مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱۰٬۱۴۱ تا ۱۱۰٬۱۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ساختار درآمدهای بانکی یکی از مؤلفه های مهم در ریسک بانکها است. این پژوهش در پی آن است که مشخص کند که ساختار درآمدهای بانکی به عنوان متغیر اصلی مستقل چه تأثیری می توانند در کاهش یا افزایش ریسک عدم پرداخت بدهی در بانکهای کشور داشته باشند. لذا این پژوهش با استفاده از مدل داده های تایلویی به تخمین اثرات خطی و غیر خطی ساختار درآمدهای بانکی بر ریسک عدم پرداخت بدهی بانکهای کشور طی دوره زمانی 1390 الی 1397 پرداخته است. نتایج برآورد نشان می دهند که میان درآمدهای مشاع با ریسک عدم پرداخت بدهی بانکها فقط ارتباط خطی وجود دارد اما میان درآمدهای غیر مشاع با ریسک عدم پرداخت بدهی بانکها ارتباط خطی و غیر خطی برقرار است.
بررسی تأثیر ویژگیهای مدیرعامل بر ارزش وجوه نقد مازاد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری برای تعیین میزان نگهداشت وجه نقد در شرکت ها یکی از مسائل مهم در ادبیات تامین مالی در سال های اخیر بوده است. از سوی دیگر، ویژگیهای مدیران عامل و توانایی های آنها نیز تاثیر به سزایی در مدیریت شرکت داشته که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در این تحقیق ما به بررسی تاثیر ویژگیهای مدیر عامل بر ارزش وجوه نقد مازاد پرداختیم و برای این منظور از داده های 110 شرکت از شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1391 تا 1395 استفاده کردیم. ما بعد از برآورد مانده وجه نقد عادی، مازاد وجه نقد برای هر سال شرکت را محاسبه کرده و سپس تاثیر آنرا به صورت تعاملی با استفاده از متغیر های مربوط به ویژگیهای مدیر عامل شامل سطح تحصیلات، رشته تحصیلی و دوره تصدی در مدل رگرسیونی نهایی و با استفاده از نرم افزار Eviews و روش حداقل مربعات معمولی مورد آزمون قرار دادیم. نتایج نشان داد که بین سطح تحصیلات، رشته تحصیلی و طول دوران تصدی مدیر عامل و ارزش وجه نقد مازاد در شرکت های مورد مطالعه رابطه معنی داری وجود ندارد.
ارزیابی مدل مدیریت توسعه سرمایه اجتماعی در سازمان تامین اجتماعی تهران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی سرمایه اجتماعی براساس مدل ناهاپیت و گوشال در سازمان تامین اجتماعی تهران است آن ها را تبدیل به سرمایه کند و آسیب ها را کاهش داده و یا رفع کند. دوم اینکه سازمان باید توانائی مدیریت مؤثر خود را ثابت کند و فرایند تغییر را از طریق بررسی با جزئیات از گذشته و حال آن انجام دهد که این ها فرضیات اصلی ای هستند که مدیریت تغییر مبتنی بر آنها است. تحقیق و عمل به مدل های مدیریت تغییر یک مبنا را برای فهم فرایندهای تغییر و مکانیزم هایی در سطح فردی و در سطح سازمانی باشد. در ذیل ما تعدادی از مدل های تغییر را که ممکن است در مدیریت تغییر در سازمان های اقتصادی سودمند باشند و امکان کاربرد و اجرای آنها به طور مؤثری برای شناسایی نتایج تغییر در سازمان ها ارائه شده است را بیان می نماییم؛ که در سه بعد رابطه ای (اعتماد، تکالیف، احساس هویت و هنجارها) ساختاری (پیکربندی، پیوندها، ساختار قابل جایجایی) و شناختی (رمزها، زبان ها، حکایت های مشترک) به ارزیابی سرمایه اجتماعی می پردازد. روش پژوهش روش توصیفی پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد بوده است. پژوهش حاضر میان 264 نفر از کارکنان ( با استفاده از فرمول کوکران استفاده گردیده و نتایج پژوهش نشان می دهد تمامی ابعاد ساختاری، شناختی و رابطه ای سرمایه اجتماعی تاثیر معنی داری بر روی توسعه سرمایه اجتماعی سازمان دارد. نتایج پژوهش می تواند به عنوان یک پژوهش کاربردی در بهبود عملکرد، سیاست گذاری ها و تصمیم گیری های مدیران در سازمان تامین اجتماعی موثر باشد و شناخت این ابعاد موجب توسعه عملکردهای سازمان و تصمیم گیری های مدیران گردد.
