مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
ارزش
حوزه های تخصصی:
از منظر ژان بودریار، رویکرد پساتجدد با غلبه رمزگان، نشانه ها و جایگزین کردن مصرف به جای تولید، در فضای زندگی روزمره، روندی را آغاز کرده که در پی آن، نه تنها شعار فردیت انسان معاصر و ایجاد فرصت برای عرضه خواست های او محقق نشده است، بلکه در این فضای اشباع شده از نشانه های رسانه ای، هنر، سیاست، مذهب و اقتصاد، واقعیت بیرونی خود را به عنوان حوزه هایی مجزا و انضمامی، از دست داده اند و با مفهوم سوژه در افق غلبه رسانه، محو و ناپدید شده اند.این رویکرد به زعم بودریار در قالب بازی و با استفاده از مفهوم عام هنر شکل گرفته است. با این تفاوت که دیگر هنر به شاخصه ای مجزا از سیاست، مذهب و اقتصاد، اطلاق نمی شود، هنر در معنایی عام، به شیوه و روشی استحاله می یابد که در پرتو آن، زشت و زیبا، خوب و بد و درست و نادرست از مراجع خود؛ یعنی اخلاق، دین، اقتصاد و اثر هنری، رخت بربسته، همراه سوژه در انتهای مسیر، از بین می روند.
طراحی و تبیین مدل ارزش های سازمانی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به طراحی و تبیین مدل ارزش های سازمانی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه پرداخته است. روش انجام این پژوهش به صورت روش آمیخته (کیفی- کمی) می باشد. در بخش کیفی، و در قسمت اول، استخراج داده ها و مؤلفه ها با روش تحلیل مضمون می باشد؛ و سپس، جهت ساخت شبکه مضامین و مدل پژوهش از مصاحبه با خبرگان و پرسش نامه استفاده شده است. روش کار در نهج البلاغه چنین بود که محقق با جست وجوی مضمون هایی که معرف ارزش های سازمانی بودند، در ابتدا به 324 کد دست یافت. در ادامه، پس از مصاحبه و نیز ارائه کدهای استخراج شده به خبرگان حوزه و دانشگاه، 70 کد دیگر نیز توسط خبرگان پیشنهاد شد. نهایتاً، کدهای استخراج شده به روش تحلیل مضمون در قالب کدهای باز، 53 مضامین پایه و 4 مضامین سازمان دهنده تقسیم بندی شدند. سپس، نتایج این تقسیم بندی در قالب پرسش نامه هایی خدمت خبرگان ارائه شد و نظر آن ها در این خصوص دریافت شد و توسط آزمون Binomial در SPSS بررسی شد. نهایتاً، بعد از جمع آوری نظرات خبرگان، حاصل کار به صورت مدل ارزش های سازمانی مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه ارائه شد؛ که شامل 4 مؤلفه ارزش های اخلاقی-فرهنگی، ارزش های دانشی-بینشی، ارزش های حرفه ای، و ارزش های بنیادین است.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های مهندسی ارزش در پروژه های عمرانی دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهندسی ارزش یکی از ابزارهای خلق و بهبود ارزش برای محصولات و خدمات است که علاوه بر اینکه در زمینه های متفاوتی چون صنعت، کشاورزی، آموزش و پرورش، حمل و نقل و ... کاربرد دارد در حوزه راه و ترابری و پروژه های زیر بنایی نیز کاربرد دارد. هدف تحقیق حاضر شناسایی و اولویت بندی شاخص های مهندسی ارزش در پروژه های راه سازی اداره کل راه و ترابری استان سمنان با تکنیک دلفی فازی است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از لحاظ گردآوری اطلاعات، توصیفی- پیمایشی به شمار می رود. در این خصوص پس از مطالعه جامع ادبیات، 23 شاخص شناسایی و پرسشنامه محقق ساخته بین 10 تن از خبرگان این حوزه توزیع و جمع آوری شد. با بهره گیری از دلفی فازی 13 شاخص رتبه بالاتر از 0.7 را کسب کرده و غربال شدند. برای اولویت بندی شاخص های شناسایی شده از رویکرد ترکیبی پروموتاسیون و الگوریتم ژنتیک استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، شاخص های سازگاری با ماشین آلات موجود، کسب اطلاعات و تجربه در کار به ترتیب بیشترین اهمیت را در شاخص های مهندسی ارزش پروژه های راه سازی دارند. همچنین بر اساس نتایج پژوهش، شاخص سرعت تکمیل سفارات از کم ترین اولویت برخوردار بود.
