مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
بحران سوریه
منبع:
روابط خارجی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
63 - 102
حوزه های تخصصی:
سوریه به عنوان یکی از مراکز ثقل ژئوپلیتیک خاورمیانه در حال حاضر (۲۰۱۷)، وارد هفتمین سال بحران و درگیری شده است. ثبات و امنیت در این کشور توسط خشونت، آوارگی در سطح وسیع، فرقه گرایی، افراط گرایی برخی از گروه ها به ویژه داعش، تقسیم اراضی و فروپاشی مهم ترین زیرساخت ها از بین رفته است و یک بحران بشردوستانه نه تنها در منطقه بلکه در کل جهان را رقم زده است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که بحران سوریه هم اکنون در کدام نوع مرحله بحران قراردارد و نوع و ماهیت بحران کنونی آن چیست؟ در این مقاله براساس مدل مکعب بحران اینگونه استدلال می شود که ناکارآمدی در مدیریت بحران در سه سطح ملی، منطقه ای و بین المللی، تبعات قابل توجهی بر سوریه و منطقه و حتی سطح بین المللی داشته است و با عدم مدیریت آن در سطح ملی یعنی نقطه C، بحران به ترتیب به نقاط D و B سرایت پیدا نمود و باعث تبدیل بحران امنیتی به جنگ داخلی و دخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای و نقطه A به عنوان بحرانی ترین مرحله هر بحرانی انجامید. ایران، روسیه و ایالات متحده امریکا به عنوان سه بازیگر مهم و کلیدی در این درگیری با دستیابی به توافق بین خود خواهند توانست با راه حل برد-برد از ادامه افسارگسیختگی بحران جلوگیری نمایند. ولی واقعیت این است که تئوری مکعب بحران می گوید حتی اگر جنگ در سوریه مهار شود پس لرزه های جنگ تا سال ها ادامه خواهد داشت.
کنشگری حزب الله لبنان در بحران سوریه و تغییرات در تاکتیک های رزمی حزب الله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع بحران سوریه در سال 2011 م و تداوم جنگ داخلی در این کشور بین نظام سوریه و مسلحین و گروه های تروریستی، پیامدهای گوناگونی در موازنه قدرت در نظم منطقه ای غرب آسیا را به دنبال داشت. در واقع در نتیجه این بحران، کنشگران دولتی محور مقاومت با محوریت ایران و روسیه از یک طرف و کنشگران غیر دولتی آن به ویژه جنبش حزب الله لبنان توانستند با حمایت از نظام سیاسی سوریه، توازن منطقه ای را به نفع محور مقاومت حفظ نموده و زمینه ساز تغییرات ژئوپلیتیکی وسیعی در نظم منطقه ای غرب آسیا شوند. در این میان حزب الله لبنان به عنوان یک کنشگر نامتقارن ،با ورود به عرصه جنگ داخلی سوریه با فرصت ها و چالش های متعددی در سطح تاکتیکی و استراتژیکی به ویژه در حوزه تاکتیک های رزمی خود مواجه شد. از این رو در این پژوهش نویسندگان با مفروض قراردادن این گزاره که فرصت های پیش روی حزب الله در ورود به جنگ سوریه بیش از چالش های آن بوده است و همچنین اینکه حزب الله توانست در طول این بحران ضمن بازنگری در تاکتیک های رزمی خود به یک نیروی نامتقارن موثر در عرصه معادلات منطقه ای و حتی بین المللی تبدیل شود، به دنبال پاسخ گویی به این سوال اساسی است که کنشگری حزب الله در بحران سوریه چه تاثیری بر تاکتیک های رزمی آن داشته است.یا فته های پژوهش نشان می دهد که حزب الله بعداز ورود به بحران سوریه تغییراتی را در تاکتیک های رزمی خود از جمله: کسب توانمندی های فنی و تسلیحاتی نوین، کسب توانمندی های تاکتیکی جدید و ... ایجاد کرده است.
