ی ژار ژنت و کارکردهای توصیفی (مضمونی، کنایی، استعاری و..) بررسی و تحلیل شده اند. روش پژوهش، تحلیل کیفی محتوای آثار و شیوه ی گردآوری اطلاعات به صورت اسناد کتابخانه ای است. نتایج پژوهش نشان داد که رمان عاشقانه های یونس در شکم ماهی چندین کارکرد مهم دارد؛ کارکرد جذب کنندگی، کارکرد توصیفی از نوع استعاری و عنوانی برون متنی از کارکرد آن است. رمان های هستی و زیبا صدایم کن نیز به ترتیب کارکردی هویتی و مضمونی دارند. عنوان های برون متنی به دلیل ارجاع برخی از اطلاعات به پس زمینه ذهن مخاطب، نقش مهمی در مشارکت خواننده در داستان و مفاهیم آن دارند. واژه های کلیدی: رمان نوجوان، زیبا صدایم کن ، عاشقانه های یونس در شکم ماهی ، عنوان، کارکرد توصیفی ژنت، هستی .   * استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد najafi23ir@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 1/10/1399             تاریخ پذیرش مقاله: 12/4/1400
۷۹.

بررسی نظریه حیثیت تقییدیه در ارتباط هستی شناسانه حق با خلق در حکمت متعالیه و عرفان اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حق حیثیت تقییدیه حکمت متعالیه خلق هستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۷۰
ارتباط حق با خلق یکی از مهم ترین مسائلی است که در حکمت متعالیه و عرفان اسلامی مطرح شده است. آنچه در دیدگاه حکمت متعالیه و عرفان اسلانی بدان تأکید شده، آن است که حقیقت مطلق، تنها ذات مقدس حق تعالی است و همه کثرات امکانی، تجلیات و شئونات آن حقیقت مطلق هستند. ارتباط حق با خلق دارای تبیین ها و تحلیل های دقیقی است که یکی از راه های تحلیل این ارتباط از طریق حیثیت تقییدیه است که این مقاله در پی نمایاندن آن است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده و بر آن است که براساس نظریه حیثیت تقییدیه، رویکرد توحیدی به عالم هستی را به دنبال داشته باشد و ارتباط حق با خلق را با نگاه حیثیت تقییدیه بررسی کند.
۸۰.

به سوی یک اخلاق اگزیستانسیال؛ واکاوی مواجهه کی یرکگور با داستان ابراهیم از منظر فلسفه هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق هستی ماهیت ایمان هستن-توانستن کی یرکگور هایدگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۵۳
این پژوهش بر آن است تا با کنار هم نهادن آرای کی یرکگور در کتاب ترس و لرز و تحلیل های هایدگر در کتاب هستی و زمان تعریف تازه ای از انسان به دست داده، از این رهگذر امکان تبیین اخلاقی نوین را مطرح سازد. کی یرکگور با ارجاع به داستان ابراهیم عهد عتیق کنش ایمانی را در برابر اخلاق فضیلت محور قرار می دهد. به اعتقاد او کنش ایمانی با گسستن قیود اخلاق سنتی از حدود امر کلّی فراتر می رود و با مطالبه فردیت خود گام به کوره راه ایمان می گذارد. رهرو ایمان چونان قهرمانان تراژدی امکان بازگشت به آغوش کلیّت را ندارد. او الی ابد کلیت را رها کرده، و به عنوان یک فرد آزادانه تصمیم می گیرد و عمل می کند. از طرف دیگر تحلیل های هستی شناسانه هایدگر از دازاین نشان می دهد که مقوم انسان نه ماهیتی مثالی، بلکه اگزیستانس یا به عبارتی هستن- توانستن اوست. انسان همان است که می تواند باشد. بنابراین با تطبیق نگاه کی یرکگور و هایدگر می توان اولاً به ضرورت رویکرد هستی گرایی در عوض ماهیت گرایی در رابطه با انسان رسید، و ثانیاً درصدد برآمد تا اخلاق کل نگر سنتی را –که بر مدار تقدّم ماهیت بر هستی انسان تعریف می شود- پس پشت نهاد و به اخلاقی رسید که بر پایه اصالت هستی انسان قوام یافته باشد.