بازنمایی فرایند شکل گیری دگرگونی های ارزشی در افراد با محوریت زنان: مطالعه ای به روش نظریه برخاسته از داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزه های تخصصی:
ا رزش های اجتماعی تا زمانی که با سایر ارزش ها ارتباط ارگانیک دارند، ماندگارند، اما به محض محدودشدن دامنه ارتباط یا ایجاد اختلال در ارتباط، علائم حیاتی ارزش ها رو به نیستی می رود. اهمیت ارزش ها و نقش آن در تعالی جامعه از یکسو و فقدان شناخت کافی، موثق و به موقع از فرایند سُست شدن ارزشهای بالنده و رسوخ ضدارزش ها در جامعه امروزی، ضرورت این مطالعه را دوچندان نمود. هدف پژوهش حاضر، بازنمایی چگونگی بروز دگرگونی های ارزشی در جامعه به ویژه در زنان است. بدین منظور ۳۶ نفر از زنان و مردان (۱۲ مرد و ۲۴ زن)، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها و بررسی میزان همگرایی و غنی سازی یافتهها، از چندین فن، شامل مصاحبه بدون ساختار، مصاحبه نیمه ساختارمند، مشاهده و نامه نگاری شرکت کنندگان، استفاده شد. مرور و مقایسه متوالی داده های گردآوری شده، به استخراج ۱۰ مقوله و ۳ مقوله کلی منتج گردید. تحلیل ساختار ارزش ها و تعامل زنان با دیگران، منجر به شکل گیری نظریه میانی شد. الگوی بدست آمده از این پژوهش، نشان می دهد، مقوله محوری که زمینه ساز بروز دگرگونی های ارزشی در افراد به ویژه زنان می شود، «عدم توجه به مبدأ هستی و نگاه کوته بینانه به فلسفه وجودی انسان» است که باعث سُست شدن باورها و در نتیجه شکسته شدن حریم ها و بی توجهی به نقش ها و مسئولیت ها می شود. چنانچه فردی تحت تاثیر شرایط واسطه ای و محیطی ویژه، قرار گیرد، احتمال ورودش به دگرگونی های ارزشی، افزوده می شود و مبتنی بر راهبرد لذت جویی آنی، احتمال ایجاد پیامدهایی چون: مسخ ارزش ها و بروز دگرگونی های ارزشی افزایش خواهد یافت. در این مقاله، نحوه شکل گیری نظریه میانی مورد بررسی قرار گرفته است.
مبانی ارزش شناختی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی گمان هر الگوی توسعه یا پیشرفتی- به رغم انکار برخی اندیشمندان- در پی اهداف و آرمان های خاصی است که بر یک سری پیش فرض ها و زیرساخت های نظری و بنیادین ارزشی مبتنی است. در این مقال برآنیم مبانی ارزش شناختی ای را که در تدوین اصول و قواعد نظری و راهبردی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و در راستای نیل به اهداف و آرمان های متعالی انسان اسلامی مؤثر است، تبیین کنیم. از نظر این نوشتار مبانی فرااخلاقی همچون معناداری مفاهیم و گزاره های اخلاقی، وجود رابطة منطقی باید و هست، اطلاق احکام اصلی اخلاق و نظریة اخلاقی خوددوستی، ضمن توجیه امکان الگوسازی، دربردارندة پیشرفت پایدار و همه جانبة جامعة انسانی اسلامی است.
