مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
معماری اسلامی
حوزههای تخصصی:
هنر اسلامی به آثار فرهنگ و تمدن ملت های مسلمان در دوران اسلامی [تاریخ اسلام]اطلاق می شود و دارای خصوصیات و توصیفاتی است که در عالم تفکر سنت و زیبایی شناسی عرفانی می توان از آن سخن گفت.که انسان حاضر،معمار آن است که در این میان تیتوس بورکهارت، یکی از محققینی است که مطالعات گسترده ای در هنر و معماری اسلامی- به ویژه در هنر کشورهای حوزه غرب اسلام- داشته است و از جمله سنت گرایان برجسته که پژوهشگر عرصه هنر اسلامی بوده و آثار قابل توجهی از خود به یادگار گذارده. وی به پژوهش درباره هنر اسلامی به ویژه عناصر حکمی و عرفانی در هنر اسلامی پرداخت و از نخستین هنرشناسان اسلامی است که به رابطه و نسبت میان عرفان و حکمت اسلامی با آثار هنر اسلامی، اذعان کرد. تیتوس بورکهارت، یکی از محققینی است که مطالعات گسترده ای در هنر و معماری اسلامی- به ویژه در هنر کشورهای حوزه غرب اسلام- داشته است. پژوهندگان بر این باورند که بررسی آثار افرادی، خارج از زمینه و فرهنگ اسلامی، و آنچه از دید سوم شخص به هنر و معماری آن دارند، می تواند افق های جدید- و حتی گاهاً شناخته نشده تری- در اختیار محققان قرار دهند تا با دیدی میان فرهنگی و میان رشته ای، به طی طریق در این مسیر همت بگمارند.این پژوهش با رویکرد تفسیری-تاریخی، به طریق مطالعه کتابخانه ای و مرور منابع رساله ها و مقالات به جا مانده از تیتوس بورکهارت، با نتیجه گیری کیفی، با جمع بندی و تدوین نظریات این محقق فرهیخته به شش عامل اصلی و همیشه حاضر در معماری اسلامی رسیده که توحید، کثرت به وحدت و فضای تهی مهم ترین آنها می باشند.
گنبد به مثابه نماد با تأکید بر گنبد مسجد شیخ لطف الله
حوزههای تخصصی:
گنبد به عنوان پوشش یکی از مهمترین فضاها در مساجد ایرانی، از جایگاه مهمی در نظام معنایی مسجد برخوردار است. محققین معانی کلی چون وحدت، آسمان، بهشت یا عرش را به گنبد، در معماری اسلامی اختصاص داده اند. مسجد شیخ لطف الله نیز که یکی از مساجد تاریخی اصفهان است و در ضلع شرقی میدان نقش جهان قرار دارد؛ دارای گنبدی است که از زیباترین و باشکوه ترین گنبدهای دنیا به شمار می رود و گوشه ای از نبوغ معماران صفوی را به نمایش می گذارد. هنرمند مسلمان ابعاد صوری را واسطه ای برای جهش روحی به عالم حقیقت و معنا قرار داده است. معماری اسلامی به ویژه مساجد نیز مولود الهام درونی هنرمند است که از حکمت و معنویت حاکم بر تعالیم انسانی و دیدگاه توحیدی نشأت میگیرد که ارائه دهنده اشکال و تزئینات گوناگون در جهت نشان دادن مفهوم وحدت می باشد. با توجه به اینکه گنبد یک فرم سنتی است و از آنجایی که بسیاری از عناصر ساختاری و تزیینی در هنر سنتی همچون گنبد مشتمل بر مفاهیم و بیان و کارکردی نمادین است، لذا این سؤال مطرح میشود که گنبد به لحاظ نمادین چه معنا و مفهومی دارد؟ در این راستا، این پژوهش سعی دارد با مطالعه گنبد و به ویژه گنبد مسجد شیخ لطف الله با رویکرد نمادین و بررسی مفاهیم نقوش و اجزاء گنبد این مسجد، معنای آن را بیش از آنچه که تا کنون واگشایی شده است آشکار سازد. در مقاله حاضر، با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای به تجزیه و تحلیل موضوع پرداخته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که از میان معانی و دلالتهایی که برای گنبد به دست می آید میتوان به این نکات اشاره کرد: آسمان، عرش الهی، خانه ی خدا، وحدت،کمال، ابدیت، تمامیت، سیر انسان در انفس، حرکت از زمین به آسمان و از جسم به روح، وحدت در کثرت و آغاز و... چگونگی ارتباط این معانی با گنبد در این نوشتار توضیح داده شده است.
