مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
بحران سوریه
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۰ (پیاپی ۷۰)
207 - 236
حوزه های تخصصی:
هویت را می توان حلقه اتصال نظریه سازه انگاری با مطالعات نظری مرتبط با بحران های بین المللی دانست. هویت ها پایه و اساس منافع و نقش ها می باشند و بازیگران بر اساس هویتی که برای خود متصور هستند دوست و دشمن خود را مشخص می کنند. لذا هدف مقاله پیش رو پاسخ به این پرسش است که «هویت» چه نقشی در «بحران های بین المللی» ایفا می کند؟ در پاسخ به این پرسش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی این فرضیه آزمون می شود که اگر بازیگرانی با هویت های متعارض، درگیر یک بحران شوند؛ آن بحران تشدید شده و به احتمال زیاد منجر به شیوه های خشن مدیریت بحران خواهد شد. بهترین نمونه این فرضیه نیز بحران سوریه است. شروع بحران سوریه به شدت متاثر از بحران هویت در داخل دولت سوریه بود؛ به همین دلیل دو تعارض هویتی (نوسلفی- علوی) و (کردی- عربی) در بحران برجسته شد و در ادامه نیز دو محور انقلابی و محافظه کار به رهبری ایران و عربستان و همچنین بازیگر سوم یعنی اردوغان با تمایلات عثمانیگری خود وارد بحران شده و تمام توان خود و نیروهای نیابتی و متحدین خود را برای حذف «دگرهای» هویتی خود بکار گرفتند.
کنش گری رسانه در بحران سوریه: مطالعه تطبیقی مواضع رسانه ای جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۷
157 - 182
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رسانه های جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا در تحولات سوریه است. نتایج حاصل از روش پژوهش توصیفی تحلیلی مقاله نشان می دهد که رسانه های مورد بررسی، همسو با اهداف سیاست خارجی کشور متبوع خود، چارچوب سازی های متنوعی را به کار برده اند. به عبارت دیگر میان عملکرد رسانه ها و جهت گیری سیاست خارجی آن ها ارتباط معناداری وجود دارد و متناسب با آن، مؤلفه های معنایی مشخصی از صحنه بحران، تصویرسازی و چارچوب بندی می شود. با استفاده از نظریه گافمن و ایده چارچوب سازی، رسانه ها تلاش می کنند واقعیت صحنه بحران را درقالب های معنایی مشخصی صورت بندی نمایند. رسانه ها در ایران به چارچوب سازی با مشخصات ایدئولوژیک، فرهنگی و امنیتی توجه دارند و رسانه ها در اتحادیه اروپا، چارچوب سیاسی امنیتی و اقتصادی را در بحران سوریه دنبال می کنند
تحلیل تاثیر بحران سوریه بر راهبرد روسیه در قبال ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
101 - 124
با توجه به نقش فزاینده روسیه و ترکیه در سراسر جهان از جمله تنش های لیبی، جنگ آذربایجان و ارمنستان، افزایش حضور اقتصادی ترکیه در آسیای مرکزی و روابط با آمریکای لاتین و همچنین روابط اقتصادی پررنگ آنکارا و مسکو و جمعیت 12درصدی مسلمانان ترک تبار مقیم روسیه که همواره از سیاست های آنکارا حمایت می کنند، می توان گفت که بحران سوریه به ابزاری برای چانه زنی و مبادله امتیاز بین دو کشور روسیه و ترکیه تبدیل شده است و این بحران بر راهبرد روسیه در قبال ترکیه تاثیر بسزایی داشته است. هدف این پژوهش تاثیر بحران سوریه بر راهبرد روسیه در قبال ترکیه می باشد. سوال اصلی پژوهش این گونه مطرح می شود که بحران سوریه چه تاثیری بر راهبرد روسیه در قبال ترکیه داشته است؟ فرضیه پژوهش نیز این گونه مطرح می شود که: بحران سوریه سبب شد تا روسیه تلاش کند که ترکیه را از بازیگری فعال که قابلیت کارشکنی در مسائل منطقه ای را دارد، به بازیگری همسو تبدیل کند و تا حد امکان ترکیه را از مدار غربی خارج کرده و بر اساس رئالیسم نئوکلاسیک راهبرد همکاری جویانه ای را با ترکیه در پیش گیرد. یافته های تحقیق نیز حکایت از اثبات این موضوع دارد. روش انجام این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد.