خاستگاه ارزش ها از نگاه نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیچه، وجوهی دوگانه برای خاستگاه ارزش ها در نظر می گیرد. از یک طرف، وی به نوعی وفاداری خویش را به نمایان ترین رویه اندیشه غرب، یعنی این اندیشه که جهان را به مثابه یک کل در نظر می گیرد، نشان داده و بدین ترتیب، جهان را به مثابه نیروهای کنشی و واکنشی در نظر گرفته است که زندگی را به وجود می آورند. زندگی از نگاه وی، زندگی نوعی بایستن را درون خود دارد که ما را ناگزیر از به کاربردن ارزش ها می کند و آنگاه که ما ارزش ها را پاس می داریم، زندگی از رهگذر کنش ما ارزشمند می شود. این نگاه به ساحت ارزش و ارزش گذاری درواقع نگاهی پیشاسوبژکتیو به خاستگاه ارزش ها است و اجازه نمی دهد زندگی را با چیزی ورای آن ارزیابی کنیم. از طرف دیگر، وی با پرداختن به اخلاق فروتباری و والاتباری در فلسفه خویش و اشاره به اینکه والاتباران بانیان ارزش و ارزش گذاری بوده اند، خاستگاه دیگری برای ارزش ها قائل می شود. این تعارض، فلسفه نیچه را با چالشی روبه رو می کند که هر خوانش دقیق و منسجمی ناگزیر از حل آن است. در این مقاله ضمن تحلیل ارزش های والاتباری و فروتباری، تلاش شده است که این تعارض برطرف شود و خوانشی منسجم و یک دست از خاستگاه ارزش ها در فلسفه نیچه ارائه شود. واژگان کلیدی: نیچه، ارزش، زندگی، اخلاق والاتباری، اخلاق فروتباری، خواست قدرت
تحلیل معنا در معنای زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۷
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در فلسفه های معاصر بحث از معنای زندگی است. فیلسوفان گذشته با پذیرش معنا برای زندگی از فلسفه و هدف آفرینش انسان سخن می گفتند؛ اما در دوران اخیر که برای بسیاری از انسان ها زندگی ارزش خود را از دست داد، این پرسش مطرح شد که معنای زندگی چیست. هرچند در آغاز این پرسش برای فیلسوفان قاره ای مطرح شد، امروزه فیلسوفان تحلیلی به آن پرداخته اند. آنچه در تحلیل پرسش از معنای زندگی اهمیت بسیار دارد، تحلیل خود معناست. در تفسیر معنا سه دیدگاه قابل ذکر است: 1. هدف زندگی، 2. کارکرد زندگی، 3. ارزش زندگی. در این مقاله با تبیین دیدگاه های مختلف بر این نکته تاکید شده است که مراد از این پرسش که آیا زندگی معنا دارد، این است که آیا زندگی انسان ارزش استمرار را دارد یا نه؟ به دنبال تحلیل پرسش از معنا این بحث مطرح می شود: آیا زندگی فی نفسه معنادار است یا باید به آن معنا داد؟ در بحث از معنادهی زندگی برخی نظریه ای با عنوان نظام موزاییکی زندگی را مطرح کرده اند که در این مقاله به تحلیل آن پرداخته شده است.
نلسون گودمن: مسئلة وجودشناسانه ارزش هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی مسئله وجودشناسانة ارزش هنر در فلسفة نلسون گودمن می پردازد، به عبارت دیگر، این مسئله که ’ طبق نظریه شناخت گرایی گودمن، روابط میان ویژگی (های) ارزشمند یک اثر هنری با خود آن اثر از چه نوع است؛ در وهلة اول، از طریق بررسیِ (1) انواع روابط میان ویژگی های ارزشمند اشیاء با خود آن ها، (2) انواع روابط میان ویژگی های ارزشمند آثار هنری با خود آثار، و (3) موضع گودمن دربارة مسئلة دستوری ارزش هنر، مقدمات حل مسئلة فوق را فراهم می کند. و در وهلة بعد، معلوم می سازد که گرچه گودمن در مسئلة دستوریِ ارزش هنر یک شناخت گرا شمرده می شود، و موضع شناخت گرایی در مسئله ی وجودشناسانة، یک موضع ضدذات گرایانه است، اما چنین نیست که ضدذات گراییِ او دقیقاً واجد همان مؤلفه هایی باشد که شناخت گرایی بدانها قائل است. گودمن، در این باور که ارزشِ شناختی اسناد شده به هنر، (1) متکثر است و (2) خاص هنر نیست، با شناخت گرایی هم قول است. اما در این که این ارزش (3) میان همه ی آثار هنری مشترک است و (4) رابطه میان آن با خود آثار از نوعِ درونی است با شناخت گرایی اختلاف دارد. با این حال، این اختلاف که گودمن را به موضع ذات گرایی نزدیک می کند سبب عدول وی از موضع ضدذات گرایی نمی شود، زیرا هرچند به اشتراک ارزشِ شناختی در میان همه آثار هنری قائل است، اما، این ارزشِ مشترک را خاص هنر نمی داند.
