مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بیستون
حوزه های تخصصی:
توده پرآو ـ بیستون با وسعت 880 کیلومترمربع در زون زاگرس رورانده و در استان کرمانشاه واقع شده است. در این توده کوهستانی تحت تاثیر شرایط پالئوکلیما، اشکال متنوع کارستی همچون جاما، اووآلا و دولین ها شکل گرفته است و با شرایط اقلیمیِ حاضر، در ارتفاعات بالاتر از 2500 متر شرایط برای فعالیت های کارستی فراهم آمده است. میزان توسعه کارستی، می تواند ضریب هیدرولیکی و سرعت تاثیرپذیری آبدهی چشمه ها از بارش را تحت تاثیر خود قرار دهد، به همین دلیل در پژوهش حاضر، تحولات کارستی در توده پرآو ـ بیستون براساس فاکتورهای هیدروژئولوژیکی منطقه مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته است. بنابراین به بررسی ویژگی های ایزوتوپی ـ شیمیایی، برآورد ضریب خشکیدگی، حجم ذخیره دینامیکی و تفسیر رژیم تخلیه چشمه های اصلی منطقه پرآو ـ بیستون (سراب برناج، سراب بیستون و سراب طاق بستان) در مقایسه با چشمه های دیگر واقع در زون زاگرس چین خورده (سراب شیان و سراب نیلوفر) پرداخته شده و برای مطالعه و ارائه تحلیل های صورت گرفته از داده های مربوط به سال آبی 1384 استفاده شده است. هیدروگراف چشمه ها در توده پرآو ـ بیستونِ متاثر از توسعه کارستی به وجود آمده، نوسان و پیچیدگی های بیشتری را نشان می دهد که تغذیه به صورت کانالیزه رخ می دهد و سطح تماس با عامل انحلال (آب) اندک است. میزان تریتیوم بالای چشمه های اطراف توده پرآو ـ بیستون به مقادیر حدی باران و آب های جوی نزدیک است و میزان Co2 و C14 آنها نیز از نفوذ سریع و سطح تماس کم آب با بستر ـ به علت وضعیت کانالیزه حاکم بر منطقه ـ حکایت دارد. بررسی مقادیر ایزوتوپی چشمه ها همچون میزان تریتیوم، کربن 14 و فشار گازکربنیک نیز نشان دهنده کارستی بودن منطقه است. از طرف دیگر میزان ضریب خشکیدگی چشمه ها، ضریب آلفا و حجم ذخیره دینامیکی آنها (چشمه های اطراف پرآو ـ بیستون)، در مقایسه با دیگر چشمه ها نیز دلالت بر توسعه کارست در منطقه دارد و تغذیه مجرایی و کانالیزه چشمه ها را نشان می دهد.
بررسی و بازشناسی صفه فرهاد تراش در بیستون: نمونه ای ساسانی از معماری منظر
حوزه های تخصصی:
فرهاد تراش صفحه تراشیده عظیمی در سینه کوه بیستون است که می توان آن را با کتیبه داریوش بزرگ هخامنشی در کوه بیستون مقایسه کرد. به واسطه همین شباهت، شرق شناسانی چون جکسن، تامپسون، اردمان و هرتسفلد این صفحه سنگی را نقش برجسته - کتیبه ای ناتمام از عهد هخامنشی معرفی کرده اند. در دهه 1960م یک هیات باستان شناسی آلمانی به سرپرستی هاینز لوشای و ولفرام کلایس آثار باستانی زیر دهکده بیستون را کاوش کرده و در نتیجه بقایای معماری منسوب به عهد ساسانی از زیر خاک پدیدار شد که آن را یک کاخ معرفی کردند. با این حال باستان شناسان آلمانی نتوانستند رابطه این بقایای معماری را با صفه فرهاد تراش توضیح دهند. فقط بعدها والتر سالزمان پیشنهاد کرد که شاید صفحه فرهاد تراش نیز اثری ساسانی بوده و قصد داشته اند آثاری مشابه طاق بستان کرمانشاه در آنجا حجاری کنند.در این مقاله، نتایج تحقیقات هیئت معماری - باستان شناسی دانشگاه تهران در بررسی و مطالعه ناحیه بیستون و آثار فرهاد تراش در تابستان 1381 هـ.ش. منعکس شده است. بنابر نتایج این تحقیقات، ناحیه بیستون – کنگاور - کرمانشاه برای ییلاق سلاطین ساسانی دارای اهمیت بسیار بوده و آثار معماری یافته از زیر دهکده بیستون در اصل بقایای یک سیستم آب نما و دسکره و شکارگاه سلطنتی از عهد ساسانی است که همراه با صفه فرهاد تراش در مجموع یکی از نمونه های بدیع معماری منظر در عهد ساسانی را شکل می داده است که دیگر نمونه های آن در کنگاور و طاق بستان مشاهده می شود.
