مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۵۳۱٬۴۵۶ مورد.
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۸)
85 - 62
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آینده پژوهی روشی نظام مند برای نگاه به آینده بلندمدت در حوزه ای از فعالیت بشر و ترسیم راهبرد های توسعه و راه های دستیابی به آینده متصور است. تحلیل بازیگران یا ذی نفعان فرایندی است که به کمک آن افراد یا گروه هایی که بیشترین نفوذ و تأثیر را بر یک موضوع، مسئله، فعالیت، راهبرد یا تصمیم گیری دارند، شناسایی می شوند. ازاین رو هدف از این تحقیق تحلیل بازیگران کلیدی توسعه ورزش شنا در ایران به روش مکتور است.روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و از نظر ماهیت بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی با ترکیبی از مدل های کیفی و کمی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان مدیریت ورزشی و ورزش شنا با سابقه کار اجرایی در ورزش شنا بودند. حجم نمونه در این پژوهش، 12 نفر از جامعه ذکرشده بودند. شرکت کنندگان به صورت کاملاً هدفمند انتخاب شدند.یافته ها: در این پژوهش خبرگان، اهداف و راهبردهای اصلی مرتبط با توسعه ورزش شنا را شناسایی و سپس ماتریس های بازیگر – بازیگر و بازیگر – اهداف را تکمیل کردند. بیشترین میزان تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بین بازیگران کلیدی توسعه ورزش شنا در ایران را وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون شنا، شیرجه و واترپلو با 187 تأثیر بر دیگر بازیگران دارند.نتیجه گیری: ارائه بسته های حمایتی و تشویقی برای فدراسیون، هیأت ها، مربیان و ورزشکاران شنا، تعیین معیار انتخاب رئیس فدراسیون و هیأت ها، حمایت و پشتیبانی وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک می تواند از عوامل مهم تأثیرگذار در توسعه ورزش شنا باشد.
بررسی نقش و جایگاه ایزدبانوان هندوایرانی در طبقات سه گانه دومزیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
181 - 196
حوزههای تخصصی:
نظریه سه گانه دومزیل، یک ساختار جامعی از خدایان، ایزدان و الهه های باستانی اقوام کهن هندواروپایی را براساس جایگاه آن ها مورد دسته بندی قرار داده است که باتوجه به زیرشاخه هندوایرانی آن، اشتراکات و همسانی های زیادی میان خدایان هندی و ایرانی قابل مشاهده است. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، مشخص شد که در گزارش های اساطیری و بدویِ هردو قوم، نخست شاهد تکریم مقام زن و حضور زن خدایانی متعدد و نیرومند در رأس خدایان هستیم که بعدها با گسترش و تکوین جامعه مردسالارانه و سیطره عصر حماسی و پهلوانی، این زن خدایان از مقام خود تنزل یافته و حتی در برهه هایی از زمان، از تمامی طبقات ایزدان کنار گذاشته شدند؛ اما به دلیل نفوذ و تأثیری که داشتند، درنهایت به عنوان خدایان فروتر و زمینی، در پایین این طبقات، به خویشکاری مهم خود، یعنی باروری و نگهبانی از آب و احیای کشاورزی پرداختند. این مقام در ایران از آنِ آناهیتا و در هند از آنِ الهه ساراسواتی است که در یک نگاه تطبیقی، الهه های ایرانی در انتساب به این طبقه، از جایگاه مطلوب تری برخوردارند.
معرفی کتاب مجمع النّوادر و بررسی محتوایی آن (اثری از میراث داستانی شبه قاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
303 - 324
حوزههای تخصصی:
مجمع النّوادر مجموعه ای است از حکایات فارسی و گاه عربی که ملک القضات صدر جهان فیض اللّه بنیانی/بنبانی، از صاحب منصبان حکومت گجرات، آن را در سال 903ق. نوشته و به محمودشاه بیگرّا، پادشاه گجرات (حک .863 – 917)، پیشکش کرده است. مؤلّف حکایات را از منابع مختلف فارسی و عربی گردآورده و با افزودن دیده ها و شنیده های خود، کتاب را در یک مقدمه، چهل فصل و یک خاتمه تدوین کرده است. از این اثر شش نسخه شناسایی شده که چهار نسخه آن به دست آمده است. یکی نسخه محفوظ در کتابخانه دانشگاه پنجاب است که در 930ق. کتابت شده و قدیمی ترین نسخه ای است که دستیاب شده است؛ دیگری نسخه کتابخانه مجلس شورای اسلامی است که احتمالًا در قرن 11یا 12ق. کتابت شده؛ سومی نسخه محفوظ در کتابخانه آصفیه هند که تاریخ کتابت آن احتمالًا قرن 12یا 13ق. است و چهارمی نسخه کتابخانه نورعثمانیه ترکیه که تاریخ کتابت آن1025ق. است. در این مقاله ضمن بررسی محتوایی و ساختاری کتاب، مؤلّف اثر و دیگر آثار او، منابعش در تألیف کتاب، مهدی الیه، محل تألیف و دستنویس های اثر معرفی شده اند.
