مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۵۰۶٬۰۴۴ مورد.
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
86 - 107
حوزه های تخصصی:
مقاله در تلاش است تا جامعه آرمانی را در اندیشه سیاسی اجتماعی ابن سینا و ابن خلدون، بر اساس الگوی اسپریگنز بررسی کند. لذا مسئله پژوهشی چنین تدوین شده است که ابن سینا و ابن خلدون بر اساس دیدگاه سیاسی اجتماعی خود، در طرح جامعه آرمانی چگونه می اندیشند؟ به بیانی دیگر، این دو اندیشمند مسلمان، بحران استقرار جامعه آرمانی را چگونه تعلیل یابی کرده و برای برون رفت از آن چه راهکاری ارائه می دهند؟ نوشتار حاضر به روش توصیفی تحلیلی موردی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به این گزارش دست یافته است که ابن سینا در تلاش برای پیوند بین سیاست و نبوت، بحران را نبود قدرت متمرکز ملی دانسته که فقدان سیاست نبوی و عدم اجرای درست شریعت را در پی داشته است. وی در طرح جامعه آرمانی، بهترین نوع نظام را نظام سیاسی نبوی دانسته که پیامبر یا جانشین او، در رأس امور قرار دارند. آرمان او آشتی بین دین و فلسفه، پیوند سیاست با شریعت و حفظ وحدت جامعه مسلمان از طریق قدرت متمرکز فیلسوف پیامبر است. در واقع طرح جامعه آرمانی در اندیشه سیاسی اجتماعی ابن سینا بر مبنای فطرت الهی انسان و نقش حداکثری دولت در سعادت و رستگاری اتباع در هر دو جهان بنا شده است. در حالی که در آراء ابن خلدون، شکل گیری و بسط حکومت های پهناور و قدرتمند با منشاء اصول دینی و نقش دین و مذهب در طول عمر دولت ها ارتباط دارد. وی دولت را پدیده ای سیال و زوال پذیر می داند که همانند انسان ها دارای عمر طبیعی، از زایش تا مرگ، بوده که در این راستا، علاوه بر عصبیت قبیله ای، عصبیت دینی می تواند قوام بخش دولت ها باشد.
مدل ارزیابی عملکرد کمیته حسابرسی: شاخص ها و اهمیت هرکدام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نبود پژوهش جامعی در کشور در راستای ارائه مدلی جهت ارزیابی عملکرد کمیته حسابرسی، پژوهش حاضر بدین موضوع پرداخته و مدلی کاربردی جهت استفاده ذی نفعان از فعالیت های کمیته حسابرسی ارائه شده است. روش پژوهش مورداستفاده در مرحله اول پژوهش استخراج ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های ارزیابی عملکرد کمیته حسابرسی از منابع نظری پژوهش بوده است. سپس جهت غربالگری شاخص ها از روش دلفی فازی استفاده شده و همچنین جهت وزن دهی به هر بعد، مؤلفه و شاخص از روش تصمیم گیری چند معیاره بهترین-بدترین ( BWM) استفاده شده است. مدل به دست آمده در پژوهش حاضر شامل 3 بخش ارزیابی ویژگی های فردی اعضای کمیته حسابرسی، ارزیابی فرآیندهای کاری و گزارشگری کمیته حسابرسی و ارزیابی وظایف و مسئولیت های آن بوده که مدل نهایی شامل 3 بعد، 13 مؤلفه و 78 شاخص است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که فرآیندهای کاری و گزارشگری کمیته حسابرسی بیشترین وزن را در ارزیابی عملکرد کمیته حسابرسی داشته و ارزیابی جلسات کمیته حسابرسی به عنوان کانون فعالیت های کمیته حسابرسی دارای بیشترین اهمیت در بین مؤلفه های ارزیابی عملکرد می باشد. همچنین ارتباط مناسب با هیئت مدیره، تأمین منابع کافی برای فعالیت های کمیته حسابرسی، وجود منشور مصوب کمیته حسابرسی و نظارت بر کنترل های داخلی و گزارشگری مالی از حیطه های مهم ارزیابی عملکرد کمیته حسابرسی می باشد. نتایج پژوهش همچنین نشان دهنده وجود شکاف معنادار بین وضعیت موجود ارزیابی عملکرد کمیته حسابرسی و مدل به دست آمده در پژوهش می باشد.
بررسی رابطه احساس محرومیت نسبی و واگرایی طایفه ای در شهرستان های ممسنی و رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
139 - 163
حوزه های تخصصی:
با توجه به تنوع طایفه ای در شهرستان های ممسنی و رستم، این مقاله رابطه احساس محرومیت نسبی را با واگرایی طایفه ای و ابعاد آن در شهرستان های ممسنی و رستم بررسی کرده است. پژوهش حاضر ازنظر روش، کمی و ازنظر هدف کاربردی و توسعه ای است و با روش پیمایشی انجام شد. تعداد 450 نفر به روش خوشه ای چند مرحله ای در میان افراد ساکن در طوایف شهرستان های ممسنی و رستم انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه استاندارد بود. برای سنجش احساس محرومیت نسبی از پرسش نامه میرفردی (1400) و برای سنجش واگرایی طایفه ای از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. همچنین برای سنجش اعتبار پرسش نامه از اعتبار صوری و سازه و برای تعیین پایایی پرسش نامه از هماهنگی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین احساس محرومیت نسبی و واگرایی طایفه ای و ابعاد آن (اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی)، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین احساس محرومیت نسبی و واگرایی طایفه ای در میان طوایف ساکن در شهرستان های ممسنی و رستم میز، روابط متفاوتی نشان داده شد. بین واگرایی طایفه ای بر حسب تحصیلات و وضعیت فعالیت، تفاوت معناداری مشاهده شد، اما بین واگرایی طایفه ای بر حسب سن تفاوت معناداری مشاهده نشد. بر پایه رگرسیون چند متغیره، متغیرهای مستقل 5/9 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کردند.
