مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۸.
عقل فلسفی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به موضوع اعتبارسنجی ادراکات عقلی و مراتب شناخت از نظر غزالی، که نقطه عزیمت نزاع او با فیلسوفان است، می پردازد. پرسش مقاله این است: وقتی عقل فلسفی (شناخت آزاد عقلانی) ازمحدوده معرفتی خود فراتر می رود و می کوشد با روش خود، مفهومی دینی را تبیین کند، اعتبارش تا چه حد است؟ غزالی معتقد است عقل برای شناخت چنین اموری اعتبار کافی ندارد، زیرا این امور فراتر از توان عقل اند. عقل باید برای شناسایی این قسم مفاهیم، به تعبیر او، منوّر به نور نبوت شود. عقل، در نظر او، منبع مستقل شناخت نیست و اگر بخواهد به طور مستقل در باب گزاره های دینی سخنی بیاورد، به ماورای مرز خود پا گذاشته است. غزالی بحث خود را از تبیین مفهوم «علم یقینی» آغاز می کند و سپس با انکار عقل فلسفی و تعیین حدود ارزش عقل، به معنایی که خود او از آن مراد می کند، و بیان تنگناهای کار فیلسوفان، متکلمان و صوفیه، بحث «ملاک های معرفت» را پیش می کشد. او در پایان نتیجه می گیرد که شناخت فلسفی ابزاری نیست که به دینداری ما یاری رساند یا اصلاً ربطی به آن داشته باشد، زیرا عقل، در شناخت ماورای خود، دچار تناقض و شک است و واقع نما نیست. بنابراین، شرع در تعیین بایدها و نبایدها مستقل عمل می کند. این دیدگاه غزالی با ناسازگاری هایی روبه روست که در بخش پایانی مقاله به آنها پرداخته شده است.
عقل مقدم است یا کشف؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برتری کشف عرفانی بر عقل فلسفی ازجهت حضوری بودن علوم مکاشفات و لزوم سنجش و مستدل کردن کشف عرفانی با عقل، مسئله ای دوری در معرفت شناسی است که باید راه حلی برای آن یافت. عقل امری مشکک است، کشف نیز در مراتب مختلف سلوک دارای رتبه های معرفتی یکسانی نیست؛ لذا باید نسبت مراتب مختلف عقل با مراتب متفاوت کشف در داوری میان عقل و کشف در نظر گرفته شود. این مقاله ابتدا به بررسی نظر اهل منطق و فلاسفه و اهل عرفان درباره ی معانی عقل و مراتب کشف می پردازد، سپس با بررسی وجوه قوت و ضعف عقل، در برابر کشف، مشخص می نماید که چرا برخی مکاشفات عقل گریزند؟ و چه عقلی، می تواند داور درباره ی چه کشفی باشد؟ در انتها مواردی مشخص از جایگاه عقل در داوری درمورد کشف بیان می شود.
رهیافتی به ابعاد ناآشنای نظام فلسفی هیوم در باب تأسیس جهان بینی بدون خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از داغ ترین مباحث فلسفه هیوم اعتقاد یا عدم اعتقاد او به وجود خداست. در این مقاله، کوشیده ایم، با بررسی آثار خود هیوم و استخراج آرایش در مورد وجود خدا، سازگاری درونی نظام فلسفی او در این باب را بررسی کنیم. برای این منظور، با نگاهی تحلیلی، تطابق برچسب های الصاق شده به او را با دلالت برآمده از آثارش تطبیق کرده ایم. این پژوهش نشان می دهد که اطلاق عنوان ملحد یا لاادری گرا بر هیوم خالی از دشواری یا اشکال نیست. همچنین یافته های این مقاله نشان می دهد هیوم اعتقاد حداقلی خود به وجود خدا را در همه آثارش حفظ کرده است. در انتها، با تکیه بر نتایج به دست آمده، آشکار می شود که بهتر است هیوم را لاادری گرای ضعیف یا غیرجزمی بنامیم.
بررسی انتقادی نظریه «عقل دفائنی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
199 - 222
حوزههای تخصصی:
عقل انسانی از دیدگاه اسلام از جایگاه والایی برخوردار است؛ تا آنجا که رسول باطنی شمرده شده، سعادت و شقاوت آدمی را در گرو پیروی و عدم پیروی از آن دانسته اند. اما اینکه حقیقت عقل مزبور چه بوده، جایگاه آن در کشف معارف دینی چیست، مسئله ای است که از دیرباز تا کنون مورد توجه دانشمندان دینی است و دیدگاه های گوناگونی دراین باره پدید آمده است. یکی از دیدگاه هایی که در این مسئله به وجود آمده، این است که عقل انسانی، نیرویی است که به دفائنی و سطحی یا الهی و ابزاری (فلسفی) یا عمقی و سطحی تقسیم می شود و آنچه در کشف معارف دینی نقش دارد، عقل دفائنی، الهی و عمقی است، نه عقل سطحی، ابزاری و فلسفی. در این نوشتار با روشی تحلیلی توصیفی به بررسی و نقد این نظریه پرداخته، آشکار کرده ایم که دیدگاه یادشده قابل دفاع نیست و اشکالات متعددی در پی دارد.