معیارهای مرمت منظر محوطه های تاریخی و طبیعی با تأکید بر محوطه بیستون کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقة بیستون جزو مناطق بینظیر در کشور و حتی جهان است که آمیختگی تاریخ و طبیعت، فرهنگ و افسانه را یک جا به نمایش میگذارد. این منطقه به عنوان پناهگاه حیات وحش از یکسو ارزشهای طبیعی منحصر به فردی دارد و از دیگر سو دارای آثار تاریخی با ارزش جهانی است. در این مقاله به نقش معماری منظر به عنوان پیونددهنده و احیاکنندة ارتباط بین لایههای طبیعی، تاریخی و روایتهای داستانی منظر در چارچوب دیدگاه جامعنگر «مرمت منظر» تأکید شده است. این پژوهش با هدف بازشناسی طبیعی و فرهنگی منطقه بیستون که عرصهای مناسب برای طرح دیدگاه جدید مرمت منظر به محوطههای تاریخی و طبیعی است به بررسی بومشناسانة لایههای این محوطه پرداخته است تا از این رهگذر راهکارهایی عملی در مرمت جامع منظر بیستون به دست آید.
در این مقاله ابتدا به طرح موضوع و روش تحقیق اشاره میشود و پس از واکاوی مفهوم واژههای مرمت بومشناسی و مرمت منظر، اصولی برای مرمت جامع منظر به دست میآید. در ادامه به تحلیل بومشناختی منطقه پرداخته و با توجه به ارکان مرمت منظر که شامل انسان، طبیعت، فرهنگ و تاریخ است، نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدات طبیعت و فرهنگ منطقه در دو جدول جمعبندی میشود. از آنجا که تأکید دیدگاه مرمت منظر به بازخوانی و احیای تمامی لایههای منظر است، در انتها با کنار هم قراردادن اصول مرمت منظر و مطالعات بومشناسانة سایت، معیارهای مرمت منظر طبیعی و فرهنگی بیستون به دست میآید. نتیجه کلی آنکه صرفاً با مرمت تمامی لایههای موجود در منظر و درک رابطة بین آنهاست که میتوان به احیای جامع محوطههای تاریخی و طبیعی دست یافت. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفیـ تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانهای و همچنین مشاهدات میدانی متعدد بهره گرفته شده است.
بررسی پتانسیل های اکوتوریسم و ژئوتوریسمی منطقه نمونه گردشگری بیستون با استفاده از تکنیک SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری یکی از منابع مهم تولید درآمد، اشتغال و ایجاد زیرساخت ها برای رسیدن به توسعه پایدار است. منطقه بیستون یکی از مناطق زیبا و دیدنی استان کرمانشاه است که علی رقم وجود جاذبه های گردشگری فراوان فاقد امکانات و تسهیلات مناسب برای جذب گردشگران است. از آنجا که برای برنامه ریزی مناسب در زمینه گردشگری نیازمند شناخت قابلیت ها و محدودیت های منطقه هستیم، بنابراین، در این پژوهش سعی داریم که قابلیت ها و محدودیت های توسعه گردشگری در منطقه بیستون را شناسایی و ارئه راهبرها و استراتژی های مناسب جهت توسعه اکوتوریسم را مشخص نمائیم. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی– تحلیلی است. به منظور جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز، از مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و همچنین مطالعات میدانی شامل مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده و با توجه به اطلاعات به دست آمده به بررسی جاذبه ها، امکانات، خدمات و وضعیت کلی اکوتوریسم و ژئوتوریسم در منطقه اقدام شده است. در مرحله بعد، جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه راهبردها و استراتژی های توسعه اکوتوریسم و ژئوتوریسم از روش SWOTاستفاده شده است. یافته های تحقیق، نشان دهنده آن است که، منطقه بیستون توانایی های بالایی در زمینه اکوتوریسم و ژئوتوریسم دارد و وجود رودخانه گاماسیاب و سراب بیستون و نوژیوران و همچنین چشم انداز زیبای منطقه مهم ترین نقاط قوت منطقه هستند، ولی با کمبودهایی همچون عدم تبلیغات، نبود مکان های اقامتی و کمبود امکانات زیربنایی و رفاهی مواجه است.