بررسی تأثیر شاخصه های معماری اسلامی بر ارزش های تعالی بخش انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
21 - 33
حوزههای تخصصی:
امروزه معماری اسلامی جلوه گر و تداعی کننده نوعی از نگرش به جهان هستی است که روشن کننده قوه فکری و ساختاری انسان است. این مقاله تلاش نموده با توجه به تعریف تعالی، فرهنگ، معماری اسلامی و آموزه های دین اسلام و ظرفیت های هریک و نحوه تعامل آن ها با یکدیگر از منظر اسلام(با مبنا قراردادن آموزه های دین اسلام)، رابطه بین آن ها را با مدلی کاربردی در حوزه معماری اسلامی ارائه نموده و بر اساس آن تعریفی از معماری اسلامی مبتنی بر تعالی ارزش های فرهنگی انسان ارائه نماید. روش پژوهش، استدلال منطقی از نوع توصیفی-تحلیلی- بنیادی است. استنباط منطقی ثابت می نماید معماری شایسته اسلامی می تواند قابلیت هایی متناظر با مراتب وجود انسان و هستی داشته باشد و به انسان کمک می کند با استفاده از ارزش های تعالی فرهنگی انسان درک مناسبی از مراتب جهان هستی پیدا کند. با توجه به مفاهیم، معانی و نمادهای معماری اسلامی و تعالی انسان در آموزه های دینی و اصول و قواعد اسلام در معماری، می توان نتیجه گرفت که شاخصه های معماری تأثیرگذار بر تعالی انسان در شش گروه دسته بندی می شوند: منشأ کمال و سیر الی الله، پرهیز از بیهودگی، حریم، ایمان به خدا و پیامبران، تزیینات و دوری از تفاخر و موقعیت مناسب؛ که هر دسته به ترتیب از شاخصه های معماری اسلامی خاص آن بهره می گیرد: کثرت به وحدت و وحدت به کثرت، گنبد، مناره، محراب، پرهیز از بیهودگی، سلسله مراتب و درون گرایی، نور و مرکزیت، شمسه و، رنگ و کتیبه، سلسله مراتب و ریتم و تکرار تأثیر می پذیرند و بر آن ها تأثیر می گذارند.
بررسی چگونگی تجلی آموزه های اسلامی در کالبد مسکن؛ نمونه موردی: خانه سنتی در اقلیم گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۸
۴۵۸-۴۳۵
حوزههای تخصصی:
با اینکه اصول اسلام، حقایقی ثابت و تغییرناپذیر است که برای همه زمانها وضع شده، ولی فروع آن زیاد بوده و اجتهاد ضرورت دارد. یعنی در هر عصر و زمانی به افراد متخصص نیاز است تا اصول اسلامی را با مسائل متغیری که در زمان پیش می آید تطبیق داده و معین نمایند که این مسائل وارد بر چه اصولی است، بدیهی است اصولی که در مورد مسکن وضع شده از این قاعده مستثنی نبوده و باید بازشناسی و با شرع و شرایط زمان انطباق داده شود. آموزه های اسلامی ارائه شده در قرآن مجید و کلام معصومین(علیهم السلام) راهبردهای مفهومی و عملی مشخصی را به صورت اصولی فرا زمانی و فرا مکانی ارائه داده که قابل بهره برداری هستند، از آن جایی که آموزه های اسلامی بر فضاهای زیستی از جمله مسکن تأثیر بسیار مفید و مثبتی دارد لذا مطالعه و تحقیق در این رابطه حائز اهمیت است. این پژوهش بر آن است که نقش آموزه های اسلامی را در چگونگی شکل گیری محیط مسکونی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. در این پژوهش آموزه های اسلامی به عنوان باورها و ارزشهای دینی ساکنان خانه به مثابه متغیر مستقلی است که بر ساختار کالبدی خانه به عنوان متغیری وابسته مؤثر واقع می شود. به صورتی که پس از مطالعه دقیق آموز های اسلامی از آیات قرآن و احادیث معتبر، چگونگی تأثیر این عوامل و تجلی آن در نمونه های موردی، مورد بررسی دقیق قرار گرفته اند. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و با انتخاب نمونه مسکن های سنتی در اقلیم گرم و خشک ایران انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فضاسازی خانه و مسکن در اسلام متناسب با نیازهای مادی و معنوی آنها و در واقع مبتنی بر آموزه های اسلامی است. لذا براساس این آموزه ها هویت ظاهری مسکن با نیازهای مادی هماهنگ است و نیز هویت دینی مسکن با نیازهای معنوی انسان سازگار و هماهنگ است.
تأملی بر چالش «معماری اسلامی» و «معماری مسلمان ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم دی ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
49 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تاکنون بر روی موضوع معماری اسلامی پژوهش های متعددی انجام گرفته، اما این نوشتار با هدف به چالش کشیدن «معماری اسلامی» و «معماری مسلمان ها» و مشخص شدن تمایز میان این دو شکل گرفته است. موضوعی که تاکنون به آن پرداخته نشده، تعریف این دو اصطلاح مرتبط با دین در بستر دین است.
در این راستا پرسش های زیر مطرح می شود: معماری اسلامی چیست؟ معماری مسلمان ها چیست؟ تمایز میان معماری اسلامی و معماری مسلمان ها چیست؟آیا در دوران معاصر، معماری اسلامی قابل حصول است؟
هدف پژوهش: فهم حقیقت معماری اسلامی و معماری مسلمان ها و تمایز میان این دو از اهداف پژوهش است که برای پژوهش های آتی در این خصوص ضروری است.
روش پژوهش: در این نوشتار موضوع معماری اسلامی از لحاظ نوع ارتباط معماری به عنوان یک علم با اسلام بررسی شده است. در این راستا ابتدا آرای صاحب نظران در خصوص چیستی معماری اسلامی با مستندات موجود کتابخانه ای مورد مطالعه قرار گرفت و در طبقه بندی انجام شده، این تعاریف در سه گروه کالبدی، معنایی و رفتاری دسته بندی شده اند. از آن جایی که دین الزامات و حدود رفتاری مسلمانان را معین می کند و محدودیت کالبدی برای معماری در نظر نگرفته، فهم حقیقت معماری اسلامی ضروری است. برای فهم این حقیقت، مطالعاتی با روش استدلال استقرایی و با استفاده از منابع شیعی انجام گرفت که تعریف جدیدی از «معماری اسلامی» به عنوان معماری منتج از اجرای شکل صحیح و بی کم و کاست دستورات دین شکل گرفت. طبق این تعریف، نمونه بناهای طراحی شده برای مسلمان ها، در پژوهش حاضر با عنوان «معماری مسلمان ها» معرفی شده است.
نتیجه گیری: معماری مسلمان ها معماری برآمده از تفاسیر، تعابیر و تلاش های ناقص مسلمان ها از دستورات است که با سلایق و برداشت های شخصی، قوانین تجویز شده و با ناآگاهی ها همراه شده و فاصله ای نسبت به معماری اسلامی یافته است. با آسیب شناسی و کنکاش در علل این فاصله، می توان معماری مسلمان ها را به معماری اسلامی نزدیک تر کرد. برای وضوح بیش تر این فاصله و علل آن، تمایز میان دو مفهوم معماری اسلامی و معماری مسلمان ها به بحث گذاشته شده است.
تحلیل ویژگی های بصری دیوارنگاره های سقف بقعه سید رکن الدین بر اساس رویکرد آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
23 - 37
حوزههای تخصصی:
نظام حاکم و اساسی در یک معماری دینی وجود عنصر گنبد است که در ادوار مختلف به شیوه های گوناگون ساخته شده است که گاهی ساده و گاهی با نقوش گیاهی و هندسه ی خاصی زینت یافته اند. معمولاً ساختار بناهای مذهبی و آرایه های به کار رفته در آن از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار بوده و نماینده دوره ی تاریخی و مکتب همان عصر هستند و میتوان نقش مایه های بکار رفته در آرایه های معماری را حامل پیام دانست. «بقعه سید رکن الدین» واقع در شهر یزد از بناهای مذهبی برجای مانده از دوره آل مظفر است که آرایه های بکار رفته در آن بنا بر بسیاری از آثار معماری منطقه ی مذکور تأثیرگذارده است. پژوهش حاضر با رویکردی متفاوت از شیوه های مرسوم مطالعه آرایه های معماری، به واکاوی لایه های گوناگون نقش مایه های بکار رفته در دیوارنگاره های سقف گبند بقعه سید رکن الدین می پردازد و هدف آن، شناخت تحولات فرهنگی و سیاسی دوره آل مظفر در شهر یزد بر اساس مطالعه پیوند میان فرم و معنی در این اثر است. برای نیل به این هدف از روش شمایل شناسی اروین پانوفسکی بهره بردیم تا به این سوالات پاسخ دهیم: 1- نقشمایه های سقف گنبد بقعه سیدرکن الدین حاوی چه مضامینی است؟ 2- از خوانش شمایل شناسانه این نقشمایه ها چه مفاهیمی دریافت می شود؟روش تحقیق در این پژوهش کیفی به شیوه ی توصیفی-تحلیلی است که به روش اروین پانوفسکی با رویکرد شمایل شناسانه در سه مرحله تحلیل می شود. گردآوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و تصاویر پروژه به صورت میدانی جمع آوری شده است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی است. نتایج مطالعات نشان داد: در سقف گنبد این بقعه از آرایه های گیاهی، نوشتاری، هندسی به رنگ های آبی لاجوردی، قرمز شنگرف و سبز بهره برده شده است. نقوش شمسه، ستاره و تقسیمات بکار رفته بر اساس اعداد پنج و شش و هفت و دوازده گانه به عنوان زیرساخت نقش مایه های زیر گنبد طراحی شده است؛ موضوعات و مفاهیم مرتبط با نقش مایه های بکار رفته بر اساس منابع دسته بندی شد؛ بر این اساس موضوع نقوش بکار رفته شامل: توحید و احدیت خداوند، پیامبر(ص)، وحدت در کثرت و کثرت در وحدت، عدالت، دوازده امام شیعیان، هفت سبع سماوات، قداست عدد پنج در اسلام (پنج رکن ایمان، پنج نماز یومیه، پنج تن آل عبا)، حقانیت، اشراق، باروری و اقتدار و شکوه شناسایی شد؛ در مرحله سوم بر اساس تفسیر شمایل شناسانه پیوند میان نقش و طرح متاثر از رویکرد مذهبی- اجتماعی شهر یزد در دوره ساخت بنا و بینش اسلامی بانیان بنا با تاکید بر شیعه اثنی عشری، بیان شد.
خوانش معماری و تزیینات مقبره سلطان شهاب الدین و تطبیق آن با پاره ای از اصول حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳)
89 - 102
حوزههای تخصصی:
مقبره سلطان شهاب الدین و یا شیخ شهاب الدین، واقع در حاجی دلای لاریجان مازندران، ازجمله آثار هنری فاخری است که مقارن عصر صفویه به وجود آمده است. مسئله این است که با توجه به ارتباط وثیق و عمیقی که بین حکمت الهی عموماً و حکمت متعالیه خصوصاً با هنر و معماری اسلامی و ایرانی برقرار است؛ می توان میان آثار هنری و اصول حکمی به تطبیق پرداخت و تجلی حکمت به ویژه حکمت متعالیه را در آثار هنری و معماری تبیین نمود. حکمت متعالیه که توسط صدر حکمای الهی، حکیم صدرالمتألهین شیرازی پی ریزی و پایه گذاری شده است؛ مبتنی بر چند اصل اساسی و تأسیسی است. ازجمله اصالت وجود و تشکیک در وجود و وحدت وجود و حرکت جوهری. روش مقاله پیش رو توصیفی- تطبیقی است و در پی دستیابی به این هدف است که میان برخی از ویژگی های هنری مقبره سلطان شهاب الدین ِحاجی دلای مازندران با پاره ای از اصول حکمت متعالیه به تطبیق بپردازد. معمار، کاشیکار و خطاط بنای بقعه سلطان شهاب الدین، با زبانی نمادین و رمزآلود، سعی بر القاء حقیقت وجود با استفاده از چیدمان نور؛ اصالت وجود با ایجاد تداوم فضایی در بنا؛ تشکیک وجود با سلسله مراتب فضاها و نقوش گیاهی کاشی ها و حتی نقش آیه و حدیث و سخنان عرفانی بر روی کاشی های شش پر ؛ وحدت وجود با گنبد مخروطی شکل نوک تیز و حرکت جوهری با نقوش گیاهی داشته است. نتایج این پژوهش که مطالب آن به روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده است نشان می دهد که معماری و تزیینات این بنا هم راستا با اصول حکمت متعالیه صدرایی، به ویژه اصالت وجود و تشکیک در وجود و حرکت جوهری اند.
تبیین کاربست مفهوم شفافیت در فضای بناهای زیارتگاهی، گامی در مسیر شناخت الگوی پیشرفت معماری اسلامی ایرانی مطالعه موردی: سه نمونه (زیارتگاه علی ابن مهزیار اهوازی، امامزاده عبدالله شوشتر، بقعه شاه رکن الدین دزفول علیهم السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم فضا یکی از مهم ترین موضوعات معماری است که همواره مورد توجه معماران، نظریه پردازان و پژوهشگران قرار گرفته است. این مقاله در راستای بررسی شفافیت ساختار فضایی معماری بناهای زیارتگاهی می باشد. هدف این پژوهش تبیین کاربست مفهوم شفافیت در ساختار فضایی بناهای زیارتگاهی بر مبنای الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی است، که بر این اساس زیارتگاهای علی ابن مهزیار اهوازی، امامزاده عبدالله شوشتر و بقعه شاه رکن الدین دزفول به عنوان شاخص ترین مکان های زیارتگاهی خوزستان، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. روش گردآوری اطلاعات پژوهش، به لحاظ نوع نتایج توصیفی-تحلیلی و به لحاظ رهیافت تاریخی-تفسیری است که به شیوه تحلیل گونه شناختی و با شیوه گردآوری داده کتابخانه ای (اسنادی) و با ابزار نقشه خوانی، سندخوانی و فیش برداری به تبیین و دسته بندی انواع شفافیت در ساختار فضایی بناهای زیارتگاهی بر مبنای الگوی پیشرفت معماری اسلامی ایرانی پرداخته است. این پژوهش نشان دهنده متنوع بودن شفافیت فضایی در معماری زیارتگاه ها بر مبنای اصول معماری اسلامی ایرانی است که این کیفیت شفافیت، دارای چهار سطح کالبدی، بصری ادراکی، عملکردی و معنایی در فضای معماری تبیین نمود. در معماری بناهای زیارتگاهی شفافیت معنایی و مفهومی نمود بیشتری دارتد، در شفافیت بصری و ادراکی انسان همواره فضا را تعریف شده، ولی بی پایان احساس می کند، و این شفافیت علاوه بر عملکرد خود سبب تداوم بصری، نورانیت و درک همزمان درون و بیرون فضا می شود.
معماری و شهرسازی اسلامی از منظر حکمت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۴۸۰-۴۵۳
حوزههای تخصصی:
مراتب وحدت وجود و حکمت خالده از مهمترین موضوعات در حوزه قلمرویابی معماری و شهرسازی اسلامی است که بازتابی گسترده و فراگیر در طول تاریخ داشته است و به انواع و اطوار مختلف در معماری ایران اسلامی به ظهور رسیده است. از سویی دیگر، معماری را شاید بتوان یکی از مهم ترین هنرها در حکمت خالده و بررسی های کیهان شناختی دانست که سنت گرایان در باب آن بسیار سخن گفته اند و آرای آنان عمدتاً نگاهی انتقادی به جانب نگرش مدرنیست ها به هنر معماری دارد. در این مقاله تلاش می شود در مقایسه ای میان آرای سنت گرایان و آرای مدرنیست ها در باب هنر معماری به روح حکمت وجود و حکمت خالده و تلقی آن از معماری و طراحی شهرها نزدیک شد. روش تحقیق این مقاله، توصیفی- تحلیلی است که از روش اسنادی و استدلال منطقی نیز بهره برده است. در پایان نیز مراتبی از تجلی مفهوم حکمت وجود و بالاخص حکمت خالده در پدیداری اش در هنر معماری و شهرسازی بیان شده و مصادیق و مظاهر ان به اختصار بیان گردیده است.
بازاندیشی تناسبات هندسی خلقت در آثار هنر و معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۱۲۴-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
عالم، کتاب مبسوطی است که صفحات آن مملوّ از کلمات نگارنده آن است و درست همانند آیات متن وحیانی قرآن، دارای سطوح چندگانه معنایی است. اساس این برداشت ها از قرآن به عمیق ترین شناخت از ذات صور طبیعی و کیفیت وحدت حاکم بر عالم می انجامد. امر وحدت و هماهنگی در سرتاسر عالم بیانگر حاکمیت وجه کیفی هندسه از طریق حضور قوانین تناسب، توازن، تعادل و ریتم در اجزاء و عناصر عالم است. با نگاهی به آثار هنر و معماری اسلامی ایران در طی ادوار مختلف، هنرمند مسلمان با استعانت از علم هندسه و ریاضیات، نظم و تناسبات هندسی تقرر یافته در طبیعت را که آینه دار کمال یافته ترین نظامهای زیبایی است، الگوی خود قرار داده و به خلق آثاری می پردازد که راز ابدیت و جاودانگی را در خود دارد. مسئله مهم در این نوشتار آن است که: اولاً- تناسبات هندسی خلقت از منظر اصل قرآنی توحید چگونه است؟ و ثانیاً- تناسبات هندسی خلقت چگونه در آثار هنر و معماری اسلامی تجلی می یابد؟ روش پژوهش توصیفی تحلیلی و تطبیقی با رویکرد به منابع قرآنی است. روش تجزیه و تحلیل با استعانت از شیوه استدلالی قیاسی به انجام رسیده است. هدف از این نوشتار ادراک حیات کیهانی افلاک و رهیافت به روش هایی است که در آثار هنر و معماری اسلامی تجلی یافته است. از جمله یافته های این پژوهش می توان به؛ هندسه نظام جهان هستی به وجود رابطه نظم و اندازه با عدالت خداوند بر عظمت و بی کرانگی عالم- سرّ تناسبات کیهانی دو عالم معقول و محسوس در نسبت با هماهنگی جنبه های کیفی و کمّی پدیده های این دو جهان- دست یابی به وحدت و هماهنگی در آثار هنر و معماری اسلامی از طریق هماهنگی جنبه های کمّی و کیفی هندسه اشاره نمود.
پدیداری زبان معماری و شهرسازی اسلامی در بروز حقیقت اثر معماری؛ رویکردی کیهان شناختی و شناخت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۲
۱۲۲-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
رویکردهای کیهان شناختی و شناخت شناختی بر این نکته تاکید دارند که زمینه بروز حقیقت یک پدیده در ماهیت معرفتی زبان اثر که بوسیله هنرمند خود را به جلوه می رساند، بروز پیدا می کند. این مفهوم به این نکته اشاره دارد که برپایی اثر معماری اسلامی را عمل تبیین در بروز حقیقت معماری منتسب به صفت اسلامیت یا همان معماری اسلامی می توان دانست. از سویی دیگر، نظام صورت بخش معماری می تواند به مثابه دستگاهی زبان گونه، بر وجود ابزارهای زبان گونه و مبتنی بر بیان معماری اسلامی دلالت داشته باشد که تحقق «تبیین در اثر» را سبب می شود و بنظر می آید که تحلیل کیفی آثار معماری اسلامی را می توان به مثابه متونی نگاشته شده متصور شد که در رویکردهای زبان شناسانه به شناخت ماهیت تبیین معمارانه بواسطه ابزارهای بیانی میسر می شود که این بیان در قالب زبان معماری نمادین و معنایی معماری اسلامی ممکن می شود؛ و می تواند ترسیم گر ظهور حقیقت برتر معماری اسلامی در معماری فاقد معنا و بی هویت امروز قلمداد شود. بر این اساس می توان گفت که در ساختار شهر اسلامی موجودیت عینی معماری را انتزاع و حقیقت بنیادین نقشهای عملکردی، روانی و معنوی معماری رقم می زند.
فراروش مطالعات در حوزه معماری اسلامی برای ارتقای ادراک انسان از محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
23 - 36
حوزههای تخصصی:
معماری اسلامی منعکس کننده تنوع فرهنگی جوامع اسلامی و بیانگر حرکت های فرهنگی این گونه جوامع است و لازم به ذکر است بدانیم، معماری اسلامی بیشتر از جهان اندیشه، از فرم و مفهوم بهره برده است. از سویی دیگر، فرایند سیستماتیک و تعاملات افراد با محیط فیزیکی خود برای به دست آوردن ایده های بهتر از چگونگی روابط انسان با محیط ساخته شده خود بر روی معماری بسیار تأثیرگذار می باشد. نحوه استفاده از مکان ها، رفتار و پیوستن احساسات خود با این فضا از عوامل بسیار مهمی است که باید توسط طراحان در نظر گرفته شود تصویری که از هر فضا در ادراک انسان شکل می گیرد، از نظر فرایند شکل گیری بسیار ذهنی است در واقع فکر انسان و محیط برای ایجاد ترکیبی از کیفیت بصری در تعامل و ارتباط همیشگی هستند. همچنین ویژگی های فضایی محیط ساخته شده انسانی، بر ادراک انسان و مولفه های بصری داخلی آن نیز تأثیر می گذارد. پس درمی یابیم که مغز انسان شامل شبکه های عملکردی گسترده ای است که می توان هر کدام را به عنوان عملیات روان شناختی اساسی که برای ایجاد طیفی از حالات ذهنی از جمله خشم، غم، ترس، انزجار، و غیره که محدود هم نمی شود، مجدد توصیف کرد؛ بنابراین هدف این مقاله ارائه ی فراروش مطالعات در حوزه معماری اسلامی برای ارتقای ادراک انسان از محیط می باشد و روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع ترکیبی و از جنبه ی هدف کاربردی است و برای دستیابی به هدف پژوهش از راهبرد فراروش استفاده شده و جنس داده های این پژوهش از نوع متن مقالات مورد بررسی می باشد. برای بررسی مطالعات علمی پژوهشی از پایگاه های اسکولار و ساینس دایرکت و حوزه ی تخصصی هنر و معماری که در بازه ی زمانی 2019 الی 2023 به چاپ رسیده اند، استفاده شده است. در بررسی این مطالعات کشف رابطه ی بین پارادایم های فلسفی، افق های زمانی، رویکرد و ماهیت پژوهش، روش های تحقیق و تحلیل و ابزارهای آن ها مدنظر می باشد. در بررسی مطالعات صورت گرفته و نتایج خروجی یافته های تحقیق با نرم افزار مکس کیودا نشان می دهد که بیشتر مطالعات از روش تحقیق کیفی، پارادایم اثبات گرایانه، روش گردآوری اطلاعات اسنادی کتابخانه ای و روش تحلیل محتوا استفاده کرده اند، پس درمی یابیم که فراوانی مطالعات با روش تحقیق کیفی بسیار گسترده و مطالعات کمی و ترکیبی بسیار کمتر مورد استقبال نویسندگان قرار گرفته است و البته باید در نظر داشت که کمبود ابزارهای تحلیل کیفی نوین و بررسی فصل مشترک و راهبردهای این دو حوزه بسیار به چشم می خورد.
جلوه تهی در عرفان اسلامی و ذن بودایی و تجلی آن در معماری ایران و ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
53-78
حوزههای تخصصی:
هنر اسلامی، ریشه در اندیشه اسلام و نمود نگاه عرفانی به هستی و آخرت دارد و تبلور سیر وحدت به کثرت است که به نوعی در معماری اسلامی تجلی یافته است؛ اما هنر ذن، محصول سلوک و روشن شدگی در لحظه ساتوری و بیانگر تهی پرمعناست و در بستر باغ شن و معماری ژاپنی ظهور یافته است. هر دو اندیشه، شهودی است و اندیشه، تهی از مبانی اصلی هنر و باورهای آن هاست. بنابراین این سؤال مطرح است که اندیشه ذن و عرفان اسلامی چه اشتراک و تفاوت هایی باهم دارند و اندیشه تهی در هر دو آیین چه معنایی می یابد؟و با توجه به این باور، تهی چه قالب و فرمی در هر دو آیین یافته و تجلی آن در هنر و معماری هر سرزمین کدام است؟ هدف این پژوهش، شناخت و مقایسه صورت و سیرت مفهوم تهی در فرهنگ ایران و ژاپن و نوع تجلی آن در معماری هر دو سرزمین است. بنابراین، در این پژوهش به شیوه تحلیلی تفسیری به تطبیق اندیشه تهی در جهان بینی و باور هر دو آیین و تجلی آن در معماری هر دو سرزمین می پردازد.
مطالعه تطبیقی برنامه درس تاریخ معماری اسلامی در دانشکده های معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
81 - 108
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناخت تجربه کشورهای مختلف در آموزش تاریخ معماری اسلامی و انتقال تجارب آنها به دانشکده های معماری ایران اجرا شده است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی است و بدین منظور با روش تطبیقی به کمک الگوی بردی، برنامه درس «تاریخ معماری اسلامی» در ایران و چند کشور جهان بررسی شده است. جامعه پژوهش شامل تمام کشورهایی بود که درس تاریخ معماری اسلامی در برنامه درسی خود دارند. نمونه های مورد مطالعه، شامل ایران و کشورهای جهان اسلام بر مبنای کشورهای عضو سازمان همکاری های اسلامی بود که دانشگاه های آنها در رتبه بندی پایگاه استنادی جهان اسلام، جزء 100 دانشگاه برتر بودند. معیار انتخاب دانشگاه ها در هر کشور، رتبه بندی هر مؤسسه در آن کشور بوده است و تلاش شد که دانشگاه های دارای بالاترین رتبه بررسی شوند. بر اساس نتایج پژوهش، سه رویکرد کلی (نگاه تاریخ گرایانه، نگاه معنایی و نگاه کاربردی) بر اساس تلقی متفاوت هر کشور از نسبت اسلام و معماری در آن کشور در برنامه درسیِ درس معماری اسلامی قابل شناسایی است. برای نیل به هدف های برنامه توجه، به رویکرد آن و به روزرسانی برنامه ها باید در اولویت برنامه ریزان
تأثیر معماری بر جامعه از منظر اخوان الصفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به معماری در اندیشه اخوان الصفا متوقف به شناخت جایگاه علم هندسه و اعداد در نظام فکری ایشان است. اخوان الصفا معتقدند علم هندسه و اعداد قبل از تمامی دانش ها و بر تمامی دانش ها تقدم رتبی دارد. نوع مواجهه ایشان با هندسه و معماری به گونه ای است که هویت بخشی از لوازم اندیشه ایشان محسوب می شود؛ ازاین جهت در نقطه مقابل معماری مدرن قرار می گیرد که با تکیه به مبانی فلسفه پوزیتیویستی، خالق آثاری است که بی هویتی در آن مشهود است. ابتناء اندیشه اخوان الصفا بر مبانی ژرف تفکر اسلامی سبب شده که نوعی هندسه متعالی و اسلامی طرح کنند که کارکرد القای مفاهیم ناب عرفانی مانند فنای کثرات در وحدت را به نمایش بگذارد و به صورت زبانی از جنس نماد، منتقل کننده مفاهیم عالی اسلامی باشد. اخوان الصفا معتقدند "مثلث" و "نقطه" کارکرد نمایش "کثرات حول محور وحدت" را دارند و شکل "لانه زنبوری" از جمله مصادیقی است که در القای هویت دینی می تواند ابزار خوبی باشد. نوع نگاه اخوان الصفا به اعداد، کیفی است نه کمی؛ بنابراین با نظام فکری عرفان اسلامی نیز مطابقت دارد. در پژوهش پیش رو ابتدا ملاک های معماری اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد و سپس به کاوش در اندیشه اخوان پرداخته خواهد شد و نسبت سنجی میان اندیشه اخوان و معماری اسلامی صورت می گیرد. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، آثار اخوان الصفا مورد بررسی قرار خواهد گرفت و به سؤالات پژوهش پاسخ داده خواهد شد.
آشنایی با آرای سنت گرایان در باب هنر و معماری اسلامی با نقد نظرات «تیتوس بورکهارت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۵
48 - 59
حوزههای تخصصی:
اکثر سنت گرایان، متفکرینی با مشی اسلام صوفیانه و با تأکید بر رمز و راز هستند که به حقیقتی فراطبیعی مشترک و جهانی در بطن سنت های دینی باور دارند. این جریان با رنه گنون آغاز و با بورکهارت، شوان، کوماراسوامی، لینگز و... تداوم یافت و بر دین شناسی تطبیقی معاصر تأثیرگذار بود. این امر در جهان اسلام با نحله های عرفانی و از طرفی دیگر با آیین های شرق دور گره خورده است. این طیف از نظریه پردازان آرای خود را در قالب معماری و هنر اسلامی بیان کرده و با مباحث غیرمنطقی و احساسی چنان ایجاد شبهه و ابهام نموده اند که سالیانی است جامعه فرهنگی-هنری ایران را دچار سردرگمی و پریشانی کرده اند. نقد آرای بورکهارت در زمینه مبانی نظری هنر و جلوه های هنر و معماری اسلامی، پرده از تقدس گرایی و گریز از عقل گرایی برداشته و تلاشی برای معرفی و ارزیابی واقعی و منطقی در زمینه هنرهای جهان اسلام است. سنت گرایان با تأکید بر خرد جاویدان، معتقد به سنتی ثابت و مقدس و رمزآلود درتمامی ادیان بشری هستند و اسلام، مسیحیت، یهود و آیین های شرقی آسیا را دارای سنت مشترک می دانند. متأسفانه تعریف ایشان از سنت با تعریف سنت در اسلام و قران کریم خلط شده که انحراف فاحش از همین جا سرچشمه یافته و منجر به تعبیر و تفسیرهای غیرعلمی و خلاف واقع در زمینه های مختلف و به ویژه هنر و معماری اسلامی شده است.
الگوی طراحی مسجد در معماری معاصر با تأکید بر مساجد شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
327 - 336
حوزههای تخصصی:
معماری اسلامی به مثابه یکی از بزرگ ترین مصادیق هنر اسلامی بوده و بیشترین نمود معماری اسلامی، در مساجد متجلی شده است. مسجد در دوران های مختلف همواره دچار تغییرات و تحولات گوناگون از نظر شکلی و فضایی شده و هر دوره تاریخی ویژگی های خاص خود را نمایان ساخته است. در دوران معاصر، کیفیت طراحی معماران، بر ساختار کالبدی و فضایی مسجد اثرگذار بوده و منجر به مطرح شدن مساجد نوگرا با شکل و خوانش جدیدی در فضای شهرهای اسلامی شده است. این پژوهش در تلاش است با بررسی ساختار مساجد تاریخی شهر دزفول به بازخوانی و بازتاب الگوها و ساختار مساجد سنتی در طراحی مساجد معاصر دست یابد. براساس مبانی تحقیق، روش مورد استفاده جهت انجام تحقیق از راهکارهای ترکیبی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات، ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و مراجعه میدانی است. برای رسیدن به پرسش های پژوهش با استفاده از یک روش کمی و کیفی در مقایسه بین مساجد تاریخی شهر دزفول از نظر ساختاری و شکلی مورد استفاده قرار گرفته است. فرآیند استنتاج از سه مرحله تشکیل شده است: بررسی مساجد موجود در شهر دزفول، دسته بندی و انتخاب مساجد از نظر تاریخی، ساختاری و شکلی، طبقه بندی داده های کمی و تحلیل آن ها می باشد. سپس بنابر نتایج به دست آمده، الگوی طراحی مساجد شناسایی و تبیین شده است. براساس بررسی های انجام شده می توان با بهره گیری از آموخته های به دست آمده از تحلیل ساختاری مساجد تاریخی، کیفیت کالبدی و کارآمدی فضایی مساجد معاصر را ارتقا داد.اهداف پژوهش:بازخوانی الگو و ساختار کالبدی و فضایی مساجد تاریخی شهر دزفول.ارتقاء کیفیت کالبدی و کارآمدی فضایی مساجد معاصر.سؤالات پژوهش:الگو و ساختار شکلی و فضایی مساجد تاریخی شهر دزفول در دوره های مختلف چگونه بود؟چگونه می توان در طراحی مساجد معاصر از الگوی مساجد تاریخی دزفول استفاده کرد؟
بازنگری معرفتی سرفصل آموزش معماری دوره کارشناسی با تکیه بر نظریه دیده بانی (فلسفه مضاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: علم معماری اسلامی، مجموعه گزاره های نظام مندی است که باید بر اساس نظریه های مختلف در حوزه معماری اسلامی شکل بگیرد. امروزه پژوهشگران در حوزه تولید علم معماری اسلامی، در گام اول؛ یعنی تولید نظریه قرار دارند که اولین رکن فرایند در حوزه تولید علم است. لذا نظام آموزش عالی کشور بایستی بستر و ظرفیتی را فراهم کند که سازوکار نظریه پردازی در دانشگاهها، نظام مند شود و در مسیر درست قرار گیرد. به نظر می رسد اصلاح سرفصلهای آموزشی مبتنی بر رویکردهای تولید نظریه در علوم انسانی در تحقق این امر مفید باشند. پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد فلسفه مضاف(نظریه دیده بانی)، به بازنگری سرفصل آموزشی معماری دوره کارشناسی به منظور ایجاد ظرفیت نظریه پردازی پرداخته است. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است. یافته ها: پژوهش حاضر، طبقه بندی دروس نظری معماری را به دو رویکرد تاریخی و منطقی و جداسازی علم معماری را از اثر معماری، ضروری دانسته است. نتیجه گیری: برقراری ارتباط بین دو رویکرد مذکور به عنوان هدف اصلی دروس نظری توانسته است بستر نظریه پردازی را برای دانشجویان فراهم سازد.
مظاهر تمدنی عهد ادریسیان و ریشه های فرهنگی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
97 - 120
حوزههای تخصصی:
ادریسیان، به عنوان نخستین دولت مستقل شیعی در غرب جهان اسلامی، به دلیل سلامت دستگاه حکومت خود و اتخاذ رویکردی متفاوت نسبت به خلافت هادی عباسی در عرصه های سیاسی، اجتماعی، دینی و فرهنگی، توانستند در پرتو ثبات حکومت، دستاوردهای قابل توجهی داشته باشند. تحلیل رفتار فرهنگی ادریسیان نشان می دهد که سه مؤلفه: هنر، تفکر و سازماندهی نیروهای فرهنگی، نقش مهمی در کامیابی های این سلسله حکومتی داشته است. این سه عامل، گاه جدا از هم و گاه در پیوند با هم، بر قدرت سیاسی و اقتصادی حکومت ادریسیان نیز تأثیر مثبت و غیرقابل انکار نهادند و مظاهر تمدنی گوناگونی همچون: معماری، فلسفه، کلام، ترجمه، سازماندهی مسجدمحور و استفاده از ظرفیت های فرهنگی نیروهای بومی را پدید آوردند. جستار حاضر با روش وصفی تحلیلی، به شناسایی این مظ اهر تم دنی از زم ان حک ومت ادری س دوم تا حکومت حسن الحجام (172 363ق) در راستای ایجاد یک دولت قدرتمند تمدنی و فرهنگی در قرون سوم و چهارم هجری پرداخته است.
عوامل اثرگذار بر معماری، شکل گیری و توزیع فضایی قلعه های سده های میانی دوران اسلامی بیجار گروس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
211 - 235
حوزههای تخصصی:
یکی از چشم اندازهای مهم فرهنگ در محیط، معماری است. ویژگی های طبیعی و موقعیت جغرافیایی بیجار گروس در استان کردستان موجب آن شده است که در قرون میانی دوران اسلامی، پیروان فرقه اسماعیلی با توجه به شرایط محیطی و تلاش برای گسترش مذهب خود، دست به ساخت استحکامات دفاعی در این منطقه بزنند. در همین راستا تعداد پنج قلعه شناسایی شده است که پژوهش حاضر سعی در تبیین ویژگی های معماری، کارکرد آن ها و پی بردن به موقعیت معابر و پهنه ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک منطقه در دوران اسلامی (قرون 5 تا 9 ﻫ.ق) دارد. دژهای ازلحاظ معماری دارای قسمت های مختلف ازجمله برج، بارو، ارگ، مکتب خانه، دیوار دفاعی دوم، حوض انبار و... هستند و از مصالح بوم آورد مانند لاشه سنگ (قلوه سنگ و سنگ تراشیده) و ملاط گچ و در جاهای خاص آجر، خشت و ساروج در ساخت آن ها استفاده شده است. پلان قلعه ها از الگوی خاصی پیروی نمی کند. این دژها برای مقابله با تهاجمات انسانی، تأمین امنیت و تعیین مرزها شکل گرفته اند که شرایط محیطی همچون دسترسی آسان به آب، غلات و دورافتادگی از مراکز جمعیتی در انتخاب محل آن ها تأثیر داشته است. قلعه ها به آسانی با یکدیگر در ارتباط بوده اند. نتیجه پژوهش نشان می دهد یک الگوی خطی در توزیع فضایی قلاع منطقه دیده می شود که از شمال منطقه بیجار به جنوب شرقی کشیده شده و به عبارتی، یک مسیر از تخت سلیمان آذربایجان) به سمت دشت همدان را ترسیم می کند. دژهای شناسایی شده قابل مقایسه با قلاع برجای مانده از اسماعیلیان در مناطق قومس، قهستان و ارجان است.