مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مکتب اصفهان
حوزه های تخصصی:
از زمره حکمای نامدار قرن یازدهم هجری قمری، حکیم ابوالقاسم میرفندرسکی است که علاوه بر علو مقام فلسفی، از بزرگان اهل معنا و عرصه عرفان نیز به شمار آمده است. قطعه منظوم بجای مانده از او معروف به «قصیده یاییه» حاوی مضامین بلندیست که چند شرح مفصل و مختصر را به خود اختصاص داده است و علاوه برآن افق جدیدی از ذوق و مشرب فکری سراینده آن را به نمایش می گذارد. استاد و مدرس حکمت مشاء، عارف قلندر و شارح آثار متصوفه، متبحر در علم کیمیا و دانش های باطنی و بالاخره حکیم صاحب ذوق و سراینده توانای اشعار حکمی گوشه ای از اوصافی است که صاحبان تراجم و رجال در حق این چهره نه چندان شناخته شده عصر صفوی آورده اند. پیچیدگی شخصیت میر چنان است که قضاوت در خصوص مشرب فکری وی را دشوار می سازد و یکی از جهات آن مضامین قصیده یاد شده است که در این نوشتار ضمن بازخوانی فقراتی از آن، وجوهی از ذائقه حکمی این چهره بزرگ عرصه فلسفه و عرفان اسلامی را ملاحظه خواهیم کرد.
نقاشی عصر صفوی (مکتب تبریز و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ ایران، وقایع مهم سیاسی همیشه بر تحولات نقاشی ایران تاثیر بسیاری نهاده و تغییر حکومت ها اغلب با جابه جایی هنرمندان و ادغام سنت های هنری همراه بوده است؛ برای مثال با تشکیل حکومت صفوی و فتح تبریز و هرات توسط شاه اسماعیل اول صفوی، شاهد انتقال هنرمندان مکتب هرات و در پی آن شکل گیری مکتب دوم تبریز هستیم. دو جریان عمده در شکل گیری این مکتب تاثیر داشته که عبارت است از:
1. سبک خیال پردازانه و زیبای ترکمانان با ویژگی هایی، چون منظره نگاری خیال انگیز، فضاسازی مفهومی و... که نماینده برجسته آن سلطان محمد تبریزی است.
2. سبک طبیعتگرا و آکادمیک هرات با ویژگی هایی، چون فضاسازی، اهمیت دادن به انسان و... که نماینده شاخص آن کمال الدین بهزاد هراتی است.
از هم آمیزی این دو جریان، سبک قوی و پرمایه مکتب تبریز شکل می گیرد که نتیجه آن به خوبی در کتاب های ارزشمند «شاهنامه شاه تهماسبی»، «خمسه نظامی» و «هفت اورنگ جامی» مشاهده می شود. اما دیری از تکمیل این کتاب ها نگذشته بود که شاه تهماسب از پشتیبانی این هنرها دست کشید و به زهد و تقوا گرایید. در نتیجه، تحولاتی در هنر نقاشی به وقوع پیوست که حاصل آن مهاجرت بسیاری از هنرمندان به کشورهای دیگر، از جمله هند و عثمانی بود و بسیاری دیگر نیز در جست و جوی کار به شهرهای دیگر رفتند و برخی هم به صورت مستقل مشغول به کار شدند؛ درنتیجه، ساختار نظام اجتماعی نقاشی متحول شد. با به حکومت رسیدن شاه عباس اول صفوی هنرهای ایران از نو رونق یافتند و این خود زمینه ای شد برای تشکیل مکتب اصفهان به عنوان آخرین بارقه نگارگری اصیل ایرانی. در این مقاله مشخصات سبک «بهزاد»، «سلطان محمد» و «رضا عباسی» در مقام هنرمندان شاخص مکتب های تبریز و اصفهان بیان می شود.