بررسی انتقادی علم مطلق الهی در الهیات گشوده بر مبنای منظومه فکری فلاسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۲)
1 - 15
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریات جدید در الهیات و فلسفه دین، خداباوری گشوده است که نظریات و دیدگاه های متفاوتی را مطرح نموده است. اندیشه آنها درباره صفت «علم مطلق الهی»، یکی از نظریات چالش برانگیز الهیات گشوده است که بر اساس این نظریه، آنها معتقدند که علم خداوند تنها به زمان حال و گذشته است و نسبت به وقایعی که در زمان آینده (از جمله افعال اختیاری انسان) می خواهد محقق گردد، علم قطعی ندارد. این پژوهش با هدف بررسی و ارزیابی علم مطلق الهی در الهیات گشوده و نقد آن بر مبنای منظومه فکری صدرالمتألهین و علامه طباطبایی، با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که خداباوران گشوده به نظریه علم مطلق پویا معتقد بودند که بر اساس آن، گشودگی علّی و معرفتی آینده در این مکتب مورد پذیرش قرار گرفته است که با انتساب زمانمندی به خداوند و پذیرش انفعالی علم الهی، زمینه های لازم برای نفی علم پیشین الهی محقق گشته است. در این پژوهش تلاش بر آن است تا با تکیه بر منظومه فکری صدرالمتألهین و علامه طباطبایی به حلّ تعارض میان علم پیشین الهی و مسئله شخص وارگی خداوند در الهیات گشوده پرداخته شود.
بررسی اشکال وایزمن بر احکام تحلیلی بر پایه مبانی فلسفه و منطق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۹
1 - 28
حوزههای تخصصی:
فردریش وایزمن تعریف احکام تحلیلی را – که بسیار شبیه حمل ذاتی بر ذات است – تناقض آمیز می داند. اساس سخن وی بر نفی ترکیب اتحادی میان موضوع و محمول و اعتباری بودن و معدوم بودن کل مبتنی است. بحث محوری نوشتار حاضر عمدتاً تمرکز بر مسئله حمل است؛ زیرا نقد وایزمن بر مبنای اشکال عدم حمل اجزاء بر کل و نیز منحصر دانستن وجود کل در کل اعتباری شکل گرفته است. در بررسی تطبیقی این اشکال با آرای فلاسفه و منطق دانان مسلمان نشان می دهیم چنین اشکالی از دیرباز در آثار آن ها، به ویژه ابن سینا، مطرح بوده است و پاسخی درخور نیز به آن داده شده است. جدای از راه حل حمل اشتقاقی که از سخنان اندکی از فیلسوفان مشاء برمی آید، آن ها به دلیل تفکیک کل حقیقی و اعتباری باور دارند هنگام ترکیب اجزاء، شیء ای دیگر هم پدید می آید؛ به گونه ای که در برخی از موارد حمل امکان پذیر است و در برخی دیگر امکان ناپذیر. اشکال وایزمن فقط به حالت دوم مربوط می شود. همچنین، مبحث حمل نزد اندیشمندان مسلمان به بحث درباره ترکیب اتحادی و انضمامی گره خورده است. با بررسی ریشه های تاریخی این بحث نشان خواهیم داد محتوای سخنان ابن سینا همان بحث ترکیب انضمامی و اتحادی است که با اعتبار به شرط لا و لابه شرط بیان می شود. با اعتبار نخست اشکال وایزمن وارد است؛ ولی با اعتبار دوم نه.
A Critical Evaluation of Schellenberg’s Divine Hiddenness Argument Based on Avicenna’s Ontological and Epistemological Foundations(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
167 - 186
حوزههای تخصصی:
Atheists have long advanced arguments against the existence of God, challenging the claims of theists. Among these, John L. Schellenberg has proposed an argument known as “divine hiddenness,” which has garnered significant attention from philosophers of religion. Therefore, the subject of this paper is to critique and examine this argument based on the ontological foundations of Avicenna, one of the greatest theist philosophers and prominent figures in Islamic philosophy. The methodology of this article is descriptive-analytical, based on an ontological examination of the rational possibility of connection and the occurrence of connection with the transcendent through religious and mystical experiences. Through a careful examination, it will be demonstrated that Avicenna’s ontological foundations not only support the possibility of relational experiences with the divine but also, when considered within the framework of logical argumentation and the epistemological certainty of mutawātirāt (mass-transmitted hadith), establish the reliability and certainty of such transcendent relations. Consequently, the argument from divine hiddenness—and by extension, atheism—is effectively refuted.
