مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
مهاجرت
حوزه های تخصصی:
زبان به عنوان نظامی وابسته به فرهنگ جامعه، از دگرگونی های اجتماعی و فرهنگی تاثیر می پذیرد. جنگ به عنوان یکی از مهمترین دگرگونی های اجتماعی، توانایی تاثیر گذاری بر تغییرات زبانی دارد. پژوهش حاضر درصدد بررسی تاثیر جنگ و پیامدهای آن مانند مهاجرت بر تغییرات و تداخل زبانی با بهره گیری از تئوری های مهاجرت و زبان شناسی اجتماعی است. روش این پژوهش مطالعه میدانی (مشاهده مشارکتی، جمع آوری مستندات، مصاحبه روایتی) است که منطقه مورد تحقیق (شهرستان سرپل زهاب) را مورد بررسی قرار می دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهاجرت به عنوان یکی از پیامدهای جنگ تحمیلی نقشی اساسی در تغییرات فرهنگی داشته و تغییر جنبه ای از فرهنگ، دیریا زود به تغییراتی در جنبه های دیگر می انجامد. این نکته را می توان در مورد همه تغییرات فرهنگی به عنوان یک کل یکپارچه مانند زبان نیز در نظر گرفت. جنگ با دگرگونی های عظیم خود باعث تغییرات زبانی و فرهنگی و یا تداخل رسوم فرهنگی، اجتماعی در منطقه مورد مطالعه شده و در نتیجه ما با شکل نوینی از مفاهیم تغییریافته ی زبان شناختی، تداخل های زبانی، گاه مرگ زبانی و باز آفرینی تازه ای از ادبیات شفاهی در حوزه ارتباطات میان فرهنگی در این منطقه روبه رو هستیم.
تحلیل میزان رضایت از زندگی و تمایل به بازگشت مهاجرین افغانستانی نمونه موردی استان خراسان رضوی
حوزه های تخصصی:
تاریخچه پیدایش مهاجرت چندان روشن نیست ولی بشر در طول تاریخ همواره در حرکت و جابجائی بوده است. اشغال افغانستان توسط نیروهای شوروی سابق و پس از آن جنگ داخلی، بی ثباتی سیاسی، فقر و توسعه نیافتگی باعث تداوم مهاجرت قانونی و غیر قانونی تعداد زیادی از مردم افغانستان به ایران و به ویژه استان خراسان رضوی گردید. هدف از این پژوهش بررسی میزان رضایت از زندگی و تمایل به بازگشت مهاجرین افغانستانی استان خراسان رضوی می باشد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد و از نرم افزارهای PASW و GIS برای تحلیل پرسشنامه ها و ترسیم نقشه ها استفاده شده است. نتایج پژوهش بیان گر توزیع فضایی ۹۸ درصد مهاجرین در شهرستان های مشهد و تربت جام می باشد. نتایج مستخرج از پرسشنامه هم بیان گر رضایت کمتر از حد متوسط زندگی در ایران توسط مهاجرین افغانستانی استان خراسان رضوی می باشد و میزان تمایل بازگشت به افغانستان هم بر اساس میانگین نظر پاسخگویان هم کمتر از حد متوسط بوده است. همچنین براساس نتایج آزمون من ویتنی، بین متغیر محل سکونت پاسخگویان با میزان رضایت از زندگی در ایران و میزان تمایل بازگشت به کشورشان، تفاوت معناداری بین دو گروه پاسخگویان ساکن شهرستان مشهد و تربت جام وجود دارد. نتایج پژوهش بیان گر توزیع فضایی ۹۸ درصد مهاجرین در شهرستان های مشهد و تربت جام می باشد. نتایج مستخرج از پرسشنامه هم بیان گر رضایت کمتر از حد متوسط زندگی در ایران توسط مهاجرین افغانستانی استان خراسان رضوی می باشد و میزان تمایل بازگشت به افغانستان هم بر اساس میانگین نظر پاسخگویان هم کمتر از حد متوسط بوده است. همچنین براساس نتایج آزمون من ویتنی، بین متغیر محل سکونت پاسخگویان با میزان رضایت از زندگی در ایران و میزان تمایل بازگشت به کشورشان، تفاوت معناداری بین دو گروه پاسخگویان ساکن شهرستان مشهد و تربت جام وجود دارد.