الگویِ روسی مدیریت بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران سوریه بیش از هر کنشگر ِفرامنطقه ای منافع فدراسیون روسیه را در معرض تهدید قرار داده است؛ به همین دلیل این کشور در راستای صیانت از منافع خود در منطقه استراتژیک خاورمیانه و زیرسیستم مدیترانه درصدد مدیریت تحولات برآمده است. سؤال محوری پژوهش این است که الگوی روسی مدیریت بحران سوریه از چه ویژگی هایی برخوردار است؟ به منظور پاسخ به این سوال از مدل نظری مکعب بحرانِ چارلز هرمان و مؤلفه های سه گانه «تهدید»، «زمان» و «آگاهی» بهره گرفته شده است. بحران مذکور کشور روسیه را با مسئله گزینش از میان سه الگوی مدیریت نرم افزاری و مسالمت آمیز، قهری و تهاجمی و هوشمند مواجه ساخته است. در بحران سوریه میزان تهدید موجود علیه ارزش های اساسی و حیاتی روسیه خفیف بوده و از سوی دیگر زمان زیادی جهت پاسخگویی به تهدیدات در اختیار است و البته میزانی از عدم آگاهی نسبت به پدیده ها و مکان رخ دادن آن ها نیز وجود دارد، ازاین رو مطابق مکعب بحران، خوانش فدراسیون روسیه از تحولات سوریه این است که بحران از نوع کند و بطئی می باشد، بنابراین فوریتی جهت اقدامات تهاجمی و قهری نیست. یافته ها نشان می دهد که مقامات روسیه بر اساس نوع استنباط و معنایابی از سه مشخصه اصلی مکعب بحران به این نتیجه رسیدند که الگوی مدیریتِ هوشمندِ بحران با اولویت بهره گیری از اهرم های نرم افزاری نتایج بهتری را برای آنها به همراه خواهد داشت. این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از رویکرد توصیفی انجام شده و شیوه گردآوری داده ها نیز اسنادی کتابخانه ای بوده است.
بررسی بحران های نظامی و سیاسی سوریه و راه حل های خروج از این بحران (ابعاد و رویکردها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران سوریه به دلیل موقعیت حساس جغرافیایی و استراتژیکی، ورود بازیگران منطقه ای و بین المللی، ظهور پدیده گروه های تروریستی و مسئله مهاجران ، به یکی از بزرگترین بحران سیاسی- اجتماعی جهان بعد از جنگ دوم جهانی تبدیل شده است. علت شروع ، استمرار و ابهام درافق این بحران را می توان در شکاف های اجتماعی و سیاسی داخل سوریه، رقابت کشورهای منطقه و دخالت قدرت های بزرگ جستجو کرد.راه حل سیاسی برای بحران سوریه به یک مسئله تبدیل شده است که بازیگران حاضر در بحران تاکنون به آن دست نیافته اند. هدف از انجام این پژوهش بررسی بحرانهای نظامی و سیاسی سوریه و راه حل های خروج از این بحران می باشد.سوالی که در این زمینه مطرح می شود آن است که افق راه حل بحران سوریه با وجود تفاوت استراتژی بازیگران چگونه ممکن است؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی وگردآوری اطلاعات آن منابع کتابخانه ای می باشد.یافته های پژوهش نشان می دهد که، که اتحاد ایدئولوژیک محور مقاومت [ایران، سوریه و حزب الله] و حمایت نظامی روسیه و همچنین تفاوت اهداف ائتلاف علیه دولت سوریه، موجب شده تا بشار اسد از موقعیت برتری در مذاکرات صلح سوریه برخوردار شود؛ و امکان ائتلاف برای مبارزه با گروههای تکفیری بین دولت سوریه با قدرت های منطقه ای و بین المللی و مذاکره بین معارضان و دولت این کشور در آینده نزدیک فراهم گردد.
تجزیه و تحلیل رویکرد و منافع سه کشور ایران، ترکیه و عربستان در قبال تحولات سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۵
105 - 132
حوزه های تخصصی:
امروزه بحران سوریه به یکی از مهم ترین موضوعات بین الملل تبدیل شده و توجّه بسیاری از بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای را به خود معطوف کرده است. در این میان، بررسی رویکرد و منافع سه کشور ایران، ترکیه و عربستان نسبت به این بحران و تلاش هر یک برای شکل دهی به معادلات و نظم منطقه ای مطلوب در راستای اهداف و منافع خود و هم پیمانان منطقه ای حائز اهمّیّت فراوان است. سؤال اصلی مقاله این است که سه کشور ایران، ترکیه و عربستان در قبال تحولات سوریه چه رویکرد و منافعی را دنبال می کنند؟ فرضیّه مقاله این است که ایران برای حفظ و افزایش نفوذ راهبردی خود در منطقه شامات به ویژه لبنان، به حمایت از بشار اسد برخاسته است. از طرفی، ترکیه اگرچه در ابتدا رویکرد براندازانه را اتخاذ می کرد؛ اما به خاطر نگرانی از امنیت و ثبات سیاسی خود ناشی از تحولات منطقه کردستان نشین سوریه، هم اکنون سیاست همکاری و همراهی با ایران و روسیه را در پیش گرفته و برای حل بحران سوریه و آینده این کشور، راه حل دیپلماتیک را دنبال می کند. همچنین عربستان برای مقابله با نفوذ منطقه ای ایران و گسترش گفتمان سلفی گری، همچنان سیاست براندازی اسد را دنبال می کند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیلِ کیفی استفاده شده است.
