علی اکبر احمدی افرمجانی

علی اکبر احمدی افرمجانی

مدرک تحصیلی: دانشیار فلسفه، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۱.

پلورالیسم تاریخی و نسبی گرایی از نظر آیزایا برلین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پلورالیسم تاریخی رمانتیسم روشنگری نسبیت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۴۶
پلورالیسم برلین وامدار تاثیرات عمیقی است که وی اولا از جریان کلاسیک یا روشنگری در راستای عینیت باوری و واقع گرایی تجربه محور و ثانیا از جریان رمانتیسم به عنوان قوی ترین جریان ضد تفکر روشنگری پذیرفته است. برلین برای جرح و تعدیل افراط گری های متدولوژیک تفکر روشنگری به سراغ آنتی تز این جریان یعنی جریان رمانتیسم رفته ودر برابر اصحاب روشنگری که تاریخ را به عنوان یک مجموعه دارای روابط علی و معلولی و به نوعی یک علم می نگریستند، جبهه گرفته سعی دارد بر این نظر پافشاری نماید که تاریخ برساخته اراده های آزاد انسانهاست نه الگویی از پیش داده و دارای چهارچوب از پیش تعیین شده. از سوی دیگر واقع گرایی و تجربه باوری کلاسیک مغز و هسته اصلی پلورالیسم تاریخی برلین است. او می خواهد در عین حال به واقع گرایی تاریخی نیز پایبند بماند لذا هرگونه تفسیر فراواقع گرایانه و متافیزیکی از پدیده های تاریخی را طرد کرده، سعی نمود تاثیرات مخرب نگرش روشنگری که به جبر باوری در همه اقسامش از جمله جبرباوری تاریخی می انجامید را با تلفیق انگاره های رمانتیکی تعدیل نموده با سنتز عناصر به زعم خود مثبت این دو جریان تاریخ باوری را به نفع آزادی و بر مهمل پلورالیسم بنشاند. با عطف توجه به این نکات، این نوشتار سعی بر آن دارد اولا سهم ایده های رمانتیک و روشنگری را در برداشت مفهوم تاریخ از منظر برلین روشن ساخته و تفسیری نوین از تاریخیت مد نظر او ارائه دهد. ثانیا قصد بر آن است تا مدلل سازیم تلفیق عناصراین دو جریان تعارضی در تاریخ باوری و اندیشه تاریخ نگری پلورالیستی وی ایجاد کرده است. یعنی باور به ایده های رمانتیکی او را در دام نسبیت گرایی تاریخی که در نقطه مقابل تجربه گرایی واقع گرایانه روشنگری است قرار می دهد. بنابراین این مقاله سعی دارد با روشی توصیفی - تحلیلی اثبات نماید اولا کدام یک از انگاره های دو سنت روشنگری و رمانتیسم در اندیشه برلین با یکدیگر تلفیق یافته اند و در وهله بعد تعارض پایدار تلفیق انگاره های رمانتیک و روشنگری یا کلاسیک در تاریخ باوری پلورالیستی برلین را بوضوح مدلل نموده و نقاط ناسازگار و متعارض این سنتز را شرح و بسط دهد.
۲.

«معرفت شناسی» و «اخلاق شک گرایی» در نسبت با «صورت زندگی» از منظر ویتگنشتاینِ کاول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امر واقع و ارزش معرفت شناسی صورت زندگی معیارهای اخلاقی استنلی کاول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۴۲۶
از منظر ِکاول نسبت میان «ارزش های اخلاقی» و «امرواقع»، از رهگذر معیارهای گرامریِ ویتگنشتاین، از یک طرف، عقلانیت پذیر نیستند و از طرف دیگر، این «ناتوانیِ» حل و فصل مسائل مربوط به وجود معیارهای گرامری اخلاقی، به هیچ وجه معقول نیست، ادعای دسترسی به عینیتِ صرف در مباحث اخلاقی هم از همین منظر، بی معناست و مفهوم نیست، چون امکانِ منطقی چنین موفقیتی فراهم نیست که بگوییم انسان از انجام آن ناتوان است یا تواناست. به عبارتی این امکان طبیعی که به روشی عقلانی نظیر علم و منطق به مسائل مربوط به قضاوت های اخلاقی، بپردازیم، وجود ندارد و از همین رهگذر مسائل اخلاق، عقلانیت پذیر نیستند. از منظر ویتگنشتاین کاول، «معنا» از درون «صورت خاص زندگی» و حینِ کاربرد «بازی زبانی» مربوط به آن درعمل، پدیدار می شود، یعنی در مسیروفرآیند پاسخگویی به یک درخواستِ اخلاقی، انسان موردِ نظر ویتگنشتاین، در موقعیت های مشخص، بسته به شرایط، با منظور و قضاوت ارزشی، به آن واقعیت واکنش اخلاقی نشان می دهد، بنابراین از نظر او، ما قبل از کاربردِ معنادارِ مفاهیم اخلاقیِ زبانی در عمل و حین یک کاربرد خاص، معنا نداریم.
۳.

