مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
معماری اسلامی
حوزه های تخصصی:
از راه های شناخت معماری پیشامدرن جهان اسلام پرداختن به جنبه های معرفتی آن، از جمله نسبت معرفت های معماری با علوم رسمی است. حکیمان مسلمان از همان آغاز نهضت علمی در نیمه سده دوم هجری، به طبقه بندی علوم عنایت کردند. این جریان در طی سده ها ادامه یافت. ابونصر فارابی، فیسلوف سده سوم و چهارم هجری، از مهم ترین ایشان است و آراء او در طبقه بندی و مراتب علوم اثری وسیع و عمیق در طی تاریخ در سرتاسر جهان اسلام داشته است. در این مقاله، منابع مهم طبقه بندی علوم در نخستین برهه تاریخ علم در جهان اسلام، یعنی از نیمه سده دوم تا سده پنجم، را با تکیه بر اندیشه های ابونصر فارابی بررسی می کنیم. در این بررسی، با اتکا بر فنون تاریخ مفهومی، مفهوم معماری را با هر واژه و هر نحو دسته بندی، در این متون می جوییم و جایگاه آن را در نسبت با دیگر علوم روشن می کنیم. به این منظور، پس از مرور تاریخ طبقه بندی علوم در جهان اسلام و معرفی منابع اولیه این تحقیق یعنی شش کتاب اصلی طبقه بندی علوم در سده های نخست مواضع ظهور مفهوم معماری را نشان می دهیم. آشکارترین مفهوم در این منابع که در دایره مفهومی معماری می گنجد «صناعت بنا»ست. علاوه بر فارابی، اخوان الصفا بیش از دیگران درباره صناعت بنا، در زمره صناعات مدنی عملی، سخن گفته و نسبت آن را با علوم و صناعات نشان داده اند. فارابی از صناعتی دیگر به نام «صناعت ریاست بنا» و رابطه آن با صناعت بنا یاد کرده است. پاره ها و شئونی از معماری نیز در علومی چون حیل و مساحت و نقل میاه پراکنده است. پس از اخوان، توجه حکما به صناعات، از جمله معماری، افول کرد.
بررسی تطبیقی مساجد با نگاهی معطوف به مسجد جامع شوشتر و مساجد هم عصر آن به عنوان معماری ایرانی - اسلامی
حوزه های تخصصی:
در گذشته، در همه ادیان و مذاهب و در همه آبادی ها و شهرهای کهن، شاخص ترین ساختمان، نیایشگاه بوده است که نمایانگر آن مذهب در آن شهر یا آبادی بوده که از همه اندام های دیگر شهری نمایان تر و چشمگیرتر است. پس از اسلام هم مهمترین ساختمان شهر مسجدها بودند. مسجد مرکز ثقل بنای شهرها در دوره اسلامی بود و معماری آن متناسب با شرایط اقلیمی، مصالح در دسترس و تحت تاثیر سنن و خصوصات محلی ساکنان هر منطقه شکل می گرفت.مسجد پایگاهی است فرهنگی که انسان موحد و مسلمان در آنجا در ابعاد مختلف حیات فردی و در مسائل سیاسی، اجتماعی، اعتقادی، اقتصادی، علمی، فرهنگی، و حتی نظامی و دفاعی و دیگر ابعاد حیات سلیم بشری، آموزش می بیند، آن هم آموزش های اولی و پایه ای که بر اساس آن پرورده می شود، می بالد، مجال ورود به عرصه ی پر جنجال زندگی را پیدا می کند و با سلاح تقوا و پارسایی به معنای کامل و صحیح کلمه و با نوعی مصونیت فکری و عقیدتی و با پیراستگی و وارستگی های لازم با اشتغال در هر سِمَت و مقامی در صراط مستقیم تکامل انسانی قرار می گیرد. در این مقاله سعی بر این است که پس از معرفی مسجد جامع شوشتر به بررسی تطبیقی مسجد جامع و مساجد هم عصر آن پرداخته شود.
بررسی تاثر معماری مدرن بر معماری ایرانی اسلامی
حوزه های تخصصی:
با توجه به تحولاتی که در عرصه معماری خصوصاً قرن اخیر صورت گرفته است ابهامات از چگونگی ابراز احساسات مخاطبین، در دو زمان اوایل و اواخر قرن، در بین عموم مشاهده می شود. در نگاه های امروز، عدم رغبت و بی میلی در وجود بعضی از شاخصه های معماری نوین چه از سبک مدرن و نئومدرن و... در بین عموم مشاهده می شود. گونه ای بیزاری و خستگی عامه را از تشویق آنهمه زحماتی که فلسفه ها در پشت آن خوابیده بوده است، معذور نموده است. چه که این موضوع در تنوع و تغییر یا تجدید نظر در سطور فلسفه های بافته شده شاید مصلحتی را باعث شده است. در هر حال وجود این حرکت ها بی شک موجب شکوفائی و پویائی زنان و سعه صدر و تأمل بیشتر آیندگان در حال هرچه مسالمت آمیزتر بودن عنصر مهم معماری و شهرسازی برای عموم را موجب گردید.
