مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
غزالی
حوزه های تخصصی:
روایت تمثیلی «پیل در شهر کوران» از کتاب حدیقه الحقیقه سنایی، بر اساس روایتی از کیمیای سعادت غزالی نوشته شده است. هدف اصلی این پژوهش کشف رابطه فزون متنیّت این دو روایت است. بدین منظور برپایه نظریّه فزون متنیّت ژرار ژنت، ارتباط روایت سنایی با روایت غزالی بررسی و این نتایج حاصل شد که در روایت سنایی تغییر حجم متن و دلالت های معناشناسی جدیدی وجود دارد که در دو بخش گشتار کمّی و گشتار کاربردی قابل بررسی است. در بخش گشتارهای کمّی، دریافتیم که سنایی با گسترش روایت از 21 گزاره روایت غزالی به 42 گزاره در روایت خویش از «گشتار کمّی افزایش» استفاده کرده است. در بخش گشتارهای کاربردی، روایت سنایی در دو لایه معنایی بررسی شد. گشتارهای لایه معنایی اول، شامل تغییراتی بود که سنایی در اشخاص و حوادث ایجاد کرده بود. گشتارهای لایه معنایی دوم نشان می داد که درباره موضوع ناتوانی عقل در شناخت خدا، آنچه را که گذشتگان او فقط در مورد عقل و نفس آدمی بیان کرده اند، سنایی به عقل و نفس کلی تعمیم داده و معتقد است که عقل و نفس انسان و جهان، پایین تر از آن هستند که به تنهایی یا با هم قادر به درک اسرار الهی باشند.
تأثیر اعتقادات فلسفی ابن سینا بر غزالی در تجرد نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غزالی در دوره ای از تاریخ فکر و اندیشه اسلامی زندگی می کند که بسیاری از متفکران در رویکرد کلامی خود، داد و ستد های گونه گونی با فلسفه به نمایش می گذارند. در این ایام بیشتر متکلمان با بهره گیری از واژگان، مفاهیم و برخی روش های فلسفی تلاش می کنند پندار و باور های کلامی خویش را به کرسی اثبات نشانند؛ اما از آن سو هم توجه دارند در اخذ مبانی تا سرحد امکان، فاصله خود را با فلسفه حفظ کنند. غزالی نیز همچون معاصران خویش همین رفتار را از خود نشان می دهد. او بر خلاف اشعریان پیش از خود که اعتقادی به تجرد روح ندارند، به تجرد نفس باورمند است. در گام نخست این پژوهش نشان داده شده است که فلاسفه و متکلمان اشعری پیش از غزالی، چه باوری نسبت به تجرد روح و نفس داشتند و برای این پندار خویش چه ادبیات و استدلال هایی را اقامه می نمودند و در ادامه از این همانی مفاهیم و روش شناسی به کار گرفته شده از سوی غزالی با فلاسفه ای چون ابن سینا و فارابی، سخن گفته شده است تا نشان داده شود غزالی تا چه اندازه در اعتقاد ورزی به تجرد نفس، مرهون فلاسفه پیش از خود است.
تعامل زبان و معنا در سوانح احمد غزالی بر پایه نظریه ارتباطی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان تنها ابزار انسان برای بیان دقیق جهان تجربی او است. هر کس جهان را به گونه ای خاص در می یابد و آن را با زبانی ویژه گزارش می کند. با توجه به این اصل می پنداریم که زبان در سوانح، بیانگر تجربیات منحصر به فرد احمد غزالی است. در این مقاله برای تعیین دقیق جایگاه پیام زیباشناختی متن سوانح، آن را با توجه به نظریه ارتباط یاکوبسن بررسی و تحلیل می کنیم تا نشان دهیم زبان در این کتاب، اگرچه برای ایجاد ارتباط به کار رفته است، در آن معنا و دریافت آن به تأخیر می افتد. از آن روی که ابزارهای زیبایی شناختی زبان، در به تأخیر انداختن معنا و دریافت آن مؤثرند، در بررسی نقش ادبی متن به برجسته ترین ابزارهای تبدیل زبان به ادبیات، نظیر حکایت، تمثیل، تشبیه، استعاره و تشخیص به اختصار اشارت رفته است.