تأملی در مفهوم و ارزش خلاقیت: ارزش خلاقانه معماری مبتنی بر الگو (مقایسه چارچوب ارزشی سنتی، معاصر و اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه خلاقیت مفهومی است که برخورداری از آن، به نوعی مرادف ارزشمندی شخص و عمل او شمرده می شود. این مفهوم ازآن رو که در حوزه ادبیات آموزشی و حرفه ای معماری بسیار موردتوجه بوده و جایگاه ویژه ای دارد، نه تنها زمینه برای تأمل در آن می گستراند، بلکه ضرورت بازاندیشی «معنا»ی آفرینش را هم ایجاد می کند. چنین وضعیتی در معماری پیش از مدرن مطرح نبوده است، لذا این سؤال اساسی طرح می شود که آیا عمل خلاقانه فی نفسه واجد ارزش است و اگر نیست، چه چیزی و چگونه آن را واجد ارزش می کند، با کدام مبانی سنجیده و در چه زمینه هایی و با چه حدودی تأیید یا نفی می شود؟ روش تحقیق براساس راهبرد تفسیری، به همراه استدلال منطقی و بهره گیری از مدل سازی مفهومی بوده است؛ به این ترتیب، یک ساختار نظری سه وجهی در نظر گرفته شده است. در وجه اول، بحث خلاقیت از دو منظر علمی و فلسفی ِسنت گرا و نوگرا تبیین شده است؛ وجه دوم دو مبحث «مفهوم» و «ارزش» خلاقیت را پوشش می دهد؛ وجه سوم مربوط است به نسبت موضوع با دو نوع از معماریِ «الگومدار» و «بدون الگو». درنتیجه و در تطبیق دو نگرش علمی و فلسفی مفهوم خلاقیت، ادعای منشأ «هیچ» برای خلاقیت، بر پایه ادبیات موجود، هم در نگرش سنتی و هم در رویکرد مدرن رد شده یا حداقل موردتردید واقع می گردد؛ درنتیجه، خلاقیت همواره مبتنی بر الگوست؛ اما تفاوت کار، صرفاً از محل «الگوپذیری صریح و آشنا» و «الگوپذیری غیرصریح و ناآشنا» یا «زمینه گرا بودن» و «زمینه گرا نبودن» الگوها قابل طرح است؛ که این موضوع در بررسی نمونه موردی طرح های توسعه سنتی و مدرن مجموعه حرم حضرت معصومه(س) در قم مورد تحلیل و تبیین قرار گرفته است. درنهایت و پس از مقایسه ارزش عمل خلاقانه قیاسی و استقرایی از دو منظر معاصر و اسلامی، این نتیجه حاصل شد که ماهیت خلاقیت از دیدگاه مدرن و سنتی تفاوت ماهوی باهم ندارد، بلکه موضوع اساسی باید مربوط به ارزش ها باشد و اینکه هریک، کدام وجه خلاقیت (صراحت الگویی یا پنهان کردن الگو) را ترجیح می دهند؛ بررسی انتهای مقاله از منظر اسلامی، وجه نخست صراحت الگویی را به وضوح واجد ارزش بیشتر نشان می دهد.
نارسایی های موجود در فرآیند بهسازی لرزه ای ابنیة تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم وجود بهسازی لرزه ای در طرح های محافظت و مرمت بناهای تاریخی از یک سو و ویژگی سرزمینی از سوی دیگر بیانگر شناختی ناکارآمد و نوعی ساده اندیشی در امر محافظت است. شناخت ناکافی و استفاده از مراتب بالای در بهسازی لرزه ای به ارایه طرح های بهسازی لرزه ای می انجامد که به سبب حجم وسیع مداخله و عدم توجه به ارزش بناها مورد پذیرش اصحاب محافظت قرار نگرفته و بخشی مهم که همانا بهسازی لرزه ای است از گردونه محافظت وامیماند. به عبارت دیگر ورود اثربخش بهسازی لرزه ای به چرخة محافظت ابنیه تاریخی تنها با شناخت نارسایی های موجود در فرآیند بهسازی لرزه ای ابنیة تاریخی و تدوین متدولوژی مخصوص به خود امکا نپذیر است. این تحقیق از استدلال منطقی بهره م یبرد و مباحث نظری بهسازی لرزه ای در پیوند با اصول محافظت، از ابتدایی ترین تا به روزترین رویکردها، مداخله ها، راهبردها و راهکارهای بهسازی ارایه می شود. بنابراین تحقیق ماهیتی نظری داشته و با رویکردی تحلیلی- تفسیری در نظر دارد با متمایز دانستن بهسازی لرزه ای بناهای تاریخی از دیگر بناها، ابتدا آن را به دو شاخة تقویت و ترمیم تقسیم کرده و شاخه تقویت را به دلیل هماهنگی بیشتر با محافظت پیشگیرانه درکانون توجه قرار دهد. سپس به بیان تعاریفی نو از ارزش بهسازی لرزه ای و ضد ارزش مداخله اقدام م یکند. ابعاد ضد ارزشی مداخله برای کلیه راهکارها و با هر مرتبه بهسازی شناسایی می شود. در ادامه به ترسیم شبکه مداخله براساس ابعاد شناخته شده ای مانند نوع بهسازی، شکل مداخله، هزینه بهسازی، محدودة برگش تپذیری و نوع فن آوری برای کلیه راهکارها پرداختیم. در پایان به بیان زیرساخت های مورد نیاز برای رهایی از نارسایی موجود در فرآیند بهسازی لرزه ای ابنیه تاریخی اشاره می شود. از مشخصات بارز این تحقیق می توان به تعامل و تقابل دیدگاه های علم محافظت ابنیه تاریخی و دانش بهسازی لرزه ای در استفاده از راهبردها و راهکارها نام برد.
