مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
وحی
منبع:
الهیات تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
107 - 122
حوزه های تخصصی:
عارفان مسلمان از تمثیل در تمام انواع آن اعم از تشبیه، استعاره و داستان های رمزی و مثالی، بسیار استفاده کرده اند. در کاربرد تمثیل در ادبیات عرفانی علاوه بر جنبه های آموزشی و استفاده از آن برای فهم بهتر، باید در جستجوی چیستی و چرایی عمیق تری بود. کاربرد انواع ادبی و شعر در زبان عارفان به گونه ای بوده است که برخی با نوعی ساده سازی معتقدند عرفان و شعر از یک مقوله اند؛ به هرحال، عارفان به ویژه در مکتب ابن عربی در استفاده از تمثیل همیشه به قرآن به منظور الگوی خویش پناه جسته اند. ابن عربی ضمن نظریه پردازی در زمینه عالم مثال، وحی قرآنی و شهود عرفانی را در ارتباط با آن تحلیل می کند. در این پژوهش با مطالعه کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی، ضمن بررسی و تحلیل وحی، جایگاه شعر و خیال و رابطه وحی و تصویرپردازی های شاعرانه، رابطه وحی قرآنی و تمثیل عرفانی بررسی شده است. ارتباط تمثیل با تشبیه خداوند، یکی از دو راه شناخت خداوند در کنار تنزیه او، از مباحث مطرح در این پژوهش است. ابن عربی بر جمع بین تشبیه و تنزیه در خداشناسی خویش بسیار تأکید دارد. او ادراک خیالی و استفاده از تمثیلات ادبی را در تقویت معرفت تشبیهی خداوند مؤثر می داند.
تحلیل نسبت عقل و نقل از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل و بررسی نسبت میان عقل و نقل، یکی از مهم ترین موضوعاتی است که ذهن اندیشمندان را به خود مشغول ساخته است. دستیابی به تحلیل درست این رابطه از آن رو دارای اهمیت است که راه را بر شناخت منابع معتبر معرفت دینی هموار می سازد. از سوی دیگر، علامه طباطبایی یکی از بزرگترین حکیمان متأله سده اخیر به شمار می رود؛ بدین جهت تحلیل آراء او از اهمیت خاصی برخوردار است. در این نوشتار ابتدا به تبیین معنای عقل، وحی و نقل، به عنوان مبادی تصوری بحث پرداخته می شود و در ضمن آن روشن خواهد شد که ادراکات عقل سلیم که با سلامت فطرت حاصل شده است و همچنین آموزه های قطعی وحیانی از دیدگاه علامه معتبر هستند. سپس به تبیین رابطه میان عقل ونقل از منظر علامه و تحلیل این رابطه به دو روش پیشین و پسین پرداخته شده است. با توجه به نتایج این مقاله روشن می شود که از منظر علامه، عقل ونقل از هماهنگی کامل برخوردار بوده و هیچ گزاره ی خردستیزی در نقل و آموزه های وحیانی قطعی وجود ندارد.
رؤیاانگاری وحی؛ از کارآمدی تعبیر قرآن تا انکار تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۱
25-40
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در دو موضع به بررسی و نقد مبنای رویا انگاری وحی پرداخته است. بخش عمده ای از این مبنا مدلل به شواهد تاریخی ای است که حالات خاص پیامبر در هنگام دریافت برخی آیات را به خواب و رویا احاله نموده است. درحالی که طبق دیدگاه فریقین، خواب سهمی ناچیز در بین حالات شش گانه پیامبر در حین نزول دارد. بخشی از مدعای ناکارآمدی تفسیر نیز مبتنی بر تکلف تفسیر المیزان در دو موضع راندن شیاطین با شهاب های آسمانی و انشقاق ماه است. واکاوی تفسیر المیزان نشان می دهد مدعای تکلف در این مواضع نه تنها صائب نبوده بلکه تاکید علامه طباطبائی بر ارائه تفسیری است که فاقد تعارض با موازین عقلی و فلسفی باشد. به نظر می رسد مبنای رویاانگاری وحی به جهت فقدان ادله و همچنین وجود تعارضات درونی نمی تواند به عنوان نظریه ای جدی مطرح گردد و نهایتاً می توان آن را به عنوان نقدی قابل ملاحظه در این حوزه لحاظ نمود.