بررسی نقدهای وارد بر فایده گرایی عمل محور

کلیدواژه‌ها: عمل محوری خوشبختی حداکثری قواعد اخلاق قواعد سرانگشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۴۰۲
بررسی مهمترین نقدهای وارد بر فایده گرایی عمل محور چکیده تفکیک میان قاعده محوری و عمل محوری یکی از دوگانه های مهم در میان طرفداران فایده گرایی است. ابتدا قدری درخصوص ماهیت این نزاع و اینکه نقطه ی دقیق اختلافی چیست سخن می گوییم. سپس به تاریخچه ی این نام گذاری نگاهی می اندازیم. درمرحله ی سوم و اصلی، به نقدهایی می نگریم که به طورخاص به فایده گرایی عمل محور وارد کرده اند. برخی از این نقدها از سوی مخالفان فایده گرایی و برخی دیگر از سوی موافقان فایده گرایی است که تقریر عمل محورانه را ضعیف می دانند. این نقدها را در سه قسمت دسته بندی می کنیم، توضیح می دهیم و صحت و سقم شان را برمی رسیم. ناعملی بودن، زیان باری و داشتن لوازم غیراخلاقی نام سه نقدی است که بر عمل محوری وارد کرده اند. آیا این تقریر از فایده گرایی می تواند پاسخ مشکلاتی را بدهد که مخالفان وارد کرده اند یا اینکه باید از این گونه ی فایده گرایی گذر کرد و طرحی نو در انداخت؟
۴.

نقد مفهوم عقل در فلسفه هگل بر اساس مفاهیم میل و منفیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میل منفیت هگل مارکوزه زیبایی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۹ تعداد دانلود : ۶۰۹
بازتفسیر فلسفه هگل بر اساس میل و منفیت کار جدیدی است که سعی می کند فلسفه ایده آلیستی را با رویکردی روانکاوانه و بر اساس سوژه فردی بازخوانی کند. از لابه لای اندیشه هگل، ایده جذاب میل و ضرورتِ منفیت به عنوان ارکان اصلی خودآگاهی شکل می گیرد ولی به خاطر اصالتی که وی برای مقولات کل و جمع قائل است آن را نسبت به فرد جزئی چندان وفادارانه روایت نمی کند و این فضای خالی را برای تفسیرهای دیگر نزد مفسران باقی می گذارد. همین مقوله است که به نقطه عطفی برای رویکرد انتقادی مکتب فرانکفورت تبدیل می شود تا ارتباط ناموفق سوژه هگلی با جهان را دوباره برقرار کند و سعی کند به کاستی های آن بپردازد. در این مقوله مشخص می شود که ارتباط فاعل با جهان اطرافش بر اساس میل و عواطف شکل می گیرد و ادامه مسیر خودآگاهی تا رسیدن به یک سوژه موثر و انقلابی نیازمند نگاهی مبتنی بر این دو مفهوم است. چالش پیش رو موضوع این مقاله را شکل و نشان می دهد که چطور حفره موجود در اندیشه هگل راه را برای حضور ضروری هنر باز می کند تا جایی که به جای پایان هنر بار دیگر آغاز آن اعلان شود. با این نگاه است که ما نیاز به بازخوانی ناخودآگاه، تخیل و رویاهای خود داریم تا بتوانیم  مجدداً از روی سر به روی پاها بازگرداننده شویم.
۵.