رابطه ضعف کنترل داخلی با تجدید ارائه صورت های مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
واحدهای اقتصادی جهت رسیدن به هدف های کوتاه مدت و بلند مدت و تحقق پیدا کردن ماموریت ها و چشم اندازها، حفظ نمودن توان مالی و سود آوری، مقابله کردن با اتفاق های پیش بینی نشده و پاسخ گویی در مقابل پرسش گران (صاحبان سرمایه، دولت و غیره) باید از یک سیستم کنترل داخلی اثر گذار برخوردار شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ضعف کنترل داخلی با تجدید ارائه صورت های مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به منظور محاسبه متغیرهای تحقیق از داده های 159 شرکت در بازه زمانی سال های 1392 تا 1397 استفاده شد. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر روش، توصیفی و همبستگی است. فرضیه پژوهش با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک و با استفاده از رویکرد داده های پانل براساس اطلاعات مالی در دسترس عموم برای دوره 6 ساله مورد آزمون قرار گرفت. وجود ضعف کنترل داخلی و تجدید ارائه صورت های مالی با استفاده از تجزیه و تحلیل محتوای گزارش های حسابرسی شده شرکت ها بدست آمده است. آزمون فرضیه ها به کمک مدل رگرسیونی لجیت نشان می دهد که وجود ضعف کنترل داخلی در بر تجدید ارائه صورت های مالی تأثیر مثبت دارد.
تحلیل و رتبه بندی شاخص های مؤثر بر توانمندسازی روستاییان مورد: بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی روستاییان - به عنوان رویکرد جدید توسعه - در افزایش درآمد و توسعه سکونتگاه های روستایی مؤثر است. به بیانی دیگر، توسعه روستایی بدون توانمندسازی روستاییان امکان پذیر نمی شود. چراکه تغییر و تکامل دانش، مهارت و نگرش روستاییان از فرآگرد توانمندسازی، بستر توسعه روستایی پایدار است و همچنانکه روستاییان از ایده ها و روش های تازه استقبال می کنند، به دنبال آن، افکارشان نیز متحول می شود و در نتیجه، نگرش تازه ای در آن ها نسبت به فعالیت های کشاورزی و دیگر فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی ایجاد می شود و با ارتقای ظرفیت های شناختی (آگاهی و دانش) خود، موجبات توسعه پایدار روستایی را فراهم می سازند. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل و رتبه بندی سکونتگاه های روستایی از نظر عوامل مؤثر بر توانمندسازی روستاییان بخش چَندار شهرستان ساوجبلاغ بوده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد پژوهش، کمّی (پیمایشی) است. جامعه آماری شامل ساکنان 10 روستای پرجمعیت بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ با جمعیت 12764 تن است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به دست آمد و براساس جمعیت هر روستا، نسبت نمونه هر روستا مشخص گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پژوهشگرساخته است. برای مقایسه و رتبه بندی روستاها از شش شاخص ترکیبی (مولفه) شامل علاقه و انگیزه افراد، آموزش، مشارکت روستائیان، گردشگری، خدمات کمیته امداد و ظرفیت های جغرافیایی به عنوان عوامل اثرگذار بر توانمندسازی استفاده شده است. به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دیمتل و برای رتبه بندی از مدل ویکور بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که روستای کُردان در رتبه یک و بعد از آن به ترتیب مزرعه گزل دره، فشند، مزرعه حسن آباد، ازنق، سبیستان، هرجاب، کوشک زر، امامزاده شاه حسین و بانوصحرا قرار گرفته اند. در میان شاخص های موثر بر توانمندسازی به ترتیب شاخص های مشارکت، علاقه مندی و انگیزه، بیشترین نقش را داشتند و سپس، ظرفیت های جغرافیایی، آموزش و خدمات کمیته امداد در رتبه های بعدی قرار دارند. شاخص گردشگری با اختلاف در رتبه آخر قرار گرفته است.