نگاهی به زمینه ها، اوصاف و پیامدهای مکتب اصفهان
حوزه های تخصصی:
عهد صفویه نه تنها شاهد احیای علوم دینی شعیه و صنایع گوناگون و قدرت سیاسی و اقتصادی ایران بود، بلکه دورة ارتقای علوم عقلی و بخصوص حکمت اسلامی نیز در سر حد کمال بود. فلسفه اسلامی با اینکه مورد حملة متکلمان و متفکران قدرتمندی همچون امام محمد غزالی قرار گرفت، اما مبارزة غزالی موجب گشت تا تحول و گسترش فلسفة اسلامی، روند دیگری را طی کند و با سنت فکری ایرانی و شیعی ممزوج گردد. فلسفة اسلامی در روند رو به رشد خود، با تأسیس مبانی و اصول مستقل از فلسفة یونانی بتدریج توانست مشارب فکری گوناگون در میان متفکران مسلمان اعم از کلامی، عرفانی و فلسفی را بر پایة مذهب تشیع، به یکدیگر پیوند دهد. اوج این تألیف خلاقانه با مکتب فلسفی اصفهان صورت گرفت؛ بطوریکه در آن، تأملات فلسفی از ثمرة آیات قرآن و روایات شیعی بسیار سود جست. بدین ترتیب بواسطة فیلسوفان مسلمان ایرانی، نگرشی نو و گونهیی تجدید حیات در علوم عقلی پدید آمد که از آن به حکمت معنوی تشیع ـ که برخاسته از «حکمت نبوی» است ـ نیز یاد میکنند. در این میان میرداماد ـ معلم ثالث و مؤسس مکتب اصفهان ـ در فراهم ساختن و قوام بخشی «حکمت یمانی» جهد بلیغ روا داشت و در زمینه و بستر تشیع به هماهنگی میان تفکر عقلی سینوی با اندیشه هایی اشراقی و عرفان ابن عربی دست یافت. شاگردان و پیروان میرداماد نیز به پیروی از استاد در شکلگیری، گسترش و تداوم مکتب فلسفی اصفهان تلاش بسیاری کردند که از جمله ثمرات آن، از یکسو ظهور حکمت متعالیه صدرایی و از سوی دیگر ظهور حکمت تنزیهی ملارجبعلی تبریزی بود. البته گروه ها و شاخه های دیگری نیز از شاگردان بیواسطه و باواسطة میرداماد، در حوزة اصفهان فعالیت فکری و آموزشی داشته اند که در مقاله به آنها اشاره میشود.
جهانگیرخان و احیای حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم جهانگیرخان که از فیلسوفان متأخر صدرایی است نقش مهمی در انتقال حکمت متعالیه از اصفهان به تهران داشته است. حکمت متعالیه در مراحل تکاملی خود توسط میرداماد، خواجه نصیر و قطب الدین شیرازی به شیراز انتقال یافت و در شیراز پس از قوام و پردازش توسط ملاصدرا به اصفهان منتقل گردید، در اصفهان توسط حکیم ملاعلی نوری و حکیم زنوزی ترویج یافت و آنگاه با هجرت حکیم الهی قمشه ای به تهران منتقل گردید. در تهران، جهانگیرخان که قبلاً در اصفهان با این مکتب آشنا شده بود، به ترویج و انتقال آن به شاگردان حکمت آموز پرداخت و بدین ترتیب نقش مهمی را در اشاعه حکمت صدرایی در تهران ایفا نمود.
بررسی رویکرد حکمای طبقة بعد از ملاصدرا به مسئلة اصالت وجود (با محوریت آرای حکیم لاهیجی و رجبعلی تبریزی)
حوزه های تخصصی:
قول به اصالت وجود در میان معاصران صدرا، لااقل در میان شاگردان میرداماد، با اقبال چندانی مواجه نشد، اما پس از ملاصدرا شاگردان وی اصالت وجود را پذیرفتند و حتی حکیم لاهیجی، که برخی او را اصالت ماهوی می دانند، به اصالت وجود قائل بوده است؛ رجبعلی تبریزی و شاگردانش، که به جریان فرعی اصفهان موسوم شده اند، نیز گویا، تحت تأثیر ملاصدرا، البته با تقریری که با اصول حکمت متعالیه سازگار نیست، به عینیت وجود قائل شدند.