خردِ اروسی و ناخودآگاه فردی، راهی برای خروج از بن بستِ عقلِ تک ساحتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فروید مارکوزه منفیت میل کمال الملک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۹ تعداد دانلود : ۳۹۹
هربرت مارکوزه فیلسوف فرانکفورتی و عضو موسسه مطالعات تحقیقات اجتماعی، تلاش کرده است تا مفهوم عقل از منظر هگل را با تعریف جدیدی ارائه دهد. او در نگاه متفاوت خود با اضافه کردن روانکاوی درصدد است تا نشان دهد که مقوله شناخت و خودآگاهی بدون پرداختن به بخش های پنهان ذهن میسر نمی شود. او با مدد از روانکاوی فرویدی به این مسئله می پردازد که بخش مهم شناخت میل است که توسط سیستم استبداد و دیکتاتوری در تاریخ سرکوب شده است به همین دلیل اجازه تغییر به سوژه و جامعه عموماً داده نمی شود. برای مارکوزه ساحت زیبایی شناسی و هنر (تا حدی به عنوان عنصری زنانه) بخش هایی هستند که به ناخودآگاه روان مربوط شده و از طریق آنها می توان به شناخت بخش های مغفول و موقعیت میلِ فردی پرداخت و به آزادی نزدیک شد. بررسی مورد مطالعاتی ای چون کمال الملک از فرهنگ ایرانی با توجه به تمام زوایایی که مارکوزه آن را شرح می دهد مثال بسیار خوبی است. هنرمندی که با دیدنِ تغییر در جهانِ مدرن غرب، تغییر نمی کند و برعکس در برابر آن مقاومت نیز می کند و اتفاقاً به خودآگاهی مورد نظر مارکوزه نائل نمی شود. همین مسئله موضع مارکوزه را با پیچیدگی جدیدی روبه رو می کند که فراروی از نظر مارکوزه-فورید را ضروری می داند. این نوشتار تلاش می کند تا ناکافی بودن هر کدام از دیدگاههای فلسفی و روانکاوی را با توجه به مثال گفته شده بکاود و بگوید میلِ سوژه درگیر ناخودآگاه، خیلی پیشتر از دوره بلوغ اش در عنفوان کودکی مصادره شده و وی از هرگونه حرکتی عقیم و ناتوان است. در این روایت جدید مشخص می شود که مفهوم عقل به بازیابی ای فراتر از صرف تحقق زیبایی شناسیِ مدنظر مارکوزه و به نوعی مواجهه با تروما نیاز دارد و بن بست های آن از آنچه که هگل، مارکوزه و فروید می پندارند جدی تر و عمیق تر بوده و راه حلی انضمامی و البته غیرشعاری طلب می کند.
۶.

تحلیل تفسیرکریپکی از «عدم تعین معنا» در فلسفه دوم ویتگنشتاین با تکیه بر گرامرِ مفهوم «شکاکیت»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر کریپکی از ویتگنشتاین پیروی از قاعده عدم تعین معنا و زبان خصوصی صورت زندگی گرامر شک گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۱ تعداد دانلود : ۳۷۴
تفسیر کریپکی از پژوهش های ویتگنشتاین، در دو بخشِ: «پاردوکس شکاکانه» و «راه حل زبان خصوصی» می گوید؛ محور پژوهش ها را، یک «تناقضِ شکاکانه معناشناختی» گره خورده با «پیروی از قواعد» می سازد و باید سایر مسائل مهم اش را هم در همین راستا تفسیر کرد. مسئله این پژوهش، تحلیل ناواقع گرایانه بودنِ تفسیرِ کریپکی از «معنا» از رهگذر تفسیر گرامر واژه «شکاکیت» است. کریپکی نشان می دهد «معنا» ناشی از نسبتی خاص است بین «زبان» و «واقعیت»،که طبق شرایط خاصی درون «صورت زندگی» هستند و نتیجه این که «معنا» در جریان زندگیِ عملی ما، ابعاد متنوع دارد و می تواند فقط در یکی از کاربردهایش به معنای متعین به کار رود.
۷.