پیامدهای بومرنگی سیاست خارجی ترکیه در سوریه (2020- 2010)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
37 - 63
از اوائل قرن بیستم و با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه، سیاست خارجی این کشور دستخوش تغییرات عمده ای شد و تلاش برای تنش زدایی با همسایگان و روابط مسالمت آمیز با جهان پیرامون به کانون استراتژیک دستگاه دیپلماتیک ترکیه تبدیل شد. در این راستا آشتی با سوریه در دستور کار سیاست خارجی قرار گرفت و دو طرف، همکاری اقتصادی گسترده ای را ایجاد کردند. اما بعد از جنگ داخلی در سوریه، آنکارا بتدریج راه حمایت از مخالفان حکومت بشار اسد را در پیش گرفت و پیامدهای آن بر سپهر داخلی ترکیه نیز نمایان شد. این پژوهش درصدد است با کاربرد الگوی نظری و مفهومی بومرنگ، پیامدهای داخلی سیاست خارجی ترکیه در سوریه را بررسی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاستمداران حزب عدالت و توسعه بعد از دخالت در امور داخلی ترکیه، با ذهنیتی خودکامه و امنیتی، کنترل و سانسور را در جامعه ترکیه تشدید کردند و با حذف صدای مخالفان و منتقدان، درصدد بسط اقتدارگرایی برآمدند. به این معنا، ترکیه نه تنها نتوانست به اهدافش در سوریه دست یابد، بلکه در داخل با بحران هایی مواجه شد که به صورت منظومه ای از تاثیرات بومرنگی کارکرد حکومت و فضای داخلی ترکیه را دستخوش دگرگونی و تغییر کرد.
مشارکت راهبردی، الگویی نوین برای روابط ایران-روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
آغاز بحران سوریه نقطه عطفی در روابط جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه به حساب می آید. دو کشور پیش از این نیز در بحران های امنیتی منطقه ای در افغانستان و تاجیکستان همکاری داشته اند، اما همکاری های اخیر دو کشور در سوریه به لحاظ سطح و عمق در تاریخ روابط دو کشور منحصر به فرد است. با توجه به ابعاد، پیچیدگی ها و تحولات نوین روابط بین الملل، و نیز پیش زمینه های تاریخی و تعینات ساختاری روابط ایران و روسیه، الگوهای سنتی روابط میان کشورها از قدرت تحلیل و تبیین روابط نوین ایران و روسیه برخوردار نیستند. در این میان الگوی مشارکت راهبردی، الگوی نوینی است که با انطباق سه معیار اساسی آن از جمله عدم قطعیت محیطی(خیزش های مردمی خاورمیانه)، انطباق راهبردی(سازگاری و مکمل بودن منابع و منافع ایران و روسیه) و اصل سیستمی(مخالفت با نظم نوین هژمونیک ایالات متحده و تلاش برای استقرار نظم مطلوب در خاورمیانه) بر روابط ایران و روسیه، قابلیت های تحلیلی و تبیینی بیشتری را ارائه می دهد. انعطاف پذیری این الگو و ماهیت غیررسمی آن که باعث کاهش هزینه های تعهد (در مقایسه با اتحادهای رسمی) می شود، در کنار زمینه محور بودن آن که برای هر رابطه ای ویژگی های منحصر به فردی می یابد، موجب استقبال سیاستمداران و تحلیل گران روابط بین الملل از این الگو شده است. در پژوهش حاضر شرایط انطباق و ویژگی های منحصر به فرد الگوی مشارکت راهبردی در روابط ایران و روسیه در مرحله شکل گیری تجزیه و تحلیل شده و نگارندگان در پی آن هستند زمینه های اجرایی شکل گیری این الگو و بایسته های سیاستگزارانه آن را برای تامین حداکثری منافع جمهوری اسلامی ایران ارائه دهند.