سنجش هویت شهری در شهرهای جدید ایران بر اساس اصول هویت بخش مکتب اصفهان
حوزه های تخصصی:
در دورانی که شهرنشینی سریع و شتابان در مقیاسی عظیم به جریانی غالب در دنیا و بویژه در کشور های در حال توسعه تبدیل شده و سطوح بزرگی از زمین های شهری به زیر ساخت و ساز های شهری می رود همواره یک موضوع اساسی فراموش می شود؛ هویت مندی فضاهای شهری. این موضوع از دو جهت حائز اهمیت است: یکی تضعیف عناصر و عوامل هویت بخش در طی زمان و با توسعه های جدید و دیگری عدم توجه به محرک های هویتی و عدم بکارگیری شکلی یا معنایی آنها در مقیاس خردِ بنا تا کلانِ بافت. این فقدان در نوشهرها به شکل بارزی نمایان بوده و یکی از عوامل عدم جذب جمعیت در قالب خشک و بیروح بودن انهاست. هدف اصلی این مقاله بررسی و سنجش این مهم در 10 شهر جدید ایران (بعد از انقلاب) در راستای رسیدن به چارچوبی مفهومی-شناختی در جهت تدقیق این موضوع است. روش تحقیق مبتنی بر روش های کمی و کیفی با استفاده از مدل کمی گولر و روش پیمایش کیفی پرسشنامه ای است. نتایج تحقیق نشان می دهند که شهر جدید بهارستان از منظر سنجه های انتخابی با امتیاز 62 از 100 در رتبه نخست قرار داشته و شهرهای اندیشه و پردیس در مکان هایی بعدی قرار دارند. نکته جالب توجه در این تحقیق همسو بودن نتایج پژوهش حاضر با جمعیت پذیری این شهرهاست که نشان می دهد معیارهای انتخاب شده در این تحقیق از نکاتی هستند که در جمعیت پذیری شهرهای هدف در این مطالعه نیز تاثیر گذار بوده اند.
چیدمان فرش: بررسی روش طراحی و مطالعه ویژگی های طراحی قالی جواد رستم شیرازی
حوزه های تخصصی:
نگاهی به شیوه های شکل گیری نگاره های شاهنامه رشیدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه رشیدا با 93 نگاره بدون رقم، متعلق به قرن یازده ه.ق محفوظ در موزه کاخ گلستان، یکی از شاهنامه های مهم دوره صفویه به شمار می رود. خوشنویسی و نگارش زیبای آن به عبدالرشید دیلمی منسوب بوده؛ ازاین رو به شاهنامه «رشیدا» معروف شده است. به دلیل اینکه این شاهنامه امضا و شناسه ای ندارد، این مقاله به بررسی شیوه های شکل گیری در نگاره ها پرداخته و همچنین هنرمندان آن را شناسایی و معرفی کرده است. سؤال اصلی پژوهش این است که نگاره های این شاهنامه، هویتی مشخص از مکتب نقاشی اصفهان دارند یا می توان از شیوه اجرایی نگاره ها به شناسایی هنرمندان آن پی برد؟ این پژوهش با روش بررسی تحلیلی و تطبیقی آثار به جامانده از هنرمندان مکتب اصفهان با نگاره های شاهنامه رشیدا به این نتیجه دست یافته است: نقاشی های این نسخه از منظر ساختار تصویری، رنگ بندی، پیکره نگاری و شیوه اجرایی با نقاشی اصفهان و ویژگی های بصری آثار دو تن از نقاشان این دوره، یعنی محمد یوسف و محمد قاسم انطباق دارند.