بررسی جایگاه نگاه هستی شناسانه ملاصدرا در تبیین کیفیت نزول وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۱
109-120
حوزه های تخصصی:
مسئله وحی را می توان با دو رویکرد هستی شناختی و معرفت شناختی بررسی کرد. در این نوشتار به بررسی رویکرد هستی شناختی به وحی و کیفیت نزول آن از دید ملاصدرا پرداخته شده است. یافته تحقیق حاکی از آن است که از دید ملاصدرا وحی ابتدا به صورت حقیقتی عقلی است که در تنزلات بعدی به صورت مثالی و حسی ظاهر می شود. در این مراتب سه گانه، وحی با مراتب نفس نبی همراه است و در حیطه وجودی وی تحقق می یابد. بنابراین در همه مراتبِ نزول وحی، گستره وجودی پیامبر ظرف تحقق حقایق وحیانی است، و نقش جبرئیل بعنوان فرشته حامل وحی و یکی از ظهورات انسان کامل، در تنزّل آن معانی معقول و بسیط به مراتب پایین تر است.
تعلیلِ تفاوتِ اعتقاد به«وحی الهی»در اسلام و مسیحیت از منظر جامعه شناختی و تفاوت های کلامی ناشی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
879 - 904
حوزه های تخصصی:
در مقایسه دیدگاه اسلام و مسیحیت نسبت به وحی دو پرسش عمده امکان طرح دارد: پرسش اول اینکه دیدگاهِ متفاوتِ این دو سنت دینی نسبت به ماهیتِ وحی (با توجه به اینکه هر دو دین از ادیان وحیانی به شمار می روند) عمدتاً از کجا ناشی شده است؛ پرسش دیگر اینکه: این تفاوت، به چه تفاوت های کلامی دیگر و با چه سطحی از قوّتِ استدلال منجر شده است. پرسش اول در حوزه جامعه شناسی دین و پرسش دوم در حوزه فلسفه دین قرار می گیرد. پاسخ پرسش اول این است که چون پارادایم فرهنگی یونان در زمان پیدایش دین مسیح، پارادایم شرک و باور به خدایان انسان نما بوده است؛ متفکران صدر مسیحیت و به ویژه پولس (برای فهم پذیر کردن و مقبول جلوه دادن دین مسیح و به منظور توسعه و ترویج آن) متناسب با پارادایم فرهنگی غالب آن روز یونان، تفسیر جدیدی از ماهیت عیسی و دین مسیح ارائه کردند که تا امروز نیز ادامه دارد. پارادایم فرهنگی زمان پیدایش دین اسلام نیز مبتنی بر شرک و بت پرستی بود، اما عواملی چون پیروزی و تسلط اسلام در سرتاسر حجاز در کوتاه مدت، نزول قرآن به نحو تدریجی و در طول مدت 23سال، کتابتِ قرآن به عنوان یک مرجع نهایی و وجود امامان شیعه بعد از پیامبر، سبب شد تا پارادایم توحید و یکتاپرستی بدون هیچ گونه تغییری مقبولیت لازم را پیدا کند و به طور کامل جای پارادایم شرک و بت پرستی را بگیرد. پاسخ پرسش دوم این است که: این دو نگاه متفاوت به ماهیت وحی، سلسله ای از لوازم کلامیِ متفاوت نسبت به ماهیت ایمان، ماهیت پیامبری، ماهیت متون مقدس و کیفیت دستیابی به هدایت و رستگاری را به دنبال می آورد که به برخی از آنها اشاره شده است. اثبات این نتایج کلامی در مسیحیت به مراتب دشوارتر از اسلام و با تکلف بیشتری مواجه است.