سیره پیشوایان در تربیت اخلاقی فرزندان هفت تا پانزده ساله(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۹)
104 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی سیره پیشوایان برای تربیت اخلاقی فرزندان 7 تا 15 سال صورت گرفته و به همین منظور، متون اسلامی (به ویژه متون روایی) با روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر رویکرد کاربردی بررسی شد. گردآوری و تحلیل روایات ناظر به این موضوع در سیره پیشوایان نشان می دهد که این دوره از بازه زمانی، منطبق با دومین مرحله از نظام تربیتی فرزندان یعنی مرحله آموزش است، تا خلق و خوی پسندیده را فرا گرفته و از کژی های خُلقی و رفتاری دوری گزینند. سیره پیشوایان برای تربیت اخلاقی فرزندان 7 تا 15 سال، شامل طیف متنوعی از روایات با آموزه های ارزنده است که برنامه ای جامع فراروی مربیان قرار می دهد. بر این اساس، لازمه دستیابی به تربیت اخلاقی این طیف از فرزندان، به ویژه قشر نوجوان، رعایت بایسته هایی اخلاقی است که مهمترین آنها، مدارا در آموزش تکالیف دینی به ویژه نماز است. همچنین تشویقِ متناسب و تنبیه سازنده همراه با اندرزِ به اندازه و راهنمایی به جا و پرهیز از سرزنش نزد دیگران و غفلت آگاهانه از خطاهای کوچک و ناخواسته آنان، نقش بسزایی در بهبود و توسعه رفتار مناسب ایشان خواهد داشت. افزون بر این، هم بازی شدن با آنان، همراه با محبت و احترام و خوش قولی، موجب هم زبانی با ایشان گشته و ارائه الگوهای مناسب، راهنمایی در انتخاب دوستان خوب و پاسخ درست و ساده به پرسش های دینی، آنان را در فراگیری و کشف آیین درست زندگی یاری خواهد رساند.
تحلیل [me] به مثابه یک عنصر وجهی در لکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجهیت یا وجه نمایی یکی از ابزارهای زبانی برای انتقال مفاهیمی همچون الزام، اجبار، احتمال، تعهد و فرض در زبان است. ازآنجاکه توصیف کامل رویدادها یا وضعیت ها صرفاً با استفاده از فعل یا گروه اسمی امکان پذیر نیست، وجه نمایی راهکاری مطلوب در همه زبان های بشری برای انتقال دقیق این مفاهیم است. شناخت انواع وجه روزنه ای به سوی کشفِ بیشتر توانمندی های زبان بشر است. پژوهش پیشِ رو نخستین مطالعه نظریه بنیاد درباره وجهیت در لکی است که در آن ابعاد وجهی عنصر [m@] در چارچوب آرای پالمر (2001) بررسی می شود. این واژه علاوه بر معنای واژگانی خواستن ماهیتی وجهی دارد؛ بنابراین، می توان آن را فعل کمکی وجهی قلمداد کرد. بررسی معنایی این عنصر وجهی بیانگر آن بود که فعل کمکی مذکور وجهیت های تکلیفی و پویا را در این زبان بازنمایی می کند. ازآنجا که لکی جزو زبان هایی است که فعل کمکی مشخصی برای زمان آینده ندارد، واژه [m@] علاوه بر نقش معنایی وجهی، در برخی بافت ها، بازنمایی دستوری زمان آینده را بر عهده دارد. همچنین در این پژوهش مشخص شد که معناهای مختلف این عنصر به حضور آن در جایگاه های نحوی مختلف مربوط می شود.