تأثیر آموزه های اسلامی بر کالبد معماری خانه های ایرانی نمونه موردی: خانه سنتی در اقلیم گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است که نقش آموزه های اسلامی را در چگونگی شکل گیری محیط مسکونی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. در میان فضاهای مختلف معماری، ابنیه مسکونی از مهمترین فضاهایی هستند که بخش غالب عمر انسان ها در آنها سپری می شود و لذا در این پژوهش سعی شده است تا براساس آموزه های اسلامی نتایجی کاربردی برای طراحی این فضاها استنتاج شود. توجه به اصول معماری خانه در آموزه های اسلامی و بررسی میزان تحقق این اصول در گذشته و بازشناسی این اصول برای معماری معاصر ضروری به نظر می رسد. بازشناسی اصول و معیارهای شهرهای سنتی و کالبد دادن به آنان به زبان حال براساس آموزه های اسلامی می تواند بر توانمندی های برنامه ریزی شهری کشور افزوده و پایه های محکم و پایداری را در توسعه شهری ماندگار نماید. پژوهش حاضر در جست وجوی چگونگی تأثیر آموزه های اسلامی (متغیرمستقل) بر کالبد معماری خانه های مسلمانان (متغیر وابسته) در اقلیم گرم و خشک ایران است. به صورتی که پس از مطالعه دقیق آموز های اسلامی از آیات قرآن و احادیث معتبر، چگونگی تأثیر این عوامل و تجلی آن در نمونه های موردی، مورد بررسی دقیق قرار گرفته اند. در این مقاله در ابتدا به آن دسته از مؤلفه های مسکن مطلوب اسلامی )اعم از مؤلفه های کلان و خُرد( که به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم با مقوله معماری ارتباط می یابد اشاره شده است. سپس، ضمن جستجو در گزاره های اسلامی )شامل آیات و روایات) که حاوی کلید واژه های مرتبط با معماری بوده اند به تحلیل این گزاره ها پرداخته شده است تا نتایجی کاربردی برای استفاده در طراحی و سازماندهی ریزفضاهای مختلف مسکونی استنباط شود. با توجه به اقتضائات این پژوهش و منابع اسنادیِ مورد استفاده، از گونه پژوهش کیفی برای انجام این تحقیق استفاده شده است که از میان روش های مختلفی که در این گونه دسته بندی می شوند در این مقاله از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. براساس نتایج بدست آمده از این پژوهش و با استناد به آموزه های اسلامی رعایت اصول محرمیت، درون گرایی، عدم اشراف، قناعت، تعادل، سلسله مراتب، تناسب و توازن، نظم، ارتباط با طبیعت، فضای تهی (حیاط)، رعایت بهداشت در مسکن و اهمیت جهت گیری مسکن به طرف قبله توصیه شده است.
تحقق مفهوم قرآنی و روایی حقوق در شهرسازی و طراحی مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین اسلام دینی فراگیر و جامع در تمام عرصه ها محسوب می شود که هدف آن سعادت بشر و هدایت او در مسیر کمال می باشد. مکتب اسلام دینی است که مسائل مادی بشر را با معنویات پیوند زده و هیچگاه این دو مقوله را از همدیگر جدا ندانسته است. قرآن مهمترین منبع استنباط احکام به شمار می رود و احکام موضوعات جدید با بهره گیری از عمومات و اطلاقات آیات قابل استنباط است و احادیث مربوط، مصادیقی از آنها را ذکر کرده اند و آنها را تخصیص نزده و مقید نساخته اند. در مقاله حاضر با رجوع به قرآن و روایات، تجلّی اصل «لاضرر و لاضرار» به عنوان مهم ترین اصل حقوق، در معماری مسکونی و شهری، بررسی شده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش روش تحلیل محتوای کیفی است و تحلیل های مربوط به بناها با روش استدلال منطقی صورت گرفته است. در جمع آوری اطلاعات از اسناد و متون تاریخی، منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. در این مقاله به منظور بررسی اصول حقوقی همچون لاضرر و لاضرار در معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی، نمونه هایی از خانه ها و بافت های سنّتی به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شده اند. نتایج حاصل بیان کننده این موضوع است که این اصل به عنوان مهم ترین اصل مرتبط با حقوق، در تمامی ابعاد معماری خانه های ایرانی- اسلامی تأثیر گذاشته است. این تأثیرات برگرفته از مفهوم حقوق اسلامی است که شامل رعایت حقوق همسایگی، حقوق زن، حقوق والدین و فرزندان، حقوق مهمان و حق ساخت و ساز در معماری بناها در نظر گرفته شده است. اصول دیگری چون مسأله حریم خصوصی و عمومی و محرمیّت احترام به دیگر افراد نظیر همسایگان و عابران، رعایت حق شفعه، احترام به حقوق همسایگان در استفاده از منابع عمومی نظیر آب، نور آفتاب و ...، رعایت پاکیزگی و عدم آسیب رساندن به همسایگان و دیگر افراد از نظر بصری، صوتی و... همگی جزو اصولی هستند که در فقه اسلامی رعایت آن ضروری است و تمام این مسائل در شهر و خانه های ایرانی- اسلامی رعایت شده است.
