مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲٬۳۰۱ تا ۲۲٬۳۲۰ مورد از کل ۵۲۴٬۹۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
گرایش به نماد و نشانه ها در معماری سنتی، معماری معاصر و حتی معماری مدرن همواره مورد توجه خاص بوده است از زمان غارنشینی بشر و بررسی آثار انسان های اولیه به دلایل فنی و کارکردی نمادها و نقاشی های بر روی دیوارهای غارها انجام شده اند. در طی تکامل بشر و با روی کار آمدن مکاتب، ادیان و فرهنگ ها این روند در طول تاریخ ادامه پیدا کرد و در جامعه ی امروز دیگر کمتر بستری را می توان یافت که در آن نشانی از نماد و نشانه نباشد. به ویژه این امر در معماری معاصر بسیار مشهود است. این پژوهش با هدف بازشناسی مانایی مفاهیم نماد، در شکل گیری ماهیت کالبد معماری اصیل سنتی ایران و تأثیرات آن بر معماری معاصر انجام شد. شیوه پژوهش به روش توصیفی، میدانی با استفاده از اسناد کتابخانه ای و پیمایشی استخراج و نقش نمادها در معماری معاصر مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش کارشناسان و اساتید دانشگاه می باشد. با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته داده های تحقیق از حدود 250 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری شد با استفاده از نرم افزار spss و با بهره گیری از آزمون رگرسیون خطی تاثیر ابعاد نمادها در معماری معاصر مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که اشکال هندسی، رنگ ها، نقوش گیاهی، اسلیمی و ختایی، نقوش حیوانی و ارکان آتش، باد، آب و خاک نماد ارکان چهار وضعیت بنیادی ماده بر شکل گیری معماری معاصر اثر مبتنی دارند. از نتایج حاصل از این تحقیق می توان جهت خلق فضاهای با هویت ایرانی اسلامی بهره جست.
مطالعه تطبیقی «معنای زندگی» از دیدگاه امام سجاد علیه السلام و کارل یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله معنای زندگی با موضوعات متفاوتی هم چون پرسش های هستی شناختی مانند؛ هدف خلقت، هستی؛ و موضوعات روانشناختی هم چون اضطراب، افسردگی، پوچی مرتبط است. پاسخ به معنای زندگی هم از بُعد دینی و هم از بُعد روانشناسی همواره مورد توجه بوده و اکثر ادیان آسمانی و به ویژه دین اسلام حیاتِ حقیقی را از آنِ خداوند دانسته و معنای زندگی را «قرب الهی» معرفی کرده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی معنای زندگی از دیدگاه امام سجادعلیه السلام به عنوان امام معصوم علیه السلام و مقایسه نظریات ایشان با روانشناسی تحلیلی کارل یونگ با روش تطبیقی-تحلیلی و با تکیه بر مبانی دینی و روانشناسی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که معنای زندگی در بیانات امام سجاد (ع) در سه محور اصلی خداشناسی، خود شناسی و حبّ ذات شکل می گیرد که این مؤلفه ها در مقایسه با الگوی روان شناختی یونگ همسو و با معنای زندگی که در تلفیق دین و روان است مطابقت دارد.
نسبت عقل و وحی در احکام عملی دین از نگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
127 - 152
حوزههای تخصصی:
احکام عملی، در اکثر گزاره ها با بایدها و نبایدها تلازم دارند. همچنین مفاهیم دلالت کننده بر افعال ارادی انسان، از وجود مصداق خارجی آنها حکایت نمی کنند. بنابراین، احکام افعال ارادی انسان، اعتباری دانسته می شوند. بر این اساس، چنین می نماید که این احکام، از میل و خواست انسانها پیروی می کنند و از حقیقت و واقعیت خالی هستند. به نظر آیت الله جوادی آملی، این خصوصیات تنها در احکام عملی صادر شده توسط عامه انسانها جریان دارند. در حالی که احکام عملی می توانند دارای واقعیت و پشتوانه و آثار واقعی باشند و از روش برهانی و عقل حقیقت یاب می توان برای شناخت این اعمال بهره برد. در این صورت، وجود مفاهیم اعتباری یا مصادیق اعتباری در این احکام، مانعی از کشف آنها توسط عقل برهانی نیست. از سوی دیگر، احکام عملی در دین وحیانی بر اساس حقیقت وجود انسان صادر می شوند و تکامل و سعادت حقیقت انسان را در پی دارند. پس از دیدگاه علامه جوادی آملی با روش عقلی برهانی می توان به همان گزاره هایی رسید که در دین بیان شده اند و میان احکام دین وحیانی و احکام عقل برهانی در زمینه اعمال ارادی، تطابق و هماهنگی وجود دارد.
