مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
هوش مصنوعی
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی (AI) به عنوان یکی از پیشرفته ترین فناوری های معاصر، تأثیر عمیقی بر زندگی انسان ها و صنایع مختلف دارد. به طور کلی، هوش مصنوعی با ارائه راه حل های نوآورانه و بهینه سازی فرآیندها، نقش مهمی در تحول و بهبود صنایع مختلف و کیفیت زندگی انسان ها ایفا می کند. این فناوری نه تنها کارایی و بهره وری را افزایش می دهد، بلکه با ارائه خدمات شخصی سازی شده و بهبود ایمنی و امنیت، تجربه کلی زندگی و کار را بهبود می بخشد. تأثیر هوش مصنوعی بر هوشمندسازی ساختمان ها نیز بسیار گسترده و چشمگیر است. با استفاده از فناوری های AI، ساختمان ها می توانند به طور هوشمند عمل کرده و بهبودهای قابل توجهی در کارایی، راحتی، ایمنی و پایداری به ارمغان بیاورند. با توجه به پیشرفت های روزافزون در زمینه AI، انتظار می رود که نقش آن در هوشمندسازی ساختمان ها همچنان گسترش یابد و مزایای بیشتری را به ارمغان بیاورد. از این رو در این مطالعه بررسی کاربرد هوش مصنوعی در هوشمندسازی صنعت ساخت و در شرکتهای مهندسی، طراحی و اجرای نمای ساختمان هدف اصلی این مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری این مطالعه را کلیه مدیران در شرکت های مهندسی، طراحی و ساخت نما ساختمان تشکیل می دهد که 150 نفر از میان آنها بر اساس فرمول کوکران و به صورت تصادفی انتخاب شده اند. پرسشنامه ای محقق ساخته مشتمل بر 40 سؤال متناسب با موضوع ابزار جمع آوری اطلاعات بوده و داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل و روش معادلات ساختاری (PLS) مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از نقش مثبت و معنی دار هوش مصنوعی بر هوشمندسازی صنعت است. همچنین بر اساس نتایج، عوامل هشت گانه شاخص های عملکردی، شاخص های ایمنی و نظارت، شاخص های چالشی و موانع، شاخص های مدیریتی و تعاملی، شاخص های آموزشی و توسعه ای، شاخص های فنی، شاخص های قانونی و مقرراتی و شاخص های مالی و اقتصادی به عنوان شاخص هایی هستند که بیانگر کاربرد هوش مصنوعی در هوشمندسازی صنعت ساخت شناسایی شده و اثر معنی دار آنها نیز تأیید شده است.
ارائه مدل به کارگیری هوش مصنوعی در نظام آموزش وپرورش کشور: پیشایندها و پیامدها
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل به کارگیری هوش مصنوعی در نظام آموزش وپرورش کشور با در نظر گرفتن پیشایندها و پیامدها انجام شد. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش را سه بخش اسناد و مدارک علمی، بخش کیفی (خبرگان) و بخش کمی (مدیران مدارس شهر تهران) تشکیل دادند. حجم نمونه در بخش کیفی شامل 18 خبره بود که با استفاده از اصل اشباع و روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب شدند. همچنین در بخش کمی، 265 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در بخش کیفی این پژوهش برای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در مرحله کمی از پرسش نامه محقق ساخته برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی برای محاسبه روایی ازنظر خبرگان و برای محاسبه پایایی از توافق درون موضوعی و همچنین توافق بین دو کدگذار استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن داده های بخش کیفی بود. همچنین، به منظور تعیین روایی پرسش نامه از روایی محتوایی و سازه و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن ابزار بود. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA 2020 بود. در بخش کمی با توجه به سؤال های پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل عاملی تأییدی) با استفاده از نرم افزارهای SPSS-V23 و SMART PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد پیشایند های به کارگیری هوش مصنوعی در نظام آموزش وپرورش کشور شامل توانمندسازی معلمان، زیرساخت های فنی و پذیرش امنیت داده و پیامد های آن شامل کیفیت آموزش، کیفیت ارزشیابی و خلق یاددهی/یادگیری بود، همچنین بر اساس پیشایندها و پیامدهای شناسایی شده مدل پژوهش طراحی شد که از اعتبار مناسبی برخوردار بود.
کنترل یا نوآوری؛ الزامات حقوقی سیاست های تنظیمی در زمینه هوش مصنوعی
منبع:
دولت و حقوق سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
9 - 30
حوزه های تخصصی:
در پاسخ به توسعه سریع هوش مصنوعی، نظام های حقوقی گوناگون مداخلات نظارتی و تنظیمی مختلفی را برای این فناوری ایجاد کرده اند. درحالی که برخی کشورها حمایت از مصرف کننده را از طریق وضع مقررات سخت گیرانه در اولویت قرار می دهند، برخی دیگر با اتخاذ رویکردی سهل گیرانه تر، نوآوری را ترویج می کنند. بااین حال، مقایسه الگوهای مختلف تنظیم گری هوش مصنوعی می تواند به یافتن تعادل مناسب میان نوآوری و حمایت از مصرف کننده در برابر مخاطرات هوش مصنوعی کمک کند. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و مطالعه تطبیقی در پی پاسخ به این پرسش است که سیاست تنظیمی ایران در زمینه هوش مصنوعی چیست؟ بررسی الگوهای تنظیم گری هوش مصنوعی در اتحادیه اروپا، ایالات متحده و چین نشان می دهد که هر نظام حقوقی برای یافتن الگو باید متناسب با اهداف، سیاست ها، اقتضائات و ویژگی های نظام حقوقی و فناوری خود این موضوع را سامان دهد. نظام حقوقی ایران در پاسخ به این فناوری و عموم فناوری های نوظهور مانند هوش مصنوعی، از خلأهای جدی ساختاری و هنجاری رنج می برد. مقام معظم رهبری در سال 1400، توسعه فناوری هوش مصنوعی و سامانه های مبتنی بر آن را به عنوان یکی از سیاست های کلان کشور اعلام فرمود. سیاست توسعه هوش مصنوعی بدون توجه به این خلأهای ساختاری و هنجاری، افزون بر در معرض خطر قرار دادن حقوق شهروندان به صورت بالقوه، توسعه کسب وکارهای حوزه هوش مصنوعی را نیز با چالش جدی مواجه می کند.
چالش های اخلاق رقومی هوش مصنوعی و امکان سنجی بیمه مسئولیت برای سامانه مبتنی بر هوش مصنوعی
منبع:
دولت و حقوق سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
31 - 44
حوزه های تخصصی:
امروزه فناوری های نوین به سرعت در حال تکامل است. در این میان هوش مصنوعی با پیشرفت روزافزون خود مزایای بالقوه زیادی برای بشر ارائه می دهد. چنین فناوری ای نیاز به پردازش و تجزیه وتحلیل مقادیر زیادی از داده ها و نیز دسترسی به حجم بزرگی از کلان داده ها دارد. بااین حال، باید مسائل اخلاقی هوش مصنوعی در فضای رقومی به منظور جلوگیری از سوءاستفاده شناسایی شود و مورد توجه قرار گیرد. ازاین رو باید اصول اخلاقی در سامانه مبتنی بر هوش مصنوعی در نظر گرفته شود و دستورالعمل هایی برای کاربرانی که فناوری های هوش مصنوعی را اجرا می کنند، ارائه شود که از آن می توان به عنوان اخلاق رقومی نام برد. پرسش اصلی مقاله این است که «هوش مصنوعی چه مخاطرات اخلاقی ای در پی دارد و آیا امکان بیمه مسئولیت برای سامانه مبتنی بر هوش مصنوعی وجود دارد؟». روش پژوهش این مقاله از نوع نظری و ابزار جمع آوری داده کتابخانه ای و روش تجزیه وتحلیل داده توصیفی- تحلیلی است که بر اساس یافته های پژوهش، مهم ترین چالش های اخلاقی هوش مصنوعی شامل نگرانی های اخلاقی مربوط به جمع آوری و استفاده غیرمجاز از داده های شخصی است که منجر به نقض حریم خصوصی و کرامت انسانی می شود. از سویی یکی از موارد نگرانی عدم رعایت اصول اخلاقی سوگیری و امنیت داده ها است. درنتیجه، ضمن تلاش برای توسعه استانداردهای اخلاقی با نظارت و پاسخ گویی برای هوش مصنوعی و فضای رقومی، به منظور استفاده از هوش مصنوعی در فضای رقومی و مسئولیت قصور در محیط های رقومی، بیمه مسئولیت رقومی پیشنهاد می شود. ارائه دهندگان فناوری های رقومی ممکن است برای رسیدگی به مسائل مربوط به مسئولیت بالقوه خاص این محیط ها، نیاز به بیمه نامه تخصصی قصور داشته باشند. بیمه گران باید سیاست هایی ایجاد کنند که منعکس کننده خطرات منحصربه فرد مرتبط با محیط های رقومی باشد.
تأثیر هوش مصنوعی بر حقوق رقابت
منبع:
دولت و حقوق سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
45 - 58
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز هوش مصنوعی به دلیل توانایی در حل بسیاری از مشکلات دنیای واقعی، به طور فزاینده ای مورد توجه قرار گرفته است. این فناوری در حوزه های مختلفی مانند پزشکی، بانکداری و تولید نفوذ کرده است. با وجود گسترش زیاد هوش مصنوعی در این زمینه ها، جایگاه آن در حوزه حقوق هنوز چندان پررنگ نیست. هوش مصنوعی به طور فزاینده ای باعث پیشرفت در فناوری و تجارت می شود و به طور گسترده در صنایع مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. تأثیرات هوش مصنوعی را می توان تقریباً در هر جنبه ای از خلاقیت یافت. توسعه هوش مصنوعی با حجم زیاد داده و افزایش قدرت محاسباتی در دسترس تسهیل می شود. قانون گذاران باید همت لازم را در شناسایی آن به کار گیرند؛ به خصوص که هوش مصنوعی جنبه های مختلفی از عالم حقوق مانند حقوق رقابت و کسب وکار را تحت شعاع خود قرار داده است. در حقوق رقابت ما درصددیم که تعادل و توازن عادلانه ای در کسب سود و منفعت اقتصادی میان حرفه های مختلف وجود داشته باشد، اما این فناوری جدید در عمل اصول حقوق رقابت را دچار چالش کرده است. ما نباید این موضوع را به عنوان مشکل و معضل حقوقی تعبیر کنیم، بلکه باید در مقام آن باشیم که حداکثر بهره برداری را از طریق ایجاد همزیستی مسالمت آمیز حقوقی میان این دو نهاد به دست آوریم. در این پژوهش در مقام آن هستیم که با بررسی تطبیقی، خلأهای موجود را مورد بررسی قرار دهیم.
مسائل حقوقی ناشی از هوش مصنوعی در زمینه حقوق کار
منبع:
دولت و حقوق سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
59 - 80
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی به سرعت در حال تحول دنیای ماست و حوزه اشتغال و حقوق کار نیز از این قاعده مستثنا نیست. نفوذ هوش مصنوعی در وظایف و فعالیت های پیش تر انجام شده توسط انسان، نگرانی هایی را در مورد جایگزینی نیروی کار انسانی و پیامدهای آن بر اشتغال، حقوق کار و ثبات اجتماعی ایجاد کرده است. هوش مصنوعی ظرفیت خودکارسازی بسیاری از وظایف را دارد که می تواند منجر به از دست رفتن برخی مشاغل شود. بااین حال، هوش مصنوعی می تواند مشاغل جدیدی نیز ایجاد کند و عملکرد موجود را ارتقا دهد. تأثیر کلی هوش مصنوعی بر اشتغال به عوامل مختلفی ازجمله نرخ اتوماسیون، مهارت های نیروی کار و سیاست های حمایتی دولت بستگی دارد. ظهور هوش مصنوعی در فضای کاری چالش های حقوقی و اخلاقی متعددی را ازجمله تبعیض الگوریتمی، نقض حریم خصوصی داده ها و مسئولیت پذیری به وجود می آورد که نیازمند پاسخ گویی است. این مقاله با رویکرد توصیفی-تحلیلی، راهکارهای حقوقی برای مقابله با چالش های هوش مصنوعی در حوزه کار را ارائه می دهد. این راهکارها شامل اصلاح قوانین موجود، تدوین قوانین جدید، ارتقای آگاهی و آموزش و حمایت از حقوق کارگران است. هدف از این مقاله، ارائه چشم اندازی جامع از مسائل حقوقی ناشی از هوش مصنوعی در زمینه حقوق کار و ارائه راهکارهای عملی برای تضمین حقوق کارگران در عصر هوش مصنوعی است.
حقوق حفاظت از داده های شخصی در پردازش الگوریتمی، چالش ها و راهکارها
منبع:
دولت و حقوق سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
99 - 122
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی بر فناوری هایی مانند یادگیری ماشین و شبکه های عصبی یادگیری عمیق بنا شده است که عملکرد هریک از آن ها وابسته به حجم عظیمی از داده های باکیفیت است. داده های شخصی منبعی اجتناب ناپذیر برای توسعه هوش مصنوعی و بهبود کارایی الگوریتم های هوش مصنوعی است. داده های شخصی منتسب به اشخاص است و بخشی از حقوق و تکالیف شخص در فضای آنالوگ، حسب مورد می تواند ارتباط وثیقی با پردازش صحیح آن داشته باشد که منافع شخص موضوع داده را تأمین کند و آسیبی علیه وی ایجاد نکند. پیش از ظهور هوش مصنوعی حجم پردازش داده های شخصی به نسبت هوش مصنوعی بسیار کم و محدود بود؛ به گونه ای که مقررات عمومی حفاظت از داده های شخصی اتحادیه اروپا (2016)، تکالیفی را برای هر مورد از پردازش داده های شخصی برای کنترلگر الزام کرده و نیز حقوقی را برای پردازش هریک از داده های شخصی برای شخص موضوع داده پیش بینی کرده است (رویکرد کنترلی)، اما با در نظرگرفتن ماهیت فنی هوش مصنوعی، امکان اعمال قواعد کنترلی بر پردازش الگوریتمی داده های شخصی با مشکلاتی همراه است. در این مقاله ضمن بررسی چالش های مقررات عمومی حفاظت از داده های شخصی در حفاظت از داده های شخصی (به عنوان مشهورترین نماینده این رویکرد) تحت پردازش سامانه های هوش مصنوعی، راهکار تقنینی حفاظت از داده شخصی در حوزه هوش مصنوعی مورد تحلیل قرار می گیرد. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که قانون گذاری حفاظت از داده شخصی در پردازش الگوریتمی با چه چالش هایی مواجه است و رژیم حقوقی جایگزین برای حل این چالش ها چیست؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
دکترین هنجارگذاری و تنظیم گری هوش مصنوعی
منبع:
دولت و حقوق سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
123 - 150
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی به عنوان حوزه فناورانه نوظهور به سرعت در حال توسعه و بهره برداری در سطح جهان است. هنجارگذاری و تنظیم گری این حوزه فناورانه هم بر سرعت رشد آن تأثیر دارد و هم با کاهش آثار منفی احتمالی، سطح بهره برداری از آن را افزایش می دهد. دستیابی به این دو هدف یعنی تسریع سرعت رشد و نیز کنترل عوارض جانبی برای افزایش میزان استفاده از هوش مصنوعی به واسطه اهرم هنجارگذاری و تنظیم گری نیازمند نگاه کلان هدایتگر است. بر مبنای این ضرورت، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که فرایند هنجارگذاری در زمینه هوش مصنوعی چگونه حاصل می شود؟ برای این منظور به کمک روش توصیفی- تحلیلی، مفهوم دکترین به عنوان ابزار بالادستی هماهنگ کننده و هم افزا معرفی و سپس چهارچوب تطور دکترینی هوش مصنوعی ارائه می شود. دستاورد اصلی پژوهش حاضر ارائه چهارچوبی نظری درباره روش شناسی هنجارگذاری هوش مصنوعی است. این چهارچوب مشتمل بر چهار سطح تطوری شامل ارشادی، توصیفی، ساختاری و ایجابی است که کارکردهای رونق شکوفایی، رشد ادراک، رفع موانع و تعمیم قواعد را دارد. در نهایت، به شواهدی از تحول دکترینی هوش مصنوعی در کشورهای مختلف اشاره شده است.
فرصت ها و چالش های حکمرانی هوش مصنوعی در امتداد حیات اجتماعی فقه اسلامی در ایران افق 1414
سرعت بالای تحولات پیچیده و جذاب «هوش مصنوعی»، از دنیایی جدید برای تسخیر ذهنیت بشر پرده بر می دارد؛ دنیایی که بر جوانب مختلف زیست فردی و اجتماعی تأثیر ویژه خواهد داشت. از جمله این پدیده گریزناپذیر، می تواند بر موضوعات دینی(اعم از نهادها، مسئله ها، راهکارها و...)، مخصوصاً علم دست یابی به احکام شریعت یعنی «فقه» تأثیرگذار باشد به گونه ای که واکنش های عمومی فقهاء، درباره آن به نحوی قابل درک ترکیبی از اضطراب و امیدواری بوده است؛ لذا بی تفاوتی در پاسخگویی و تحلیل درست موضوعاتِ جدید فقهی، تهدیدهایی را ایجاد خواهد نمود و فقه را دچار نوعی انزوا خواهد کرد، همچنین آمادگی برای مدیریت آینده این هوش انسان نما، فرصت نقش آفرینی برای مسئولیت تاریخی فقه در پیچ تمدنی خواهد داشت. به این سبب، مساله اصلی این تحقیق بررسی فرصت ها و چالش های راهبری هوش مصنوعی در فقه است. ز اینرو این نوشتار با هدف فهم صحیح متخصصین متعهد، از الزامات تمدنی هوش مصنوعی، نگارش شده تا با آینده پژوهی دقیق، امنیت اعتقادی و رفتاری، پویایی فقه اسلامی، در امان نگه داشته شود. نتیجه آنکه، «هوش مصنوعی» همانطور که می تواند در تسریع و تدقیق فرآیند اجتهاد و ارتقاء آن مؤثر باشد، همچنین می تواند با ظاهرگرایی و حکم سازی، دست یابی به احکام دینی را دچار چالش نماید تا جایی که می توان گفت عدم جواز به کارگیری هوش مصنوعی به عنوان فتوادهنده، از اتقان بیشتری برخوردار است.
آینده پژوهی و مطالعه تطبیقی موقعیت هوش مصنوعی در عدالت کیفری ایران و امارات متحده عربی در افق 1414
در بررسی آینده پژوهی 1414 یکی از مسائل بسیار پرکاربرد و مطلوب را باید موقعیت هوش مصنوعی ناشی از فناوری های نوین در عدالت کیفری و نقش و جایگاه آن در اجرای بهتر عدالت کیفری در کشورهای ایران و امارات در جهت حفظ و حمایت از حقوق شهروندان و متهمان دانست. مطالعه تطبیقی موقعیت هوش مصنوعی در عدالت کیفری ایران و امارات متحده عربی به روش نظری و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و فیش برداری از منابع تحقیق انجام گرفت. برنامه ریزی ها و سیاست های کلان پیشرفت، نقش و جایگاه آینده پژوهی و چشم انداز و چالش های پیش روی از جمله بومی سازی، فرهنگ سازی، بهره برداری مناسب از جمله اهداف دو کشور ایران و امارات است که هوش مصنوعی می تواند نقش تأثیرگذاری بر فرآیند دادرسی کیفری و اقدامات مرتبط با نظام کیفری ایفاء نماید. هوش مصنوعی را می توان دانش و تکنولوژی نوین، پویا و آینده نگر دانست که در مراحل مختلف دادرسی در جهت تحقق بهتر عدالت کیفری بکار گرفته شود و با توجه به مزایایی متعدد از جمله سرعت، تحلیل دقیق، کمک به قضات و طرفین دادرسی، کمک به پیش بینی تمهیدات، سیاستگذاری ها و راهبردهای مختلف از جمله سرعت و تسهیل دادرسی کیفری، کمک به تحقیقات مقدماتی، آموزش در زمینه آشنایی با حقوق دادرسی و شهروندی، کمک به کنترل و پیشگیری از ارتکاب جرایم و کمک به ایجاد و گسترش امنیت اجتماعی، شهری و محیطی مورد استفاده قرار گیرد. در واقع هوش مصنوعی را می توان راهبرد و برنامه ای بلند مدت در دو نظام کیفری ایران و امارات دانست تا بتوان یک سازوکار مطلوب، پیشرو و هدفمند را در رابطه با عدالت کیفری و ایجاد سازوکاری مناسب و آینده نگر در اجرای بهتر اهداف و سیاستگذاری های نظام کیفری و غیرکیفری دو کشور دانست.
بررسی و تحلیل نظام مند پژوهش های انجام شده در حوزه هوش مصنوعی در بازاریابی
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، تحولات شگرفی در موضوع هوش مصنوعی و کاربرد آن در بازاریابی به وجود آمده است. بااین وجود، همچنان مسائلی مبهم و ناشناخته در روند فعلی وجود دارد (میکالف ، 2021). لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی و تحلیل نظام مند و سیستماتیک مقالات و پژوهش هایی که در موضوع هوش مصنوعی در بازاریابی عملی نموده اند، تدوین شده است. این پژوهش از نوع مروری بوده که در بازه سال های ۲۰۱۵ الی ۲۰۲۴ میلادی با رویکرد انتخاب مهم ترین و معتبرترین مقالات و تحقیقات علمی و کاربردی داخلی و خارجی، انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ کمی و کیفی، در نوع خود بی سابقه است، چرا که باتوجه به تنوع و گستردگی مقالات و پژوهش های انتشاریافته، جای خالی پژوهش نظام مند کنونی کاملاً محسوس بوده و پژوهشگران با کمک از این پژوهش ازیک طرف می توانند آخرین تلاش ها و اقدامات پژوهشی صورت گرفته در حوزه موردنظر را به صورت کاملاً دسته بندی شده و ساختاری موردمطالعه قرار داده و از طرف دیگر، شکاف های علمی را پر می کند و پیشنهادهای آتی در خصوص بازاریابی و هوش مصنوعی ارائه دهد. یافته های پژوهش نشان داد که کلیدواژه شبکه عصبی هوش مصنوعی و ربات های خدمات دهنده پربسامدترین واژه ها هستند. شبکه هم واژگانی شامل ۱۰ خوشه است و بیشتر مقالات مرتبط به ساختارهای پژوهشی است و هم چنین گستردگی مقالات خارجی نسبت به داخلی بیشتر است؛ و موضوع هوش مصنوعی در بازاریابی در کشور هند و بین پژوهشگران هندی در کشورهای دیگر پرطرفدارتر است.
اصل تناسب در پرتو استفاده از هوش مصنوعی در مخاصمات مسلحانه
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی مانند هر علم دیگری دارای آثار مثبت و منفی متعددی بوده و شناسایی و پرداختن به این آثار کمک می کند تا در دوران مخاصمه در سریع ترین زمان مناسب ترین واکنش را در خصوص هدف نشان دهیم. با پیشرفت تکنولوژی و تأثیر آن در سلاح های جنگی، مخاصمات مسلحانه شکل جدید به خود گرفته است.هوش مصنوعی به طور قابل توجهی پویایی جنگ را تغییر دهد، زیرا میتواند اطلاعات بیشتری را از موقعیتهای مختلف جنگ جمع آوری و تجزیه و تحلیل کند و بر اساس آن تصمیمات متناسب تری اخذ کند و بدین ترتیب موجب کاهش خسارات جانی و مالی در درگیری ها نسبت به مخاصمات سنتی گردیده است. با عنایت به تغییراتی که این تحول در حوزه حقوق مخاصمات ایجاد نموده است، بسیاری از مقتضیات اصول بنیادین حقوق بشردوستانه نیازمند تغییر است. یکی از مهم ترین این اصول، اصل تناسب است. درخصوص بازتعریف این اصل در این نوشتار پس از بیان ماهیت و ویژگی هوش مصنوعی و تبیین نسبت حقوق بشردوستانه با اصل تناسب، به بیان نقش تکنولوژی در مخاصمات مسلحانه پرداخته این و سپس وضعیت اعمال اصل تناسب در بکارگیری هوش مصنوعی را مورد مداقه قرار داده ایم و تأثیرات هوش مصنوعی را بر قابلیت تشخیص و ارزیابی هدف، تهدید و پاسخگویی بررسی نموده ایم.
نتیجه حاصله آن که، به نسبت کاهش تلفات در اثر استفاده از فناوری اصل تناسب در مخاصمات مسلحانه باید با رویکردی انسان محور که ضامن استفاده مسئولانه و اخلاقی از این فناوری است مورد بازنگری قرار گیرد.
مقایسه تحلیلی عقل انسانی مخلوق الهی و هوش مصنوعی مصنوع انسان
منبع:
کاوش های عقلی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
184 - 201
حوزه های تخصصی:
با توجه به توسعه فراگیر استفاده از هوش مصنوعی و افزایش قابلیت های روزافزون آن تا آنجا که برخی از دانشمندان را معتقد به سلطه هوش مصنوعی بر هوش و عقل انسانی کرده است و با توجه به آیات (اعلی:1-2) و (انعام:102) و آیات فراوان دیگری که خداوند را یگانه خالق عالم هستی بر می شمرد و علم نامحدود الهی(بقره:29)(انعام:101) که علم انسان پرتوی از علم او است و آیات کرامت انسان: آیاتی که از دمیدن روح خداوند در انسان(حجر: 29 و ص: 72)و قرار داده شدن انسان به جانشینی خداوند در روی زمین و آفریدن موجودات زمین برای انسان (بقره: 30: ص:26، فاطر: 39 ،انعام: 165،یونس: 14،یونس:73،اعراف:69. اعراف:84 . نمل: 62) و براهین فلسفی که عالم هستی را پرتوی از اراده هستی بخش خداوند و معلولی که عین ربط و سراسر نیاز به علت تامّه خویش است می داند و با توجه به آیاتی که انسان را برترین مخلوق و کامل ترین آنها بر می شمرد (سجده:7) و (تین:4) تا آنجا که او را خلیفه خداوند در زمین معرفی می کند(بقره:30)، دستاوردهای بشری معلول فعل انسانی و انسان علت معدّه آن دستاوردها و معلول حق متعال به عنوان علت تامه است معلولی که تمام توانمندی خود را از یگانه خالق عالم هستی دارد بنابر این هوش مصنوعی که معلول انسان و دستاوردی بشری است نمی تواند بر هوش انسانی که مخلوق رب العالمین است برتری داشته باشد. روش پژوهش کیفی و مقایسه ای است و نتایج حاصله حکایت از بطلان برتری هوش مصنوعی بر عقل انسانی دارد.
شناسایی مشخصه های انواع تحقیق و توسعه درهوش مصنوعی با رویکرد سیاست گذاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 32
حوزه های تخصصی:
دستیابی به فناوری هوش مصنوعی نیازمند طیف گسترده ای از فعالیت های تحقیق و توسعه است که هر کدام دارای مشخصه و ویژگی های متفاوتی است. هدف این مقاله شناسایی مشخصه های انواع تحقیق و توسعه در هوش مصنوعی است. این پژوهش با رویکرد ترکیبی (کیفی- کمی) انجام گرفت که در بخش کیفی آن ضمن مطالعه و مرور منظم مبانی نظری و ادبیات تحقیق و توسعه در هوش مصنوعی، ویژگی های آن به روش تحلیل محتوی استخراج گردید. سپس به منظور تعیین مصداق ها و جزئیات هر ویژگی با 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران آشنا به فرآیند تحقیق و توسعه در هوش مصنوعی مصاحبه انجام گرفت. در بخش کمی، به منظور اعتبار بخشی به یافته های کیفی، پرسشنامه ای براساس مقیاس لیکرت هفت درجه ای فازی تهیه و نظرات کارشناسان در مورد ویژگی های احصاشده جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده از پرسش نامه ها در دو دور، طبق فرآیند دلفی فازی، غربال و نهایی شد. یافته های این تحقیق با هدف سیاست گذاری در تحقیق و توسعه شامل 8 مشخصه مجزا عبارتند از: جستجوی زمینه پژوهش، هدف عامل انجام پژوهش، خروجی مورد انتظار، معیار عملکرد، افق زمانی، تکنیک ها و روش ها، صلاحیت ها و مهارت های محققین، و اندازه تلاش پژوهشی.
واکاوی مسائل اخلاقی در زمینه هوش مصنوعی با نگاهی به اخلاق اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۵)
97 - 123
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از موضوعات بحث برانگیز، هوش مصنوعی می باشد؛ که به طور گسترده به عنوان قابلیت یک ماشین برای انجام عملیات هوشمندانه مانند استدلال، یادگیری، ارتباط و سایر رفتارهای هوشمندانه تعریف می شود. هدف اصلی تحقیقات در حوزه هوش مصنوعی، تولید سیستم هایی است که به شکلی شبیه به انسان عمل کنند و دارای ویژگی هایی مانند آگاهی، تفکر و اخلاق باشند. بنابراین ضرورت دارد که در سیستم های هوش مصنوعی که قادر به تفکر و آگاهی هستند، اخلاق مصنوعی وجود داشته باشد تا آن ها به هیچ کدام از موجودات زنده به طور مستقیم یا غیرمستقیم آسیب نرسانند. در غیر این صورت، نبود پایه اخلاقی برای این سیستم ها می تواند مشکلاتی را برای انسان ها و موجودات دیگر به وجود بیاورد. در اسلام اخلاق در زمینه رفتار و اعمال انسان ها در نظام جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین، هنگام طراحی و استفاده از هوش مصنوعی، رعایت اصول اخلاقی اسلامی می تواند بهبود و کیفیت کارکرد سیستم های هوشمند را تضمین کند. پرسش اصلی در پژوهش حاضر این است که در زمینه هوش مصنوعی چه چالش های اخلاقی وجود دارد؟ لذا هدف این مقاله تبیین چالش های اخلاقی در زمینه هوش مصنوعی با رویکردی بر اخلاق اسلامی می باشد.
مدل هوش مصنوعی پیشگوی بازرسی جهت کشف فساد و ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
45-84
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در دنیای امروز، فساد و ریسک های مرتبط با آن به چالش های جدی در نظام های اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده اند. با افزایش پیچیدگی و حجم داده ها، روش های سنتی بازرسی و کشف فساد به تنهایی نمی توانند پاسخگوی نیازهای موجود باشند. هدف این پژوهش، توسعه و ارزیابی یک مدل هوش مصنوعی پیشگوی بازرسی است که قادر به کشف فساد و ارزیابی ریسک های مرتبط با دقت و کارایی بالاست.روش شناسی: این پژوهش از یک روش ترکیبی بهره می برد که شامل تحلیل داده های بزرگ، یادگیری ماشین و مدل سازی پیش بینی است. ابتدا داده های مربوط به فعالیت های اقتصادی و گزارش های مالی از مجموعه دادگان علمی مختلف جمع آوری شده و پس از پیش پردازش، از الگوریتم های مختلف یادگیری ماشین برای شناسایی الگوهای فساد و پیش بینی ریسک استفاده شده است. به منظور افزایش دقت و کاهش خطا، مدل های مختلف با یکدیگر مقایسه و بهینه سازی شده اند.یافته ها: نتایج اولیه نشان می دهند که مدل پیشنهادی یادگیری عمیق و شبکه عصبی مصنوعی با دقت بالایی قادر به شناسایی موارد فساد و پیش بینی ریسک های مرتبط است. مدل های بهینه سازی شده توانستند با استفاده از داده های تاریخی، نشانه های اولیه فساد را با دقت بیش از 93 درصد شناسایی کنند. علاوه بر این، مدل ها توانستند نواحی با ریسک بالا را شناسایی و اولویت بندی کنند، که این امر به طور قابل توجهی بهره وری و اثربخشی فرآیندهای بازرسی را افزایش داد.نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان می دهد که استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در فرآیندهای بازرسی و کشف فساد، می تواند انقلابی در این حوزه ایجاد کند. مدل پیشنهادی نه تنها دقت بالایی در شناسایی فساد دارد، بلکه می تواند به عنوان یک ابزار پیشگوی ریسک، سازمان ها را در مدیریت بهتر منابع و کاهش ریسک ها یاری دهد. این پژوهش می تواند پایه گذار تحقیقات کاربردی بیشتر در زمینه های مختلف بازرسی و مدیریت ریسک باشد.
هوش مصنوعی و تاثیر آن بر امنیت سایبری و حفاظت از داده ها
منبع:
پژوهش های بنیادین در حقوق سال اول بهار ۱۴۰۳ شماره ۳
86 - 104
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی به دلیل توانایی آن در ارزیابی تهدیدات امنیتی در زمان واقعی و انجام اقدامات مناسب، به عنوان یک جزء کلیدی امنیت سایبری ظاهر شده است.هوش مصنوعی اکنون تأثیر بیشتری در شناسایی و توقف حملاتی دارد که کسب وکارهارا در لبه پیشرفت نگه می دارد. شناسایی و پیشگیری از تهدید محور اصلی نقش هوش مصنوعی در امنیت سایبری است. اگر تهاجم ها و حملات سایبری با استفاده از الگوریتم های هوش مصنوعی صورت گیرد، دفاع در برابر آن ها نیازمند تکنولوژی های پیشرفته تری است و استفاده از آن برای جمع آوری و تحلیل داده ها ممکن است به نقض حریم خصوصی کاربران منجر شود. همچنین ممکن است در برخی موارد نتواند به درستی پیش بینی کند که چگونه یک حمله سایبری انجام خواهد شد، که این مسئله می تواند به کاهش امنیت سایبری منجر شود.تحقیقات بر روی ارتقاء توانایی های هوش مصنوعی برای تشخیص و پیشگیری از حملات سایبری، شناسایی الگوها و رفتارهای مشکوک و اجرای تدابیر امنیتی مؤثر می تواند بهبودات قابل توجهی در امنیت سایبری ایجاد کند.همچنین بررسی تجزیه و تحلیل داده ها به منظور شناسایی الگوها و رفتارهای غیرعادی کاربران، می تواند به تشخیص زودرس حملات سایبری و پیشگیری از آن ها کمک کند وترویج استفاده از فناوری های رمزنگاری پیشرفته برای حفاظت از داده ها و جلوگیری از دسترسی غیرمجاز به آن ها، می تواند بهبودات قابل توجهی در امنیت سایبری ایجاد کند. از یافته های اصلی از تحقیقات در زمینه تاثیر هوش مصنوعی بر افزایش امنیت سایبری و حفاظت از داده ها این است که استفاده از هوش مصنوعی می تواند بهبودات چشمگیری در تشخیص، پیشگیری و مدیریت حملات سایبری فراهم کندواز طریق تحلیل داده های بزرگ، شناسایی الگوهای مشکوک، اجرای تدابیر امنیتی خودکار و بهبود سیستم های تشخیص نفوذ، می تواند بهبودات قابل توجهی در امنیت سایبری ایجاد کند و به کاهش خطرات امنیتی در فضای آنلاین کمک کند.
جایگاه هوش مصنوعی در قانونگذاری اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
22 - 44
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی یکی از شناخته شده ترین تکنولوژی هایی است که اخیرا به علت مزایای آن در اختیار عموم قرار گرفته است. با وجود مزایای آن، چالش هایی در عرصه حمایت از داده های شخصی، سوء استفاده از آسیب پذیری های افراد،کپی رایت و سایر موارد پدید آورده است که قانونگذاران داخلی و منطقه ای را وادار به وضع مقررات در این عرصه ساخته است. در سطح منظقه ای، اتحادیه اروپا به عنوان مرجعی قانونگذار، به دنبال رفع چالش های عرصه تکنولوژی از جمله چالش های هوش مصنوعی برآمده است و قانون پییش نویس جامعی در این عرصه تهیه کرده است تا مدیریت هوش مصنوعی به راحتی صورت بگیرد و کاربران با اعتماد در این عرصه فعالیت کنند.در مقاله حاضر، مساله قانونگذاری اتحادیه اروپا در مورد هوش مصنوعی با بررسی اسناد قانونی اتحادیه به اختصار مورد بررسی قرار گرفته است. نوآوری اتحادیه اروپا در این عرصه نشان از اهمیت غیرقابل انکار هوش مصنوعی دارد و در این سند تلاش شده تا در حد امکان، چالش ها تحت کنترل واقع شوند.
هوش مصنوعی و استعاره فرانکنشتاین: رویارویی فلسفه نوین علوم اجتماعی با صورت بندی جدید مسئله ارزش گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی از مهم ترین فناوری های نوین است که نه تنها توجه رشته های مختلف علمی، بلکه توجه رویکردهای فلسفی، اخلاقی و دینی را جلب کرده است. در این میان، نوع رویارویی فلسفه علوم اجتماعی با هوش مصنوعی فراتر از مباحث متداول درباره جامعه، انسان و تکنیک است. این مواجهه رویکرد هستی شناختی و انسان شناختی پیچیده ای را از فیزیک تا متافیزیک دربر می گیرد. این مقاله از شخصیت «فرانکنشتاین» به منزله استعاره ای برای تفسیر پذیر کردن برخی از مواجهات جدید فلسفه علوم اجتماعی با هوش مصنوعی استفاده کرده و کانون مسئله خود را «ارزش گذاری» قرار داده است. یکی از مبادی بحث «روشنگری» است. به منظور توسعه بحث، مقاله از رویکرد نظری چند-لایه ای و روش تحلیل نشانه شناختی و اسطوره شناختی رولان بارت(با تأکید بر تحلیل ضمنی، فرا-زبانی و ایدئولوژیک) استفاده کرده است تا ابتدا، فیلم «من، فرانکنشتاین» را تحلیل کند و سپس، دلالت های نظری و معرفتی را درباره هوش مصنوعی بسط دهد. یافته ها در سه محور زیر صورت بندی شده اند: 1- تحلیل نشانه شناختی فیلم «من، فرانکنشتاین»(حیات گرایی جدید و نوماتریالیسم در دوره هوش مصنوعی) 2- هوش مصنوعی و الگوریتم های اجتماعی سازی شده با سوگیری های ارزشی(تکامل گرایی دیجیتالی) 3- آرمان شهرگرایی سایبری، اسطوره سازی جدید و امر مقدس(شکل گیری اجتماعی-ایدئولوژیک هوش مصنوعی). بخشی از نتایج نشان دهنده پیوند ایدئولوژیک هوش مصنوعی با شرکت های توسعه دهنده پلتفرم ها و الگوریتم های این فناوری است. در پایان، اشاراتی به نسبت هوش مصنوعی با موارد زیر شده است: حیث التفاتی اشتقاقی، روح و ارزش، میانجی گری معنا، شبیه سازی تفکر و ارزش، مهندسی اجتماعی.
طراحی مدل پیاده سازی بازاریابی دیجیتال بنگاه به بنگاه با تأکید بر مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
133 - 158
حوزه های تخصصی:
استفاده از بازاریابی دیجیتال به عنوان کانال ارتباطی و فروش منجر به نیاز و استفاده از سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) مبتنی بر هوش مصنوعی برای مدیریت صحیح اطلاعات شرکت شده است. هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل پیاده سازی بازاریابی بنگاه به بنگاه با تأکید بر مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی است. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمّی است که ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ نح وه گ ردآوری داده از نوع مطالعات پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته با 18 نفر از متخصصان و خبرگان در زمینه بازاریابی دیجیتال بنگاه به بنگاه و استادان دانشگاه است که به روش گلوله برفی انتخاب شده است. نمونه گیری در بخش کم ّی به صورت هدفمند با 35 نفر از خبرگان و متخصصان بازاریابی دیجیتال انجام شده و گردآوری اطلاعات نیز با پرسشنامه است. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی رویکرد نظریه داده بنیاد با روش استراوس و کوربین است که با استفاده از نرم افزار مکس کیو دا (MAXQDA) و ب ا استفاده از روش کدگذاری تدوین شده است. روش اعتبار سنجی در بخش کمّی نیز بر مبنای آزمون همبستگی کندال است. یافته های پژوهش (6 مقوله کلی، 25 مقوله فرعی و 173 مفهوم اصلی) شامل ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر به همراه معرف ی پدی ده مح وری و ارائه راهبردهای پیاده سازی بازاریابی دیجیتال بنگاه به بنگاه و شناسایی پیامدهای آن است. نتایج پژوهش نشان داد که مدیران شرکت برای پیاده سازی بازاریابی دیجیتال بنگاه به بنگاه به عواملی مانند مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی (تحلیلی، مشارکتی و عملیاتی) توجه کرده اند و به دنبال آن بر تضعیف عوامل بازدارنده و تقویت عوامل مثبت و تأثیرگذار همت ورزیده اند.