مطالعات جامعه شناختی شهری
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هفتم زمستان 1395 شماره 21 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مفهوم امنیت، یکی از شاخصه های کیفیت زندگی در شهرهاست و آسیب های اجتماعی از مهمترین پیامدهای مختلف ناامنی به شمار می روند. در این راستا، پژوهش حاضر به دنبال سنجش میزان تأثیر ارزش های اجتماعی بر احساس امنیت اجتماعی در مناطق شهری است. بنابراین تحقیق حاضر مبتنی بر مباحث نظری اندیشمندانی نظیر باری بوزان، گیدنز، پارسونز در حوزه ی امنیت اجتماعی در فضای شهری و همچنین نظریات کلمن و پاتنام در حوزه ی ارزش های اجتماعی و مفهوم هم ارز آن تحت عنوان سرمایه ی اجتماعی متمرکز است. اهمیت بررسی موضوع درباره ی احساس امنیت اجتماعی از اینجا ناشی می شود که بدون شناخت عوامل مؤثر و مرتبط بر امنیت در افراد، تأمین امنیت اجتماعی در سطح جامعه امکان پذیر نخواهد بود. بر این اساس شناسایی تأثیر ارزش های اجتماعی مؤثر بر امنیت اجتماعی از پیش شرط های اساسی برای برنامه ریزی شهر سالم برای ارتقای سطح امنیت اجتماعی است. پژوهش حاضر به همین دلیل در پی شناسایی مهمترین عوامل تأثیرگذار بر امنیت اجتماعی در شهر تهران صورت گرفته است. روش مورد استفاده در این پژوهش روش پیمایشی است. جامعه ی آماری این تحقیق را ساکنان مناطق 22 گانه ی شهر تهران تشکیل می دهند که طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 شامل 8154051 نفر است. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم است، نمونه ی آماری از ساکنان شهر تهران برابر 385 نفر انتخاب گردیده است. یافته ها نشان می دهند که بین متغیر های مستقل (ارجحیت جنسی، خود پنداری طبقاتی، فردگرایی- جمع گرایی، عدالت اجتماعی، تقدیرگرایی، غرور ملی و اعتماد بین شخصی) و متغیر وابسته (امنیت اجتماعی در مناطق شهری) رابطه ی مستقیم وجود دارد.
سیاست گذاری محلّی و احساس تعلق به محلّه؛ مطالعه ای در محله ی کوهسار (منطقه ی چهار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش آغازین در این پژوهش عبارت است از «آیا سیاست گذاری های محلّی بر ارتقای سطح احساس تعلق به محله کوهسار مؤثر بوده است؟» برای انجام این پژوهش یک روش ترکیبی طراحی شد. در بخش کیفی از دو روش مطالعه ی میدانی و اقدام پژوهی و در بخش کمّی از روش پیمایش استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات در مطالعه ی میدانی مصاحبه ی نیمه ساخت یافته بود و در اقدام پژوهی از تکنیک های مختلف PRA و در پیمایش نیز از پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. یافته ها نشان می دهد اقداماتی که در طولانی مدت در محله انجام شد، احساس تعلق به محله را کاهش داده است. سیاست گذاری ها عمدتاً متکی بر نوسازی بوده و موجب انشقاق بیشتر در ساکنان محل شده است. مهاجرت فزآینده به یا از محله بر کاهش سطح تعلق به محله افزوده است. ارزان بودن قیمت مسکن و عدم امنیت، محله کوهسار را به مکانی گذرگاهی تبدیل کرده است.