عوامل موثر بر رشد اقتصادی ایران با توجه به نقش شاخص های توسعه انسانی
حوزههای تخصصی:
رشد اقتصادی، بدون بهبود در توسعه انسانی استمرار نمی یابد و توسعه انسانی، پیش نیاز رشد پایدار بلندمدت است و هر کشور برای حرکت در مسیر رشد اقتصادی به یک آستانه توسعه انسانی نیاز دارد. این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر رشد اقتصادی ایران با توجه به نقش شاخص های توسعه انسانی پرداخته است. متغیرهای شاخص بهداشت و سلامت، شاخص آموزش و شاخص استاندارد زندگی متغیرهای جایگزین توسعه انسانی می باشند. برای این منظور از داده های سالانه 1397-1367 و روش خود توضیح با وقفه های توزیعی و روش تصحیح خطا استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در بلندمدت متغیرهای شاخص بهداشت و سلامت، شاخص آموزش و شاخص استاندارد زندگی تأثیر مثبت و معنی داری بر رشد اقتصادی دارند.
نقش بازایابی خلاق و کارآفرینانه بر عملکرد کسب و کار بر اساس مدل خودسازماندهی
حوزههای تخصصی:
امروزه کسب و کارها در محیطی فعالیت می نمایند که بسیار پیچیده، غیرقابل پیش بینی و متلاطم می باشد. برای اینکه در چنین محیطی بتوان دوام آورد، کسب و کارها باید بتوانند عوامل و معیارهای مختلف را در جهت بهبود عملکرد شناسایی و جهت افزایش آن گام بردارند. از زمان ورود مفهوم خودسازماندهی از حوزه های سیستم های پیچیده به حوزه های مدیریتی و کسب و کار، این موضوع مورد توجه پژوهشگران بسیاری قرار گرفته است و محققین مختلف با رویکردهای متفاوتی به آن نگریسته اند اما فقدان پژوهشی که با رویکرد بازاریابی خلاق و کارآفرینانه ارتباط آن را با عملکرد کسب و کار بررسی کند، احساس می گردد. در این راستا هدف تحقیق حاضر بررسی بازاریابی خلاق و کارآفرینانه بر عملکرد کسب و کار بر اساس مدل خودسازماندهی می باشد. در راستای دستیابی به هدف حاضر، با استفاده از مرور مطالعات نظری و مطالعه توصیفی، سعی شده است تا با نگاهی مختصر و جامع بر مفاهیم متغیرهای تحقیق، درک مناسبی از آن ها را به وجود آورده و کمبود مطالعات نظری در این زمینه رفع گردد.
ارزیابی تغییر شرایط قرارداد ناشی از تصمیم مقام های عمومی و دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان جنبه های ناشی از تعارض تصمیم مقام های عمومی و دولتی با توافق های طرفینی همواره محدود و منتهی به تفوق حقوق عمومی بر حقوق خصوصی نبوده و حسب مورد مستلزم توجه موردی نیز هست. این مسئله به میزانی که از حیث حکومت امور عمومی بر خصوصی حائز اهمیت است، از جهت ماهیت و آثار قراردادی نیز ارزشمند می نماید. نوشتار حاضر درصدد بررسی و تبیین ماهوی تصمیمات اتخاذی مقام های عمومی دولتی و تأثیر آن بر قراردادهای خصوصی برآمده و با این گزاره که تصمیم های بالادستی آن قبیل مقررات، سیاست گذاری ها و بخشنامه هایی شمرده می شود که اولاً اغلب فراتر از اراده خصوصی است؛ ثانیاً رعایت آن به نحوی برای طرفین قرارداد لازم الاتباع شده و درعین حال، اجرای توافق متأثر از آن است؛ ثالثاً نوع و مفاد تصمیم ممکن است مصداقاً ماهیت متفاوتی یابد و بالتبع اثرگذاری ویژه ای بر قرارداد داشته باشد؛ پس مقتضی است ماهیت این مهم از حیث نهادها و عناوین مختلف بررسی شود و حسب مورد آثار حقوقی آن از حیث تأثیر بر قرارداد احصا گردد. بررسی های مدنظر این نتیجه را ارائه خواهد داد که چون تصمیم مقام های عمومی در مواردی به منزله قانون، مقررات یا دلالت ضمنی مبتنی بر آن هاست، چنانچه طرفین این عنوان (اقدام دولت و عمل حاکم) را فورس ماژور تلقی نکرده باشند، بسته به رویکرد نظام های حقوقی و در راستای اصل استحکام قراردادها نوعاً باید آن را از حیث تعدیل قرارداد، تعهد ثالث (الزام ناشی از قانون)، تغییر اوضاع و احوال (هاردشیپ یا عقیم شدن قرارداد) شناسایی کرد و به منظور احترام به اراده با حسن نیت افراد، تنها در صورت فقدان مقتضای هریک از موارد اعلامی دستاویز انحلال قرارداد شد.
فناناپذیری اگزیستنز در فلسفه یاسپرس با تأکید بر مرگ اندیشی او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هجدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
565 - 593
حوزههای تخصصی:
هسته اصلی تفکر فلسفی یاسپرس وجود انسان و به ویژه اگزیستنز است. تمام عقاید فلسفی دیگر او به همین موضوع محوری مربوط می شود. مفهوم اگزیستنز یاسپرس بیانگر واقعیت غیرتجربی، غیرانضمامی فرد و شخصیت واقعی است که می تواند از زمان عینی فراتر رود. این مقاله تصور یاسپرس از مرگ را بررسی و با استفاده از روش تحقیق تحلیل مفهومی از نوع بسط مفهوم به روشن سازی مفهوم وی در مورد مرگ و فناناپذیری اگزیستنز پرداخته و سعی کرده است درک بهتری از وجود انسان در این جهان را ارائه دهد. از دیدگاه یاسپرس، واقعیت مرگ بیولوژیکی مربوط به دازاین است، درحالی که موقعیت مرزی مرگ، که ممکن است به تحقق خود واقعی فرد منجر شود، متعلق به اگزیستنز است. او می کوشد نشان دهد که اگرچه انسان موجودی فانی است، جنبه استعلا نیز دارد و به موجود فیزیکی صرف در جهان قابل تقلیل نیست. یاسپرس در تلاش برای تبیین جنبه استعلایی انسان، اگزیستنز را فناناپذیر و نامحدود می داند. فناناپذیری اگزیستنز از نظر یاسپرس به معنای زندگی پس از مرگ در قلمرو دیگری نیست، بلکه فرد می تواند در زمان زنده بودن احساس فناناپذیری را در لحظه ای وجودی تجربه کند. طبق دیدگاه او، این لحظه جاودانه بی زمان است، به این معنا که روابط گذشته، حال و آینده، همان طورکه ما آنها را درک می کنیم، در آن اعمال نمی شوند، بلکه همزمان در آن لحظه بدون زمان درک می شوند.
روش شناسی شرق شناسان آلمانی زبان در بررسی ادبیات عرفانی فارسی (مطالعه موردی هلموت ریتر و فریتس مایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
127 - 152
حوزههای تخصصی:
در شرق شناسی آلمانی زبان دو سنت اصلی وجود دارد: رمانتیک و فیلولوژیک. سنت رمانتیک، شرق را به عنوان دیگریِ متمایز، غیرعقلانی و واجد کشف و شهود معرفی می کند که مبتنی بر معرفی و ترجمه آثار است؛ بر پژوهش های عمیق استوار نیست و بیشتر در گسترش ترجمه متون شرقی به زبان آلمانی مؤثر بوده است. سنت فیلولوژیک متمایزکننده شرق شناسی آلمان و متمرکز بر فهرست برداری، تصحیح نسخ خطی و تحقیق در متون است. در شرق شناسی آلمانی زبان، از قرن هجده تاکنون، غلبه با سنت فیلولوژیک است. حلقه واپسین شرق شناسان آلمانی، شامل هلموت ریتر، فریتس مایر و آنه ماری شیمل نمودی از تلفیق دو سنت و تکامل آن در سایه مفهوم «بافت» است. در آثار ایشان به عناصر بیرونی و شرایط شکل گیری متن به اندازه بافت درونی و مؤلفه های زبانی و بلاغی توجه می شود. مؤلفه کلیدی این جریان مفهوم «متن» است. در اینجا، روند پژوهش های ریتر و مایر بررسی و روش خاص آنها در مواجهه با متون عرفانی نشان داده شده است. ویژگی های اصلی آثار ایشان عبارت است از: دسته بندی متون و پیدا کردن متون مادر، پیدا کردن شبکه متون (براساس تکوین نسخه های خطی) و تصحیح متون اصلی براساس معتبرترین نسخه ها، ترجمه متون به آلمانی، اولویت دادن به نثر، مأخذشناسی و بافت سازی. روش حلقه طلایی شرق شناسی آلمانی زبان می تواند در فهم متن، شبکه سازی و ژانرشناسی عرفان فارسی زبان مؤثر باشد. این شرق شناسان عرفان و تصوف را جریانی برآمده از متن اسلام می دانند و آن را به عنوان پدید ه ای تاریخی، فرهنگی و متن بنیاد می شناسند نه جریانی رمانتیک یا روشنگرانه.
کاربست الگوی خوانش شعر مایکل ریفاتر در حل مشکل بیت «پیر ما گفت خطا..» از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
153 - 183
حوزههای تخصصی:
بیت «پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت/ آفرین بر نظر پاکِ خطاپوشش باد» ازجمله ابیات بحث برانگیز دیوان حافظ است که حساسیت و توجه بیشتر شارحان را برانگیخته است. تاریخچه شرح و تأویل این بیت دیرینه ای حدوداً پنج قرنی دارد. یعنی از زمانی که ملا جلال الدین دوانی در نیمه دوم قرن نهم هجری قمری به شرح این بیت پرداخت تا به امروز شارحان بسیاری درباره معنای آن نکته ها گفته اند و نوشته اند. وجود این اختلافات بی پایان انگیزه ای شد تا در این مقاله تلاش شود با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و به اتکای الگوی مایکل ریفاتر، معنای بیت به استناد شواهد متنی و همچنین ارتباط معنایی بخش های مختلف غزل شرح شود. ریفاتر با طرح دوگانه خوانش محاکاتی و نشانه شناسانه، درک دلالت های نهفته شعری را در گرو تمرکز بر شیوه بازنمایی ایده اصلی در قالب «انباشت ها» و «منظومه های توصیفی» متن می داند. براین اساس غزل مورد بحث به چهاربخش مختلف تقسیم شد و پس از بررسی انباشت های واژگانی این بخش ها و یافتن ایده محوری یا به تعبیر ریفاتر «ماتریس» اثر، بیت موردمناقشه در سایه ماتریس یافته شده بازخوانی شد تا مستندترین تأویل ارائه شده برای آن شناسایی و عرضه شود. براین اساس ایده «خطاپوشی» به مثابه «خطا نپنداشتن»، نه «درگذشتن از خطا» به عنوان ماتریس تشخیص داده شد و با تکیه بر آن این نتیجه حاصل آمد که منظور از «خطاپوشی» به عنوان صفتی ستوده در نزد پیر «خطا ندیدن» کاستی ها و شرور این جهانی است نه «چشم پوشی» از آنها به مثابه خطاهایی حقیقی که وجود نظام احسن را با چالش مواجه می سازند. نکته دیگر آنکه اگر کلیت غزل با محوریت بیت چهارم مورد خوانش قرار گیرد، مشکل بیت مورد مناقشه تاحدود زیادی حل خواهد شد؛ چراکه شواهد محکم متنی نشان می دهند، حافظ این غزل را بیشتر با نیت درخواستی دوستانه از شاه شجاع درباره خطاپوشی نسبت به خطای منتسب به او سروده است؛ خطاپوشی ای که حاصل خطانپنداشتن آن نسبت دروغ است، نه درگذشتن از آن به مثابه خطایی حقیقی.
Coping Strategies Employed by EFL Teachers to Avoid Classroom Management Constraints: Scale Development and Validation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Classroom management constraints and how English teachers cope with or remove them effectively have significantly impacted both EFL teachers and teacher educators. However, the coping strategies employed by teachers with high and low levels of expertise have not been thoroughly explored yet. To this end, first 22 teachers in one language institute in Tehran were interviewed and their main coping strategies were extracted through qualitative analysis of the interviews. Then, the extracted strategies were worded into items carefully. The questionnaire of EFL teachers’ coping strategies was validated for the purpose of the study. The findings revealed that the participants used twenty-three coping strategies under two sub-constructs: problem-focused and emotion-focused strategies, based on exploratory factor analysis. One hundred EFL teachers with high and low levels of expertise (fifty in the high and fifty in the low group) responded to the items in the coping strategy questionnaire. The results revealed that highly expert teachers used the extracted coping strategies more frequently. Furthermore, the researchers confirmed that teachers need in-service training courses on coping strategies to manage their classes effectively. The results have some implications for stakeholders, namely English language teachers, teacher educators, language institutes, education departments, and EFL curriculum developers.