بررسی اثرات آلاینده های جوی معیار و پارامترهای هواشناسی بر تغییر غلظت کربن سیاه در تهران و تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
35 - 58
حوزههای تخصصی:
کربن سیاه (BC) یکی از اجزای مهم ذرات ریز معلق در هواست که تأثیر قابل توجهی بر آب و هوا و سلامت انسان دارد و فعالیت های انسانی همراه با شرایط آب و هوایی بر تغییرپذیری آن در طولانی مدت تأثیر می گذارد. از این رو، مطالعه حاضر به بررسی روابط آماری بین پارامترهای هواشناسی (دما، بارش، سرعت باد، رطوبت نسبی، فشار هوا، ساعات آفتابی، تابش خورشیدی و ابرناکی)، آلاینده های معیار هوا (CO، NO2، SO2، O3، PM10 و PM2.5) و آلاینده کربن سیاه و همچنین ارزیابی و مقایسه کارایی پنج الگوریتم یادگیری ماشین (رگرسیون خطی چندگانه (MLR)، مدل جمعی تعمیم یافته (GAM)، درخت طبقه بندی و رگرسیون (CART)، جنگل تصادفی (RF) و تقویت گرادیان (GBM)) در مدلسازی آلاینده ها و عوامل آب و هوایی مؤثر در تغییرات سطح غلظت آلاینده کربن سیاه در تبریز و تهران (2021 -2004) با استفاده از نرم افزار R 4.3.2 پرداخته است. نتایج مطالعه ی حاضر بیانگر تفاوت آشکار تأثیر پارامترهای هواشناسی و آلاینده های جوی معیار بر سطح غلظت آلاینده کربن سیاه در تبریز و تهران به دلیل موقعیت جغرافیایی، شرایط آب و هوایی و ساختار منطقه ای متفاوت این شهرها است. ذرات کربن سیاه روند صعودی معناداری را با سرعت نسبتاً برابر در طول دوره آماری مورد مطالعه در شهرهای تبریز و تهران تجربه کرده اند. بر اساس یافته های حاصل از تحلیل همبستگی اسپیرمن، ذرات کربن سیاه دارای همبستگی مثبت با آلاینده های PM2.5، NO2، CO و SO2 و همبستگی منفی با O3 است. آلاینده کربن سیاه دارای بیشترین همبستگی با پارامترهای سرعت باد (منفی) و رطوبت نسبی (مثبت) در تبریز و پارامترهای دما (منفی) و فشار هوا (مثبت) در تهران است. بر اساس ارزیابی عملکرد مدل های پیشگو و با توجه به اصل صرفه جویی، در تبریز مدل GAM و در تهران مدل مبنای MLR از عملکرد بهتری در پیش بینی مقادیر کربن سیاه نسبت به سایر مدل ها برخوردار بودند.
Unveiling the Academic Job Rejection Strategies in an English as an International Language Context(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۴, N. ۲, ۲۰۲۵
77 - 100
حوزههای تخصصی:
Many researchers have explored the speech act of refusals across various genres, languages, and contexts. However, little is known about how refusals are conveyed in academic job applications by Asia-Pacific and European institutions. To address this gap, the current cross-cultural study analyzed a corpus of naturally occurring academic job rejection emails from different universities. Using Beebe et al.’s (1990) taxonomy of refusals, a total of 85 rejection letters was collected and examined. The results revealed that while both Asia-Pacific and European universities employed similar refusal strategies, the frequency differed significantly: European universities used 219 refusal strategies, compared to only 60 by Asia-Pacific institutions. Both regions primarily relied on “indirect” refusal strategies and “adjuncts” to protect the applicant’s face. Interestingly, “direct” refusal strategies, which are more face-threatening, were notably more common in European universities’ responses. The study concludes with insights and recommendations for making the academic job application process more considerate for both applicants and institutions.
Investigating the Relationships between Regulatory Foci, L2 Grit, and L2 Writing Enjoyment among Iranian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Despite the renewed interest in individual differences in second language acquisition (SLA), there is still limited research on the interconnections among regulatory focus (promotion and prevention), L2 grit (Consisting of perseverance of effort and consistency of interests), and emotions.
Methods: A total of 85 undergraduate English majors (54 women, mean age = 20 years) from two comprehensive universities in Iran took part in the research. In order to assess the participants' promotion and prevention focuses, L2 grit, and English writing enjoyment, three questionnaires were used. The data collected was analyzed using IBM SPSS (26.0) software.
Results: The correlational analysis revealed that regulatory focus, L2 grit, and L2 writing enjoyment are interconnected. Specifically, promotion focus positively correlated with L2 writing enjoyment and L2 grit. Additionally, L2 grit (Perseverance of Effort) showed a meaningful connection with L2 writing enjoyment. On the other hand, prevention focus demonstrated significant negative correlations with L2 writing enjoyment and L2 grit. Lastly, there was no significant relationship found between L2 Grit (consistency of interest) and L2 Writing Enjoyment.
Conclusions: The study's results demonstrate the crucial findings regarding the interplay between different dimensions of grit, emotion and personal best goals.
Investigating the Impact of Flipped Classroom Instruction on ESP Students’ Reading Comprehension: students’ attitudes in the spotlight(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The flipped classroom model has gained traction in language education; however, its application within English for Specific Purposes (ESP) remains underexplored. The present study investigates the impact of flipped classroom instruction on ESP students’ reading comprehension with a focus on their attitudes toward the model. Adopting a quasi-experimental methodology, the study utilized pretest and posttest assessments alongside a 15-item Likert-scale questionnaire to gather data. The research sample comprised 21 second-semester ESP students from Guilan University majoring in Cellular and Molecular Biology, who engaged in a 10-week intervention. Pre-class preparation included instructional videos and reading materials, while classroom activities centered on group discussions and practical problem-solving tasks. Findings demonstrated a substantial enhancement in posttest scores, validating the approach as effective for improving reading comprehension. The survey results revealed highly positive student attitudes, particularly in terms of engagement, autonomy, and collaborative learning. These findings highlight the potential of the flipped classroom model to address the unique academic requirements of ESP students by blending discipline-specific resources with interactive learning strategies.
