مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
کارست
حوزه های تخصصی:
منطقه مورد تحقیق در تقسیمات واحدهای زمین شناسی ایران ، در زون زاگرس ( زاگرس رورانده یا مرتفع ) واقع شده است که با توجه به خصوصیات تکتونیکی و زمین شناسی و اقلیم گذشته حاکم بر آن ، اشکال کارستی تکامل یافته و بسیار شاخصی در آنها شکل گرفته است . تکامل اشکال کاردست در منطقه ، همانند عوارضی نظیر غارهای متعدد ، حفره ها و چاههاب ، سراب ها ی زیادی با حجم آبدهی بالا را بوجود آورده است . عوارض کارست سهم مهمی در جذب نزولات جوی و نفوذ آب دارند . شناسائی این اشکال و عوارض بطور یقین در شناسائی پتانسیل منابع آب زیرزمینی و بیلان آب در منطقه بسیار حائز اهمیت است . لذا در این تحقیق ، مطالعه موردی در ناهمواریهای بیستون نشان می دهد که در مکانهائی که تحول کارست پیشرفته است ، پتانسیل قوی در جذب آب و ذخیره آن ایجاد شده که وجود سرابهای متعدد در حاشیه و همچنین ارائه روشهای مناسب در بهره برداری از مخازن کارستی با توجه به شرایط زمین شناسی و اقلیمی حاکم بر این مناطق ، می تواند در رشد و شکوفائی منطقه در احداث پروژه های مختلفی که نیازمند منابع آب بیشتر هستند ، مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر این ، شناسائی روند تکوین و یا تخریب این اشکال می تواند کاهش یا افزایش پتانسیل آبهای زیرزمینی منطقه را نیز در دراز مدت پیش بینی نماید .
بررسی توسعه کارست در توده پرآو - بیستون با استفاده از ضریب فرود ، زمان مرگ چشمه ها و تحلیل نتایج ایزوتوپی و شیمیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توده پرآو ـ بیستون با وسعت 880 کیلومترمربع در زون زاگرس رورانده و در استان کرمانشاه واقع شده است. در این توده کوهستانی تحت تاثیر شرایط پالئوکلیما، اشکال متنوع کارستی همچون جاما، اووآلا و دولین ها شکل گرفته است و با شرایط اقلیمیِ حاضر، در ارتفاعات بالاتر از 2500 متر شرایط برای فعالیت های کارستی فراهم آمده است. میزان توسعه کارستی، می تواند ضریب هیدرولیکی و سرعت تاثیرپذیری آبدهی چشمه ها از بارش را تحت تاثیر خود قرار دهد، به همین دلیل در پژوهش حاضر، تحولات کارستی در توده پرآو ـ بیستون براساس فاکتورهای هیدروژئولوژیکی منطقه مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته است. بنابراین به بررسی ویژگی های ایزوتوپی ـ شیمیایی، برآورد ضریب خشکیدگی، حجم ذخیره دینامیکی و تفسیر رژیم تخلیه چشمه های اصلی منطقه پرآو ـ بیستون (سراب برناج، سراب بیستون و سراب طاق بستان) در مقایسه با چشمه های دیگر واقع در زون زاگرس چین خورده (سراب شیان و سراب نیلوفر) پرداخته شده و برای مطالعه و ارائه تحلیل های صورت گرفته از داده های مربوط به سال آبی 1384 استفاده شده است. هیدروگراف چشمه ها در توده پرآو ـ بیستونِ متاثر از توسعه کارستی به وجود آمده، نوسان و پیچیدگی های بیشتری را نشان می دهد که تغذیه به صورت کانالیزه رخ می دهد و سطح تماس با عامل انحلال (آب) اندک است. میزان تریتیوم بالای چشمه های اطراف توده پرآو ـ بیستون به مقادیر حدی باران و آب های جوی نزدیک است و میزان Co2 و C14 آنها نیز از نفوذ سریع و سطح تماس کم آب با بستر ـ به علت وضعیت کانالیزه حاکم بر منطقه ـ حکایت دارد. بررسی مقادیر ایزوتوپی چشمه ها همچون میزان تریتیوم، کربن 14 و فشار گازکربنیک نیز نشان دهنده کارستی بودن منطقه است. از طرف دیگر میزان ضریب خشکیدگی چشمه ها، ضریب آلفا و حجم ذخیره دینامیکی آنها (چشمه های اطراف پرآو ـ بیستون)، در مقایسه با دیگر چشمه ها نیز دلالت بر توسعه کارست در منطقه دارد و تغذیه مجرایی و کانالیزه چشمه ها را نشان می دهد.
