مطالب مرتبط با کلیدواژه

هرودت


۱.

بنیان گذاری اتحاد مادها و اهمیت منبع شناسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۶۴۵ تعداد دانلود : ۱۱۲۲
از آنجا که متن های ایرانی درباره موضوع آغاز اتحاد مادها اطلاعی دراختیار نمی گذرادند،این مطالعه تنها براساس منابع غیر ایرانی ممکن می شود.درعین حال، این گونه منابع نیز ازنظر قدمت، اصالت، چرایی و چگونگی ارائه مطالب با یکدیگر متفاوت اند.دراین میان، نوشته های مورخان یونانی، به ویژه هرودت و کتسیاس از دیرباز مورد توجه واقع شده اند و محققان جدید نیز بیشتربه یکی از آنها استناد کرده اند.با اینکه پژوهشگران معاصر برای بازسازی اتحاد مادها، معمولا نوشته های هرودت را بر دیگران ترجیح می دهند، دراستفاده ازکتاب این مورخ یونانی باید احتیاط کرد. از این رو، برای درک درست تاریخ ماد، منبع شناسی و بررسی نقادانه منابع اهمیت اساسی دارد.
۲.

نقد فرهنگی در مطالعات تاریخی شورش گئوماته و به قدرت رسیدن داریوش بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داریوش گفتمان فرهنگی بیستون هرودت تاریخ گرایی نوین نقد فرهنگی گئوماته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۰ تعداد دانلود : ۱۵۸۵
هر واقعه تاریخی باید در بسترِ فرهنگی خاص خود و با توجه به زمان و مکان خاص خود سنجیده شود. تاریخ ایران باستان را تاکنون بیشترْ تاریخ پژوهان غربی نگاشته اند و طبعاً نگرش خاص خود را به تاریخ ایران داشته و چه بسا بستر فرهنگی ایران را درک نکرده اند. امروز می توانیم با بهره گیری از گفتمان فرهنگی، تاریخِ خود را بازنگری کنیم و به یاری نقد فرهنگی بکوشیم درک درستی از حقایق تاریخی پیدا کنیم. یکی از موضوعات بحث برانگیز در تاریخ ایران باستان شورش گئوماته مغ و سرکوب این شورش به دست داریوش و یارانش و به قدرت رسیدن داریوش است. بسیاری از ایران شناسان غربی در صحّت گفته های داریوش تردید کرده اند. به یاری نقد فرهنگی می توانیم با ارزیابی گزارش داریوش یکی از زوایای تاریک شاهنشاهی هخامنشی را آشکار کنیم.
۳.

مطالعه انتقادی نسب کوروش بزرگ بر اساس منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان انشان کوروش پارسوا کمبوجیه داریوش هرودت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۲ تعداد دانلود : ۴۵۷
در خصوص نسب و وابستگی خاندانی در دوره ی نخست هخامنشی تحقیقات و فرضیات بسیاری مطرح شده است. در تاریخ نگاری شرقی که گاه، بافتی افسانه ای و اسطوره ای به خود می گیرد، تشخیص اعقاب و اخلاف و وابستگی خاندانیِ قهرمان- شاهان که به طور نسبی تا سطح الوهیت بالابرده می شدند، کار چندان راحتی به نظر نمی آید. سؤال این پژوهش به این ترتیب است که در ابتدای این سلسله انتقال قدرت به شاخه ای دیگر از خاندان هخامنشی تا چه میزان در صحت انتساب های مطرح شده، مؤثر بوده است؟ فرض تحقیق بر این مسئله استوار است که با توجه به اینکه یکی از کهن ترین نمونه های انتساب پایه گذار یک خانواده پادشاهی جدید، به دودمان فرمانروایان قبل در تاریخ ایران مربوط به هخامنشیان است و در دوره ی نخستین فرمانروایان این سلسله صحبت از انتقال قدرت به شاخه ای دیگر از این خاندان مطرح است، مطالعات بسیاری در تاریخ صورت گرفته است که وجهه ی صوری و تقلیدی داشته و بیشتر با تأسی از روایات مورخان یونانی مانند هرودت ترتیب یافته است. حاصل این تحقیق نمایان می کند که با اندکی تحلیل و تفسیر تحولات و پدیدهای تاریخی به خصوص با در نظر داشتن بافت شرقی و اساطیری آن، موضوع نسب و انتساب در دوره نخست هخامنشی به صُوَر دیگر هم قابل تفسیر و تحلیل بوده است
۴.

سکاها در زمان کورش دوم و داریوش یکم هخامنشی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان سکاهای هوم نوش سکاهای تیزخود هرودت ماساگت ها اسکونخه بیستون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶۸ تعداد دانلود : ۵۲۸
 سکاها اقوام بیابانگرد و کوچ نشینی بودند که در محدوده جغرافیایی وسیعی بین مرزهای چین تا رود دانوب پراکنده بودند. حضور سکاها در مرزهای شرقی و شمال شرقی شاهنشاهی هخامنشی و ناامنی های ایجاد شده از سوی آنها قدرمسلم موجب اتخاذ سیاست خصمانه و لشکرکشی نسبت به این اقوام بیابانگرد شده بود. چنان که براساس منابع یونانی مرگ کورش در سال 529 پ.م در جنگ با ماساگت ها (شاخه ای از اقوام سکایی) بوده است. هم چنین در نقش برجسته بیستون نیز آخرین اسیر اسکونخه پادشاه سکایی است که داریوش پس از آن که لشکر سکاها را در سال 519 پ.م برابر با سومین سال پادشاهی اش در هم شکست، صحنه این پیروزی به این نگاره اضافه شد. هرودت در کتاب چهارم خود همچنین از عملیات جنگی داریوش علیه سکاها در 512 پ.م و عقب نشینی داریوش یکم به دلیل خستگی سپاهش از دنبال کردن سکاها در سرتاسر استپ های شمال دریای سیاه، گزارش می دهد. این پژوهش در پی آن است تا به ارزیابی حضور سکاها در دوران دو تن از شاهنشاهان هخامنشی (کورش دوم و داریوش یکم) بپردازد و روشن نماید که آیا این اقوام در زمان این دو شاه تحت انقیاد این شاهنشاهی بوده اند؟ این پژوهش براین فرضیه استوار است که کورش و داریوش هخامنشی توانسته بودند با لشکرکشی های خود دسته شرقی سکاها (سکاهای هوم نوش و تیزخود) را تحت انقیاد خود درآورند و دسته غربی سکاها علی رغم لشکرکشی داریوش به سرزمین آنها، هیچگاه مطیع شاهنشاهی نبوده اند.
۵.

سیمای ایرانیان دوره هخامنشی در نگاه یونان: نخستین تصویرسازیِ غرب از شرق

کلیدواژه‌ها: تاریخ ذهنیت هرودت تصویر ایران پارسیان یونان عصر کلاسیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۷ تعداد دانلود : ۵۵۶
در زمینه ذهنیت، تصوُر و تصویرسازی غرب از شرق از زمان ادوارد سعید تا کنون پژوهش هایی شده است. با این حال هم سعید و هم دیگر مؤلفان کمتر به موضوعِ ایران باستان و تصویر و تصور آن در ادبیات کلاسیک غرب (یونان و روم) پرداخته اند. این درحالی است که اگر به نظریه میم یا ژنتیکِ فرهنگی معتقد باشیم، به نظر می رسد کلیشه ها و الگوهای ادبی موجود در سیمای ایران و ایرانیان در ذهنیت غربی دوره های بعدی (روم، بیزانس، قرون وسطی و عصر جدید) به دورانِ باستانیِ ایران برگردد. از آیسخولوس (مؤلف نمایشنامه <em>پارسیان</em>) و هرودت در سده پنجم پیش از میلاد تا واپسین تاریخ نگار کلاسیک یونانی عصر باستان، یعنی تئوفیلاکت سیموکاتا در سده هفتم میلادی، یک هزاره فاصله است که باید آن را نخستین هزاره ایران شناسی غربی نامید. در این میان، خاستگاه ذهنیتِ غربی را می توان در نخستین برخورد جدیِ دو تمدن یعنی دوره هخامنشی جست؛ جایی که مفاهیمی چون استبداد شرقی و آزادی غربی در ادبیات یونانی سکه زده شد. بدین ترتیب می توان گفت در ایران شناسی غربی همه راه ها به آتن عصرِ کلاسیک (سده ششم تا چهارم پ.م) ختم می شوند. بررسی عمیق تر نشان می دهد فهمِ یونانی از شرق و ایران کاملاً اسطوره زده و گاه شبیه سازی شده بر پایه انگاره کلیشه ای و سنتیِ مردان نسبت به زنان بود. پس شرق و ایران زنانه و غرب و یونان مردانه تصویر شدند. این پژوهش امیدوار است به شناختِ بهترِ فهمِ یونانی از ایرانیان دوره هخامنشی کمک کند تا بستری بهتر، برای آنچه تاریخِ ذهنیت گفته می شود، فراهم آید.
۶.

واکاوی مرگ بنیان گذار سلسله هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ کورش بزرگ هرودت کتسیاس گرنفون ماساگت هخامنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۴۳۰
هرودت در سده ی پنجم پیش از میلاد و تنها به فاصله ی تقریبی صد سال از مرگ کورش بزرگ به ما گوشزد می کند که در مورد مرگ این پادشاه روایات فراوان و گوناگونی وجود دارد. در واقع، احتمالاً تعداد روایاتی که در مورد مرگ کورش دوّم هخامنشی در زمان هرودت وجود داشته است، بسیار بیشتر از روایاتی بوده که به دست ما رسیده است. منبع اصلی پژوهشگران برای پی بردن به واقعیت مرگ کورش بزرگ یا لااقل نزدیک شدن به آن، متون کلاسیک است که در این میان نوشته های هرودت، کتسیاس و گزنفون از اهمیت بیشتری برخوردارند. در این پژوهش کوشش شده است روایت هرودُت در قیاس با روایات سایر مورخان عهد باستان و نیز با توجّه به شواهد باستان شناختی، مشخصاً آرامگاه کورش بزرگ در پاسارگاد، سنجیده شود؛ همچنین روابط نخستین شاهنشاهان هخامنشی با سکاها و ماساگت ها مورد بررسی قرار گیرد. این بررسی نشان می دهد روایت هرودت علی رغم شهرتی که در طول زمان کسب کرده است، با بسیاری از شواهد تاریخی هم خوانی ندارد. روایت گزنفون نیز با وجود برخی ریشه های ایرانی که دارد، مورد تردید است. اما روایت کتسیاس که آن نیز ظاهراً برخاسته از سنّتی ایرانی است، با سایر شواهد تاریخی هم خوانی بیشتری دارد.
۷.

نخستین "تاریخ ماد":نقد و بررسی کتاب «مادها» اثر جورج راولینسون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۵۸ تعداد دانلود : ۱۶۸
از آنجا که مادها نخستین آریا ئیانی بودند که حکومتی فراگیر در بخشی از فلات ایران تشکیل دادند، بررسی تاریخ آنها از اهمیت فراوانی برخوردار است. تا یکی دو سده پیش، یگانه منبع اطلاعاتی ما در مورد مادها، نوشته های نویسندگانی یونانی-رومی و اشارات پراکنده عهد عتیق (کتاب مقدس) بود. اما از سده نوزدهم میلادی بدین سو و با خوانش کتیبه های بین النهرینی و پارسی باستان و آغاز فعالیت های علمی باستان شناختی، دانش ما نسبت به حکومت مادها دگرگون شد. از نخستین پژوهشگرانی که سعی نمود با استفاده از منابع جدید به بررسی موشکافانه تاریخ ماد بپردازد، جورج راولینسون انگلیسی بود که ترجمه کتاب وی اخیراً به چاپ رسیده و در دسترس خوانندگان فارسی زبان قرار گرفته است. در مقاله حاضر به نقد و بررسی کتاب "مادها" پرداخته و نشان خواهیم داد که علیرغم آنکه این رساله در زمان انتشار اولیه خود، روزآمد و پیشرو به شمار می آمده، اما پس از گذشت قریب به 150 سال از زمان نگارش آن، ناگزیز بخشی از ارزش علمی خود را از دست داده است. با این وجود به دلیل اهمیتی که این کتاب در نشان دادن سیر تحولات مادپژوهی دارد، ترجمه و انتشار آن کاری مثبت ارزیابی شده است.