مناسبات فقه و سیاست در مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکتب فقهی اصفهان که ابتدا توسط عالمان مهاجر جبل عامل تأسیس و سپس با همراهی عالمان ایرانی و مقارن با تأسیس دولت صفوی به کار خود ادامه داد، یکی از موفق ترین و کارآمدترین مکاتب فقهی شیعه بوده است. در این مکتب، دو گرایش کلان اصولی و اخباری وجود دارد که هر کدام، ضمن داشتن برخی اشتراکات، تعامل ویژه ای با حوزه سیاست داشته اند. بی شک، تجربه ورود آشکار و حداکثری فقه در هسته قدرت سیاسی در این دوره، سرمایه ای مهم برای نظام های سیاسی دینی در آینده ایران اسلامی حتی دوره جمهوری اسلامی بوده است و همین مسئله است که بر اهمیت و ضرورت فقه سیاسی در عصر صفوی می افزاید. وضعیت ویژه شیعیان در این دوره (که برای نخستین بار در تاریخ اسلام از حاشیه به هسته قدرت سیاسی دعوت شده بودند)، تقابل ایران با امپراطوری عثمانی و نهایتاً دیپلماسی ویژه ایران با دنیای اروپا، سه موضوع سیاسی اساسی و مورد تأمل مکتب اصفهان بوده است که به ضمیمه تحولات درونی فقه شیعه، موضوع پژوهش حاضر است که در آن تلاش شده تا با رویکرد معرفت شناسی درجه دوم که مقتضی گزارش از بیرون و خارج قضایا می باشد، مناسبات فقه و سیاست (نه ضرورتاً فقه سیاسی) در عصر صفوی مورد بررسی قرار گیرد.
اصالت ماهیت و عینیت وجود از دیدگاه ملا رجبعلی تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملا رجبعلی تبریزی از فیلسوفان دورة صفوی و معاصر صدرالمتألهین فیلسوف بزرگ جهان اسلام است. با وجود این که تبریزی معاصر ملاصدراست به شدت با اصالت وجود مخالفت می کند و به اثبات اصالت ماهیت می پردازد. او در عین حال وجود را امری خارجی و فرع بر ماهیت می داند. به نظر می رسد این دیدگاه متأثر از تعریف وی از ماهیت و وجود و رابطة آن دو در خارج است. در مقالة حاضر به تشریح تعریف تبریزی از ماهیت و وجود و نسبت آن دو در خارج و هم چنین ادلة وی بر اصالت ماهیت می پردازیم. در پایان نیز بررسی ای انتقادی از ادلة تبریزی بر اصالت ماهیت ارائه می دهیم.
بررسی مقایسه ای-تطبیقی معنای مرکز در آراء مکتب اصفهان و اندیشه هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به پیکره درآمدن مکان در جهان، وابسته به اندیشه و خیالی است که برپایه «سفر » در عوالم وجودی )جهان وجودی(، روی م یدهد. این سفر، ساختاری وجودی را در قالبِ مبداء/مسیر/مقصد، به دست می دهد که انسان م یتواند در «حَضر » برای انتظا مبخشی مکان به کار بندد. کاربستِ این ساختار وجودی، جهانی را در مکان، گشوده می دارد. این جهان به نوبه خود، فضاهایی را برای «رویداد زندگی »، مهیا می سازد. نوعی زندگی که آدمیان در آن، نسبتی با وجود یافته و آن را تجربه م یکنند. در چنین حالتی می توان اذعان داشت که مکان به مثابه مرکز یا مرکز به مثابه یک مکان، برفلسفه حیات استوار شده است. مکتب اصفهان و هایدگر، هریک از راهی جداگانه، برپایه «وجود و موجود »، آرایی بنیادین به دست داد هاند که خود به ساختارهای معنابخش در حوزه های «جهان « ،» مکان » و «زندگی » و از آن مسیر به معنای مرکز راه می برند. این مقاله در قلمرو این دو طیف از آراء، در پی بازخوانی بنیادها و ساختارها در جهت دستیابی به معنای مرکز است. چنین امری، پژوهش را در حوزه روش شناسی، متکی بر حوزه تفسیری با رویکرد تطبیقی م یکند. هر چند بنیادها و ساختارها، خود ریشه در حوزه استدلال منطقی دارند. موضوعی که در این مقاله به آن پرداخته می شود، بررسی تطبیقی بنیادها در آراء هستی شناسانه این دو طیف بوده که بدواً معنای لازم را به جهان وانسان یا عالم و آدم، می بخشد. سپس این مقولات، بازخوانی معنای مرکز را در حوزه های سه گانه جهان، مکان و زندگی در ارتباط و پیوندی معنادار با هم به دست م یدهند. یافته های این پژوهش به عنوان پیش فهم، می تواند زمینه فهمِ دگرگونی در ساختارهای تاریخی معنابخش مرکز را در نسبت با دوران معاصر نیز میسر سازد. وجهی که معطوف به دگرگون شدنِ فلسفه مکان از حوزه هستی شناسانه به حوزه زیست شناسانه بوده است.
شناسایی و معرفی نگارگران و حامیان نسخه خطی شاهنامه فردوسی کتابخانه ملی فرانسه به شماره 490(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
102 - 110
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی محفوظ در کتابخانه ملی فرانسه به شماره 490 متعلق به عصر صفویه است. با توجه به امضا و کاتب آن در تاریخ ذی قعده 1012 ه.ق (30 آوریل 1604 میلادی) به دست محمد جان الکرمانی کتابت آن به پایان رسیده است. این نسخه دارای 55 نگاره بدون امضا و رقم است. هدف از این پژوهش شناسایی و معرفی حامی، کارگاه و نگارگران آن است. به این منظور از طریق بررسی ویژگی های این نسخه همچون تذهیب، شیوه اجرایی نگاره ها و مقایسه تطبیقی و تاریخی آن با نسخ مشابه، هنرمندان، حامی و کارگاهی که این نسخه در آن تهیه شده است را شناسایی و معرفی می نماید. سوال اصلی این تحقیق حاضر آن است که کارگاه، سفارش دهنده و نگارگران شاهنامه کتابخانه ملی فرانسه به شماره 490 چه کسانی هستند. روش این تحقیق بر پایه مقایسه تطبیقی، تاریخی و بررسی شیوه های اجرایی نگاره ها می باشد. برای این منظور از منابع مکتوب و اسناد تاریخی و کتابخانه ای استفاده می شود. ویژگی های بصری نگاره های شاهنامه کتابخانه ملی فرانسه به شماره 490، خصوصیات مکتب قزوین و اصفهان را نشان می دهند. با توجه به جایگاه حبیب الله ساوه ای در آن مقطع تاریخی و تاثیر شیوه اجرایی او در نگارهای این شاهنامه بی تردید می توان برخی از نگاره های آن را به وی منتسب نمود، سایر نگاره های این نسخه به شیوه محمد هروی اجرا شده است.
نگاهی به ادوار و مکاتب کلامی امامیه در قرون میانی
حوزه های تخصصی:
کلام امامیّه در طول تاریخ جریان یکسان و یکدستی نبوده است و دستخوش تحوّلات بسیار در ابعاد مختلف شده است. متکلّمان امامی در ادوار گونا گون تح تتأثیر عوامل مختلف به ویژه اثرپذیری از مکاتب فکری مطرح در تمدّن اسامی خاصّه کلام معتزلی و اشعری و فلسفه سینوی و حکمت صدرائی نظا مهای کلامی متفاوتی از باورهای دینی تشیّع امامی را ارائه نمود هاند. آشنایی با مکاتب کلامی و گرای شهای مختلفی که در کلام امامیّه پدیدآمده است پی شنیاز هرگونه پژوهش دقیق در این دانش است. با این وصف، تا کنون هیچ دست هبندی مشخّصِ معیاری از مکاتب کلامی امامیّه ارائه نشده است که هم نمایانگر سب کها و گرای شهای اصلیِ مختلف موجود در تاریخ کلام امامیّه باشد و هم مقبول و مورد اّتفا قنظر پژوهشگران این عرصه قرار گرفته باشد. در نوشتار حاضر، تاش م یشود پیشنهادی در خصوص دست هبندی ادوار و مکاتب کلامی امامیّه ارائه گردد. بر بنیاد این دست هبندی تازه، ادوار و مکاتب گونا گون تکوی نیافته در کلام امامیّه در قرون میانی )از قرن چهارم تا قرن یازدهم هجری قمری( بر اساس سبک اندیشگی و مبانی کلامی متمایز متکلّمان امامی به چهار دوره: ) 1( کلام معتزلی شامل مکاتب بغداد متقدّم و متأخّر و مکتب حلّه متقدّم، ) 2( کلام معتزلی _ فلسفی در مکتب حلّه متأخّر، ) 3( کلام فلسفی در مکتب قم و ) 4( کلام فلسفی _ عرفانی در مکتب اصفهان طبق هبندی م یشود.
شناسایی نمونه پیکره های انگلیسی در نگارگری مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
115 - 127
حوزه های تخصصی:
تأثیرپذیری نگارگری مکتب اصفهان از وقایع و تحولات سیاسی، نظامی و تجاری دوره صفویه باعث پدیدارشدن نمونه پیکره های غیرایرانی در نگارگری مکتب اصفهان شد. این پژوهش به هدف شناسایی نمونه پیکره های انگلیسی و عوامل تأثیرگذار بر نگارگری مکتب اصفهان بر اساس مؤلفه های چهره و پوشاک انجام گرفته است. بر این اساس سؤال های اصلی تحقیق به این گونه است که: 1.چگونه پوشش های انگلیسی وارد نگارگری مکتب اصفهان شده است؟ 2.مشخصه های چهره انگلیسی در نگارگری مکتب اصفهان کدامند؟ روش تحقیق مقاله توصیفی-تحلیلی و تحلیل داده ها به صورت کیفی(شرح و تفسیر) است. همچنین فنون جمع آوری اطلاعات به صورت متن خوانی آمده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در آثار مورد بررسی (از جمله اروپایی با سگ از رضا عباسی، دیدار خسرو و شیرین از محمد قاسم و...) پوشاکی مانند لباس، چکمه و کلاه تأثیرات بیشتری از پوشش های دوره الیزلبت اول تا جیمز دوم انگلیس پذیرفته است. این در حالی است که چهره پردازی ها بیشتر به نمونه چهره های ایرانی وفادار بوده است.
عناصر بومی داستان نویسی مکتب اصفهان در آثار بهرام صادقی و هوشنگ گلشیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
داستان نویسانی که از شهر اصفهان برخاسته اند، ویژگی های مشترکی در آثار خود بر جا گذاشته اند. این ویژگی های مشترک فقط در حیطه اقلیم خلاصه نمی شود؛ بلکه مجموعه ای از عناصر هویت بخش را در بر می گیرد و ساحت های هم سویی را در حوزه زبان، اندیشه، جغرافیا، اقتصاد، اخلاق، آداب و رسوم و باورها نمایان می سازد. این مقاله در ساختار آثار داستانی دو تن از نمایندگان شاخص مکتب اصفهان یعنی بهرام صادقی و هوشنگ گلشیری واکاوی کرده و خصوصیات مشترکِ وحدت بخش و سبک آفرین آن ها را استخراج نموده است. نتیجه اینکه این ساختارها در مواردی همچون تصویرآفرینی های طنزآمیز و هجوآمیز، تکنیک و فرم متفاوت در کلام، شخصیت پردازی های خاص، فضاسازی های گوتیک و نامشخص، آغازها و انجام های ناگهانی، چرخش در زاویه دید و خلاف آمد در روایت، گفت وگوهای زیاد و توصیفات کم، توجه به اساطیر و تاریخ و متون کهن، سوژه گزینی های نادر و نام گزینی های مدرن و نثر صیقل خورده و شعرگونه، تحلیل و تشریح می شود.
بررسی تطبیقی تکوین و گسترش مکتب اصفهان و سبک تهران در فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
37-45
حوزه های تخصصی:
تاریخ معماری و شهرسازی ایران همواره در طول تاریخ خود شاهد تحولات و دگرگونی هایی در زمینه نگرش ها، عقاید، شیوه ها و سبک ها، در هر دو بعد محتوایی و بصری بوده است. تأثیر پذیری از سنت وجهان بینی برخاسته از فرهنگ وآداب بومی، در دوره هایی محور این تغییرات بوده وگاهی نیز با الگو برداری از تحولات معماری و شهرسازی جهان، دست خوش دگرگونی شده است. مکتب اصفهان با تأکید بر فرهنگ، هنر و اندیشه اسلامی- ایرانی، دوران پرفروغ و اثرگذاری در دوره صفویه داشته است و حتی این تأثیرات تا به امروز در برخی شهرهای سنتی نیز هنوز قابل روئیت است. در دوره قاجار نیز در ابتدا مکتب اصفهان ادامه می یابد؛ اما با ورود ایران به بازارهای جهانی و برقراری روابط با دیگر کشورها، زمینه برای تغییر فرم و محتوای شهرهای ایرانی فراهم می گردد که با تولد سبک تهران، تغییراتی اجرا می شود که به طور عمده بر پایه ی نگرش های مدرنیستی شکل می یابد. در این نوشتار تلاش شده ضمن تشریح خصوصیات و ویژگی های هر یک از شیوه های اصفهان و تهران- که تأثیرات شگرفی در معماری و شهرسازی ایران داشته اند- زمینه های اشتراک و افتراق فضاها و عناصر شهری در این شیوه ها مورد مقایسه قرار گیرد. نتایج این بررسی حاکی از چرخش آشکار و تغییر نقش فضای عمومی، فضاهای باز و بروز برون گرایی به جای درون گرایی در سبک تهران است؛ به گونه ای که پیوند معماری بومی ایران با معماری غرب و سرمشق گیری از بناهای اروپایی و از سوی دیگر دگرگونی کلی مفهوم «شار» در این سبک کاملا مشهود است.
بررسی انتقادی ادله عقلی ملارجبعلی تبریزی بر اشتراک لفظی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملا رجبعلی تبریزی فیلسوف عصر صفوی اصفهان از جمله فیلسوفانی است که در بسیاری از اصول و مبانی حکمت متعالیه با صدرا مخالفت نموده. یکی از این اصول مسئله اشتراک لفظی یا معنوی وجوداست. تبریزی به شدت با اشتراک معنوی وجود مخالفت کرده و به اشتراک لفظی آن، میان واجب و ممکن قائل است.تبریزی سه گونه دلیل بر مدعای خود می آورد؛َ"عقلی"،"استناد به کلام حکماوعرفا"و"دلیل روایی". نوشتار حاضر ضمن ارائه دیدگاه وی در این زمینه، سعی کرده تا با بیان ادله ی غیر روایی (ادله عقلی) او، ضعف و کاستی آنها را در حد بضاعت خویش بنمایاند. از جمله ادله ی تبریزی بر مدعای خود سخنان حکمای نام آوری چون معلم اول و ثانی است. اما با بررسی اندیشه های آن بزرگان نشان داده ایم که چگونه تبریزی عملاً دچار جزء نگری گشته و صدر و ذیل آن سخنان و یا دیگر سخنان آن بزرگان را نادیده گرفته است .
نقش آب و آبرسانی در معماری عمارت های سلطنتیِ عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
411 - 478
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش می کنیم که عناصر و اجزای مشترکی که مابین جامعه دوره صفویه و اصول و فنون معماری آن دوره وجود دارد را مورد بازنگری قرار دهیم، در این معنا طهارت و پاکیزگی نیز در کنار مفاهیم و وجوه پنهان و پیدای معماری آب معرفی می شود، گو اینکه برای حل مشکلات بحرانی شده حوزه آب ویژگی های منحصربه فرد فرهنگ و اعتقادات ما ایرانیان در آن زمان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. بنابراین در این نوشتار بر آنیم که با تأکید بر نمادها و نگاره های کهن که نهان گاه آنان به قول یونگ ناخودآگاه جمعی می باشد، نمادها و باورهای اعتقادی را در متن فرهنگ جامعه ایرانی برجسته نماییم که صور گوناگون پدیدار گشته آن به ویژه در آیین های پاکیزگی و طهارت به صورت های تمثیلی و استعاری در قالب هنر یا باورهای اعتقادی متجلی می گردد. این صورت ها، که ریشه در باورهای کهن اساطیری دارند همچون آئین میترا)، یک فریضه مذهبی بوده و در ساختارهای هنر اسلامی نیز تقدس و تطهیر از پنجره این صور با جلوه آب وارد عرصه هنر گشته و در جویبار باورها و نشانه ها و نمادهای معماری مکتب اصفهان به یاری دانش های زمان خود، بارور می گردد و بی توجهی به آن موجبات زوال و انحطاط دوره صفویه را فراهم ساخته و به نظر می رسد تأثیرات آن در دوره های پس ازآن نیز همچنان باقی ست