نقش تغییرات اقلیمی کواترنر در تحول ژئومورفولوژیکی فروچاله های کارستی (مطالعه موردی: ناهمواری شاهو، غرب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناهمواری شاهو توده ای کوهستانی و آهکی است که در حدفاصل استان های کردستان و کرمانشاه واقع شده است و از نظر ساختاری بخشی از زاگرس مرتفع محسوب می شود. ساختار آهکی این ناهمواری دارای شرایط مناسبی برای توسعه اشکال کارستی است . در تحول و توسعه کارست های منطقه، متغیرهای اصلی سنگ شناسی، زمین ساخت، شیب و اقلیم دخالت داشته اند که نحوه توزیع فروچاله ها با توجه به هر کدام از این متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است . میزان تراکم سطحی فروچاله ها با استفاده از عکس های زمینی و پیمایشی میدانی در نقاط مختلفی از میدان های اصلی کارستی به صورت نمونه ای بررسی شده و 15 تا 20 فروچاله در کیلومترمربع برآورد
گردیده است . با و جود اینکه در بخش های عمده ای از منطقه شرایط سنگ شناسی، زمین ساختی و شیب برای توسعه کارست فراهم است اما اثری از فروچاله های کارستی دیده نمی شود. حضور فروچاله های کارستی از ارتفاع مشخصی ( 1900 متر ) به بالا و بررسی آثار و شواهد یخچالی همچون سیرک ها، دره ها و مورن های یخچالی و همچنین پدیده های مجاور یخچالی شامل لایه های مختلف سولی فلکسیون در نقاط مختلف منطقه، نشان می دهد که در دوره های سرد پلئیستوسن از ارتفاع 1800 متر (مرز برف دائمی ) به بالا، شرایط برای توسعه انحلالی فروچاله های کارستی فراهم بوده است. در چنین شرایطی دولین های کارستی دارای نقش دوگانه سیرک دولین
بوده اند و در ابعاد وسیع شکل گرفت ه اند. در شرایط اقلیمی کنونی، کارس تهای منطقه تحت تاثیر تخریب شدید مکانیکی قرار دارند.
ژئومورفولوژی، هیدروژئولوژی و مطالعه فاکتورهای مؤثر بر توسعه کارست در منطقه گرین، غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه گرین در زون زاگرس رورانده و در مرز استانهای همدان و لرستان قرار دارد. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی وضعیت گسترش کارست و پتانسیل آن از منظر ژئومورفولوژی و هیدروژئولوژی میباشد. تکتونیزه شدن شدید در این منطقه و گسترش سنگهای کربناته انحلالپذیر، باعث شده تا کارستی شدن گسترش قابل ملاحظهای داشته و پدیدههای ژئومورفولوژی کارست نظیر دولین، کارن، غار و چشمههای کارستی مانند چشمه گاماسیاب در این منطقه شکل بگیرد. به منظور ارزیابی وضعیت هیدروشیمی آبخوان منطقه، از نتایج آنالیز 26 چشمه استفاده شده است. آنالیز نمونههای آب نشان میدهد که تیپ آب موجود در اکثر چشمههای منطقه به صورت بیکربنات کلسیم-منیزیم بوده که با تیپ آب آبخوانهای کارستی مطابقت دارد. ارزیابی نمایههای اشباع کلسیت و دولومیت نشان میدهد که منطقه نسبت به این دو کانی تحت اشباع بوده و آب زیرزمینی مسیر زیادی را طی نکرده و به تکامل ژئوشیمیایی نرسیده است. همچنین بر اساس نتایج آزمایش ردیابی، سرعت متوسط جریان آب زیرزمینی در مناطقی که ماده رنگی ردیابی شده است، در محدوده سرعت حرکت آب در نواحی توسعه یافته کارستی قرار دارد و نشان دهنده حاکم بودن رژیم جریان مجرایی میباشد.
تحلیل لندفرم ها و فرآیندهای هالوکارستی دریاچه ارومیه
حوزه های تخصصی:
محیط های مورفوژنز با توجه به مجموعه عوامل و شرایط محیطی و نقش فرآیند های غالب ژئومورفولوژیکی سیستم های لندفرم ساز را تشکیل داده، که در مکان ها و زمان های مختلف بسیار متنوع و متغیر عمل می کنند. این محیط ها با توجه به شاخص های متغیر مکانی و زمانی نوع خاصی از سیستم های شکل زایی را در چرخه عمل خود پذیرا می شوند. فراوانی، تنوع، اندازه و پیچیدگی لندفرم ها به دوره زمانی فعالیت سیستم های یاد شده بستگی داشته و همچنین متناسب با تداوم و پایداری محیط های مورفوژنز آنهاست. تغییرات دینامیکی محیط های مورفوژنز شرایط و مجموعه ای از فرآیند های جدید شکل زایی را موجب شده و چهره های خاصی از چشم انداز لندفرم ها را بوجود می آورند.
با توجه به تغییرات دینامیکی اخیر (خشک شدن دریاچه ارومیه) عمدتا به دلیل کنترل و مهار آب های سطحی و استقرار فرآیند های جدید شکل زایی، این سوال مطرح می شود که لندفرم ها یاد شده در منطقه (نوار ساحلی دریاچه ارومیه) کدامند؟ چه فرآیندهایی آنها را بوجود می آورند؟ موضوع اصلی تحقیق حاضر مطالعه و شناخت و تحلیل لندفرم ها و فرآیند های آنهاست. محیط های شکل زایی بصورت سیستمی بشکل انحصاری عمل نموده و خروجی این سیستمها، لندفرم های بی نظیر خواهد بود. لذا شناخت لندفرم های نمکی و عوامل سازنده آنها و آثار و شواهد آنها در نوار ساحلی دریاچه ارومیه از اهداف این پژوهش می باشد. از روش مشاهدات مستقیم، مطالعات و بررسی های میدانی، تحلیل و توصیف لندفرم ها و فرآیندهای سازنده آنها استفاده شده است. یافته بدست آمده، حاکی از آن است که فرآیندهای شکل زایی هالوکارستی ساحلی در مقیاس ها و الگوهای متنوع زمانی و مکانی با چهره های خاص و بسیار جالب در دو گروه لندفرم های تراکمی و کاوشی ظاهر می شوند. شناخت الگوهای رفتاری و همچنین روند تغییر و تحولات این لندفرمها نشان می دهد که لندفرم های هالوکارستی ناپایدار بوده و دوره تحولات کوتاهی داشته و در طبقه لندفرم های موقت و ناپایدار قرار می گیرند. با توجه به تغییرات محیط ژئومورفولوژیکی دریاچه ارومیه در چند دهه اخیر، مطالعه و بررسی فرآیندهای مورفوژنز و لندفرم های آن اطلاعات ارزشمندی را در خصوص تحولات سیستم های مورفوژنز هالوکارستی ارایه می دهد. این اطلاعات به توسعه و مبانی نظری و کاربردی این شاخه از علم ژئومورفولوژی کمک شایانی می نماید.