حقوق طبیعی از دیدگاه جان لاک و مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزادی جان لاک حقوق بشر حقوق طبیعی عدالت مالکیت مطهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۸ تعداد دانلود : ۶۴۴
موضوع حقوق طبیعی از بحث های مهم و قدیمی در اندیشه متفکران و فیلسوفان بوده است. اولین سؤال این است که مفهوم و جایگاه حقوق طبیعی در نزد مطهری و جان لاک چیست؟ دیدگاه های این دو حکیم درباره چهار موضوع مهم حقوق طبیعی (آزادی، عدالت، مالکیت، حقوق بشر) و اختلافات و اشتراکات آن ها چیست؟ در این مقاله تلاش شده است که مبانی این دو متفکر در زمینه حقوق طبیعی و حقوق بشر بررسی شود. همچنین در این مقاله به مبانی این دو متفکر نیز پرداخته می شود و درباره مبانی آن ها، که خداشناختی است یا انسان شناختی و یا هر دو، بیشتر می نویسیم. در ادامه، افتراقات و اشتراکات این دو حکیم را که متعلق به دو سنت فلسفی هستند، در مورد حقوق طبیعی و حقوق بشر و تأثیرات و پیامدهایی که می تواند در جامعه بشری داشته باشد، بیان می کنیم. در نتیجه گیری مقاله خواهیم دید که اختلافات دو حکیم و دو سنت فلسفی می تواند به ارائه دو مسیر متفاوت برای تکامل و پیشرفت بشریت منجر گردد.  
۸.

روش نقدی ویتگنشتاین متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش نقدی خلطِ مقولاتی کاربرد فعالیت زبانی قاعده ایضاح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۶۵۶
ویتگنشتاین در دوره متأخر فلسفه خود همچون دوره متقدم بر نقدی بودن روش و فعالیتِ فلسفی تأکید می کند، اگر چه آن را در دوره متأخر بسط می دهد. او در فقراتی از کتاب پژوهش های فلسفی از این روش با عنوانِ درمانگرایانه بودن نیز یاد می کند که در فرآیند آن فیلسوف به آن چه موجباتِ مغالطی اندیشیدن و خلطِ مقولاتی را فراهم کرده است، پی می برد. تأسیس چنین روشی به واسطه نگاهی نوین به زبان فراهم می شود که زبان را جدای فعالیت های زبانی نمی داند. به عبارت دیگر مفاهیم رابطه درونی با فعالیت های زبانی و نحوه زیست ما دارند و نمی توان معنای مفاهیم را منفک از سیاقِ سخن فراچنگ آورد. سخن از کاربرد در زبان، نزد ویتگنشتاین در واقع می خواهد توجه ما را به این درهم تنیدگی زبان و نحوه زیست ما جلب کند. از نظرِ ویتگنشتاین مسائل فلسفه از عدم توجه به این بصیرت نسبت به زبان حاصل شده است زیرا که فیلسوفان، زبان را منتزع و جدای از هر فعالیتی در نظر می گیرند. با در نظر گرفتن چرخشِ نگاهِ ویتگنشتاین به زبان، مسائلِ فلسفی ناشی از نادیده گرفتن و خلطِ کاربردهای زبان خواهد بود که با نشان دادن آن ها مسائل منحل خواهند شد.
۹.

بررسی نقدهگل موسوم به صورت گرایی تهی به اخلاق کانتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق کانتی صورت گرایی تهی حیات اخلاقیاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۴۲۳
هگل هر سه نقد عقل نظری، عملی و قوه حکم را با نگاهی انتقادی مطالعه کرد. نقد موسوم به صورت گرایی تهی، به شکل های مختلف در آثار هگل، از دوران جوانی تا پایان عمر، حضور دارد، گاه در ضمن نقدهای دیگر پنهان است و گاه خود چنان آشکار است که نقدهای دیگر را در ضمن خود پنهان دارد. اما نهایتاً بنیان این نقد بر این تصور استوار است که اخلاق کانتی غیرتاریخی، صوری و بی محتواست، لذا در موقعیت های انضمامی عمل از عامل اخلاقی دستگیری نکرده، تکلیف او را در انجام یا ترک فعل روشن نمی کند. به زعم هگل، دلیل عمده این ضعف به عقل گرایی خشک و بی روح کانت برمی گردد که با استعلا بخشیدن به عقل عملی و قطع پیوند آن با خواست ها و امیال جزئی و سوبژکتیو، آن را تهی از محتوا کرده و به صرف صورتی کلی از قانون فروکاسته است
۱۰.