مقایسه کارکردهای عقل از نگاه ملاصدرا با کارکردهای عقل در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نگاه فلاسفه عقل به معنای قوه ی ادراکی است که با آن می توان حقایق را به نحو کلی درک کرد. سؤالی که مطرح می شود این است که، این معنا از عقل چه مقدار ب ا ب رداشتی ک ه از تعقل در قرآن می شود تطبیق می کند؟ فیلسوفان اسلامی معتقدند عقل دارای توانمندی ها و کارکردهای گ وناگ ون است و می توان د مراتب مختلفی را کسب نماید. عقل در پایین ترین مرتبه قدرت استنتاج و تجزیه و تحلیل مفاهیم را دارد ولی همین قوه با توسعه وجودی که در اثر تفکر و تأمل در پدیده های عالم و به همراهی تهذیب نفس حاصل می نماید، می تواند با عالم ماوراء اتصال یافته و با اتحاد با عقول مجرد حقایق عالم را مستقیماً بدست آورد. بنابراین عقل همه فعالیت های ادراکی انسان نظیر تفهیم، استنتاج، ارزیابی، تعمیم، مشاهدات قلبی و نیز فعالیت های عملی او را در برمی گیرد؛ به عبارت دیگر حقیقت وجودی انسان همواره تعقل می کند و براساس آن رفتار می نماید. این معنا از عقل و تعقل؛ معنایی است که آیات قرآن بدان توجه می دهد.
تحلیل و نقد هستی شناسی و گستره کاربرد عقل در آراء قرآنی تفکیکیان متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل و نقد هستی شناسی عقل در آراء«تفکیکیان متاخر» یعنی پیروان کنونی این جریان فکری و تبیین کاستی های کاربست آن در فهم قرآن است و این موضوع را در آراء قرآنی مرحومان ملکی میانجی،تهرانی،حکیمی وآیت الله سیدان بررسی کرده است. نتایج این مطالعه که به شیوه توصیفی-تحلیلی مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای است، نشان می دهد تفکیکیان متاخر، ضمن مخالفت سرسختانه با عقلِ فلسفی به معنای خاص آن، عقلِ مورد پذیرش خود را با عناوین متمایزی همچون عقل فطری(عقل انواری)، خودبنیاد دینی و ضروری معرفی می کنند تا تفاوت آن را با عقل فلسفی نشان دهند، اما در واقع امر، عقل مطلوب ایشان، همان عقل تحلیل گر یا عقل مدرک بدیهیات است و در قالب قضایای منطقی، ارجاع عمومات و مطلقات به مخصصات و مقیدات و فهم قرآن با قرائن متصله و منفصله ظهور یافته است. نیز این فرضیه ثابت می شود که گرچه تفکیکیان متاخر نسبت به پیشینیان خود تا حدودی به عقل بهاء داده اند، اما این کارکرد باز هم حداقلی است و تنها در محدوده اثبات اصل برخی عقاید، درک حرمت، وجوب، حسن و قبح برخی امورکارآیی دارد. حاصل اینکه این جریان فکری، مبتنی بر تفکیک ازپیش ساخته خود در بین منابع تفسیر، دست عقل فلسفی را از دایره فهم و درک معانی عمیق قرآن کوتاه و نوعا به سطوح ظاهری معنای آیات اکتفاءکرده است. مقایسه نظرگاه قرآنی ایشان با تفاسیر عقل گرا شاهد این مدعاست.
معناشناسی عقل در علوم اسلامی و مقایسه آن با معرفت شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۳
65 - 100
عقل در علوم مختلف کاربردهای مختلفی دارد. نوشتار حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات و روش توصیفی تحلیلی در استنتاج دیدگاه، کوشیده است با بررسی این کاربردها در علوم مختلف اسلامی و مقایسه آن با معرفت شناسی، ابعاد وجودی و معرفتی عقل را مورد امعان نظر قرار دهد. موارد زیر را می توان از مهم ترین دستاوردهای پژوهش حاضر برشمرد: الف. تعیین سه معنای عقل (عقل به معنای قوه مدرکه، عقل به مثابه مدرکات عقلی و عقل به معنای جوهر مجرد منفصل) به عنوان کاربرد مشترک بین علوم یادشده به صورت تشکیکی (پذیرش همگانی، حداکثری و حداقلی). ب. پذیرش تعامل دو سویه بین کاربرد اصطلاحی عقل و ابعاد وجودی و معرفتی آن، به این معنا که با طرح چیستی معنای عقل در علوم مختلف به نگاه هستی شناختی و معرفت شناختی آن علوم پی برد و از سویی دیگر با مراجعه به مباحث هستی شناختی و معرفت شناسانه این علوم، ماهیت و معنای اصطلاحی عقل را از منظر آن علوم کشف کرد. ج. معرفی معنای دوم عقل به عنوان یکی از مبانی علوم انسانی - اجتماعی در دوران مدرن.