بررسی و نقد دیدگاه دکتر نصر در باب معماری اسلامی و ویژگی های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنت آن طریقی است که شاکله بخش امور زندگی می گردد و زمانی که جایگزینی غیرخودی بیابد باید نام غیرخودی نیز برآن نهاد. معماری مهم ترین جنبه ای است که خودی بودن آن اَهم بر تمامی موضوعات زندگی بشر است. رابطه ای که سنت با معماری اسلامی دارد همچون رابطه علت و معلول است که بدون حضور سنت دیگر نام نیز تشخص حضور ندارد. در این نوشتار نگارنده با دیدی بی طرفانه براساس نظرات دکتر نصر به عنوان متفکری در عصر حاضر که تمامی نگاه خود را معطوف به این امور نهاده است، تلاش دارد معنای اساسی سنت را در باب ویژگی شناسی و تعریف اساسی معماری اسلامی براساس روشی تحلیلی-استنباطی به دست آورد. معماری اسلامی امری فراموش شده در بین بناهای موزه ای نیست، امری است که در هر زمان انجام شدنی می باشد اما با همراهی ویژگی ها و الحاقاتی که اساس آن را به همراه دارند.
شاخص های ارزشی مسجد گوهرشاد مشهد از منظر حکمت انسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال پنجم بهار ۱۳۹۶شماره ۱۷
209-230
حوزه های تخصصی:
ایران زمین از دیرباز درمسیر تاخت و تازهای مختلف بوده است. با این همه فرهنگ دیرپای این سرزمین همواره پیش از آن که تأثیرپذیر باشد، تأثیرگذار بوده و اقوام تمدن تاز را تمدن ساز کرده است . نمونه این تأثیرگذاری در بناهای تاریخی ایران مشاهده می شود؛ که از آن جمله، مسجد جامع گوهرشاد در جوار بارگاه حرم رضوی است. جانشینان امیر تیمور گورکانی، ازجمله فرزند او شاهرخ با بهره گیری از تجربه معماران ایرانی نه تنها به بازسازی ویرانه های بر جای مانده از دوران پدر پرداختند، بلکه عروس او گوهرشاد خاتون، همسر شاهرخ، مسجدی در جوار حرم رضوی ساخت که هم اینک با گذر سال ها، همچنان جلوه گر معماری ایرانی-اسلامی است. مسجد گوهرشاد جلوه بارزی از اهتمام همه جانبه بانیان، معماران و هنرمندان به مفاد و مضامین فرهنگ رضوی است. این مسجد برخوردار و بهره مند از ابعاد ساختاری و معنایی مختلف است و مطالعه آن می تواند نقش حکمت انسی را در تحقق چنین آثاری به وضوح نشان دهد. روش این مقاله مبتنی بر تبیین شاخص های ارزشیِ این اثر ازمنظر حکمت انسی است ونتایج نشان می دهد که مراتب انس و تقرب معمار با حقیقت اعلی نه تنها از پس سده های فراوان در ابعاد مختلف بنا قابل قرائت است بلکه می تواند برای معماری امروز ما نیز الگو دهنده باشد.
نگرشِ تحلیلی بر تزئینات معماری ستون های چوبی مساجد مراغه
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
115-129
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل و بررسی تزئینات معماری ستون های چوبی مساجد مراغه است. روش پژوهش برمبنای مطالعه پیمایشی و توصیفی و جمعیت آماری مشتمل بر 14 مسجد ستون دار چوبی شهر مراغه است که 8 مسجد به دلیل تجدید بنای کلی و یا فاقد تزئینات بودن ستون های چوبی آن ها از جمعیت آماری کنار گذاشته شده و نمونه های مورد مطالعه شامل 6 مسجد است. امروزه به دلیل عدم استفاده از این نوع تزئینات در ساخت مساجد و منحصر به فرد بودن آن ها چنین پژوهشی ضروری به نظر می رسد. این سرستون های چوبی با آرایه مقرنس کاری و خراطی شده به اشکال هندسی آویزان، پله پله و کنگره دار تزئین شده اند، به طوری که بر روی این سرستون ها تزئینات غنی با نقش مایه های گل و بوته اسلیمی به وفور دیده می شود. رنگ های استفاده شده در این نقوش شامل مشکی، سفید، قرمز، سبز، زرد، آبی، قهوه ای روشن و تیره، فیروزه ای و طیف های مختلف این رنگ ها هستند. در کنار این موضوعات تزئینی، از خوشنویسی آیات، عبارات و اسماء جلاله نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش بیان گر آن است که تزئینات معماری ستون های چوبی مساجد مراغه ضمن تبعیت از سبک هنری واحد و خاص، از نوعی تنوع رنگ، طرح و فرم ستون ها در مساجد مختلف برخوردار بوده و تا حدودی با همدیگر متفاوت هستند.