خوانشی هستی شناختی از شاکله سازوارگی وحی و انسان در هندسه معرفتی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کارکردهای اساسی فلسفة ملاصدرا تفسیر عقلانی معارف الهی و تبیین فلسفی جایگاه انسان در دایرة هستی است که علاوه بر اینکه می تواند چشم انداز روشنی از نتایج و دستاوردهای حکمت متعالیه حاصل کند، زمینة بازسازی مدلی آنتولوژیک مبتنی بر اصول هستی شناختی صدرایی را در جهت فهم سازوارگی وحی و انسان فراهم می سازد. به همین دلیل نوشتار حاضر بر آن است که سازوارگی وحی و انسان در هندسة معرفتی صدرالمتألهین را بکاود و تصویری از هویت و چیستی این سازگاری ارائه کند. همچنین با رویکردی مسئله محور و با روش تحلیلی، ضمن طرح دقیق مسئله، به پردازش داده ها بپردازد و این ادعا را اثبات کند که در نگرش صدرایی نسبت وحی و انسان نه از سنخ تعارض و تقابل و نه از نوع تغایر و تمایز، بلکه از نوع سازواری است؛ خواهیم کوشید با تمایز قائل شدن میان رویکرد فلسفی، کلامی و عرفانی صدرالمتألهین از وحی، جایگاه وجودی انسان و وحی را در دایرة هستی بررسی کنیم و با رهیافتی فلسفی سعی کنیم ساحت های هستی شناختی سازوارگی وحی و انسان را در نمودهای گوناگون (هبوط و نزول، مراتب گوناگون وجودی، ظاهر و باطن، تفسیر و تأویل و اسماء الحسنی) متناسب با دیدگاه ملاصدرا تفسیر و تبیین کنیم، و به بیان ره آورد نگاه سازوار به این شاکلة وجودی در عرصة زندگی انسان بپردازیم.
نقش نبی در دریافت وحی با تکیه بر دیدگاه فارابی، ابن سینا و ملاصدرا به همراه نقد دیدگاه برخی روشنفکران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله وحی و نقش نبی در آن، از مسائل بسیار مهم در میان اندیشمندان اسلامی است و در این میان، فارابی نخستین کسی است که به گونه ای روشمند، به تحلیل بحث وحی و نبوت پرداخته است. او تبیینی معرفت شناسانه از وحی دارد و معتقد است که عقل مستفاد نبی پس از تعالی و اتصال با عقل فعّال، معرفت وحیانی را دریافت کرده و به مدد قوه تخیل به حقایق و امور معقول، صورت می بخشد. ابن سینا نیز ضمن وارد کردن قوه حدس در فرآیند وحی و تبیین مراتب عقول، بر این باور است که نبی حقایق عقلی را دریافت کرده و به این حقایق، از طریق قوه متخیّله ، صورت می دهد. ملاصدرا نیز معتقد است که عقل فعّال، عقلِ بالقوه را به فعلیت می رساند. او تمایز میان وحی و غیر وحی را در اموری مانند نحوه دریافت معقولات، کمّیت آنها و کیفیت وصول به مبدأ معقولات می داند و برای بیان این تمایز، از عنصر قوه حدس و عقلِ قدسی بهره می جوید. از دید این سه فیلسوف، نبی «قابل» وحی است که پس از اتصال به عالم غیب و یا اتحاد با آن، معارف را ابتدا از طریق عقول و در نهایت، بی واسطه دریافت می کند.
معرفت و یقین پیامبران به حقانیت وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی معرفت و یقین انبیا به حقانیتِ وحی، یکی از مسائل مهم وحی و معارف بلند الهی است. در این خصوص تحلیل های گوناگونی ارائه شده است. برخی معرفت و یقین پیامبران را در تلقی وحی از طریق علم حضوری که خطا در آن راه ندارد، دانسته و کسانی نیز منشأ آن را آگاهی از لوح محفوظ که پیامبر با روح قدسی خود به فرشته متصل می شود و معارف الهی را از او دریافت می کند، می دانند. برخی اندیشمندان، علم پیامبران به حقانیت وحی را از طریق معجزه الهی معرفی کرده اند. دیدگاهی با استناد به تجرّد ناب عقلی پیامبر و عدم دسترسی شیطانِ درون و بیرون بر مقام تجرّد عقلی و مشاهده حقیقت وحی از سوی پیامبر به حقانیت و عدم شک و تردید او به وحی اعتقاد دارند ، ولی آن چه به عنوان راه حل نهاییِ مسئله قابل طرح است این است که وحی یک پدیده اعطایی و غیر اکتسابی است و از همین رو، از راه های متعارف عقلی و شهودی به دست نمی آید. از سوی دیگر، هدف اعطا کننده وحی و بعثت پیامبران ، به مقتضای حکمت الهی هدایت و راهنمایی بشریت به سوی رستگاری ، سعادت و کمال جاودانی است و برای نیل به این هدف، ضروری است گیرندگان وحی از عصمت و مصونیت در دریافت آن برخوردار باشند تا بتوانند پس از تلقی ، پیام الهی را به درستی ابلاغ کرده و بدون هیچ گونه خطا و اشتباه به وظیفه خطیر رسالت خویش اقدام نمایند. در غیر این صورت، نقضِ غرض لازم آمده و اِنزال وحی و اِرسال رسولان بیهوده و لغو خواهد بود.