پهنه بندی تحوّل و حسّاسیت کارست با استفاده از مدل رگرسیون خطّی چندمتغیّره در منطقه ی کارستی شاهو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند تحوّل کارست، فرایندی پیچیده و متأثّر از متغیّرهای مختلف است. با توجّه به حسّاسیت ذاتی سیستم کارست، امروزه در برنامه ریزی های مربوط به مناطق کارستی تلاش بر این است که میزان تحوّل و حسّاسیت کارست در چهارچوب مدل یا مدل هایی مناسب مورد بررسی قرار گیرد. در این مطالعه منطقه ی کارستی شاهو، به عنوان منطقه ی شاخص کارستی در زاگرس شمال غربی برای پهنه بندی تحوّل و حسّاسیت کارست با استفاده از مدل رگرسیون خطّی چندمتغیّره مورد بررسی قرار گرفته است. لایه های اطلاعاتی و نقشه های رستری تهیّه شده در محیط (GIS) شامل سنگ شناسی، میزان فاصله از گسل، شیب، ارتفاع و جهت دامنه، به عنوان متغیّرهای مستقل (پیشگویی کننده) و لایه ی اطلاعاتی فروچاله ها به عنوان متغیّر وابسته، پس از پردازش های لازم نرم افزاری وارد مدل رگرسیونی چندمتغیّره شده اند. نتایج حاصل از معادله ی رگرسیونی یا به گفته ای، نتیجه ی حاصل از تأثیر دادن ضرایب رگرسیونی متغیّرها در ماتریس داده ها بر اساس روابطی (استعداد وقوع فروچاله ها)، به صورت طیفی از اعداد مثبت و منفی درآمده است. اعداد مثبت بیانگر وجود شرایط لازم برای توسعه ی کارست و اعداد منفی بیانگر نبودن شرایط مناسب برای توسعه ی کارست است. دامنه ی این طیف عددی، به صورت کیفی به پنج کلاس از استعداد بسیار زیاد تا بسیار کم تقسیم شده است و در قالب جدول و نقشه ی استعداد توسعه ی کارست برای منطقه مطالعاتی ارائه شده است. درنهایت، بر اساس نقشه های استعداد توسعه ی کارست، نقشه ی حسّاسیت کارست در سه کلاس حسّاسیت زیاد، حسّاسیت متوسّط و حسّاسیت کم ارائه شده است. هم خوانی بالای نقشه ها و نتایج حاصله با واقعیّت منطقه ی مورد مطالعه، گویای کارایی و قابلیّت اعتماد مدل است.
تأثیر خزه ها بر ایجاد و توسعه ی لاپیه ها ی حفره ای در سنگ های کربناته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازجمله اشکال کارست سطحی، حفره های کوچک انحلالی روی سنگ ها هستند که در اصطلاح لاپیه های حفره ای نامیده می شوند. در ایجاد لاپیه های حفره ای، عواملی چون، اثر قطره های باران، انحلال سنگ در محل تقاطع درزها و تبلور نمک مؤثر هستند. در این پژوهش اثر خزه های سطح سنگ در ایجاد این اشکال بررسی شده است. بر این اساس حداکثر ابعاد هر کدام از خزه ها، به همراه حداکثر ابعاد حفره ی سنگی موجود در زیر 414 مورد از خزه ها با استفاده از دستگاه کولیس اندازه گیری شد. سپس رابطه ی تعداد خزه های سطح سنگ با تعداد حفره های زیر آنها در شرایط رویشی خزه ها روی دو نوع سنگ کربناته با آزمون کای دو بررسی شد. برای نشان دادن تأثیر شکل خزه ها در شکل حفره های زیر خزه ها نیز، ابعاد حفره ها به ابعاد خزه ها محاسبه و اختلاف آنها در شرایط مختلف سطح سنگ شامل، جنس، شیب و جهت سنگ با استفاده از آزمون تی جفتی در سطح معنادار 5/0 بررسی شد. نتایج نشان داد که بین ابعاد خزه ها و ابعاد حفره های سنگی زیر آنها، همبستگی معناداری وجود دارد. در زیر 70 درصد خزه هایی که روی سنگ آهک رشد کرده بودند، حفره ی سنگی قابل اندازه گیری مشاهده شد. در حالی که در نمونه های مربوط به سنگ دولومیت، تنها در زیر 20 درصد خزه ها حفره ی سنگی قابل انداره گیری مشاهده شد؛ ولی آزمون تی جفتی درباره ی آنها به نتایج مثبتی منجر نشد و از این رو تلاش شد این آزمون درباره ی مرحله ی تحول به اجرا گذاشته شود. درنتیجه آزمون نشان داد در شرایطی که لاپیه ها رشد می کنند، شکل آنها و به ویژه، عمق آنها با خزه های رویی تطابق پیدا می کنند.