بازنمایی برخی تحولات درزمانی در گویش بیرجندی (با رویکردی به چند متن کهنِ گویشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۸
47 - 23
حوزههای تخصصی:
گویش بیرجندی در زمره گویش های فارسی رایج در مرز شرقی ایران است که در قیاس با دیگر گویش های خراسان به جهت موقعیت کویری آن، دوری از مرکز و عدم آمیختگی قومی و نژادی، تحول کمتری یافته است. پژوهش حاضر با روش کتابخانه ای- میدانی به بررسی تحولات آوایی، دستوری و واژگانی گویش بیرجندی با محوریت چند متن کهن ازجمله نِصاب صبوحی (اوایل قرن سیزدهم هجری)، پژوهش ایوانُف (حدود یک قرن پیش) و دیوان حکیم نزاری (قرن هفتم هجری) و همچنین منابع مرتبط با نمونه هایی از ادبیات شفاهیِ محلی پرداخته شده است. واژه های گویشی مندرج در این منابع نیز بر مبنای الگوی IPA واج نویسی شدند تا خوانش صحیح آن ها میسر گردد. همچنین برای اطمینان از صحت تلفظ و معنی واژه های منتخب، اطلاعات گویشی 10 گویشور بومیِ کم سواد بالای 60 سال در دو جنسیت مورد توجه پژوهندگان قرار داشته است. در این راستا، راهنمای گردآوری و توصیف گویش ها (زمردیان، 1386) و راهنمای ﮔﺮدآوری گویش های ایرانی (فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 1399) نیز به لحاظ ساختاری موردعنایت پژوهشگران قرار داشته است. به علاوه شم زبانی نویسندگان نیز به عنوان گویشوران بومی در باب برخی ملاحظات تلفظی، مورد نظر بوده است. نتایج حاصل از یافته ها برخی از تحولات آوایی، وندهای مهجور و ساخت های دستوری روبه زوال و نمودهای فعلی منسوخ را در گویش بیرجندی نشان می دهد که بعضاً تا قرن پیش رایج بوده اند. همچنین به نظر می رسد این گویش در قرون اخیر از حیث واژه های اختصاصیِ محلی به طور محسوس تهی شده است؛ به گونه ای که برآیند این تحولات، حاکی از تسریع در روند معیارشدگی آن است.
بررسی تطبیقی رابطه انسان و خدا در فلسفه ابن باجه و افلاطون و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن باجه در زمینه انسان شناسی از فیلسوفان یونان به طور مشخص. افلاطون و از فلاسفه اسلامی از فارابی تأثیر گرفته است. یکی از مسائل انسان شناسی فلسفی ابن باجه رابطه انسان و خدا است. در این نوشتار با روش توص.یفی تحلیلی و تطبیقی، تأثیرپذیری ابن باجه از افلاطون و فارابی در رابطه انسان و خدا را بررسی می کنیم و در پی پاسخ به این پرسش هستیم که ابن باجه در این مسئله از افلاطون و فارابی چه تأثیراتی گرفته است. همچنین، این یافته ها دست به دست آمد که ابن باجه در رساله اتصال فی عقل فعال در بحث از مراتب انسانی از افلاطون تأثیر گرفته و در مسئله اتصال به عقل فعال و فیض از فارابی تأثیر پذیرفته است. درنهایت، به این نتیجه می رسیم که ارتباط انسان و خدا در ابن باجه و فارابی ازطریق اتصال به عقل فعال و دریافت موهبت و فیض و در افلاطون ازطریق دیالکتیک است.
تقابل یا همسویی تئوری نقض کارآمد قرارداد و تئوری خسارات نفع محور در حقوق کامن لا با نگاهی به جایگاه هر دو نظریه در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حقوق تطبیقی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
118 - 146
حوزههای تخصصی:
در حقوق نوین قراردادها نسبت به تأثیرات اقتصادی قرادادها توجه ویژه ای شده است. یکی از این تأثیرات ظهور «تئوری نقض کارآمد» است که براساس آن، در مواردی که اجرای قرارداد زیان آور باشد با ایجاد نوعی حق فسخ برای متعهد، از نقض قرارداد حمایت شده است. اما از طرف دیگر، نسبت به نقض قرارداد رویکردی متفاوت تحت عنوان «خسارات نفع محور» طرح شده است که نه تنها از نقض قرارداد حمایت نمی کند، بلکه با استرداد منافع حاصله از این طریق درصدد مقابله با آن است. به جهت عدم همخوانی ظاهری، این شائبه در میان برخی اندیشمندان ایجاد شده است که این دو تئوری در تضاد هم قرار دارند، یکی بدنبال حمایت از نقض قرارداد و دیگری درصدد مقابله با آن است. اما این دو نظریه نه تنها در تقابل نیستند، بلکه همسوئی نیز دارند؛ زیرا نقض کارآمد در مورد نقض های «اجتناب از زیان» و خسارات نفع محور در موارد نقض های «منفعت جویانه» کاربرد دارد و علاوه بر متفاوت بودن حوزه های عملکردی، دارای هدف مشترک نیز هستند و هر دو به دنبال اجرای قرارداد در یک مسیر صحیح اقتصادی بوده تا از این طریق مصالح اقتصادی جامعه تأمین گردد.
نظریه اخلاق سیاسی امام خمینی(ره): ثبات یا چرخش های سه گانه؟(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله مقاله حاضر این است که آیا امام خمینی(ره) به عنوان یک حاکم اسلامی همیشه قائل به اخلاق اسلامی بود یا نظریه اخلاقی ایشان بعد از انقلاب و برقراری حکومت اسلامی به مقتضای زمان دچار چرخش شد و ایشان بعد از قائل بودن به «اخلاق فضیلت» و «اخلاق دینی»، به «وظیفه گرایی» و «اخلاق نیمه دینی» و در نهایت، به «نتیجه گرایی» و «اخلاق سکولار» متمایل گشت؟ این نوشتار با استفاده از روش «تاریخی و تحلیلی» به این نتیجه رسیده که اولاً مدافعان نظریه «چرخش های سه گانه نظریه اخلاق سیاسی امام خمینی(ره)» دچار خبط تاریخی بزرگی شده اند؛ ثانیاً جملات شاهد گرفته شده از سخنان امام راحل(ره) لزوماً به معنای گرایش ایشان به فضیلت گرایی، وظیفه گرایی و نتیجه گرایی نیست؛ ثالثاً هیچ کدام از نظریه های سه گانه مزبور تهافتی با اخلاق دینی ندارد، بلکه ممکن است از یک سو، هریک از نظریه های اخلاق هنجاری را بپذیریم و از سوی دیگر هم قائل به اخلاق دینی یا اخلاق عرفی گرا (سکولار) باشیم.
فردیت و تنهایی در اندیشه دینی کیرکگور و دلالت های تربیتی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
103 - 129
حوزههای تخصصی:
در فلسفه تعلیم و تربیت، به دو مؤلفه فردیت و تنهایی کمتر پرداخته شده است. درواقع فردیت اشخاص به مثابه سوژه های تنها، همانند تابویی در امر تربیت بوده که به فرایند پرورش انسان، شکلی ناممکن و ضد فرهنگی می داده است؛ اما کیرکگور در اندیشه تربیتی خود می کوشد، همانند تمام ساختار فلسفی اش، به امکان ها و محدودیت هایی در رشد انسان اشاره کند که تا به حال، به آن پرداخته نشده است. از نظر او، فردیت حقیقتی است که در مسیر رشد و شکوفایی انسان، به آن توجه نشده است. اگر بخواهیم اصلی ترین قاعده تربیتی کیرکگور را بیان کنیم، چیزی به غیر از ایجاد یک امکان در تغییر درونی فرد بر مبنای ایمان دینی و خودفعالیتی نیست. درواقع تأمل و تفکر بدون درنظرگرفتن اشتیاق و ایمان درونی در انسان، برای انجام کنش های فردی نمی تواند به نتیجه مطلوب در شکل دادن به اصالت فرد منتهی شود. بنابراین در این نوشتار تلاش می کنیم با به کارگیری روش تحلیلی - توصیفی، به بررسی آرای کیرکگور در باب فردیت، تنهایی و ایمان دینی بپردازیم و درنهایت دلالت های تربیتی آن را مشخص کنیم.