نقش پیامبر در ابلاغ وحی و کمیت آن از منظر صاحب نظران فریقین
حوزه های تخصصی:
پیامبر صلی الله علیه و آله در قرآن کریم، فرمان ابلاغ دریافت کرد؛ اما در این مسئولیت چه میزان نقش ایفا کرده است. آیا در فرآیند ابلاغ به تبیین محصول وحی پرداخته و اگر به تبیین دست زده به چه میزان و کیفیتی بوده است؟ رویکرد قرآن به نقش پیامبر در ابلاغ وحی دوگونه است: الف)دلالت آیات بر انحصار نقش پیامبر در ابلاغ وحی؛ ب)دلالت آیات برکیفیت نقش داری پیامبر و کمیت آن. آنچه باعث می شود پیامبر دستاورد وحی را به مردم برساند و در راه رساندن آن، همه مرارت ها را به جان بخرد ایمان کامل او به منبع وحی و نتیجه آن است. او این دستاورد را با کمال صحت و سلامت روحی و جسمی، بدون کم و کاست یا افزودن در زمان معین به مخاطبان ابلاغ می کند و در مرحله پایانی به تبیین و تفسیر آن می پردازد. نوشتار حاضرکیفیت و کمیت نقش های پیش گفته را با بهره گیری از آیات قرآن و به روش توصیفی-تحلیلی هم چنین با استفاده از دیدگاه اندیشمندان فریقین تبیین کرده است.
بررسی و نقد مدعای اذعان صدرالمتألهین به نظریة «رؤیا انگاری وحی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالکریم سروش در برخی مواضع مقالات خویش و در جهت تبیین مبنای رؤیا انگاری وحی مدعی است که نوع تفسیر آیات ابتدایی سورة واقعه توسط صدرالمتألهین و تأکید وی بر تحقق واقعة قیامت در زمان حال، مؤید استبصار صدرالمتألهین به نظریة مذکور است. در این مطالعة ذیل، دو عنوان «دیدگاه صدرالمتألهین در خصوص وحی» و «دیدگاه ایشان در خصوص حقیقت قیامت» این مدعا بررسی و نقد شده است. بررسی وحی شناسی صدرالمتألهین مؤید آن است که وی نه تنها در هیچ یک از مواضع و آراء خویش در زمینة وحی به مبنای «رؤیا انگاری» اذعان ننموده، بلکه تأکید کرده است که وحی حقیقتی کلامی و خطابی دارد. البته عمده ترین دغدغة وی در این باره، به تبیین کیفیت جسمانی بودن فرایند وحی و از آن جمله، ماهیت ارتباط پیامبر با فرشتة وحی در وجه جسمانی و محسوس وحی معطوف گشته است. اما در خصوص تصریح صدرالمتألهین به تحقق واقعة قیامت در زمان حال، باید گفت: به سبب تفکیک قیامت به صغرا و کبرا در تفکر صدرایی، وی بر خلاف مدعای دکتر سروش، زمان وقوع قیامت کبرا را مبهم دانسته و صرفاً به تحقق قیامت صغرا اشاره کرده است. در حقیقت، آنچه صدرالمتألهین به تحققش معتقد است (قیامت صغرا) مد نظر دکتر سروش نیست، و آنچه مراد دکتر سروش در مقالات شش گانه است (قیامت کبرا) مورد تأیید صدرالمتألهین نیست.
بررسی رابطه عقل و دین در نظر شهید استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت مفاهیم «عقل» و «دین»، و از همه مهم تر، رابطه بین آنها همواره از مهم ترین مباحث قابل توجه و مناقشه در بین متکلمان و نظریه پردازان حوزه های مطالعاتی، به ویژه معرفت شناسی و علم کلام بوده است. آراء متفاوت و گاه متناقض در این زمینه شبهات و ابهامات بسیاری را موجب شده است. اندیشه های شهید مطهری به عنوان یکی از قابل استنادترین الگوها در زمینه ارتباط عقل و دین، همواره مطمح نظر بوده است. ازاین رو، با نظر به اهمیت این موضوع، پژوهش پیش رو با هدف شناخت نسبت عقل و دین با یکدیگر از نظر ایشان صورت گرفته است. برای گردآوری داده ها، از روش اسنادی و ابزار فیش برداری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در نظر شهید مطهری، عقل و دین علاوه بر سازگاری، مکمّل یکدیگر نیز هستند. در واقع، انسان با هیچ کدام از دو مقوله مذکور، به تنهایی قادر به وصول تکامل و سعادت واقعی نیست و این مهم تنها در صورت همراهی عقل با دین قابل تحقق است. با وجود این، دین نسبت به عقل از تقدم برخوردار است؛ زیرا دین پروراننده عقل است.
