مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
بابریان
حوزه های تخصصی:
حکومت بابریان بزرگ (932- 1118ه. ق) از ادوار درخشان در تاریخ شبه قاره هند است. اگر چه بابریان طلیعه قدرت گیری خود را به مدد همسایه بزرگ خود یعنی ایران عهد صفوی آغاز کردند، تا پایان دوره اورنگ زیب(1118ه. ق) در پوشش ارتباط کم و بیش دوستانه با صفویان در رقابت تنگاتنگی بر سر تسلط بر شهر قندهار بودند. این رقابت تنگاتنگ نه تنها تاریخ ویژ ه ای را برای قندهار رقم زد، بلکه تأثیرات مهمی در روابط سیاسی دو کشور ایران و هند به جای گذاشت. در این مقاله ضمن بررسی اهمیت تاریخی قندهار، به نقش این ناحیه در روابط ایران و هند در دوره بابریان می پردازیم.
نگاهی به جایگاه خاندان اعتمادالدولة طهرانی در دورة جهانگیر تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دورة صفویه برخی از خاندان ها به دلایل مختلف از ایران به سرزمین های مجاور، از جمله هندوستان، مهاجرت کردند. مهاجرت این خاندان ها تأثیرات عمیقی بر حیات سیاسی و فرهنگی این کشورها به جا گذاشت. از جملة این خاندان ها، خاندان طهرانی بود که در دورة صفویه به هندوستان مهاجرت کردند. خدمات این خاندان به سلسلة تیموریان هند از دورة اکبرشاه(963-1014ه .ق) آغاز و در دورة پادشاهی فرزندش جهانگیر(1014-1036ه .ق) به اوج خود رسید؛ چنان که در این دوره غیاث الدین طهرانی و دو فرزندش مهرالنساءبیگم و ابوالحسن خان، عناوین مهمی چون اعتمادالدوله، ملکه و خان-سامانی را به خود اختصاص دادند و در جریان سیاست داخلی و خارجی تیموریان هند نقش فعالی ایفاء کردند. این مقاله بر آن است که ضمن نگاهی به پیشینة این خاندان در دورة صفویه، با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی جایگاه و تأثیر حضور آن ها در حیات سیاسی و فرهنگی دورة جهانگیر تیموری بپردازد.
شبه قاره، پیشگام فرهنگ نویسی فارسی
حوزه های تخصصی:
ادیبان شبه قاره تقریباً در حوزه های مختلف زبان و ادب فارسی مانند بلاغت، تذکره نویسی و به ویژه فرهنگ نویسی، از پیشاهنگان و سرآمدان بودند و برخلاف ادیبان ایران زمین، بیشتر مبتکر و بنیان گذار مبانی نظری فرهنگ نویسی، بلاغت و تذکره نگاری و حتی نقد به شمار می روند، تاآنجاکه می توان از مطاوی آثار تألیفی در هر زمینه، اصول و مبانی نظری هر فن را استخراج کرد. در این مقال ابتدا به اجمال به چگونگی تکوین زبان فارسی طی دوره های مختلف در شبه قاره می پردازیم و سپس درباره جریان فرهنگ نویسی در آنجا بحث می کنیم و در ادامه نشان می دهیم که شبه قاره در شکل گیری و تکامل این جریان چه میزان مؤثر بوده است. ازهمین رو به کاوش درباره فرهنگ های تألیفی در هندوستان خواهیم پرداخت و مهم ترین ممیزه هایشان را برخواهیم شمرد و درپایان مقال به کارکردهای مهم این فرهنگ ها اشاره خواهیم کرد.
زمینه های اقتصادی مهاجرت ایرانیان به هند در عصر صفویه
حوزه های تخصصی:
مهاجرت همواره یکی از راه کارهایی بوده است که انسان را در تلاش خود برای سازگاری با محیط و فائق آمدن بر دشواری ها کمک کرده است. مهاجرت از فلات ایران به شبه قاره هند پدیده ای منحصر به یک دوره زمانی معین نیست اما به نظر می رسد که این روند پس از تأسیس سلسله های اسلامی در شبه قاره رشد و اهمیتی ویژه پیدا کرد، بعد از حمله اعراب به ایران ما شاهد مهاجرت ایرانیان (پارسیان) به آن سوی مرزهای کشور و بیشتر از همه به سوی کشور هند بودیم که آغاز مهاجرت های گروهی و فردی به این سرزمین شد و بعد از اسلام نیز ادامه داشت؛ اما اوج مهاجرت ایرانیان به هند در دوره سلطنت صفویان در ایران و گورکانیان (مغولان تیموری) در هند بود. در این مقاله سعی بر آن شده است که به چرایی عوامل داخلی و خارجی مهاجرت ایرانیان به هند در عصر صفوی با تکیه بر مسائل اقتصادی به عنوان مهم ترین هدف مقاله پرداخته شود برای دستیابی به عوامل مهاجرت از دو روش توصیفی و تحقیق های تحلیلی و تبینی استفاده شده است. در مقاله پیش رو سعی بر آن شده است تا درباره تعداد مهاجرین ایرانی، گروه مهاجرین، شناسایی موقعیت جغرافیایی هند اشاره کرد. شهرت دیرینه هند ازنظر وجود امکانات و ثروت های مادی، مجاورت شبه قاره با سرزمین های ایرانی، وجود زمینه های گسترده تجاری میان دو سرزمین و جایگاه زبان و ادبیات فارسی در هند از مهم ترین عوامل جاذبه برای این مهاجرین بوده است.