علل گزینش محل کتیبه ی بیستون از سوی داریوش بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از آن که حکومت هخامنشی به دستان داریوش سپرده شد، مدعیان حکومت در گوشه و کنار مرزهای هخامنشی سربه شورش نهاده و داریوش را با مشکلات عدیده ای روبرو ساختند. دو سال اول حکومت داریوش به برقراری نظم و امنیت و دفع آشوب در سراسر مرزها گذشت. پس از پیروزی های ۵۲۱-۵۲۲ ق.م. داریوش تصمیم گرفت شرح جلوس خود برتخت سلطنت و فتوحات خود را ثبت کند. او به این منظور صخره بیستون را بر گزید. دشت کرمانشاه در پای این صخره در فاصله کمی از جاده بزرگی قرار دارد که از طریق فلاتی٬ بابل را به اکباتان متصل می کند. در پژوهش حاضر دلایل انتخاب این مکان برای نگارش کتیبه بیستون مورد بررسی قرار گرفته و مسائل مختلفی از جمله موقعیت جغرافیایی منطقه، وجود شاهراه ارتباطی اکباتان–بابل، اهمیت مذهبی کوه بیستون، خط و زبان بکار رفته در کتیبه و وقایع تاریخی 521-522ق.م. کنکاش شده و براساس داده های بدست آمده این نتیجه بدست آمد که موقعیت ارتباطی، جغرافیایی، مذهبی و علاوه بر آن شرایط تاریخی و سیاسی که داریوش در آن قرار داشت او را به انتخاب این مکان برای نگارش کتیبه بیستون واداشت. این تحقیق از نظر هدف جز تحقیقات نظری می باشد و به لحاظ ماهیت و روش کار در ردیف تحقیقات تاریخی قرار می گیرد که به شیوه توصیفی-تحلیلی به نگارش در آمده است.
پژواکی از سنگ نوشته های داریوش بزرگ در «اخبار البُلدان» ابن فَقیه هَمَدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوعبدالله احمد بن محمّد بن اسحاق به ابراهیم هَمَدانی ابن فَقیه هَمَدانی، جغرافیدان ایرانی (نزدیک به: 255-330ﻫ. ق.) در کتاب ارزشمند خود «اخبار البُلدان» که احتمالاً در 290ﻫ. ق./ 903م. نوشته شده است، ترجمه متن دو سنگ نوشته در دامنه کوه الوند همدان (= سنگ نوشته های گنج نامه) را آورده است. با وجود این، ترجمه او کوچک ترین همانندی ای با متن سنگ نوشته های داریوش بزرگ و خشایارشا در دامنه کوه الوند ندارد و آشکارا پژواکی از محتوای سنگ نوشته داریوش بزرگ در کوه بیستون و سنگ نوشته آرامگاه او در نقش رستم پارس است. هدفِ این پژوهش پاسخ به این پرسش است که چرا هنوز در سده سوم ﻫجری قمری از بین همه سنگ نوشته های هخامنشیان، تنها بازتابی از دو سنگ نوشتة بیستون و آرامگاه داریوش بزرگ در خاطره مردم همدان وجود داشته است و ابن فَقیه هَمَدانی پژواکی از سنگ نوشته های بیستون و نقش رستم داریوش بزرگ را به عنوان ترجمه سنگ نوشته های کوه الوند آورده است.
بررسی و مطالعه مکان یابی ساتراپی های هخامنشی در آسیای صغیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مورخین یونانی مانند هردودت آغاز حکومت های وابسته قلمرو هخامنشی، ساتراپی ها را از دوره حاکمیت داریوش اول می دانند، در صورتی که اصطلاح ساتراپ از دوره کوروش و کمبوجیه نیز رواج داشته است؛ بنابراین اگر آغاز حیات امپراتوری هخامنشی را از سال 559 ق.م، سال به قدرت رسیدن کوروش دوم، و پایان آن را سال 332 ق.م، فتح ایران توسط اسکندر مقدونی، بدانیم در این 227 سال توسعه قدرت سیاسی و نظامی امپراتوری هخامنشی تعدادی از کشورها و ملل زیر سلطه این امپراتوری به عنوان ساتراپ نشین هخامنشی تحت فرمان قدرت سیاسی و اقتصادی و نظامی ایران قرار گرفته بودند. براساس یافته های مکتوب باستان شناسی در ایران و سایر سرزمین های ملل تابع، تعداد این ساتراپی ها در زمان های مختلف حاکمیت امپراتوری هخامنشی متفاوت بوده است. برای نمونه تعداد این ساتراپی ها براساس کتیبه بیستون و کتیبه تخت جمشید 23 ساتراپی، کتیبه مقبره داریوش در نقش رستم 30، و کتیبه داریوش کشف شده از شوش 27 ساتراپی است، حال آن که تعداد ساتراپی ها براساس مدارک مکتوب مصری دوره هخامنشیان مانند مجسمه داریوش و سنگ یادبودهای کانال سوئز 24 ساتراپی بوده است. براساس مطالعه متون تاریخی و بررسی یافته های جدید باستان شناسی، حاکمیت هخامنشیان در طول ظهور و سقوط امپراتوری در محدوده سرزمین آناتولی تعداد 7 ساتراپی: ساتراپی لیدی یا سارد در شمال غرب ترکیه، ساتراپی کیلیکیه در جنوب غرب ترکیه، ساتراپی ایونیه در شمال غرب، ساتراپی کاریه در غرب آناتولی، ساتراپی فریگیه هلسپونت به مرکزیت داسکیلیون در شمال غرب آسیای صغیر، ساتراپی اسکودرا یا مقدونیه در شمال غرب، و ساتراپی کاپادوکیه در شرق قابل اثبات است.