چشم انداز کارست به مثابه شاخص استقراری در منطقه کامیاران (گذشته و اکنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره چگونگی اثر عوامل طبیعی بر جوامع انسانی و مقدار اثرپذیری انسان از محیط های طبیعی یکی از بحث های مطرح در علوم جغرافیایی بوده است. در این بررسی، به چگونگی اثر کارست بر الگوهای شاخص استقراری در منطقة کامیاران پرداخته شده است. براین اساس، سه الگوی شاخص استقراری شامل الگوهای غارنشینی، نیمه کوچ نشینی و یک جانشینی از راه گردآوری داده های مربوط به هریک، تهیة نقشه و تحلیل روابط فضایی آنها با قلمروهای کارستی و غیرکارستی، بررسی شده است. براساس نتایج این پژوهش، الگوهای غارنشینی و نیمه کوچ نشینی تطابق زیادی با قلمروهای کارستی منطقه داشته اند؛ اما الگوی یک جانشینی به صورتی متفاوت، از ساختارهای کارستی اثر پذیرفته است. نبود شرایط مناسب در داخل قلمروهای کارستی سبب پراکندگی شدید نقاط سکونتگاهی شده است. به طورکلی، شواهد نشان می دهد درمقایسه با قلمروهای غیرکارستی منطقه که انسان باتوجه به قابلیت محیط و دخل و تصرف در آن، شرایط را برای زیست فراهم کرده، در قلمروهای کارستی به دلیل پیچیدگی شرایط ژئومورفیک و هیدرولوژیک غالباً انسان تابع شرایط موجود بوده است.
مطالعه مورفولوژی گنبد نمکی دشتی در جنوب بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گنبد نمکی، دشتی حد فاصل دو گسل پی سنگی کازرون (شمال) و برازجان (جنوب) است. این دو گسل بخشی از سیستم گسلی راستالغز راستگرد قطر- کازرون هستند که بخش شمالی این سیستم گسلی در خشکی ایران زمین واقع است. هدف از این پژوهش، بررسی مورفولوژی کوه نمک دشتی با استفاده از روش های میدانی، عکس های هوایی، ماهواره ای، نقشه توپوگرافی و تهیه نقشه 1:50000 زمین شناسی و سپس بررسی و شناخت پدیده های درونی و بیرونی مؤثر در شکل دهی مورفولوژی گنبدنمکی دشتی است.تعدادی از ساختارهای مورد مشاهده در منطقه، مرتبط با فرایند گنبدزایی به وجود آمده اند و در مقابل برخی از مورفولوژی ها ربطی به فرایندهای تکتونیکی تشکیل گنبد ندارند. از جمله ساختارهای مرتبط با گنبد نمکی می توان به انواع مختلف کارست ها، نمک شارها، گسل های معکوس محیطی که دور تا دور محدوده گنبد دیده می شوند، ساختار سفره (Nappe)، چین های روده ای که در داخل لایه های ژیپسی تشکیل شده اند، چین های در ارتباط با گسل و دیگر ساختارها اشاره کرد و همچنین تعدادی از ساختارها در ارتباط با گنبدزایی نیستند؛ مانند چشمه های نمکی، آبشارها، دره های گل کلمی، ستون های فرسایشی، تنگه ها و... . تعدادی از این مورفولوژی ها در اثر انحلال و تعدادی در اثر تکتونیک منطقه ایجاد شده اند و دلیل تشکیل گروهی دیگر از این مورفولوژی ها هر دو پارامتر انحلال و تکتونیک منطقه است.
ارزیابی توسعه ی کارست با استفاده از ویژگی های هیدرودینامیکی و هیدروژئوشیمیایی چشمه های کارستی در زاگرس (منطقه مورد مطالعه: تاقدیس قلاجه و توده پراو بیستون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی خصوصیات هیدرودینامیکی و هیدروژئوشیمیایی چشمه ها در لندفرم های کارستی زاگرس می تواند راهنمای مناسبی برای تعیین میزان تکامل کارست باشد. هدف این پژوهش مقایسه ی توسعه یافتگی کارست به کمک ویژگی های هیدرودینامیک، هیدروژئوشیمیایی چشمه های کارستی در زاگرس چین خورده و زاگرس مرتفع است. در این تحقیق، منحنی فرود هیدروگراف چشمه های کارستی، مهمترین اکسیدهای موجود در سازند های آهکی، داده های هیدرولوژی چشمه ها، مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا با استفاده از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی و تصاویر ماهواره ای لندفرم های کارستی دو ناحیه شناسایی گردید. بعد از بررسی ویژگی های ژئومورفولوژی کارست و زمین شناسی در دو محدوده، منحنی فرود هیدروگراف 4 چشمه در محدوده ی زاگرس چین خورده و 7 چشمه در محدوده ی پراو - بیستون محاسبه شد. نتایج نشان دهنده ی ارتباط نزدیک بین لیتولژی و شکستگی ها با رفتار هیدرولوژی سیستم آب زیر زمینی در زاگرس چین خورده، و عدم ارتباط نزدیک بین شکستگی و لیتولژی در سیستم رورانده است. با استفاده از ویژگی های هیدرودینامیک و منحنی فرود چشمه ها، درجه ی توسعه یافتگی کارست در محدوده ی پراو- بیستون 5 تا 6 تعیین شد. برای آبخوان کارستی قلاجه درجه ی توسعه یافتگی کارست 2.5 تا 3 تعیین شد. جریان چشمه ها در پراو – بیستون دارای چند زیر رژیم خطی و آشفته است در حالی که در چشمه های قلاجه تنها یک زیر رژیم یکنواخت است. تجزیه و تحلیل آهک های دو محدوده و نیز آنالیز شیمیایی آب چشمه نشان دهنده ی خلوص بالای آهک بیستون نسبت به آهک