بررسی گونه شناسی و طبقه بندی ساختاری و مضمونی نقش مایه درخت در کاخ عمارت چهل ستون اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
299 - 313
حوزه های تخصصی:
در نگارگری ایران، طبیعت و درختان به وفور انعکاس یافته است. نماد درخت در ایران باستان رکن و پایه ی هستی، ارتباط میان زمین و آسمان و ستون گیتی تلقی می شد و نشانی از تولد، رشد و بالندگی، مرگ، رستاخیز، هستی پایدار و فناناپذیری بود. در آثار و بناهای تاریخی دوره اسلامی ار نقش مایه درخت استفاد شده است. یکی از بناهای زیبای دوره صفوی عمارت چهلسون است. مسئله ای که اینجا مطرح است چگونگی و ماهیت نقش مایه های درخت در این بنای تاریخ است. رویکرد پژوهش کیفی بوده و تحلیل داده ها به شیوه توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. جمع آوری داده ها و اطلاعات از منابع کتابخانه ای، شبکه جهانی اینترنت و همچنین مشاهدات میدانی صورت گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از این است که در نگاره های کاخ عمارت چهل ستون اصفهان، حدود 110 نگاره مزین به نقش مایه درخت ترسیم شده بر روی دیوارهای آن شناسایی شد. شناخت بیشتر فراوانی این تعداد از نقوش انواع درختان، ضرورت این تحقیق را مهیا نمود. نقش درخت در اکثر موارد با الهام از طبیعت واقعی و در بعضی موارد از درختان موجود در حیاط این عمارت در انواع (نارون، چنار، سرو، شکوفه و درختان میوه) ترسیم و نقاشی شده اند. درختان ترسیم شده در بسیاری از نگاره های عمارت، از باغ این عمارت ملهم بوده یا درختانی ملهم از این نقاشی ها در حیاط کاشته شده اند. همچنین این نقوش صرفاً جنبه تزیینی صرف نداشته اند و با توجه به هم جواری و روابط فی مابین آن ها با انسان و عناصر دیگر در آثار، جنبه مضمونی و مفهومی پیدا کرده اند. اهداف پژوهش: 1.بررسی و تحلیل نقوش درختان در نگاره های کاخ عمارت چهل ستون اصفهان به لحاظ فرم و محتوا. 2.بررسی و واکاوی منابع مؤثر در طراحی نقوش درخت در نگاره های این عمارت. سؤالات پژوهش: 1.نقش و جایگاه درخت در نگاره های چهل ستون از منظر ساختاری و مضمونی کدام است ؟ 2.در طراحی انواع نقش مایه درخت در این نگاره ها، منبع و ذهنیت هنرمند نقاش چه بوده است؟
بررسی طنز در آثار بهرام صادقی بر اساس نظریه رابرت لیو با تأکید بر (سنگر و قمقمه های خالی و ملکوت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه طنز زبانهشناختی رابرت لیو، یکی از نظریات کامل زبان شناسی در باب طنز است که پیش از رابرت لیو تحت عنوان نظریه «انگاره معنایی» توسط ویکتور راسکین مطرح گردید و با واکاوی ها و نقد گوناگون مواجه شد که یکی از آنها الگوی رابرت لیو می باشد؛ لیو معتقد است طنز زبان شناختی از نوع غیر زبان شناختی آن متفاوت و جداست و این تنها ابهام است که سبب می شود طنزی، ویژگی زبان شناختی به خود بگیرد؛ این ابهامات در سه حوزه آوایی، واژگانی، نحوی و کاربرد شناختی رخ می دهد. بهرام صادقی برای طنز آمیز کردن حکایات خود از مجموع انگاره های زبان شناختی نیز بهره برده است. نتیجه این پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی به دست آمده است نشان می دهد نظریه انگاره معنایی رابرت لیو و چهارچوب نظری آن تا حدود بسیار زیادی با آثار طنز بهرام صادقی همخوانی دارد.