گذار از خلیج ناپیمودنی میان قلمرو طبیعت و قلمرو اخلاق؛ معنا و نحوه ی تحقق آن در زیباشناسی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت قوه داوری گذار طبیعت اخلاق زیبا و والا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۳۶۷
کانت در نقد اول اصول متافیزیک طبیعت را و در نقد دوم اصول متافیزیک اخلاق را ترسیم کرد. چون این دو نوع اصول از هم متمایز بودند میان طبیعت و اخلاق گسستی پدید آمد که کانت از آن به خلیج یا مغاک تعبیر کرد و تأکید ورزید که ناپیمودنی است؛ یعنی اگر فقط نقدهای اول و دوم را لحاظ کنیم باید به ثنویت یا دوپارگیِ مطلقِ سوبژکتیویته گردن بنهیم. اما در نقد سوم این وظیفه را بر عهده می گیرد که امکان گذار میان این دو پاره را تبیین کند و سوژه را به وحدت برساند. در این مقاله می کوشیم معنای این سخن را که میان طبیعت و اخلاق گذار رخ می دهد تبیین کنیم و در وهله دوم نشان می دهیم که این گذار چگونه رخ می دهد. اما قبل از آن، باید تعابیر استعاری «خلیج» یا «مغاک» را به تعابیر منطقی برگردانیم تا صورت بندی مسئله به شکل درست خود درآید. به محض انجام این کار «معنا»ی گذار و چیستی آن روشن می شود. برای ترسیم نحوه تحقق آن باید مفاهیم زیبا و والا را پیش بکشیم. گذار در امر زیبا در سه پدیده انجام می شود: علاقه عقلی به زیبا، پدیده نبوغ و نمادبودن زیبا برای اخلاق؛ که هر سه بر اساس غایتمندی صورت طبیعت انجام می شوند. اما در امر والا که بی صورت است باید از این غایتمندی فراتر رفت. معلوم خواهد شد که والا از دو جنبه امکان گذار را نمایش می دهد: با پیش آوردن ایده انسانیت و اخلاق و دیگر با بازنمود زیباشناختی قوه عقل «به عنوان هم نظری و هم عملی» که چیزی جز وحدت نیست.
۱۱.

نقش ضرورت در مواجهه با مسئله شر در فلسفه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون ضرورت شر ثنویت دمیورژ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۱ تعداد دانلود : ۴۴۰
افلاطون در مواجهه با مسئله شر بیش از هر چیز می کوشید تا تنزه و تعالی خیر و مثل را از دخالت در ایجاد شر حفظ کند. از این رو جز این که سبب برخی شرور را خود آدمیان برمی شمرد، از عنصری به نام ضرورت سخن می گوید که در کنار عقل در کیهان و ساماندهی آن نقش می آفریند. وجود ضرورت به مثابه مانع و مزاحمی در مسیر کار عقل، تبیینی برای بروز نظام مند شر در جهان است. در واقع افلاطون برای یافتن راه حل بار دیگر به ثنویت روی می آورد. در این نگرش خیر می خواهد جهان را تا جایی که برایش مقدور است بدون نقص بیافریند و تا جایی که کار به دست عقل است امور بر مدار خیر می گردد، ولی ضرورت با دخالت خود در این روند اخلال می کند. در این مقاله می کوشیم با تبیین و تحلیل ضرورت، نقش هایی که می آفریند، انواع شر، عناصری مانند ایده خیر و دمیورژ در نسبت با ضرورت، نشان دهیم که افلاطون به رغم کوشش های فراوان نتوانسته از زیر بار سنگین ثنویتی که در جای جای فلسفه او به چشم می خورد شانه خالی کند.
۱۲.

تعمیم پذیری در اخلاق کانت بررسی نظری و عملی فرمول اول اخلاق کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرمول عام تعمیم پذیری احکام موسّع و مضیّق روایی و ناروایی اخلاقی نتیجه گرایی کانتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۶ تعداد دانلود : ۳۸۲
کانت صورت بندی های مختلفی از امر مطلق پیش می نهد که نخستین آن ها صورت بندی عام نام دارد و در آن آزمون مشهور تعمیم پذیری قرار گرفته است. در تاریخ فلسفه ی اخلاق، بحث و جدل بر سر چیستی و کاربرد این صورت بندی یا فرمول بسیار بوده است و موافقان و مخالفان ثابت قدمی دارد. در این نوشته، ابتدا چیستی این فرمول و جایگاه آن را در نظام اخلاقی کانت بررسی می کنیم. سپس، نحوه ی کاربرد آن را در عرصه ی عمل می سنجیم. برخی مراد کانت از این فرمول یا چگونگی کاربرد آن را خوب درک نکرده اند و اشکال هایی نابجا به آن وارد کرده اند. در مرحله ی سوم، تفسیر نتیجه گرایانه ی شلی کگان از فرمول عام را بررسی خواهیم کرد تا دریابیم که آیا این فرمول، با فرمان های نتیجه گرایانه هم سازگار است یا خیر. درنهایت، در بخشی نسبتاً مفصل، برخی اشکالات مشهوری را ارزیابی می کنیم که در تاریخ فلسفه ی اخلاق بر فرمول عام وارد شده است.
۱۳.