نقش سومین جشنواره جهانی سنگ نوردی بیستون در توسعه گردشگری استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش سومین جشنواره جهانی سنگ نوردی بیستون در توسعه گردشگری استان کرمانشاه بود. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی_ تحلیلی است و به صورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق برگزارکنندگان سومین دوره جشنواره جهانی سنگ نوردی بیستون تشکیل بودند و نمونه آماری برابر با جامعه در نظر گرفته شد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی محتوایی آن را استادان و کارشناسان خبره مدیریت ورزشی تأیید کردند و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 89/0به دست آمد. برای توصیف و بررسی داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون Tتک نمونه ای) بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که نقش سومین جشنواره جهانی سنگ نوردی بیستون بر بعد سیاسی توسعه گردشگری با داشتن میانگینی برابر 27/4، بعد اجتماعی– فرهنگی با میانگین0/4 و زیست محیطی با میانگین47/3 معنادار بوده، اما در خصوص بعد اقتصادی با میانگین 06/3 معنادار نبوده است.
نقد فرهنگی در مطالعات تاریخی شورش گئوماته و به قدرت رسیدن داریوش بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر واقعه تاریخی باید در بسترِ فرهنگی خاص خود و با توجه به زمان و مکان خاص خود سنجیده شود. تاریخ ایران باستان را تاکنون بیشترْ تاریخ پژوهان غربی نگاشته اند و طبعاً نگرش خاص خود را به تاریخ ایران داشته و چه بسا بستر فرهنگی ایران را درک نکرده اند. امروز می توانیم با بهره گیری از گفتمان فرهنگی، تاریخِ خود را بازنگری کنیم و به یاری نقد فرهنگی بکوشیم درک درستی از حقایق تاریخی پیدا کنیم. یکی از موضوعات بحث برانگیز در تاریخ ایران باستان شورش گئوماته مغ و سرکوب این شورش به دست داریوش و یارانش و به قدرت رسیدن داریوش است. بسیاری از ایران شناسان غربی در صحّت گفته های داریوش تردید کرده اند. به یاری نقد فرهنگی می توانیم با ارزیابی گزارش داریوش یکی از زوایای تاریک شاهنشاهی هخامنشی را آشکار کنیم.
اصول اعتقادی هخامنشیان بر اساس سنگ نبشته ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این که هخامنشیان بر مذهب زردشت بوده اند یا نه، پرسشی است که از دیرباز محققان تاریخ هخامنشی با آن روبرو بوده اند. همانقدر که زردشتی بودن هخامنشیان موافق دارد، مخالفان آن هم کم نیستند. هر بار که سخن از دین و اعتقادات هخامنشیان به میان می آید، بحث زردشتی بودن یا نبودن هخامنشیان هم هست. یکی از علت هایی که سبب شده است این موضوع تبدیل به بحثِ اصلی میان محققان تاریخ هخامنشی شود، وجود نام اهوره مزدا در کتیبه های هخامنشی به عنوان خدای بزرگ و اظهار عبودیت شاهنشاهان هخامنشی نسبت به اوست. با این حال، به دلیل تسامح و تساهل هخامنشیان نسبت به پیروان دین های دیگر، این بحث به نتیجه ای قطعی نرسیده است. در این مقاله، ضمن بررسی آراء چند تن از متخصصان تاریخ هخامنشی، کوشش می شود اعتقادات هخامنشیان از خلال کتیبه ها و الواح به جا مانده از آنان، از جمله کتیبه داریوش در بیستون، بررسی شود.
خاستگاه برآمدن اهوره مزدا در کتیبه بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی کتیبة سلطنتی داریوش در بیستون (DB) به ما نشان می دهد که نام خدای بزرگ پارسیان اهوره مزدا یکی از پربسامدترین واژه های به کاررفته در کتیبه است و به همین ترتیب، وی در این کتیبه و دیگر کتیبه های هخامنشی نقشی بسیار فعال را ایفا می کند. به عبارت دیگر می توان او را خدای حامی داریوش، دودمان شاهی و از همه مهم تر خدای مشروعیت بخش سلطنت هخامنشیان قلمداد کرد. اهمیت این خدا در کتیبه ها در حالی است که وی در گل نبشته های باروی تخت جمشید برخلاف دیگر خدایان حضوری کم رنگ دارد. عموماً اطلاق چنین نقشی به اهوره مزدا از سوی محققان با زرتشتی بودن هخامنشیان و یا وام گیری آنان از متون اوستایی توجیه می شود. به رغم این توجیه، سنجش عناصر دینی کتیبه های هخامنشی و متون اوستای کهن تفاوت های بنیادینی را میان این دو نشان می دهد و بنابراین باید در جستجوی خاستگاهی دیگر برای اهمیت اهوره مزدا در این کتیبه ها بود. مقالة حاضر با بررسی مجدد متون معاصر با هخامنشیان که حاوی اطلاعاتی در خصوص دین پارسی هستند در تلاش است تا خاستگاه اهوره مزدای دین پارسی و دلایل اعتلای وی در کتیبه های سلطنتی را نشان دهد. بررسی و مقایسة کتیبه های هخامنشی، متون کهن هندوایرانی و دیگر منابع نشان می دهد که پرستش اهوره مزدا احتمالاً گونه ای پیش زرتشتی از مزداپرستی است که در آن اهوره مزدا تنها به عنوان خدای آسمان پرستیده می شد. درواقع، اعتلای اهوره مزدا و برکشیده شدن وی که نخستین بار در کتیبة بیستون قابل مشاهده است توسط داریوش برای مقابله با بحران مشروعیت سلطنت خود انجام شد تا داریوش بتواند سلطنت خود را –در غیاب حق جانشینی موروثی- گزینش آسمانی نشان دهد. گذشته از آن، به نظر می رسد که چنین تصویری از اهوره مزدا با الگوبرداری از مضامین سیاسی میان رودانی اتخاذ شده است که چنین رویکردی در آن قدمتی دیرینه داشت.
سکاها در زمان کورش دوم و داریوش یکم هخامنشی
حوزه های تخصصی:
سکاها اقوام بیابانگرد و کوچ نشینی بودند که در محدوده جغرافیایی وسیعی بین مرزهای چین تا رود دانوب پراکنده بودند. حضور سکاها در مرزهای شرقی و شمال شرقی شاهنشاهی هخامنشی و ناامنی های ایجاد شده از سوی آنها قدرمسلم موجب اتخاذ سیاست خصمانه و لشکرکشی نسبت به این اقوام بیابانگرد شده بود. چنان که براساس منابع یونانی مرگ کورش در سال 529 پ.م در جنگ با ماساگت ها (شاخه ای از اقوام سکایی) بوده است. هم چنین در نقش برجسته بیستون نیز آخرین اسیر اسکونخه پادشاه سکایی است که داریوش پس از آن که لشکر سکاها را در سال 519 پ.م برابر با سومین سال پادشاهی اش در هم شکست، صحنه این پیروزی به این نگاره اضافه شد. هرودت در کتاب چهارم خود همچنین از عملیات جنگی داریوش علیه سکاها در 512 پ.م و عقب نشینی داریوش یکم به دلیل خستگی سپاهش از دنبال کردن سکاها در سرتاسر استپ های شمال دریای سیاه، گزارش می دهد. این پژوهش در پی آن است تا به ارزیابی حضور سکاها در دوران دو تن از شاهنشاهان هخامنشی (کورش دوم و داریوش یکم) بپردازد و روشن نماید که آیا این اقوام در زمان این دو شاه تحت انقیاد این شاهنشاهی بوده اند؟ این پژوهش براین فرضیه استوار است که کورش و داریوش هخامنشی توانسته بودند با لشکرکشی های خود دسته شرقی سکاها (سکاهای هوم نوش و تیزخود) را تحت انقیاد خود درآورند و دسته غربی سکاها علی رغم لشکرکشی داریوش به سرزمین آنها، هیچگاه مطیع شاهنشاهی نبوده اند.
آسیب شناسی اکوتوریسم مناطق نمونه گردشگری روستایی کرمانشاه (مطالعه موردی: ناحیه بیستون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناحیه ی بیستون در زمینه ی اکوتوریسم، از قابلیت های فراوانی برخوردار می باشد که در صورت برنامه ریزی مطلوب، می توان توسعه ی اقتصادی و اجتماعی این ناحیه را رونق بخشید. لیکن ناحیه ی بیستون فاقد امکانات و تجهیزات رفاهی لازم جهت اسکان گردشگران و نیز فاقد توانایی های تبلیغاتی مناسب به منظور جذب گردشگران می باشد. مهمترین هدف پژوهشِ پیشِ رو، بررسی ضعف ها و پیامدهای مطلوب و نامطلوب اکوتوریسم در ناحیه ی بیستون از دیدگاه جامعه ی محلی و تلاش در جهت رفع موانع و آسیب های موجود است. لذا ضمن بررسی های اسنادی و میدانی و نیز بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و با هدف کاربردی، از سه گروه مشارکت کنندگان (مردم 200 نفر، گردشگران 150 نفر و مسؤولان 15 نفر) مصاحبه انجام و دیدگاه های آنها در ابعاد مختلف بررسی شده است. سپس از مدل ترکیبی SWOT و مدل تحلیل شبکه ای ANP برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، بهره برداری گردیده است. در بخش اسنادی، وضعیت ناحیه ی مطالعاتی از نظر جغرافیایی و به ویژه تحولات مرتبط با گردشگری بررسی و در بخش میدانی علاوه بر تهیه ی پرسشنامه، مصاحبه با مسؤولین شهرستان و ناحیه ی مطالعاتی و مدیران محلی در چندین نوبت، انجام گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، توسعه ی فعالیت های گردشگری یکی از عوامل مؤثر در بروز تغییرات اقتصادی و اجتماعی در سطح ناحیه ی بیستون بوده است. از طرفی، اثرات مخرب زیست محیطی را می توان به عنوان موانع و آسیب های جدی در تخریب محیط زیست ناحیه ی مذکور برشمرد.
اهمیت کل گرایی و مهندسی تحلیلی در اصلاح بازخوانی محوطه ها و آثار تاریخی با توجه به عدم تطابق خوانش های انجام شده با مبانی علمی مهندسی (محوطه های پاسارگاد، طاق بستان و بیستون)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۵
۱۵۹-۱۷۴
حوزه های تخصصی:
سرزمین ایران با توجه به زمین شناسی، توپوگرافی و اقلیم خشن و ناپایدار است. بنابراین بناهای تاریخی مستقر بر آن، همیشه در حال بارگذاری و ناپایداری شرایط هستند و لذا نیاز به نگهداری مستمر به صورت علمی و تجربی دارند. پیش از مرمت و نگهداری، مستندسازی یا خوانش آثار تاریخی مهم ترین بخش مطالعه آثار باستانی است که از این طریق می توان به داده ها و اطلاعات کامل درمورد این آثار دست یافت. با استفاده از داده های جمع آوری شده به دانش نهفته در مهندسی این بناها می توان پی برد. عدم شناخت صحیح آثار و عدم توجه کافی به جزئیات و قوانین نهفته در آثار تاریخی، موجب تجزیه و تحلیل ناصحیح و درنتیجه خوانش اشتباه اثر می شود که منجر به گمراهی در راهبردهای مواجه با حفظ اثر و درنتیجه آسیب دیدگی میراث فرهنگی و تاریخی می شود. این مقاله سعی دارد سه خوانش ناصحیح از سه اثر تاریخی معروف را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. روش تجزیه و تحلیل در این مقاله بهره برداری از مهندسی تحلیلی و بررسی جزء به جزء پارامترهای اثر و نحوه ارتباط با آن هاست که نشان می دهد یک سامانه چگونه ایجاد شده و چه طور کار می کرده است. از این رهگذر، نتیجه گیری می شود که خوانش غلط از یک مجموعه تاریخی موجب درک ناصحیح از کارکرد آن اثر شده و می تواند موجب خطا در برخورد و حفظ اثر شود. آثار مورد بررسی قرار گرفته عبارتنداز: محوطه پاسارگاد، مجموعه تاق بستان و مجموعه بیستون. هریک از این سه محوطه تاریخی عناصری را در خود دارند که تاکنون معماران و باستان شناسان موضوعیت و کاربری آن ها را به طور کامل تعریف نکرده اند؛ لذا در این مقاله با استناد به تحلیل های سازه ای و روابط عِلّی و معلولی اثبات شده که خوانش برخی از این دانشمندان اشتباه بوده و تلاش شده زاویه دید و مسیر جدیدی برای کاوش و شناخت این آثار گشوده شود.
بررسی تحلیلی پارامترهای مؤثر بر ردپای بوم شناختی گردشگران منطقه تاریخی بیستون کرمانشاه با استفاده از روش آماری تجزیه مؤلفه های اصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
142 - 157
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری با توجه به ویژگی های محیط پذیرنده و نیز خصوصیات گردشگران می تواند بر روی محیط تأثیر گذار باشد. علاوه بر ویژگی ها و منابع طبیعی مقصد، خصوصیات جمعیت شناختی همچون درآمد، سن و تحصیلات بر روی رفتارهای گردشگران و درک آن ها از محیط و تأثیرات گردشگری مؤثر است. برآورد ردپای بوم شناختی و تجزیه و تحلیل نتایج آن، ارزش عددی و کمی هر نوع فعالیت و رفتار گردشگران را نشان می دهد و تصویری لحظه ای از تأثیر و مصرف منابع توسط جمعیت تحت بررسی ایجاد می کند. در این پژوهش با جمع آوری داده های مورد نیاز از جمعیت گردشگران منطقه تاریخی بیستون کرمانشاه با استفاده از توزیع پرسشنامه در چهار فصل در بین گردشگران، به بررسی میزان مصرف پارامترهای آب، غذا، انرژی الکتریسیته و داده های لازم برای محاسبه ردپای حمل و نقل و نیز میزان تولید زباله پرداخته شد. نتایج نشان داد نقش متغیر غذا در بیشتر ویژگیهای بررسی شده قابل توجه بود در حالیکه نقش متغیر آب در حد متوسط و تاثیر متغیر حمل و نقل در حد نسبتا پایین قرار داشت. متغیر غذا برای گردشگران اهمیت زیادی داشته و این اهمیت در ویژگیهای سن و استان برجسته تر است در حالیکه ویژگی تحصیلات در رده دوم اهمیت قرار گرفت. اهمیت سه متغیر آب، غذا و حمل و نقل در ویژگی درآمد تقریبا یکسان بود که نشان می دهد توقع هر قشر متناسب با سطح درآمد آنان می باشد. بنابراین توصیه می گردد برای رونق این منطقه گردشگری نظارت و کنترل بر اماکن ارایه کننده غذا بیش از پیش لحاظ شده و کیفیت ارایه خدمات بالا رود.
بررسی اثرات برگزاری رویدادهای ورزشی بر توسعه گردشگری جامعه میزبان با تاکید بر بعد اقتصادی، مطالعه موردی: سومین جشنواره جهانی سنگنوردی بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش سومین جشنواره جهانی سنگنوردی بیستون بر توسعه گردشگری استان کرمانشاه بود. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی - تحلیلی است که به صورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق را برگزارکنندگان سومین دوره جشنواره جهانی سنگنوردی بیستون تشکیل می دادند و نمونه آماری برابر با جامعه درنظر گرفته شد (74=N). ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته ای بود که پس از تایید روایی توسط چند تن از متخصصان و خبرگان مدیریت ورزشی وکارشناسان گردشگری، پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 89/0بدست آمد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تاثیر سومین جشنواره جهانی سنگنوردی بیستون بر بعد سیاسی توسعه گردشگری با داشتن میانگینی برابر 27/4، بعد اجتماعی–فرهنگی با میانگین0/4 و زیست محیطی با میانگین47/3 معنادار بوده، اما درخصوص بعد اقتصادی با میانگین 06/3 معنادار نبوده است. بااینکه جشنواره بر ابعاد سیاسی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی توسعه صنعت گردشگری استان موثر بوده، اما منافع اقتصادی قابل توجهی برای جامعه میزبان نداشته است.
پهنه بندی توسعه کارست سطحی در توده آهکی بیستون با استفاده از مدل منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
89 - 106
حوزه های تخصصی:
توده آهکی بیستون در شمال و شمال شرقی استان کرمانشاه و در واحد ساختمانی زاگرس مرتفع قرار دارد. با توجه به گستردگی، خلوص و ضخامت سازند آهکی بیستون، تراکم بالای گسل ها، درزه و شکاف، اختلاف ارتفاع بالا و همچنین وجود شرایط اقلیمی مناسب، لندفرم های کارستی توسعه یافته ای در این توده شکل گرفته است. هدف این پژوهشپهنه بندی توسعه کارست سطحی در توده آهکی بیستون با استفاده از مدل منطق فازی می باشد.در مجموع نُه عامل سنگ شناسی، فاصله از گسل، ارتفاع، بارش، دما، خاک، کاربری (پوشش گیاهی)، شیب و جهت شیب به عنوان متغیرهای مستقل در فرایند کارست زایی و توسعه آن و همچنین شکل گیری ژئومورفولوژی کارست در منطقه مورد بررسی، دخیل می باشند. از آنجایی که ژئومورفولوژی کارست بر میزان شارژ و ویژگی های کمی و کیفی آبخوان های کارستی و بررسی میزان آسیب پذیری آنها، تاثیر بسزایی دارد، تهیه نقشه توسعه یافتگی سطحی کارست و میزان تأثیر عوامل مختلف در نفوذپذیری سازندها، لازم و ضروری می باشد. از مدل منطق فازی (عملگر گاما) به منظور تحقق این هدف، استفاده شده است. براساس نتایج حاصله، توده بیستون به لحاظ پهنه بندی توسعه کارست سطحی به چهار منطقه فاقد کارست، کارست با توسعه کم، کارست با توسعه متوسط و مناطق توسعه یافته کارستی تقسیم گردید. ارزیابی نقشه پهنه بندی حاصله با فروچاله ها و پولیه های کارستی، حاکی از دقت بالا و کارایی مطلوب این مدل در ارزیابی توسعه کارست سطحی می باشد؛ همچنین، تلفیق لایه های اطلاعاتی، نقش موثر سنگ شناسی (سازند بیستون) را در فرایند توسعهیافتگی کارست نشان می دهد.
آموزش پژوهی کیفی اسناد تاریخی با تاکید بر نگاره تاریخی بیستون بر اساس الگوی چالز جنسن
حوزه های تخصصی:
پژوهش های کیفی اسناد تاریخی همواره از اهمیت بسزایی به لحاظ اعتبار سنجی برخوردار هستند. در بین اسناد تاریخی «آثار هنری- باستان شناسی» نقش مهمی در بین انواع اسناد تاریخی دارند و مطالعه دقیق آن ها از جایگاه ذی قیمت و ارزشمندی برخوردار هستند. برای رسیدن به این مهم، انتخاب روش پژوهش درست، بسیار حایز اهمیت است. از طرفی در پژوهش هایی که تحلیل و ارزیابی ساختار «فرم و محتوای» آثار هنری باستان شناسی مقصودنظر پژوهشگر است، انتخاب روش پژوهش خاص خود را می طلبد. لذا انتخاب روشی کارآمد و در عین حال ساختارمند اهمیت دارد. همواره یکی از دغدغه های دانشجویان رشته های تاریخ و تاریخ هنر، به هنگام مطالعه آثار هنری، انتخاب یک روش پژوهش دقیق و کارآمد است. تا بتوان با جمع آوری داده ها و سپس ترکیب و تحلیل اطلاعات به نتیجه گیری دقیق تر نائل گردند. با مطالعه اکثر کتاب های مرجع تاریخ هنر و تحلیل آثار هنری به ساختارمند بودن شان پی می بریم. مطالعه کتاب «تجزیه تحلیل آثار هنرهای تجسمی» اثر «چالز جنسن» الگویی ساده و در عین حال علمی ارائه نموده است. در این پژوهش با بهره گیری از الگوی پیشنهادی وی یکی از معتبرترین سنگ نگاره های دوره هخامنشی « نگاره بیستون» مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته است. در این پژوهش از شیوه تحلیلی–توصیفی استفاده شده است .و برای جمع آوری داده های پژوهش از روش کتابخانه ای و هم چنین درتحلیل نگاره از تجربیات علمی خود پژوهشگر استفاده شده است.
برساخت اجتماعی سرکوب مخالفان در دوره داریوش اول (خوانشی از نقش برجسته بیستون بر اساس نظریه پانوفسکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
84 - 96
حوزه های تخصصی:
نقش برجسته ی بیستون یکی از قابل توجه ترین حجاری های دوران هخامنشی است؛ یگانگی آن بدین جهت است که به لحاظ جانمایی و موضوع خاص، با سایر نقوش برجسته دوران هخامنشی قابل تمایز است. نقش برجسته بیستون روایت گر سرکوب شورشیان و یاغیانی است که در زمان داریوش، داعیه ی بردیا را داشته اند و داریوش به کمک برخی دست به سرکوب آنان در نقاط مختلفی از گستره ی حاکمیتی هخامنشیان می زند و در این سنگ نگاره به گونه ای متفاوت، شرح این پیروزی ها شده است. هدف از این پژوهش، خوانش نمودهای سرکوب بر نقش برجسته بیستون، برپایه نظریه شمایل شناسی پانوفسکی بوده و برآن است تا با بهره گیری از روش های تحلیلی این رویکرد؛ و بهره گیری از متن کتیبه بیستون، پس زمینه های اجتماعی و سیاسی عصر داریوش را مورد واکاوی قرار دهد. روش این پژوهش بر مبنای ماهیت توصیفی- تحلیلی مبتنی بر نظریه پانوفسکی است. شیوه ی جمعآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و روش تجزیه و تحلیل کیفی بوده است. یافته های و نتایج حاصل از پژوهش، گویای آن است که گفتمان حاکم بر این نقش برجسته، گونه ای از خشونت طلبی را نشان می دهد. همچنین حاکی از رویکرد مانیفستی داریوش در طرح ریزی و اجرای نقش برجسته بیستون است. که با تبیین عوامل شکل گیری این نقش برجسته و همچنین تحلیل و تفسیر نقوش انسانی با توجه به زیر متن اجتماعی و سیاسی آن دوره، کارکردی پروپاگاندا گونه را برای آن می توان متصور شد.
ساخت و سازهای دوره ساسانی در بیستون: پروژه هایی که هیچگاه به اتمام نرسیدند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۶
77-106
حوزه های تخصصی:
شواهد زیادی از ساخت وسازهای دوره ساسانی در بیستون وجود دارد که با توجّه به مدارک به دست آمده باید آنها را متعلّق به اواخر این دوره و مشخّصاً همزمان با دوره پادشاهی خسرو دوّم (۵۹۰-۶۲۸ م) بدانیم. این آثار عبارتند از «بنای ساسانی ایلخانی»، «فرهادتراش»، «پل خسرو» و «پل بیستون» که به آن ها باید سه قطعه سرستون منقوش به نیم تنه خسرو دوّم را نیز افزود. نکته حائز اهمّیت در مورد این آثار این است که شواهد به دست آمده از کاوش ها و بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که کار اجرایی همه این پروژه ها به یک باره متوقّف شده و این آثار هیچگاه در دوران ساسانی تکمیل نشده اند، که از جمله آن ها می توان به شواهدی دالّ بر عدم اجرای طاق روی دهانه های پل خسرو و پل بیستون، تکمیل نشدن تراش نهایی فرهادتراش، و یا ساخته نشدن فضاها در کاخ دوره ساسانی اشاره نمود. در این مقاله کوشش می شود با توصیف و مقایسه این آثار و پیشنهاد یک تاریخگذاری نسبتاً دقیق برای آن ها، دلایل احتمالی ناتمام ماندنشان ارزیابی گردد.