پتانسیل یابی توسعه کارست با استفاده از منطق فازی ( مطالعه موردی: حوضه دشت سوسن و دشت ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چشم اندازهای ژئومورفیک کارست که درنتیجه انحلال مواد تشکیل دهنده سنگ ها، توسط آب های طبیعی شکل گرفته اند، نقش مهمی در تنوع زمین شناختی دارند و یکی از اولویت های مدیریتی به حساب می آیند. لزوم برنامه ریزی در پهنه های کارستی ایجاب می کند تا مطالعاتی در زمینه شناخت محیط های کارستی، ویژگی ها و نقش آن ها در تغذیه منابع آب صورت گیرد. هدف از این پژوهش شناسایی و پهنه بندی پتانسیل توسعه کارست در محدوده دشت ایذه و دشت سوسن در استان خوزستان با استفاده از منطق فازی در سیستم اطلاعات جغرافیایی می باشد. داده های اصلی پژوهش را نقشه های پایه شامل نقشه توپوگرافی در مقیاس 1:25000 و نقشه زمین شناسی در مقیاس 1:100000 و هم چنین داده های بارش و دما تشکیل داده اند. برای اجرای مدل فازی با استفاده از نرم افزار 2/10Arc GIS هشت معیار شامل شیب، زمین شناسی، پوشش خاک، کاربری اراضی، فاصله از گسل ها، ارتفاع، دما و بارش بکار گرفته شده است. بر اساس نتایج حاصل از لایه های فازی، با کاهش میزان شیب و فاصله از گسل، با افزایش رسوبات آهکی، پوشش گیاهی، میزان دما، میزان بارندگی و پوشش سطح خاک میزان کارستی شدن افزایش پیدا می کند. نتایج حاصل از تلفیق لایه های موجود نشان داد که مناطق مستعد به کارستی شدن با مساحت تقریباً 32 درصد در جنوب، شرق، غرب و بخش هایی از شمال شرق منطقه واقع شده اند. واحد آهک آسماری، گچساران و ایلام سروک شامل این بخش می باشند که از رسوبات کاملاً آهکی تشکیل شده اند و ازنظر تأمین آب مهم ترین سفره های آبدار کارستی در منطقه مطالعاتی محسوب می شوند. وجود اشکال سطحی کارست از قبیل کارن، ریل کارن و درز و شکاف ها در سازندهای مزبور نقش مؤثری در پراکندگی چشمه ها و آبدهی آن ها و کارستی شدن منطقه دارد. هم چنین قسمت های مرکز و بخش هایی از شمال شرق محدوده مطالعاتی با مساحت 50 درصد از پتانسیل بسیار کمی جهت کارستی شدن برخوردار است.
ارزیابی توسعه ی کارست با استفاده از ویژگی های هیدروژئوشیمیایی چشمه های کارستی در آبخوانهای شاهو و اسلام آباد استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
131 - 146
حوزه های تخصصی:
بررسی خصوصیات هیدروژئوشیمیایی چشمه ها در لندفرم های کارستی زاگرس می تواند راهنمای مناسبی برای تعیین میزان تکامل و توسعه ی کارست و مدیریت منابع آب این مناطق باشد. هدف این پژوهش مقایسه ی توسعه یافتگی کارست به کمک ویژگی های هیدروژئوشیمیایی چشمه های کارستی توده ی شاهو در زاگرس رورانده و آبخوان اسلام آباد در محدوده ی زاگرس چین خورده است. ابتدا با استفاده از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، ژئومورفولوژی و مطالعات میدانی لندفرم های کارستی مناطق مورد مطالعه شناسایی شد. سپس 17 نمونه آب از چشمه های دائمی منطقه در فصل تر (اردیبهشت ماه 96) برداشت و در آزمایشگاه شیمی دانشگاه رازی تجزیه گردید. وضعیت هیدروژئوشیمیایی چشمه های فوق با استفاده از روش تحلیل مولفه های اصلی مورد بررسی قرار گرفت. به منظور شناسایی فرآیندهای ژئوشیمیایی حاکم بر آبخوان ها، نمودارهای ترکیبی، نسبت های یونی و اندیس های اشباع کلسیت، دولومیت و ژیپس نمونه ها مورد ارزیابی قرار گرفت و جهت صحت سنجی داده ها از نمودار MRDS استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که سیستم کارستی آبخوان شاهو نسبت به آبخوان اسلام آباد توسعه یافته تر است. رخساره ی کلسیتی، نسبت بالای Ca2+ به Mg2+ و پایین بودن شاخص اشباع دولومیت در شاهو که بیانگر خلوص بالای آهک است و بالا بودن نسبت دبی حداکثر به حداقل، که بیانگر تراکم بیشتر مجاری باز و وجود جریان مجرایی- انتشاری (آشفته- خطی) در آبخوان شاهو است نیز تایید کننده مطلب است. در مقابل، پایین بودن نسبت Ca2+ به Mg2+ در آبخوان اسلام آباد و بالا بودن شاخص اشباع دولومیت، مبین دولومیتی بودن کارست در این محدوده است. پایین بودن نسبت دبی حداکثر به حداقل در چشمه های محدوده ی اسلام آباد نیز نشان دهند ه ی وجود جریان انتشاری در آبخوان های این محدوده و عدم توسعه ی کامل کارست است.