فرایند فرهنگ پذیری در میان نوجوانان افغانستانی، یک مطالعه کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه گذشته، مهاجرت افغانستانی ها به دیگر کشورهای جهان، به ویژه ایران و پاکستان، موج های مهاجرتی عظیمی را به وجود آورده است، به گونه ای که زندگی آنان در چهار دهه گذشته در کشور ایران، مسائل مهمی را به وجود آورده است. سازگاری و تطبیق پذیری نوجوانان مهاجر افغانستانی یا در اصطلاح مهاجران نسل دوم با جوامع میزبان، از جمله این مسائل بوده است. با توجه به اینکه بسیاری از آنان در ایران به دنیا آمده اند، اما همچنان فعالانه درگیر فرایند فرهنگ پذیری و پیچیدگی های آن اند، مطالعه پیش رو با استفاده از پارادایم تفسیری، روش نظریه زمینه ای و با نمونه گیری نظری، 21 نفر از نوجوانان افغانستانی ساکن یزد را انتخاب کرد و مصاحبه های عمیق درباره چالش های مهاجرتی با آنان انجام شد. فرایند نمونه گیری تا مرحله اشباع داده ها ادامه پیدا کرد و داده های گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در قالب هفده مقوله هسته ارائه شده است. مقولات اصلی کشف شده شامل پروبلماتیک شغلی، فوبیای ذهنیت های انسان زدایانه، تبعیض های ساختاری تزلزل بخش، اتوپیای انتظار، بازنمایی و اقناع هویت و ... هستند. یافته های این پژوهش نشان داد که نوجوانان مهاجر نسل دوم از فرایندهای تطبیق پذیری در مقابل ساختارهای اجتماعی دل زده می شوند و در آنان خودپنداره منفی تشکیل می شود. بر همین اساس، مدل پارادایمی و نظریه تجربی پژوهش ارائه شدند.
رابطه بنیان های الگوی اسلامی پیشرفت در جمهوری اسلامی ایران: از نظریه تا عمل (مطالعه موردی دهه اول انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
طراحی الگویی برای پیشرفت ایران در دوره معاصر یکی از دغدغه های اصلی پژوهشگران علوم اجتماعی بوده است. در این میان یکی از الگوهای مغفول مانده که دارای قابلیت های بومی است، الگوی پیشرفت مبتنی بر مکتب اسلام است. اساس الگوی اسلامی پیشرفت این است که نظام های زندگی بر اساس سنت اسلامی حفظ و به روز می شود و از این طریق پیشرفت حاصل می شود. از آنجایی که سنت اجتماعی ایران به ویژه در حیات جهانی جمهوری اسلامی ماهیت دینی دارد، مبانی الگوی اسلامی پیشرفت در جمهوری اسلامی بر اساس شاخص های برگرفته از دین در سیاست، اقتصاد و فرهنگ تنظیم شد. و میزان اجرای آن در دهه اول. انقلاب مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق ضمن پرداختن به این موضوع که ضرورت پیگیری الگوی واحد پیشرفت چیست و مشخص نمودن مبانی بنیادی آن، این سوال مطرح شد که شاخص های اساسی الگوی اسلامی پیشرفت کدامند و تا چه حد بوده اند. در دهه اول انقلاب مورد توجه قرار گرفت. آیا دولت ها قرار دارند؟ در پاسخ، نتایج تحقیق نشان داد که اساس الگوی اسلامی پیشرفت و حدود و ثغور آن بر اساس منابع و سنت اسلامی، در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، اساساً مبتنی بر پاسداری از دستاوردهای عادلانه است.
ارزیابی اثرات تنوع فعالیت های اقتصادی بر تاب آوری جوامع روستایی در برابر تغییرات اقلیمی (منطقه مورد مطالعه: روستاهای هدف گردشگری شهرستان سامان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع تغییرات اقلیمی دو دهه اخیر در ایران، نشان دهنده آن است که سکونتگاه های انسانی به شکل فزاینده ای آسیب پذیر شده انده اند؛ بنابراین، امروزه تلاقی موضوع تغییرات اقلیمی با مسائل توسعه روستایی، توجه محافل علمی را به سوی رهیافت تاب آوری با نگاهی جامع تر در مقایسه با رویکردهای پیشین جلب کرده است. تنوع فعالیت های اقتصادی به عنوان استراتژی کلیدی برای تقویت تاب آوری و انطباق با تغییرات اقلیمی شناخته شده است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرهای تنوع فعالیت های اقتصادی بر تاب آوری جوامع روستایی در برابر تغییرات اقلیمی انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از رویکرد کمی است. جامعه آماری شامل 4519 خانوار روستایی در 11روستای شهرستان سامان است و به کمک فرمول کوکران 354 خانوار به عنوان نمونه تعیین شده است. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش، از معادله های ساختاری (تحلیل عاملی تأییدی) با استفاده از نرم افزار Amos و همچنین T تک نمونه و کروسکال والیس با بهره گیری از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج به دست آمده از وضعیت تنوع فعالیت های اقتصادی نشان داد که میزان تنوع فعالیت های اقتصادی در روستاهای منطقه سامان در سطح بسیار پایینی است. ازمنظر ابعاد تاب آوری، بعد کالبدی بیشترین مقدار و ابعاد اقتصادی، فردی، اجتماعی، نهادی و اکولوژیکی از کمترین مقدار تاب آوری برخوردار بوده است. استنتاج حاصل از سنجش میزان مطلوبیت تاب آوری در همه ابعاد نشان می دهد که بین حد تاب آوری ایده آل و مقدار محاسبه شده تفاوت معناداری است. همچنین با توجه به اینکه در روستاهای مورد پژوهش تنوع فعالیت های اقتصادی در سطح مطلوبی نیست، این مسئله موجب کاهش تاب آوری در ابعاد مختلف شده است.