لوازم عرفانی سع وجودی انسان در پرتو حدیث وعاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت نفس ناطقه ی انسانی و ظرفیت های آن به عنوان نزدیکترین راه شناخت حق متعال در مجموعه معارف دینی و در حکمت و عرفان، جایگاهی ویژه دارد. «هدف» این مقاله که با «روش تحلیلی توصیفی» و با اتکا بر منابع کتابخانه ای انجام می شود. این است. که با تکیه بر حدیث شریف «وعاء» که از کانون اطمینان بخش معرفت دینی، حضرت علی (ع) صادر شده است. به بررسی گستره وجودی انسان از رهگذر ترابط حقیقت علم و نفس ناطقه ی انسانی به عنوان ظرف علم و کیفیت اتحاد صورت های علمیه با نفس و مقام «لایقفی» نفس ناطقه و هویت نوری علم بپردازد.گستره حقیقت نفس ناطقه ی انسانی به عنوان حقیقتی تشکیکی تا کجاست؟ و دارای چه ظرفیتی است؟ تعابیری مانند حقیقت جامعه و مظهریت اسم واسع و خلافت الهی چه رابطه ای با ظرفیت وجودی انسان دارد. این معارف هستی شناختی عرفانی با الهام از حدیث وعاء که حاکی از ظرفیت و ساحت های گوناگون و گستره ی وجودی انسان است. مورد کند و کاو قرار می گیرد. از نظر «پیشینه شناسی» مساله نیز با نگرشی به تحقیقات فلسفی و کلامی با این واقعیت مواجهیم که گرچه در گستره فلسفه در مورد ماهیت نفس و ابعاد مختلف آن تحقیقاتی دراز دامن انجام شده است. اما واکاوی ها نشان می دهد تا کنون ارتباط این تحقیقات با حدیث گرانسنگ «وعاء» مورد بررسی قرار نگرفته است.
تحلیل و نقد روش محمدجواد خراسانی در نقد آموزه وحدت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی پاسخگویی به سؤال اصلی «روش شیخ محمدجواد خراسانی در نقد آموزه وحدت وجود چگونه تحلیل و نقد می شود؟» شکل گرفته است. پاسخ به این سوال درواقع مهم ترین بخش جهان بینی که هستی شناسی است را سامان دهی می کند. در همین راستا، جستار حاضر، با استفاده از ابزار کتابخانه، به تحلیل و نقد روش های خراسانی در نقد آموزه وحدت وجود پرداخته شده و پس از بررسی و تحلیل اندیشه خراسانی در آموزه وحدت وجود این نتیجه حاصل شد که تعریف ایشان از وحدت وجود خدشه دار است. نتایج نقد روش عقلی، عبارت اند از: وجود استدلال بر وحدت وجود، استدلال ناپذیر بودن آن را خدشه دار کرده و با توجه به تعریف عرفا از وحدت وجود و نفی دوئیت اشکالاتی مانند اتحاد خالق و مخلوق و تأثیر مخلوق بر خالق پیش نخواهد آمد؛ همچنین بسیط الحقیقه بودن خدا اثبات می شود. چراکه لازمه نفی آن ترکیب و ممکن الوجود شدن خداوند است. اشکال صحت همه مذاهب نیز این گونه پاسخ داده شد که با اثبات توحید حقیقی مذهب یگانه مذهبی است که مبتنی بر توحید باشد. براین اساس هیچ یک از عرفا قائل به صحت همه ادیان نیستند. نتیجه نقد روش نقلی، عبارت است از: منابع وحیانی نیز نه تنها منکر وحدت وجود نیستند، بلکه بعضی از آن منابع دلالت بر اثبات این آموزه می کنند. نتیجه نقد روش انتقاد به حافظ عبارت است از: انتقادات خراسانی به رفتار حافظ مبتنی بر برداشت ظاهرگرایانه از سخنان او بوده و از آنجاکه این برداشت با مستندات تاریخی اثبات نشده قابل استناد نخواهد بود. در مجموع انتقادات خراسانی در واقع غیر هستی شناسانه و قابل نقد جدی به نظر رسیده و برای رد آموزه وحدت وجود کافی ارزیابی نمی شود.
بازخوانی آراء مفسران قرآن از مفهوم «اثخان» با تأکید بر آیه 67 سوره انفال(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۲)
63 - 82
حوزههای تخصصی:
مشتقّات واژه «اثخان» در قرآن تنها دومرتبه و درباره حکم اسارت، به عنوان یکی از احکام و فنون جنگی به کار رفته است. تفاوت ظاهری حکم موجود در دو آیه «ما کانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَکُونَ لَهُ أَسْری حَتَّی یُثْخِنَ فِی الْأَرْضِ تُریدُونَ عَرَضَ الدُّنْیا وَ اللَّهُ یُریدُ الآخِرَهَ وَ اللَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ» (انفال: 67) و «فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا....» (محمد: 4)، ظهور عتاب در سیاق و نیز دریافت متفاوت از مفهوم «اثخان» و کمّ و کیف آن، سبب شده مفسّران قرآن برداشت های گوناگون و گاه متناقضی از این آیات ارائه دهند؛ گرچه دامنه تضارب آرای تفسیری در آیه 67 سوره انفال گسترده تر است. این پژوهش با تحلیل و نقد آرای مفسّران در این موضوع و با توجه به مفهوم «اثخان» [کُشت وکشتار شدید یا مغلوب شدن دشمن]، زمان نزول این دو آیه و نیز واکاوی قراین لحن آیات، تلاش نموده تفسیری منسجم از این دو آیه ارائه دهد و در پایان باورمند گردیده که دو آیه حاوی «اثخان»، بر مضمونی مشترک دلالت دارند و مفهوم «اثخان»، غلبه قدرتمندانه و پیروزی در میدان جنگ است که پس از آن، اسیرگرفتن جایز می گردد. همچنین در این آیات، قرینه ای برای حمل سیاق بر عتاب و سرزنش وجود ندارد و لحن هر دو آیه همراه با هشدار است.
تحلیل انتقادی دیدگاه خاورشناس «کلود ژیلیوت» درباره گردآوری قرآن و پیدایش قرائت های آن (موردپژوهی مقاله: «ریشه های متن قرآن و تثبیت آن»)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۲)
83 - 102
حوزههای تخصصی:
مساله گردآوری قرآن و منشأ قرائت های قرآنی و تاریخ این خوانش ها، از موضوعات بسیار مهمی است که باعث ایجاد مشکلات فراوانی در عرصه قرآن پژوهی شده و از این منظر، اشکالاتی از سوی خاورپژوهان مطرح شده و منتقدان با تکیه بر آن، در مورد وحیانی بودن قرآن و سلامت نص آن تردید ایجاد کرده اند. ازآنجا که پاسخ به این شبهات بسیار ضروری و مهم به نظر می رسد، برآن شدیم تا دیدگاه هایی از خاورپژوه معاصر، «کلود ژیلیوت» را در این ساحت، با تکیه بر مقاله وی با عنوان «ریشه های متن قرآن و تثبیت آن»، مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم. در این تحقیق که با رویکرد تحلیل انتقادی صورت گرفته، به این نتایج دست یافته ایم: 1- دیدگاه وی درباره شیوه گردآوری قرآن مطابق منابع اسلامی، کاملاً نادرست بوده و از اخبار شاذ و غیر معتبر در اثبات گردآوری قرآن پس از دوران پیامبر اکرم (ص) توسط صحابه بهره جسته است. 2- دیدگاه وی درباره تغییرات ایجادشده در متن کاملاً ناصحیح بوده و از مجرای روایات و اخبار نادرست به این مطلب رسیده است که قابل نقض می باشد. 3- همچنین اینکه وی استدلال کرده که مصحف های صحابه و اختلاف قرائت های قرآنی نشان از عدم وجود متن واحد تا پس از دوران پیامبر اکرم (ص) دارد، کاملاً نادرست و قابل خدشه است. 4- سخن وی در باب انتقادات مسلمانان نسبت به نسخه مشترک قرآن در عصر عثمان، کاملاً نادرست است و جامعه اسلامی بر این نسخه واحد اجماع داشته اند.
بررسی ارتباط متقابل نفس انسان، شاکله و امت در نظام اجتماعی از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
23 - 44
حوزههای تخصصی:
ترسیم نظام اجتماعی مستلزم ترسیم منطق حاکم بر ارتباط دوسویه نفس، شاکله و امت است. بدون توجه به این منطق نمی توان برداشت مناسبی از چیستی و کیستی فرد و جامعه داشت. در این مقاله تلاش شده است تا با ترسیم شبکه مفهومی اصطلاحات در سطوح مختلف حیات فردی و اجتماعی، به منطق حاکم بر ارتباطات انسان با خویش، و بین افراد انسانی و به صورت اجتماعی پرداخته شود. جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و با روش توصیفی، تحلیلی به پرسش چیستی منطق حاکم بر سه عنصر نفس انسان، شاکله و امت، پاسخ داده شده است. بر اساس نتایج حاصل از مقاله، "عقل" و"تزکیه"منطق حاکم بر رابطه انسان با خود است. "قدر وسع" و "قدر عقول" که در شاکله تجلی یافته است، منطق حاکم بر ارتباط انسان با دیگر انسان هاست. "امامت" منطق حاکم بر امت است و در نهایت، "استخلاف"منطق حاکم بر رابطه دوسویه بین نفس انسان، شاکله و امت است.
پژوهشی بر تفسیر واعظانه قرآن کریم و تبیین برخی از نمونه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
205 - 240
حوزههای تخصصی:
تفسیر به مثابه یک علم، در طول تاریخ گسترده خود، همانند دیگر علوم، ساختاری عمدتاً قابل استفاده برای دانشمندان داشته و استدلال، بیان آرای موافقان و مخالفان، و نقد، بخشی از شاکله آن را تشکیل داده است. تفسیر واعظانه، نامی نوآشنا اما گرایشی کهن از تفسیر قرآن کریم است که تا کنون مطالعه دقیقی پیرامون چیستی و جایگاه آن در میان تفاسیر انجام نشده است. این نوع تفسیر با انگیزه تبیین قرآن و همراه با وعظ و اندرز مخاطبان، به منظور تأثیرگذاری آموزه های قرآنی بر ایشان، با استفاده از ابزارهایی همچون شعر، حکایت، امثال، اشارات عرفانی و مأثورات روایی، به تفسیر آیات می پردازد. تفسیر واعظانه، تفسیری همسو با روح قرآن، یعنی هدایت و موعظه، است و شواهد و قراین نشان می دهد که رگه هایی از آن به عصر نزول بازمی گردد. با این حال، در شکل مصطلح خود، با تفسیر حسن بصری آغاز شد و با ترجمه تفسیر طبری ادامه یافت تا سرانجام با تفسیر ابوالفتوح رازی به یک تفسیر کامل با نشانه های تفسیری که از آن به «واعظانه» یاد می شود، نمود جدی در جهان تفسیر پیدا کرد. برخلاف تفاسیر اجتهادی-علمی که گرایش تنها نخبگان جامعه را به سوی خود جلب می کند، تفسیر واعظانه مانند خود قرآن، قابل استفاده علمی، تربیتی و اخلاقی برای عموم مردم بوده و هست؛ با این حال، با تفاسیر تربیتی و هدایتی تفاوت هایی دارد. این نوع تفسیر می تواند فاصله میان دانش تفسیر و توده مسلمان را کاهش داده و به پیوند بیشتر عامه مردم با مفاهیم قرآنی منتهی گردد. در این مقاله، با به کارگیری روش توصیفی-تحلیلی و شیوه منبع یابی کتابخانه ای، جایگاه تفسیر واعظانه بین گونه های مختلف تفاسیر، معنا و چیستی آن با عنایت به مفردات و معناشناسی وعظ تبیین و برای نخستین بار، تعریف کاملی از آن ارائه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تفسیر واعظانه، تلفیقی از تفاسیر نقلی و عرفانی به حساب می آید که ادبیاتی سرشار از بدیع و آمیخته با شعر، داستان و امثال دارد. همچنین به دلیل ورود متنی از یک یا چند منبع بیرونی و غیر از تحلیل مفسر، جایگاه این نوع تفسیر را در بین تفاسیر توسعه ای قرار می دهد.
نقد و بررسی آراء مفسران درباره واژه «تقویم» در آیه چهارم سوره تین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
295 - 321
حوزههای تخصصی:
الفاظی که در قرآن کریم به کار رفته، با اینکه به زبان عربی روشن هستند ولی مراد خداوند از برخی از آن ها برای مخاطب واضح و روشن نبوده و معرکه آراء مفسران شده اند؛ یکی از این واژگان، واژه «تقویم» در ترکیب «أحسن تقویم» است؛ پژوهش حاضر با روش توصیفی_تحلیلی به نقد و بررسی آراء مفسران درباره این واژه در آیه چهارم سوره تین پرداخته است. نتایج پژوهش، گویای این است که «تقویم» مصدر فعل «قوّم» بوده که در لغت به معنای «عَدَّلَ» و به معنای «اعتدال و سامان دادن» است؛ مفسران برای خلقت انسان به صورت «أحسن تقویم»، دو قول کلّی بیان کرده اند: 1-خلقت ظاهری؛ 2-خلقت ظاهری و باطنی؛ با توجه به اطلاقِ عبارت «أحسن التقویم» در آیه 4، سیاق و بافت کلامی آیات 4 تا 7 سوره تین و ظهور حرف «إلّا» در متصله بودن در آیه 6، وجه دوم از قوت بیشتری برخوردار است؛ ولی با در نظر گرفتن روایات تفسیری و آراء مفسران و همچنین قاعده «استعمال لفظ در بیشتر از یک معنی»، می توان قائل به وجه سومی شد که جامع این دو قول است؛ یعنی خداوند یک عبارت به کار برده ولی دو معنا به صورت همزمان اراده کرده است؛ به این صورت که عبارت «أحسن تقویم» در هر دو معنای مذکور به کار رفته و ترکیب «أسفل سافلین» که در آیه بعد است، در دو معنای «آتش جهنم» و «دوران پیری»، همزمان استعمال شده و حرف «الّا» در آیه ششم، در آن واحد دارای دو معنای مستقل «استدراک» و «استثناء» است.
مبانی عقلی- کلامی خلود در عذاب: بررسی دیدگاه های ملاصدرا و علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۶
91 - 114
حوزههای تخصصی:
مسئله جاودانگی نفس انسانی و خلود کافران درعذاب از موضوعات مهم کلامی دراندیشه اسلامی است که به بررسی آن پرداخته شده است. این مقاله به تحلیل دیدگاه های ملاصدرا وعلامه طباطبایی د این زمینه می پردازد ومبانی کلامی آنان را موردبررسی قرار می دهد. ملاصدرا درابتدا به تأثیرپذیری ازابن عربی، قائل به عدم خلود درعذاب بود و براین باور بود که عذاب الهی به دلیل حکمت الهی نمی تواند ابدی باشد. او معتقد است که هر موجودی غایت ذاتی دارد و عذاب نمی تواند مانع رسیدن به کمال باشد. بااین حال، ملاصدرا درمراحل بعدی نظر خودرا تغییر داده و به جاودانگی عذاب اعتقاد پیدا کرد،به این دلیل که اعمال انسان به صورت ملکه درمی آید و درنتیجه، جاودانگی درعذاب ممکن می شود. ازسوی دیگر، علامه طباطبایی براین باور است که جزئیات معاد را نمی توان بامقدمات عقلی اثبات کرد وتنها راه شناخت آن، تکیه بر وحی است. او خلود درعذاب را براساس آیات و روایات اسلامی تأیید می کند و به عدم تعارض میان آیات و روایات دراین زمینه اشاره می کند. علامه براین باور است که عذاب جهنم به دلیل تغییر فطرت انسان و تبدیل گناهان به ملکه نفسی، دائمی خواهد بود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که هر دو اندیشمند بر مبانی کلامی خاصی تأکید دارند که شامل پذیرش وجود نفس و جوهر مجرد آن است. همچنین، درحالی که ملاصدرا در تحلیل های اولیه خود به تأویل آیات پرداخته، علامه طباطبایی بر وحی و عدم تعارض آیات تأکید دارد. این پژوهش به بررسی این مبانی و تحلیل های کلامی می پردازد و به تفاوت های دیدگاه های این دو اندیشمند در مسئله خلود در عذاب می پردازد.
تحلیل دیدگاه آیت الله جوادی آملی درباره تبیین وحی از منظر انگاره های گوناگون از خداوند(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
101 - 126
حوزههای تخصصی:
انگاره های گوناگون از خدا را می توان در سه دسته کلی تشبیه (مادی و معنوی)، تلقی شخص وار از خدا و الهیات سلبی (در سه روایت گوناگون آن) دسته بندی کرد. هر یک از این سه انگاره در چگونگی تبیین ما از وحی اثر می گذارد. از سوی دیگر، تبیین وحی باید واجد دو شرط اساسی باشد: معقولیت و تناسب با متون دینی. یافتن مسیری میانه که بتواند هر دو شرط مذکور را برآورده سازد کار دشواری است که به نظر می رسد در تاریخ فرهنگ اسلامی کمتر به آن پرداخته شده است. آیت الله جوادی آملی از معدود عالمانی است که به هر دو نکته توجه داشته و در تبیین خود از وحی کوشیده است به هر دو نکته توجه کند و تبیینی از وحی به دست بدهد که هم معقول باشد و هم با شواهد مبتنی بر متون دینی تناسب داشته باشد.
نظریه لذت محوری مطلق از دیدگاه قرآن کریم به عنوان یکی از مبانی علوم انسانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
201 - 220
حوزههای تخصصی:
مهمترین پرسشی که مقاله حاضر به دنبال پاسخ گویی بدان است این می باشد که چگونه می توان نظریه لذت محوری مطلق از دیدگاه قرآن کریم با رویکرد شناختی را به عنوان یکی از مبانی علوم انسانی اسلامی مطرح نمود.روش تحقیق در این مقاله تحلیلی توصیفی است. اولین گام در مقاله به تبیین نظریه لذت محوری مطلق از دیدگاه قرآن کریم با رویکرد شناختی می پردازد. گام بعدی در جستجوی برایند لذت محوری در علوم انسانی اسلامی است که در چهار مرحله موضوع، روش، هدف و مسائل علوم انسانی اسلامی بررسی و به نتایج زیر منتج شد:الف) موضوع علوم انسانی رفتارهای انسان است. در واقع هر یک از شاخه های علوم انسانی به تبیین رفتارهای انسان از جهت خاصی می پردازند.ب) پذیرش نظریه لذت محوری مطلق به عدم انحصار روش شناختی منتج می شود.ج) براساس نظریه فوق، دو افق «ملکوتی» و «ملکی»؛ برای هدف و غایت علوم انسانی اسلامی تصویر شد.د) این نظریه مفاهیم تصوری جدیدی را در علوم انسانی وارد کرده و از حیث تصدیقی نیز می تواند به لحاظ تعمیم گزاره های این علوم مؤثر باشد.
سبک زندگی اسلامی در کتاب مفاتیح الحیات: با تاکید بر اوقات زندگی و اوقات فراغت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
91 - 118
حوزههای تخصصی:
چگونگی گذران اوقات زندگی و پرداختن مناسب به اوقات فراغت، دو مسأله ی بسیار مهم در سبک زندگی است که امروزه بیشتر و آگاهانه تر مورد توجه مجامع علمی قرار گرفته است. البته اساس فراغت و چگونگی گذرانش بر مبنای تفکر غربی شکل گرفته و هدف آن ابزارگرایانه و سودمدارانه است. با توجه به فرهنگ جوامع اسلامی و بهره گیری از ظرفیت دین، ارائه الگوهای اسلامی اوقات فراغت بر اساس هنجارها و ارزش های توحیدی اهمیت و ضرورت دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی چگونگی گذران اوقات زندگی با تأکید بر اوقات فراغت مبتنی بر سبک زندگی اسلامی است. لذا جهت ارائه الگوی اسلامی کاربردی، تأثیرگذار، نتیجه بخش و مورد استقبال جامعه، آن را در گستره یک نظام فلسفی عرفانی هماهنگ با آموزه های اصیل اسلامی یافته و ارائه داده است.یافته های پژوهش ح اکی از آن اس ت ک ه آیت الله جوادی آملی به طرح سه ضلعی «جهان دانی»، «جهان داری» و «جهان آرایی» به عنوان نظام واره سبک زندگی پرداخته است؛ با این توضیح که اساساً سبک زندگی مؤمنانه، در دایره جهان آرایی قرار می گیرد. ایشان در راستای جهان آرایی، در کت اب مف اتیح الحیات به صورت کاربردی و تجویزی عوامل مهم گذران اوقات فراغت را در اختیار مخاطبان گذاشته اند. ایشان در کتاب مفاتیح الحیات تلاش می کند با رویکرد تجویزی، راهبردهایی را در مؤلفه های سلامت، صمیمیت، فعالیت و اوقات فراغت ارائه دهد و اوقات زندگی افراد را سامان دهد. عوامل نحوه گذران اوقات فراغت معرفی شده در کتاب مفاتیح الحیات به گونه ای جامع تدوین شده که افراد با سلایق و رده های سنی مختلف، می توانند از آن ها الگوبرداری کنند.