شناسایی و ارزیابی ژئومورفوسایت های کارستی با استفاده از مدل تلفیقی کوبالیکوا و کرچنر (نمونه موردی: ژئومورفوسایت های کارستی شهرستان پلدختر – استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئوسایت های کارستی از جمله لندفرم هایی هستند که در جذب گردشگر تاثیر بسزایی دارند. این لندفرم ها علاوه بر ویژگی جذابیت، دارای ارزش های علمی - آموزشی هستند. پلدختر یکی از شهرستان های جنوبی استان لرستان است که دارای ژئومورفوسایت های کارستی و غیر کارستی متنوعی است. در این تحقیق ژئومورفوسایت های کارستی شهرستان شناسایی و با استفاده از مدل تلفیقی کوبالیکوا و کرچنر مورد ارزیابی قرار گرفتند. غار کلماکره، غار کوگان، دره خزینه، تنگ ملاوی، تنگ پاعلم، تنگ هلت، دره های تیپیک، آبشار افرینه، غار طلسم، تنگ گاوزرده، آبشار آب تاف، منطقه گول چپ و آبشار چشمه گوش به عنوان ژئومورفوسایت های مطالعاتی انتخاب شدند. ارزیابی ها نشان داد که ارزش های حفاظتی و اقتصادی آن ها در وضعیت مطلوبی نیستند و نتایج نهایی نشانگر این است که غار کلماکره، غار کوگان و منطقه کول چپ بیشترین امتیاز را کسب نموده و مهمترین ژئومورفوسایت های کارستی شهرستان پلدختر محسوب می شوند.
پهنه بندی توسعه کارست سطحی با استفاده از مدل آنتروپی مطالعه موردی: توده کوهستانی پرآو بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توده های کارستی از اهمیت زیادی در تأمین آب سکونتگاه ها و زمین های کشاورزی در مناطق خشک و نیمه خشک برخوردارند. بخش عمده ارتفاعات استان کرمانشاه از سازندهای کربناتی تشکیل شده است که توده کوهستانی پرآو - بیستون در زون ساختمانی زاگرس مرتفع (رورانده)، یکی از مهم ترین توده های کارستی است. اشکال کارستی دولین و اووالا و غارهای کارستی در این توده کوهستانی به دلیل وجود عوامل مؤثر در توسعه کارست همانند سازندهای کربناته، شرایط تکتونیکی، اقلیمی و ژئومورفولوژیکی مناسب تشکیل شده اند. هدف این پژوهش، پهنه بندی توسعه کارست سطحی در توده کوهستانی پرآو - بیستون با استفاده از مدل آنتروپی است. برای این کار از هفت عامل زمین شناسی، طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، بارش، دما و فاصله از گسل به منزله متغیرهای مستقل و عامل فروچاله های منطقه مطالعاتی به منزله متغیر وابسته استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان دهنده آن است که 39% منطقه در طبقات با توسعه کارست بسیار زیاد و زیاد قرار دارد و دقت سنجی مدل با استفاده از لایه فروچاله ها نشان دهنده وجود 98% از فروچاله های منطقه در این دو محدوده است؛ همچنین وجود تعداد زیادی چشمه کارستی (سرآو) در اطراف این توده کوهستانی نیز نشان دهنده تحول کارست در این منطقه است.
ارزیابی رفتار هیدرودینامیکی و توسعه یافتگی کارست در محدوده تاقدیس گرین (مطالعه موردی: بلوک های الشتر و نورآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های هیدرودینامیکی و هیدروشیمیایی و تغییرات کمّی و کیفی چشمه ها نشان دهنده میزان توسعه و تکامل کارست یک منطقه است. هدف این پژوهش، شناخت رفتار هیدرودینامیکی آبخوان های کارستی و بررسی میزان توسعه کارست بلوک های الشتر و نورآباد با بهره گیری از تجزیه وتحلیل ویژگی های فیزیکوشیمیایی و منحنی فرود هیدروگراف چشمه هاست. برای این منظور در هر بلوک پنج چشمه انتخاب و پس از بررسی ویژگی های ژئومورفولوژی، اقلیمی، هیدرودینامیکی، هیدروشیمیایی، فیزیوگرافی و چند مرحله پیمایش میدانی، میزان توسعه کارست در آبخوان هر چشمه براساس روش مالیک و وجکتوا مشخص شد. با توجه به ارزیابی هیدرودینامیکی، درجه توسعه یافتگی کارست در آبخوان چشمه های امیر، چناره و هنام (بلوک الشتر) و چشمه های عبدالحسینی و نیاز (بلوک نورآباد) بین 5/2 تا 3 است و سیستم غالب جریان افشان و زیررژیم های خطی دارند. درجه توسعه کارست در آبخوان چشمه زز و آهنگران (بلوک الشتر) به ترتیب 4 و 3/4 و سیستم جریان در آنها از نوع مجرایی - افشان است. آبخوان چشمه های گلم بحری، لاغری و تیمور (بلوک نورآباد) با درجه توسعه کارست 5/5 و سیستم جریان در آنها مجرایی است. براساس تحلیل های هیدروشیمیایی در بلوک الشتر افزایش یون منیزیم، زیادبودن آنیون ها و کاتیون ها، هدایت الکتریکی بسیار، سختی زیاد آب و کم بودن Ca/Mg در مقایسه با بلوک نورآباد، نشان دهنده آبخوان های کارستی دولومیتی، غلبه درز و شکاف های کوچک، ارتباط زیاد بین سنگ و آب ذخیره شده و جوانی کارست در بلوک الشتر است. نتایج تحلیل های هیدرودینامیکی و هیدروشیمیایی نشان می دهد سیستم کارست در نورآباد نسبت به الشتر از توسعه و تکامل بیشتری برخوردار است.
پهنه بندی و شناسایی آبخوان های کارستی در منطقه اشتران کوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناحیه زاگرس خواستگاه اصلی سازندهای کارستیک در کشور می باشد که شکل گیری اشکال و غارهای متعدد کارستی در این ناحیه گواهی بر این ادعا است. عوامل مؤثر برای ایجاد و توسعه کارست را می توان به سه دسته عوامل فیزیکی، شیمیایی و وضعیت هیدروژئولوژیکی تقسیم کرد که در این میان نقش لیتولوژی و خصوصیات آن، شرایط آب و هوایی و هیدرولوژیکی و عوامل ساختاری همچون وجود گسل ها و درز ه ها و شیب منطقه از اهمیت ویژه ای برخوردارند. در این پژوهش خصوصیات و ویژگی های منطقه اشتران کوه از نظر فرآیندهای کارستی و قابلیت تشکیل آبخوان های کارستی مورد بررسی قرار گرفت و برای این امر ابتدا با استفاده از مدل AHP میزان اثر و وزن هر معیار در کارستی شدن منطقه تعیین سپس با استفاده از مدل SAW پهنه بندی مناطق مستعد تشکیل آبخوان های کارستی اشتران کوه انجام و مشخص شد مرکز دامنه های جنوب غربی و دامنه های شمال شرقی این رشته کوه از شرایط بهتر و مناسب تری برای فرآیندهای کارستی و شکل گیری آبخوان های کارستی برخوردارند. همچنین بررسی ها نشان داد اکثر چشمه های موجود در منطقه، بر نواحی پهنه بندی شده مستعد شکل گیری آبخوان های کارستی قرار گرفته است.
ارزیابی ارتباط گسل ها با چشمه های کارستی در توده کوهستانی پراو بیستون-کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پهنه های کارستی زاگرس بویژه استان کرمانشاه نقش مهمی در تغذیه آبخوان ها دارند و بسیاری از فعالیت های انسانی مانند تامین آب شرب و کشاورزی به وجود منابع آب کارست وابسته می باشند. با توجه به فراوانی ساختارهای تکتونیکی و شکل گیری پدیده های ژئومورفولوژیکی کارست در منطقه پراوبیستون به ارزیابی ارتباط ساختمان گسلی با چشمه های کارستی در این منطقه پرداخته شد. بدین منظور ابتدا مبادرت به تهیه لایه های اطلاعاتی شامل موقعیت مکانی چشمه ها، موقعیت مکانی چاله های بسته، گسل ها، بافر، شیب و لایه طبقات ارتفاعی شده و سپس نمودار گلسرخی گسل ها ترسیم شده و به وسیله روش شواهد وزنی مورد بررسی قرار گرفت. بررسی رابطه بین چشمه و گسل در منطقه پراو بیستون با استفاده از روش وزنی نشان داد که ارتباط نزدیکی بین عناصر تکتونیکی با فراوانی چشمه ها، وجود دارد به گونه ای که در فواصل کم از گسل ها تعداد چشمه ها بیشتر و با فاصله گرفتن از گسل تعداد و فراوانی چشمه ها، کاسته می شود. همچنین نتایج حاصل نمودارهای گلسرخی نشان داد که گسل ها تاثیر مستقیمی در پیدایش و جهت گیری چشمه ها داشته اند. در بررسی رابطه شیب و فراوانی چشمه ها مشخص شد که بیشتر چشمه ها در شیب صفر تا 5 درصد و سطوح ارتفاعی بین 1200 تا 1400 متر واقع شده اند. سطوح ارتفاعی فوق، پایکوه ها و سطوح مشرف به دشت را شامل می شود.
بررسی عوامل موثر در توسعه یافتگی و پهنه بندی کارست کوهستان خورین با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پهنه های کارستی نقش مهمی در تغذیه آبخوان های کارستی دارند، بنابراین شناخت عوامل مؤثر در تحول کارست و پهنه بندی آن در زمینه مطالعات مربوط به منابع آب کارست دارای جایگاه ویژه ای هستند. نتایج حاصل از این مطالعات می تواند جهت مدیریت کمی و کیفی و حفاظت از این منابع در مقابل آلودگی های ناشی از فعالیت های انسانی مورد استفاده قرار گیرد. کوهستان خورین با مساحت 5/396 کیلومتر مربع در زون زاگرس مرتفع و در مرز دو استان کردستان و کرمانشاه قرار می گیرد. توده مورد نظر به دلیل رخنمون سنگ های کربناته و وجود دیگر متغیرهای تاثیرگذار، مستعد پدیده کارست زایی بوده و در آن چشمه های زیادی به عنوان خروجی آبخوان کارستی وجود دارد. در همین راستا شناسایی اشکال کارستی و بررسی ژئومورفولوژی کارست و میزان توسعه آن در توده کارستی خورین حائز اهمیت می باشد. در این ناهمواری اشکال متفاوتی از چشم انداز کارست از جمله انواع لاپیه ها، فروچاله ها، غارها و .... شکل گرفته اند. در این پژوهش لایه های سنگ شناسی، فاصله از گسل، بارش، دما، شیب، ارتفاع، جهت شیب و پوشش گیاهی با توجه به تابع مورد نیاز هر کدام، فازی سازی شده و با استفاده از عملگر گامای 9/0 تلفیق شدند در پایان نقشه پهنه بندی توسعه کارست سطحی منطقه تهیه شد. این نقشه در چهار طبقه فاقد کارست، کارست با توسعه کم، کارست با توسعه متوسط و کارست با توسعه زیاد با استفاده از روش شکستگی های طبیعی طبقه بندی شد. با توجه به نیاز به لایه ی فروچاله ها برای بررسی صحت پهنه بندی توسعه کارست منطقه مورد مطالعه، با استفاده از روش "Fill sink" اقدام به شناسایی فروچاله های کارستی و تهیه نقشه توزیع فضایی آن ها گردید. نتایج تحقیق حاکی از این است که حدود 98% فروچاله ها در طبقات کارست سه گانه قرار گرفته اند.