ارزیابی تاب آوری طبیعی شهر خلخال در برابرِ زمین لرزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
113 - 130
حوزه های تخصصی:
امروزه دولت ها برای کاهش اثرات مخاطرات طبیعی، راهبردهای متنوعی را در پیش می گیرند. از این رو تاب آوری از دیدگاه بسیاری از محققان یکی از مهم ترین موضوع ها برای رسیدن به پایداری است که به دنبال ایجاد جوامع تاب آور در برابر مخاطرات طبیعی هستند. بر این اساس تحلیل و افزایش تاب آوری سیستم های انسانی و محیطی در برابر سوانح طبیعی در مسیر رسیدن به توسعه پایدار از اهمیت بسزایی برخوردار است. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش عمدتاً میدانی است و در طول انجام پژوهش از روش کتابخانه ای نیز استفاده شده است. هدف عمده این پژوهش، سنجش و تحلیل فضایی مؤلفه های تاب آوری شهری شهر خلخال ازلحاظ طبیعی است. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل اهمیت نسبی داده ها و وزن دهی به شاخص های تحقیق از مدل تحلیل شبکه ی ANP (تصمیم گیری چند معیارِ) در قالب نرم افزار Super Descision استفاده شده و در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی Arc GIS پس از تهیه نقشه آسیب پذیری برای هر معیار به تهیه نقشه نهایی شاخص طبیعی شهر خلخال در نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. با توجه به خروجی نرم افزار GIS می توان بیان نمود که بخش غربی شهر از نظر طبیعی آسیب پذیری بالایی دارد و شرایط این قسمت از شهر بحرانی است؛ بنابراین این امر موجب می شود که در هنگام زمین لرزه آمار تلفات جانی و مالی افزایش یابد. به طورکلی می توان گفت در محدوده مورد مطالعه همه شرایط و عوامل دخیل در آسیب پذیری در برابر زمین لرزه در ارتباط باهم عمل نموده و باعث شکل گیری نواحی با آسیب پذیری بالا گردیده است.
کاربرد سیستم استنتاج فازی در زمینه سنجش کیفی مبلمان شهری (مطالعه موردی منطقه 1 و 2 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مبلمان شهری به دلیل نقش چشم گیری که در زمینه بهبود کیفیت زندگی شهری دارد، موردتوجه مدیران و برنامه ریزان شهری قرارگرفته است. ازاین رو تغییری هرچند کوچک در کیفیت هرکدام از مؤلفه های آن، تأثیر مستقیمی بر کمیت و کیفیت مؤلفه ها و متغیرهای دیگر آن دارد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی کیفی مبلمان شهری مناطق 1 و 2 شهر تبریز با استفاده از سیستم استنتاج منطق فازی است در محیط نرم افزار Matlab است. پژوهش حاضر ازنظر روش شناسی توصیفی و ازنظر هدف کاربردی است. به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات مورداستفاده در پژوهش از روش کتابخانه ای و بررسی میدانی استفاده شده است. مؤلفه های مورداستفاده در این پژوهش شامل دو مؤلفه زیبایی و تناسب مبلمان شهری و استاندارد مبلمان شهری است که هرکدام در قالب سه شاخص اصلی با تکیه بر استنتاجات منطق فازی موردبررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که منطقه 1 و 2 شهر تبریز ازنظر کیفیت مبلمان شهری به ترتیب با کسب امتیاز 39/0 و 35/0 وضعیت مناسبی ندارد و نتوانسته است رضایت مردم را جلب کند. ازاین رو ضرورت بازنگری در برنامه های مصوب مبلمان شهری و همچنین تدوین برنامه های جدید مبتنی بر نقاط ضعف و قوت مناطق موردبررسی احساس می شود. در پایان باید اشاره کرد که استفاده از روش مقایسه ای به منظور سنجش وضعیت کیفی مبلمان مناطق مختلف شهری می تواند ضمن ارائه دیدی جامع نسبت به شناخت میزان اختلاف مناطق در زمینه برخورداری از امکانات شهری، برنامه ریزی های لازم به منظور برقراری عدالت فضایی بین مناطق محروم و مناطق برخوردار را فراهم آورد.
دستور زبان معماری خانه های ارزشمند تهران در دوران قاجار با رویکرد معاصرسازی بافت های تاریخی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
41 - 57
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: سوال اصلی که باعث شروع این مطالعه شد، به دو چیز برمی گردد: 1) آیا مدرسان و دانشجویان در برابر عدم قطعیت باید انتظارات خود را به طور معقولی پایین بیاورند؟ 2) اگر نه، آیا آن ها می توانند یک برنامه پشتیبانی برای خود ایجاد کنند که گزینه مناسبی را برای آن ها فراهم کند
اهداف: به گونه ای که هدف یادگیری مطابق با اهداف برنامه درسی تضمین شود؟ این مقاله یک سفر آموزشی جمعی را شروع کرد که در ابتدا با شکوه های جدی مواجه بود، اما در نهایت بازخورد مثبتی از دانشجویان دریافت کرد. شیوع ویروس کووید 19 در سطح جهان، مدرسی که از خارج از کشور کارگاه را هدایت می کرد و آموزش همیشگی رو در رو در کارگاه طراحی شهری، باعث نگرانی های اولیه شد.