بررسی مسئله چیستی نبوّت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
79 - 92
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار واژه های «نبی» و «نبوت» و تعریف آن از دید متکلمان، حکما و لغویان بیان و بررسی، و با دیدگاه مسیحیت، هندو و بودا مقایسه و از بهترین آن دفاع شده است. بهترین معنا برای واژه نبی، همان معادل فارسی آن، یعنی «پیام بَر» یا «پیغام بَر» است. براین اساس، بهترین تعریف از نبی عبارت است از: «بشری که از سوی خدا برانگیخته شده است تا واسطه بین میان او و خلق باشد تا خبر یا پیام های الهی بر او وحی شود که به مردم برای هدایتشان ابلاغ کند». براین اساس، نبوت یعنی «واسطه بین خدا و خلق بودن برای رساندن پیام الهی به مردم».
مبانی معرفت شناختی حجیت ادله نقلی در اعتقادات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۶
23-38
حوزه های تخصصی:
اعتقادات بخشی از دین است که به ادله نقلی و عقلی وابسته است. خدشه در منابع معرفتی نقل ممکن است معرفت بخش بودن نقل را زیر سوال ببرد در نتیجه پژوهش از مبانی معرفت بخشی این ادله و طرح دیدگاهها امری ضروری است. این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی برای رسیدن به مقصود خود بهره گرفته است. پذیرش رویکرد غیرتحویل گرایی از گواه، مهمترین دستاوردهای این پژوهش است. مطابق این رویکرد، گواهی منبع مستقل معرفت است و می تواند در باورنده معرفت تولید کند. ادله نقلی که حاکی از قول، فعل و تقریر معصوم است خود مهمترین و بارزترین فرد گواهی است. به همین جهت می توان در معرفت بخش بودن ادله نقلی تاکید نمود. حتی مطابق رویکرد تحویل گرایی و انکار معرفت بخش بودن گواه می توان حجیت ادله نقلی را ثابت دانست که در این صورت گواه صرفا منتقل کننده معرفت برآمده از وحی و حس است و در معرفت شناسی حجیت آن دو اثبات شده است.
روش شناسی اندیشه اجتماعی ابن رشد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال اول تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
52 - 85
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به «روش شناسی اندیشه اجتماعی ابن رشد» می پردازد. ابن رشد از فیلسوفان متعلق به غرب عالم اسلام و شارح آثار ارسطو است. روش شناسی او متفاوت با فیلسوفان شرق عالم اسلام، مانند ابن سیناست. تربیت در خانواده ای اهل علم و تصدی جایگاه های مهم حکومتی، از عواملی هستند که زمینه را برای ارتقای علمی و ترویج اندیشه در رویارویی با مسائل مطروحه در آن زمان برای او فراهم آوردند. باور به توحید و نبوت در کنار غایت گرایی و همچنین اعتقاد به عقل و وحی به عنوان - دو منبع معرفتی مهم - مبانی ای هستند که بر روش و اندیشه او تأثیرگذار بوده اند. تأویل، برهان و روش انتقادی، دلالت های روش شناختی ابن رشد است که به آنها ملتزم بوده و در اندیشه اجتماعی خود بر اساس آنها مشی نموده است. تلفیق میان دین و فلسفه و ترسیم مدینه فاضله مسائلی پیش روی ابن رشد بوده که با روش های مذکور به آنها پاسخ گفته است.