تحلیل رابطه میان محتوا و ساختار در داستان حضرت عیسی (ع): تأملی در کاربست شگردهای زبانی متفاوت در شیوه روایت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۲)
27 - 40
حوزههای تخصصی:
تحلیل شگردهای زبانی- روایی هر داستانی، زمینه فهم دقیق لایه های پنهان آن را فراهم می کند. این شیوه متن کاوی، در درک ابعاد داستان های قرآنی نیز می تواند کارآیی داشته باشد. این پژوهش با روش تحلیل محتوا، داستان حضرت عیسی (ع) را از این منظر بررسی نموده و کوشیده به این پرسش پاسخ گوید که از نگاه قرآن کریم، بستر لغزندگی جامعه در آن دوره چه بوده و به منظور پرهیز از آن، چه شگردهای زبانی- روایی متفاوتی در شیوه روایت به کار رفته است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد محور اصلی داستان حضرت عیسی (ع)، نفی صفت ربوبیت از اوست و به منظور پیشگیری از این کج روی، در آیات مربوط به زندگی آن حضرت، در مقایسه با دیگر پیامبران، شگردهای زبانی- روایی منحصر به فردی موضوعیت پیدا کرده است. شرح دوره جنینی و زایمان مادر، افزودن عبارت «ابن مریم» همراه با نام وی، برجسته سازی سبکی در گفت وگوی او با خداوند، تکرار «باذن الله» در تبیین معجزات او، ازجمله این شگردهای ویژه است که این روایت را از دیگر روایت های قرآنی متمایز نموده است.
تحلیل ساختار روایت در سوره های مدنی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
55 - 81
حوزههای تخصصی:
روایتگری داستان یکی از مفاهیم قرآنی است که در سراسر آن مشاهده می شود و به دوره مکّه یا مدینه اختصاص ندارد، گرچه طرح اولیه بیشتر داستان ها در سوره های مکّی است و در سوره های مدنی تکرار یا پیرفت دیگری از آن داستان روایت می شود. در پژوهش حاضر با کاربست چهار مؤلفه ی نحوه پراکندگی، ساخت و بسامد واژگان، ساخت نحوی و مخاطب به بررسی ساختار روایات سوره های مدنی پرداخته شده تا از رهگذر آن، ارتباط ساختار داستان ها با بستر کلام و فضای نزول تحلیل و تبیین شود. واکاوی مؤلفه های یاد شده در داستان های سوره های مدنی، این حقیقت را آشکار می سازد که روایتگریِ سرگذشتِ پیشینیان کاملاً متأثّر از زمینه ی سخن، فضای نزول آیات و احوال مخاطب است. به همین دلیل پیرفت های مختلف یک داستان در سوره های مختلف پراکنده است. همچنین با عنایت به حضور یهودیان در مدینه، داستان بنی اسرائیل بر سایر داستان ها در سوره های مدنی غلبه دارد. از سوی دیگر در سیاق روایتگری داستان، واژگانی اختصاصی و تکامد به کاررفته که زمینه بیشتر آن، داستان های بنی اسرائیل است. دو خطاب اختصاصی آیات نیز متوجه ایشان است.
شناسایی تکنیک های بهینه سازی موتور جست وجوی گوگل و ارائه چارچوبی برای ارتقای رتبه بازدید وبسایت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در حوزه بهینه سازی موتور جست وجوی گوگل از آن جهت که دنیای اینترنت با زندگی روزمره مردم آمیخته بوده و گوگل به عنوان یک موتور جست وجوی قدرتمند، دستیار روزانه ای برای مطالعات و آگاهی رسانی بیشتر مردم دنیاست، دارای اهمیت است؛ چرا که فرایندی است در جهت تسهیل دسترسی به اطلاعات در سطح اینترنت. هدف اصلی پژوهش حاضر عبارت است از شناسایی تکنیک های بهینه سازی موتور جست وجوی گوگل برای وب سایت ها به منظور ارائه چارچوبی برای ارتقای بازدید وب سایت ها و ارزیابی چارچوب پیشنهادی بر اساس نظرات متخصصان حوزه «سئو». رویکرد تحقیق حاضر کیفی است و از نظر نوع نیز در دسته تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. هرچند بهینه سازی موتور جست وجوی گوگل یک فرایند عملی است و باید در راستای قوانین و خط مشی های گوگل انجام شود، اما در این پژوهش از آن رو که یک کار مطالعاتی است و روش انجام کار با بررسی متون علمی همراه بود، و تکنیک های «سئو» باید ابتدا از متون علمی و نیز بررسی اسناد وب سایت های معتبر در «الکسا» استخراج و سپس در پنل دلفی با حضور متخصصان به بحث گذاشته شده و راستی آزمایی می شد، به ترتیب از روش های مرور متون و دو مرحله پنل دلفی استفاده شد. دلیل استفاده از دو مرحله پنل دلفی این بود که در مرحله اول، تمام تکنیک های استخراج شده در پنل دلفی بررسی شد و در نتیجه، فقط تکنیک هایی معرفی شد که جزو تکنیک های واقعی «سئو» باشند و این نتایج در مرحله دوم با نظر متخصصان در پنل دلفی به دستیابی به لیست مؤثرترین تکنیک ها منجر شد. با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند، مقالات و وب سایت های معتبر، اعضای پنل دلفی، و متخصصان حوزه «سئو» شناسایی شدند. حجم نمونه در بخش اول برابر با 6 مقاله و10 وب سایت بود. اعضای مرحله اول ودوم پنل دلفی به ترتیب، 7 و 4 نفر بودند. این بررسی با استفاده از دو دور روش دلفی (ابتدا از طریق پرسشنامه و بر اساس طیف لیکرت 5 درجه ای و سپس در یک مصاحبه برخط)، راجع به حذف یا ماندگاری تکنیک ها و یا افزودن یا ادغام تکنیک ها به اجماع رسید. نتایج بررسی متون و وب سایت های برتر حاکی از شناسایی 40 تکنیک است که 30 تکنیک آن بر اساس بررسی متون (شامل 11 تکنیک از نوع برون صفحه، 18 تکنیک از نوع درون صفحه، و 1 تکنیک برای بهینه سازی ویژگی های وب سایت) و 10 تکنیک بر اساس بررسی وب سایت های برتر (شامل7 تکنیک از نوع درون صفحه، 2 تکنیک برون صفحه، و 1 تکنیک از نوع بهینه سازی ویژگی های وب سایت) استخراج شد. در بخش دلفی در مرحله اول، از 40 تکنیک شناسایی شده بر اساس بررسی متون و وب سایت های نمونه پژوهش، 4 مورد حذف، و 15 تکنیک جدید توسط اعضای پنل دلفی اضافه شد. در مجموع، چارچوب پیشنهادی اولیه با 51 تکنیک تدوین شد. در مرحله دوم پنل دلفی با حذف، ادغام و اصلاح تکنیک های پیشنهادی، چارچوب ارتقای بازدید وب سایت ها با 37 تکنیک نهایی شد. در انتها، چارچوبی برای ارتقای بازدید وب سایت ها طراحی شد که می تواند به طراحان و مدیران وب سایت ها کمک کند.
واکاوی رفتار گله ای کاربران شبکه های اجتماعی در اشتراک و استفاده از اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از مواقع، ناآگاهی افراد نسبت به موضوعی سبب می شود که تحت تأثیر افراد دیگر، نسبت به استفاده از اطلاعات یا اشتراک آن اقدام کنند. این رفتار به نوعی نشان دهنده رفتار گلّه ای آنان است. رفتار گلّه ای در زمینه های مختلف اجتماعی و در انواع اجتماعات از شبکه های اجتماعی برخط قابل مشاهده است. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر بررسی رفتار گله ای کاربران شبکه های اجتماعی در اشتراک و استفاده از اطلاعات است.
این پژوهش به شیوه کیفی انجام شد و 38 دانشجوی دوره های مختلف تحصیلی به روش نمونه گیری هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های مورد نیاز با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. روایی ابزار با نظر متخصصان و پایایی آن نیز با روش ضریب کاپا مورد تأیید قرار گرفت.
عوامل مؤثر بر بروز رفتار گله ای کاربران عبارت بودند از: اهداف اشتراک و استفاده از اطلاعات (شغلی، سفر و گردشگری، خاطرات شخصی، اطلاعات علمی، تماس با دیگران، اخبار و مسائل روز، مذهب، تغذیه، هنر و ...)، و روش های کسب اطلاعات برای اشتراک گذاری (همان شبکه اجتماعی، تولید محتوا، و سایر شبکه های اجتماعی). همچنین، الگوی استفاده از اطلاعات (با توجه به اطلاعات و بدون توجه به اطلاعات)، مهارت های فردی (سواد انتقادی، سواد رسانه ای، سواد اطلاعاتی، مهارت های ارتباطی)، و الگوبرداری در اشتراک اطلاعات (حس رقابت، کسب شهرت، انتشار اطلاعات قطره ای، مشاهده نتایج اقدامات دیگران، اطلاع رسانی ناکافی) نیز بر بروز رفتار گله ای مؤثر بودند. شمار زیاد پسندیدن/ نپسندیدن، شمار اعضا، اسکرین شات، شمار زیاد نظرات، شمار زیاد شکلک ها، دوباره پست کردن، اشتراک گذاری، شمار زیاد بازدیدها و مواردی از این دست از جمله نشانگرهای رفتار گله ای هستند.
نتایج پژوهش بیانگر آن است که تفاوت در اهداف اشتراک و استفاده از اطلاعات و همچنین تفاوت های دیگر در زمینه الگو و روش های کسب و اشتراک اطلاعات می تواند زمینه ساز رفتار گله ای کاربران باشد. به هر میزان که کاربران تلاش نمایند مهارت های مربوط به تفکر انتقادی و سواد اطلاعاتی خود را ارتقا دهند، امکان و زمینه بروز رفتار گله ای آنان نیز کاهش پیدا می کند. در این راستا، تلاش برای ارتقای توانمندی کاربران در تحلیل اطلاعات و همچنین مهارت های سواد اطلاعاتی در زمینه شناخت منبع اطلاعات، تشخیص اطلاعات درست و موثق از اطلاعات نادرست سبب خواهد شد که این رفتار کاهش یابد. کسب مهارت های سواد رسانه ای نیز می تواند عامل مؤثر دیگری باشد؛ چرا که در این نوع سواد، افراد می آموزند هر پیام با چه هدفی تهیه شده و از چه ساختاری تبعیت نموده است.
امکان سنجی طراحی و پیاده سازی پایگاه مدیریت داده های پژوهشی، مقالات نشریات علمی فارسی: طراحی نمونه کاربردی ISCData(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگویی برای طراحی و پیاده سازی پایگاه مدیریت داده های پژوهشی مقالات نشریات علمی فارسی است. در این پژوهش از روش تحلیل محتوا استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر برای ایجاد نمونه آزمایشی پایگاه، شامل مجموعه داده های پژوهشی مربوط به مقالات ارائه شده در نشریات علمی فارسی بود. از این میان، تعدادی از انواع مختلف داده های پژوهشی ارائه شده در 120 مقاله انتخابی از پرتال نشریات علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در شش حوزه موضوعی (شامل علوم انسانی، فنی و مهندسی، کشاورزی و منابع طبیعی، دامپزشکی، علوم پایه، و هنر و معماری) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. روش گردآوری داده ها در این پژوهش مشاهده ساختارمند، و ابزار گردآوری داده ها یک سیاهه وارسی متشکل از عناصر فراداده ای مربوط به توصیف داده های پژوهشی مقالات نشریات علمی بود. طراحی پایگاه با استفاده از نسخه نمایشی فارسی نرم افزار «دی اسپِیس» انجام شد. در این پژوهش، عناصر فراداده ای مورد نیاز برای توصیف داده های پژوهشی مقالات نشریات علمی شناسایی گردید. این پایگاه که با عنوان ISCData نام گذاری شد، طی دوازده مرحله طراحی شد. این مراحل عبارت اند از: تعیین چشم انداز و اهداف مؤسسه ISCدر زمینه ایجاد پایگاه مدیریت داده های پژوهشی، شناسایی عناصر فراداده ای، تهیه سیاهه وارسی، تهیه کاربرگه های ورود اطلاعات، گردآوری داده ها، سازماندهی و طبقه بندی داده های پژوهشی، طراحی نمونه اولیه پایگاه، ورود اطلاعات در پایگاه، ایجاد ارتباط میان داده های پژوهشی با متن کامل مقالات، اقدامات مربوط به حفاظت داده ها، تعیین شرایط دسترسی کاربران به داده ها، و فراهم شدن امکان استفاده مجدد از داده های پژوهشی. با مشاهده نمونه اولیه مخزن داده های پژوهشی ISCData که قابلیت جست وجو و نمایش و بازیابی انواع داده های پژوهشی ارائه شده در نشریات و امکان ارائه گزارش های آماری و استنادی و همچنین پشتیبانی از استانداردهای فراداده ای را دارد، می توان نتیجه گرفت که ساختار پیش بینی شده در نرم افزار «دی اسپِیس» قابلیت پوشش ویژگی های مختلف برای بازنمود اطلاعات نشریات علمی کشور، هم در سطح مقالات و هم در سطح داده های پژوهشی را داراست. طراحی پایگاه و راه اندازی خدمات داده های پژوهشی به عنوان پشتوانه ای آموزشی و پژوهشی در سطح کشور، دستاوردهای ارزشمندی به همراه دارد و می تواند بخش مهمی از نیازهای اطلاعاتی پژوهشگران، هم در دانشگاه ها و هم در عرصه تولید و صنعت را پوشش دهد و در حوزه های علم، پژوهش، فناوری و صنعت تحول ساز باشد.
آسیب شناسی فرهنگی و اجتماعی مطالعه دانش آموزان در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ترویج مطالعه نیازمند نگرش جامعی است. آسیب شناسی مطالعه باید موجب تقویت انگیزه مطالعه، گسترش افق فکری و ایجاد نگرش جدید در دانش آموزان شود. ولی تمرکز بر تعیین ابعاد آسیب های مطالعه دانش آموزان در مدارس ایران تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر مطالعه دانش آموزان در استان تهران است.روش شناسی: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، و از نوع روش آمیخته است که با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای، دلفی و پیمایشی تحلیلی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه ۳۰ نفر کارشناسان فرهنگی (پنل دلفی) و ۳۷۹ نفر معلمان مقاطع ابتدایی و متوسطه نظری استان تهران در سال تحصیلی 98-97 بودند که به صورت تصادفی طبقه ای پرسشنامه بین آن ها توزیع شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از t-test یک نمونه ای و آزمون تحلیل واریانس در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 انجام شد.یافته ها: یافته ها نشان داد بین مؤلفه های فرهنگی و اجتماعی و میزان مطالعه دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد؛ همچنین بین مؤلفه های مذکور در سطح مدارج تحصیلی مختلف معلمان نیز تفاوت معنی داری وجود دارد. در این پژوهش، آموزش کتاب خوانی در مدارس در افزایش مطالعه و آسیب های اجتماعی در کاهش میزان مطالعه دانش آموزان مهمترین نقش را داشتند.نتیجه گیری : آموزش کتاب خوانی در مدارس، و کاهش آسیب های اجتماعی از طریق مطالعه، امکان افزایش مطالعه و امید را در جامعه فراهم می نماید.