مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۵۳۷٬۷۵۳ مورد.
منبع:
فقه سال ۳۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۱)
72 - 104
حوزههای تخصصی:
بی تردید مضاربه بانکی برگرفته از مضاربه اسلامی بوده و تلاش قانون گذار بر رعایت اصول حاکم بر این قرارداد از دیدگاه اسلام است؛ اما با نظر به ماده نخست قرارداد اجرایی مضاربه بانکی، مصوب در تاریخ 19/8/1394 شورای پول و اعتبار، روشن می شود که افزون بر اشخاص حقیقی، این امکان فراهم شده که شخص حقوقی نیز به عنوان عامل یا مالک، ایفای نقش کند. حال سوال مطرح این است که آیا شرایط مندرج در فقه برای عامل و مالک، قابلیت انطباق بر شخص حقوقی را دارد؟ و آیا مضاربه با شخص حقوقی می تواند شرعی باشد؟ در این نوشتار که با روش توصیفی-تحلیلی نگاشته شده است با بررسی اقوال و ادله فقهای عصر حاضر به صحت سنجی مضاربه با شخص حقوقی پرداخته و این نتیجه حاصل شده است که شخص حقوقی خود صلاحیت انعقاد عقد مضاربه را نداشته، اما مدیران و سرپرستان این اشخاص، بنا بر دیدگاه نمایندگی قانونی که مدیران به مثابه ی ولی این اشخاص اند و نمایندگی ارگانیک که مدیران از ارکان اشخاص حقوقی اند، می توانند به عنوان قائم مقام آنها به انعقاد قرارداد مضاربه بپردازند؛ همچنین شخص حقوقی همانند شخص حقیقی صلاحیت تملک اموال را داشته و بر این اساس عنوان مفلس نیز بر او مترتب می شود.
تأثیر حالات رزمندگان اسلام در حکم فقهی فرار از جهاد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۲)
62 - 86
حوزههای تخصصی:
جواز و عدم جواز ترک میدان جنگ توسط رزمندگان اسلام از گذشته های دور مورد بحث بوده و فقهای امامیه فتوای همسویی ندارند؛ ازاین رو، براساس دیدگاه مشهور فقها فرار رزمندگان اسلام از معرکه نبرد در صورتی که سپاه دشمن کمتر از دوبرابر سپاه اسلام باشد، حرام بوده و در بیش از این مقدار جایز است. عمومیّت این حکم توسط برخی فقها مورد نقد قرار گرفته است. در این تحقیق به این پرسش پاسخ داده می شود که فرار از میدان جنگ در چه حالتی جایز و در کدام حالت جایز نیست؟ یافته های تحقیق که با روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، نشان داد که خاستگاه فتاوای مخالف مشهور، عارض شدن حالاتی نظیر اطمینان یا ظن به پیروزی یا شکست بر رزمندگان اسلام است. به طور مثال علامه حلی به استناد آیه تهلکه و قاعده عسروحرج، فرار را در فرض ظن رزمندگان اسلام به غلبه ی دشمن بر ایشان جایز دانسته است. اگرچه سپاه دشمن تا دوبرابر سپاه اسلام باشد. یا محقق خوئی با فرض اطمینان رزمندگان به غلبه بر دشمن، فرار را حرام دانستند. اگرچه سپاه دشمن بیش از دوبرابر سپاه اسلام باشد.
تبیین نحوه تاثیر دعا در نظام هستی (بر اساس مبانی فلسفه مشا ء، اشراق و حکمت متعالیه)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۹
129 - 144
حوزههای تخصصی:
«دعا» عبادتی است که خداوند بارها در قرآن کریم به انجام آن امر نموده و استجابت و تاثیر را در ازای آن وعده داده است. پرسش این است که در صورت استجابت، نحوه تاثیر دعا بر اساس مبانی فلسفی چگونه می باشد؟ در پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر آموزه توحید افعالی به این پرسش پاسخ داده خواهد شد و مبانی سه مکتب اصلی فلسفه اسلامی (مشاء، اشراق، حکمت متعالیه) در این باب، مورد تبیین و تحلیل قرار خواهد گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که فلاسفه مسلمان بر تاثیر دعا به عنوان یکی از اسباب تکوینی و حقیقی نظام هستی تصریح دارند، و با وجود اینکه در نحوه سببیت دعا میان سه مکتب یاد شده تفاوت مبنایی وجود دارد، اما در عین حال با ارزیابی و مقایسه این سه مبنا، این نتیجه به دست می آید که نفس در پی دعا آماده پذیرش فیض حق متعال می شود تا خداوند که موثر حقیقی و مسبب حقیقی است، خواسته داعی را برآورده نماید؛ از این رو تاثیر و سببیت دعا بر اساس جهان بینی هر سه مکتب فلسفه اسلامی در نهایت به خداوند متعال ختم می شود.
بررسی رویکردها درباره انواع مواجهه با قرآن کریم در سده نخست اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چگونگی و کیفیت روی آوردن به متن وحیانی با شرایط بافتی، نیازها، دغدغه ها و دیگر مؤلفه های عصری هم بسته است. زمینه های تحول جغرافیایی، اجتماعی، سیاسی پسارحلت پیامبر(ص) و همچنین عوامل فلسفی وجودگرایی در گونه ناهمسان روی آوری به متن از جهت فهم پذیری یا فهم پرهیزی بوده است. بازشناخت علل تحولات برون انسانی و نیز نقش فهمندگان در این دگرگونی ها به عنوان عوامل درون انسانی و اثرپذیری آنان از قواعد گفتمانی ویژه، گونه فهم فهمندگان، روی آوری، گستردگی و یا رها کردن تفسیر از سوی آنان را تعیین می کند. در سویه دیگر، تکون روایت های تفسیری همانند روایت های تاریخی در پیوند با نشانه های بافتی و عناصر فرازبانی قرار دارد. براین اساس، جستار پیش رو می کوشد با شیوه توصیفی- تحلیلی، با تکیه بر اسناد کتابخانه ای و بهره مندی از شیوه گفتمانی و فلسفه وجودگرایی، ناهمسانی روی آوری ها به متن وحیانی از جهت تفسیری، نوع و رها نمودن تفسیر در دوره آغازین اسلام را بازخوانی نماید. به نظر می رسد عوامل وجودگرایی به همراه قرار گرفتن در بافتار فرازبانی، در شیوه روی آوری خوانش گران آغازین به متن وحیانی مؤثر بوده است.
خراسانیات (4): چو شمع سوزم و پروانه وار خاموشم
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۶ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱۱)
265 - 284
حوزههای تخصصی:
روزنامه «فکرآزاد» یکی از مجلاتی است که در اواخر دوره قاجار در مشهد به مدیریت احمد بهمنیار کرمانی منتشر می شد. از شماره پیشین در «خراسانیّات» اشعاری که در این مجله منتشر و در منابع دیگر درج نشده را استقصا و براساس ترتیب زمانی سلسله وار منتشر می کنیم.
الگوی توانمندسازی مالی خانواده کارکنان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۷
118 - 150
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی مالی مفهوم در دست گرفتن کنترل امور مالی و اتخاذ تصمیمات آگاهانه است که ثبات و امنیت مالی را به همراه دارد. توانایی مالی ترکیبی از نگرش، دانش، مهارت و خودکارآمدی است. این توانایی در تصمیم گیری و مدیریت پول با شرایط زندگی فرد سازگار است. پژوهش حاضر با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد، الگویی برای توانمندسازی مالی خانواده های نظامیان در ایران ارائه می کند. ازنظر پارادایم های پژوهشی غالب، این پژوهش در گروه تفسیر قرار می گیرد. به منظور جمع آوری داده های موردنیاز از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است. مصاحبه شوندگان این پژوهش کارشناسان، اساتید حسابداری و مالی، خانواده ها و کارکنان نظامی هستند . داده های پژوهش با استفاده از روش کدگذاری که مختص رویکرد زمینه ای است، تجزیه وتحلیل شد و مقوله های مفهومی، اصلی و کلان استخراج شد و درنهایت الگو توانمندسازی شامل عوامل علی، ساختاری، مداخله گر و نیز راهبردهایی برای توانمندسازی خانواده های کارکنان نظامی و پیامدهای آن و اجرای صحیح سامانه ارتقای توان مالی خانواده های نظامیان ارائه شده است. با توجه به نتایج تحقیق پیامدهای اصلی توانمندسازی مالی خانواده های نظامی کمک به مخارج زندگی (مسکن و آموزش)،کارآفرینی و توسعه نیروی کار، کاهش استرس مشاغل نظامی، کاهش گسست های خانوادگی ناشی از مسائل مالی، افزایش رفاه خانواده ها، بهبود کیفیت زندگی کاری، اعتمادبه نفس بیشتر، تقویت سیستم اقتصادی کشور، جلوگیری از کلاه برداری های مالی و کاهش مسائل اجتماعی و بحران های پس از بازنشستگی می باشد.
ایلاف: چارچوب مفهومی توسعه صنعتی جمهوری اسلامی ایران در امتداد کلان راهبرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
1 - 35
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با تمرکز بر دغدغه های راهبردی جمهوری اسلامی ایران در حوزه توسعه صنعتی و ارتقای قدرت ملی، به تبیین و توسعه چارچوب مفهومی «ایلاف» می پردازد. در گام نخست، با رویکردی روایت پژوهانه، مجموعه ای از شواهد تجربی درخصوص ناکامی های تاریخی صنعت کشور مورد واکاوی قرار می گیرد. در ادامه، ریشه های این ناکامی ها در قالب یک مدل پویایی شناسی با تأکید بر دو حلقه تقویت کننده بازنمایی شده و روند انباشت ناکارآمدی در ساختار تاریخی صنعت ایران، تحت تأثیر تنش های ژئوپلیتیکی برون زا و حکمرانی واگرای درونی، تحلیل می شود. در گام بعد، با بازخوانی مفهوم «کلان راهبرد»، امکان های توسعه صنعتی در بستر پیچیدگی های امنیتی و وضعیت تنهایی استراتژیک ایران در عرصه رقابت قدرت های جهانی بررسی می شود. در این خوانش نوین، «کلان راهبرد» به قابلیت حل هم زمان معادلات راهبردی خارجی و داخلی در یک دستگاه منسجم اشاره دارد که در تلاقی ارکان سه گانه 1)دیپلماسی راهبردی، 2)حکمرانی همگرا و 3)زنجیره های ارزش راهبردی، امکان تحقق پیدا می کند. چارچوب مفهومی ایلاف بر آن است تا راهبرد توسعه صنعتی را با کلان راهبرد ملی هم راستا ساخته و این دو را در راستای تثبیت موقعیت جمهوری اسلامی ایران در معادلات قدرت جهانی به وحدت برساند. بدین سان، ایلاف هم فرآیند توسعه صنعتی کشور را در امتداد کلان راهبرد نظام قرار می دهد و هم کلان راهبرد را نسبت به ملزومات و اقتضائات توسعه صنعتی حساس و هوشمند می سازد. این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام شده است. داده ها از طریق تحلیل اسناد و مصاحبه باز گردآوری شده است و در مرحله بعد، در چارچوب روش چهارمرحله ای اسپریگنز و با استفاده از رویکرد گروه کانونی مورد تحلیل قرار گرفته اند.
کاربرد بازی های امنیتی در مدلسازی اختلالات شبکه های وابسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۴شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
138 - 165
حوزههای تخصصی:
با گسترش کاربرد نظریه بازی ها در مدلسازی مسائل مختلف و ماهیت رقابتی دنیای واقعی، استفاده از این روش در حل مسائل مربوط به شبکه های حیاتی و مهم که امنیت یک کشور یا جامعه را تحت شعاع قرار می دهد، به عنوان بازی های امنیتی معرفی گردید. در این پژوهش، شبکه ای وابسته در زمان بروز اختلال مورد مطالعه قرار گرفته است که به دلیل وابستگی عناصر آن، اختلال در یک جزء از شبکه اجزای دیگر را تحت تاثیر قرار می دهد و منجر به اختلالات متوالی یا آبشاری می گردد. شبکه های زیرساختی و حیاتی یک کشور نظیر شبکه های توزیع برق، حمل ونقل، مخابراتی، مالی و بانکی مورد مطالعه قرار گرفته است. با توجه به ماهیت موضوع مورد بررسی، یک بازی میان مهاجم(عامل اختلال) و مدافع(شبکه) شکل می گیرد که هر کدام سعی در بهینه کردن استراتژی های خود دارند. هدف نهایی مهاجم، فروپاشی شبکه در اثر وقوع اختلالات آبشاری و هدف مدافع، ممانعت از بروز اختلال و یا کاهش اثر آن و نهایتاً حفظ پایداری شبکه است. در این بازی، مهاجم همواره بهترین تصمیم به منظور ایجاد اختلال در جریان فعلی شبکه را اتخاذ می کند و مدافع تمام رفتارهای مهاجم در تکرارهای قبلی را در نظر گرفته و به منظور حداکثرسازی جریان شبکه عمل می کند و این بازی تکرارشونده تا همگرایی اهداف دو بازیکن به یکدیگر ادامه می یابد.
مدلسازی آموزش مدیریت منابع انسانی نسل سوم دانشگاه های علوم پزشکی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
132 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل سازی آموزش منابع انسانی نسل سوم دانشگاه های علوم پزشکی کشور می باشد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی-توسعه ای و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل مدیران دانشگاه های علوم پزشکی کشور است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در بخش کمی نیز از دیدگاه 384 نفر از کارشناسان دانشگاه های علوم پزشکی کشور استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته می باشد. برای تحلیل مصاحبه های تخصصی از روش تحلیل مضمون با نرم افزار MaxQDA20 استفاده شد. برای اعتبارسنجی الگو از روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار 3Smart PLS استفاده گردید. نتایج نشان داد حکمرانی، سیاست و قانون گذاری، دین و فرهنگ، عوامل امنیتی و دفاعی بر عوامل اجتماعی و اقتصادی تأثیر دارند. عوامل اجتماعی و اقتصادی نیز بر ساختار، آمادگی و زیرساخت، تعاملات و ارتباطات و پژوهش و فناوری تأثیر می گذارند. این عوامل نیز بر مدیریت اجرایی اثر می گذارد و مدیریت اجرایی بر ویژگی های جسمی، صلاحیت های علمی، عقلی، روانی، رفتاری، معنوی و اخلاقی تأثیر می گذارند. این عوامل نیز بر راهبری و مدیریت آموزشی گذاشته و در نهایت به آموزش منابع انسانی نسل سوم دانشگاه های علوم پزشکی منتهی می شود.
اقدامات مدیریت منابع انسانی بر رفتارهای کاری نوآورانه با میانجی گری انعطاف پذیری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۸
139 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر اقدامات مدیریت منابع انسانی بر رفتارهای کاری نوآورانه با میانجی گری انعطاف پذیری منابع انسانی است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی (مبتنی بر مدل معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش تمامی اعضای هیئت علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال تحصیلی 02-1401 بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی-طبقه ای 212 نفر از آنان از طریق پرسشنامه های اقدامات مدیریت منابع انسانی، رفتارهای کاری نوآورانه و انعطاف پذیری منابع انسانی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار SmartPls استفاده شد. بر اساس یافته ها بین اقدامات مدیریت منابع انسانی، رفتارهای کاری نوآورانه و انعطاف پذیری منابع انسانی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت، اثر مستقیم اقدمات منابع انسانی بر انعطاف پذیری منابع انسانی و رفتارهای کاری نوآورانه، اثر مستقیم انعطاف پذیری منابع انسانی بر رفتارهای کاری نوآورانه و اثر غیرمستقیم اقدمات منابع انسانی بر رفتارهای کاری نوآورانه با میانجی گری انعطاف پذیری منابع انسانی مثبت و معنادار بود. بنابراین مدیران منابع انسانی با اتخاذ ابتکاراتی از قبیل بهره گیری از سیستم های پیشرفته جذب، آموزش های ضمن خدمت و شایسته محور، جبران خدمات عادلانه، تشویقی و مبتنی بر عملکرد، ارزیابی عملکرد نتیجه محور می توانند زمینه را برای انعطاف پذیری منابع انسانی و تمایل به رفتارهای کاری نوآورنه فراهم کنند.
تأثیر ارزش برند بر رابطه بین محرک ها و موانع نوآوری با ریسک پذیری شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
81 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف: رابطه بین نوآوری و ریسک پذیری، موضوعی پیچیده و دووجهی است. از یک طرف، نوآوری می تواند ریسک پذیری را افزایش دهد و از طرف دیگر، با ایجاد مزیت رقابتی و عملکرد بالا، می تواند ریسک پذیری را کاهش دهد. شرکت ها برای حفظ مزیت رقابتی ناچار به پذیرش نوآوری های ریسکی هستند و برند قوی می تواند به عنوان سپر دفاعی در برابر پیامدهای منفی ریسک عمل کند. این موضوع در تقاطع دو حوزه کلیدی مدیریت یعنی مدیریت برند و مدیریت نوآوری قرار دارد. بررسی تعامل این ابعاد می تواند به توسعه راهکارهای جامع تری برای سیاست گذاری نوآوری و مدیریت ریسک بینجامد. با توجه به نبود بررسی های مستقیم پیرامون اثر برند در ساختار تصمیم گیری نوآورانه تحت شرایط ریسکی، پژوهش حاضر می تواند به توسعه مدل های تلفیقی بین مفاهیم بازاریابی (برند) و کارآفرینی (نوآوری و ریسک پذیری) کمک کند. در نتیجه، شناخت این نقش برای مدیران و تصمیم گیرندگان حیاتی است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ارزش برند بر رابطه بین محرک ها و موانع نوآوری با ریسک پذیری شرکت های پذیرفته شده بورس تهران است. روش شناسی: پژوهش حاضر، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش جزو پژوهش های توصیفی-پس رویدادی است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از داده های پانلی و مدل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده و برای سنجش متغیر ارزش برند از مدل داموداران(2015) و برای سنجش محرک ها و موانع نوآوری از الگوی نمازی و مقیمی(1398) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکت های بورس تهران از ابتدای سال 1395 تا 1402 هستند که به روش حذف سیستماتیک، 139 شرکت انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد منابع مشهود و منابع نامشهود به عنوان محرک های نوآوری تأثیر مثبتی بر ریسک پذیری دارند، از بین متغیرهای مربوط به موانع نوآوری، موانع بازار و موانع مالی دارای تأثیر منفی معنی دار بر ریسک پذیری هستند ولی متغیر موانع دانشی تأثیر معنی داری بر ریسک پذیری ندارد. اثر تعاملی منابع مشهود و نامشهود با ارزش برند بیانگر عدم تأثیرگذاری منابع مشهود و تأثیرگذاری مثبت معنی دار منابع نامشهود بر ریسک پذیری شرکت های مورد مطالعه است. اثر تعاملی ارزش برند با موانع نوآوری(موانع بازار و مالی) حاکی از این است که برند قوی، اثر منفی موانع بر ریسک پذیری شرکت را کاهش می دهد ولی اثر تعاملی ارزش برند با موانع دانشی تأثیر معنی داری بر ریسک پذیری شرکت ها ندارد. یافته ها: ارزش برند درکنار منابع نامشهود با ایجاد هم افزایی بیشتر، سبب افزایش توان فنی شرکت ها برای ورود به پروژه های نوآورانه با ریسک بالا می شود. با افزایش ارزش برند، موانع بازار و موانع مالی نمی تواند سبب کاهش ریسک پذیری شرکت های مورد مطالعه شود که حاکی از این است که برند قوی، با ایجاد سهولت بیشتر در حوزه بازار و مالی، رفتار ریسک پذیری را تقویت می کند. می توان گفت ارزش برند به عنوان شمشیر دولبه عمل کرده و فشار زیاد برای حفظ برند، افزایش تمایل به بدهی بالا و سرمایه گذاری تهاجمی تر، هزینه بالای حفظ برند در شرایط رقابتی، سبب افزایش ریسک پذیری شرکت های مورد مطالعه می شود. با وجود موانع دانشی، ارزش برند قوی نیز نمی تواند ریسک پذیری شرکت ها را تحت تأثیر قرار دهد و موانع دانشی خود عاملی در عدم تعریف درست ارزش برند می باشد که مانع از ایجاد برند قوی می شود. همچنین ارزش برند نمی تواند کمبود دانش فنی را جبران و جایگزین دانش فنی ضعیف باشد و نیز موانع دانشی خود عاملی برای اجتناب از فعالیت های نوآورانه و جسورانه می شود.
رابطه تشدید سیاست پولی با قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری و سرمایه گذاری کمتر از حد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۱ (جلد ۱۲)
133 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تشدید سیاست پولی با قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری و سرمایه گذاری کمتر از حد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی بوده و از آنجایی که در پژوهش حاضر وضعیت موجود متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات، از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات توصیفی و از نوع پس رویدادی گنجانده می شود. در مسیر انجام این پژوهش، دو فرضیه تدوین و 138 شرکت از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 8 ساله بین 1396 تا 1401 انتخاب شده و داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری در نرم افزار اکسل با استفاده از نرم افزار آماری ایویوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد بین تشدید سیاست پولی (نرخ تورم، نرخ بهره، نرخ ارز و رشد اقتصادی) با قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری و سرمایه گذاری کمتر از حد رابطه مستقیم معناداری وجود دارد.
طراحی الگوی پارادایمی جذب و گزینش حداکثری نخبگان در دانشگاه های نیروهای مسلح با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۱
39 - 75
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی جذب و گزینش حداکثری نخبگان در دانشگاه های نیروهای مسلح انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید خبره و متخصص دانشگاه های نیروهای مسلح با تخصص رشته ای مدیریت می باشد. نمونه آماری به روش هدفمند قضاوتی به تعداد 14 نفر انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها شامل مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان بوده است. روایی سؤالات مصاحبه به روش محتوایی و پایایی آن با اجرای روش بازآزمون (87/0) تأیید گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با رویکرد کیفی و با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد انجام شد و فرآیند کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی اجرا گردید. براین مبنا، یکایک اجزای پارادایم کدگذاری تشریح و مدل جذب و گزینش حداکثری نخبگان در دانشگاه های نیروهای مسلح ترسیم گردید و در پایان نظریه ای مبتنی بر 15 قضیه حکمی خلق شد. مبتنی بر مدل احصاء شده، شرایط علّی (شامل "شرایط ساختاری"، "شرایط رفتاری"، و "شرایط زمینه ای")، مقوله محوری (اشتیاق به خدمت در بین نخبگان در دانشگاه های نیروهای مسلح)، بسترسازها (شامل "بسترسازهای تسهیل گر" و "بسترسازهای انگیزشی")، عوامل زمینه ای (شامل "عوامل تعدیل گر درون سازمانی" و "عوامل تعدیل گر برون سازمانی")، راهبردها (شامل "راهبردهای قانونی- ساختاری" و "راهبردهای فرهنگی- اعتقادی")، و پیامدها (شامل "جذب و گزینش اثربخش نخبگان" و "بهبود کیفی و افزایش اثربخشی استفاده از نخبگان") در مدل پارادایمی تبیین و در نهایت روابط بین آنان در مدل انتخابی ترسیم گردید. در پایان نیز پیشنهادهایی بر مبنای راهبردهای شناسایی شده برای پیاده سازی مدل جذب و گزینش حداکثری نخبگان در دانشگاه های نیروهای مسلح ارائه شد.
شناسایی ابعاد و مولفه های رهبری معنوی مبتنی بر رفتارهای فرانقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
187 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های رهبری معنوی مبتنی بر رفتارهای فرانقشی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی-توسعه ای و از حیث شیوه اجرا، کیفی، از نوع تحلیل مضمون می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران و خبرگان حوزه صنعت استان کرمان با سابقه مدیریت حداقل 10 سال و مدرک تحصیلی حداقل کارشناسی ارشد می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش هدفمند و روش گلوله برفی (ارجاع زنجیره ای) بخشی از جامعه آماری که در دسترس بوده و امکان برقراری ارتباط با آن ها وجود داشت به عنوان نمونه انتخاب شدند. این نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. ابزار گردآوری پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون که شامل کدگذاری باز، محوری با نرم افزار MAXQDA 2018، انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری معنوی مبتنی بر رفتارهای فرا نقشی شامل 10 بعد و 26 مؤلفه می باشد که ابعاد شامل: عشق به نوع دوستی، جوانمردی، ایمان، وجدان کاری، عضویت، تعهد سازمانی، بازخورد عملکرد، وظیفه شناسی، فضیلت مدنی، احترام و تکریم می باشد.
شناسایی و دسته بندی ذهنیت اعضای هیات علمی به شکست کارآفرینی در دانشگاه با کاربرد روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
344 - 365
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیا تنها %۲۰ از کسب وکارهای نو بنیان بیش از سه سال ادامه داشته اند و ما بقی محکوم به شکست بوده اند. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و دسته بندی ذهنیت اعضای هیات علمی به شکست کارآفرینی در دانشگاه بین استاد-دانشجو است. روش شناسی پژوهش: چارچوب فلسفی این پژوهش از نوع پارادایم تفسیری-اثبات گرایی است و از لحاظ جهت گیری در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. برای شناسایی ذهنیت از روش شناسی کیو استفاده شده است. ابتدا ادبیات و پیشینه پژوهش مرور و سپس، بر اساس اسناد و مدارک و مصاحبه و پرسش نامه از 12 خبره (متخصصان و خبرگان دانشگاهی) عبارت کیو شکل گرفته است. سپس در مرحله بعد از اعضای هیات علمی دانشگاه خواسته شده است که عبارات کیو را بر محورهای تنظیم شده موافق و مخالف و ممتنع در قالب طیف شش گزینه ای (6+ تا 6-) دسته بندی کنند؛ سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی در نرم افراز SPSS داده ها تجزیه وتحلیل شده و در قالب الگوهای مختلف ذهنی دسته بندی شده اند. پایایی آزمون از طریق آزمون مجدد و روایی آزمون با توجه به مصاحبه و اعمال نظرات خبرگان مورد تائید قرارگرفته است. یافته ها : سه الگوی ذهنی شناسایی شد که به ترتیب اهمیت عبارتند از رویکرد و الگوی ذهنی اول: بازاریابی و استراتژی، رویکرد و الگوی ذهنی سوم: عملکرد و کار تیمی و رویکرد و الگوی ذهنی دوم: مالی و اقتصادی. الگوی اول بر این نظر است که عوامل بازاریابی و عوامل مرتبط با استراتژی های مدیریتی و سازمانی موجب شکست کارآفرینی در دانشگاه می شود. الگوی دوم بر این نظر است که عوامل مالی و شرایط اقتصادی و نبود تسهیلات و حمایت های مربوطه از طرف اصناف و دانشگاه و عدم حمایت مالی استادان دانشگاهی و یا وضعیت نامناسب اقتصادی و مسایل مالی دانشجویی موجب شکست کارآفرینان دانشگاهی استاد-دانشجویی می شود. الگوی سوم بر این نظر است که عوامل عملکردی و تیمی و عدم حضور استاد و یا عدم حضور دانشجویان و عدم پای کار بودن استاد و دانشجو و ناهماهنگی های مربوطه بین اعضای تیم موجب شکست های کارآفرینی در دانشگاه و بین اساتید و دانشجویان که ایجاد کارآفرینی کرده اند، می شود. اصالت/ارزش افزوده علمی: با فهم ذهنیات مختلف و اهمیت این ذهنیات می توان در کاهش ریسک شکست کارآفرینی گامی موثر برداشت. ذهنیات مختلف و عامل های مختلف به ترتیب اهمیت در این پژوهش آورده شده است.
جنگ شناختی؛ عرصه جدید در ارتباطات سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
96 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله نقش جنگ شناختی را به عنوان یکی از مصادیق قدرت نرم در ارتباطات سیاسی موشکافی می کند.روش پژوهش: روش تحقیق این پژوهش کیفی و از نوع تحلیل ثانویه است که در آن از داده های موجود برای پاسخ به سؤالات تحقیقی جدید استفاده می شود. روش تحلیل ثانویه در چند مرحله صورت می گیرد: در مرحله اول، اهدف تحقیق شناسایی شد. در مرحله دوم داده های موجود جستجو شد تا در مرحله سوم کیفیت داده های موجود ارزیابی شود. در مرحله چهارم، از میان داده های موجود، تقریباً بیست اثر به عنوان داده های مناسب در حوزه رسانه، قدرت نرم، ارتباطات سیاسی و جنگ شناختی انتخاب شد. در مرحله پنجم، این داده ها ارزیابی و در نهایت با تحلیل و تفسیر داده ها، نتیجه گیری به عمل آمد.یافته ها: جنگ شناختی مفهومی جدید در مطالعات میان رشته ای علوم شناختی، ارتباطات و علوم سیاسی است. ظهور این مفهوم نظر متفکران و سیاستمداران را در مورد ارتباطات سیاسی دچار تحول کرده است. همان طور که ارتباطات سیاسی از اثرات شناختی رسانه های جمعی برای بهبود روابط میان سیاست مداران، مردم و رسانه ها بهره می گیرد، نظریه پردازان جنگ شناختی نیز هدف مشابهی دارند؛ تفاوت اصلی این دو، نحوه نگاه و بهره گیری از توان رسانه هاست که یکی به دنبال ایجاد ارتباط واقعی و مؤثر میان مردم و سیاست مداران از طریق تبلیغات و اطلاع رسانی صحیح و دیگری به دنبال بهره گیری از خلاء ارتباط میان حاکمان و مردم و ایجاد تنازع و نابودی علقه های فکری بین مردم و سیاست مدارن است.نتیجه گیری: جنگ شناختی به عنوان تهدیدی برای تخدیر و تأثیرگذاری بر اذهان و افکار عمومی جزء جنگ های نرم دسته بندی می شود. در این جنگ برای دستکاری هوشمندانه و تخریب بیشتر اذهان و قلوب از ابزارهای علوم شناختی فناوری های رسانه ای جدید و هوش مصنوعی استفاده می شود. در نتیجه، جنگ شناختی عرصه جدیدی در ارتباطات سیاسی محسوب می شود که در آن رسانه ها کارکرد شناختی پیدا کرده اند.
شناسایی مشتریان سودآور بر اساس مدل RFM و تنوع محصولات در پلتفرم های خرده فروشی آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار مصرف کننده یک جنبه حیاتی از استراتژی بازاریابی است که شامل درک عادات خرید، انگیزه ها و ترجیحات مشتریان است. درک بهتر رفتار مشتری از طریق روش های نوآورانه ذخیره سازی و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات مشتریان، تدوین استراتژی های اثربخش تری را موجب می شود. ظهور فناوری های محاسباتی جدید تغییرات عمده ای را در توانایی سازمان ها برای جمع آوری، ذخیره و تجزیه و تحلیل داده های کلان ایجاد کرده است. بسیاری از تحقیقات با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین بدون نظارت مانند K-Means با استفاده از مدل معروفRFM به طبقه بندی مشتری پرداخته اند اما این مدل ها با نادیده گرفتن سایر پارامترهای مهم با توجه به حوزه کاربرد، ناکافی می باشند. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی و از نوع تحقیقات کمی است که با استفاده از 200000 تراکنش مشتریان فروشگاه خرده فروشی آنلاین طی بازه زمانی 2013 تا 2018 انجام شده است. مدل، با افزودن تنوع "D" به عنوان پارامتر چهارم، با اشاره به تنوع محصولات خریداری شده توسط یک مشتری معین، اصلاح شده است. طبقه بندی بر اساس RFM-D در بازار خرده فروشی آنلاین به منظور شناسایی الگوهای رفتاری برای مشتری اعمال می شود. بررسی رفتار مشتریان خوشه ها نشان داد که تنوع محصولات به همراه سایر متغیرهای رفتاری، سودآوری بیشتری نسبت به مدل RFM ارائه کرده است.
احصاء و تحلیل ابعاد نظامی مکتب مقاومت از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۷
55 - 86
حوزههای تخصصی:
در منطق قرآن کریم، یکی از مهم ترین راهبرد مؤمنان در مواجهه با دشمنان، مقاومت است که از شیوه ای خاص برخوردار بوده و اندیشمندان اسلامی می توانند با تجزیه و تحلیل منظومه فکریِ منسجم آن، آحاد مردم را به آن جذب کنند. اگر چه بحث مقاومت از ریشه تاریخی طولانی ای در گفتمان و تجربه جهان اسلام برخوردار است اما در حوزه مطالعاتی و راهبردی نمی توان آثار مدون و مشخص چندانی را در این زمینه سراغ گرفت. در این میان، تحلیل بُعد نظامی این مکتب نیز مغفول واقع شده و هنوز به صورت دقیق و جامع، این ساحت مورد تحلیل واقع نشده است. مساله این پژوهش احصاء و تحلیل ابعاد نظامی مکتب مقاومت در قرآن کریم است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش مطالعه اسنادی و رویکرد آن توصیفی و تحلیلی است. روش تحلیل داده در این پژوهش تحلیل مضمون است که با استفاده از نرم افزار Maxqda انجام شده است. براساس کدگذاری انجام شده 145 مفهوم و 13 مقوله برای بعد نظامی مکتب مقاومت در قرآن کریم شناسایی و احصاء گردید. با توجه به تحلیل مضمون اطلاعات جمع آوری شده می توان 5 بعد «اهداف»، «مبانی»، «راهبردها»، «موانع» و «نتایج» را به عنوان «ابعاد نظامی مکتب مقاومت در قرآن کریم» شناسایی کرد.
مرور نظام مند ادبیات راهبرد دوسوتوانی در توسعه اقتصاد دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مرور نظام مند ادبیات راهبرد دوسوتوانی در توسعه اقتصاد دیجیتال می باشد. در این مقاله بدنبال شناسایی پیکره و بدنه دانشی این حوزه و پیشنهاد زمینه های پژوهشی در بهره گیری از راهبرد دوسوتوانی در توسعه اقتصاد دیجیتال می باشم. پرسش اصلی که مقاله به آن می پردازد این است که وضعیت فعلی بدنه دانشی در این حوزه و مطالعات مرتبط با آن چگونه است و برای توسعه بدنه دانشی در حوزه دوسوتوانی در توسعه اقتصاد دیجیتال چه پیشنهادهای پژوهشی می تواند مطرح شود؟ فلسفه این پژوهش از گونه تفسیری و در راستای توسعه راهبرد دوسوتوانی در بستر و زمینه صنایع و شرکت ها با مضمون توسعه اقتصاد دیجیتال است. رویکرد پژوهش، استقرایی، از نوع کیفی و روی مقالات پژوهشی پایگاه داده وب آف ساینس است و از استراتژی مرور نظام مند ادبیات و با بهره گیری از رویکرد بیبلیومتریک و بر اساس موارد گزارش گری ترجیحی برای بررسی های سیستماتیک و فراتحلیل(PRISMA 2020) روی114 مقاله، انجام شده و با استفاده از نرم افزار وُس ویوئر تحلیل شده است. با توجه به روند صعودی تعداد این مطالعات در سال های اخیر، این حوزه در حال بسط علمی می باشد. نتایج این پژوهش بیانگر پنج خوشه در نمودار تحلیل کلمات است که عبارتنداز: (1) دوسوتوانی سازمانی، قابلیت های پویا ، بازارگرایی، اقتصاد دیجیتال، کلان داده، ظرفیت جذب. (2)دوسوتوانی، انقلاب صنعتی چهارم، فناوری اطلاعات، نوآوری، چابکی سازمانی، همسویی راهبردی (3) مزیت رقابتی، تحول دیجیتال، دیدگاه مبتنی بر منابع، (4) کاوش، بهره برداری (5) پایداری .
BSAGIoT: A Bayesian Security Aspect Graph for Internet of Things (IoT)(مقاله علمی وزارت علوم)
IoT is a dynamic network of interconnected things that communicate and exchange data, where security is a significant issue. Previous studies have mainly focused on attack classifications and open issues rather than presenting a comprehensive overview on the existing threats and vulnerabilities. This knowledge helps analyzing the network in the early stages even before any attack takes place. In this paper, the researchers have proposed different security aspects and a novel Bayesian Security Aspects Dependency Graph for IoT (BSAGIoT) to illustrate their relations. The proposed BSAGIoT is a generic model applicable to any IoT network and contains aspects from five categories named data, access control, standard, network, and loss. This proposed Bayesian Security Aspect Graph (BSAG) presents an overview of the security aspects in any given IoT network. The purpose of BSAGIoT is to assist security experts in analyzing how a successful compromise and/or a failed breach could impact the overall security and privacy of the respective IoT network. In addition, root cause identification of security challenges, how they affect one another, their impact on IoT networks via topological sorting, and risk assessment could be achieved. Hence, to demonstrate the feasibility of the proposed method, experimental results with various scenarios has been presented, in which the security aspects have been quantified based on the network configurations. The results indicate the impact of the aspects on each other and how they could be utilized to mitigate and/or eliminate the security and privacy deficiencies in IoT networks.