مشارکت اجتماعی زنان در سیره پیامبر و مقایسه آن با قرائت غزالی در احیاء علوم الدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است قرائت غزالی را با رفتار و توصیه های پیامبر اسلام در امر مشارکت اجتماعی زنان، مقایسه کند. روش پژوهش در این تحقیق، تاریخی و مقایسه ای است که نخست الگوی مشارکت اجتماعی زنان در سیرة پیامبر بازشناسی شده، سپس با الگوی فکری غزالی با استناد بر احیاء علوم الدین مقایسه می گردد. مدعای پژوهش بر این مبنا است که تعالیم احیاء علوم الدین، در حوزة مربوط به مشارکت اجتماعی زنان، قرابت و انطباقی با سیرة پیامبر ندارد. یافته های تحقیق نیز حاکی از این امر است که رویکرد غزالی دربارة زنان، برخلاف نیت اصلی مؤلف که به قصد احیاء علوم دینی آن را نگاشته، در تضاد با رفتار و توصیه های پیامبر و تحت تأثیر تصور برساختة هراس گونه از زنان که در جامعة مردسالارانه جریان داشته، به نگارش درآمده است.
جلوه هایی از ارادت غزالی به ائمه اطهار(ع) با استناد به کیمیای سعادت
حوزه های تخصصی:
سخنان و اندیشه های گهربار پیامبر مکرم اسلام(ع) و امامان معصوم(ع) هماره منبع و سرچشمه فیضی برای نویسندگان و محققان بوده است زیرا معتقدند که آبشخور گفتار پیامبر و ائمه اطهار از وحی و قرآن نشأت می گیرد و تفکر و اندیشه والای آن بزرگواران چه در زمان حیات و چه بعد از حیات آن ها راهگشای همیشه طالبان معرفت و تشنگان حقیقت بوده است؛ و این پیروی از عقاید متعالی آنان، منحصر به شیعیان نیست بلکه پیروان پاک نهاد اهل سنت نیز از دل و جان گوش به سخنان آن بزرگواران نهاده اند و در آثار قلمی و مکتوب از آن سرچشمه های فیض بهره مند شده اند و با تأسی از افکار آنان برای اشاعه افکار متعالی اسلام و پیشرفت پیروان اسلام کوشش کرده اند. مقاله زیر درصدد است جلوه هایی از ارادت ابوحامد غزالی توسی، یکی از شخصیت های معروف اهل سنت را با تکیه بر یکی از آثار مهم او به اهل بیت(ع) به خصوص امام رضا(ع) نشان دهد.
بررسی تحلیلی نهاد خلافت و سلطنت در آراء سیاسی غزالی
حوزه های تخصصی:
امام محمد غزالی به عنوان یکی از بزرگ ترین اندیشمندان سیاسی اسلام، سیاست و حکومت را ابزاری درخدمت تحقق منویات شارع مقدس می داند و در آثار خود بر تواَم بودن دین و مُلک تاکید می کند. او دین و پادشاهی را چون دو برادر می داند و درباره خلافت، امامت و مراتب سیاست، اندیشه ورزی کرده است. وی خلافت را به حکم شرع و نه عقل، ضروری و لازم می شمارد و میان منصب خلافت و سلطنت یا کشورداری قائل به تفاوت می شود. غزالی در روزگار خود هم نهاد خلافت را پیش روی داشت و هم سلطنت را، در این دوره خلیفه، دیگر بخشنده قدرت نبود، بلکه صرفاً مشروعیت دهنده به قدرت هایی بود که به نیروی زور و شمشیر به دست آمده بودند از این رو وی با در نظر گرفتن واقعیت های موجود زمانه یعنی پیدایش سلاطین بزرگ و مستقل، سعی در تقویت نهاد خلافت دارد و عقاید سیاسی غزالی پیرامون خلافت و سلطنت در ایجاد سازش میان این دو شکل گرفته و بیشتر حاصل مصلحت اندیشی او در توجیه اوضاع موجود است؛ تا از این طریق مقام و شان از دست رفته خلافت را بار دیگر احیاء کند و میان منصب خلافت و سلطنت رابطه نوینی را ایجاد کند. این مقاله با چنین رویکردی به روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای به بررسی اندیشه سیاسی امام محمد غزالی در خصوص نهاد خلافت و سلطنت و رابطه بین این دو می پردازد.