بررسی آرایه های تزئینی خانه های قاجاری شهر اردبیل (مطالعه موردی: خانه تاریخی حاج میرزا ابراهیم صادقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری تزیینات در معماری سنتی و بومی ایران همواره جایگاه ویژه ای داشته است. از جمله بسترهای درخور توجه جهت ارائه آرایه های تزیینی، خانه های اشخاص متمول و دارای اعتبار اجتماعی و مذهبی است که امروزه با عنوان خانه های تاریخی از آن ها یاد می شود. خانه مرحوم حاج میرزا ابراهیم صادقی یکی از خانه های قاجاری شهر اردبیل است که با داشتن شاخصه های هنری دوره قاجار مانند: تزیینات چوبی، نقاشی پشت شیشه، نقاشی دیواری، کتیبه نگاری، تزیینات گچی و آجرکاری در فهرست آثار ملی کشور، ثبت گردیده است. لذا ضرورت پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل تزئینات این خانه تاریخی به عنوان مطالعات و بررسی های نگارندگان که از طریق مشاهدات میدانی، مصاحبه و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته؛ حاکی از آن است که آرایه ها و تزیینات موجود در خانه صادقی جزو شاخصه های هنر دوره قاجار به شمار می آیند. همچنین با تطبیق تزیینات و آرایه ها با دیگر خانه های قاجاری می توان به وجود نوعی مفهوم و مضمون مشترک در آن ها پی برد که نشان می دهد الگوی خاصی از تزیینات در خانه های دوره قاجار حاکم بوده است. داده ها و اطلاعات در این پژوهشِ کیفی با رویکرد توصیفی تحلیلی [A1] [U2] مورد بررسی قرار گرفته اند. هدف پژوهش بررسی آرایه های خانه تاریخی صادقی جهت شناسایی الگوی خاصی از تزیینات دوره قاجاری در منطقه شمال غربی است. سوالات پژوهش عبارت است از: تزیینات وابسته به معماری در خانه تاریخی صادقی شامل چه مواردی است و بر چه مضامینی دلالت دارد؟ آیا الگوی خاصی از تزیینات در خانه های قاجاری شهر اردبیل با تاکید بر خانه تاریخی صادقی حاکم است؟ این الگو دربردارنده چه نوع شاخص هایی است؟ به طور کلی میتوان نتیجه گرفت خانه های تاریخی متعلق به بازه زمانی قاجار در شهر اردبیل دارای الگوی تزئینی خاصی است که به صورت انواع نقوش گردان و منحنی و کتیبه نگاری با استفاده از تکنیک های متنوعی از جمله نقاشی پشت شیشه و قواره بری به اجرا درآمده است. [A1]عنوان شود پژوهش کمی است یا کیفی. [U2]عنوان کیفی قید شد
ابعاد و معیارهای طراحی شهری انسان مدار با تأکید بر کیفیات محیطی فضاهای شهری (نمونه موردی: مرکز تجریش تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
44-21
حوزههای تخصصی:
اهداف : هدف این نوشتار، تبیین جایگاه انسان در طراحی شهری و ابعاد و کیفیت های طراحی شهری انسان مدار و ارزیابی آن در محدوده میدان تجریش تهران است روش ها : این پژوهش با رویکرد کمی و کیفی و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و پژوهش میدانی است که در بخش های نظری و میدانی، با کاربست شیوه های مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، توزیع پرسشنامه و تحلیل آماری و کیفی آن و برداشت های میدانی انجام شده است. یافته ها : طراحی شهری دانش، هنر و حرفه ای است که ساماندهی کیفیات محیطی عرصه های شهری و همگانی بیرونی موضوع آن است. این رشته می تواند تمایلات و رویکردهای متفاوتی را در ابعاد فنی، سیاسی، مدیریتی، علمی، اجتماعی داشته باشد. جایگاه انسان در هرکدام از رویکردهای طراحی شهری می تواند بسته به مبانی آن رویکرد متنوع باشد. رویکرد مدرنیستی به انسان، شهر و طراحی شهری، جایگاه انسان را به پدیده ای فنی و جهان شمول بدون توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی و زمینه های بومی تقلیل داد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش بیانگر آن است که طراحی شهری انسان مدار ، مطالعه و طراحی عرصه های عمومی و همگانی به منظور ارتقاء بخشیدن به کیفیت های محیطی به عنوان محملی برای کمک به شکوفایی انسان هاست و کیفیت های آن برای کاربست در برنامه ریزی و طراحی شهری عبارتند از: هویت و خوانایی، پایداری زیست محیطی، پایداری اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی، ایمنی و امنیت، کارایی و تنوع، پیاده مداری و سهولت دسترسی، پیوستگی و یکپارچگی، تناسبات و مقیاس انسانی، آزادی، انعطاف پذیری ، سرزندگی، جذابیت و غنای حسی، عدالت. در نمونه مورد مطالعه، مرکز تجریش تهران، با زمینه های ارزشمند طبیعی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی، مسائل و مشکلات متعددی به ویژه در حوزه فضایی و ترافیکی داراست. تحلیل این محدوده، با تکنیک سوات و کیفیت های مذکور می تواند به خلق فضاهای شهری و محیط زیست انسان مدار منتهی شود.
روایت جنگ در تاریخ نگاری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون تاریخ نگاری عصر صفوی مشحون از روایت جنگ ها و منازعات نظامی داخلی و خارجی حکومت صفویه است. جنگ جایگاه ویژه ای در تاریخ نویسی این دوره می یابد تا آن جا که اگر رویدادی به درگیری نظامی منجر نمی شد در نظر مورخان شایسته نقل و ضبط در تاریخ نبود و شانس کمی برای بازگویی در آثار آنان می یافت؛ بنابراین نحوه روایت جنگ اهمیت خاصی داشت و نیازمند ساختار روایی مناسب برای بازنمایی رویداد و انتقال اهداف واقع در پشت این روایتگری به مخاطبان اثر بود. این پژوهش با اتخاذ روش توصیفی – تحلیلی و ساخت الگویی از نظریات مربوط به روایت در پی پاسخ به این پرسش است که جنگ در تاریخ نگاری دوره صفوی چگونه روایت می شود و مورخین از ثبت آن، چه اهدافی را دنبال می کردند؟ دستاورد پژوهش حاضر این است که مورخان با گزینش عناصر روایت و سرکوب یا برجسته کردن مولفه هایی از این عناصر، طرحی از روایت جنگ ارائه می دهند که هدف آن بازنمایی داعیه های ارضی صفویان و مشروعیت حاکمیت و اقدامات آنان در مناطق جنگی و مورد منازعه بود.
مفاهیم گوناگون بلاغت و رویکردهای بلاغی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «رتوریک (Rhetoric) » که در سنت اسلامی اصطلاح «بلاغت» را معادل با آن قرار داده اند، در تاریخ بلاغت قدیم دو مفهوم اصلی داشته است: نخستین مفهوم، دریافت ارسطویی از بلاغت است که بیشتر آن را با خطابه و فنون و ابزار اقناع مخاطب مرتبط می سازد؛ دیگر، مفهوم زیبایی شناختی یا ادبی است که بلاغت را با شعر و فنون و ابزار تخییل پیوند می دهد. از این دو رویکرد سه گرایش به معنا و کارکرد بلاغت در دوران معاصر پدید آمد: رویکرد استدلالی-منطقی (فلسفی)، رویکرد سبک شناختی-ادبی (شعری) و در نهایت رویکرد گفتمانی-نشانه شناختی (متنی). دو رویکرد نخست در تعارض با یکدیگرند؛ یکی بلاغت را به سوی علم منطق می کشاند و دیگری آن را به شعر مرتبط می کند. اما رویکرد سوم سعی دارد دامنه شمول این علم را فراتر برد به گونه ای که دو مفهوم پیشین را توأمان شامل شود. در تاریخ بلاغت اسلامی نیز چنین رویکرد سه گانه ای به مفهوم بلاغت نزد ناقدان و بلاغت نگاران اسلامی یافتنی است. پژوهش پیش رو با مطالعه درزمانی به روش توصیفی-تحلیلی، تطور هر یک از این سه رویکرد را تا رسیدن به نظریات معاصر در حوزه علم بلاغت بررسی می کند.
Problématique de l’énonciation conflictuelle dans Le Retour au désert et Roberto Zucco de Bernard-Marie Koltès(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La fiction théâtrale novatrice de B.-M. Koltès qui a marqué la scène de représentation française des années 80, est connue chez la critique littéraire contemporaine pour la poétique de dispute et de conflit dans une dimension fort argumentative - polémique. La rhétorique judiciaire -énonciative de Koltès tient son originalité de ce qu’elle a excellemment su accorder la priorité à la voix et la parole du personnage, afin de condamner par le moyen du langage la brutalité et la violence de la condition humaine qui tourne dérisoirement au tragique. Ce qui est remarquable dans l’œuvre littéraire de Koltès, c’est nécessairement et d’une manière expressive et métaphorique, la verbalisation de rapports (de force) tenus entre les personnages qui ne s’accordent en rien dans un monde où tout sent la haine, la désagrégation, la solitude, le désespoir, la souffrance, etc. L’objectif principal de cette étude est d’analyser, dans une approche linguistique-conversationnelle l’engendrement de la parole conflictuelle koltésienne dans ses deux dernières pièces, Le Retour au désert et Robert Zucco, trahissant à la fois toutes les deux, la notion socio-philosophique de la controverse et la non-communication au sens logique du terme chez les êtres scéniques qui n'ont rien à signifier de leur vie frappée de violence.