جستاری بر جانمایی آیات قرآنی و سایر کتیبه ها در بناهای دوره اسلامی براساس مضامین آن ها (پژوهشی بر مقابر دوره سلجوقی شمال غرب ایران)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳
133-148
حوزه های تخصصی:
مقابر یا بناهای آرامگاهی یکی از مهم ترین عناصر معماری ایرانی - اسلامی هستند که در زمینه های مختلف نیاز به بررسی و پژوهش های موشکافانه دارند. اهمیت این دسته از بناها در میان ایرانیان به حدی است که در هر دوره از ادوار اسلامی ایران، مهم ترین و پرکاربردترین هنرها و اوج تزئینات معماری مربوط به آن دوره در ساختمان آن ها به کار گرفته می شده است. به طور کلی تزئین در بناها نقش مؤثرتری ایفا می کند، چراکه اگر بنا از نظر فرم و سازه برای باستان شناسان و طراحان قابل فهم باشد، ممکن است برای عامه مردم چنین نباشد و این تزئینات اند که در نگاه اول بیننده را به خود جلب می کنند. این مقاله، هنر کتیبه نگاری را به عنوان یکی از مهم ترین عناصر تزئینی بناهای اسلامی در چهار مقبره سلجوقی شمال غرب ایران یعنی گنبد سرخ، برج مدور، سه گنبد و گنبد کبود مورد بررسی قرار می دهد. روش تحقیق مقاله به صورت تفسیری-تاریخی بوده و سپس با رویکرد تحلیلی به مطالعه تزئینات چهار مقبره خصوصاً از نظر معماری، نقوش، کتیبه ها و موقعیت و جایگاه آن ها بر روی بناها پرداخته است. همچنین علاوه بر بررسی مقالات، کتب و اسناد مربوط، با برداشت میدانی از مقابر مذکور، نقشه و تزئینات و سپس جدول مقایسه ای کتیبه ها و انواع آن ها به لحاظ مضمون ارائه می-شود. در این ارتباط، پرسش های زیر مطرح است: 1. معماری، نقوش و تزئینات مقابر سلجوقی شمال غرب ایران چگونه و کتیبه های آن ها از نظر مضمون به چند دسته تقسیم می شوند؟ 2. مضامین کتیبه ها، در موقعیت و جایگاه آن ها بر روی بدنه بناها چه تأثیری دارد؟ بررسی ها نشان می دهد که کتیبه های مقابر سلجوقی شمال غرب به گروه های مختلفی از جمله کتیبه های آیات قرآنی، کتیبه با مضمون تاریخ بنا، کتیبه با مضامین دعا، کتیبه با مضمون معمار و بانی بنا تقسیم می شوند. از طرف دیگر جایگاه این کتیبه ها در بناها نسبت به نوع مضمون و میزان قداست آن ها متفاوت بوده، به طوری که کتیبه های آیات قرآنی در بالاترین قسمت بنا، کتیبه با مضامین دعا در ارتفاعی پایین تر و کتیبه های حاوی تاریخ بنا، بانی و معمار مقبره در سطوح پایینی و بر روی بدنه بنا جای می گیرند.
مطالعه تطبیقی کاشی کاری اسلامی در ایران و آسیای صغیر
حوزه های تخصصی:
در میان بخش های گوناگون تمدن اسلامی چون علوم، صنایع، نظامات، آداب و رسوم و اعتقادات، هنر اسلامی از همه ملموس تر، پرجاذبه تر و ماندگارتر است. این هنر چون شاخه های دیگر تمدن اسلامی از میراث هنری تمدن های مختلف پیش از خود بهره جسته و اقوام مختلف در آن نقش ایفا کرده، و در سطح جغرافیایی بسیار دامنه داری پدیدار شده است. تنوع و چگونگی هنر اسلامی از ویژگی های برجسته این هنر دیرپا و پرشکوه است که بی شک نشانه نبوغ، آفرینش گری و سلیقه سلیم آفرینندگان آن است. پر واضح است که بررسی تمام جنبه های این هنر شگفت و خیال انگیز در یک مقال هرگز نمی گنجد چرا که دریا را چون می توان در کوزه ای جای داد؟ به هر تقدیر هنر اسلامی بخشی از وضعیتی عام بود که با ظهور اسلام در تاریخ هنر جهانی پا گشود. هدف از انجام این تحقیق آشنایی با هنر کاشی کاری اسلامی در ایران و تطبیق آن با همتای آن در آسیای صغیر می باشد. بنابراین با استفاده از مقالات و کتب مختلف و به روش کتابخانه ای مطالعه ای توصیفی را انجام داده و نتیجه مطالعات حاکی از تفاوت ها و تشابهات متفاوت در سبک و سیاق معماری اسلامی با آسیای صغیر در نمونه مورد بررسی یعنی کاشی کاری می باشد.
