مطالب مرتبط با کلیدواژه

مغالطات


۱.

نفس انسان؛ موجودی ناشناخته - بررسی دیدگاه کانت درباره نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل عملی نفس عقل نظری جاودانگی نفس تمایز نفس از بدن مغالطات قوانین اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۴۴ تعداد دانلود : ۲۳۱۴
این نوشتار بر آن است تا چیستی نفس را از دیدگاه یکی از بزرگ‌ترین فیلسوفان مغرب زمین، یعنی ایمانوئل کانت بررسی کند. نخست چون دیدگاه کانت از اندیشه‌های دکارت و هیوم تأثیر پذیرفته است، به اختصار نکات اصلی نظریه‌های آنها را مطرح کرده‌ایم. به باور دکارت، نفس جوهری متفکر و غیرمادی است و به نظر هیوم، تصور نفس، امری ساختگی و غیرواقعی است. دیدگاه کانت در باب نفس، در دو حوزه عقل نظری و عملی بررسی شده است. به اعتقاد کانت، در حوزه عقل نظری نفس موجودی ناشناختنی است. از این رو، دیدگاه او مانند دیدگاه لاادری‌گرایان است. به نظر او، در مورد نفس ـ حتی درباره وجود یا عدم آن ـ هیچ حکمی نمی‌توان کرد. تنها می‌توان نفس را چونان امری وحدت‌دهنده و تنظیمی در نظر گرفت که به کثرات تجربی و قوای ذهنی، وحدت و نظم می‌دهد. همچنین کانت می‌گوید استدلال‌هایی که عالمان مابعدالطبیعه برای اثبات وجود نفس و صفات آن مطرح ساخته‌اند، چیزی جز مغالطه نیستند؛ زیرا حد وسط به یک معنا، در آن‌ها به کار نرفته است؛ چون در یک مقدمه، به معنای متعالی و در مقدمه دیگر، به معنای استعلایی آمده است. نیز کانت در حوزه عقل عملی می‌کوشد که وجود برخی صفات نفس را از طریق احکام و قوانین اخلاقی اثبات کند. اندیشه‌های ایشان در هر دو حوزه، بررسی و نقد شده است.
۲.

وحی رؤیایی: بررسی نظریه رؤیاانگارانه وحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحی رؤیاهای رسولانه سروش وحی رسالی مغالطات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۴۸۶
یکی از نظریات ارائه شده در پدیدارشناسی وحی، نظریه «رؤیاهای رسولانه» سروش است. این نظریه، وحی را گزارشات پیامبر از رؤیاهای وی می داند. پژوهش حاضر، این نظریه را از جهت توجیه و لوازم خودگفته نظریه پرداز، بدون پرداختن به دیگر لوازم و نتائج منفی آن، نقد و بررسی کرده است. به نظر می رسد مهم ترین اشکال نظریه، مربوط به مقام توجیه و ذکر دلایل ناکافی در اثبات مدعای اصلی آن یعنی رؤیاانگاری وحی است. این نظریه در مقام توجیه مرتکب مغالطات متعددی چون «خلط نسبت»، «دلیل نامربوط» و «تعمیم شتاب زده» شده است و جامعیت لازم را در رجوع به منابع و تحلیل ساختاری قرآن ندارد. علاوه بر اینکه با نظرات دیگر سروش، چون نظریه بسط تجربه نبوی در تعارض است. این نظریه نه تنها فواید برشمرده نظریه پرداز را ندارد؛ بلکه در عینِ نگشودنِ پیچیدگی های موجود در تفسیر قرآن، خود در غموضِ «تعبیر» افتاده است و نه تنها معضلات کلامی را حل نکرده است، بلکه معضلات جدیدتری چون چگونگی حجیت رؤیاهالای رسولانه ایجاد کرده است.