مدل مفهومی پنداره زدایی از دنیا (ابطال تصویرپردازی ساختگی از دنیا) در والدگری معنوی خداسو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
105 - 127
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: تصورات نادرست از دنیا، ناشی از خطاهای شناختی و باورهای نادرست، زمینه ساز مشکلات روان شناختی و معنوی است. این باورهای هسته ای در متون روان درمانگری، به ویژه درمان های شناختی مورد توجه قرار گرفته اند. خطاهای شناختی منجر به شکل گیری تصورات نادرست از دنیا، مانند جداسازی دنیا از آخرت، تحریف واقعیت دنیا به عنوان بازیچه، انکار آخرت و درهم آمیختگی آن با مکافات های دنیوی، ناسازگارانگاری عمل دنیا و آخرت، و سرمایه گذاری عاطفی صرف بر دنیا و غفلت از آخرت می شود. این تصورات نادرست، مانع از ارتباط صحیح با دنیا شده و خسارات مادی و معنوی به بار می آورد. از این رو، شناخت صحیح از دنیا ضروری است، در حالی که این شناخت در روش های تربیتی موجود به درستی شکل نمی گیرد و والدین در ایجاد آن در ذهن فرزندان غفلت می کنند. شناخت ماهیت هستی، پیش نیاز رشد فردی و معنوی و آمادگی برای حیات جاودان است و مستلزم فرایند تربیتی مداوم با تمرکز بر ابعاد فکری، روحی و معنوی است. در والدگری معنوی خداسو، فرزندان باید درک درست و واقعی از دنیا داشته باشند و از تصویرسازی های ساختگی مصون بمانند. در والدگری معنوی خداسو، دو مفهوم اساسی «پنداره» (تصورساختگی) و «پنداشت» (مفهوم واقعی و تجربه شده) وجود دارد. دنیاپنداره، ساختار شناختی فرد از دنیاست که تحت تأثیر عوامل مختلف، از جمله تعاملات اولیه با والدین، شکل می گیرد و دارای کارکردهای روان شناختی خاصی است. این ساختار ذهنی، قابل شکل دهی و مدیریت است. ناهمگونی پنداره ها با پنداشت ها می تواند زمینه ساز آسیب های روان شناختی و معنوی باشد. دنیا می تواند نقش مثبت و منفی داشته باشد و خوب یا بد بودن آن به زاویه دید و برداشت ما بستگی دارد.روش: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل مفهومی پنداره زدایی از دنیا (ابطال تصویرسازی ساختگی از دنیا) در والدگری معنوی خداسو در دو مرحله کیفی و کمی انجام شده است. مرحله اول: تدوین پیش نویس مدل مفهومی است که از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد تفسیری برای استخراج مؤلفه های مفهومی پنداره زدایی از دنیا در متون اسلامی استفاده شد. تحلیل محتوا با تمرکز بر جملات توصیفی-تبیینی و با بهره گیری از حوزه های معنایی انجام گرفت. بدین منظور، با بررسی مضمون اصلی جملات و مقوله بندی آنها، به درک عمیق تری از ساختار پنداره زدایی در والدگری معنوی خداسو دست یافته شد. واحدهای تحلیل را جملات توصیفی-تبیینی موجود در آیات و روایات مرتبط با ریشه های «دنو»، «دنی»، «بنو» و «ولد» تشکیل می دادند. در تحلیل متون دینی، روش کلاسیک مطالعات دینی شامل مراحل تشکیل خانواده متون (قرآن و حدیث)، اطمینان از صدور حدیث، تعیین اعتبار کتب، فهم مفردات، فهم ترکیبات و بررسی قرائن به کار رفت. روایات در دو مرحله غربال شدند؛ ابتدا، اعتبار کتاب بر اساس ۱۲ ملاک دسته بندی کتب روایی بررسی و روایات کتب درجه "ج" حذف شدند. سپس، ارتباط مفهومی روایات با ملاک های پژوهش بررسی و روایات فاقد ارتباط کامل حذف شدند. برای تحلیل کیفی داده ها، از شیوه مقوله بندی استفاده شد و مفاهیم پنهان و آشکار موجود در داده ها با روش شمارش داده ها و رویکرد کیفی داده ها شناسایی و طبقه بندی شدند. در مرحله دوم به منظور ارزیابی روایی محتوایی مدل مفهومی، از نظرات سه کارشناس متخصص استفاده شد و کارشناسان میزان ضرورت و مناسب بودن هر مؤلفه را ارزیابی کردند.نتایج: این پژوهش با هدف ترسیم مدل مفهومی پنداره زدایی از دنیا و ابطال تصویرسازی های ساختگی از آن در چارچوب والدگری معنوی خداسو انجام شده است. یافته ها نشان می دهند که در متون دینی، جهان بینی خاصی در مورد دنیا وجود دارد که متفاوت از دیدگاه های رایج در روانشناسی عمومی است. این جهان بینی، با ایجاد ساختاری ذهنی، فرد را برای پذیرش مفاهیم دینی آماده می کند. مدل پنداره زدایی از دنیا از دو مؤلفه اصلی تشکیل شده است: دنیاپنداره ها و دنیاپنداشت. دنیاپنداره ها شامل تصورات نادرست از دنیا مانند تعلق پذیری، امن دانستن، بزرگ پنداری، نزدیک پنداری، همسان پنداری با آخرت و پایدار دانستن آن است. این پنداره ها از طریق روش معکوس سازی از فهم روانشناختی متون دینی استخراج شده اند و با استناد به آیات و روایات، نادرستی آنها تبیین شده است. برای مثال، تعلق پذیری به دنیا با تأکید بر موقتی و ناپایدار بودن آن نفی می شود. در مقابل، دنیاپنداشت، نگرش صحیح و واقع بینانه به دنیا به عنوان گذرگاهی برای جبران فرصت ها و کسب توشه آخرت است. این نگرش، دنیا را به عنوان مزرعه آخرت و محلی برای عبادت و بندگی خداوند معرفی می کند. پنداره زدایی از دنیا زمانی محقق می شود که فرد در عین زندگی در دنیا، آن را به عنوان گذرگاهی برای آخرت درک کند و از پنداره های نادرست فاصله بگیرد. شکل زیر گویای تبدیل پنداره های دنیا به پنداشت از دنیا است که در نهایت پنداره زدایی محقق می شود که تحت عنوان مدل مفهومی پنداره زدایی از دنیا در والدگری معنوی خداسو نشان می دهد.