مطالعه ی نقش رسانه های جمعی در تحقق شهروندی بوم شناختی (مورد مطالعه: شهروندان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، در اثر به هم خوردن تعادل زیستی به شکل توسعه ی شهری و آلودگی های زیست محیطی، مسؤولیت و وظیفه ی جوامع انسانی درباره ی محیط زیست اهمیت بیشتری یافته است. در این راستا، مفهوم شهروندی بوم شناختی با تأکید بر وظیفه مندی و مسؤولیت پذیری انسان در ارتباط با جهان اکولوژیک شکل گرفته است. از طرف دیگر، رسانه های جمعی با سیطره ی خود بر تمامی جنبه های زندگی انسانی، نقش انکارناپذیری در تحقق شهروندی بوم شناختی دارند. از این رو، در این پژوهش نقش رسانه های جمعی در تحقق شهروندی بوم شناختی با روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که با بهره گیری از پژوهش های خارجی طراحی و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی مؤلفه های آن مشخص و بومی سازی شده است. جامعه ی آماری تحقیق، شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز در سال 94 هستند که 670 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که، شهروندی بوم شناختی از وضعیت خوبی در بین شهروندان تبریزی برخوردار است. همچنین در میان ابعاد 11 گانه ی شهروندی بوم شناختی، همه ی ابعاد از میانگین متوسط به بالایی برخوردار بوده اما بعد عضویت در انجمن های زیستی دارای کمترین میانگین بوده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان می دهد که رسانه های جمعی با شهروندی بوم شناختی ارتباط معناداری ندارد اما هر دو بعد رسانه های جمعی داخلی و خارجی ارتباط معناداری با شهروندی بوم شناختی دارند به طوری که، ارتباط رسانه های جمعی داخلی مثبت و رسانه های جمعی خارجی منفی بوده است.
محله، مسکن و خشونت: مطالعه ی موردی مناطق حاشیه ای و غیر حاشیه ای شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناطق حاشیه ای شهرها مستعد پرورش انواع انحرافات اجتماعی از جمله رفتارهای خشونت آمیزند که به اعتقاد جامعه شناسان، فضای محله و خصوصیات مسکن ازجمله عوامل مهم مؤثر بر آن است. در این مطالعه که به روش پیمایشی انجام شده است، چهار منطقه در شهر کرمانشاه شامل دو منطقه ی حاشیه ای به نام های جعفرآباد و دولت آباد و دو منطقه ی غیرحاشیه ای به نام مسکن و الهیه از نظر شاخص های محله، مسکن و سایر متغیرها مورد مقایسه قرار گرفته اند. جامعه ی آماری پژوهش را جوانان 15 تا 29 ساله ساکن در این چهار ناحیه تشکیل می دهند که از میان آنان 400 نفر به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. بر اساس نتایج پژوهش، وضعیت مالکیت مسکن و تراکم تعداد افراد در مسکن بر میزان خشونت مؤثرند. سایر عوامل مؤثر بر میزان خشونت عبارتند از: تجربه ی خشونت والدین در کودکی، مصرف دخانیات، رواج خشونت در محله و میزان مذهبی بودن. یافته های پژوهش نشان می دهند که عوامل فرهنگی و اجتماعی بیش از متغیرهای اقتصادی (درآمد) و بوم شناختی (کیفیت مسکن) بر رفتارهای خشونت آمیز تأثیر دارند.
تبیین سرمایه ی اجتماعی محله ای توسط ترکیب گونه های مختلف ابعاد سرمایه ی فرهنگی؛ تحلیل فازی با رویکرد شبکه های عصبی مصنوعی (ANNFIS) (مطالعه ی موردی شهروندان 18 سال و بالاتر شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر پاسخگویی به این سؤال اساسی است که سرمایه ی فرهنگی و ابعاد آن چه تأثیری بر سرمایه ی اجتماعی در سطح محلات شهر تهران دارد و آیا تفاوتی در میزان سرمایه ی اجتماعی و سرمایه ی فرهنگی در محلات شمال و جنوب شهری وجود دارد؟ برای پاسخگویی به سؤالات اساسی بالا، پرسشنامه ای فازی برای جمع آوری اطلاعات طراحی شد. روش تحقیق در این پژوهش، روش فازی با رویکرد شبکه های عصبی مصنوعی است. جامعه ی آماری تحقیق، شامل افراد 18 سال و بالاتر شهر تهران است و حجم نمونه نیز 2538 نفر را شامل می شود. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که متغیر سرمایه ی فرهنگی عینیت یافته (533/0-) و متغیر سرمایه ی فرهنگی تجسم یافته (260/0-) به ترتیب، بیشترین و کمترین تأثیر را بر متغیر وابسته ی مذکور دارند. باید اضافه نمود که از بین سه متغیر وارد شده به معادله ی رگرسیونی، تنها متغیر سرمایه ی فرهنگی نهادینه شده از معادله خارج شده است و سایر متغیرها در معادله باقی مانده است. لازم به ذکر است که تأثیر تمام متغیر هایی که در معادله باقی مانده اند بر متغیر وابسته ی سرمایه ی اجتماعی محله ای منفی است.
بررسی وضعیت مصرف گرایی با تأکید بر شهرنشینی در بین جوانان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مصرف گرایی از موضوعات مهم پژوهش در جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی است. مصرف گرایی یکی از مؤلفه های مشترک دوران مدرن و پست مدرن است. بنابراین مقاله ی حاضر به بررسی تجربی عوامل مرتبط با مصرف گرایی در بین جوانان شهر یزد می پردازد. این پژوهش با روش پیمایش و استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته، 384 نفر از جوانان شهر یزد را به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای مورد بررسی قرار داد. برای پایایی تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. در این مقاله تأثیر متغیرهایی نظیر وسایل ارتباط جمعی، جهانی شدن، دینداری، جنس، محل تولد و تحصیلات با متغیر وابسته بررسی شد. همچنین از نظریات اندیشمندانی مانند گیدنز، بودریار، برایان ترنر و .. استفاده شد. از آنجا که هیچ کدام از نظریات نمی توانند به طور کامل و جامع پدیده ی مصرف گرایی را تبیین کنند، ما از چارچوب نظری ترکیبی استفاده کردیم. نتایج تحقیق نشان داد که در بین متغیرهای زمینه ای، متغیر جنس و محل تولد با مصرف گرایی رابطه ی معنا داری برقرار کردند در واقع هر چه جوامع به سمت مدرنیته و شهرنشینی گام بردارند، میزان مصرف گرایی در بین کنش گران بیشتر می شود و متغیر تحصیلات با مصرف گرایی رابطه ای نداشت. همچنین بین استفاده از وسایل ارتباط جمعی (با تأکید بر ماهواره) و جهانی شدن رابطه معنادار و مثبتی وجود داشت ولی بین دینداری و مصرف گرایی رابطه ی معنا دار و منفی ای وجود داشت یعنی دینداری افراد مانعی بر مصرف گرایی بیشتر آنها بود. نتایج رگرسیون نشان داد که دو متغیر جهانی شدن و دینداری، 17 درصد از واریانس مصرف گرایی را تبیین کرده اند.
مطالعه ی تطبیقی سرمایه ی اجتماعی در بازارهای سنتی و مراکز خرید جدید (نمونه ی موردی : بازار اصفهان و مجتمع پارک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازارها ستون فقرات شهر ایرانی محسوب می شوند و از طرفی سرمایه ی اجتماعی به عنوان زیربنای توسعه ی اقتصادی هر جامعه شناخته شده و از آن به عنوان ثروت نامریی یاد می کنند. مهمترین مسأله ای که در بازارهای جدید نسبت به بازارهای سنتی دیده می شود توجه نکردن به سرمایه ی اجتماعی است؛ از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه وضعیت سرمایه ی اجتماعی با استفاده از چهار شاخص روابط اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و مشارکت اقتصادی در بازارهای سنتی و جدید به عنوان نمایندگان دو پارادایم متفاوت؛ یعنی سنت و مدرنیسم در شهر اصفهان است؛ جامعه ی آماری، ساکنان بازار سنتی و مجتمع پارک شهر اصفهان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و با روش میدانی و استفاده از پرسشنامه به گردآوری داده ها پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T استفاده شده است که نشان از تفاوت معنادار بین شاخص های سرمایه ی اجتماعی در دو بازار سنتی و جدید اصفهان است. در تمام شاخص ها، سطح سرمایه ی اجتماعی در بازار سنتی اصفهان نسبت به مجتمع پارک بالاتر است. در میان عناصر کالبدی بازار اصفهان، مساجد نقش عمده ای در افزایش تعاملات، ایجاد امنیت و مشارکت افراد و به تبع آن افزایش سطح سرمایه ی اجتماعی دارند؛ به عبارتی مساجد در نقطه ی تمرکز بازارهای سنتی هستند. همچنین ترکیب ساختار خطی بازار با کاربری زمین پیرامون آن، ویژگی های شهرسازی این بازار همچون پیاده مداری را تقویت نموده که این مورد نیز در افزایش سطح سرمایه ی اجتماعی در بازار سنتی اصفهان مؤثر است.