روسیه و بازسازی موقعیت بین المللی در بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این نوشتار بررسی سیاست روسیه از دیدگاه بازسازی قدرت در منطقه غرب آسیا و به ویژه در چارچوب عملیات نظامی در سوریه در سال های 2015 تا 2020 است. این پرسش ها مطرح است که آیا سیاست منطقه ای روسیه در غرب آسیا برای بازسازی جایگاه منطقه ای و حتی بین المللی پیشین، موضوعی انفعالی و تاکتیکی یا موضوعی راهبردی بوده است؟ این بازسازی چگونه و با چه سازوکارهایی انجام شده است؟ در پاسخ، ایده اصلی این است، «روسیه از ضعف و سردرگمی آمریکا در منطقه استفاده کرده است، اقدام هایی چون عملیات نظامی هوایی، ابتکارهای مشترک خلع سلاح شیمیایی، مناطق کاهش تنش، روند آستانه، نقش آفرینی در مذاکرات و نیز سیاست موازنه و تعامل جامع منطقه ای موجب احیای جایگاه منطقه ای و تا حدودی نیز جایگاه بین المللی آن شده است». با وجود این سیاست به نسبت موفق و ارتقای جایگاه منطقه ای روسیه در غرب آسیا، اما همواره باید موانع، مشکلات و حتی تناقض های سیاست روسیه را در منطقه در نظر داشت که می تواند در تحکیم و پایداری این موقعیت در بلندمدت و به شکل راهبردی محدودیت هایی را ایجاد کند. از این رو، روند تحول های منطقه شرایط را برای بازسازی موقعیت روسیه فراهم ساخته است، اما این به معنای نقش قاطع این روند در وضعیت کلی قدرت روسیه نخواهد بود. برای بررسی ایده اصلی این نوشتار، تلاش کردیم با ارائه چارچوب نظری، موضوع بازسازی قدرت جهانی روسیه و سپس، سیاست منطقه ای کرملین را بررسی کنیم و با نگاه به نمایش قدرت مسکو در بحران سوریه و اقدام ها و تلاش های آن، چشم اندازه آینده روشن شود.
راهبرد ایران و ترکیه در مدیریت بحران در منطقه غرب آسیا: مطالعه موردی بحران سوریه
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که ابزار دیپلماسی عمومی و قدرت نرم در تدوین راهبرد ایران و ترکیه در قبال سوریه و تحولات آن از چه جایگاهی برخوردار است؟ فرضیه برای پاسخ به این پرسش عبارت است از این که ایران همواره ابزار دیپلماسی عمومی مبتنی بر قدرت نرم را در راهبرد خود در قبال سوریه حفظ نموده است؛ اما ترکیه از سال 1999 تا سال 2011 دیپلماسی عمومی مبتنی بر قدرت نرم خود را در قبال سوریه حفظ نموداما با شروع تحولات سوریه رفته رفته راهبرد ترکیه به سمت استراتژی قدرت سخت بازگشت زیرا ترکیه براساس دکترین نوعثمانی گرایی به دنبال گسترش عمق استزاتژیک خود در منطقه بود و تحولات سوریه ترکیه را برای دست یابی به این هدف با حاکم نمودن اخوان المسلمین در سوریه و گسترش محور اخوانی ترغیب نمود. لذا ترکیه در تحولات سوریه در برابر دولت اسد قرار گرفت و طبیعی بود که راهبرد سیاست خارجی این کشور از قدرت نرم به قدرت سخت تغییر شکل دهد. اما ایران به دنبال حفظ جایگاه خود در منطقه و سوریه است لذا همواره حمایت خود را از دولت و ملت سوریه ابراز داشته است و دیپلماسی عمومی در راهبرد ایران در قبال سوریه تداوم داشته است. لذا تحولات سوریه بر روابط ایران و ترکیه نیز تأثیر منفی گذاشته است. در این مقاله از روش توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و اسنادی و برای تحلیل موضوع پژوهش، از مفهوم دیپلماسی عمومی بهره گیری شده است.
مقایسه سیاست خارجی عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
35-70
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی از قدرت های بزرگ منطقه خلیج فارس می باشند که هرکدام از آن ها به دنبال پیگیری منافع خود در این منطقه هستند. هر اقدامی که توسط عربستان سعودی در سال های اخیر به ویژه در خصوص بحران سوریه، بحران یمن و بحرین صورت گرفته است منجر به واکنش جمهوری اسلامی ایران گشته است. جمهوری اسلامی ایران این اقدامات را تهدیدی علیه امنیت منطقه ای و ملی خود می بیند؛ بنابراین، سؤال پژوهش این است که در مقایسه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در منطقه خاورمیانه به ویژه در خصوص بحران سوریه، یمن و بحرین چه تفاوتی وجود دارد؟ فرضیه این مقاله بر این است که سیاست خارجی عربستان سعودی بر مبنای واقع گرایی تهاجمی است درحالی که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر مبنای واقع گرایی تدافعی است
تبیین سیاست خارجی روسیه در بحران سوریه
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵
114-149
حوزه های تخصصی:
تحولات ژئوپلیتیکی در حوزه های منطقه ای بدون توجه به رفتار استراتژیک و نقش سیاسی قدرت های بزرگ انجام نمی شود. تاریخ سیاسی خاورمیانه ازجمله سوریه نشان می دهد که در این حوزه جغرافیایی، حضور نیروهای نظامی و مجموعه های مداخله گر بین المللی وجود داشته است. بحران سوریه از بزرگ ترین بحران های ژئوپلیتیکی فعلی در جهان اسلام بوده و مداخله قدرت های بزرگ در منطقه خاورمیانه باعث تشدید اختلافات و منازعات شده است. مقاله حاضر از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی است و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه-ای به دنبال پاسخ به این سؤال است که سیاست خارجی روسیه در بحران سوریه چیست؟ نتایج حاصل نشان می دهد که موضوع سوریه و حفظ بشار اسد برای رهبران روسیه بیشتر ابزاری برای دستیابی به اهداف عمیق تر و عمل گرایانه تر است و این کشور در پی کسب منافع راهبردی خود اهدافی چون حفظ پایگاه هایی طرطوس به عنوان تنها پایگاه دریایی خود در مدیترانه، مبارزه با تروریسم بنیادگرا و داعش، همکاری با جهان اسلام، مقابله با تهدیدها و تحریم های غرب و مسئله کریمه، سیاست نگاه به شرق را در پیش گرفته و در محیط منطقه-ای و بین المللی همراه با نقش فعال تر در سازمان ملل به دنبال حفظ تمامیت ارضی سوریه، جلوگیری از سقوط بشار اسد و یک جانبه گرایی غرب در عرصه های مختلف جهانی است.
مطالعه ی تطبیقی سیاست خارجی عربستان و ایران در بحران سوریه
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷
108-134
حوزه های تخصصی:
چگونگی رویکرد سیاست خارجی عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران سوریه وبررسی تاثیری که این بحران می تواند نصیب این دو کشور کند بااین فرضیه قابل طرح است که جمهوری اسلامی ایران سیاست خارجی خود را در راستای حمایت از حکومت بشاراسد تعریف کرده، در حالی که اقدامات عربستان در پی حمایت از مخالفان جهت فروپاشی نظام بشاراسد می باشد. بر همین اساس بقای بشاراسد بعنوان هم پیمان استراتژیک جمهوری اسلامی ایران یکی از اهداف مهم ایران در سطح منطقه می باشد. یافته-های تحقیق نشان می دهد که عربستان و ایران دو بازیگر منطقه ای تاثیرگذار می باشند که سیاست خارجی خود را یکی در حمایت از مخالفان اسد و دیگری در حمایت از نظام اسد طرح نموده اند. در این بازی تا آنجا با هم مقابله می کنند که عربستان منافع آینده خود در سطح خاورمیانه را در نبود بشاراسد به دور از هژمونی ایران می بیند و برای تحقق اهداف خود گزینه مناسب حکومت جایگزین برای بشار اسد را عنوان می کند ،در مقابل تهران با حمایت از بشاراسد عربستان را در این بازی شکست خورده میخواند.
الگوی رفتاری قدرتهای بزرگ در مدیریت بحران بین المللی سوریه در نظام تک-چندقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی رفتاری قدرت های بزرگ در مدیریت بحران ها دبر اثر تغییر ساختار نظام بین الملل و پیچیده شدن آن پس از جنگ سرد، از مسائل مهم درخور پژوهش است. بنابراین، نگارندگان مقاله درصدد کاربست نظریه واقع گرایی ساختاری برای تحلیل الگوی مدیریت بحران سوریه از سوی قدرت های بزرگ در نظام تک- چندقطبی اهستند. وفقبراساس منطق واقع گرایی ساختاری، تغییر ساختار نظام بین الملل از دوقطبی دوران جنگ سرد، به تک قطبی و پس ازآن به تک- چندقطبی موجب تغییر در فرآایندهای نظام بین الملل شده است. به تبعپیرو آن ها (ساختار و فرآیندفرایند)، الگوی رفتاری دولت ها و مدیریت بحران ها نیز متفاوت می گردد. ازاین رو، سؤال اصلی آن است که اقتضائات نظام تک- چندقطبی چگونه بر الگوی رفتاری قدرت های بزرگ در مدیریت بحران بین المللی سوریه تأثیر گذاشته است؟ بر این اساس، این مقاله با اتخاذ رویکرد تبیینی- تحلیلی و با روش گردآوری کتابخانه ای درصدد تبیین این فرضیه نوآورانه است که محدودیت های نظام تک- چندقطبی الگوی رفتاری قدرت های بزرگ را به سمت «موازنه قوای نامتقارن» در عرصه سیاست بین الملل در مدیریت بحران ها و به ویژه بحران سوریه سوق داده است. موازنه قوای نامتقارن به عنوان یک الگوی رفتاری از ابزارهای متفاوتی، مانند: ابزار نهادی، ابزار ائتلافی، ابزار تهاجمی و ابزار تحریمی بهره می گیرد تا بحران ها را مدیریت کند. سطح تحلیل پژوهش نیز مطابق با نظریه واقع گرایی ساختاری از نوع تصویر سوم یا سطح نظام بین الملل است.
بحران سوریه و امنیت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره نهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۰
61 - 88
حوزه های تخصصی:
بحران سوریه یکی از مهم ترین رویدادهایی است که سیاست خارجی و به دنبال آن، امنیت ملی ایران را تحت تأثیر قرار داده است؛ به طوری که وضعیت سوریه برای ایران به عنوان بازی با حاصل جمع جبری صفر درآمده، هرگونه تحول در ساختار سیاسی این کشور، ضریب امنیتی ایران را به شدت کاهش می دهد (مفروض). با این مقدمه، این پژوهش چند هدف را پیگیری کرده است: 1- تبیین دلایل اهمیت راهبردی سوریه برای ایران؛ 2- تشریح نحوه تأثیرگذاری بحران سوریه بر امنیت ملی ایران در حوزه های مختلف؛ 3- تبیین نحوه رقابت ایران با قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در سوریه و 4- تبیین راهبرد امنیتی ایران در قبال بحران سوریه. همچنین، مقاله این فرضیه را بررسی می کند که امنیت ملی ایران در صورت تداوم بحران در سوریه، با توجه به افزایش تهدیدها از سوی رقبای منطقه ای و فرامنطقه ای کاهش می یابد. برای ارزیابی فرضیه، از نظریه موازنه تهدید استفاده شده که می تواند تهدیدات پیش روی ایران در سوریه را به درستی تحلیل کند. روش تحقیق نیز برای بررسی موضوع بر مبنای روش تاریخی، توصیفی و تحلیلی است. یافته های تحقیق نشان داد که به علت برهم خوردن توازن تهدید علیه ایران در نتیجه تداوم بحران سوریه، این کشور می کوشد به موازنه سازی قدرت مبادرت ورزد. درنتیجه، راهبرد امنیتی ایران برای برون رفت از بحران، حمایت همه جانبه از اسد است.
ارزیابی موانع هم گرایی روابط ایران و ترکیه در دوره حزب عدالت و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از پایان حضور نظامیان در عرصه سیاست ورزی ترکیه، حزب عدالت و توسعه ترکیه این فرصت را به دست آورده با جلب اعتماد عمومی نزدیک به دو دهه ارکان قدرت در ترکیه را در اختیار گیرد. تاریخ روابط ایران و ترکیه به عنوان دو همسایه مؤثر در خاورمیانه نشان می دهد که روابط دو کشور همواره دارای فرازوفرودهایی بوده و هست. لذا این پرسش مطرح است که، موانع اصلی هم گرایی در روابط ایران و ترکیه در دوره حزب عدالت و توسعه چیست؟ این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی می کوشد به سؤال مذکور این طور پاسخ دهد که روابط ترکیه با اسرائیل، تفاوت نگرش ایران و ترکیه به بحران سوریه و رقابت منطقه ای دو کشور در خاورمیانه برای رهبری از موانع هم گرایی دو کشور است. برای تبیین این پژوهش چارچوب نظری عمل گرایی با تبعیت از نوواقع گرایی در سیاست خارجی ترکیه مدنظر گرفته شده است. عمل گرایی حزب عدالت و توسعه در سیاست خارجی نقش تعیین کننده ای در راهبردهای ترکیه و دستیابی به هدف های مدنظر داشته است.