امنیتی شدن مذهب و ارتقاء بحران در خاورمیانه: با تأکید بر بحران های عراق و سوریه(2005-2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
«امنیتی شدن هویت مذهبی» یکی از تاثیرگذارترین عناصر در ایجاد یا تشدید بحران هاست که سبب شده خاورمیانه همچنان دست به گریبان مباحث امنیتی باشد و تنش ها و بحران های گوناگونی را تجربه نماید که دومینووار همه کنشگران منطقه ای را به چالش کشانده است. عنصر هویت مذهبی را در دو نماینده ی بارز آن یعنی هویت شیعه با کنشگری جمهوری اسلامی ایران و سنی وهابی با کنشگری عربستان سعودی با امنیتی سازی و دگرسازی هویت های خود در مقابل یکدیگر در وضعیت تخاصم قرار گرفته اند و به هرچه فزاینده تر شدن بحران ها دامن زده اند. در این پژوهش تلاش شده است تا براساس نظریه ی «امنیت هستی شناختی»، به این پرسش: امنیتی شدن مذهب چگونه بر گسترش بحران ها در خاورمیانه تاثیر گذاشته است؟، پاسخ داده شود. برهمین اساس با روش توصیفی-تحلیلی، یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که امنیتی شدن مذهب از طریق هویت یابی تخاصم آمیز بازیگران منطقه ای، دو هویت مذهبی رقیب، ایران و عربستان سعودی با امنیتی کردن هویت مذهبی و برجسته کردن مولفه هایی مانند عزت طلبی، شرم، روایت های بیوگرافیک و احیای اعتبار از دست رفته، سبب تشدید بحران در سطح منطقه بخصوص در عراق و سوریه شده اند.
سیاست روسیه در سوریه از منظر قدرت هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
وقوع بحران سوریه به منزله تبدیل شدن سوریه به کانون تقابل قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای است. موقعیت ژئوپلیتیکی و استراتژیکی سوریه باعث شده تا این کشور تقریباً در کانون درگیری کشورهای قدرتمند قرار بگیرد و به میدان زورآزمایی تبدیل شود. در این بحران کشورهای ایران، ترکیه، عربستان، امارات، اسرائیل و همچنین روسیه، آمریکا و اروپا نقش آفرینی می کنند. با توجه به وجود منافع همسو، متعارض و موازی بازیگران، هر یک از آنها به دنبال گسترش نفوذ خود و کسب حداکثر امتیازات هستند. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که راهبردهای عمده سیاست خارجی روسیه در سوریه از منظر قدرت هوشمند چیست؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه مقاله بیانگر آن است که براساس ماهیت ترکیبی (قدرت نرم و قدرت سخت) در الگوی قدرت هوشمند، اگرچه ابعاد نرم افزارانه قدرت روسیه در حوزه پیرامونی با چالش های جدی همراه بوده است، اما نقطه تکیه قدرت هوشمند این کشور مبتنی بر قدرت سخت می باشد. لذا سیاست خارجی روسیه ترکیبی ازسیاست های سخت شامل استفاده از قدرت نظامی و حمایت از نقش بازیگرانی همچون ایران و ترکیه از یک سو و سیاست های نرم شامل مقابله با گفتمان غربی، دفاع از اسد و وتوی قطعنامه ها، حفظ تعادل بین بازیگران در جهت مدیریت آنها، ابتکار مذاکرات صلح ، بازسازی ارتش سوریه و گسترش نفوذ اقتصادی و پایگاه نظامی از سوی دیگر است. در این راستا، قدرت هوشمند روسیه سعی داشت تا با کمترین هزینه بیشترین سود را از شرایط بحرانی و دوران ثبات اسد بدست آورد.
جریان شناسی مخالفان بومی و غیر بومی در بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳ (پیاپی ۵)
109 - 131
بحران سوریه از ماه مارس 2011 و از شهر مرزی درعا آغاز شد. بی تردید یک طرف منازعه در این کشور جریان معارضان و یا مخالفان حکومت اند که با حمایت برخی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای، توانسته اند موجودیت و بقای دولت دمشق را با تهدید مواجه کنند. این مقاله با ارائه چارچوبی نظری و تحلیلی، به بیان اصلی ترین دلایل و نقاط ضعف مخالفان سوریه در برابر حکومت مرکزی در این کشور پرداخته است. با توجه به این که یکی از دلایل اصلی در ناکامی مخالفان برای ساقط کردن حکومت مرکزی سوریه وجود انشقاق و اختلافات بین مخالفان است، بر این اساس پرسش اصلی مقاله این است که ریشه های اصلی اختلاف بین معارضان سوریه در چیست و بستر ظهور آنها در جامعه سوریه بر اساس چه ساز و کاری صورت می گیرد ؟ یافته های مقاله حاکی از آن است که شکاف و انشقاق های داخلی در بین مخالفان حکومت سوریه ناشی از یک تفاوت ماهوی عقیدتی و همچنین بسترهای متفاوت است. همین امر باعث ایجاد اختلاف راهبردی مخالفان در ساقط کردن حکومت مرکزی سوریه است.