ارزیابی مناطق مناسب تغذیه آبخوان کارستی پرآو-بیستون با استفاده از مدل KARSTLOP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های منطقه تغذیه در آبخوان های کارستی بر نوع تغذیه، جریان و میزان آسیب پذیری آبخوان از آلودگی موثر است. بنابراین، شناخت مناطق تغذیه در آبخوان های کارستی نقش کلیدی در شناخت ویژگی های هیدرودینامیکی و هیدروشیمیایی آبخوان ها و همچنین مدیریت و بهره برداری علمی و بهینه از آن ها دارد. آبخوان پرآو-بیستون به دلیل داشتن 15 چشمه دائمی و پرآب نقش مهمی در تامین آب شرب و کشاورزی نواحی اطراف خود دارد. در این پژوهش به منظور شناسایی مناطق مستعد تغذیه آبخوان پرآو-بیستون، از مدل KARSTLOP استفاده شده است. این مدل از 8 لایه فرایند کارست زایی (توسعه کارست)، شرایط جوی، رواناب، شیب، تکتونیک، سنگ شناسی، لایه پوشاننده و پوشش گیاهی تشکیل شده است. با اجرای مدل، نقشه نهایی میزان تغذیه آبخوان پرآو-بیستون به دست آمد. طبق نقشه نهایی، طبقه با میزان تغذیه 70 تا 80 درصد، بیشترین درصد (65 درصد) از مساحت منطقه مورد مطالعه را شامل می شود و مناطق با بیشترین میزان تغذیه(بالای 80 درصد)، منطبق بر راس کوه مرتفع پرآو و مناطق هموار راس سایر کوه های میانی بود. هم چنین در کل حدود 96 درصد از مساحت آبخوان پرآو-بیستون دارای پتانسیل تغذیه 60 درصد به بالا است که بیانگر بالا بودن میزان نفوذپذیری این آبخوان است این امر نشان می دهد که آبخوان مورد نظر در برابر انتشار آلودگی آسیب پذیر بوده و نیازمند برنامه های حفاظتی و مدیریتی است.
واکاوی اثرات ژئومورفولوژی کارست و خشکسالی بر ویژگی های کمی- کیفی منابع آب کارستی محدوده تاقدیس گرین (استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارست مجموعه ای از فرایندهای زمین شناسی و پدیده های حاصل از انحلال سنگ ها درنتیجه بازشدگی ها، تخریب و تجزیه سنگ ها است که رژیم هیدرولوژیکی، شبکه زهکشی و لندفرم های خاص را به وجود می آورد. هدف این پژوهش ارزیابی تأثیر توسعه ژئومورفولوژی کارست و رخداد خشکسالی بر ویژگی های کمی و کیفی آبخوان های کارستی تاقدیس گرین می باشد. برای این منظور چشمه های امیر، چناره، آهنگران، لاغری و تیمور در یک دوره 15 ساله (1394-1380) مورد مطالعه قرار گرفتند. با استفاده از روش SPI میزان خشکسالی و تأثیر آن در منطقه ارزیابی گردید. همچنین میزان توسعه کارست در هر آبخوان براساس روش مالیک و وجکتوا مشخص گردید. با توجه به ارزیابی های هیدرودینامیکی، درجه توسعه یافتگی کارست در آبخوان چشمه های امیر و چناره بین 5/2 تا 7/2 بوده و دارای سیستم غالب جریان افشان و زیر رژیم های خطی می باشند. آبخوان چشمه آهنگران دارای درجه توسعه کارست 3/4 بوده و سیستم جریان آن ها از نوع مجرایی- افشان می باشد. آبخوان چشمه های،لاغری و تیمور دارای درجه توسعه کارست 5/5 و سیستم جریان مجرایی می باشد. با توجه به توسعه متفاوت ژئومورفولوژی کارست می توان گفت که در چشمه های لاغری و تیمور به علت پایین بودن اثر حافظه و توسعه یافتگی آبخوان، واکنش دبی به تغییرات بارشی دارای تأخیر زمانی کوتاه مدت بوده است. اما در چشمه های امیر و چناره به علت توسعه اندک کارست، تأثیر خشکسالی با تأخیر حدود 24 ماهه مواجه بوده است. بر اساس نتایج هیدروشیمیایی بالاترین و پایین ترین مقادیر TDSبه ترتیب در چشمه های چناره و آهنگران وجود دارد. همچنین بالاترین و پایین ترین مقادیر THبه ترتیب مربوط به چشمه های آهنگران و تیمور بوده است.