انسان، غایتی بی کران تبیین نظری و عملی فرمول غایت فی نفسه و بررسی تفسیر نتیجه گرایانه دیوید کامیسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان غایت فی نفسه ابزار محض سعادت دیگران نتیجه گرایی کانتی قربانی کردن انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۹ تعداد دانلود : ۳۷۴
انسان غایت فی نفسه است. این دومین صورت بندی کانت از امر مطلق است که در مرحله عمل، برای کانت بیشترین کارکرد را دارد. مراد از غایت فی نفسه بودن و ابزار نشدن چیست؟ چگونه می توان از فرمول غایت فی نفسه در عمل استفاده کرد؟ این صورت بندی که غایت مدار می نماید چه نسبتی با اخلاق های نتیجه گرا و فایده گرا دارد؟ این ها سه پرسش اساسی است که در این نوشته آن ها را پی می گیریم، هرچند موضوع اصلی بحث ما پرسش سوم است. ابتدا، صورت بندی دوم از امر مطلق را قدری توضیح می دهیم. سپس به اختصار، درخصوص نحوه کاربرد فرمول غایت فی نفسه سخن می گوییم که چه احکام سلبی و ایجابی ای از دل آن بیرون می آید. در مرحله آخر به تفسیری از دیوید کامیسکی1 اشاره می کنیم که می گوید از دل صورت بندی دوم، می توان اخلاق هنجاری نتیجه گرایانه استخراج کرد. با دقت و تفصیل، این تفسیر؛ یعنی نتیجه گرایی کانت را ارزیابی و نقد می کنیم.
۱۴.

محمول وجود در منطق فرگه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راسل کواین فرگه محمول وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵۹ تعداد دانلود : ۱۱۵۲
یکی از مقدماتی ترین مطالبی که در هر کتاب آموزشیِ منطقِ فرگه ای در بحث منطق محمولات به چشم می خورد، این است که «وجود داشتن» نمی تواند در هیچ گزاره ای محمول واقع شود؛ بلکه جایگاه «وجودْ» سور گزاره ی جزئی است. هدف من در این مقاله این است که نشان دهم بنیان گذاران منطق فرگه ای چه دیدی به ساختار گزاره داشتند و چرا وجود در این ساختار نمی تواند محمول واقع شود. سپس تبیین و راه حل این منطق دانان از گزاره های وجودی را بیان می کنم؛ و در پی آن، اشکالات و نارسایی های تحلیل ارائه شده را بررسی خواهم کرد. بسیاری از فیلسوفان تحلیلی، چون مور (Moore, 1936)، نیل (Kneale, 1936)، ویزدم (Wisdom, 1931)، اِیِر (Ayer, 1947) و دیگران، بیش تر در بحث های مربوط به برهان وجودی برای اثبات خدا، به محمول نبودن وجود اشاره کرده اند. اما من در این مقاله تنها به فرگه، راسل، و کواین خواهم پرداخت. آرای فیلسوفان نامبرده با اندکی مسامحه ذیل رای این سه می گنجد.
۱۵.

نلسون گودمن: مسئلة وجودشناسانه ارزش هنر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش ذات گرایی شناخت گرایی مسئله وجودشناسانه ضدذات گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۵ تعداد دانلود : ۹۸۶
این مقاله به بررسی مسئله وجودشناسانة ارزش هنر در فلسفة نلسون گودمن می پردازد، به عبارت دیگر، این مسئله که ’ طبق نظریه شناخت گرایی گودمن، روابط میان ویژگی (های) ارزشمند یک اثر هنری با خود آن اثر از چه نوع است؛ در وهلة اول، از طریق بررسیِ (1) انواع روابط میان ویژگی های ارزشمند اشیاء با خود آن ها، (2) انواع روابط میان ویژگی های ارزشمند آثار هنری با خود آثار، و (3) موضع گودمن دربارة مسئلة دستوری ارزش هنر، مقدمات حل مسئلة فوق را فراهم می کند. و در وهلة بعد، معلوم می سازد که گرچه گودمن در مسئلة دستوریِ ارزش هنر یک شناخت گرا شمرده می شود، و موضع شناخت گرایی در مسئله ی وجودشناسانة، یک موضع ضدذات گرایانه است، اما چنین نیست که ضدذات گراییِ او دقیقاً واجد همان مؤلفه هایی باشد که شناخت گرایی بدانها قائل است. گودمن، در این باور که ارزشِ شناختی اسناد شده به هنر، (1) متکثر است و (2) خاص هنر نیست، با شناخت گرایی هم قول است. اما در این که این ارزش (3) میان همه ی آثار هنری مشترک است و (4) رابطه میان آن با خود آثار از نوعِ درونی است با شناخت گرایی اختلاف دارد. با این حال، این اختلاف که گودمن را به موضع ذات گرایی نزدیک می کند سبب عدول وی از موضع ضدذات گرایی نمی شود، زیرا هرچند به اشتراک ارزشِ شناختی در میان همه آثار هنری قائل است، اما، این ارزشِ مشترک را خاص هنر نمی داند.
۱۶.