اثرات گسترش فناوری اطلاعات در توسعه روستایی (مورد: روستاهای استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شاخص های گسترش فناوری اطلاعات به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی محسوب می گردد و هر کشوری بتواند ضریب نفوذ این فناوری را در میان شهروندان خود افزایش دهد، از فواید متعدد آن در حوزه های مختلف بهره مند می شود. از طرفی توسعه روستایی به عنوان یک فرایند تغییرات اجتماعی و فرهنگی در محیط روستا شامل بهبود بازدهی و افزایش اشتغال و درآمد روستاییان،تأمین حداقل قابل قبول سطح تغذیه، آموزش و پرورش و بهداشت می باشد. در مجموع هر چه بتوان به شکل بهتری، فرایند توسعه روستایی را تسریع نمود، بهتر می توان مانع از مهاجرت بی رویه روستاییان به شهرها و مطلویبت فضاهای روستایی گردید. در این تحقیق سعی شده است تا به بررسی اثراتفناوری اطلاعات بر اشتغال، خود اشتغالی، مهارت های شغلی، دانش عمومی، دانش تخصصی مهاجرت روستاییان به شهرها پرداخته و میزان تأثیرگذاری آن را مورد ارزیابی قرار دهد. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه روستاییان بین 15 تا 30 سال است که در مناطق روستایی استان خراسان جنوبی زندگی می کنند و روستای آنها در محدوده توسعه فناوری اطلاعات قرار گرفته و در نتیجه به اینترنت و مراکز ICT دسترسی داشته باشند. روش نمونه گیری خوشه ای منظم است. حجم نمونه نهایی انتخابی برابر با 386 نفر می باشد. روش انجام تحقیق روش توصیفی پیمایشی بوده و ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه و مشاهده مستقیم می باشند. در تجزیه تحلیل داده ها از هر دو روش توصیفی و استنباطی در نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد توسعه فناوری اطلاعات در روستاها به گونه ای است که عمدتاً جوانان بدان توجه دارند. به علاوه رابطه معناداری میان توسعه فناوری اطلاعات و بهبود دانش عمومی و تخصصی روستاییان و همچنین افزایش مهاجرت، بهبود خود اشتغالی و افزایش مهارت های شغلی وجود دارد.
کارکرد فضایی شهرهای کوچک در ارتباط با روستاهای پیرامون مورد: شهر سربیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کانون های کوچک شهری، اولین هسته های شهری در ارتباط با نقاط روستایی، به عنوان حلقه اتصال نواحی روستایی با شهرهای بزرگ قلمداد می شود که نقش مهمی در توسعه روستاها دارد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی و تحلیل چگونگی نقش آفرینی سربیشه به عنوان یک کانون شهری کوچک در توسعه نواحی روستایی پیرامون بوده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش شهر سربیشه به عنوان یک کانون شهری کوچک در توسعه نواحی روستایی پیرامون است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی است که با روش های اسنادی و مشاهدات میدانی به انجام رسیده است. حجم نمونه 350 پرسشنامه در 50 روستای شهرستان سربیشه بوده است. از آزمون T تک نمونه ای برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. انتظار بر این است که شهرهای کوچک، دارای نقش مثبتی در توسعه روستاها باشند اما طبق نتایج حاصل که در شهرسربیشه در چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی صورت گرفت، مشخص شد این شهر کوچک در کاهش مهاجرت روستائیان به شهرهای بزرگ تر و تثبیت جمعیت روستایی خود و ارائه خدمات نقش بسیار کمی داشته و در واقع این مرکز شهری برای جذب مهاجران بالقوه و بالفعل این نواحی در شرایط موجود، فاقد توانایی لازم بوده است. نتایج نشان دهنده ی این است که رشد و توسعه شهرهای کوچک نظیر سربیشه به شرایط اجتماعی و اقتصادی حوزه نفوذ پیرامونی وابسته است و تثبیت جمعیت روستایی و تولیدات کشاوزی به واسطه کارآیی خدمات در این گونه شهرها، تحت تأثیر قرار گرفته اند؛ از سوی دیگر، توسعه شهرهای کوچک هم وابسته به تمرکززدایی این کارکردها از نواحی شهری بزرگ و هم توسعه حوزه نفوذ روستایی با یکپارچه کردن فعالیت های غیرزراعی روستایی خواهد بود.
شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توانمندسازی زنان در روستاهای مهاجرفرست بر اساس ماتریسSWOT و QSPM (مطالعه موردی: شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
حوزه های تخصصی:
نتیجه طبیعی به کارگیری رویکرد نوسازی در کشورهای درحال توسعه، شکل گیری و گسترش مهاجرت های گسترده از روستا به شهر است. این امر موجب تغییر ساختار جنسی جمعیت در تعدادی از سکونتگاههای روستایی کشور شده است. بدیهی است با استمرار شرایط موجود در آینده زنان ذینفعان اصلی برنامه های توسعه در نواحی روستایی خواهند بود. مقاله حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توانمندسازی زنان در گروه خاصی از روستاها یعنی سکونتگاههای روستایی مهاجرفرست به جهت شرایط خاص و اولویت دار آنها، تدوین گردیده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای می باشد. گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز به شیوه اسنادی و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. جامعه آماری تحقیق روستاهای دارای نسبت جنسی پائین یعنی کمتر از 95 نفر مرد به ازای 100 نفر زن بوده است. در مطالعه حاضر با استفاده از ماتریس تحلیلی SOWT، راهبردهای مطلوب توانمندسازی زنان در سکونتگاههای روستایی مهاجرفرست شناسایی و به کمک ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM)، راهبردها اولویت بندی گردید. نتایج بررسی ها نشان می دهد به منظور توانمندسازی زنان در روستاهای مهاجرفرست، استراتژی های تهاجمی (حداکثر– حداکثر) بهینه هستند. همچنین مهمترین راهبرد توانمندسازی زنان در روستاهای مورد نظر «افزایش توجه به زنان در برنامه های توسعه نواحی روستایی در سطوح بالای تصمیم گیری»، با امتیاز 4.29، بوده است.
بررسی علل اقتصادی حاشیه نشینی با استفاده از اثر درمان(مطالعه موردی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی شهری در اثر گسترش نا به سامان و بی رویه شهرها با روندی سریع و بی برنامه به وجود می آید. این موضوع یکی از یکی از مشکلات شهرنشینی جهان سوم در دوران معاصر است. در این مقاله برای بررسی پدیده حاشیه نشینی از بعد اقتصادی چهار شاخص در نظر گرفته شده و تأثیر آن بر رفاه خانوارهای ساکن در شهر اصفهان بررسی شده است. برای این منظور با استفاده از مدل اثر درمان، محلات شهر به دو گروه حاشیه نشین و سایر تفکیک و برای بررسی عوامل اقتصادی، متغیرهای نرخ بیکاری، نرخ بی سوادی، قیمت زمین و نرخ مهاجرت در نظر گرفته شده است. برای بررسی شاخص رفاه خانوارهای ساکن، از 9 زیر شاخص با اوزان متفاوت استفاده شد. با استفاده از داده های خام پرسش نامه های سرشماری 1390 متغیرهای موردنظر برآورد گردیده است. طبق نتایج به دست آمده، قیمت زمین و نرخ بیکاری با حاشیه نشینی رابطه ای منفی و نرخ بی سوادی و نرخ مهاجرت با حاشیه نشینی رابطه ای مثبت پیداکرده اند. برای برآورد مدل اثر درمان گروه حاشیه نشین، گروه درمان و گروه غیر حاشیه نشین، گروه کنترل در نظر گرفته شده و متغیر رفاه به عنوان متغیر نتیجه در مدل واردشده است. بر این اساس حاشیه نشینی، نرخ مهاجرت و نرخ بی سوادی رابطه ای معکوس و قیمت زمین و نرخ بیکاری رابطه ای مستقیم با رفاه پیدا کردند.
بررسی عوامل مؤثر بر گرایش برون کوچی (مهاجرت) با تأکید بر نظریه اورت لی و موریسون: مطالعه موردی شهرستان آبادان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر گرایش به برون کوچی از شهرستان آبادان است. حجم نمونه این پژوهش 385 نفر از زنان و مردان گروه سنی (20تا 54 ساله) چهار قومیت فارس، عرب، بختیاری- لر و سایر قومیت هاست که با دو روش تصادفی و گلوله برفی انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده و نتایج تحلیل داده ها که با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T-TEST,ANOVA انجام شده بیانگر آن است که: بین قومیت، زبان مادری، نوع منزل مسکونی و وجود اقوام در داخل و خارج از آبادان با متغیر وابستة گرایش به برون کوچی رابطه وجود دارد؛ یعنی قومیت عرب کمترین گرایش به مهاجرت را داشته، کسانی که زبان مادریشان کردی است، بیشترین تمایل به مهاجرت را دارند و کسانی که دارای منزل مسکونی ملکی هستند، گرایش کمتری به برون کوچی دارند. کسانی که اقوامی در آبادان دارند تمایل کمتری به مهاجرت داشته و کسانی که اقوامی خارج از آبادان دارند، گرایش بیشتری به برون کوچی دارند. بین عوامل اقلیمی (گرما وگردوغبار)، عوامل اقتصادی (اشتغال بهتر، درآمد بیشتر، خدمات رفاهی و درمانی مناسب)، عوامل اجتماعی-فرهنگی (نبود امکانات تفریحی، سیستم آموزشی مناسب، امنیت اجتماعی، حاکمیت فرهنگ روستایی و خرابه های بجا مانده از جنگ) و گرایش به برون کوچی، رابطه معناداری وجود دارد.