روش ها: برای رفع این مشکلات، مدرسان بخش اول کارگاه را به آشنایی نظری با پنج اپیزود کشف شهری اختصاص دادند. آشنایی با تئوری، در حالی که در کارگاه های عملی کمتر استفاده می شود، تردیدهای اولیه دانشجویان را برطرف کرد. افزایش اعتماد به نفس دانشجویان، روحیه آن ها را برای اضافه کردن ساعات بیشتر به تولید تفاسیر خود، بهبود بخشید و راه آنها را به سمت تعریف مشکل، سنتز و طراحی باز کرد.
نتیجه گیری: این روش در جستجوی کسب تلاش های پدیدار شناختی و هستی شناختی ای در آموزش کارگاه طراحی شهری است که به طور یکپارچه تر؛ با وارد کردن تئوری به طراحی، از روش های همگرا استفاده می کند.
ارزیابی ادراک شهروندان از عوامل موثربر بازآفرینی در سکونتگاه های غیر رسمی با رویکرد فرهنگ مبنا (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
55 - 73
حوزه های تخصصی:
هدف: ارزیابی ادراک شهروندان از عوامل مؤثر بر بازآفرینی در سکونتگاههای غیررسمی با رویکرد فرهنگ مبنا کلانشهر تبریز میباشد.
روشها: روش تحقیق بر مبنای استفاده از ابزار پرسشنامه و استفاده از روشهای آمار استنباطی علی الخصوص روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم است جامعه آماری تحقیق 450 هزار نفر میباشدکه حجم نمونه براساس فرمول کوکران برابر 384 نفر بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Spss و SmartPlas استفاده گردید.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان میدهد که عوامل مؤثر بر بازآفرینی در سکونتگاههای غیررسمی کلانشهر تبریز با رویکرد فرهنگ مبنا در 4 شاخص اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیرساختی قابل طبقه بندی است. این4 عامل در مجموع 04 / 67 درصد از واریانس کل را تبیین میکند که درصد قابل توجهی میباشد. همچنین نتایج نشان داد که شاخص زیرساختی با بار عاملی 901 / 0 مجموع میانگین 61 / 3 به عنوان رتبه اول و شاخص اقتصادی با بارعاملی 860 /0 و مجموع میانگین 1.51 رتبه چهارم عوامل مؤثر بر بازآفرینی سکونتگاههای غیررسمی کلانشهر تبریز با رویکرد فرهنگ مبنا را کسب کرده اند.
نتیجه گیری: این تحقیق ادراک شهروندان و ساکنین در سکونتگاههای غیررسمی کلانشهر تبریز را مورد تحلیل قرار داده است. درنتیجه میتوان گفت ضعف زیرساختهای شهری از منظر ساکنین به عنوان مهمترین چالش در ساماندهی و بازآفرینی این بافتها مطرح شده است که این نشان دهنده این مهم است که در حقیقت این بافتها آنچنان از نظر زیرساخت های شهری مورد غفلت مدیریت شهری قرار گرفته است که به عنوان مهمترین پیشران بازآفرینی از طرف ساکنین معرفی شده اند.
ارزیابی شاخص سازگاری سرانه زمین با استفاده از مدل هم پوشانی و تحلیل فضایی در محیط «GIS» (نمونه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه و رشد کالبدی و جمعیتی سریع طی دهه های اخیر، موجب بروز مشکلات فراوانی در شهرها شده است. شهر اردبیل نیز با توجه به قدمت تاریخی و همچنین رشد بالای جمعیتی و کالبدی از این امر مستثنی نبوده است. این پژوهش، به بررسی و ارزیابی شاخص سازگاری سرانه زمین در شهر اردبیل با استفاده از مدل هم پوشانی و تحلیل فضایی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی «GIS» می پردازد. هدف اصلی این مطالعه، تعیین میزان سازگاری سرانه زمین برای استفاده های مختلف شهری و ارائه راهکارهایی برای بهبود برنامه ریزی و توسعه پایدار شهری است. برای این منظور، ابتدا داده های مکانی و توصیفی مربوط به کاربری زمین های شهری از منابع مختلف جمع آوری شده و سپس با استفاده از ابزارهای تحلیل فضایی در «GIS» پردازش شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که استفاده از این مدل می تواند به شناسایی مناطق مناسب برای توسعهآتی و بهینه سازی کاربری های موجود کمک کند؛ همچنین دیگر یافته ها بیانگر آن است که نابرابری سازگاری بین برخی از کاربری های شهری مانند: مناطق مسکونی با بیش از 42 درصد، کاربری آموزشی با بیش از 35 درصد، کاربری اداری با 38 درصد، کاربری درمانی با 25 درصد و کاربری ورزشی با 16 درصد، با کاربری های همجوار وجود دارد. کاربری جهانگردی با بیش از 80 درصد، کاربری مذهبی و فرهنگی با بیش از 75 درصد و کاربری تجاری با بیش از 70 درصد در شرایط کاملاً سازگار و نسبتاً سازگار با کاربری های همجوار خود قرار داشته و کمترین ناسازگاری با سایر کاربری ها را دارند؛ بنابراین برنامه ریزان و طراحان شهری می بایست در برنامه های مربوطه به توسعه آینده، ضمن تخصیص بهترین فضا به کاربری های مورد نیاز، برای برطرف کردن کمبودهای فعلی، به توزیع مناسب کاربری های همجوار براساس مؤلفه های مکانی- فضایی توجه ویژه داشته باشند.این مطالعه پیشنهاداتی عملی برای بهبود سیاست های برنامه ریزی شهری و مدیریت زمین در اردبیل ارائه می دهد که می تواند به عنوان الگویی برای سایر شهرها نیز مورد استفاده قرار گیرد.
پایش تغییرات شبکه سکونتگاه های شهری منطقه جنوب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
17 - 32
حوزه های تخصصی:
منطقه جنوب ایران تغییرات گسترده ای را در طی 60 سال گذشته طی کرده است. این مقاله با هدف پایش تغییرات شبکه سکونتگاه های شهری منطقه جنوب ایران جهت مشخص کردن وضعیت تعادل آن تدوین شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیل بوده و مبنای آماری داده ها، نتایج سرشماری های عمومی نفوس و مسکن کشور در 8 دوره گذشته است. شهرهای موجود در منطقه طبقه بندی شده و سپس با استفاده از مدل های مختلف شامل شاخص های نخست شهری مانند دو شهر، گینزبرگ، مهتا، موماو و الوصابی، تسلط موسوی و شاخص های تمرکز شامل هرفیندال، هندرسون و شاخص های تعادل شامل آنتروپی، ضریب تغییرات و رتبه - اندازه، شبکه شهری منطقه بررسی شد. نتایج حاصل از شاخص های نخست شهری و تمرکز نشان می دهد که میزان نخست شهری و تمرکز در تمامی دوره ها به غیر از سال 1355 که افزایش داشته، روندی کاهشی داشته است. نتایج شاخص های تعادل نیز نشان می دهد که عدم تعادل و توازن در توزیع فضایی جمعیت در شبکه شهری منطقه از سال 1335 تا سال 1395 همواره افزایش یافته است. نتایج شاخص رتبه - اندازه نیز بیانگر وجود اختلاف نسبتاً زیاد بین جمعیت واقعی و جمعیت مطلوب شهرهای منطقه طی سال های مورد مطالعه و همچنین حاکی از تسلط نخست شهر بر شبکه شهری منطقه از سال 1335 تا سال 1395 است. با توجه به اینکه دو دلیل عمده وجود عدم تعادل در شبکه شهری منطقه مهاجرت از روستا به شهر و تبدیل روستاهای مرکز بخش با هر اندازه جمعیتی به شهر است، راهکارهای برنامه ریزی طرح آمایش منطقه به منظور تقویت اقتصاد و توسعه فرصت های شغلی در روستاها و همچنین اصلاح قانون تبدیل روستا به شهر به صورت در نظر گرفتن ملاک جمعیتی حداقلی برای تبدیل شدن روستا به شهر ارائه شده است.
بررسی و شناسایی عوامل و مولفه های تاثیرگذار بر کسب و کارهای گردشگری روستایی پساکرونا مطالعه موردی روستاهای هدف گردشگری استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۰
109 - 132
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: صنعت گردشگری به دلیل ماهیت پویایی که دارد، به شدت از شیوع بیماری کرونا تأثیر پذیرفت و یک دوره رکود همراه با از بین رفتن بسیاری از مشاغل را تجربه کرد. احیا و بازسازی سلامت جامعه و کسب و کارهای گردشگری یک هدف مهم برای دولت ها و فعالین حوزه گردشگری است. بر اساس همین شناخت عوامل و مؤلفه های مؤثر بر کسب و کارهای گردشگری در دوران پساکرونا می تواند در بهبود شرایط و بازسازی سریع تر این صنعت حائز اهمیت باشد. این پژوهش به دنبال بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر کسب و کارهای گردشگری روستایی در دوران پساکرونا است.
روش شناسی: روش تحقیق مورد استفاده از نوع کمی و با توجه به هدف آن کاربردی بوده که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و در بازه زمانی بهار سال 1402 انجام شده است. قلمرو مکانی مطالعه حاضر در استان جهارمحال و بختیاری بوده و جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه سرپرستان خانوار روستایی ساکن در 13 روستای هدف گردشگری در این استان بوده است و از بین آن ها 149 نفر به صورت تصادفی انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتند. روایی پرسش نامه به صورت صوری و توسط اساتید و نخبگان با اصلاحات لازم تأیید شد و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد آزمون و تأیید قرار گرفت. برای استخراج عوامل و مؤلفه ای مورد نظر، از تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها: نشان می دهد که مجموع 7 عامل استخراج شده (زیرساختی-حمایتی؛ آموزشی-فرهنگی؛ پتانسیل سنجی و شناخت ظرفیت ها؛ بازیابی سلامت و شرایط روحی، توسعه تکنولوژی؛ تغییر رویکرد و انعطاف مدیریتی؛ و محیط محوری)، 62/56درصد از واریانس کل متغیر وابسته را تبیین کرده است.
نتیجه گیری و پیشنهادات: درصد تبیین 7 عامل استخراج شده به ترتیب اهمیت بدین گونه است: عامل اول: زیرساختی-حمایتی 75 /16؛ عامل دوم: آموزشی-فرهنگی 12/42؛ عامل سوم: پتانسیل سنجی و شناخت ظرفیت ها 9/97؛ عامل چهارم: بازیابی سلامت و شرایط روحی 8/74، عامل پنجم: توسعه تکنولوژی 5/26؛ عامل ششم: تغییر رویکرد و انعطاف مدیریتی 4/83 و عامل هفتم: محیط محوری 4/59درصد از واریانس کل متغیر وابسته را تبیین می کنند.