بررسی دیوان سالاری سلجوقیان با تکیه بر تشکیلات قضایی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی دیوان سالاری سلجوقیان با تکیه بر تشکیلات قضایی در این دوران می باشد. لذا این تحقیق از طریق بررسی ساختار دیوان قضایی دوره سلجوقیان، از جمله نحوه انتصاب، میزان اختیارات، حوزه نفوذ و غیره تلاش می کند تا به شناخت دقیق تحولات قضایی آنان دست یابد. با وجود این، یافته های پژوهش حاکی از آن است که تشکیلات دیوان-سالاری ایران در عهد حاکمیت سلجوقیان دستخوش دگرگونی های قابل توجهی گردید. در این میان تسلط سلجوقیان و تأسیس سلسله سلجوقی منجر به ورود سنت ها و عناصر جدیدی در تشکیلات قضایی سلجوقیان شد که از اندیشه های غزالی و ماوردی اقتباس شده بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی می باشد که از منابع تاریخی دست اول بهره برده شده است.
رویکرد غزالی به منطق و برخی مسائل منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوحامد محمد غزالی نخستین دانشمند اسلامی است که آشکارا منطق ارسطویی را با علوم اسلامی درآمیخته است. او روش تعریف و استنباط منطقی را وارد علم اصول و علم کلام کرد و تحول شگرفی در این دو علم پدید آورد. شناخت آرای منطقی غزالی، در فهم آرای منطق دانان پس از وی به ویژه فخر رازی، اهمیت به سزایی دارد. نقش غزالی در تبیین جایگاه رفیع علم منطق و رشد میزان مقبولیت آن در میان متشرعان آن زمان انکارنشدنی است. مرکب انگاری تصدیق و بررسی تمایز آن با معرفت، ابداع نسبت های چهارگانه منطقی، الحاق منطق به اصول فقه، درآمیختن قواعد منطقی با اصطلاحات ابتکاری جدید و مثال های اصولی و اسلامی و استخراج قیاس های منطقی از قرآن کریم، از ابتکارات و آرای منطقی غزالی است که ما در این نوشتار به ذکر و بررسی آن ها می پردازیم.
بازگشت غزالی به تدریس در عصر سنجر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امام محمد غزالی از شخصیت های برجسته علمی درتاریخ اسلام که افکار وآثار او علاوه بر تأثیر در علم و سیاست زمانه خویش، بر سده های پس از خود نیز موثر واقع شد و حیات فکری او داوری های گوناگونی را درطول تاریخ به خود دید. بااین حال برخی از جنبه های ورود غزالی به دستگاه سلطان سنجر سلجوقی و پذیرش تدریس نظامیه نیشابور هنوز جای بررسی دارد؛ این مطلب از اهمیت ویژه ای برخوردار است که بدانیم چرا پس از یک دوره گرایش به تصوف دوباره در سال 499ه.ق به دعوت سنجر سلجوقی و وزیرش فخرالملک پاسخ مثبت داد؟ مساله ی دیگر اینکه دلیل کناره گیری او پس از یکسال چه بوده و چه عواملی دیگر بار او را به بازگشت ترغیب کرد؟
پژوهش حاضر با رویکرد جامعه شناسی و زمینه شناسی تاریخی و بهره گیری از منابع تاریخی نشان داد که عوامل سیاسی قبل و بعد دوره حکمرانی سنجر از جمله مرگ برکیارق و قدرت گرفتن سنجر و خاندان نظام الملک تاثیر زیادی در گرایش غزالی به نظامیه نیشابور برای تبلیغ مذهب اهل سنّت در زمان پادشاهی نیرومند داشته است؛در حالی که ضعف دولت سلجوقی، قتل فخرالمُلک، حسادت و توطئه فقهای نیشابور از عوامل جدایی او از نظامیه نیشابور در فترت یکساله بوده است.
بررسی آرای منطقی غزالی و ابن سهلان ساوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت آرای منطقی امام محمد غزالی و قاضی زین الدین عمر بن سهلان ساوی در فهم آرای منطق دانان پس از آن ها، به ویژه فخررازی، اهمیت بسزایی دارد. نقش غزالی در تبیین جایگاه رفیع علم منطق و رشد میزان مقبولیت آن در میان متشرعین آن زمان انکارشدنی نیست. مرکب انگاری تصدیق و بررسی تمایز آن با معرفت، نسبت های چهارگانه ی منطقی، الحاق منطق به اصول فقه، درآمیختن قواعد منطقی با اصطلاحات ابتکاری جدید و مثال های اصولی و اسلامی و استخراج قیاس های منطقی از قرآن کریم از ابتکارات و آرای منطقی امام محمد غزالی است.