نظریه تعاملی معرفت دینی و علمی تبیین نسبت نظریه آیت الله جوادی آملی با مبحث «علم دینی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظریه علم دینی آیت الله جوادی آملی با دیگر نظریه های علم دینی تفاوت ماهوی دارد و در عین حال بر نظریه های علم دینی تأثیرگذار است؛ به گونه ای که می توان آن را فرانظریه مرتبط با آنها دانست. این نظریه مشتمل بر یک مدعای اصلی، یک استدلال عام و دو نتیجه مهم است. مدعای اصلی این است که علم اگر علم باشد، دینی و الهی است. دلیل بر این ادعا ویژگی های مترتب بر کاشف بودن از واقع است که عبارتند از (1) متعلق علمِ حقیقیِ کاشف از واقع، امری واقعی و لذا مخلوق خداست؛ (2) علم حقیقی الهامی الهی است؛ (3) علم حقیقی به اعتبار واقع نمایی اش حجت دینی است. علم حقیقی و معتبر با هیچ علم روشمند معتبری در تعارض نیست، از این رو منابع و روش های معتبر نباید نتایج متعارضی داشته باشند. در این نظریه با اتکا به تحلیلی از جایگاه معرفتی وحی اثبات شده است که متون دینی منابع معتبر معرفتی هستند. در نتیجه رجوع به آنها برای شناخت امور واقعی، باید با نتایج روش های عقلی معتبر سازگار باشد، از این رو فهم متون دینی بدون در نظر گرفتن نتایج دیگر روش های معتبر شناختِ واقع، نامعتبر است؛ همچنین شناخت امور واقع از طریق روش های عقلی معتبر بدون ملاحظه نتایج روش نقلی، فاقد اعتبار کافی است. پس روش عقلی و نقلی در شناخت واقع، رابطه تعاملی متقابل دارند. این رابطه فقط در فرض علم آوری روش نقلی و عقلی برقرار نیست؛ بلکه حتی اگر هر دو مفید ظنّ اطمینان آور باشند، رابطه متقابل برقرار است.
تحلیل انتقادی شبهه محیط زدگی قرآن با تاکید بر کتاب نقد قرآن
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم یگانه اثر ماندگاری است که یکی از عمیق ترین تحولات فرهنگی و اجتماعی را در جامعه جزیره العرب پدید آورد، که نه تنها نسل معاصر خود را تحت تاثیر قرار داد، بلکه کلام خداوند سبحان است که با زمان ستمرار می یابد. معاندان با استناد به آیات، شبهاتی را مطرح نموده اند و معتقدند که قرآن از فرهنگ عصر نزول تأثیر پذیرفته و اقتباس از فرهنگ عصر پیامبر9 است، تا به واسطه این شبهه، بشری بودن قرآن را اثبات کنند. ایجاد شبهات، سبب تضعیف باورهای ایمانی و اعتقادی افراد گردیده است. بنابراین، به منظور دفاع از ساحت مقدس قرآن کریم و رفع شبهات، این مقاله با روش توصیفی تحلیلی پاسخ به این شبهات را مد نظر قرار داده است. تحلیل آیات در این زمینه نشان می دهد گرچه قرآن به زبان قوم خود نازل شده و مقید به زمان و مکان عصر نزول نیست، متأثر از فرهنگ جاهلی و دیگر کتب آسمانی قبل نیست بلکه جهان شمول برای تمام بشر و هدیه الهی است.
ویژگی های خیال نبوی در نظر توماس آکوئیناس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال شانزدهم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
168 - 185
حوزه های تخصصی:
توماس آکوئیناس ضمن بحث دراز دامن از نبوت -که همه جا پیوسته با پیش گویی است- چگونگی حصول معرفت نبوی را نیز مطمح نظر قرار می دهد؛ او مناسب ترین دریافت فراطبیعی ویژه نبی را دریافت خیالی می داند. این نوشتار در پی کشف ویژگی های این دریافت ویژه است؛ در این راستا، ابتدا ضمن بررسی قوه خیال از نظر آکوئیناس، حال نبی به هنگام دریافت های خیالی مدّ نظر قرار می گیرد. در نظر آکوئیناس، نبی انسانی کاملاً عادی است و نبوت در او حاصل فرآیندی یکسویه از جانب خداوند است. او با این که معرفت فراطبیعی ویژه نبی را از طریق قوه خیال می داند تلاشی برای تبیین این معرفت نمی کند و البته، خیال نبی را دارای ویژگی خاصی نیز نمی داند.