راهبردهای سیاستی ایران و ترکیه برای افزایش نقش آفرینی در بحران سوریه
حوزه های تخصصی:
سوریه یکی از کشورهای مهم و اثرگذار در معادلات منطقه ای غرب آسیا و حتی بین المللی بوده که دارای جایگاه ویژه ای به لحاظ سیاسی، اجتماعی و مذهبی در منطقه شامات است. این کشور اهمیت زیادی در شکل گیری سیاست ها و راهبردهای سایر کشورهای منطقه ای به ویژه بین دولتمردان ایران و ترکیه دارد. این اهمیت و شکل گیری تقابل های سیاستی در زمان سوریه درگیر در بحران تروریستی (2019-2012)، بسیار بیشتر، کلان تر و با وضوح قابل مشاهده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که راهبردهای سیاستی ایران و ترکیه برای افزایش نقش آفرینی در بحران سوریه کدامند؟ روش تحقیق، تحلیل گفتمان و ابزار پژوهش شامل متون گفتاری و نوشتاری است. جامعه آماری پژوهش به دو بخش اسنادی (نوشتاری) و میدانی (گفتاری) تقسیم شده است. در بخش اسنادی محققان از به روزترین و معتبرترین منابع و متون موجود و در بخش میدانی نیز مصاحبه با 11 نفر از صاحب نظران انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد عمده ترین راهبردهای سیاستی ترکیه در سوریه «حمایت از اخوان المسلمین و اهل سنت»، «کنترل و بهره گیری از بحران های منطقه ای» و «حمایت از گروه های تروریستی و مخالفین سوریه از طرق مختلف» بوده و در مقابل عمده ترین راهبردهای سیاستی ایران در سوریه «هم آوردی همه توان و قدرت نیروهای مقاومت در منطقه برای حمایت از دولت مرکزی سوریه»، «تلاش برای حفظ و ارتقای موقعیت شیعیان در منطقه»، «تقویت روابط راهبردی بین ایران و سوریه»، «گسترش دیپلماسی و رایزنی های منطقه ای و بین المللی برای ایجاد حمایت لازم از بقای دولت مرکزی سوریه»، «حضور فعال در جبهه مبارزه داخلی سوریه برای حمایت از دولت مرکزی سوریه (از طریق مقابله با دشمنان مختلف ازجمله جریان های تکفیری، سلفی و تروریستی و هم چنین اقدامات دولت های عربستان، کشورهای عربی، رژیم صهیونیستی و ...)» است.
نقش ژئوپلیتیک در تشدید بحران های بین المللی (مطالعه موردی: بحران سوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
187 - 215
حوزه های تخصصی:
در ایجاد، گسترش و تشدید بحران های بین المللی متغیرهای متعددی نقش آفرینی می کنند؛ در این میان متغیر ژئوپلیتیک وزن ویژه ای دارد. هدف این مقاله نیز بررسی رابطه بین این دو متغیر با استفاده از روش توصیفی –تحلیلی است. هرچه موقعیت ژئوپلیتیک کشور بحران زده از حیث دارا بودن منابع طبیعی و حضور در یک منطقه استراتژیک حائز اهمیت برای قدرت های بزرگ، برجسته تر باشد؛ بحران بوجودآمده استعداد بیشتری برای تبدیل شدن به یک بحران بین المللی را خواهد داشت. این فرضیه در مورد بحران سوریه به آزمون گذاشته می شود. مدعای پژوهش پیش رو درباره بحران سوریه این است که موقعیت برجسته ژئوپلیتیکی(منابع مادی، ارزشی و استراتژیک) سوریه یکی از عوامل اصلی تشدید بحران این کشور در طول 10 سال گذشته بوده است. به عبارت دیگر اگر سوریه موقعیت فعلی ژئوپلیتیکی(حضور در مرکز خاورمیانه، همسایگی با اسرائیل و دریای مدیترانه، حضور در مرکز رقابت های منطقه ای بین جریان محافظه کار و انقلابی منطقه و منابع نفتی و گازی) را نداشت؛ بحران در این کشور تشدید نمی شد.
