مطالب مرتبط با کلیدواژه

مکتب اصفهان


۴۱.

ظرافت های نقاشی سبک اصفهان (دوران صفویه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مکتب اصفهان نقاشی دوره صفویه نگارگری انسان نگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲
در تاریخ ایران پس از اسلام، وقایع مهم سیاسی همیشه بر تحولات نقاشی ایران تاثیر بسیاری نهاده و تغییر حکومت ها اغلب با جابه جایی هنرمندان و ادغام سنت های هنری همراه بوده است؛ دوران صفویه از درخشان ترین ادوار تاریخ ایران بشمار می آید؛ نگارگری ایرانی که قدمت چند هزار ساله دارد همواره مورد توجه هنرمندان جهان بوده است؛ یکی از ویژگی های نقاشی مکتب اصفهان در دوره صفوی توجه به انسان نگاری است. مقاله حاضر شرایطی را که موجب بوجود آمدن این نوع نگرش به انسان و نقاشی آن شده مورد ارزیابی قرار داده، ضرورت هایی که باعث شده در نگارگری دوره شاه عباس اول به تصویر انسان بیشتر توجه شود، نشان می دهد. هدف: از این مقاله شناخت و توصیف ویژگی هایی است که در انسان نگاری نقاشی مکتب اصفهان ظاهر گردید و این سبک را در مقایسه با نقاشی قبل از خود (مکتب تبریز دو) متمایز گردانید. روش تحقیق: در این مقاله با توجه به ماهیت تاریخی آن از یک سو و نیاز به تبیین آثار از سوی دیگر توصیفی - تحلیلی بوده و با استدلال استقرایی به جمع آوری اطلاعات مربوط به نگارگری این عصر پرداخته شده است. گردآوری مطالب به شیوه اسنادی (کتابخانه ای) صورت گرفته است.
۴۲.

بازشناسی عنصر بصری خط در سیاه قلم های مرقوم شفیع عباسی محفوظ در موزه بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکتب اصفهان نقاشی گل و مرغ شفیع عباسی محمد شفیع اصفهانی عنصر خط اسلوب سیاه قلم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۳۸
از جمله آثار برجای مانده از نگارگری مکتب اصفهان، آلبومی با جلد لاکی و نقاشی گل و مرغ، شامل 55 اثر به اسلوب سیاه قلم است  که هم اکنون در موزه بریتانیا نگهداری می شود. مرقوم بودن سه اثر از این مجموعه به نام شفیع عباسی، باعث شده است تا این آلبوم به او نسبت داده شود. هدف از این پژوهش بازشناسی عنصر بصری خط در این سه اثر مرقوم است. طبقه بندی شاخصه های خط در قلم نگارگر، راهگشای صحت سنجی در سایر آثار منسوب به اوست. ازاین رو عنصر بصری خط در این آثار به روش توصیفی - پیمایشی با بهره جستن از منابع مکتوب و داده های اسنادی، واکاوی می شود. نتایج حاصل، خط را از لحاظ نوع، به منحنی های متنوعی تمیز داده و در پنج نوع، دسته بندی کرده است. برای هر اثر، دسته ای واحد از نوع منحنی را می توان برشمرد؛ خط های دوار و سیالی که هماهنگی را با ساختار ریتم و الگو، به اثر بخشیده اند. خط در این آثار از لحاظ کیفیت، با تصاحب ضخامت های متغیر، حرکتی ممتد ندارد، بلکه با آغازی نازک و ظریف به ضخامت می رسد که گویی به مثابه سایه و حجم پردازی عمل می کند. این ریتم تند و کند خط ها در قلم شفیع عباسی دارای انجامی ظریف بوده و از اتصال به خط دیگر، رها است.
۴۳.

معاصرسازی اصول شهرسازی مکتب اصفهان به منظور ارتقای کیفیت فضای شهری در دوران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معاصرسازی مکتب اصفهان فضای شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۳۲
آنچه در شهرهای امروز ما دیده می شود، نه فضای شهری، که فضاهایی خالی محصول کنار هم قرار گرفتن بناها و تکه هایی باقی مانده از توده هایی است که کمتر معنا و مفهومی را به ذهن متبادر می کنند. شاید این گونه باشد که در شهر ما اول ساختمان ها ساخته می شوند و آنچه باقی می ماند فضای شهری است؛ از همین رو، این مقاله مکتب اصفهان را به عنوان پلی برای ارتباط با گذشته و ایجاد تداوم تاریخی در فضاهای شهری انتخاب کرده است. هدف از این پژوهش معاصرسازی اصول شهرسازی مکتب اصفهان با رویکرد معاصرسازی بر پایه نیازهای کنونی شهر اصفهان است. معاصرسازی در این پژوهش نه به معنای بازگشت به گذشته، بلکه به معنای استفاده بهینه از اصول گذشته و به هنگام کردن آن با شرایط کنونی است. در این پژوهش، اصول شهرسازی مکتب اصفهان هم بر اساس مصاحبه با کارشناسان و هم بر اساس مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده اند و در نخستین گام، سنجه های متناظر پژوهش بر اساس تحلیل محتوای کمی مصاحبه کارشناسان و مطالعات کتابخانه ای به دست می آیند. در ادامه، شاخص ها بر اساس آزمون فریدمن اولویت بندی و 17 سنجه اولیه وارد چرخه تحلیل عاملی می شوند. نتایج حاکی از آن است که 6 عامل اقتصادی، اجتماعی، سطح و سرانه، دسترسی، کالبدی و آثار تاریخی از 17 سنجه پژوهش تا میزان 86 درصد پشتیبانی می کنند.
۴۴.

مطالعه تطبیقی الگوی روایت در نقاشی مکتب اصفهان و دوره پهلوی دوم

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی الگوی روایت روایت شناسی مکتب اصفهان دوره پهلوی دوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۳۲
هنر ایران در دوران پر فراز و نشیب خود، همواره تحت تأثیر دیگر جوامع بوده است؛ اما نکته مهم در جریان این تأثیر و تأثرات، حفظ همیشگی منش و ساختار(الگوی روایت) در هنر ایران است. درواقع، در طول تاریخ هنرمندان ایرانی از تجربیات ساختاری و تکنیکی و در کل، موضوعی و محتوایی دیگر فرهنگ ها متأثر شده اند، ولی شخصیت و منش ایرانی خود را حفظ کرده اند و این تأثیرات را در هنر خود مستحیل نموده و روایتی ایرانی ارائه کرده اند. هدف پژوهش پیشِ رو، مطالعه تطبیقی الگوی روایت که عنصری برگرفته از روایت شناسی ساختارگراست، در دو دوره و مقطع تاریخی مهم در هنر تصویری ایران است؛ دوره حکومت «شاه عباس اول» در اصفهان و دوره دوم حکومت پهلوی در ایران. اهمیت و ضرورت این پژوهش از آن روست، که هنر نقاشی ایران در این دو مقطع تاریخی، تأثیرات فراوانی را از هنر اروپا اخذ کرده و مکاتب هنری بعد از خود را تحت تأثیر قرار داده است؛ از این رو، کوشید می شود به این پرسش بنیادین پاسخ داده شود که، الگوی روایت در مکتب نقاشی اصفهان و دوره پهلوی دوم دارای چه تغییرات و تحولاتی شده است؟ به نظر می رسد، نوگرایی در نقاشی مکتب اصفهان سنخیت بیشتری با سنت های تصویری گذشته ایران داشته و نقاشی در دوره پهلوی دوم با سرگشتگی و پریشانی همراه بوده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی، و با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانه ای، درصدد ترسیم الگوی روایت برای دوره های موردنظر است. یافته های پژوهش نشان می دهد که، الگوی روایت در آثار نقاشان نوگرای مکتب اصفهان در مقایسه با الگوی روایت در آثار نقاشان نوگرای دوره پهلوی دوم، ازلحاظ سبک و ساختار تصویر، در عین نو بودن، در جهت استمرار سنت های تصویری گذشته ایرانی هماهنگی بیشتری را داشته است.