اقدامات و خدمات شهاب الدین احمدخان نیشابوری در دوره اکبرشاه بابری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره بابریان/تیموریان هند، شمار زیادی از ایرانیان به هند مهاجرت کردند و تعدادی از آنها در مشاغل مهم حکومتی به کار گرفته شدند. تمایل برخی از شاهان تیموری به استفاده از توان مهاجران ایرانی برای تثبیت حکومت و دفع مخالفان و نیز اداره امور اداری و نظامی، موجب استخدام آنها در دربار و دیوان شد. این مقاله به اقدامات و فعالیت های یکی از این مهاجران ایرانی یعنی سید شهاب الدین احمد نیشابوری در دربار بابریان پرداخته است. عنایت اکبرشاه به شهاب الدین و حمایت برخی از شخصیت های متنفذ دربار چون مادر ایرانی شاه، از جمله عوامل نفوذ و رشد وی بود. به علاوه عواملی چون منفعت طلبی شهاب الدین و رقابت آشکار و نهان عناصر غیرایرانی خاصه جغتائیان/تورانیان با ایرانیان در تصاحب مشاغل حکومت بابریان و نیز برخی اختلافات و رقابت های داخلی بین ایرانیان مهاجر، موجب اشتغال دراز مدت وی در مناصب و مشاغل حکومتی بود.
تأثیر زبان و ادب فارسی بر هند دوره گورکانیان تا پایان اورنگ زیب (931-1118ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل فرهنگی ایرانیان با هندی ها سابقه طولانی دارد. نزدیکی زبان فارسی قدیم و اوستایی با زبان سانسکریت نیز به همین تعاملات تاریخی برمی گردد. از ورود اسلام به هند تا پایان حکومت گورکانیان، حدود سی و دو سلسله مسلمان در هند حکومت کردند. بیشتر این حکومت ها در گسترش زبان و ادب فارسی تلاش کردند. آنها دو عنصر اسلام و زبان فارسی را توسعه دادند. اوج شکوفایی زبان فارسی در هندوستان در دوره گورکانیان بود. در این دوره فارسی زبان رسمی دربار شده بود. مسئله اصلی این پژوهش بررسی وضع زبان و ادب فارسی و تأثیر آن در هند دوره گورکانیان است؟ در این پژوهش بر مبنای مطالعه کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی نشان داده شد زبان و ادب فارسی افزون بر گسترش اسلام و فرهنگ ایرانی، بر لهجه ها و زبان های هندی به ویژه زبان اردو و نیز بر مسائل اقتصادی هند در دوره گورکانیان تأثیر گذاشته بود.
ترجمه آثار هندوان به فارسی در شبه قاره هند؛ مطالعه موردی: دوره جلال الدین اکبر گورکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
۱۳۱-۱۱۱
ترجمه آثار هندویی به زبان فارسی در شبه قاره هند در دوره های گوناگون به ویژه در دوره جلال الدین محمد اکبر (حک. 1556-1605) گورکانی انجام شده است. پرسش بنیادین پژوهش این است که در هر دوره کدام گروه از مسلمانان به ترجمه آثار هندویی اقبال نشان دادند و انگیزه اکبر بابری از ایجاد «مکتب خانه» برای ترجمه سازمان یافته آثار هندویی چه بود؟ به نظر می رسد اقدامات اکبر در ترجمه آثار هندویی با هدف شریعت زدایی از دربار و سهیم کردن اقلیت های دینی، به ویژه هندوان در امور مملکت انجام گرفته بود. بر طبق یافته های این تحقیق، هرچند اقدامات اکبر در ترجمه آثار هندویی و شناساندن این آثار به مسلمانان، رنگ و بوی تسامح دینی و تقریب بین ادیان داشت، اما به سبب شرایط منحصر به فرد شبه قاره در اواخر دوره گورکانی، این اقدامات باعث بالاگرفتن هر چه بیشتر اختلافات بین هندوان و مسلمانان شد و رواداری دینی را بیش از پیش دشوار کرد.