نوآوری و اصالت: کرونا پدیده ای بود که آسیب های جدی به کسب و کارهای مختلف به ویژه صنعت گردشگری وارد کرد و مسیر این کسب و کارها را عوض کرد، پرداختن به عواملی که بعد از کرونا می تواند در کسب و کارهای گردشگری به ویژه در مناطق روستایی تأثیرپذیر باشد تا حدودی مورد غفلت قرار گرفته است و این موضوع در استان هایی مانند چهارمحال و بختیاری نمود بیشتری دارد. بر اساس همین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کسب و کارهای گردشگری پساکرونا در مناطق روستایی استان چهارمحال و بختیاری انجام شد.
A Systematic Review of Translator Translation Styles: Trends and Development from 2013 to 2023(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
275 - 299
حوزه های تخصصی:
This is a systematic review of Translator Translation Styles from 2013 to 2023, based on 16 highly relevant articles, which are included after searching a total of 193 articles in three databases using specific keywords. This review aims to investigate the current trends and development of the four core research elements, namely, the research topics, research approaches/tools, research objects, and research trends of Translator Translation Styles. Corpus-based research and computing technology have become the core research trends in this field. By taking the translated texts as the research objects and using a variety of research approaches to analyze and compile statistics on a large number of texts, researchers can accurately identify and compare the different emphases of their respective studies on Translator Translation Styles. At present, it seems that the research on Translator Translation Styles has established a system framework. However, it still needs to be optimized and improved in some aspects (e.g., the research objects are too limited and lack innovation in types), and future research can further explore those aspects. The present paper ends with some suggestions and recommendations for future researchers in academic contexts.
ارائه ی مدل ارتقاء عملکرد تجاری شرکت های دانش بنیان حوزه ی نانو فناوری مبتنی بر شیوه های یادگیری فناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
191 - 226
حوزه های تخصصی:
نقش دانش سازمانی در توسعه ی اقتصادی کشورها و خلق ارزش افزوده، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، مورد توجه محققان حوزه ی اقتصادی و سیاست مداران توسعه محور، بوده است. در این نگرش، صنایع دانش محور و مبتنی بر فناوری های نوین جایگاه ویژه ای داشته و رشد شرکت های دانش بنیان مبتنی بر این صنایع اهمیت بالایی دارند. یادگیری فناورانه یکی از موضوعات مورد توجه برای توسعه ی نوآوری و ارتقاء عملکرد تجاری این شرکت ها، می باشد. هدف از این تحقیق، ارائه مدلی یکپارچه برای ارتقاء عملکرد تجاری شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ی نانو فناوری بر پایه ی شیوه های یادگیری فناورانه است. این تحقیق از منظر هدف، کاربردی، از منظر روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از منظر ماهیت داده ها، تحقیقی کمی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزارهای SPSS و SMART PLS استفاده شده است. خروجی حاصل از اجرای مدل در حالت تخمین استاندارد نشان داد که جهت و شدت رابطه ی میان همه ی متغیرها، قابل قبول بوده و مدل از اعتبار مناسب برخوردار است. یافته های این تحقیق وجود ارتباط مثبت و معنادار بین توسعه ی شیوه های مختلف یادگیری فناورانه و ارتقاء عملکرد تجاری شرکت های نانو فناوری را بطور مستقیم و نیز با نقش میانجی نوآوری، تایید نمود. همچنین، شیوه ی یادگیری مبتنی بر تجربه نسبت به شیوه ی یادگیری مبتنی بر علم تاثیر بیشتری بر نوآوری و عملکرد تجاری این شرکت ها داشته و پیشران های خارجی نسبت به پیشران های داخلی، تاثیر بیشتری بر شیوه های یادگیری فناورانه شرکت های نانو فناوری داشته اند.
امکان یا امتناع پیش بینی قیمت سهام: شواهدی از صنعت پتروپالایش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
81 - 104
حوزه های تخصصی:
هدف: فاما (۱۹۷۰) نشان داد بازارهای سهام کارایی ضعیفی دارند و از مدل گام تصادفی پیروی می کنند و به همین دلیل، سرمایه گذاران با استفاده از داده های گذشته، نمی توانند به بازده غیرعادی دست یابند؛ از این رو دانستن این موضوع که قیمت سهام از چه فرایندی پیروی می کند، اهمیت زیادی دارد. سهام شرکت های فعال در صنایع پالایشی و پتروشیمی، به دلیل سودآوری، توزیع سود نقدی و بازدهی مناسب، از محبوبیت بالایی برخوردارند. همچنین برخی فعالان، شرکت های پتروپالایش را پیشروهای بازار تلقی می کنند و بر اثرگذاری آن ها روی روند بازار تأکید دارند. از این رهگذر، هدف این مقاله، آزمون فرضیه گام تصادفی یا کارایی ضعیف قیمت روزانه سهام شش شرکت پتروشیمی و سه شرکت پالایشی است.