تفاوت های نسلی ارزش ازدواج (مورد مطالعه ی شهر هشتگرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت های نسلی ارزش ازدواج انجام شد. داده ها حاصل پیمایشی است که در سال 1393 بر روی 379 نفر (نسل جوان 163 نفر، نسل میان سال 175 نفر و نسل بزرگ سال 41 نفر) در شهر هشتگرد انجام گرفت. یافته ها نشان داد، تفاوت آماری معنی داری در ارزش ازدواج در نسل های مختلف وجود دارد و این تأثیر در حضور متغیرهای اقتصادی اجتماعی همچنان پابرجاست. با این حال ترکیبی از ارزش های سنتی و مدرن در ازدواج در سه نسل وجود دارد. بیشترین تفاوت نسلی مربوط به گویه های معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج و سپس ازدواج با اقوام نزدیک است. در سایر ابعاد به ویژه اهمیت رضایت پدر و مادر در ازدواج، پایین بودن سن دختر از پسر و مخالفت با خواستگاری دختر از پسر دیدگاه هر سه نسل به یکدیگر نزدیک است. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد متغیر نسل به همراه جنس، نوع رسانه و تقید به مناسک دینی رابطه ی معنی داری با ارزش ازدواج دارد. یافته های مقاله حاکی از این است که ازدواج در ایران و به طور خاص در شهر هشتگرد همچنان ارزشمند است.
بررسی رابطه شبکه های اجتماعی مجازی و ارزش های خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه کلان، جامعه اطلاعاتی با معیارهای تقویت شده در حوزه های پنج گانه فناوری، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ارزیابی می شود. آنچه در جامعه اطلاعاتی در حوزه فرهنگ در حال وقوع است، بروز یک فرهنگ نوپاست که تحول و تغییر اساسی در شیوه زندگی و توسعه دامنه تعامل و تقابل گسترده فرهنگ ها در سراسر جهان به دنبال دارد. این تعامل بین فرهنگ ها می تواند به استیلای فرهنگ هایی منجر شود که تأکید بیشتری بر به کارگیری اطلاعات و بی پروایی و صراحت در تبادل اطلاعات گوناگون دارند. تحقیق حاضر به بررسی رابطه شبکه های اجتماعی مجازی با ارزش های خانواده (شهروندان بجنوردی در سال 1394) پرداخته است. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده و نمونه براساس فرمول کوکران شامل 382 نفر از شهروندان بجنوردی 17 تا 40 ساله است که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه است که از طریق آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد شاخص های متغیر مستقل: گمنامی، سابقه کاربری، میزان استفاده و تعاملی بودن ارتباطات در شبکه های اجتماعی مجازی به ترتیب به میزان 069/1، 822/0، 494/ 0و 163/0 توانسته اند متغیر وابسته را تبیین کنند و بیشترین تأثیرگذاری را در ارزش های خانواده داشته باشند.