تحلیل رویکرد ویتگنشتاینی به مسئله خود ارجاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویتگنشتاین متقدم خود ارجاعی تفسیر توصیف ناپذیر تفسیر یکپارچه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۱ تعداد دانلود : ۶۸۴
دست کم سه رویکرد متفاوت به خود ارجاعی در سنت فلسفه تحلیلی وجود دارد. رویکرد راسلی، رویکرد پوزیتیویستی و رویکرد ویتگنشتاینی. هرکدام از این رویکردها راه حلی متفاوت برای مسئله خود ارجاعی پیشنهاد کرده اند. از آن میان رویکرد ویتگنشتاینی به این مسئله بحث های زیادی را به وجود آورده است. ظاهراً فقره6.54 (عبارت ماقبل آخر) رساله ویتگنشتاین تمامی گزاره های کتاب از جمله خودش را بی معنی قلمداد می کند. این خود ارجاعی مخاطبین رساله را در وضع پارادوکسیکالی قرار می دهد. ویتگنشتاین با طرح مفهوم نردبان سعی دارد تا از این خود ارجاعی بگریزد. از میان تفاسیر مختلف از رساله ویتگنشتاین دو تفسیر توصیف ناپذیر و یکپارچه حول این مسئله شکل گرفته اند و سعی می کنند که با تفسیر واژه «بی معنی» خوانشی سازگار از متن رساله به دست بدهند؛ اما از خلال نقدهای این دو تفسیر به یکدیگر به نظر می رسد که اساساً رویکرد ویتگنشتاینی برای حل بحران خود ارجاعی راهگشا نباشد.
۱۷.

ثنویت در الاهیات افلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعالی الاهیات ثنویت حلول نگرش سلبی دمیورژ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۷۱۸ تعداد دانلود : ۸۰۸
الاهیات افلاطونی به مثابه بخشی از نظام فکری او تابع مؤلفه هایی است که کل پیکره اندیشه های او را تحت تأثیر قرار داده است. وی، همان گونه که در حوزه هستی شناسی و متافیزیک، با توجه به میراث هراکلیتی و پارمنیدسی خود، دو ساحت عقلی و حسی را مطرح می کند، در حوزه الاهیات نیز از یک سو قلمرو متعالی را مطرح می کند که در آن می توان ویژگی هایی نظیر ثبات، و حتی گونه ای مشابهت با صفات نظام های الاهیاتی ادیان، یافت. اما برای اعمال نفوذ و تبیین تغییرات به خدایانی نیاز دارد که در قلمرو جهان متغیر ایفای نقش کنند. از این رو الاهیاتی ناظر به ساحت این جهانی یا حلولی شکل می گیرد. بدین ترتیب ثنویت معهود و مألوف افلاطون در هستی شناسی و معرفت شناسی، در الاهیات نیز رخ می نماید. مدعای این مقاله این است که دمیورژ و خیر را می توان دو روی یک سکه دید و دمیورژ را صورت شخصی تر و انضمامی تری برای خیر برتر و متعالی قلمداد کرد.
۱۸.