تبیین تأثیر نئوعثمانی گرایی بر تغییر ماهیت روابط ترکیه وعربستان از همکاری به منازعه دربحران سوریه (2019-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط ترکیه وعربستان باروی کار آمدن حزب عدالت و توسعه درسال 2002، و اتخاذ سیاست خارجی جدیدموسوم به «نئو عثمانی گرایی»، همواره بین رقابت و همکاری درنوسان بوده. از ابتدای روی کارآمدن این حزب و اتخاذ سیاست خارجی جدید توسط آنکارا، و آغاز بحران در سوریه، ماهیت روابط دوکشور همکاری جویانه بود، اما با ادامه و تشدید وگسترش بحران، ترکیه حضور نظامی مستقیم درسوریه را ترجیح داد که درنتیجه، روابط دوکشور به رقابت ومنازعه تغییریافت و زمینه ساز رویارویی با ریاض گردید.حضورنظامی ترکیه خود بسیاری ازمعادلات منطقه و محاسبات کشورها رادچار دگرگونی کرد وعربستان نیز به دنبال کاهش نفوذ ایران درمنطقه و سوریه برآمد. در این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی به دنبال تبیین و پاسخ به این پرسش هستیم که نوعثمانی گرایی با توجه به تحولاتی که در سیاست خارجی جدید ترکیه و در روابط با کشورهای دیگر وبه طورخاص عربستان سعودی به وجود آورده است چگونه موجب تغییر ماهیت روابط دو کشور دربحران سوریه ازقالب همکاری به رقابت ومنازعه گردیده است. درپاسخ به این پرسش، از این فرضیه بهره خواهیم گرفت که نئوعثمانی گرایی دربحران سوریه با ایجاد تضاد منافع و اهداف، موجب تغییرماهیت روابط ریاض و آنکارا از قالب همکاری به منازعه گردید.
جایگاه استراتژیک سوریه در تقابل روسیه با آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هجدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۵
55 - 68
حوزه های تخصصی:
سوریه یکی از کشورهایی است که از اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در سیاست خاورمیانه ای روسیه برخوردار است. امروزه با شکل گیری بحران سیاسی در سوریه، این کشور عرصه اختلافات و رقابت های ژئوپلیتیک دو کشور آمریکا و روسیه گشته و هر یک بر اساس اهداف و منافع خود به ایفای نقش در این بحران می پردازند. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که دلایل اهمیت استراتژیک سوریه در تقابل روسیه با آمریکا چیست؟ و چرا روسیه این گونه از بشار اسد حمایت می کند؟ فرضیه اصلی پژوهش این است که در رقابت های آمریکا و روسیه، سوریه آخرین برگ برنده مسکو برای حفظ قدرت منطقه ای خود و باقی ماندن در جرگه قدرت های بزرگ است؛ لذا شکست و سرنگونی اسد، افول قدرت در مسکو را به نمایش می گذارد. یافته های پژوهش نشان می دهد؛ با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک سوریه در منطقه و اهمیت استراتژیک این کشور در معادلات بین المللی، مسکو در تلاش است تا ضمن حفظ نظام سیاسی سوریه با بهره مندی از ابزارهای مختلف(سیاسی، نظامی،...)، بیشترین نقش را در آینده سوریه ایفاء کند؛ تا بتواند ساختار و نظم کلی در منطقه را حفظ و مانع از گسترش دخالت و نفوذ غرب به ویژه آمریکا در منطقه شود. مقاله پیش رو با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و در چارچوب نظریه رئالیسم تهاجمی شکل می گیرد.
بازنمایی بحران سوریه در رسانههای پاکستان برای پیشبرد سیاست دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
961 - 937
حوزه های تخصصی:
از اهداف اصلی پژوهش حاضر بررسی چگونگی بازنمایی بحران سوریه در سه رسانه پاکستانی روزنامه امت، روزنامه جنگ و سایت خبری اسلام تایمز است. تلاش شده است تا انواع راهبردهای به کاررفته در سیاست بازنمایی شامل برجسته سازی، حاشیه رانی، انگاره سازی و طبیعی سازی در این رسانه ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی در رویکرد پدام و نرم افزارهای تحلیلی ردیابی شود. پرسش اصلی پژوهش این است که چگونه رسانه های پاکستانی بحران و جنگ داخلی سوریه را در ظرف رقابت های منطقه ای و نیز گرایش های مختلف سیاست داخلی در پاکستان برای مخاطبان بازنمایی کرده اند؟ یافته ها نشان می دهد که روزنامه امت، ذیل جهت گیری بشارستیزی و تصویرسازی منفی از ایران و روسیه، ریشه های بحران سوریه را معطوف به دخالت دولت های همسو و موافق با بشار اسد نشان داده است؛ سایت خبری اسلام تایمز، در پی دفاع از حاکمیت مشروع دولت سوریه از راه تصویرسازی و بازنمایی دخالت کشورهای غربی، و نقد و برجسته سازی نقش امریکا در بحران سازی سوریه و منطقه بوده است؛ و روزنامه جنگ با رویکردی متفاوت، بحران سوریه را مسئله ای ریشه دار و حل نشده در داخل این کشور تصویرسازی کرده است، به گونه ای که دخالت کشورهای غربی و منطقه ای علیه بشار را ناشی از بشارستیزی داخلی می داند. آنچه ورای بازنمایی سه رسانه پاکستانی در مورد بحران سوریه و در قالب یک گزاره راهبردی شناسایی شدنی است، این است که رسانه های مذکور همزمان با نمایندگی از سه گروه مختلف از جامعه پاکستان، ضرورت بی طرفی دولت پاکستان را به مخاطب القا کرده است، و به این ترتیب، امکان مدیریت افکار عمومی از راه رسانه ها همسو با اراده و سیاست قدرت و دولت پاکستان در بحران سوریه فراهم می شود.
ارزیابی نقش و عملکرد سازمان ملل متحد در بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مرور نقش و عملکرد سازمان ملل متحد در بحران ها و بررسی تطبیقی آن ها درمی یابیم همچنان عملکرد سازمان ملل متحد نمی تواند مستقل و مجزا از نقش قدرت های بزرگ باشد. با آغاز بحران سوریه در سال 2011 و ایجاد مجموعه پیچیده ای از معادلات سیاسی و امنیتی، سازمان ملل متحد برای حل وفصل آن وارد عمل شده و کوشیده است به پایان خشونت و درگیری ها دست یابد. در این مقاله به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که نقش و عملکرد اقدامات سازمان ملل متحد و میزان تأثیرگذاری آن در حل وفصل بحران سوریه چگونه بوده است؟ همچنین ضمن بررسی تلاش های این نهاد بین المللی به واکاوی و ارزیابی علمی آن بر مبنای تحلیل آیین و بررسی اسناد بین المللی صادرشده در این خصوص مانند قطعنامه های شورای امنیت می پردازیم. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی و با استفاده اسناد کتابخانه ای نوشته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، سازمان ملل با تصویب قطعنامه های متعدد و ارسال کمک های بشر دوستانه کوشیده است نقش فعالی در حل بحران سوریه داشته باشد، ولی اقداماتش منجر به ترک فوری و دائمی مخاصمه در سوریه نشد و به سبب منافع و رقابت قدرت های بزرگ عضو شورای امنیت میزان تأثیرگذاری آن محدود شده و نفرت و کشتار و آوارگی در سوریه ابعاد گسترده ای یافته است. بنابراین شورای امنیت سازمان ملل با وجود ظرفیت بالقوه فصل هفتم منشور ملل متحد نتوانسته است نسبت به این بحران عملکرد مناسبی داشته باشد.
پارادایم واکنشی و فهم ظهور بنیاد گرایی در سوریه، مطالعه موردی: جبهه النصره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
125 - 147
حوزه های تخصصی:
شروع حرکت های بیداری اسلامی با تاکید بر پارادایم واکنشی باعث بروز بحران های سیستمی در نظم سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در خاورمیانه گردید. اساساً یکی از کشور هایی که به واسطه ی تحولات اخیر در شمال آفریقا و خاورمیانه منبعث از بیداری اسلامی دچار تغییرات و ظهور بحران گردید سوریه می باشد. در این کشور به-دلیل وجود یکسری از چالش ها و مطالبات انباشته شده که در غالب محرومیت نسبی تجلی می کند وارد بریک معضله امنیتی فراگیر شد که سیستم تصمیم گیری این کشور را با بحران روبه رو ساخت. حال، این سوال مطرح است که در بازخوانی پدیده بیداری اسلامی در یک روایت واکنشی با محوریت مسئله محرومیت نسبی این مسئله چگونه به عنوان یک کاتالیزور در ظهور گروه های بنیاد گرا مانند جبهه النصره موثر بود؟(مسئله). با روش توصیفی – تحلیلی و بهره گیری از تئوری محرومیت نسبی به عنوان زیر مجموعه پارادایم های واکنشی(روش)، این فرضیه به بحث گذارده شده که ناتوانی سیستم حکمران به عنوان متغییر تصمیم گیر در سوریه به دلیل ناتوانی در پاسخ گویی به مطالبات اجتماعی باعث بستر سازی گروه های بنیاد گرا با مشی خشونت طلبی شد(فرضیه). سرانجام، با ظهور جبهه النصره ساخت سیاسی – اجتماعی سوریه وارد یک بحران امنیتی فراگیر شد که اساساً منجر به امنیت زدایی گردید و نظم مسلط این کشور را با چالش روبه رو ساخت(یافته).