واکاوی تاریخی و انتظام زمانمند ارزش ها در حفاظت و مرمت آثار تاریخی- فرهنگی با استناد به آراء اندیشمندان و اسناد جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش از بنیادی ترین پنداره ها در فلسفه حفاظت و مرمت آثار تاریخی بوده، در دوره های زمانی گوناگون با دگرگونی در ارزش های چیره بر جوامع، بنیان های نظری حفاظت و مرمت آثار نیز دستخوش تغییر شده اند. شناخت زمان مند ارزش ها در حفاظت و مرمت آثار و سیر آن در طول تاریخ، بنیان دستیابی به مفهوم ""میراث فرهنگی"" در ادوار زمانی گوناگون است. در این پژوهش، سیر تاریخی دیدگاه ها درباره ارزش و انتظام انواع آن در حفاظت و مرمت آثار تاریخی در سه بازه زمانی ""پیش از سده ۱۸میلادی""، ""سده های ۱۸و۱۹میلادی"" و ""سده های ۲۰و۲۱میلادی"" مطالعه شد. هدف، واکاوی گذران تاریخی ""دیدگاه اندیشمندان"" و ""نظرگاه اسناد جهانی"" برای شناخت زمان مند و استخراج ارزش های مؤثر در تصمیم گیری های حفاظتی و مرمتی و جداسازی در سه بازه زمانی یاد شده و دستیابی به مفهوم نوین میراث فرهنگی بوده است. این پژوهش با رویکرد تفسیری و روش کیفی و با استناد به داده های موجود و اسنادی انجام شد. بررسی ها نشان داد تا پیش از سده ۱۸میلادی، چهار ارزش مذهبی، کاربردی، هنری، و تاریخی، در تصمیم گیری های حفاظتی و مرمتی کارساز بودند. در سده های ۱۸و۱۹میلادی، با شکل گیری عصر روشنگری و پیامدهای آن، سویه های علمی، آموزشی، فرهنگی، گواه-مندی، احساسی، چشم اندازی، میهنی، و فنی اثر نیز دارای اهمیت شد. در سده های ۲۰و۲۱میلادی، گسترش مفهوم ارزشمندی، و ظهور اندیشه پست مدرنِ ارزش های چندگانه دگرگون شونده، به ارزشمندی تمامی سویه های یک اثر انجامید و افزون بر پیش نهاده شدن ارزش های تازه و بسیار متعدد، تعریف نوینی از میراث فرهنگی بر پایه ارزشمندی بازشناخت هر یک از وجوه هویت انسانی، پیش نهاده شد.
حفاظت و میراث فرهنگی از منظر فرهنگ، رویکردی نقادانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفاظت از آثار تاریخی- فرهنگی در طول تاریخ خود از منظرهای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. گاه از نگاه هنری، گاهی علمی، و گاهی نیز فرهنگی. برخی از متفکرین حفاظتی که بر اهمیت بستر فرهنگی برای حفاظت تاکید دارند مسائل حفاظتی را نیز به همین بستر ارجاع می دهند. متاسفانه ایشان دارای دیدگاه منسجمی نیستند و آرای پراکنده ای را درباب مسائل مختلف حفاظتی مطرح کرده اند. آرایی که غالبا در تقابل با اندیشه های علم گرا و کلی نگر پیشینیان قرار دارد. این مقاله با بررسی آرای پراکنده ایشان در کنار هم و تحلیل مبانی فکری آنها سعی دارد تا نشان دهد که حفاظت از منظر فرهنگ گرایان چیست و چه معیارهایی برای تعیین ارزش آثار حفاظتی وجود دارد. همچنین نشان خواهد داد که مبانی رویکرد موزه محور در حفاظت چیست و چگونه در تقابل با دیدگاه فرهنگ گرایان قرار دارد. بدین منظور اجمالا کلیت دیدگاه های هنری و علمی را نیز مطرح کرده، در انتها قیاسی را میان این سه دیدگاه برقرار می دارد تا تفاوت ها و اشتراکات این رویکردها روشن تر گردد.
نگرش به ارزش های سیاسی انقلاب اسلامی: شکاف یا تفاوت نسلی؟
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نحوة نگرش والدین و فرزندانشان نسبت به ارزش های سیاسی انقلاب اسلامی به انجام رسیده است. در این راستا، ابتدا ارزش های سیاسی انقلاب براساس دیدگاه حضرت امام(ره) مفهوم سازی و هفت بُعد برای آن مدنظر قرار گرفت(این ابعاد عبارت بودند از: آزادی و نسبت دین با رأی مردم، وحدت اسلامی، تکلیف گرایی و رابطة آن با نتیجه گرایی، استقلال و عدم دخالت بیگانگان، پیوند دین و سیاست، استکبارستیزی و حمایت از گروههای مبارز انقلابی، و حمایت از محرومین و مستضعفین در سرتاسر جهان). سپس داده های تحقیق که از بین جوانان 25-17 سالة شهر ایلام به همراه والدین شان به روش نمونه گیری سهمیه ای جمع آوری شده بود، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که از بین هفت بُعد مذکور، فقط در بُعد آزادی بود که تفاوت معناداری بین والدین و فرزندان شان از حیث تعلق به این ارزش ها وجود نداشت و در سایر ابعاد، تفاوت معناداری در میزان تعلق والدین و فرزندان شان به این ارزش ها وجود داشت، بدین ترتیب که والدین در مقایسه با فرزندان شان تعلق بیشتری به این ارزش ها داشته اند. یافته های پژوهش همچنین نشان دادند که علی رغم تفاوت های موجود در تعلق والدین و فرزندان شان نسبت به ارزش های سیاسی انقلاب اسلامی، این تفاوت ها به اندازه ای نبود که بتوان نام شکاف نسلی به آنها داد و تفاوت نسلی عنوان مناسب تری برای بازنمایی یافته های این تحقیق می باشد.
استخراج نقشه ارزش های کاربران پیام رسان های موبایلی با استفاده از تکنیک نردبانی (بر اساس تئوری وسیله-هدف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، رسانه های اجتماعی به جزئی جدایی ناپذیر از زندگی افراد تبدیل شده اند و همین مساله باعث ترغیب مدیران به استفاده از آن ها در فعالیت های بازاریابی شده است. نرم افزارهای پیام رسان موبایلی مانند تلگرام، واتس آپ و وایبر، یک نوع از این شبکه های اجتماعی هستند که به محبوبیت زیادی در بین کاربران دست یافته اند. از آنجا که استفاده از هر نوع رسانه ای در فعالیت های بازاریابی، مستلزم شناخت دقیق آن است، در این مقاله سعی شده تا با بهره گیری از رویکرد تحلیل وسیله- -هدف و ابزار آن یعنی روش نردبانی که جزو روش های پژوهش کیفی محسوب می شود، ویژگی ها، پیامدها و ارزش های غایی مرتبط با پیام رسان های موبایلی استخراج گردد. نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که مواردی مثل آرامش، لذت و خوشی، امنیت، حس آزادی، کسب قدرت، رفاه، اعتمادبه نفس، پرانرژی بودن، و... جزو ارزش هایی هستند که علت استفاده از شبکه های اجتماعی را توضیح می دهند. در پایان، برای استفاده بهتر از پیام رسان های موبایلی در بازاریابی، پیشنهاد اتی مطرح شده است
نسبت ارزش شرطی لزومی و ارزش مقدم و تالی آن در منطق سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منطق شرطیات نزد مسلمین این اجماع وجود دارد که ارزش شرطی لزومی بر اساس رابطه میان مقدم و تالی و نه ارزش مقدم و تالی معین می شود. با این همه در نظرات آنان بحث هایی درباره امکان صدق و کذب شرطی بر پایه ارزش مقدم و تالی وجود دارد. در این میان، در بعضی از متون منطق دانان مسلمان در کنار صدق و کذب از وضعیت دیگری با واژه های گوناگون مانند محتمل صدق و کذب، مجهول الصدق و الکذب و... نام برده می شود. بررسی چیستی این وضعیت پرسش اصلی متن حاضر است. در مقاله حاضر با بررسی آراء متفاوت منطق دانان سینوی نشان داده می شود که این تقسیم بندی ناظر به مباحث مرتبط با شرطیات پیش از معرفی شرطی مسور توسط ابن سینا است و منطق دانان سینوی تلاش کرده اند که آن را با شرطی مسور هماهنگ کنند. همچنین نشان داده ایم که از میان آراء مختلف منطق دانان سینوی نظراتی که وضعیت سوم را قسیمی برای صدق و کذب نمی دانند به مبانی منطق سینوی نزدیک تر هستند.
بررسی رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت ها و وفاداری مشتریان با نقش استانداردهای اخلاقی، رضایت و اعتماد مشتریان (مطالعه موردی مشتریان بانک های خصوصی شهرستان بجنورد)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت ها و وفاداری مشتریان با نقش استانداردهای اخلاقی، رضایت و اعتماد مشتریان (مطالعه موردی مشتریان بانک های خصوصی شهرستان بجنورد)<br />هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت ها و وفاداری مشتریان با نقش استانداردهای اخلاقی، رضایت و اعتماد مشتریان (مطالعه موردی مشتریان بانک های خصوصی شهرستان بجنورد) می باشد این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهشهای کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی-پیمایشی می باشد.جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه بانک های خصوصی شهرستان بجنورد به تعداد 150 نفر می باشد حجم نمونه مطابق با فرمول مورگان- کرجسی (1972)، 110 نفر به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. جهت سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه برگرفته از تحقیق پارک(2017) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل فرضیات تحقیق از روش مدل ساختاری به کمک نرم افزار لیزرل (Lisrel) استفاده شده است. نتایج برای فرضیات نشان داد، بین ارتباط ارزش و تعهد به مسئولیت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. بین استاندارد اخلاقی و تعهد به مسئولیت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. بین تعهد به مسئولیت اجتماعی و رضایت مشتری رابطه معناداری وجود دارد. بین تعهد به مسئولیت اجتماعی و اعتماد مشتری رابطه معناداری وجود دارد. بین رضایت مشتری و وفادرای مشتری رابطه معناداری وجود دارد. بین اعتماد مشتری و وفاداری مشتری رابطه معناداری وجود دارد.
دوگانگیِ ارزش ادب در مسأله ی پوشش زن؛ سنجشی واقع گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
201 - 218
حوزه های تخصصی:
آیا حجاب، از جمله ارزش های اخلاقی بوده و ریشه در تکوین دارد یا در زمره ی آداب محسوب شده و به اعتبار و عرف وابسته است؟ پاسخ به این مسأله نیازمند تبیین معیار تمایز آداب از ارزش ها است. بر اساس تفاوت های بین ارزش ها و آداب، معیار تمایز ارزش از ادب را می توان این گونه دانست؛ هر مقوله ی ارزشی که 1- مربوط به ساحت درونیِ انسان باشد؛ 2- منشأ تکوینی داشته باشد؛ 3- استدلال پذیر باشد؛ 4- ارتباط مستقیم با سعادت انسان داشته باشد؛ و 5- مشترک بین همگان باشد؛ ارزش اخلاقی محسوب خواهد شد. در غیر این صورت، به شرط این که از خصایص آداب برخوردار باشد، باید آن را در زمره ی آداب قرار داد. این خصایص پنج گانه در مقوله ی «حجاب» و پوشش زن وجود دارد. بر این اساس، حجاب، برخلاف آداب، امری وضعی و اعتباری نیست، و حقیقتِ ارزش بودنِ آن به شرایط جوامع بستگی ندارد. این مقاله، ضمن تبیین معیار تمایز آداب از ارزش ها، تلاش نموده تا با روش تحلیلی و کیفی، با تأکید بر آراء تفسیریِ آیت الله جوادی آملی، نشان دهد که حجاب ریشه در واقع دارد. از این رو، تلقّی برخی نواندیشان مبنی بر قرار دادن حجاب در زمره ی آداب و اتّخاذ رهیافت ناواقع گرایانه در مورد آن، موجّه نیست.
نگرش سلسله مراتبی به ارزش های سیاسی انقلاب اسلامی در بین دو نسل والدین و فرزندان
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
57 - 92
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی سلسله مراتبی نگرش والدین و فرزندانشان نسبت به ارزش های سیاسی امام خمینی(ره) به انجام رسیده است. در این رابطه هفت بعد آزادی و نسبت دین بارأی مردم، وحدت اسلامی، تکلیف گرایی و رابطه آن با نتیجه گرایی، استقلال وعدم دخالت بیگانگان، پیوند دین و سیاست، استکبارستیزی و حمایت از گروه های مبارز انقلابی و در نهایت حمایت از محرومین و مستضعفین در سرتاسر جهان به عنوان ارزش های سیاسی مهم انقلاب از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) مورد سنجش قرارگرفته است. سپس داده های تحقیق که از بین جوانان 25-17ساله شهر ایلام به همراه والدینشان به روش نمونه گیری سهمیه ای جمع آوری شده بود، مورد ارزیابی و تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفتند و در نهایت مشخص گردید که در بین والدین بیشترین میزان نگرش مثبت مربوط به بعد استقلال و بیشترین میزان نگرش منفی مربوط به بعد آزادی و همچنین در بین فرزندان آن ها بیشترین میزان نگرش مثبت مربوط به بعد استقلال و بیشترین میزان نگرش منفی مربوط به ابعاد آزادی و پیوند دین و سیاست بوده است.