روایی محتوای مدل با استفاده از شاخص های CVI و CVR و نظر سه کارشناس خبره روانشناسی بررسی شد. نتایج نشان داد که تمامی مؤلفه ها از روایی بالایی (بالاتر از ۰/۹۹) برخوردارند و با مستندات دینی مطابقت دارند. این مدل می تواند به والدین در ارائه تصویری صحیح از دنیا به فرزندان و تربیت معنوی آنها کمک کند.بحث و نتیجه گیری: در اندیشه اسلامی، مفهوم دنیا شامل ابعاد هستی شناختی و روان شناختی است. از نظر هستی شناختی، دنیا به عنوان "عالم ناسوت" و پایین ترین مرتبه در سلسله مراتب وجودی توصیف می شود، که این بدان معنا نیست که بی ارزش است، بلکه به لحاظ محدودیت و تغییرپذیری، در مقایسه با عوالم بالاتر (مانند عالم ملکوت) قرار دارد. جنبه روان شناختی دنیا به تجربیات فرد از آزمایش ها و چالش ها مرتبط است. دنیا به عنوان سرای فانی و گذرا، همواره با تغییر و زوال همراه است و این آگاهی می تواند اثرات متضادی بر انسان داشته باشد؛ از اضطراب و ناامیدی تا قدردانی و معناداری. همچنین، دنیا به عنوان "دارُالاِبتِلاء" یا سرای آزمونها در نظر گرفته می شود. این آزمون ها جوانب گوناگونی دارند، از جمله صبر و شکرگزاری، که در مواجهه با چالش ها، می تواند به رشد شخصیت منجر شود. از بعد روان شناسی، تعادل هیجانی-معنوی در مواجهه با این چالش ها یافت می شود، که نشان دهنده ارتباط میان عقل و احساسات امید و خوف است. بنابراین، برای تغییر رغبت انسان از دلبستگی به دنیا، باید الگوی توجه را به سوی ناپایداری دنیا و پایداری آخرت معطوف کرد. این تغییر نیازمند شناخت و یقین است و متون دینی نقش مؤثری در تربیت انان ایفا می کنند. در نهایت، فرزندان باید درک کنند که دنیا محل گذرا و موقتی است و ارزش واقعی در آخرت یافت می شود و این وضعیت، تعادل هیجانی-معنوی آن ها را در مسیر تعالی حفظ خواهد کرد.
The Improvisation of Power and Shakespeare’s Second Tetralogy: A Greenblattian Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current research examines Stephen Greenblatt’s theories on the improvisation of power as well as tyranny in William Shakespeare’s second tetralogy to investigate the complex network of non-violent psychological domination of human being’s mind, by the manipulation of symbolic order through the stages of displacement and absorption. It examines how the Western psychic mobility and its embodiment in empathy and the improvisation of power affect the represented English society in the Medieval era and how the consequential power relationships impact on the ways of ruling the country. The improvisation of power deconstructs the vertical and hierarchical power relations and makes them more diagonal, horizontal or even upward. The represented Medieval English court is a dark labyrinth of conspiracy, intrigue, treason, and complicity. This duality roots in religious fundamentalism of Roman Catholic church. The tension between the two paradigms of court and church causes turbulence and chaos. The result is the absolute submission of the majority through the improvisation of power, which paves the ground for the Machiavellian minority to exert power and gratify their personal self-interest-driven plans, which are mostly tyrannical. Through the improvisation of power, the course of history could change.
Heideggerian Space and Time in Ted Hughes’s and Allen Ginsberg’s Poems(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the present study is to explore the two concepts of time and space in postmodern lyric poetry of the two poets of the 1950s through the lens of the Heideggerian existential theory of time and space, which regards time as a horizon for understanding Being and distinguishes three different types of space: (1) world-space, (2) regions , and (3) Dasein's spatiality. To fulfill this objective, some selected poems of the two poets, including Allen Ginsberg and Ted Hughes, were analyzed temporally and spatially. The findings suggested that the two poets tend to treat time and space existentially and reject eternality. It was revealed that they are existential poets whose existence is manifested in their quest for identity within the immediate world or the global world as well as their concerns for their homeland and ideals. In their poems, time and space are intermingled with Being and reflect each individual’s relationship with the world. The result of the analysis of poems showed that their poetry is not just the language of imagination and perception, but also the language of existence. The world is regarded as an existential space-time continuum and being-in-the-world is the fundamental ontological situation for Dasein. Accordingly, the world, like poetry, is a disclosure of things in nearness or distance, which matters to human beings