ترامپ و راهبرد خاورمیانه ای آمریکا با تاکید بر بحران سوریه؛ گسست یا تداوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
173 - 202
بازگشت جمهوری خواهان به قدرت به ویژه با تصاحب کرسی ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا توسط دونالد ترامپ با ویژگی های منحصر به فرد شخصیتی، تداعی گر رویکرد جدیدی در حوزه سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا به طور کلی و راهبرد خاورمیانه ای آن به صورت اخص گردیده و سیاست خارجی ایالات متحده را در معرض قضاوت های متنوع قرار داده است. بر خلاف دوره ریاست جمهوری باراک اوباما که صحبت از تغییر در حوزه سیاست خارجی آمریکا به میان آمد، در دولت دونالد ترامپ بیشتر بحث از گسست در این حوزه مطرح است. این پژوهش به دنبال آن است که سیاست خارجی آمریکا در دوره ترامپ در قبال تحولات خاورمیانه و بحران سوریه را واکاوی و تحلیل نماید. پژوهش بر این فرضیه استوار است که راهبرد خاورمیانه ای ایالات متحده آمریکا و سیاست خارجی این کشور در قبال بحران سوریه در دوره دونالد ترامپ بامنطقی متفاوت در مسیر تداوم سیاست خارجی آمریکا در دوره باراک اوبامای دموکرات مبتنی بر کنش محدود وغیر مستقیم قرار گرفته است. روش پژوهش در این مقاله تبیینی مقایسه ای و روش جمع آوری داده ها نیز روش کتابخانه ای است.
بررسی نقش کردها و القاعده بر بحران سوریه از منظر ساختار-کارگزار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۳)
241 - 256
حوزه های تخصصی:
خاورمیانه را باید عرصه تاخت وتاز و قدرت نمایی بازیگران غیردولتی در نظر گرفت. در منطقه خاورمیانه، نظر به مرزهای تصنعی حاصل از توافقنامه های اوایل قرن بیستم و سیالیت قومی در مرزهای کشورها، تعارض موصوف، باعث جدلی بین میدان های ژئوپلیتیک گشته که این میدان ها، توأماً، ساختارها و کارگزارهای ژئوپلیتیک را در خود جای داده و آنتروپی ژئوپلیتیکی را در منطقه ایجاد نموده اند. به دنبال تحولات جهان عرب و آنارشی ژئوپلیتیک در سوریه دو کنشگر مهم یعنی کردها و القاعده (جبهه النصره) در این کشور، به عنوان کارگزاران ژئوپلیتیک، کدها و بینش ژئوپلیتیکی مخصوص به خود را تعریف نموده اند که ساختارهایی حاکم را تحت تأثیر قرارداده است. کردها و القاعده شبه دولت هایی را ایجاد کرده اند که از طریق صورت بندی و مفصل بندی گفتمان های ژئوپلیتیکی، درصدد ورود به عرصه کارگزاری ژئوپلیتیک جهت کنش در میدان های ژئوپلیتیک می باشند. این تحقیق درصدد است با مطالعه بروی اسناد، مدارک و مصاحبه عمیق با خبرگان در بحران سوریه به بررسی نقش کردها و القاعده از منظر دیالکتیک ساختار-کارگزار از طریق روش علمی بپردازد.پژوهش گر، جامعه آماری تحقیق را در دو گروه کارشناس های اهل سوریه و مستشاران جمهوری اسامی در سوریه به عنوان گروه خبره و متخصصان در بخش های امنیتی، سیاسی و پژوهشی دانشگاهی کشور را به تعداد تقریبی 80 نفر را در گروه کارشناس لحاظ نموده است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی با رویکرد آمیخته انتخاب شده است.نتایج این تحقیق مؤید این واقعیت است که گفتمان مذهبی القاعده و گفتمان قومیتی کردها در سوریه به گفتمان ژئوپلیتیکی تبدیل شده و این دو کارگزار دارای مطامع سرزمینی می باشند. به عبارتی دیگر در بحران سوریه مذهب، قومیت و ژئوپلیتیک درهم تنیده اند.
بررسی بسترهای شکل گیری بحران در سوریه از منظر نظریه محرومیت نسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۶
51 - 68
حوزه های تخصصی:
منطقه خاورمیانه با موقعیت ژئوپلیتیکی ویژه همواره برای قدرت های بزرگ حائز اهمیت بوده است، همچنین کشورهای این منطقه نیز مهد بحران های مهم منطقه ای و زمینه های تنازع آن را به طور مداوم فراهم نموده اند. کشور سوریه به عنوان یک بازیگر خاورمیانه ای و موقعیت استراتژیکی ویژه که در اتصال سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا نقطه ی حساس محسوب می شود با دارا بودن موقعیت داخلی خاص اعم از تنوع قومی، نژادی و مذهبی این کشور را مستعد بروز بحران های قومی، مذهبی و نژادی قرار داده و کوچک ترین بی ثباتی سیاسی در این کشور به یک بحران عظیم ختم خواهد شد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که بسترهای شکل گیری بحران در سوریه چگونه بوده است؟ در پاسخ به این پرسش این فرضیه بررسی شده است که توزیع متفاوت قدرت سیاسی و منابع اقتصادی در بخش های اقلیت و اکثریت جامعه سوریه باعث بروز تعارض گردیده است که بر اساس چارچوب نظری محرومیت نسبی بررسی می شود.
راهبردهای قدرت هوشمند جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
141 - 168
حوزه های تخصصی:
قدرت هوشمند ترکیب هدفمند و هوشمندانه قدرت سخت (زور و اجبار) و نرم (اقناع و جذابیت) اس ت که بهره گیری از آن منجر به ارتقای توانایی های یک کشور در سیاست خارجی و کسب منافع ملی با صرف هزینه و زمان کمتر است. این مسئله موجب شده است تا دولت ها تلاش کنند تا از ترکیب منابع نرم و سخت خود با توجه به شرایط مختلف به گونه های مختلفی استفاده کنند. با در نظر گرفتن تحولات پیرامونی کشور ایران در غرب آسیا و پیوند خوردن منافع ملی ایران با این تحولات این سؤال مطرح می شود که چگونه جمهوری اسلامی ایران در تحقق اهداف و منافع خود از قدرت هوشمند استفاده کرده است؟ یافته های این پژوهش که به روش توصیفی-تبیینی گردآوری شده نشان می دهد که ایران نسبت به تحولات محیط پیرامونی در غرب آسیا ازجمله در کشور سوریه منفعل نبوده و در راستای تحقق اهداف خود در جهت دست یابی به نفوذ و مقابله با تهدیدات روزافزون از قدرت هوشمند (قدرت نرم و قدرت سخت) استفاده کرده است به طوری که در بعد سخت حضور جهادی ایران در سوریه حضور نظامی برای حفظ توازن قوا تقویت امنیت سوریه حضور نیروهای محور مقاومت در سوریه و در بعد نرم تأکید بر رویه دمکراتیک برای حل بحران، مخالفت با تجزیه طلبی سوریه، جلب حمایت کشورهای دیگر از سوریه بوده است.
سازوکارهای حقوقی کیفری بین الملل برای محاکمه تروریست های تکفیری در سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۷ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸
989 - 1011
حوزه های تخصصی:
دیوان کیفری بین المللی در سال 1998 و در نتیجه نشست رم به منظور مجازات ناقضان حقوق کیفری بین الملل و با هدف مقابله با بی رحمی ها و بی کیفری در بحران های انسانی در کشورهای مختلف، تشکیل گردید. عملکرد دیوان در بحران لیبی نشان داد که این سازوکار پتانسیل های بالقوه ای برای مقابله با بی رحمی های گسترده و سیستماتیک دارد. بحران سوریه نیز به وضعیتی مبدل شده است که رسیدگی به وضعیت این کشور در دیوان کیفری بین المللی الزام قانونی دارد. لازم به ذکر است که سوریه عضو دیوان نیست. حال باتوجه به عدم عضویت سوریه در دیوان سئوال اینجاست که سازوکارهای موجود در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی برای رسیدگی به بحران سوریه چیست؟ اساسنامه دیوان رسیدگی به وضعیت کشورهای غیرعضو را در سه حالت زیر در مواد 12 و 13 پیش بینی نموده است: 1. ارجاع وضعیت به وسیله شورای امنیت به دادستان دیوان، 2. وقوع جرم در قلمرو دولت عضو، 3. پذیرش صلاحیت دیوان در ارتباط با جرم خاص از سوی دولت غیرعضو، باید خاطرنشان ساخت که از بین حالات مذکور حالات اول و سوم به لحاظ تئوریک قابلیت تطبیق با وضعیت سوریه را داراست اما در حال حاضر و در عالم واقع بنا به دلایلی که ذکر خواهیم کرد بعید است که وضعیت سوریه با دو سازوکار مذکور در دیوان مورد رسیدگی قرار گیرد. برای مقابله با بی کیفری سازوکارهای دیگری در حقوق کیفری بین الملل وجود دارد که با تمسک به آن ها می توان به مقابله با بی کیفری در سوریه پرداخت که در جایگاه خود به تشریح آن ها خواهیم پرداخت.
تأثیر سیاست آمریکا و اروپا در قبال بحران سوریه بر اختلافات فراآتلانتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۷ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸
1013 - 1036
حوزه های تخصصی:
بحران سوریه یکی از مهم ترین حوادث تأثیرگذار در نظام بین الملل طی سال های اخیر بوده است که توجه بسیاری از کشورهای جهان را به این کشور معطوف نموده است. در این بحران، بازیگران مختلفی با اهداف و انگیزه های متفاوت به ایفای نقش پرداخته اند. از میان این بازیگران، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا به عنوان دو بازیگر مهم و تأثیرگذار نظام بین الملل، واکنش ها و مواضع مختلفی را نسبت به این کشور و بحران به وجود آمده در آن اتخاذ کرده اند. با توجه به رقابتی که میان این دو بازیگر در عرصه جهانی و به ویژه در منطقه خاورمیانه وجود دارد و همچنین تبدیل شدن بحران سوریه به یکی از مسائل مهم منطقه و جهان در سال های اخیر، اهمیت بررسی مواضع ایالات متحده و اتحادیه اروپا و هر یک از کشورهای اروپایی در قبال این بحران دو چندان می شود. مقاله حاضردر پاسخ به این سوال که بحران سوریه چه تأثیری بر اختلافات فراآتلانتیکی اتحادیه اروپا و آمریکا داشته است، به بررسی تطبیقی سیاست های آمریکا و اروپا در قبال بحران سوریه پیش از مطرح شدن بهانه حمله شیمیایی در این کشور، تحریم های اتحادیه اروپا و ایالات متحده علیه سوریه، کمک به شورشیان، توافق واشنگتن و مسکو، قطعنامه شورای امنیت در مورد سوریه و نیز مواضع آن ها در قبال برگزاری نشست ژنو 2 برای حل و فصل بحران می پردازد. عدم همراهی پارلمان برخی کشورهای اروپایی، اختلافات حزبی در درون این کشورها، مشکلات اقتصادی داخلی و هجوم آوارگان سوری به برخی کشورهای اروپایی، نارضایتی مردم آمریکا و اروپا از طولانی شدن جنگ در افغانستان و عراق و تلفات و خسارات ناشی از آنها برخی دلایل داخلی و خارجی عدم همراهی این کشورها با سیاست های جنگ طلبانه آمریکا در سوریه بوده است.
راهبردهای جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی درقبال بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۸ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
631 - 655
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به عنوان دو قدرت منطقه ای، از دیرباز به عنوان دو رقیب اصلی در منطقه خاورمیانه شناخته می شدند، اما طی سال های اخیر روابط میان این دو کشور بسیار پیچیده تر شده و ابعاد جدیدی به خود گرفته است. در این میان، یکی از مسائلی که در سال های اخیر روابط تیره میان این دو کشور را پیچیده تر ساخته است بحران و جنگ داخلی سوریه می باشد. در جریان بحران سوریه، جمهوری اسلامی ایران و عربستان بنا به اهداف و منافع خاص خود در سوریه موضع گیری متناقضی اتخاذ نموده اند. از همین رو، هدف نوشتار حاضر، تبیین راهبرد جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در قبال بحران سوریه از سال 2011 تا 2015 می باشد. در همین راستا، نویسنده با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد مقایسه ای، به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی بوده است که جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی چه رویکردی را در قبال بحران سوریه اتخاذ کرده اند؟ فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش مطرح می شود این است که عربستان سعودی سعی کرده است تا با حمایت از معارضین نظام در سوریه و پشتیبانی از گروه های سلفی جدید، موازنه قدرت را به نفع خویش تغییر دهد، جمهوری اسلامی ایران نیز سعی نموده است تا با حمایت از دولت سوریه و تقویت محور مقاومت موازنه قوا را به نفع خویش حفظ کند.
بحران سوریه: بررسی انگیزه ها، مواضع و آینده کردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۹ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
123 - 150
حوزه های تخصصی:
در بحران سوریه بازیگران فروملی و فراملی بسیاری ایفای نقش می کنند. یکی از این بازیگران کردها هشتند. در رابطه با موضع گیری احزاب کرد نسبت به بحران مذکور باید گفت که احزاب کرد سوریه در دو سوی یک شکاف حرکت می کنند و آن، شکافِ اعتقاد به برکناری اسد از قدرت است. گروهی از احزاب کردی با تأثیر پذیرفتن از حزب پارتی کردستان عراق تاکید بر برکناری اسد از قدرت و گروهی دیگر با تأثیرپذیری از حزب کارگران کردستان ترکیه (پ.ک.ک) اعتقاد به ماندن اسد بر سر قدرت دارند. پژوهش حاضر به بررسی مواضع کردها در قبال دولت مرکزی پیش و پس از بروز بحران پرداخته و نقش بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای نسبت به این مواضع را بررسی می نماید. فرض ما در این پژوهش این است که کردها در سوریه به دنبال ایجاد حکومت خودمختار همچون حکومت اقلیم کردستان عراق هستند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در میان کردهای سوریه(در سطح احزاب) شکافی ایدئولوژیک مبنی بر اعتقاد به سقوط بشار اسد وجود دارد و اینکه وضعیت کردها در سوریه و موضع گیری آن ها برای جامعه جهانی مبهم است. لذا این ویژگی ها باعث موضع گیری های متفاوت هرکدام از بازیگران مؤثر در بحران در قبال کردها شده است .روش مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از نظریه سازه انگاری است.
عملکرد سازمانهای غیردولتی در امور انسان دوستانه: مطالعه موردی بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۵)
123 - 162
حوزه های تخصصی:
سمن ها در عصر جدید نقشی بی بدیل در عرصه بین الملل را به عهده گرفته اند، به گونه ای که بخش مهمی از عملیات را به جای دولت هایی انجام می دهند که سالیان متمادی بازیگران اصلی و شاید تنها بازیگران عرصه روابط بین الملل محسوب می شدند. بحران سوریه یکی از این عرصه ها است و در نتیجه نقش سمن ها برای تأثیرگذاری برجسته می گردد. این مقاله در پی تبیین سمن ها در بحران سوریه است. از این حیث فرایند اعمال سمن ها در سه مرحله کلی پیش از اقدام (مذاکره)، مرحله اقدام (در زمان منازعه) و مرحله پس از منازعه در بحران انسانی سوریه واکاوی شده است. نقش آفرینی در بحرانی که گرچه از منظر مؤلفه های مورد تاکید در نظریه سازه انگاری، جای تامل فراوان داشت، اما زود هنگام از وصف داخلی خارج و به سطح بین المللی رهنمون شد. روندی که لاجرم بر نقش و کارکرد نهادهای مورد بحث تاثیر زیادی بر جای گذاشته و به عبارتی حتی کارآمدی آنها را زیر سئوال برده است. همچنین در این بحران برخی از سمن ها به عنوان پوشش جریان های تروریستی مورد استفاده قرار گرفتند.
بررسی قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد در رابطه با بحران سوریه (2011 تا 2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۶)
5 - 38
حوزه های تخصصی:
در سال ۲۰۱۱ شورای امنیت وضعیت بحرانی سوریه را در دستور کار خود قرار داد. پس از گذشت هفت سال از شروع این بحران که خود ناشی از چالش های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی داخلی سوریه است، همچنان این پرونده در دستور کار شورای امنیت می باشد. در این مدت اعضای شورای امنیت پیش نویس قطعنامه هایی را برای پایان دادن به این وضعیت بحرانی تهیه نمودند، اما به دلیل وجود اختلاف میان منافع اعضای شورا و متعاقباً فقدان اتفاق نظر در برخی موضوعات، پیش نویس قطعنامه های پیشنهادی به تصویب نرسید. تا پایان سال ۲۰۱7 شورا نتوانسته است راه حلی قطعی برای خروج از بحران بیابد، اما با تصویب بیست و دو قطعنامه در این بازه زمانی دستاوردهایی در حوزه های عملیات صلح بانی، دسترسی های بشردوستانه، تسلیحات شیمیایی، تروریسم، فرایند انتقال سیاسی، تضمین حاکمیت ملی سوریه و مسئله پاسخگویی داشته است. لذا با توجه به اهمیت بسیار بالای وضعیت سوریه و رویکرد نهاد شورای امنیت در رابطه با آن، در این مقاله به تحلیل قطعنامه های صادره از جانب این نهاد می پردازدیم.
جنگ داخلی سوریه و افزایش تقابل روسیه و آمریکا در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۶)
153 - 186
حوزه های تخصصی:
جنگ داخلی سوریه که در 7 سال گذشته مهم ترین بحران خاورمیانه لقب گرفته، این منطقه را به صحنه رقابت و تقابل قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل کرده است. گستردگی جغرافیای منازعه، حجم بالای خسارت وارده، وقوع خشونت های بسیار شدید و نیز حضور مستقیم و غیر مستقیم تعداد بی شماری از بازیگران نظام بین الملل در صحنه نبردهای عملیاتی موجب شده است تا از این بحران به عنوان یکی از نمونه های منحصر به فرد در یک دهه اخیر یاد شود. ماهیت پدیده های بین المللی نشان داده است که قدرت های بزرگ در یک ساختار چندجانبه، به موازات همکاری و رقابت، درصدد تبیت موازنه قدرت در محیط بین المللی هستند. با وقوع بحران در سوریه نشانه هایی از این نوع روابط میان روسیه و ایالات متحده از سال 2011 مشاهده شده است. روسیه طی سال های اخیر بازیگر اصلی در سوریه بوده و در میان بازیگران خارجی در سوریه قوی ترین طرف بوده است، اما در طرف مقابل ایالات متحده هم با داشتن ابزارهای متعدد و به بهانه مقابله با خطر داعش و جلوگیری از نفوذ ایران در سوریه در این کشور بحران زده به ایفای نقشی پرداخته است که هم سو با منافع روسیه نبوده است. به این ترتیب تقابلی آشکار و پنهان بین روسیه و آمریکا در سوریه پدید آمده است.
شورای حقوق بشر و بحران سوریه (2011 تا 2018)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۱)
3 - 28
حوزه های تخصصی:
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در 15 مارس سال 2006 با قطعنامه مجمع عمومی، جایگزین کمیسیون حقوق بشر شد. ابتکار جدیدی که شورا را از کمیسیون پیشین متمایز می کند، سازوکار بررسی دور ه ای جهانی است. یکی از وظایف عمده شورا، نظارت بر اجرای الزامات حقوقی در راستای ارتقا و حمایت از حقوق بشر است. شورا برای نیل به این هدف، وضعیت پایبندی دولت ها به حقوق بشر را مورد بازبینی قرار داده و تصمیماتی را اتخاذ می نماید. یکی از دستورکارهای اصلی شورا این است کهوضعیت هایی که در طول سال نیازمند توجه فوری هستند را مورد ارزیابی قرار دهد. برگزاری نشست های ویژه با موضوع سوریه و هشدار نسبت به نقض های حقوق بشری و حقوق بشردوستانه نیز از اصلی ترین اقدمات شورا بین سالهای 2011 تا 2018 بود. در این راستا، شورا از آغاز بحران سوریه و ناآرامی های این کشور نسبت به ارتکاب جنایات بین المللی شامل جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی هشدار داد. در این میان، اعلام نگرانی عمیق شورا، صدور قطعنامه ها در نشست های ویژه و تاسیس کمیسیون تحقیق برای اثبات ارتکاب جنایات بین المللی، نقش شورا را در برانگیختن حساسیت بین المللی نسبت به سوریه و توقف این جنایات پررنگ کرد. علاوه بر این، رویکرد شورا در قبال تحولات جنگ داخلی سوریه ارزیابی شده و نقاط قوت و ضعف شورا نسبت به جنایات بین المللی نشان داده شد. روش این مطالعه، توصیفی تحلیلی بودکه به شکل کتابخانه ای انجام شد. اضافه بر این، بررسی قطعنامه ها، گزارش ها و اسناد حقوقی بر اساس تحلیل متنی صورت گرفت. همچنین، منابع مهم و مرتبط با موضوع جمع آوری و تجزیه و تحلیل شد. شورا با وجود دسته بندی جنایات بین المللی، اعلام مرتکبین و لزوم مجازات آن ها در دیوان بین المللی کیفری، ناقض اصلی ارتکاب این جنایات را دولت سوریه معرفی کرده است و اشاره ای به حامیان تروریست ها و معارضان مسلح نکرده است.