مهاجرت و رادیکالیسم دراتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موج جدید مهاجرت به کشورهای اروپایی از زمان شکل گیری جنگ داخلی سوریه آغاز شد. اوج این بحران به اوایل سال 2015 برمی گردد که کشورهای اروپایی شاهد سیل عظیمی از مهاجرین و آوارگان جنگی بوده اند که عمدتا از کشورهای بی ثبات خاورمیانه از جمله سوریه، عراق، افغانستان و لیبی که درگیر جنگ داخلی تروریستی هستند، روانه اروپا شده اند. به گونه ای که می توان گفت همواره یک رابطه مستقیمی بین نابسامانی های سیاسی-امنیتی در آسیا و افریقا و گسترش روند مهاجرت به اروپا وجود داشته است. بحران مهاجرت در اروپا به ویژه از زمان یازده سپتامبر وارد فاز جدیدی شده است و ماهیت بحران از موضوعات اقتصادی و اجتماعی به موضوع امنیتی تغییر پیدا کرده است و این مسئله چالش های متعددی را فراروی دولت های اروپایی قرارداده است. این روند با شکل گیری بحران داعش در سوریه و عراق و موج جدید مهاجرت به اروپا تشدید شده است. بر این اساس، این مقاله تلاش دارد تا نوع رویکرد کشورهای اروپایی به موج جدید مهاجرت را مورد بررسی قراردهد. سئوال اصلی مقاله این است که «چه چالش ها و تهدیداتی فراروی دولت های اروپایی در برخورد با پدیده مهاجرت مسلمانان قراردارد؟» فرضیه مقاله این است که دولت های اروپایی مهاجرت را مهمترین تهدید علیه امنیت اجتماعی و فرهنگی خود تلقی می کنند و این منجر به امنیتی شدن مهاجرت در کشورهای اروپایی شده است.
عوامل اثرگذار بر افزایش جمعیت کلان شهرها از دیدگاه متخصصان: مورد مطالعه، شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این مقاله کشف عوامل تأثیر گذار بر افزایش جمعیت در کلان شهرها و در نهایت ارائه مدلی برای رشد جمعیت مبتنی با نظر خبرگان است. با توجه به اینکه عوامل متعدد مترتب بر زندگی در کلان شهرها، که مهاجرت، باروری و مرگ و میر را متأثر می سازد، از حوزه های مختلفی از جمله اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سرچشمه می گیرد؛ ابتدا با مروری بر مفاهیم نظری، عوامل رشد جمعیت کلان شهرها شناسایی و به صورت عوامل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، جغرافیایی و زیرساختی و امکانات شهری دسته بندی و تحلیل شده اند و مدل مفهومی اولیه استخراج شده است. سپس زیرمعیارهای تأثیرگذار بر هر یک از عوامل فوق به صورت مستقل با یکدیگر مقایسه و اولویت بندی شده اند. پس از آن با استفاده از توزیع پرسشنامه محقق ساخته در میان 30 نفر از خبرگان جمعیت شناسی، جامعه شناسی و اقتصادی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی نشان داده شده که مجموعه عوامل اقتصادی بیشترین تأثیر را بر رشد جمعیت شهر داشته است و مجموعه عوامل فرهنگی و اجتماعی، زیرساختی و امکانات شهری و جغرافیایی در جایگاه های بعدی هستند. همچنین در اولویت بندی نهایی، زیرمعیارهای اشتغال، درآمد، سبک زندگی و ارزش های فردی دارای بیشترین وزن در بین یازده زیرمعیار شدند. در انتها مدل نهایی رشد جمعیت در کلان شهرها ارائه شده است.
چالش عناصر هویت ساز سرزمین مادری و میزبان در فضاهای بیناگفتمانی مهاجرت در رمان های ادبیات مهاجرت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش می کوشد با مطالعه رمان های ادبیات مهاجرت فارسی، چالش عناصر هویت ساز دو سرزمین مبدأ و میزبان را در فضاهای بیناگفتمانی مهاجرت، در سرزمین میزبان، تحلیل و بررسی کند. هدف از این بررسی، پاسخ به این پرسش اصلی است که: جابه جایی سوژه انسانی از سپهر نشانه ای سرزمین مادری به سپهر نشانه ای سرزمین میزبان، عناصر هویت ساز سرزمین مادری را دچار چه چالش هایی می کند؟ مقاله برای رسیدن به پاسخ این پرسش، از مبانی نظری مطالعات فرهنگی و به ویژه نظریه سپهر نشانه ای یوری لوتمان سود می جوید. فرض مقاله بر این است که عناصر هویت ساز با خروج از سپهر نشانه ای خود، بخش مهمی از قدرت و تأثیرگذاریشان را از دست می دهند. این نشانه های هویت ساز در سرزمین میزبان به سبب ازدست دادن قدرت های حامیِ خود و تفاوت و تعارض با نشانه های هویت ساز میزبان، ممکن است به حاشیه فرستاده شوند یا دچار تغییرات ارزشی شوند و درنتیجه، سوژه انسانی را دچار چالش های فراوان هویتی کنند؛ چالش هایی که از هویت آستانه ای تا بحران هویت و بی هویتی متغیر است.
سیاست گذاری محلّی و احساس تعلق به محلّه؛ مطالعه ای در محله ی کوهسار (منطقه ی چهار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش آغازین در این پژوهش عبارت است از «آیا سیاست گذاری های محلّی بر ارتقای سطح احساس تعلق به محله کوهسار مؤثر بوده است؟» برای انجام این پژوهش یک روش ترکیبی طراحی شد. در بخش کیفی از دو روش مطالعه ی میدانی و اقدام پژوهی و در بخش کمّی از روش پیمایش استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات در مطالعه ی میدانی مصاحبه ی نیمه ساخت یافته بود و در اقدام پژوهی از تکنیک های مختلف PRA و در پیمایش نیز از پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. یافته ها نشان می دهد اقداماتی که در طولانی مدت در محله انجام شد، احساس تعلق به محله را کاهش داده است. سیاست گذاری ها عمدتاً متکی بر نوسازی بوده و موجب انشقاق بیشتر در ساکنان محل شده است. مهاجرت فزآینده به یا از محله بر کاهش سطح تعلق به محله افزوده است. ارزان بودن قیمت مسکن و عدم امنیت، محله کوهسار را به مکانی گذرگاهی تبدیل کرده است.
برساخت اجتماعی عواطف منفی از جرائم منتسب به افغانستانی های مقیم شهر شیراز، به سوی یک نظریة زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران در چند دهة گذشته، میزبان تعداد زیادی از مهاجران افغانستانی بوده است. پژوهش های مختلف و تحلیل محتوای سخنان و مصاحبه های مسئولان و خبرهای مختلف اجتماعی نشان می دهد که در میان گروهی از مردم و مسئولان، احساسات منفی به افغانستانی ها وجود دارد و آن ها افغانستانی ها را مسئول جرائم رخ داده می دانند. به همین جهت هدف پژوهش حاضر، تبیین چگونگی برساخت این عواطف منفی است. در این مسیر، با استفاده از روش کیفی و نظریة زمینه ای، به وسیلة نمونه گیری نظری، مصاحبه هایی عمیق با گروهی از شهروندان شهر شیراز- که عواطف منفی به افغانستانی ها داشتند- انجام شد و داده ها به شیوة کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. یافته ها درمجموع شامل 23 مقولة اصلی، 54 مقولة فرعی و 289 مفهوم شدند. به طورکلی، این مقوله ها در قالب یک مقولة هستة نهایی با عنوان «برساخت فوبیای تجاوز و حمله» ارائه شدند. در این روند، فرایندهای اجتماعی که به شکل گیری عواطف منفی در مشارکت کنندگان منجر شده بود، واکاوی و به صورت روایت پژوهانه معرفی شدند. همچنین مدلی پارادایمی بر همین اساس ترسیم شد و نظریة کوچک مقیاس و تجربی از نحوة شکل گیری عواطف منفی از جرائم منتسب به افغانستانی ها ارائه شد.
مهاجرت های روستایی در ایران و پیامدهای آن بر جامعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افتاده، پیامد این مهاجرت ها بر جامعه روستایی چیست و چشم اندازهای آینده در الگوی مهاجرت داخلی ایران کدامند. روش مطالعه، اسنادی و بر پایه تحلیل ثانویه داده های حاصل از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن، آمارگیری های نمونه ای و سایر یافته های مرتبط با موضوع است. بر اساس یافته ها، تحولات در الگوی مهاجرت داخلی ایران نشان می دهد الگوی مهاجرت داخلی در ایران در حال تغییر بوده و از میزان مهاجرپذیری و مهاجرفرستی روستاها کاسته شده و به سمت شهرها جهت پیدا کرده است. الگوی مهاجرت داخلی در ایران به سمت سلسله مراتب شهری و برون کوچی در حال تغییر است. بنابراین چشم اندازهای آینده مطالعات مهاجرتی در ایران، شامل توجه به مهاجرت های شهر به شهر و نقاط مثبت و چالشی آن است.
تأثیر مهاجرت بر توسعه شهری با استفاده از مدلSWOT، مورد مطالعه: شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها بستر مهم ترین فعالیت های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی محسوب می شوند. مطالعه روند رشد شهرنشینی نشان دهنده این موضوع است که رشد جمعیت شهری به سرعت در حال افزایش بوده و شهرها با نرخ بالای رشد جمعیت مواجه و تاکنون نیز قادر به کنترل مشکلات ناشی از این رشد نبوده اند. پدیده مهاجرت امروزه به عنوان یکی از مهم ترین و پیچیده ترین معضلات کشورهای جهان سوم مطرح است. بدیهی است کشور ما نیز از این مسائل به دور نبوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرات مهاجرت بر توسعه شهر بابل هست. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده و تعداد 322 به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران به دست آمده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از نرم افزارهای SPSS و مدل SWOT استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که باید در نحوه اجرای طرح های احیاء شهری با بازنگری پایداری به عنوان عاملی مهم در پایداری پروژه های شهری در نظر گرفته شود. با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها با مدل سوآت از دیدگاه کارشناسان، برنامه ریزان، مسئولان و مدیران شهر بابل نشان می دهد که نقاط ضعف و تهدیدات مهاجرت بر توسعه شهر بسیار بیش تر از نقاط قوت و فرصت های آن می باشد. بنابراین مهاجرت به شهر باعث ناپایداری در شهر شده و راه رسیدن به توسعه پایدار را مشکل کرده است.
تحلیلی بر برنامه ریزی فضایی و الگوی توسعه شهرنشینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی تحولات زمانی، الگوی فضایی و مسیرهای شهرنشینی در ایران تدوین شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و مبنای آماری داده ها، نتایج سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن کشور در 7 دوره گذشته است. در این مقاله، ضمن تحلیل زمانی و فضایی شهرنشینی در ایران طی 55 سال گذشته، الگوی فضایی در روند توسعه شهرنشینی کشور با تحلیل عناصری مانند رشد جمعیت، مهاجرت و توسعه اقتصادی مشخص گردید. تعداد جمعیت و میزان شهرنشینی ایران تا افق 1404 پیش بینی شد و براساس آن جمعیت کشور به 9/89 میلیون نفر و نسبت شهرنشینی به 4/80 درصد خواهد رسید. سایر نتایج تحقیق را می توان این گونه برشمرد؛ کاهش شاغلان در بخش کشاورزی به نفع شاغلان بخش خدمات در طول 55 سال گذشته، تغییر الگوی مهاجرت در کشور از روستا به شهر به الگوی مهاجرت شهر به شهر، الگوی قبلی از دهه 1340 تا 1370 غالب بوده است. همچنین در جابجایی های بین استانی، نقاط شهری استان تهران، بیشترین مهاجرین را به خود اختصاص داده است و مهاجرت معکوس ( از شهر به روستا) نیز در حال رشد است. نظر به شکست نظریه قطب رشد، عدم موفقیت طرح های جزیره ای نظیر طرح جامع شهری و طرح هادی روستایی و با توجه به رابطه ناگسستنی کشاورزی، روستا و شهرکوچک با یکدیگر و به منظور مطلوبیت بخشیدن به فضای شهرنشینی کشور پیشنهاد می شود که راهبردهای ویژه ای از جمله توسعه همزمان شهرهای متوسط، کوچک و روستاها در قالب طرحی با عنوان« طرح مجموعه شهری» به عنوان استراتژی توسعه شهرنشینی در برنامه ریزی های فضایی مدنظر قرارگیرد.
مهاج رت و اث رات آن ب ر ساخ تار کشاورزی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشاورزی یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی است که از جهت تولید مواد غذایی و محصولات کشاورزی صنعتی، نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی ایفا می کند. در این راستا نقش نیروی انسانی اهمیت بسیار دارد؛ به طوری که تغییرات کمی و کیفی نیروی انسانی و سرمایه انسانی، به تغییرات عمده در تولید محصولات کشاورزی منجر می شود و بر بهره وری کشاورزی کاملاً اثرگذار است. این پژوهش، با رویکردی توصیفی- تحلیلی است و با مطالعات اسنادی و نیز برداشت های میدانی و پیمایشی انجام شده است. جامعة آماری پژوهش شامل 169 روستای بخش مرکزی شهرستان سردشت است که به روش خوشه ای مکانی و به شیوه تصادفی ساده، از میان آن ها 32 روستا به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام گرفت. مطابق نتایج، مهاجرت مهم ترین عامل تغییر جمعیت است که آثار آن به صورت تغییر ساختار شغلی در بخش کشاورزی نمایان می شود. همچنین نتایج نشان می دهد در دوره مورد مطالعه، میزان اشتغال در بخش کشاورزی کاهش یافته و در دیگر بخش های اقتصادی افزایش یافته است. نتایج آزمون تی نیز نشانگر آن است که تغییرات جمعیتی منطقه، در میان ساختارهای کشاورزی، بیشترین تأثیر را بر ساختار شغلی بخش کشاورزی ایجاد کرده است. بررسی ارتباط میان مهاجرت و نهاده های کشاورزی نیز نشان می دهد افزایش سرمایه، نیروی کار و سطح سواد موجب کاهش مهاجرت و افزایش سطح زیر کشت و افزایش ماشین آلات سبب افزایش مهاجرت می شود.
بررسی عوامل اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی مهاجران شهر شهریار، در سال 1388(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی به معنای اعم شامل تمام کسانی است که در محدوده اقتصادی شهر ساکن هستند، ولی جذب اقتصاد شهری نشده اندو شکلی از نحوه زیست را سامان داده اند که نه شهرنشین اند و نه روستانشین ، درواقع یک قطب جدید و نوظهوری را ایجاد کرده اند. از خدمات، امکانات، تسهیلات رفاهی و زیربنایی محروم مانده اندوبه لحاظ اینکه خصوصیات و سبک زندگی آنهاچالش برانگیزاست.کانون توجه مسئولان ومدیران شهری هستند.براین اساس در این پژوهش عوامل اقتصادی اجتماعی جمعیتی حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی مهاجران در شهر شهریار در سال 1388 مورد بررسی قرار گرفت.تا کمک موثری به مدیریت وبرنامه ریزی شهری نماید.روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی-تحلیلی بر مبنای مطالعات پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل مهاجران وحاشیه نشینان منطقه2 درشهرشهریاراست. که بر اساس روش کوکران تعداد 200 نفر بعنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای این تعداد از بین جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه ای محقق ساخته است که پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ (0.841) تعیین شد. برای تحلیل داده ها ضمن بهره گیری از روشهای آماری توصیفی ( شاخص های مرکزی و پراکندگی )از آمار استنباطی چون آزمون کای اسکور، ویلکاکسون و فریدمن جهت بررسی شاخص ها ودلایل اصلی حاشیه نشینی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تفاوت معنی داری بین تأثیر(عوامل اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی) و حاشیه نشینی وجود دارد. همچنین میزان تاثیر عوامل اجتماعی(امکانات عمرانی و رفاهی، امکانات آموزشی، امکانات بهداشتی ) در حاشیه نشینی محدوده مطالعاتی به مراتب از عوامل اقتصادی بیشتر بوده است. از طرفی این مکان گزینی تغییرات اساسی درمیزان درآمد،سطح سواد،نوع مسکن ونوع اشتغال مهاجران داشته است.
تبیین نقش ارزش ویژه نام تجاری شهر بر میزان هویتمندی و مهاجرت متخصصان (مطالعه موردی: کلان شهر مشهد مقدس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش ویژه نام تجاری، یکی از مقوله های مهم و اساسی در عرصه رقابت بین المللی است که با تکیه بر آن، می توان میزان نرخ مهاجرت از شهرها را کاهش داد و به حفظ سرمایه های انسانی شهر یاری رساند. هدف این مقاله، پاسخی نظام مند و منسجم در خصوص علل کاهش مهاجرت متخصصان دارای تحصیلات تکمیلی در شهر مشهد مقدس و احساس تعلق آنها به شهر خود می باشد. عوامل زیادی در ارتقای احساس تعلق خاطر، مؤثر هستند که از آن جمله می توان به هویت شهر اشاره کرد. مقاله حاضر با ارائه مدلی نوآورانه و محقق ساخته، به تبیین نقش برند شهری بر کاهش نرخ مهاجرت متخصصان از شهر مشهد مقدس با تأکید بر نقش واسطه ای هویت پرداخته است. داده های تحقیق، با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند و در دسترس از متخصصان مشهدی دارای تحصیلات تکمیلی و با ابزار پرسشنامه، جمع آوری شدند. این تحقیق، از نوع کاربردی با ماهیت پیمایشی بوده و همچنین از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SmartPLS، به منظور تجزیه وتحلیل داده ها بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن هستند که برند شهری، بر هویت مندی و کاهش نرخ مهاجرت از شهر مشهد مقدس، مؤثر می باشند. همچنین در بررسی تأثیر غیرمستقیم این مطالعه، نقش میانجی هویت در تأثیر برند شهری بر کاهش نرخ مهاجرت از شهر مشهد نیز به اثبات رسیده است.
تحلیل فضایی تأثیر مهاجرت بر رشد منطقه ای در ایران (90- 1385)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مدل های رشد اقتصادی، مدل رشد منطقه ای است. در مدل رشد منطقه ای، رشد هر منطقه تحت تأثیر اثرات فضایی مناطق بر یکدیگر است که این تأثیرات فضایی در قالب ماتریس همبستگی فضایی وارد مدل اقتصادسنجی فضایی می گردد. هدف این پژوهش ارزیابی تأثیر متغیر مهاجرت و متغیر دوربین مهاجرت بر رشد منطقه ای مبتنی بر فرضیه همگرایی است. مدل مورد استفاده در این پژوهش مدل پانل پویای تصادفی (DPD) با کاربرد روش گشتاورهای تعمیم یافته فضایی (SGMM) و استفاده از مدل دوربین است. دوره مورد مطالعه 90- 1385 و برای 30 استان ایران است. نتایج برآورد مدل اقتصادسنجی فضایی نشان می دهد که وقفه متغیر وابسته دارای تأثیر منفی و معنی دار بر درآمد سرانه استان ها است و به این ترتیب، فرضیه همگرایی اثبات گردید. نرخ مهاجرت، نرخ مشارکت اقتصادی، بودجه عمرانی و جاری استان ها و تحصیلات، دارای تأثیر مثبت بر درآمد سرانه استان ها است. وقفه فضایی مهاجرت به صورت معناداری متفاوت از صفر است و رشد هر استان متأثر از رشد استان های مجاور است. ضریب متغیر فضایی مهاجرت منفی است و مجاورت با استان های مهاجرپذیر، اثر منفی بر درآمد سرانه استان های مبدأ دارد. نتایج حاصل از آزمون مورآن I و جری Cنشان می دهد که بین متغیرهای مستقل و وابسته با در نظر گرفتن متغیر مهاجرت و درآمد سرانه به عنوان متغیر دوربین یک رابطه و همبستگی فضایی وجود داشته است. این نتایج نشان می دهد که برآورد مدل فوق بدون در نظر گرفتن اثرات فضایی منجر به تورش ضرایب برآورد شده خواهد گردید.
زمینه های اقتصادی مهاجرت ایرانیان به هند در عصر صفویه
حوزه های تخصصی:
مهاجرت همواره یکی از راه کارهایی بوده است که انسان را در تلاش خود برای سازگاری با محیط و فائق آمدن بر دشواری ها کمک کرده است. مهاجرت از فلات ایران به شبه قاره هند پدیده ای منحصر به یک دوره زمانی معین نیست اما به نظر می رسد که این روند پس از تأسیس سلسله های اسلامی در شبه قاره رشد و اهمیتی ویژه پیدا کرد، بعد از حمله اعراب به ایران ما شاهد مهاجرت ایرانیان (پارسیان) به آن سوی مرزهای کشور و بیشتر از همه به سوی کشور هند بودیم که آغاز مهاجرت های گروهی و فردی به این سرزمین شد و بعد از اسلام نیز ادامه داشت؛ اما اوج مهاجرت ایرانیان به هند در دوره سلطنت صفویان در ایران و گورکانیان (مغولان تیموری) در هند بود. در این مقاله سعی بر آن شده است که به چرایی عوامل داخلی و خارجی مهاجرت ایرانیان به هند در عصر صفوی با تکیه بر مسائل اقتصادی به عنوان مهم ترین هدف مقاله پرداخته شود برای دستیابی به عوامل مهاجرت از دو روش توصیفی و تحقیق های تحلیلی و تبینی استفاده شده است. در مقاله پیش رو سعی بر آن شده است تا درباره تعداد مهاجرین ایرانی، گروه مهاجرین، شناسایی موقعیت جغرافیایی هند اشاره کرد. شهرت دیرینه هند ازنظر وجود امکانات و ثروت های مادی، مجاورت شبه قاره با سرزمین های ایرانی، وجود زمینه های گسترده تجاری میان دو سرزمین و جایگاه زبان و ادبیات فارسی در هند از مهم ترین عوامل جاذبه برای این مهاجرین بوده است.