ابن سهلان ساوی هم که در برخی موارد متأثر از غزالی است، ابداع نظام منطق نگاری تلفیقی، نظریه ی مهجوریت دلالت التزامی در علوم و تفسیر نفس الامر به وجود عینی و حاضر بالفعل در عالم خارج،
از ابتکارات و اندیشه های منطقی خاص حکیم ساوی است، که ما در این نوشتار، به ذکر و بررسی و مقایسه ی آرای آن ها می پردازیم.
نقد حسن وقبح شرعی غزالی بر مبنای اخلاق کانت
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
امام محمد غزالی معروف به حجت الاسلام (450-505 ه.ش) و کانت(1804-1734.م) دو چهره فلسفی بسیار مهم در تاریخ بشرهستند که با نوآوری در مهمترین مسائل اخلاقی تاثیرات فراوانی در تفکر جوامع خود پیرامون اخلاق بر جای گذاشته اند. هدف این دو اندیشمند که با فاصله زمانی 3قرن پا به عرصه جهان گذارده اند،حفظ و صیانت از دین بوده است. مقاله حاضر با بیان حسن و قبح شرعی از دیدگاه غزالی متکلم و عالم سنی و اشعری مذهب ایرانی و بررسی نتایج حاصل از پذیرش این دیدگاه و مقایسه آن با مبانی و اصول اخلاقی کانت، در صدد این مطلب است که دایره عمل اخلاق مبتنی بر حسن و قبح شرعی اخلاقی محدود بوده و در نهایت به ضدیت با مبانی شرع منتهی می شود.
اعتبارسنجی ادراکات عقلی از منظر غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به موضوع اعتبارسنجی ادراکات عقلی و مراتب شناخت از نظر غزالی، که نقطه عزیمت نزاع او با فیلسوفان است، می پردازد. پرسش مقاله این است: وقتی عقل فلسفی (شناخت آزاد عقلانی) ازمحدوده معرفتی خود فراتر می رود و می کوشد با روش خود، مفهومی دینی را تبیین کند، اعتبارش تا چه حد است؟ غزالی معتقد است عقل برای شناخت چنین اموری اعتبار کافی ندارد، زیرا این امور فراتر از توان عقل اند. عقل باید برای شناسایی این قسم مفاهیم، به تعبیر او، منوّر به نور نبوت شود. عقل، در نظر او، منبع مستقل شناخت نیست و اگر بخواهد به طور مستقل در باب گزاره های دینی سخنی بیاورد، به ماورای مرز خود پا گذاشته است. غزالی بحث خود را از تبیین مفهوم «علم یقینی» آغاز می کند و سپس با انکار عقل فلسفی و تعیین حدود ارزش عقل، به معنایی که خود او از آن مراد می کند، و بیان تنگناهای کار فیلسوفان، متکلمان و صوفیه، بحث «ملاک های معرفت» را پیش می کشد. او در پایان نتیجه می گیرد که شناخت فلسفی ابزاری نیست که به دینداری ما یاری رساند یا اصلاً ربطی به آن داشته باشد، زیرا عقل، در شناخت ماورای خود، دچار تناقض و شک است و واقع نما نیست. بنابراین، شرع در تعیین بایدها و نبایدها مستقل عمل می کند. این دیدگاه غزالی با ناسازگاری هایی روبه روست که در بخش پایانی مقاله به آنها پرداخته شده است.
تجربه دینی و گوهر انگاریِ آن از منظر غزالی و ویلیام جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تجربه دینی، یکی از مهم ترین مسائل دین پژوهی در سدّه های اخیر است. در باب این مسئله، ویلیام جیمز دین را تأثیرات، احساسات و رویداد هایی می داند که برای هر انسانی در عالم تنهایی رخ می دهد و احساسات را مقوّم ذاتیِ دین می داند. از دیدگاه او، تجربه دینی گوهر دین است؛ به این معنا که حقیقت دین، احساسات و عواطفی است که در انسان، هنگام رویارویی با حقیقت غایی پدید می آید و امور دیگر مانند عقاید، اعمال و مناسک، مؤخّر از این تجربه اند. «گوهر انگاریِ تجربه دینی» یکی از رویکرد های تجربه دینی است که ابعاد مختلف دین را به یک بعد فرو کاسته است و تجربه دینی را به عنوان گوهر دین معرفی کرده است. ازسوی دیگر، در جهان اسلام، غزالی نیز معتقد است: هدف نهایی دین، ادراک و تجربه حقیقت غاییِ مقدّس است که با اعمال صالح، عبادت، زهد و پارسایی به دست می آید. از نظر او، یگانه راه رسیدن به این حقیقت مقدّس، شریعت است. این دو دیدگاه را می توان از جهت های مختلف مطالعه تطبیقی کرد: وصف ناپذیریِ تجربه دینی، تفاوت در منشأ اکتساب، مشکل دور در نظریه ویلیام جیمز و گوهر انگاری که جیمز قائل به آن است و می توان با تفسیری دیگر، غزالی را نیز به آن معتقد دانست.
گونه شناسیِ ""شک"" در اندیشه غزالی و دکارت
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
واکاویِ مفهوم ""شک""، که در تقابل با ""یقین"" قد علَم کرده، در سامانه فکریِ دو اندیشمند شرق و غرب، محمد غزالی و رُنه دکارت، ضروری می نماید. این گفتار در ابتدا به تنقیح و تحدید حدود شک دست زده؛ سپس، گونه شناسی و تلقیِِ هر یک از این دو عالِم نسبت به شک را بررسی کرده؛ و در نهایت، به مقابله آن مفهوم و ترسیم چگونگیِِ گذار غزالی و دکارت از گردنه صعب-العبور شک پرداخته است. این جستار بر آن است تا نشان دهدکه اولاً: خط سیر شک غزالی از شک استدلالی به شک روانی- مزاجی تغییر مسیر داده، ولی دکارت در همان شک استدلالی متوقف شده است؛ و ثانیاً: قلمروِ شک غزالی، از آنجا که علاوه بر سپهر فلسفه به سپهر شک عقیدتی- دینی نیز کشیده شده است، بسی فراخ تر از شک صرفاً فیلسوفانه دکارت است.
مقایسه مفهوم سماع در آثار سُلمی و احمد غزّالی بر مبنای الگوی پیش انگاشت های زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش انگاشت ازجمله مباحث زبان شناختی است که تفسیر یک متن مورد توجه قرار می گیرد. پیش انگاشت ها در حکم پنداشت ها و گمان هایی در خصوص دانش زبانی و جهان بینی نویسنده هستند که آنها را با خوانندگان احتمالی اش به اشتراک می گذارد تا اهداف ارتباطی او به خوبی شکل گیرد. ارتباط ما با متونی که در گذشته تولید شده اند، براساس بازسازی موقعیت های تاریخی و اندیشگانی روزگار تولید متن است. مبحث سماع نیز که از موضوعات پرمناقشه در تاریخ تصوف به شمار می آید، در معرض ارزیابی های متعدد و گاه ضدونقیض است و از این رو، درک پیام گویندگان و استنباط معنی ضمنی حاصل از آن منوط به درک پیش انگاشت های گزاره های آنها خواهد بود.هدف ما در این مقاله این است که با استفاده از روش زبان شناختی معنی شناختی مفهوم سماع را در آثار سلمی و غزّالی مقایسه کنیم و کارکرد پیش انگاشت را برای درک کامل تر و دقیق تر سیر تحول تاریخی این پدیدار عرفانی نشان دهیم. نتایج حاصل از این پژوهش به اجمال چنین است که پیش انگاشت دو دورة تکوین و اثبات را در مسیر شکل گیری و تحول عرفان و تصوف ترسیم می کند. بر این اساس، سلمی با توجه به دیدگاه های پدیدارشناختی و کل نگرانة خود به دورة نخست و احمد غزّالی با توجه به زبان و تفکر استعاری و نگرش پدیداری روان شناختی خود به دورة دوم تعلق دارد.
نوادگان امام ابوحامد الغزالی در آسیای صغیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جریان استیلای مغولان و نیز پیش از آن، کوچ های روشنفکری که از سرزمین های اسلامی تحت اشغال به آناتولی اتفاق افتاده بود در آناتولی به صورت گروه های سازمان یافته پخش شد و موجبات پیشرفت و هر چه ریشه دار شدن فرهنگ و مدنیت اسلامی را فراهم کرد. همچنین مشخص کردن افرادی که در این فرایند نقش داشتند، فهم ما را از ماهیت فرهنگ و اندیشه اسلامی که بعدها در این منطقه جغرافیایی شکل گرفت، آسان خواهد نمود. در این مقاله درباره نوادگان امام غزالی که به آناتولی آمده و در آقسرای اقامت گزیدند، بحث خواهیم نمود. در ابتدا، منبعی با نام الولد الشفیق را که در مورد این موضوع در دوره سلجوقی تنها منبع اطلاعاتی ثبت شده محسوب می شود و همچنین نویسنده آن را معرفی خواهیم کرد. به دنبال آن موضوع مدنظر این منبع که اطلاعاتی دربارة با نوادگان امام غزالی است را بررسی خواهیم کرد. در آخر بر چگونگی فهم و درک اطلاعات موجود در کتب ترجمة الاحوال که حاکی از نداشتن فرزند پسر امام غزالی هستند و نیز اطلاعات موجود در منابع در دسترس، متمرکز خواهیم شد.
نقش تربیتی انبیا (ع) در سیر معرفتی انسان ها از دیدگاه غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دید غزالی، انبیا (ع) تأثیری بنیادین در رساندن سایر انسان ها به عالی ترین مرتبه معرفتی دارند. این تأثیر، علاوه بر این که در حوزه تعلیم حقایق به انجام می رسد، تأثیری تربیتی است که با ایجاد تغییر در ساحت های عاطفی ارادی انسان ها ساحت معرفت را به مرتبه یقین و به سطح مکاشفه می رساند. نقش تربیتی انبیا هدایتگری «سفری» است که انسان در نفس خود به سوی حقیقت در پیش می گیرد تا «قابلیت» دریافت حقایق را بیابد. رسیدن به این قابلیت مستلزم «تسویه» و «اعتدال» و «انسجامی نفسانی» است، تا وی «یکسره» به حقیقت توجه یابد. انسان ها در مواجهه با نبی قالب زبانی مکاشفه او را دریافت می کنند. تبعیت از دستورات شرع و پیروی از حرکات و سکنات و اقوال و افعال انبیا انسان ها را در سفری معرفتی همراهی می کند که غایت آن ظهور عالی ترین مرتبه معرفتی در ایشان است. در این مرتبه است که طالبان معرفت می توانند به «فهم» و «تأویل» باطن حقایق شرع و معرفت به واقعیت های روحانی دست یابند، که شامل موجودات روحانی و ربط و نسبت های میان موجودات و معنای وجود آنها می شود.
چیستی و چرایی تأویل نصوص دینی از منظر غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم درست منابع و نصوص دینی، دغدغه اساسی و همیشگی پژوهشگران اسلامی بوده و هست و از گذشته تا کنون، آنها روش های خاصی را برای فهم صحیح نصوص دینی به کار برده اند. یکی از روش های مهم در این زمینه، «تأویل» است. غزالی در دو دوره فکری خود، دو گونه مواجهه با مسئله تأویل دارد. در دوره اول، مانند غالب متفکران اسلامی، تأویل را ناظر به معنای بعید از لفظ می داند و صرفاً آیات متشابه را تأویل پذیر می شمارد؛ اما او در دوره پایانی عمر خویش، با پذیرش رویکرد عرفانی، تأویل را ناظر به امر حقیقی و خارجی پنداشته، همه آیات قرآن، اعم از محکم و متشابه، را تأویل پذیر می داند. در روش شناسی فهم متن از منظر غزالی متأخر، به این نکته پی می بریم که او با ارائه روی آوردی خاص در تأویل توانسته است الگوی نوینی ارائه دهد تا دیگران نیز براساس آن بتوانند در این مسیر گام بردارند و به فهم روشمند از نصوص دینی نائل آیند. از الگوی پژوهشی او در فهم متن، متفکرانی مانند ابن عربی، ملاصدرا و فیض کاشانی بهره برده اند. در این تحقیق، علاوه بر تبیین الگوی یادشده با رویکرد تحلیلی، به ضرورت، اهمیت و چرایی به کارگیری این روش از منظر غزالی پرداخته می شود.