تحلیل رئالیسم معرفتی از دیدگاه لری لائودن آیا رئالیسم معرفتی تبیین صحیحی از پیشرفت علم ارائه می دهد؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیش‏رفت علم رئالیسم معرفتی لائودن صدق تقریبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۸ تعداد دانلود : ۸۸۸
در دهة 1970 میلادی میان رئالیست ها و پسارئالیست ها مناقشه ای حول محور دو پرسش مطرح بود؛ هدف معرفتی علم چیست و چگونه می توان پیشرفت یا توفیق علم را به بهترین نحو تبیین کرد؟ یکی از مهم ترین رویکردها نگرش رئالیسم متکی به صدق نظریه ها بود؛ پاسخ رئالیست ها بر مبنای رویکرد مطابقت با واقع تبیین می شد و تاریخ پیشرفت علم را دلیل این امر می دانستند. در مقابل، برخی نظیر لائودن دو مفهوم توفیق در علم و صدق را از یک دیگر متمایز می کردند؛ لائودن با بهره گیری از تاریخ فلسفة علم رئالیسم معرفتی را از دو نقطه آماج حمله قرار داد؛ اولاً از نظر او مفهوم صدق تقریبی یک نظریه یا پیش روی به سمت صدق دارای تعریفی روشن از جانب رئالیست ها نبود، ثانیاً ارتباط میان صدق تقریبی نظریه و پیشرفت علم به صراحت تبیین نشده است. در این نوشتار دو نقد بنیادین لائودن بر رئالیسم معرفتی تبیین و بررسی خواهد شد.
۱۹.

ملاصدرا و معناشناسی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اسم معناشناسی ملاصدرا صفت دلالت ارجاع

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۱۲۹۶ تعداد دانلود : ۸۵۹
صدرا یک بار اشاره می کند که آنچه عارفان بدان اسم می گویند، نزد فیلسوفان به نام ""مشتق"" شناخته می شود. اما در مواضع دیگری، خود از واژه ی اسم استفاده می کند و حتی تقسیم بندی ظریفی میان اسم، صفت و ذات را معرفی می نماید. در باب معنای اسم، او در موضعی به صراحت اعلام می کند که اسم ها به ازای معانی کلی عقلی هستند و نه به ازای هویات عینی، و حتی برای نام ها در عالم اسماء، به موازات اشیاء، قائل به جنس و فصل می گردد. اما در موضع دیگری بیان می کند که اینطور نیست که تنها ماهیت های کلی دارای نام باشند، بلکه اشخاص و معقولات ثانی هم می توانند موضوع له نام باشند. گویی برداشت صدرا از معنا گاهی بسیار تنگ و گاهی وسیع تر بوده است. این وسعت نظر هنگامی که او درباره ی نام های بی مسما و مسماهای بدون نام سخن می گوید بیشتر به چشم می آید و در هنگام بحث از امکان و چگونگی نامیدن خداوند به اوج می رسد. در اسفار، نام خداوند را نامی برای همه ی اشیاء و مسمای نام خداوند را مسمایی برای همه ی نام ها می شمرد. چنین قبض و بسطی در اشاره های صدرا به معنا، است که تلاش نویسندگانی چون سجاد رضوی را در تطبیق نظر صدرا بر [گوشه هایی از] نظریات معناشناسی معاصر نامطلوب می سازد. در واقع نظر به بنیادهای به کلی دیگرگون فلسفه ی اصالت وجود، ظهور هرگونه شباهت ظاهری میان معناشناسی معاصر و معناشناسی صدرایی را باید به دیده ی تردید نگریست.
۲۰.

هوسرل اول و دوم: تطور آرای هوسرل در مورد فلسفة زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوسرل نظریة معنا نوئما نوئسیس فلسفة زبان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
تعداد بازدید : ۲۰۴۲ تعداد دانلود : ۱۲۱۰
دیدگاه ""هوسرل"" دربارة فلسفة زبان و معناداری، حداقل دو دورة متفاوت دارد. در دورة اول که گاهی رئالیسم افلاطونی نیز خوانده می شود، هوسرل نظری مشابه ""فرگه"" دارد: معنا عبارت است از یک نوع مثالی. در دورة دوم، با توجه به التفات (Intention)و ساختار آگاهی، دیدگاه او چرخشی استعلائی یافته و با استفاده از کلمة جدید نوئما، ساختاری پیجیده برای معنا پیشنهاد می کند. در این مقاله، دو دورة مذکور تشریح شده و توضیح داده می شود که در هر دو دوره، التفات و مسألة آگاهی نقش خاص خود را ایفا می کند. با تشریح این دو دوره و بررسی تشابه ها و تمایزها، مشخص می شود با وجود تغییرات زیاد آرای او، می توان یک خط سیر ثابت را در دیدگاه او پیدا کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان