مطالب مرتبط با کلیدواژه

هستی


۴۱.

بازخوانی نسبت مثل افلاطون و ارباب انواع شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت هستی مثل ارباب انواع عقول عرضی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۲۵۷۲ تعداد دانلود : ۱۰۵۲
به رغم آن که شیخ اشراق به سبب باور به ارباب انواع یا عقول عرضی، فیلسوفی افلاطونی در جهان اسلام محسوب می شود، مقایسة نظریة مثل در اندیشة افلاطون با نظریة رب النوع ها در حکمت اشراق حکایت از آن دارد که، در عین برخی شباهت های کلی، تفاوت هایی نیز میان این دو فیلسوف در خصوص مبادی عالی اشیا وجود دارد. در جستار حاضر ضمن تبیین مقصود این دو فیلسوف از مثل و ارباب انواع به مقایسة این دو نظر پرداخته ایم و به چند مورد از شباهت ها و اختلافات ایشان در این خصوص اشاره خواهیم کرد. همچنین، به عنوان یکی از موضوعات اصلی مورد بحث در این جستار، به مقایسة نظر این دو فیلسوف در باب مثل و ارباب انواع، از دو منظر هستی شناسی و معرفت شناسی، خواهیم پرداخت.
۴۲.

سرچشمه های معرفت شناسی آنارشیستی فایرابند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انسان هستی نظریه معرفت شناسی آنارشیستی فایرابند اصل کثرت و پایداری و جامعه آزاد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۷۸۰ تعداد دانلود : ۹۷۳
این مقاله از سه بخش تشکیل شده است. در بخش نخست، نظریه آنارشیستی فایرابند درباره معرفت به اجمال معرفی می شود. در این بخش توضیح داده می شود که چرا او مخالف پوزیتیویزم منطقی و فلسفة علمِ پوپر، لاکاتوش و حتی کوهن است و معتقد است که علم از سایر سنت های شناختی برتر نیست. فایرابند تأکید می کند تنها اصل ابدی که می توانیم از فعالیت واقعی علم استخراج کنیم این است: ""هر چیزی امکان پذیر است"". در بخش نخست، تمهیداتی فراهم می شود تا معنای این جمله کلیدی در بخش سوم مقاله روشن شود. بخش نخست مقاله را باید نُمایی از اندیشه آنارشیستی فایرابند بدانیم. در بخش دوم که ایده اصلی مقاله در آن طرح شده است، توضیح داده می شود که نظریه آنارشیستی فایرابند از نوع نگاه او به «هستی»، «انسان» و «نظریه» برمی خیزد. سه مقوله ای که ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند: انسان نظریه را می سازد تا به واسطه آن هستی را بفهمد. قسمت دوم مقاله که پس پردة نظریة آنارشیستی فایرابند را شرح می دهد، نشانگر این است که سرچشمه های فلسفه او چندان هم آنارشیستی نیست. در قسمت پایانی مقاله، به برخی از مهم ترین پیامدهای اندیشه فایرابند می پردازیم: از جمله «اصل کثرت و پایداری»، «جامعه آزاد» و «تفاوت متفکر احترام برانگیز و دون».
۴۳.

خودآگاهی به مثابه خداآگاهی در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت هستی علیت خودآگاهی خود خداآگاهی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
تعداد بازدید : ۹۰۴ تعداد دانلود : ۶۰۱
نحوه ارتباط انسان با پیرامون خویش که ذهن هر اندیشنده ای را به خود مشغول می دارد، در فلسفه عمدتاً ارتباط «من» و «او» یا «خود» و «دیگری» تعبیر می شود. «من» با ادراک از «من» یا خودآگاهی عجین است. خودآگاهی در دیدگاه فلاسفه اسلامی از جمله علوم حضوری به حساب می آید. این نوشتار مدعی است که اگرچه از دیدگاه ملاصدرا نیز علم به خود  به نحو حضوری است، اما مبانی و پاره ای از شواهد در دیدگاه ملاصدرا دریافت نوینی از خودآگاهی موردنظر وی عرضه می دارد. در این دریافت، «غیر» یا «دیگری» نقش عمده ای در تکون «من» و تکامل آن دارد؛ به نحوی که مراتب آگاهی انسان متناسب با ادراک از «غیر» تکامل می یابد؛ تا آنجا که بالاترین مرتبه از معرفت «نفس» یا «خود»، معرفت به بالاترین مراتب از «غیر خود» که همان رب اوست، محسوب می شود.
۴۴.

مضمون «اِگزیستانس و اِگزیستانسیالیسم» در نزد شخصیت های ژان-ماری گوستاو لوکلزیو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سارتر هستی ادبیات شخصیت داستانی لوکلزیو اِگزیستانسیالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۸ تعداد دانلود : ۴۸۹
انسان با زمینه خاص آفرینش خود «موقعیت» خود را تعریف می کند و ادراکات و استنباط های وی در موقعیت های گوناگون زیستیِ وی از دیگری متفاوت است. به بیان دیگر، موجودی در «زمان» است و تاریخ و اهدافِ خود را به واسطه «آزادی و توانایی انتخاب خود» شکل می دهد. فلسفه با ایجاد پیوندی عمیق با ادبیات و رسوخ در ساختارهای فکری و عالم خیال نویسندگان و خالقان آثار هنری، توانست متون ادبی را به آینه تفکر تبدیل کرده و الگوهایی را برای پردازش در نزد آنان ایجاد کند. در این مقاله تلاش بر این است تا با نشان دادن سازه های فلسفی اِگزیستانسیالیسم در نزد لوکلزیو، رُمان نویس معاصر فرانسوی، معنای کُنش ها و رفتارهای شخصیت های داستانی و واقعیِ وی را از ورای آگاهی، اِدراک، طرح و هدفمندیِ آن ها توجیه کرده و پاسخی به بحران های زیستی و اجتماعی شخصیت های وی در بحبوحه قرن بیستم و صحن نوشتار رئالیستی پیدا کنیم.
۴۵.

بررسی عنصرهای کارناوالی رمان های نوجوان ایرانی، بر اساس نظریه ی میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باختین رمان نوجوان کارناوال هنجارشکنی امپراطور کلمات دختره ی خل وچل هستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۲ تعداد دانلود : ۷۳۹
هدف پژوهش حاضر، تحلیل رمان های نوجوان ایرانی، در چارچوب نظریه ی کارناوال باختین است. «امپراطور کلمات»، «هستی» و «دختره ی خل وچل» به دلیل داشتن کنش و فضای کارناوالی، به صورت هدفمند از میان رمان های نوجوان ایرانی انتخاب شدند. به دلیل اهمیت توانمندسازی نوجوان و پرورش صدای متمایزش، پرداختن به این نظریه ضروری است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی با روی کرد توصیفی تحلیلی است. براساس یافته ها، «امپراطور کلمات» با پدیدآوردن فضایی کارناوالی، اقتدار بزرگسال را می شکند و نوجوان را توانمند می کند. نوجوانان با درنوردیدن مرزها، نژادها و طبقه های مختلف را کنار هم قرار می دهند، اما مرزهای آهنین هنجارها، شکستنی نیستند و نه تنها نوجوانان که بزرگسالان را نیز محدود می کنند. در «هستی»، کنش های هنجارشکنانه ی نوجوان، در جامعه ای که نوجوانان ستم دیده اند، رسمیت و قدرت بزرگسالان را خدشه دار می کند. هنجارشکنی نوجوان، معطوف به قانون های خانه و جامعه و در زمینه ی جنسیت، دگرپوشی و گزینش هویت مردانه برای رسیدن به هویت زنانه در جامعه ی مردسالار اتفاق می افتد. در «دختره ی خل وچل»، طنز کارناوالی، قدرت مردانه را به نفع زنان رنج کشیده به سخره می گیرد. جنون نوجوان، زبانش را بی پرواتر و کنش هایش را کارناوالی تر می کند، اما تمسخر، تنها شکست هنجارها را یادآور می شود و تغییر دیگری در مناسبت های جامعه ی مردسالار به وجود نمی آورد. در نگاهی مقایسه ای، هنجارشکنی نوجوان در «هستی»، نتیجه بخش تر بوده است.
۴۶.

علامه طباطبایی و اصول هستی شناختی برگرفته از لفظ «حق» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حق قرآن علامه طباطبایی هستی زبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۵ تعداد دانلود : ۴۶۷
موضوعات مرتبط با حق و کاربردهای این لفظ در قرآن کریم از چنان گستره و ظرفیتی برخوردار است که می تواند مبانی و چهارچوب یک نظام فلسفی را پایه ریزی کند. در این راستا و با این جهت گیری، پس از اشاره به معنای لغوی «حق» و مؤلفه های آن (ثبوت، وجوب، و بقا) و همچنین معانی اصطلاحی «حق» در قرآن (حق تکوینی، به معنای حقیقت عینی و واقعیت خارجی؛ حق معرفتی، به معنای شناخت و یا سخنِ حقیقی، صادق و مطابق با واقع؛ حق ارزشی: به معنای عمل شایسته و نیکو)، در این مقاله با مرور کاربردهای لفظ حق، هفت اصل از اصول هستی شناختی در قرآن کریم را براساس آراء علامه طباطبایی در تفسیر المیزان تقریر کرده ایم، اصولی مانند اینکه خداوند، مصداق اتم حقّ است؛ ماسوا و دیگر حقایق، همه از حقّ تعالی و تحت تدبیر اوست؛ و حقّ تعالی، ماسوا و دیگر حقایق را بحق آفریده است. در خلال این مباحث همچنین به این اشکال مقدر پاسخ داده شده است که آیا می توان یک واقعیت زبان شناختی مربوط به یک زبان را مبنایی برای استنتاج واقعیت های هستی شناختی قرار داد؟
۴۷.

واقعیت و تخیل، دو مولفه هویت سازی در سه شخصیت رمان «جزیره سرگردانی» و «ساربان سرگردان»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دانشور جزیره سرگردانی ساربان سرگردان سلیم هستی مراد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۸ تعداد دانلود : ۵۴۲
رمان دو جلدی «جزیره سرگردانی» و «ساربان سرگردان»، نوشته سیمین دانشور، حداقل دو سطح دارد: سطح داستانی یا روایی و سطح رمزی یا تأویلی. نویسنده در خلق آن، زبان هنری و نمادین را در دقیقرین و ظریفت ترین کیفیت بکار گرفته و رمزهای بدیع و متنوع آفریده است. ساختارهای زبانی، شخصیت ها، وضعیت ها و صحنه ها بیشترین ظرفیت رمزپروری را به نمایش گذاشته اند. شخصیت های مهم رمان بر گرته هویت تاریخی تعدادی از روشنفکران معاصر نویسنده آفریده شده اند. به گونه ای که بدون مقایسه شخصیت های داستانی با شخصیت های تاریخی، نمی توان به تحلیل بایسته رمان اقدام کرد. نویسنده با به کار گرفتن هویت تعدادی از روشنفکران در آفرینش شخصیت های داستانی، نظریات تاریخی خود را بیان کرده است؛ تا جایی که سطح روایی رمان یک داستان تخیلی و سطح رمزی آن متضمن نظریات تاریخی نویسنده درخصوص تاریخ معاصر ایران در بین سال های 1332 تا 1357 است. در این نوشته با استفاده از قراین و وضعیت ها و صحنه ها و ساختارهای زبانی و دیگر عناصر و جزییات اثبات کرده ایم که هستی و مراد و سلیم هر یک به تنهایی از مجموع چند خصلت چند شخصیت تاریخی از جمله آل احمد، شریعتی، ملکی، فردید، بازرگان و دانشور ساخته شده اند و سیمای ایشان از این طریق وارد نگاره هنر شده است.
۴۸.

آزادی اگزیستانسیال و آزادی استعلایی در اندیشه هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزادی اگزیستانسیال آزادی استعلایی دازاین جهان هستی نامستوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۷ تعداد دانلود : ۸۶۸
این مقاله می کوشد ایده آزادی در اندیشه هایدگر را در سه مقطع فکری او و بر اساس سه مفهوم انسان، جهان و هستی مورد بررسی قرار دهد. اگر مسئله آزادی در هستی و زمان، حول محور دازاین جریان دارد و به بازگشت دازاین به ذات خودش به مثابه امکان محض برای کسب آزادی اش می پردازد، نوشته های بین سال های 1928 تا 1931، مفهوم آزادی استعلایی را در نسبت با مفهوم جهان مطرح می کنند. در اینجا آزادی به مثابه بنیاد هر بنیان گذاری، هرگونه مواجهه و نسبت برقرارکردن انسان با جهان و بدین سان طرح افکنی و ساخت آن را ممکن می کند. سرانجام، از سال 1931 به بعد، مفهوم آزادی بیش از هر چیز با مفهوم هستی گره می خورد و به مثابه شرط امکان آشکارشدن حقیقت یا نامستوری تبیین می شود. اکنون، آزادی مقدم بر هرگونه آزادی ایجابی و سلبی، بر مجال یافتگی1 برای نامستورسازی موجود دلالت می کند و انسان آزاد به مثابه محل و مجال ظهور هستی معرّفی می شود.
۴۹.

بررسی انتقادی معنای زندگی از منظر اگزیستانسیالیسم الهی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی اگزیستانسیالیسم الهی هستی امر قدسی فرد انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۵ تعداد دانلود : ۸۵۶
مسئله معنای زندگی از اساسی ترین پرسش های انسان معاصر غربی است که مورد توجه اگزیستانسیالیست های الهی نیز قرار گرفته است. در این نوشتار، راهکار اگزیستانسیالیسم الهی مورد بررسی قرار می گیرد. آنچه که با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی به دست آمد این است که اگزیستانسیالیست های الهی می کوشند، با بازنگری در تلقی سنتی از خدا، خداوند را به مثابه امر مطلق و مقدس و متعالی درنظر بگیرند و روزنه ای نوین به سوی او بگشایند، تا بدین ترتیب، معنای زندگی را در برقراری نسبت با او قرار بدهند. البته، این موضع فلسفی قطعاً برای بسیاری از دینداران که وجود خداوند را استدلال پذیر و مبرهن نیز می دانند حداقلی و غیرقابل قبول است.
۵۰.

بازتفسیر مفهوم رخداد از آنِ خودکننده نزد هایدگر با تکیه بر مفهوم تفکر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر رخداد از آن خودکننده هستی تجربه ی زیسته تفکر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۰ تعداد دانلود : ۶۱۲
این پژوهش برآن است تا با واکاوی مفهوم رخداد از آن خودکننده در فلسفه ی هایدگر، تفسیری تازه از آن ارائه دهد. برای این منظور سه اثر از هایدگر، که نماینده ی سه رویکرد وی به مفهوم رخداد است، مورد توجه خواهد بود. این آثار عبارتند از «به سوی یک تعریف برای فلسفه» (1919)، «ادای سهمی به فلسفه (درباب رخداد از آنِ خودکننده)» (1936-1938) و «درباب زمان و هستی» (1962). <br /> هایدگر در کتاب به سوی یک تعریف برای فلسفه، رخداد را به مثابه ی تجربه ی زیسته و آن چه به نحو انضمامی متعلق به من است، بازمی شناسد. حال این که در ادای سهمی به فلسفه این رویکرد متوازن می شود و رخداد به عنوان نتیجه ی مبادله ی انسان و هستی قلمداد می گردد. و نهایتاً درباب زمان و هستی رخداد را تنها به منزله ی عرصه ی حضور متعین زمان و هستی به رسمیت می شناسد. این رویکرد تکاملی هایدگر به مفهوم رخداد، زمانی معنادارتر می شود که در افق فکری مجموعه درس گفتارهای سال های 1951-1952 که بعدها تحت عنوان «چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟» چاپ شد، نگریسته شود. <br /> به اعتقاد این پژوهش آن گاه که رویکردهای سه گانه ی هایدگر به مفهوم رخداد را در زمینه ی کتاب چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟ مورد واکاوی قرار دهیم، می توانیم به تفسیری تازه از مفهوم رخداد به مثابه ی آن چه خود در راه بودن است و راه تفکر را می گشاید، دست یابیم
۵۱.

واکاوی نسبت مدرنیته با تکوین جهانِ نارخداد از منظر فلسفه هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرنیته هستی رخداد گلاسنهایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۳ تعداد دانلود : ۴۵۴
رویکرد زمانی مدرنیته، همان است که ارسطو در کتاب چهارمِ فیزیک، بیان داشته: "زمان زنجیره ای از اکنون هاست". در مقابل هایدگر معتقد است این فهم از زمان، هستی را در اکنونیتِ گسسته از گذشته و آینده قرار داده و گویی تمامیت آن در دسترس است تا در فراشد اُبژکتیوسازی تحت استیلا قرار گیرد. نتیجه این فرایند آن است که هستی از آشکارگی بازمانده و جهانِ نارخداد تجسم می یابد. با این حال، پیشنهاد هایدگر برای برون شد از این وضعیت (جهانِ نارخداد)، نه تجویز تلاشی مبارزه جویانه بلکه رها کردن امور به حال خود آنچنان که در ذات خویش هستند، می باشد. هایدگر این رها کردن را با اصطلاح ((گلاسنهایت)) بیان می دارد. برخی از پژوهشگران از ((گلاسنهایت)) هایدگر، نوعی بی عملی را نتیجه گرفتند. ما در پژوهش حاضر نشان خواهیم داد که ((گلاسنهایت)) نه عرصه بی عملی که خود متضمن کنشگری است؛ اما در زمانِ حاضری که عرصه تلاقی گذشته و آینده باشد و هایدگر از آن با نام "لحظه اصیل" یاد می کند؛ همان لحظه مصمم بودگی که باید انتظارش را کشید و به زمان حادث شدنش رویداد مستتر در بطن آن را از آنِ خود کرد. اصطلاح ((گلاسنهایت))، در برابر فراشد مدرنیته، نوعی فرایند به تأخیر انداختن را پیشنهاد می کند.
۵۲.

بررسی تلقی مرلوپونتی از وجه دیالکتیکی هنر مدرن و گشایش هستی در آن با تأکید بر نقاشی های سزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر مدرن هستی نقاشی دیالکتیک مرلوپونتی سزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۶۲۸
موریس مرلوپونتی (1961-1908) فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی، سعی دارد بر هم سویی فلسفه پدیدارشناسانه خویش با جنبش هنری مدرن تأکید داشته، و از حدود تقابل های ذهن و عین، ، ما و جهان و در نهایت رهیافت نظری و رهیافت هنرمندانه عبور کند. به زعم او هنر مدرن به شیوه ای دیالکتیکی و بر اساس رابطه دو سویه هنرمند و اثر قادر است تا فیلسوف را در تأملاتش در باب شیوه های آشکارسازی هستی یاری رساند و به او این امکان را دهد تا با رهیافت های تازه مواجه شود. هنر مدرن و به ویژه آثار سزان این امکان را مهیا می سازند تا اشیاء گشوده شوند و با گشودگی خویش وجه مکتوم خود و نیز هستی را نمایان گردانند. این پژوهش مبتنی بر نگاهی پدیدارشناسانه و هرمنوتیکی است که سعی خواهد کرد به تلقی خاص مرلوپونتی در خصوص نقش و نقاش، ناظر و منظره و هم چنین آشکارگی هستی در هنر مدرن اهتمام ورزد. این تحقیق با تأکید بر وجه دیالکتیکی و مفهوم هستی در هنر مدرن می کوشد آن را در مقابل رویکردهای مسلط علمی قرار داده و به تبیین این رویکرد خاص بپردازد.
۵۳.

استلزام های سیاسی «هدف انگاری هستی» از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هستی سیاست هدف استلزام قرآن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۳۰۷
بررسی جایگاه «هستی» به معنای دنیای مادّی، اهمیت ویژه ای در هدف انگاری یا ابزارانگاری آن در سیاست دارد. آیا دستیابی به ابعاد مختلف هستی، هدف سیاست است یا وسیله ای که سیاست مداران با آن به اهداف سیاسی می رسند؟ در این تحقیق، نشان داده می شود که گروهی نگاهی مستقل به هستی دارند و آن را «هدف سیاست» می دانند، گروهی هستی را بی ارزش می انگارند و گروه سومی نیز آن را «ابزار» رسیدن به اهدافی فراتر، یعنی سعادت حیات اخروی می دانند. این تحقیق با بررسی آیات قرآن کریم ، تلاش دارد نشان دهد که کدام مبنا در قرآن پذیرفته و کدام مورد انتقاد است.
۵۴.

تأملی بر مرگ و معنابخشی آن به زندگی در حکمت صدرایی و اگزیستانسیالیسم الحادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ هستی جاودانگی معنای زندگی حکمت صدرایی اِگزیستانسیالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۷ تعداد دانلود : ۵۷۱
اگزیستانسیالیسم الحادی با رویکردی این جهانی به تحلیل انسان پرداخته و با نفی متافیزیک، وجود روح انسانی را منتفی می داند؛ انسان دارای وجودی تصادفی و متناهی است و خود باید معنا بخش زندگی رو به مرگ خویش باشد. سرانجام این زندگی عبث و بیهوده، مرگی است که همه ی تلاش بشر برای فرار از نابودی و نیل به جاودانگی را محکوم به یاس و ناامیدی می کند. اما در حکمت صدرایی انسان متشکل از جسم میرا و روح نامیرا است و شخصیت حقیقی انسان، روح جاودانه ی اوست. روح با هدف تعالی و پس از طی مراحل کمال و بی نیازی از جسم مادی آن را رها کرده و به حیات ابدی خویش ادامه می دهد، تا مرگ سرآغازی باشد بر زندگی حقیقی، رهیدن از قفس تن و همچنین ارمغان آور امید و بیداری در انسان . در این مقاله بر آنیم تا با تبیین ماهیت مرگ، به بررسی و مقایسه نقش مرگ در معنابخشی به زندگی از نگاه این دو مکتب بپردازیم.
۵۵.

تحلیل انتقادی تقریر اسپینوزا از برهان وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصور خدا ضرورت قدرت کمال هستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۹ تعداد دانلود : ۴۹۲
نزد اسپینوزا خدا همان جوهر است که یگانه حقیقت مطلق هستی می شود. اسپینوزا برای اثبات وجود خدا به برهان وجودی متوسل شد و ادعا کرد که برای اثبات وجود عینی خدا، تصور ذاتش کافی است. وی در قضیه یازده از کتاب اخلاق به چهار تقریر از براهین وجودی می پردازد و در آن خدا را اثبات می کند. چهار تقریر او بیانگر استلزام وجود خدا از تصور ذات، ضروری بودن وجود، توانایی و قدرت خدا برای هستی و هستی بخشی به دیگر موجودات است که ناشی از نبودن مانعی برای عدم اوست. در نتیجه، می توان او را کامل ترین وجود قدرتمند و نامتناهی ضروری دانست. به طور کلی، تمامی براهین به همان تصور واضح و متمایز دکارتی از خدا برمی گردد که از طریق تصور ذات او، وجودش اثبات می شود. در واقع، براهین او یا بازسازی براهین قبلی هستند یا تکرار دقیق آنها که با اختلاف های جزیی در قالب قضیه جداگانه ای مطرح شده اند.
۵۶.

بررسی نسبت پدیدارشناسی هایدگر و کربن (با تکیه بر دو مسئله هستی و زمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی هستی زمان هایدگر کربن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۴ تعداد دانلود : ۴۲۱
نسبت پدیدارشناسی کربن و سنت پدیدارشناسی و سهم کربن در تکوین جنبش پدیدارشناسی غالباً امری مفروغ عنه پنداشته شده است؛ و جای خالی پژوهش هایی دامنه دار و جدی در این زمینه احساس می شود. این در حالیست که روش نشدن چنین نسبتی می تواند ارزیابی ها درباره ارزش روش شناسانه پژوهش های کربن در مطالعات ایرانی اسلامی را روشن تر سازد. ما در این گفتار تلاش کرده ایم تا با تمرکز بر دو مسئله اساسی پدیدارشناسی هایدگر و کربن، یعنی هستی و زمان، به مقام مقایسه پدیدارشناسی هایدگر و کربن نزدیک شویم؛ این مقایسه می تواند گامی در جهت تحلیل تبارشناسانه پدیدارشناسی کربن باشد. سنجش تلقی کربن از هستی و زمان در نسبت با اندیشه هایدگر حکایت از شکاف های بنیادین میان این دو پدیدارشناسی دارد که بیش از هر چیز برآمده از مسامحتی است که کربن با اندیشه ایرانی اسلامی برقرار می سازد. در این مقاله پس از ارائه تحلیلی از نظرگاه هایدگر و کربن پیرامون هستی و زمان به بررسی مقایسه ای نظرگاه این دو پرداخته ایم و نشان داده ایم که تفاوت های موجود میان این دو چگونه از آبشخور افتراق روش شناسانه سیراب می شود.
۵۷.

ساختار آزادی: سیستم یا فوگ؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیستم فوگ هستی رخداد اثر هنری شعر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۳۳۰
اگرچه تغایر ظاهری میان آزادی و سیستم همواره در طول تاریخ اندیشه، زمینه ساز مباحث متعددی بوده است، اما این فیلسوفان ایدئالیست آلمانی بودند که برای نخستین بار، نسبت میان این دو مفهوم را به نحوی صریح صورت بندی کردند. در اینجا سیستم که ضامن انسجام شناخت است، بنیادی سوبژکتیو و عقلانی است؛ اما هایدگر در اندیشه متاخر خود از مفهوم سیستم که ساختار آن براساس نظمی ریاضیاتی تعیین می شود ولذا دلالت های مطلقا سوبژکتیو دارد، عبور می کند و به جای آن مفهوم فوگ را برای اشاره به ساختار باشندگی هستی به کار می گیرد.  اگرچه بر فوگ، همان انتظام سیستم حکم فرمایی نمی کند، اما این ساختار هم نظم خاص خودش را دارد. ویژگی ممتاز این نظم، قائم به ذات بودنِ اجزاء فوگ درعین وحدت آنهاست. به عبارت دیگر، این نظمی است که در آن آزادی هر جزء حفظ می شود و حتی این آزادی، وحدت درونی کل فوگ را تقویت می کند. بدین سان، مفهوم فوگ به هایدگر مجال می دهد تا ساختار منظمی را به اندیشه درآورد که نه تنها در برابر آزادی قرار نمی گیرد، بلکه اصلا اساس و بنیان آن آزادی است.
۵۸.

بررسی تطبیقی «هویت استعلایی انسان» در اندیشه هیدگر و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سوبژکتیویسم مراتب وجود هستی دازاین عین الربط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۳۶۵
آرای هیدگر و ملاصدرا در باب «هویت استعلایی انسان» را می توان از جهاتی مورد بررسی تطبیقی قرار داد. در این تطبیق، قرابت ها و تمایزهایی به دست می آید. وجوه قرابت از این قرارند: نخست، هر دو قائل به معنایی واحد از استعلا در بستر وجود هستند و به تأثیرگذاری یک جانبه وجود در تحقق استعلای انسان اذعان دارند؛ دوم، به اهمیت استعلا در تعریف انسان اعتقاد داشته و هویت انسان را قائم به استعلا تلقی می کنند؛ وانگهی، هر دو به استمرار دائمی استعلای آدمی تصریح دارد. جهات تمایز نیز به این شرح است: نخست، مبنای آن ها درباره استعلا متفاوت است؛ زیرا آغاز استعلا در هیدگر با نقد سوبژکتیویسم دکارت است و به این عقیده نائل می شود که انسان تنها موجودی است که اشیا را در گشودگی اش درمی یابد؛ اما آغاز استعلا در اندیشه ملاصدرا با تبیین عین الربطی موجودات به وجود حقیقی ترسیم شده و بر این عقیده استوار است که انکشاف هستی در انسان، بر مدار حرکت جوهری، اراده و فیض وجود حقیقی رخ می دهد؛ دوم، هیدگر با نظام هستی شناسانه ای که ترسیم کرده، به خوداتکاییِ دازاین در امر استعلا اعتقاد دارد، اما در اندیشه ملاصدرا اهتمام به الوهیت و در پرتو آن، تمسک علمی و عملی به جوانب آن از اهمیت بنیادین برخوردار است.
۵۹.

عدد در اندیشه اخوان الصّفا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احد واحد عدد هستی اخوان الصفا رسائل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۴۷۶
خلقت موجودات از دید اخوان الصفا، بر پایه نظام عدد استوار است؛ یعنی نظام خلقت موجودات عالم ماده از مصدر احدیّت در نظام اعداد رخ می نماید که پیوستگی، انسجام و سلسله مراتب ویژه ای دارد. انسجام و پیوستگی مراتب عالم روح نیز در این نظام عددی نمایان است. این مقاله صورتی را از منظومه فکری این گروه درباره «نظریه عدد»، استخراج و تفسیر می کند.
۶۰.

بررسی انتقادی «ازخودبیگانگی فلسفی» از منظر یاسپرس با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: انسان ازخودبیگانگی خود انسان شناسی هستی حقیقت وجود یاسپرس علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۴۴۸
ازخودبیگانگی یکی از مهمترین مسائل انسان شناختی عصر حاضر است که پژوهش درباره آن نیازمند فهم درست مبانی فلسفی و انسان شناختی آن است. این نوشتار با استفاده از روش تحلیلی – انتقادی به بررسی انتقادی دیدگاه یاسپرس در زمینه ازخودبیگانگی فلسفی بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی می پردازد. پرسش اصلی تحقیق عبارت است از: از منظر علامه طباطبایی چه انتقادهایی بر آراء یاسپرس در باره ازخودبیگانگی فلسفی وارد است؟ بر اساس یافته های تحقیق، یاسپرس مهمترین قسم ازخودبیگانگی را ازخودبیگانگی فلسفی می داند که خاستگاه آن خلط میان آگاهی واقعی از وجود احاطی و آگاهی ساختگی از وجود احاطی است. در فرایند ازخودبیگانگی فلسفی انسان ازخودبیگانه با معرفت ساختگی از وجود احاطی به چیزی در ورای خود اشاره نکرده است تا با حرکت در آن افق ها به وجود مطلق برسد. به باور او «ایمان فلسفی» راه غلبه بر ازخودبیگانگی فلسفی است. بر اساس مبانی علامه طباطبایی، اولاً یاسپرس میان حقیقت وجود و حقیقت انسان خلط کرده است و این دو را یکی پنداشته است، ثانیاً درباره توصیف حقیقت انسان، دچار تناقض گویی شده است، ثالثاً از تمایز نهادن میان ادراکات حقیقی و اعتباری ناتوان مانده است، رابعاً روش مورد استفاده او (: پدیدارشناسی) توان لازم برای تحلیل مسائل نفس را فاقد است. در مقابل، علامه طباطبایی خاستگاه ازخودبیگانگی را فراموشی عین الربط بودن خود می داند.