واکاوی هنر مقرنس در دوره های تاریخی قبل و بعد از اسلام در ایران و محدوده گسترش این هنر در جهان (نمونه موردی بناهای ایرانی – اسلامی)
حوزه های تخصصی:
مقرنس یکی از مهم ترین و عمده ترین عناصر تزیینی در معماری ایران و حاصل شناخت معماران ایرانی نسبت به علم هندسه و ریاضیات پیشرفته اس ت. باز زنده سازی این الگو مستلزم شناخت کافی نسبت به تمامی ابعاد موضوع نظیر گونه شناسی، سیر تکاملی و اجرایی آن است. هدف این پژوهش پاسخ به این سؤال است که مقرنس در دوره های تاریخی قبل و بعد اسلام سیر نزولی یا صعودی داشته است یا خیر و از نظر فرم و عملکرد به چه صورت بوده است. در راستای پاسخ به این سوالات مقرنس های بکار رفته در بخش ها و دوره های مختلف قبل و بعد اسلام مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. به نظر می رسد طرح های مقرنس در عین وجود شباهت های ظاهری دارای تفاوت هایی با توجه به موقعیت و توجه به دوره تاریخی بوده است. این تحقیق از نظر هدف، طرحی کاربردی است؛ و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. اطلاعات لازم برای پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای، پیمایش های میدانی(مشاهده) انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که الگوی طرح های مقرنس در بناهای مذهبی پیچیده تر از بناهای غیرمذهبی است. همچنین در طول تاریخ، مقرنس سازی مانند هنر های تزئینی دیگر ایران زمین سیر تکاملی را از نظر کثرت کاربرد و پیچیدگی تکنیک ساخت و همین طور از نظر افزونی مواد پیموده است.
مؤلفه های معماری ایرانی-اسلامی و نقش هویت بخش تزئینات
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۱
37 - 46
حوزه های تخصصی:
نقش معماری دادگاه متاثر از روانشناسی محیط و معماری اسلامی
حوزه های تخصصی:
بینایی در انتقال احساسات مختلف و ادراک گوناگون به مغز انسان نقش بسزایی دارد. محیط و رفتار به یکدیگر وابسته بوده و نمی توان رفتار را مستقل از رابطه ی درونی با محیط تعریف کرد. عدالت، جلب اعتماد و حس مردم سالاری در برخورد با مکان های قضایی اولین حسی است که باید به کاربران القا شود. معماری و روانشناسی محیطی، مجموعه دانش، فن و هنری است که با عناصر وابسته و مرتبط از قبیل فرم، رنگ، بافت و .... سعی در بهینه سازی فضاها و دستیابی به کارایی و کارکرد مناسب در قالب معماری در کنار زیبایی معانی و معناها دارد. روش تحقیق پژوهش دارای ماهیتی توصیفی و تحلیلی است. هدف از این تحقیق، اهمیت و تأثیر نقش معماری فضاهای قضایی با توجه به تأثیر پذیری جسم و روان انسان از "فضای دادگاه" میباشد. به منظور دستیابی به چگونگی برقراری ارتباط مابین عوامل غیر کالبدی (معنا و زیبایی) و عوامل کالبدی (عملکرد، فرم سازه) در معماری، نیازمند تحلیل مصادیق مرتبط می باشد. روش تحقیق پژوهش دارای ماهیتی توصیفی- تحلیلی، موردی و از نوع هدف کاربردی است. در این مقاله صدها عنوان کتاب، مجله و مقاله در خصوص روانشناسی محیط، معماری اسلامی و بررسی معماری دادگاهای برجسته جهان به عنوان نمونه های مطالعاتی انتخاب گردید. استفاده از معماری اسلامی و به منظور کشف راز و مرزهای پنهان در ماورای صورت ها و چگونگی ادراک و زیبایی توجه به عوامل پنهان که نشان از معنا و زیبایی دارند و همچنین عوامل ظاهری مانند: نور، نزئینات، تناسب هندسه و تطابق فضاها امری ضروری است. بکارگیری فضاهایی مجزا و کارا در خصوص روند های قضایی که علاوه بر کاهش ازدحام و سبب افزایش کارایی نیز می گردد. در پایان نتیجه تحقیق به صورت خلاصه و در قالب یک دیاگرام در شکل بیان شده است
تبیین حکمی و عرفانی "مراحل و نحوه صدور فعل از نفس" در فلسفه صدرالمتألهین شیرازی با تأکید بر "مراتب خلق اثر در هنر و معماری اسلامی"
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی مراتب و چگونگی صدور فعل از نفس انسان در اندیشه عرفانی صدرالمتألهین، با تأکید بر مراتب خلق آثار هنری اسلامی توسط هنرمند عارف می پردازد. در نگرش عرفانی فاعلیّت حق تعالی به طریق تجلّی است و صدرا به تأسی از آن و در تبیین نسبت حق با خلق، از تمثیل کیفیت ارتباط نفس و قوای آن بهره می برد. وی با بیان مماثلت نفس و ربّ در اوصاف ذات و افعال، مراتب و چگونگی صدور فعل از نفس را متأثر از مراتب و مراحل فاعلیت حق تعالی تبیین می کند. در این دیدگاه، نسبت نفس انسان با صور و ادراکات کلی عالم عقل و صور جزئی عالم مثال مانند نسبت فاعل به فعل و خالق به مخلوق است و خداوند نفس انسان را مثالا، لِذّاته، صفاته و افعاله خلق نموده است چنانچه رابطه ای که بین حق تعالی و مخلوقات برقرار است، بین نفس با معلومات نفس نیز وجود دارد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، تطبیقی، به این نتیجه دست یافته که در نگرش عرفانی صدرا، نفس با ارتقاء و تعالی خود طی حرکت جوهری و با علم حضوری، قادر به ابداع و ایجاد صور عوالم بالاتر در نزد خود بوده، که پس از حصول ادراک صور عقلی و خیالی در نفس، صدور فعل از نفس، طی مراحل "عنایت"، "قضا"، "لوح" و "قدر"، مطابق با فاعلیّت ربّ، انجام می گیرد و به دلیل ارتباط هنرمند با حلقه های صوفیانه صنفی "فتیان"، مراتب خلق و صور آثار هنر و معماری اسلامی، نتیجه محاکات و تقلید اصول و سلسله مراتب صدور فعل از نفس در قاعده صدرالمتألهین است.