نقش ثبات بازار مالی بر سازوکار انتقال سیاست پولی در ایران: روش گارچ چند متغیره (MGARCH)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثر نااطمینانی بر رشد پولی در سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده و مسئله مهمی برای بانک های مرکزی است. در قالب سازوکار انتقال پولی ازطریق بازار مالی، سیاست پولی از قیمت این نوع دارایی ها متأثر می شود. این اثرگذاری بر مخارج مصرفی و سرمایه گذاری و به تبع آن بر بخش واقعی اقتصاد تأثیر می گذارد و نقش مهمی در تعادل عمومی اقتصاد و انتقال شوک های اقتصادی در جامعه ایفا می کند. یکی از اجزای مهم بازارهای مالی، بورس اوراق بهادار است که از متغیرهای کلان اقتصادی ازجمله اعتماد سرمایه گذاران، نرخ ارز و پول تأثیر می گیرد. با استفاده از داده های فصلی اقتصاد ایران طی دوره 1380 تا 1397و رهیافت MGARCH-VECH-VAR روابط پویای نا اطمینانی میان متغیرها بررسی شد. فرآیند انتقال سیاست پولی از بازار دارایی ها شروع می شود. به ویژه هنگامی که عدم قطعیت درباره دائمی بودن یا موقتی بودن سیاست ها وجود دارد، بازار دارایی ها بسیار سریع جواب می دهد؛ بنابراین قیمت دارایی ها و به دنبال آن ثبات بازار مالی نقش مهمی در سازوکار انتقال پولی ایفا می کند. سیاست هایی که منجر به افزایش نوسان های نرخ رشد ارز واقعی می شود، منجر به افزایش نااطمینانی اعتماد سرمایه گذاران و بی ثباتی بازار مالی خواهد شد و به دنبال آن نااطمینانی رشد پولی و بخش واقعی اقتصاد افزایش می یابد. با افزایش اعتماد سرمایه گذاران، زمینه کاهش نرخ رشد پولی و همچنین افزایش مصرف ازطریق اثر ثروت و افزایش نرخ رشد تولید فراهم می شود
مطالعه اشتباه قراردادی در نظام حقوقی ایران و انگلیس بر پایه رویکردهای ذهنی گرایی و عینی گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرط تشکیل قرارداد، توافق طرفین است اما این توافق ممکن است با وجود اشتباه مختل شود. تشخیص اشتباه قراردادی و تعیین حدود و ثغور آن، مبتنی بر دو رویکرد عینی گرایی و ذهنی گرایی صورت می پذیرد. در رویکرد ذهنی گرا، ذهنیت طرفین به قرارداد شکل می دهد و در صورت تعارض ذهنیت متعاقدین با قرارداد، ذهنیت متعاقدین ارجح است اما در رویکرد عینی گرا، معیارهای عینی در مقام اختلاف تعیین کننده اند و قرارداد با توافق ظاهری طرفین شکل می گیرد. در نوشته حاضر، سوال اصلی نگارنده این است که تشخیص اشتباه قراردادی و تعیین حدود وثغور آن در حقوق ایران و انگلیس مبتنی بر کدام یک از رویکرد های سابق صورت می پذیرد. بر خلاف آنچه که گفته می شود، حقوق ایران مانند حقوق انگلیس عینی گرا است. در این پژوهش که مبتنی بر روش تحلیلی – توصیفی است، نگارنده ابتدا شباهت ها و تفاوت های مبنایی حاکم در حقوق ایران و انگلیس را مشخص کرده است و با بررسی مسائل مربوط به اشتباه قراردادی، با رد ذهنی گرایی صرف، وضعیت عینی گرایی را در دو نظام مذکور شناسایی می کند.
شیوه مواجهه با مخالفان در حکمرانی علوی
منبع:
حکمرانی متعالی سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶
44 - 58
حوزههای تخصصی: