مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
معماری اسلامی
در ادبیات معماری جهان، معماری اسلامی به عنوان یک سنت تاریخی مهم و قابل اعتنا مطرح شده است. این سنت برای ایرانیان، جایگاه به مراتب بالاتری از صِرف یک سنت تاریخی دارد و به عنوان بخشی از هویت معماری در ایران اسلامی شناخته می شود. نظریه های مختلفی به منظور تبیین معماری اسلامی مطرح شده اند که هرکدام، به پیروی از روشی که اتخاذ کرده اند، بخشی از مختصات معماری اسلامی را مشخص کرده اند، ولی به طورکلی، این نظریه ها به دلیل غفلت از مؤلفه های عملی و انضمامی ای که به طور مشخص می توان آن را در واژه «سبک زندگی»خلاصه کرد، قابلیت کاربست درست و کارآمد خود را در زیست امروزین مسلمانان از دست داده اند. هدف این مقاله، پس از طرح و نقد نظریه های مختلف درباره معماری اسلامیِ مطرح در ادبیات پژوهش، بازگرداندن عنصر «سبک زندگی» به معماری اسلامی است؛ عنصری که به نظر می رسد حلقه گم شده نظریه های معماری اسلامی است و امکان بازگشت معماری اسلامی به متن زندگی اجتماعی ایرانیان را فراهم می کند. «سبک زندگی» به عنوان یکی از اصطلاحات معتبر و رایج در حوزه روان شناسی و علوم اجتماعی، دارای این قابلیت است که به عنوان عنصری کارآمد به تعریف های معماری اسلامی بازگشته و وجوه کارکردی معماری اسلامی را به آن بازگرداند.
روش شناسی نظریه پردازی هنر و معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۹۶
71 - 89
در این مقاله تلاش شد تا با توجه به اشتراکات و افتراقات روش شناسانه ای که در نظریات مختلف هنر و معماری اسلامی وجود دارد، امکان مقایسه و تحلیل نظریات مختلف را براساس روش های به کار رفته در آنها فراهم گردد. نظریات با روش «اسنادی» گردآوری و طبقه بندی و براساس «تحلیل نظری» از پایگاه آموزه های دینی، مبانی، توانایی ها و محدودیت های هر گروه روشی نقد و تحلیل شد. روش های تاریخ نگاری، سنت گرایی و معناگرایانه، توانایی انتساب نظریه به «اسلام» و شکل گیری هنر و معماری اسلامی را ندارند و به «منابع» معتبر مراجعه نمی کنند؛ روش های نص گرایانه رجوع به منابع را با «روش های نامعتبر» انجام داده و به انواع قیاس و تمثیل های ذوقی مبتلا هستند؛ روش فقه فردی، با وجود اینکه به منابع و روش های مناسب مجهز است، به ابزار کشف ارتباط بین احکام اجتماعی و کنترل شناخت موضوعات مجهز نیست؛ و روش فقه نظام که این نقیصه فقه فردی را برطرف کرده نیازمند منطقی است که هماهنگی بین روش های موضوع شناسی و حکم شناسی را برقرار نماید؛ منطقی که می تواند با استفاده از یافته های «فلسفه نظام ولایت»، به کارگیری شود
بررسی و تحلیل ویژگی های ساختاری و تزئینی و کارکرد قلعه شهید شهرستان نرماشیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۵
177 - 202
حوزههای تخصصی:
شهرستان نرماشیر در مسیر راه های ارتباطی واقع است که مرکز و غرب ایران را به جنوب شرق، سواحل دریای عمان و هرمز پیوند می داد. در این شهرستان، علاوه بر محوطه ها و آثار دوران اسلامی مانند برجها، کاروانسرا و یک تپه، قلاع با کارکرد نظامی- دفاعی و اربابی- مسکونی ساخته شده است. قلعه شهید یکی از این قلاع نرماشیر است. پرسش اینست که ویژگی های معماری و تزئینی قلعه شهید چیست و تحت تأثیر چه عواملی قرار گرفته است؟ همچنین کارکرد بنا چه بوده است؟ روش گردآوری داده ها «میدانی و کتابخانه ای» و روش پژوهش «توصیفی تحلیلی» است. قلعه کارکرد اربابی- مسکونی داشته و در مواقع ناامنی کارکرد دفاعی- نظامی نیز می یافته است. این بنا با مصالح بوم آورد خشت و بطور مستقیم روی سطح زمین ساخته شده است. اتاقهای قلعه سقف تاقدار، طاقچه و بخاری دیواری دارند. ایجاد پنجره با کادرهای چندگانه در قسمت فوقانی، سنت تزئینی رایج در فضاهای معماری قلاع نرماشیر بشمار می آید. برجهای قلعه با پلان مدور و فرم استوانه ای ایجاد شده و در سطح بیرونی آنها تزئینات هندسی دیده می شود. این نوع فرم و تزئینات به عنوان الگوهای معماری و تزئینی بوده که در سایر برجها و مناره ها در نرماشیر و دیگر نقاط ایران از دوره سلجوقی رایج بوده است.
نقد و بررسی کتاب معماری مساجد اولیه ایران از آغاز تا دوره حکومت سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
درباب معماری مساجد صدر اسلام ایران تحقیقات بی شماری انجام شده است. در بیش تر این پژوهش ها، مساجد به صورت تک نگاری موردمطالعه قرار گرفته اند. در این بین، توجه محققان به ساختار فیزیکی و تحولات تاریخی سازه و تزئینات معطوف بوده است. این قالب کلیشه ای و تکراری در این کتاب، که خانم باربارا فینستر نوشته است، نیز رعایت شده است. هم چنین، در این کتاب به تحولات معماری مساجد اولیه ایران به تفصیل پرداخته شده است. نقد این کتاب از دو منظر ساختار شکلی و محتوایی ارزیابی شده است. این کتاب به مثابه یکی از کتاب های تحلیلی معماری صدر اسلام قابل تأمل است و می توان براساس استدلال های نویسنده، دریچه ای نو به معماری مذهبی ایران در قرون اولیه اسلامی باز کرد. درکنار نقاط قوت این اثر فاخر، نقاط ضعفی نیز دیده می شود که به طور کلی متوجه بخش تألیف و ترجمه کتاب است. انتخاب معادل های گنگ برای واژگان تخصصی و نیز برخی ایرادات محتوایی از مهم ترین موارد قابل ملاحظه به شمار می آیند.
تاریخ گرایی در حوزه مطالعات هنر اسلامی نقدی بر کتاب معماری ایلخانی در نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۶۹)
137-157
پژوهش گران حوزه مطالعات هنر اسلامی رویکردهای مختلفی را در این حوزه اتخاذ کرده اند و هریک نقطه اتکای خود را بر مفاهیمی متفاوت از دیگری قرار داده اند. از این میان، رویکرد تاریخ گرایی بر دو مؤلفه بسترمندی و تفسیر استوار است. در این رویکرد، مرکز ثقل مطالعات منطبق است بر درک مفاهیم فرهنگی اشیا و آثار معماری در بستر زمانی و مکانی خاص تولید این آثار. ازاین رو، عوامل، ریشه ها، و بستر های تحقق هنر اسلامی به طور تاریخی و معنای آن به صورت تفسیری موردبررسی و مطالعه قرار می گیرند.برداشت های نادرست برخی از منتقدان درباره رویکرد تاریخ گرایی در مطالعات هنر اسلامی موجب خلط مفهوم و اغتشاش معنایی در این رویکرد شده است. بنابراین، دغدغه اصلی این پژوهش ارائه تعریفی روشن از مفهوم تاریخ گرایی و روش شناسی آن ازطریق معرفی و نقد یکی از شاخص ترین آثار تألیف شده با این رویکرد است. کتاب معماری ایلخانی در نطنز ، اثر شیلا بلر، نمونه ای قابل توجه از رویکرد تاریخ گرایی است که به لحاظ درک روش شناسی این گونه مطالعات از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
نقد آرای سنّت گرایان معاصر در زمینه هنر و معماری اسلامی، با تکیه بر مفهوم سنّت در تعریف معماری اسلامی
حوزههای تخصصی:
هنر و معماری اسلامی گنجینه گران بهایی است که حاصل تجربه و تلاش جمعی هنرمندان مسلمان در طول تاریخ بوده است. این زنجیره در دوره معاصر در اثر تحولات فرهنگی گسسته شده است. یکی از طرق احیای هویت فرهنگی، کند و کاو در مبانی نظری و فلسفی هنر و معماری اسلامی و زدودن پیرایه ها و ناراستی هایی است که به آن نسبت داده می شود. این ضرورتی است که علی رغم گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی، هنوز گام جدی در رسیدن به آن برداشته نشده و غالباً به طرح برداشت های سطحی، عامیانه و خود بنیاد از هنر و معماری اسلامی اکتفا شده است . جریان فکری سنّت گرایان معاصر (گنون، شووان، بورکهارت، نصر) در چهار دهه گذشته - بدون اینکه مورد نقد و بررسی جدی قرار گیرد- جریان غالب بر دانشکده ها و مراجع هنر و معماری کشور ما بوده و به علت فعالیت گسترده در حوزه تفسیر هنر و معماری اسلامی و ایرانی، سایر نظریه های ارائه شده در این زمینه را تحت تأثیر مستقیم خود قرار داده است. سنّت گرایان معاصر، در جستجوی اصول و مبانی هنر و معماری دینی و سنّتی، با اصالت دادن به تاریخ معماری قبل از رنسانس در سرزمین های مختلف، با برخوردی رمانتیک و خود بنیاد با حذف منطق عقلی، به تفسیر ظاهری اشکال و فرم های معماری پرداخته و بدون توجه به شرایط اجتماعی و تاریخی شکل گیری معماری، اصولی را به عنوان مبانی هنر و معماری دینی و قدسی معرفی می نمایند. در این فرآیند مقدس سازی اشکال و سمبل ها، از تشابهات لفظی و تفسیر سلیقه ای معماری و مشخصات ظاهری آیین ها و ادیان مختلف بهره برده و تأویل و تفسیرهایی از هنر مسیحی و هنر هندویی را در مبانی نظری معماری اسلامی وارد کرده اند . بررسی آرای بنیان گذاران مکتب فکری که تحت عنوان سنّت گرایان معاصر در ایران معرفی و شناخته شده اند، حاکی از عدم تطابق جریان تاریخی تولید و تحولات معماری ایرانی- اسلامی با اصول ارائه شدهایشان تحت عنوان اصول معماری اسلامی می باشد. در این مقاله سعی شده است ضمن جمع بندی و ارائه سرفصل های اصلی نظرات این گروه از اندیشمندان درباره هنر و معماری اسلامی، باب نقد و بررسی منطقی بر این نظریات گشوده شود.
مؤلفه های مسکن مطلوب در تعامل با محیط زیست مبتنی بر اندیشه های اسلامی
حوزههای تخصصی:
محیط زیست محل زندگی و تأمین کننده اصلی ترین نیازهای انسان است. این در حالی است که مشکلات محیط زیست امروزه به بحران جهانی تبدیل شده است. سرآغاز مشکلات زیست محیطی را شاید بتوان انقلاب صنعتی و نیاز بیشتر به مسکن و گسترش شهرنشینی و به تبع آن بهره گیری بی رویّه از طبیعت دانست. با ورود مدرنیته به ایران و تقلید همه جانبه از غرب، ایران نیز به عرصه ساخت وسازهای بی رویّه و استفاده حداکثری از منابع طبیعی و به تبع آن تخریب محیط زیست تبدیل شد. این در حالی است که در ایران پیشینه ای غنی از اندیشه های اسلامی وجود دارد و توجه به این اندیشه ها می تواند راه گشای این مشکل باشد. مسئله مسکن و تبیین نقش رابطه سه جانبه انسان، طبیعت و معماری از مهم ترین جنبه های زندگی انسان است و این سؤال مطرح می باشد که دین اسلام چه معیارها و اصولی را برای دستیابی به مسکن مطلوب معرفی می کند؟ بدین منظور در این مقاله با مطالعه اندیشه های اسلام، نحوه دستیابی به مسکن مطلوب بررسی گردید و با استفاده از نظریه «داده بنیاد متنی» معیارهای دستیابی به مسکن مطلوب اسلامی که در تعامل با محیط زیست باشد، بررسی شد؛ و به منظور درک آنچه باید اتفاق بیفتد تا به اصول مسکن مطلوب دست یابیم، مقایسه ای بین تفاوت های موجود بین معیارهای مسکن مطلوب اسلامی و مسکن معاصر در ایران صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد چهار اصل «وحدت گرایی»، «تعادل»، «ارتباط با طبیعت» و «ایمان و تدین» اصول اساسی در دستیابی به تعامل با محیط هستند که باید در طراحی مسکن مد نظر قرار گیرند. همچنین در این مسیر، مدلی برای دست یابی به مسکن مطلوب اسلامی ارائه گردید. این مدل نشان می دهد که مسکن اسلامی می تواند به بازگرداندن هویت به آثار معماری، کاهش آسیب به محیط زیست و احیای فرهنگ اسلامی در عین بهبود روابط اجتماعی و توسعه اقتصادی کشور در زمینه های مختلف از جمله بهره وری انرژی و حفظ منابع طبیعی کمک کند.
ارزیابی وضعیت و ارائه راهبرد برای ایجاد انگیزه در دانشجویان ارشد رشته معماری اسلامی دانشگاه هنر اسلامی تبریز
حوزههای تخصصی:
رشته مهندسی معماری اسلامی در پی تأ مین نیازها و خواسته های جوامع مسلمان جهت ایجاد گونه ای از معماری است که متناسب با فرهنگ ایرانی- اسلامی و در جهت تعالی و کمال انسان ها باشد. انگیزه بخشی به آموزش معماری اسلامی عاملی است که مستقیم یا غیر مستقیم بر نتیجه آموزش اثر می گذارد. هدف از این تحقیق تعیین راهبرد برای ایجاد انگیزش در دانشجویان رشته معماری اسلامی است. این پژوهش با در نظر گرفتن ماهیت آن و نحوه جمع آوری اطلاعات و با توجه به ابزار مورد استفاده که پرسشنامه است، به صورت پیمایشی می باشد. جهت تلفیق و ایجاد نظر واحد و مشترک پس از اخذ نظر ذی نفعان (اساتید، دانشجویان و دانش آموختگان رشته) با به کارگیری پرسشنامه، از روش دلفی استفاده شده است. در نهایت به منظور ارزیابی عوامل تأثیرگذار روی انگیزش نسبت به تهیه ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و عوامل خارجی اقدام و برای نرمالیزه کردن ضرایب ماتریس ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. مدل مورد استفاده در ارائه راهبردها، مدل SWOT است. با مبنا قرار دادن نقش دانشکده در تقویت انگیزه، عوامل مؤثر در انگیزه دانشجویان به عوامل داخلی اساتید، برنامه های دانشکده و مکان آموزشی تقسیم و عوامل خارجی به محیط اجتماعی فرهنگی، محیط علمی، شرایط اقتصادی دسته بندی گردید. طبق بررسی های انجام شده، 13 نقطه قوت و 12 نقطه ضعف در روند و نوع آموزش معماری اسلامی به دست آمده و 10 فرصت شناسایی و 23 تهدید مشخص شده است. در نهایت راهبردهای فرصت قوت (SO) ، فرصت ضعف (WO) ، تهدید ضعف (WT) و تهدید فرصت (ST) جهت بهبود انگیزه دانشجویان ارائه شده است.
گونه شناسی و تحلیل تزیینات حجاری مسجد جامع عتیق اصفهان با تأکید بر آثار دوره صفویه و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
4 - 17
حوزههای تخصصی:
استفاده از تکنیک حجاری یکی از شیوه های متداول تزیینات معماری در بناهای دوره اسلامی است که نمونه های پرشماری از آن ها در مساجد شهر اصفهان مشاهده می شودکه بررسی، مطالعه و مقایسه هر یک ازآن ها می تواند بازشناسی هویت فرهنگیشان را در پی داشته باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی، طبقه بندی و تحلیل تزیینات حجاری بر اساس نوع نقوش در بنای مسجد عتیق اصفهان است و در پی پاسخگویی به سوالات زیر است: 1- تزیینات حجاری مسجد عتیق اصفهان به لحاظ نقوش و مضامین شامل چه مواردی است و چه ویژگی هایی دارند؟ 2- چه تفاوت ها و شباهت هایی به لحاظ نقوش بین تزیینات حجاری بنا در دوره صفویه و قاجار وجود دارد؟ این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی بر مبنای بررسی های میدانی و مطالعات کتابخانه ی و تجزیه و تحلیل کیفی انجام گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد تزیینات حجاری مسجد عتیق از نظر تکنیک، به سه گونه برهشته، برجسته و حکاکی منفی و از نظر کارکرد به کتیبه، سنگاب، محراب، تزیینات گلدانی، ستون و نیم ستون ها، پنجره های سنگی و کله قندی ها تقسیم می شود. بر این اساس، نقوش متنوعی که در حجاری ها به چشم می خورد به ترتیب فراوانی در گونه های هندسی (قابندی ها، گلدانی ها، مقرنس، پیچ تزیینی، گره و دیگر نقوش هندسی) ، خط نگاری (نستعلیق، ثلث و کوفی) و نقوش گیاهی (انتزاعی) دسته بندی می شود. غنای تزیینات حجاری بنای مسجد عتیق در دوره صفوی و قاجار دارای اشتراکاتی بوده است، اما کاربرد خط ثلث و نقوش گیاهیِ انتزاعی در حجاری دوره صفوی بیشتر و در مقابل خط نستعلیق و تلفیق نقوش گیاهی انتزاعی و طبیعتگرا در تزینات حجاری بنا در دوره قاجار بیشتر دیده می شود. این نقوش در موارد بسیاری تاریخ مشخصی را به همراه ندارد، اما موارد رقم دار به دوره صفویه و قاجار تعلق دارد.پراکندگی زمانی این آثار به گونه ای است که نمونه تاریخ داری از قبل و یا بین این دو دوره مشاهده نمی شود.
ضرورت رویکردی نو در تدوین قوانین و مقررات معماری اسلامی (تأملی بر: تأثیر قاعده فقهی «لا ضرر» بر مواد مربوط به حریم بصری در قانون مدنی ایران
حوزههای تخصصی:
مطابق با نظر صاحب نظران، معماری ایرانی در بستر فرهنگ اسلامی حاکم بر جامعه، مسیر تکامل خود را طی نموده است. در این میان شناخت اصول و عوامل وحدت بخش معماری سنتی، جهت باز زنده سازی فرهنگ و معماری برگرفته از آن در جامعه امروزین مورد نظر بسیاری از محققین می باشد. این مقاله در جهت شناسایی ریشه های نظری این نوع از معماری و بازشناسی اصول عقلی آن تدوین شده و چون در حوزه مطالعات دینی قرار دارد (که از تنوع روی آورد و تعدد روش تحقیق برخوردارند)، لذا برای پاسخگویی به مسئله تحقیق از الگوی مطالعات میان رشته ای استفاده نموده ایم. نوع روش شناسی حاکم بر تحقیق نیز، روش تحلیلی-منطقی است. این مقاله به شرح یکی از علومی که از فرهنگ اسلامی ریشه گرفته و تأثیر زیادی در شکل گیری بافت شهرهای سنتی دارد؛ یعنی به علم فقه و روش صدور احکام آن پرداخته و نشان می دهد یکی از مهم ترین اصولی که نظام معماری سکونت گاه انسان سنتی را بنا نهاده، ناشی از رعایت دستورات شریعت و قواعدی چون قاعده فقهی «لا ضرر» است. همچنین نشان می دهیم که این قاعده فقهی در تنظیم مواد مهمی از قانون مدنی کشور، جهت رعایت حقوق اجتماعی و حریم بصری شهروندان تأثیر مهمی دارد. ضرورت «تشکیل سازمانی محقق و مرکب از مهندسان و معماران و عالمان علوم دینی» در حوزه مسائل و مشکلات جدید معماری و شهرسازی اسلامی از نتایج دیگر تحقیق است.
حکمت آب و آینه در معماری اسلامی
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
143 - 162
حوزههای تخصصی:
تهی کردن کالبد معماری اسلامی از معنا، به مسخ ماهیت معماری اسلامی منجر خواهد شد. فضایی که این معماری طراحی می کند، علاوه بر استفاده از عناصر و مواد در بهترین حالت کاربری خود، از هرآن چه که قابلیت انطباق با معانی رمزی و عمیق اسلامی دارد، به نحوی بهره می برد که این عناصر حامل مفاهیم عرفانی در کالبد معماری آید. آب و آینه با معماری اسلامی همراهی دیرین دارد. آیا آب و آینه را با توجه به نحوه حضور در معماری اسلامی و فضاهایی که از آن ها بهره برده شده است، می توان نشان از مفاهیم اسلامی دانست؟ آب به عنوان شریف ترین نعمتی که خداوند سبحان به انسان ارزانی کرده است، علاوه بر نقش خنک کنندگی و ایجاد طراوت در فضای معماری اسلامی، محمل معانی عمیق عرفانی می گردد و با آینه در ویژگی انعکاس نقوش و تصاویر اشتراک می یابد. آینه نیز همچون آبی است که در درون بنا به کار می رود که تنها نقش آن انعکاس تصاویر و نقوش است. مفهوم آینه در عرفان اسلامی بسیار پردامنه طرح گردیده و نحوه به کارگیری آن در معماری اسلامی و معانی که این نوع کاربرد بر دوش می کشد نیز بسیار عمیق و قابل تأمل است. در این پژوهش، سعی بر این است تا حکمت کاربرد آب و آیینه در معماری طرح و تبیین شود.
رویکرد ایلخانان نسبت به هنر در ایام سلطنت سلطان محمد خدابنده اولجایتو
در عصر مغول ها با توجه به دین ستیزی آن ها ابتدا هنرهایی چون موسیقی و نقاشی و به خصوص مجسمه سازی رونق گرفت و کارهای ارزنده و باشکوهی را به وجود آوردند؛ اما پس از تسلط اسلام و گرویدن سلاطین مغول به دین جدید، هنر نیز چون سایر مظاهر جامعه دستخوش تغییر و تحول گردید و بالاجبار در راهی افتاد که اسلام پیشنهاد می کرد. هنرهایی مثل موسیقی، مجسمه سازی که با اسلام مغایرت داشتند به فراموشی سپرده شدند و به جای آن معماری به جلو آمد و متعاقب آن نقاشی، کاشی کاری، آجرکاری، گچ بری و خوشنویسی فعال شد. از آن پس سلاطین ایلخانی، برای نمایاندن شوکت و جلال خود، از هنر سود می جستند و برای ساختن شاهکارهای هنری، هنرمندان را به خدمت می گرفتند. یکی از این سلاطین، سلطان محمد خدابنده اولجایتو میباشد که حامی و مشوق هنر بوده است. از جمله هنرهای متداول در این دوره، رشتههای هنری چون معماری، نقاشی و خوشنویسی است که مورد توجه و عنایت ویژهای سلطان ایلخانی قرار گرفته شده که در نتیجهی آن باعث رونق و گسترش آن ها گردیده است. در این پژوهش سعی بر آن است که ضمن بررسی جایگاه هنر و معماری در دوره سلطان محمد اولجایتو به بحث در باب وجوه مختلف هنر این دوران و اینکه سلطان ایلخانی نسبت به هنر چه نوع رویکردی داشته، با روش توصیفی-تحلیلی و با اتکا به منابع کتابخانهای، پرداخته شود.
تاثیرات تبادلات معماری عراق و مصر در دوران اسلامی
حوزههای تخصصی:
عراق و مصر از قدیمی ترین سرزمین هایی می باشند که تمدن بشری از آن جا نشأت گرفته است، طبق اسناد موجود، بین این دو سرزمین کهن، از دیر باز نیز، مراودات وتبادلات فرهنگی وهنری وجود داشته است که نامه های کشف شده در "تل العمارنه" بهترین دلیل بر این مدعا می باشد. این پژوهش در صدد است که با استفاده از شواهد مثال، به تأثیر تبادلات معماری بین عراق ومصر که حاصل وجود وحدت سیاسی وتمدن ناشی از ظهور اسلام، درسرتاسر سرزمین های اسلامی بوده است و علی الخصوص در این دو کشور با گذشت زمان نیز، افزایش یافته، بپردازد. تبادلات فرهنگی وهنری که همواره معلول عواملی همچون: مبادله وارسال والیان و حکام و مهاجرت وانتقال صنعتگران وارباب حرف، بین مصر و عراق، که نقش بسیار مهمی در این امر داشته اند
نقش هویت ساز قاعده لاضرر در شکل گیری الگوی معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
19-30
حوزههای تخصصی:
معماری اسلامی - ایرانی در فرهنگ تشیع میراث گران قدری است که از نسل های گذشته به یادگار گرفته شده و نمونه های ارزشمند آن در نظام برنامه ریزی، طراحی و مدیریت شهرهای تاریخی ایران به خوبی قابل مشاهده و بازشناسی می باشند. رابطه معماری و شهرسازی ایرانی – اسلامی با مبنای نظری، اصول فقهی اسلام، و آیات کتاب آسمانی و کلام وحی، گنجینه ای ارزشمند در هدایت و توسعه معماری و شهرسازی معاصر ایران خواهد بود. مروری بر تجربه های عملی و پایه های نظری آن ها در حوزه های معماری و شهرسازی و مدیریت شهری نشان دهنده آن است که تبین رابطه اصول نظری و مشخصات کالبدی از از پیش نیازهای تحقق و اجرایی شدن یک سبک و گرایش معماری است؛ بر مبنای چنین رویکردی است که می توان موضوع مورد نظر این پژوهش را در بستر آیات قرآنی و تفاسیر معتبر مورد تحلیل و بررسی قرار داد. سوال اصلی پژوهش آن است که هویت در معماری اسلامی چیست؟ و این تعریف در شکل گیری معماری اسلامی چه جایگاهی دارد؟ بایسته های تحقق قاعده لاضرر و لاضرار در اسلام، در بستر شکل گیری معماری اسلامی چیست؟ معماری اسلامی بر بستر عناصر هویت ساز چگونه شکل میگیرد و این عناصر چه جایگاهی در معماری اسلامی دارند؟ روش تحقیق مورد استفاده در این مقاله، روش استدلال منطقی است. پس از ترسیم چارچوب نظری پژوهش، منابع علمی و تخصصی با روش مقایسه تطبیقی تحلیل شده، فرصت ها و چالش های حاصل از آن به بحث گذاشته می شود. این پژوهش نیازمند برخوردی کیفی است ازاین رو بر مبنای پارادایم آزادپژوهی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی در روند مقاله استفاده خواهد شد. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که رعایت اصول ده گانه مورد بحث می تواند به مثابه تجلی قاعده لاضرر و لاضرار در اسلام در نظام معماری و شهرسازی، به خصوص در هدایت و برنامه ریزی طرح های توسعه شهری، معرفی شود.
بررسی تطبیقی شاخصه های مسکن ایرانی- اسلامی با مسکن آپارتمانی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
60-72
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث پیرامون بازشناسی هویت ایرانی اسامی در معماری معاصر کشور در سطح وسیعی گسترش یافته است. موضوع مسکن بزرگ ترین سهم را در این امر داراست که به نحوی تمام اقشار جامعه با آن در ارتباط اند. احداث یک خانه پدیده ای فرهنگی محسوب شده و شکل و سازمان فضایی آن به شدت تحت تأثیر فرهنگی است که به آن تعلق دارد. بی توجهی یا عدم توجه کافی مسکن با رویکرد ایرانی- اسامی باعث شده که ارز شها و سنَت های قدیمی در کالبد و سیمای مسکن زیر پا گذاشته شود، و مردم نیز از حسنات و ارزش های آن بی بهره بمانند. هدف مقاله آ گاهی به اصول معماری مسکن ایرانی در گذشته و حال شروع می گردد و در ادامه اصول معماری مسکن ایرانی با اصول اجتماعی اسام تطبیق داده می شود، تا مشخص شود کدام یک از اصول مسکن ایرانی با اصول اسامی هماهنگی دارد، پیش بینی م یگردد بدین ترتیب، اصولی برای مسکن ایرانی معاصر براساس احکام اسام استخراج گردد. این پژوهش به روش توصیفی پیمایشی و با هدف شناخت ضرور تها و نیازهای طراحی معماری ایرانی- اسامی در شرایط کنونی جامعه انجام گرفته است. جامعه آماری مربوط متخصصین و دانش آموختگان رشته معماری که از میان آن ها 150 نمونه، با روش تصادفی ساده مورد پرسش نسخه 21 روابط SPSS گری قرار گرفته اند. پس از جمع آوری اطلاعات میدانی از طریق ابزار پرسش نامه با بکارگیری نرم افزار بین متغیرهای تحقیق مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهدکه برای بازگشت به الگوی ایرانی اسامی در طراحی و اجراء مجتمع های مسکونی امروزی چهار عامل «امنیت و آسایش»، «داشتن حریم خصوصی»، «استفاده از عوامل طبیعی» و «تواضع در خانه» به عنوان شاخصه های مشترک، مسکن بر مبنای فرهنگ ایرانی- اسلامی و مسکن آپارتمانی امروز هستند.
تحولات مفهومی «محراب»، با تأکید بر منابع قرن سوم وچهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «محراب» پیش از اسلام وجود داشت. محراب پس از فتوحات اسلامی، یکی از مؤلفه های اصلی مساجد اسلامی شد. تغییر در ساختار و کارکرد محراب در این دو دوره به شیوه های گوناگون قابل بررسی است. بررسی تحولات مفهومی یکی از روش های مطالعات تاریخی است. این نوشتار بر آن است تا از طریق استخراج داده های منابع اسلامی اعم از کتاب های لغت، تفسیر، منابع تاریخی و جغرافیایی قرن سوم و چهارم که این واژه بارها در آنها به کار رفته، بخشی از تحولات مفهومی آن را که منعکس کننده تحولات کارکردی و ساختاری محراب درگذر زمان است، بررسی کند. در این پژوهش از روش مطالعه زمان گذر (معناشناسی تاریخی) استفاده شده است. این روش تحولات معنایی را در چهار نوع تخصیص، توسیع، تنزل و ترفیع مطالعه می کند. کاربرد این روش در بررسی تحولات معنایی واژه محراب در متون نشان می دهد که این واژه از دلالت بر کل به دلالت بر جزء؛ از معنای عام به خاص (تخصیص معنایی) و همچنین از معنای غیردینی به معنای صرفاَ دینی (ترفیع معنایی) تغییر یافته است.
هل ضریح ناصرالحق هو فعلا ضریح ناصر الحق؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۱۴ سال ۱۴۲۸ شماره ۲
115-124
موضوع المقاله المعد هو بحث یتعلق بانتساب ضریح برجى الشکل فى مدینه آمل لحسن بن على الطروشى الحسینى الملقب بناصر الحق (230 304 ق) وهو من سلاسه الزیدیین وحججهم بمازندران بالقرن 4 ق ودلائل تلک الشهره . لقد حاول المحقق بالإعتماد على منابع تاریخ الزیدیه، مصادر الرجال والتواریخ المحلیه أن یستعرض شرحاً لحیاه ناصر الحق . وفى اثر ذلک ضمن بیان تاریخ مختصر لإعاده البناء والترمیم الکامل لتشیید البقعه فى القرن 9 ق، سیلقى المحقق الضوء على خصائصها المعماریه مع أخذ التحقیقات المیدانیه التى تم إجراؤها فى الإعتبار و أیضاً تألیفات المستشرقین الذین شاهدوا الضریح والتقاریر التى نشروها عنه .
علم عقود ابنیه: کلیدی برای فهم نسبت علم و معماری در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
207 - 232
علم عقود ابنیه نخستین بار به این نام در ارشاد القاصد ابن اکفانی (سده 8ق) یاد شده است؛ اما تأمل در تعریف و متون منسوب به آن معلوم می کند که این علم پیشینه ای کهن تر دارد. نخستین نشانه های آن در احصاء العلوم فارابی و با عنوان «علم ریاست بنا» یافت می شود. هیچ متنی از دوران اسلامی به دست ما نرسیده است که انتساب به این علم در آن، یا در دانشنامه ها، تصریح شده باشد؛ فقط سخن از این است که ابن هیثم و ابوبکر کرجی در این علم تصنیفاتی داشته اند. دانشوران احتمال داده اند که کتاب های این دو مهندس برجسته گم شده باشد؛ اما این احتمال نیز می رود که کتاب های ایشان به خطا به نام علم دیگری، مانند هندسه عملی، شهرت یافته باشد. تصور اجمالی ای که از موضوع و هدف و کاربرد این علم از منابع اولیه طبقه بندی علوم به دست می آید به داوری در باره این کتاب ها و شناسایی متون احتمالی دیگر متعلق به علم عقود کمک می کند. از این طریق، درمی یابیم که بخش مهمی از کتاب اجرائاتِ الحفورِ و الأبنیه ابن هیثم، بخش هایی از إنباطُ المیاه ابوبکر کرجی، و تمامی رساله مجهول المؤلف معروف به رساله اعمال و اشکال در همین علم است. این شناسایی و سپس برررسی محتوای این رساله ها تصویر روشن تری از علم عقود ابنیه، به منزله علم اصلی مربوط به معماری در نظام علوم دوران اسلامی، به دست می دهد و اهمیت بررسی آن، مستقل از علم هندسه عملی، را آشکار می کند. از این بررسی، معلوم می شود که این علم فروتر از مرتبه علم هندسه نظری (که مهندسان نظری یا عالمان هندسه متکفل آن بودند)، و فراتر از علم هندسه عملی (که صانعان و بنّایان با آن سروکار داشته اند) بوده است و معماران و سربنّایان بدان عالم بوده و در آن مهارت داشته اند.
معماری اسلامی از منظر آراء فارابی با تأکید بر احصاء العلوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
179-196
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین منابع دریافت مبانی نظری معماری اسلامی گذشته ایران، متونی است که در آن دوران فرهنگی تصنیف شده است؛ زیرا بخش بزرگی از جنبه های فرهنگی، آموزش های علمی و عملی، نظام فکری و اعتقادی جوامع، در آثار نوشتاری ایشان به ظهور می رسد. هرچند در میراث مکتوبات ما، کتابی مستقل با موضوع مبانی نظری و آموزش معماری تا پیش از دوره معاصر تدوین نشده است، در میان متون کهن، مکتوباتی وجود دارد که از طریق آن ها می توان اطلاعات بنیادی در رابطه با معماری و اندیشه های پشتیبان آن استخراج کرد. در این مقاله، برخی از ویژگی ها و مبانی نظری معماری در جهان اسلام، در دوران گذشته، بر مبنای متون کهن به جامانده از ابونصر فارابی، با تأکید بر کتاب احصاء العلوم به عنوان منبع دست اول و یکی از کتب علمی و بنیادی فرهنگ اسلامی، مورد بازخوانی قرار گرفته است؛ زیرا این گونه متون کمتر در معرض توجه پژوهشگران معماری بوده است و چنین رویکردی می تواند شناخت ما را نسبت به معماری گذشته اسلامی ایران، روشن تر و عمیق تر نماید. یافته ها نشان می دهد برخلاف آنچه غالباً تصور می شود، نظام سنتی معماری اسلامی صرفاً شامل حوزه عملیات اجرایی معماری نبوده و آموزه های علمی و معرفتی چون هندسه و اخلاق، بخش عمده ای از پشتوانه آموخته های معماران را تشکیل می داده اند. در این مقاله نیز برخی از ویژگی های بنیادی تفکر معماری در قرون اولیه جهان اسلام، بر مبنای تألیفات فارابی و با تأکید بر کتاب احصاء العلوم او، به روش استنادی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج این پژوهش نشان می دهد موضوعاتی نظیر قانون مندی، منطق، ریاضیات، هندسه و از همه مهم تر، رعایت مسائل اخلاقیات و مدنی در صناعات مسلمانان از جمله در معماری و شهرسازی ایشان بسیار تأثیر گذار بوده است و کمال انسانی (حیات جاویدان) به عنوان هدف غایی، در تمام صناعات جامعه مسلمانان مورد تأکید فارابی قرار دارد.