روش: انتخاب شرکت ها، بر اساس نمونه گیری هدفمند و بر مبنای معیارهای ارزش بازار و معاملات، شناوری سهم و بزرگی شرکت است. این معیارها احتمال شکل گیری رفتار توده وار را کاهش می دهد و شناسایی بهتر الگوی رفتاری میسر می شود. برای آزمون فرضیه گام تصادفی، در مرحله نخست آزمون های ریشه واحد دیکی فولر گسترش یافته (ADF) با رویکرد دولادو و همکاران (1990) و همیلتون (1994) و همچنین، آزمون ریشه واحد با شکست ساختاری درون زای زیووت و اندروز (ZA) انجام گرفت. با توجه به نتایج مرحله نخست، در مرحله دوم برای کنترل نوسان ها و اثرهای اهرمی در ارزیابی کارایی ضعیف، از رویکرد گارچ (1و1) و گارچ نمایی بهره گرفته شد. برای انجام آزمون فرضیه کارایی ضعیف، از داده های روزانه قیمت سهام (تعدیل شده) استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون ریشه واحد دیکی فولر و شکست ساختاری درون زای زیووت و اندروز، نشان داد که از میان ۹ شرکت پتروپالایش، ۶ شرکت نوری، پارسان، پارس، تاپیکو، شپنا و شتران، از گام تصادفی خالص (کارای ضعیف) و ۳ شرکت فارس، شپدیس و شبندر نیز، از گام تصادفی با عرض از مبدأ (نبود کارایی ضعیف) پیروی می کنند. افزون بر این، نتایج مدل های گارچ و گارچ نمایی نشان داد که برای هر ۷ شرکت، رابطه مثبت بین ریسک و بازده برقرار است. همچنین، شوک های نوسان ها در ۴ شرکت فارس، نوری، پارس و تاپیکو، کاملاً پایدار است (کارایی ضعیف). در مقابل، شوک های وارده بر ۳ شرکت پارسان، شپدیس و شتران موقتی است و با گذشت زمان، اثر این شوک ها از بین می رود و قیمت به متوسط بلندمدت تعدیل می شود (نبود کارایی ضعیف). شواهد تأیید می کند که در ۷ شرکت، نوسان های ناشی از اخبار منفی (بد)، بیش از نوسان های ناشی از همان سطح اخبار مثبت (خوب) است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های دو مرحله، شرکت های نوری، پارس، تاپیکو و شپنا، کارایی ضعیفی دارند؛ یعنی رفتار قیمت سهام این شرکت ها پیش بینی کردنی نیست. در مقابل شرکت های پارسان، شپدیس، شتران، فارس و شبندر کارایی ضعیفی را نشان نمی دهند؛ به این معنا که می توان رفتار قیمت سهام آن ها را پیش بینی کرد. پیامدهای نتایج این مقاله، برای سرمایه گذاران در بازار سهام ایران ضروری است. فعالان بازار می توانند در خصوص هر سهامی که کارا نیست و تاحدی الگوی رفتاری آن ها پیش بینی کردنی است، مدل سازی مناسبی انجام دهند و بینشی در خصوص قیمت های آینده آن ها به دست آورند و سود کسب کنند.
شناسایی مؤلفه های اخلاق رقابت در مدیریت راهبردی مبتنی بر تفاسیر منتخب قرآن مجید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
119 - 150
حوزه های تخصصی:
به باور برخی از پژوهشگران مدیریت، اخلاق مهم ترین و بحث برانگیزترین مبحث مدیریت راهبردی است. در باب اخلاق در رقابت، نظریه های قابل توجهی از سوی اندیشمندان و صاحب نظران ارائه شده که مباحثی نظیر عدالت، انصاف و درستکاری را در تصمیم گیری راهبردی اخلاقی مدنظر قرار می دهند. یکی از چالش های اصلی بکارگیری مدیریت راهبردی در ایران، عدم بهره برداری از مفاهیم غنی اسلامی همچون اخلاق رقابت در سازمان هاست. پژوهش حاضر با شناسایی مؤلفه های اخلاق رقابت در مدیریت راهبردی سعی بر حل این مسئله دارد. بر اساس روش شناسی تحلیل مضمون با رویکرد آتراید-استرلینگ ، ابتدا کلیدواژه های مرتبط با اخلاق رقابت، شناسایی و سپس این واژگان به 496 تفسیر عرضه شده و سرانجام، 563 کد به دست آمد. از کدهای حاصل، 28 مضمون پایه احصا شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که این مضامین در قالب 4 مضمون سازمان دهنده تحت عنوان «زمینه ها و شرایط ممنوعیت رقابت»، «زمینه های برتر رقابت»، «توجه به جبهه ی دینی بازیگران و اهداف آن ها» و «ویژگی های رقابت کمال یافته»، منطبق بر نگاه اسلامی منجر به تقویت مضمون فراگیر که همان «اخلاق رقابت» است، خواهد شد.
قابلیت ها و توانمند سازهای نوآوری ارزش پیشنهادی بازیگران در کسب و کارهای سکویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
109 - 128
حوزه های تخصصی:
کسب و کارهای سکویی همانند دیگر کسب و کارها، به منظور حفظ مزیت رقابتی، پایداری خود و پیشرو بودن در بازار، نیازمند نوآوری هستند. با توجه به تحول مفهوم ارزش پیشنهادی بازیگران در کسب و کارهای سکویی، دستیابی به نوآوری بر مبنای نگاه و تفکر شبکه ای و زیست بومی، مستلزم برخورداری و توسعه مجموعه ای از قابلیت ها می باشد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر شناسایی قابلیت های سکویی است که می توانند همچون توانمندساز نوآوری ارزش پیشنهادی بازیگران در کسب و کارهای سکویی عمل کنند. به این منظور، داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران، مشاوران و صاحبان 12 شرکت سکویی با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، جمع آوری و با روش تحلیل مضمون در قالب قابلیت هایی دسته بندی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که قابلیت های توانمندساز نوآوری ارزش پیشنهادی بازیگران به سه گروه قابلیت های پلتفرم، قابلیت های طرف عرضه و قابلیت های طرف تقاضا دسته بندی می شوند؛ قابلیت های سکو شامل قابلیت بازاریابی، قابلیت زیرساخت فناوری، قابلیت همسوسازی ارزش پیشنهادی، قابلیت حس گری بازار، قابلیت جمع سپاری و قابلیت تحلیل داده های کلان است. قابلیت های به اشتراک گذاری/ مدیریت دانش، تطبیق پذیری و مهارت الکترونیکی از جمله قابلیت های طرف تقاضا و در نهایت قابلیت های ارتباطی، بهبود مستمر کیفیت، شبکه سازی با سایر خدمت دهندگان (مکمل ها) و یادگیری بازار از جمله قابلیت های طرف عرضه محسوب می شوند که شرکت ها می توانند با به کارگیری آنها در راستای ایجاد نوآوری ارزش پیشنهادی اقداماتی انجام دهند. این پژوهش به توسعه مبانی نظری قابلیت های سکویی و نوآوری ارزش پیشنهادی بازیگران سکو کمک شایانی می نماید. همچنین می تواند رهنمودی در اختیار مدیران، مشاوران و صاحبان سکوها قرار دهد تا با بهره گیری از آنها در جهت ایجاد نوآوری و حفظ پویایی پلتفرم خود به منظور پایداری مزیت رقابتی گام های موثری بردارند.
تحلیل مفاد توسعه فناوری و نوآوری در برنامه ششم توسعه و پیشنهادات سیاستی جهت درج در برنامه هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
107 - 144
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت فناوری در توسعه اقتصادی کشور و نقش بسزای آن در بهبود درجات بهره وری و خلق ارزش افزوده، همواره توسعه قابلیت های فناورانه در برنامه های سیاستی مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش ضمن آسیب شناسی محتوای برنامه ششم از نگاه توسعه قابلیت های فناورانه و نوآورانه، احکام پیشنهادی برای درج در برنامه هفتم ارائه گردیده است. برای این مهم ابتدا در قالب چارچوبی پیشنهادی، یک تحلیل محتوایی از مفاد قانونی برنامه ششم توسعه صورت می پذیرد تا ضمن بررسی شاکله ابزارها و حوزه های مداخلاتی این قانون در حوزه فناوری و نوآوری، چارچوب مداخلاتی این احکام در قالب محیط نهادی و محیط اقتصادی تحلیل شود. سپس بر اساس پنل های خبرگی برگزار شده، چالش های فقدان عملکرد قابل قبول از مفاد قانونی برنامه احصاء گردید که این موارد شامل «عدم تبدیل احکام به برنامه های سیاستی»، «فقدان سیاست های مأموریت گرا»، «عدم استفاده از ابزارهای سیاست نوآوری»، «عدم توجه به توسعه فناوری در بخش های مهم و گلوگاهی»، «عدم توجه به توسعه کسب و کارهای جدید به ویژه در حوزه پلت فرم های اقتصاد دیجیتال» است. در ادامه و به منظور درج در احکام برنامه هفتم، چهار برنامه پیشنهادی برای تسهیل مسیر توسعه فناوری و نوآوری در برنامه هفتم شامل «توسعه فناوری در زنجیره ارزش بخش های مهم صنعتی»، «توسعه بازار بین المللی و افزایش صادرات محصولات دانش بنیان»، «تنظیم گری فعالیت کسب و کارهای اینترنتی» و «توسعه شبکه های نوآوری بخشی» پیشنهاد گردید.
ارائه مدل جذب و گزینش منابع انسانی بخش دولتی با رویکرد دولت کارآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
159 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل جذب و گزینش منابع انسانی بخش دولتی با رویکرد دولت کارآفرینمی باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش با رویکرد فراترکیب می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه نخبگان و اساتید دانشگاهی و کارشناسان مربوطه در حوزه منابع انسانی و دولت کارآفرین در استان سیستان و بلوچستان که تعدادشان در سال 1399 بالغ بر حدود 200 نفر می باشند که به روش نمونه گیری، به صورت غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش فراترکیب استفاده گردید. استخراج مؤلفه ها و شاخصها از بررسی پیشینه و مبانی نظری به دست آمد و سپس برای تحلیل از کدگذاری استفاده شد. طبق تحلیل داده ها، 545 کد نهایی از طریق کدگذاری باز استخراج و سپس، با استفاده از کدگذاری محوری در قالب 121 مفهوم و 16 مقوله (عوامل زمینه ای (محیطی)، عوامل ساختاری (سازمانی)، عوامل رفتاری (محتوایی)، جذب منابع انسانی، گزینش منابع انسانی، تشخیص فرصت های کارآفرینی در بخش دولتی، بهره برداری فرصت های کارآفرینی در بخش دولتی، موانع اجرایی و مدیریتی، موانع سیاسی و قانونی، موانع اقتصادی، موانع فرهنگی و اجتماعی، گزینش ترکیبی با استیلای منابع داخلی در مشاغل تجربه محور، گزینش ترکیبی با استیلای منابع خارجی در مشاغل دانش محور، پیامدهای فردی، پیامدهای سازمانی، پیامدهای اجتماعی) دسته بندی گردید و در نهایت، در مرحله کدگذاری انتخابی، مدل فرآیندی و چندبُعدی برای نخستین بار در سطح سازمانهای دولتی استان سیستان و بلوچستان ارائه گردیده است.