مطالعه انتقادی دیدگاه ویلیام مویر در مورد وحی به پیامبر اسلام(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آغازین سال های ظهور اسلام و گسترش آن در سرزمین های مسیحی نشین، موضع گیری متفاوتی نسبت به اسلام و به خصوص پیامبر(ص) گرفته شد و عمده این مواضع، قالب مقابله داشت. پس از قرن هفدهم میلادی، با ترجمه قرآن به زبان های اروپایی و پیدایش کرسی های زبان عربی، تا حدودی زمینه نگاه متعادل تر نسبت به زندگانی پیامبر(ص)، فراهم شد، اما پیدایش هژمونی استعمار در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، محققان جدیدی را به عرصه آورد که با وجود تجهیز به سلاح علم، انگیزه های استعماری دول خود را تأمین می کردند. ویلیام مویر، یکی از مهم ترین نمایندگان استعمار است که کتاب وی با عنوان زندگانی محومت ، از جمله منابع مورد استفاده اسلام شناسان محسوب می شود. در مقاله حاضر، پس از بیان نظریات مویر درباره وحی، با استفاده از استدلال های عقلانی و صحت سنجی روایات، بدان پاسخ داده شده است. نتایج، نشان داد که مویر، به گزینش روایات ساختگی روی آورده و با حذف برخی از روایات و برگرداندن معنای آن، تنها براساس پیش فرض ذهنی خود عمل کرده است.
وحی رؤیایی: بررسی نظریه رؤیاانگارانه وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریات ارائه شده در پدیدارشناسی وحی، نظریه «رؤیاهای رسولانه» سروش است. این نظریه، وحی را گزارشات پیامبر از رؤیاهای وی می داند. پژوهش حاضر، این نظریه را از جهت توجیه و لوازم خودگفته نظریه پرداز، بدون پرداختن به دیگر لوازم و نتائج منفی آن، نقد و بررسی کرده است. به نظر می رسد مهم ترین اشکال نظریه، مربوط به مقام توجیه و ذکر دلایل ناکافی در اثبات مدعای اصلی آن یعنی رؤیاانگاری وحی است. این نظریه در مقام توجیه مرتکب مغالطات متعددی چون «خلط نسبت»، «دلیل نامربوط» و «تعمیم شتاب زده» شده است و جامعیت لازم را در رجوع به منابع و تحلیل ساختاری قرآن ندارد. علاوه بر اینکه با نظرات دیگر سروش، چون نظریه بسط تجربه نبوی در تعارض است. این نظریه نه تنها فواید برشمرده نظریه پرداز را ندارد؛ بلکه در عینِ نگشودنِ پیچیدگی های موجود در تفسیر قرآن، خود در غموضِ «تعبیر» افتاده است و نه تنها معضلات کلامی را حل نکرده است، بلکه معضلات جدیدتری چون چگونگی حجیت رؤیاهالای رسولانه ایجاد کرده است.
واکاوی رویکرد روشنفکران معاصر در مورد خاتمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی روشنفکران معاصر اسلامی، به طرح پرسش های فکری در باب اصل خاتمیت و مباحث مرتبط با آن یعنی جامعیت و جاودانگی دین و مسائل مربوط به وحی، پرداخته اند. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، کوشش شده که آرای روشنفکران معاصر اعم از سنت گرا نظیر مطهری و نصر و تجددگرا مانند لاهوری، شریعتی، سروش و ابوزید پیرامون سه جنبه خاتمیت، جامعیت اسلام و وحی مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. یافته های پژوهش حاکی از این است که می توان رویکرد روشنفکران معاصر نسبت به خاتمیت را در دو دسته عمده نیازگرایانه و علت گرایانه طبقه بندی کرد. در رویکرد نیازگرایانه می توان از شهید مطهری و حسین نصر یاد کرد و در رویکرد علت گرایانه دیدگاه های لاهوری، شریعتی، سروش و ابوزید قابل بررسی هستند. در رویکرد اخیر، میان روشنفکران تجددگرای معاصر اختلاف نظر وجود دارد. هرچند لاهوری و شریعتی، به اصل نیاز انسان امروزی به آخرین دین و کتاب آسمانی با وجود تکامل و بلوغ عقلی اذعان دارند؛ اما سروش و ابوزید با نظر به نظریه جانشینی تجربه های دینی و عقل جمعی و دیدگاه استغناگرایانه مدعی اند که خاتمیت به معنای اعتبار مطلق عقل و امکان نقد وحی است که در پرتو آن بشر جدید از مکتب وحی بی نیاز می شود که لازمه آن، سکولاریسم و عقب نشینی دین در برابر عقل خواهد بود.