مطالعه تطبیقی نقوش نمادین شیعی بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی با مسجد جامع یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
85 - 97
حوزه های تخصصی:
مسجد جامع یزد یکی از مساجد سبک آذری در ایران است که بکارگیری نقوش در قالب گچبری وکاشیکاری در آن درخور تفسیر است. بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی نیز که در سال 753 ه.ق احداث و در دوران حکومت صفویه، واحد های مختلفی به آن اضافه گردیده حاوی ده ها اثر بدیع در مضامین رشته های مختلف هنری از قبیل:کاشی کاری معرق، مقرنس، گچ بری، کتیبه های نفیس، منبت کاری، نقره کاری، تذهیب و طلا کاری می باشد. محور اصلی این پژوهش، مطالعه تطبیقی نقوشی از این دو بنا متعلق به دوره صفویه است که جنبه نمادین آنها به نحوی دربردارنده تفکرات مذهب شیعه است. بر همین اساس ابتدا، نقوش نمادین شیعی موجود دراین دو بنا شامل انواع مختلف شمسه و ستاره انتخاب و سپس به صورت تطبیقی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند. سؤالاتی که این پژوهش درپی پاسخ گویی به آن ها است، عبارتند از: چه نوع نقوش تزئینی در بناهای اسلامی برگرفته از باورهای شیعی حاکم بر جامعه بوده است؟ آیا نقوش تزئنیی نمادین شیعی این دو بنای مذکور با در نظر گرفتن فاصله مکانی این دو بنا از یکدیگر اشتراکاتی باهم دارند؟ براساس این مطالعه مشخص گردید که نقوش هندسی تزئینی (پنج ضلعی، شش ضلعی، هشت ضلعی، ده ضلعی و دوازده ضلعی) این دو بنا دارای مفاهیم نمادین مرتبط با باورهای شیعه بوده که نه تنها از لحاظ تکنیکی و فرم ظاهری شبیه به هم هستند بلکه از دیدگاه نمادین نیز داری بار معنایی مشابهی می باشند.
مقایسه تطبیقی مضامین مشترک گیاهان مقدس در نقش مایه های گیاهی معماری پیش از اسلام ایران و آرایه های معماری دوران اسلامی (با تأکید بر دوره امویان و عباسیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۷۱
35 - 50
حوزه های تخصصی:
در میان تمام ملت ها گیاهان و عناصر گیاهی از تقدس ویژه ای برخوردارند و این موضوع سبب شده است که مفاهیم آشکار و نهفته موجود در آنها در هنر و معماری ملل مختلف بروز و ظهور داشته باشد. در ایران باستان نیز جلوه هایی از عناصر و نقش مایه های گیاهی را می توان در تزیینات معماری مشاهده کرد که الگوی سایر ملل نیز شده است. بیان مسئله و هدف :پژوهش حاضر در پی استخراج مفاهیم نهفته در نقوش گیاهی به کاررفته در معماری ایران پیش از اسلام و بررسی اثرپذیری معماری دوره های امویان و عباسیان از معماری پیش از اسلام ایران است. به این منظور مفاهیم نمادین و اسطوره ای گیاهانی از جمله گل نیلوفر آبی، گیاه کنگر (آکانتوس) و درختانی مانند نخل و مو که به طور مشترک در معماری پیش از اسلام ایران و دوران اسلامی استفاده می شده، مورد بررسی قرارگرفته اند. روش :در این پژوهش تلاش شده است که دوام تأثیر این گیاهان در اندیشه و سپس در معماری دو دوره تفسیر شده و دلایل انتقال این نقوش از معماری پیش از اسلام ایران به دوران اسلامی بررسی شود. بنابراین با استفاده از روش مطالعه میان موردی نقش مایه های گیاهی بناهای شاخص معماری پیش از اسلام ایران در دوره های هخامنشیان (تخت جمشید) و ساسانیان (کاخ تیسفون، طاق بستان و کاخ بیشاپور) با نقوش گیاهی به کاررفته در بناهای دوره امویان از جمله مسجد قبه الصخره، قصرالحیر، قصرالمشتی و کاخ خربه المفجر و تزیینات نقوش گیاهی بناها و کاخ ها در دوره عباسیان از جمله کاخ بلکورا و مسجد سیمره مقایسه شد و با استفاده از تفسیر تاریخی بناها و مراجعه به متون مختلف، مضامین مشترک استخراج شده و نمود آن در معماری هر دو دوره تاریخی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتیجه :نتایج حاصل نشان می دهد که وجود مفاهیم والایی چون پاکی، خلوص و نیروی مقدس حیات، دانش و معرفت در بطن این گیاهان سبب استفاده از آنها در معماری شده و این ویژگی به طور مشترک در معماری هر دو دوره وجود دارد. نتایج بررسی ها نشان می دهد وجود برگ های نخل و گل نیلوفر در قصر الحیر و کاخ خربه المفجر و همچنین برگ های تاک و خوشه های انگور در بنای قبه الصخره در کنار بهره گیری از فرم های مثلث و دایره در قصرالمشتی و سایر نقوش به کاررفته، همه نشان از حضور معماری و هنر ایرانی در معماری دوره اموی و عباسی دارند. همچنین هم جواری جغرافیایی، تعلقات به آرمان های یکسان، زبان، هنر و شراکت در ایجاد و پرورش مکاتب علمی از دیگر دلایل انتقال نقوش از معماری و فرهنگ ایرانی به معماری دوره اسلامی به طور خاص دوره اموی و عباسی است.
حکمت عدد هشت در هنر و معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدد هشت در کنار دیگر اعدادی که مکررا در منابع اسلامی به آن اشاره میشود، بخاطر کاربرد ویژه ای که در هنر و معماری اسلامی به خوداختصاص داده است، از جمله اعداد قابل تامل است. با توجه به ماهیت رمزگونه اعداد و مفاهیم پنهان در هر عدد ، این سوال مطرح است که آیا کاربرد و استفاده عدد هشت در هنر و معماری اسلامی نیز از یک اعتقاد عمیق اسلامی سرچشمه میگیرد ؟ علاوه بر ذکر این عدد در قرآن و روایات و نسبت دادن آن به تعداد بهشت ها و تعداد ملائکان حامل عرش ، با جستجو در منابع فلسفی عرفانی، به اشاره ای رمزگونه از این عدد میرسیم. آنجا که شیخ اشراق برای نخستین بار سخن از عالم مثال میزند و به آن عالم لقب " اقلیم هشتم" می دهد. با تجسم بخشیدن به هندسه عوالم و نسبت دادن عدد هشت در هنر و معماری به دیدگاه عالم واسط یا عالم مثال، دریچه ای شگرف از مبانی نظری و اعتقادی معماران مسلمان بر ما گشوده میشود. در این مقاله تلاش میشود تا با تطبیق عوالم بر اعداد و اشکال هندسی ، رمز کاربردی عدد هشت در هنر و معماری اسلامی روشن گردیده و نمونه هایی از مصادیق این تطبیق ذکر شود.
روش شناسی استخراج و استنباط صحیح از آموزه های اسلامی برای دریافت راهبردهای طراحی بر مبنای اصول اخلاقی و ایمانی (نمونه موردی: طراحی مسکن اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چیستی و چگونگی شهر و مسکن اسلامی در آموزه های اسلامی نیازمند تعمق و تتبع وسیع و استنباط صحیح در منابع ارائه کننده این آموزه هاست. از آن جایی که آموزه های اسلامی بر فضاهای زیستی از جمله مسکن تأثیر بسیار مفید و مثبتی دارد لذا مطالعه و تحقیق در این رابطه حائز اهمیت است. با اینکه اصول اسلام، حقایقی است ثابت و تغییرناپذیر که برای همه زمانها وضع شده، ولی فروع زیاد بوده و اجتهاد ضرورت دارد. یعنی در هر عصر و زمانی به افراد متخصص نیاز است تا اصول اسلامی را با مسائل متغیری که در زمان پیش می آید تطبیق داده و معین نمایند که این مسائل وارد بر چه اصولی است، بدیهی است اصولی که در مورد مسکن وضع شده از این قاعده مستثنی نبوده و باید بازشناسی و با شرع و شرایط زمان انطباق داده شود. آموزه های اسلامی ارائه شده در قرآن مجید و کلام معصومین راهبردهای مفهومی و عملی مشخصی را به صورت اصولی فرا زمانی و فرا مکانی ارائه داده، که به شرط رعایت اصول خاص و استنباط صحیح، قابل بهره برداری هستند،. این پژوهش بر آن است که روش شناسی استخراج و استنباط صحیح از آموزه های اسلامی را برای دریافت راهبردهای طراحی مسکن تبیین نماید. روش تحقیق این پژوهش، روشی ترکیبی (مرکّب از تحلیل محتوای کیفی و استدلال منطقی) است که با استفاده از این روش و با استناد به آموزه های نقلیِ مکتب اسلام، نکات نغزی برای استنباط صحیح از آموزه های اسلامی برای کاربست آنها در طراحی معماری مسکن بیان شده است، که این خود قدمی رو به جلو در راستای تحقّق معماری اصیل اسلامی باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که اصلی ترین عوامل شکل دهنده ی "مسکن اسلامی" در سه گروه اصلی قابل طبقه بندی هستند که ملوحظ داشتن توأمان و منطقی آنها منجر به ظهور "مسکن اسلامی" خواهد شد. اولین عامل "ایمان اهل شهر" یا اصول ایمانی آنهاست که از آن به "فضای فکری" تعبیر می کنیم. عامل دوم "اصول عملی و اخلاقی" اسلام است که از آن به فضای رفتاری تعبیر می کنیم و سومین عامل کالبد مسکن است که از آن به "فضای عینی" تعبیر می کنیم. این کالبد توسط انسان (فضای فکری) و با رفتار اسلامی (عمل و اخلاق اسلامی)، که تبیین کننده ی ارتباط انسان با جهان خارج (اعم از جامعه و محیط مصنوع و طبیعت) است، منجر به ایجاد فضا و محیطی می شود که در عین حالی که از اصول اسلامی نشأت گرفته اند، به این اصول اشاره دارند و انسان را در مسلمان زیستن کمک می کنند..
شناسایی کارکردهای معناگرایانه تزئینات گچبری چله خانه خانقاه بایزید بسطامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
111 - 129
حوزه های تخصصی:
در معماری اسلامی تزئین و آرایش بنا جزء لاینفک ساختمان محسوب می شود. حضور بارز آرایه هایی چون خط نگاره ها، نقوش گیاهی و طرح های هندسی، ماهیت فرعی هنر اسلامی را تشکیل می دهد. آرایه های گچی نیز از آذین های هنر و معماری اسلامی هستند اما این هنر بار محتوایی بالایی داشته و علاوه بر زیبایی، جهت انتقال پیام های معناگرایانه کاربرد داشته اند. مقبره بایزید بسطامی از مجموعه های تاریخی شهر شاهرود است که در دوران قبل از سلجوقی ساخته شده است و در دوره های مختلف تاریخی مرمت و گسترش شده است. تزئینات گجبری چله خانه از طرح های هندسی تشکیل شده اند که دیوارها، طاقها و محراب را پوشش میدهند. هدف از این پژوهش مطالعه و شناسایی طرح های هندسی و تزیینات چله خانه بایزد بسطامی است و در پی پاسخ دهی به این سوال است که در تزئینات گچبری چله خانه از چه نوع نقوش و خط نوشته ها استفاده شده است؟ و همچنین کارکردهای معناشناسانه این تزیینات در چه بخشهایی از بنا و در چه انواعی ظاهر شده اند؟ و در نهایت انواع نقش مایه های به کار گرفته شده در چله خانه کدامند؟ بدین لحاظ پس از گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای، داده های بدست آمده به روش توصیفی- تحلیلی مورد بحث قرار گرفته اند. مطالعه نقش مایه ها نشان داد که در گچبری های چله خانه گره ها برای تزئین و پوشاندن فضای داخلی طاقنما و دیوارهای بنا استفاده شده اند و گره ها با عناصر گیاهی(اسلیمی و ختایی) تلفیق شده و یا در کنار آن ها به صورت توأمان وجود دارد که این عامل از ویژگی های بارز آرایه های هندسی محراب های گچبری دوره ایلخانی به شمار می رود. طراحی کتیبه در چله خانه حاصل ترکیب عناصر متعددی است که در ترکیب و اتصالات آن از گره های ترئینی میانی، انتهای تزئینی حروف، تزئینات ساقه ها و طرح های گیاهی، تزئینات ریز نقش های متنوع استفاده شده است. اما در کارکرد معناگرایانه این نقش و تزیینات مشخص گردید که گچبری ها، اسلیمی و اعداد مقدس و کتیبه های موجود در این بنا همه در جهت ایجاد رابطه معنایی بین عناصر کالبدی و غیر کالبدی در جهت ایجاد مفاهیم عرفانی اسلامی جهت فراهم آمدن شرایط مناسب برای خلوت نشینی سالکان بوده است.
مطالعه و تحلیل باستان شناختی استحکامات نظامی دفاعی دوران اسلامی در دشت نرماشیر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
125-155
حوزه های تخصصی:
نرماشیر در جنوب شرقی کرمان در مسیر راه هایی واقع است که مرکز و غرب فلات ایران را به جنوب شرق و سواحل دریای عمان پیوند می دهد. از این رو شواهدی از استقرارها و استحکامات مرتبط با آن در این ناحیه شکل گرفته است. هدف این مقاله تبیین ویژگی های معماری این بناهاست. این پرسش ها مطرح است که استحکامات دفاعی دشت نرماشیر چه ویژگی هایی دارند؟ موقعیت آنها متأثر از چه عواملی بوده و از چه الگویی پیروی می کند؟ روش گردآوری داده ها «میدانی و کتابخانه ای» و روش پژوهش «توصیفی تحلیلی» است. از دستاوردهای پژوهش می توان به وجود الگویی خطی در توزیع فضایی استحکامات دفاعی، وجود شبکه ای از برج های منفرد همسان، پیروی عناصر معماری از توپوگرافی و عدم وجود الگوی ثابت در نقشه آنها، ساخت آنها بر فراز سکوهای طبیعی صعب العبور، ساخت بناها بر محور جنوب شرقی شمال غربی برای مقابله با تأثیرات آب وهوایی و بادهای سهمگین، مصالح همساز با اقلیم و ضخامت دیوارها برای عایق بندی بهتر اشاره کرد.