مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱٬۷۰۱ تا ۲۱٬۷۲۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
200 - 216
حوزههای تخصصی:
بررسی شخصیت و نمودهای تعالی و تباهی بر پایه روانشناسی، یکی از حوزه های بینارشته ای است. در همین راستا، آثار ادبی و هنری که ریشه در واقعیت های اجتماعی جوامع بشری دارند و بیانگر برخی از مسائل فرهنگی، اجتماعی و هنجارهای درون اجتماع و افراد می باشند، بسیار موردتوجه واقع شده است. در این پژوهش که به شیوه تحلیلی و توصیفی نوشته شده است، نمودها و نشانه های تعالی و تباهی در اشعار نصرت رحمانی و نقاشی معاصر ایران بررسی شده است و با رویکرد نظریه «روانکاوی شخصیت» اریک فروم مورد تحلیل قرار گرفته است. اریک فروم یکی از نظریه پردازان بزرگی است که اندیشه ها و تئوری های او درزمینه روانکاوی و خاصه مقوله شخصیت، بسیار حائز اهمیت است. نتایج به دست آمده از این پژوهش که با بررسی دقیق مجموع اشعار نصرت رحمانی انجام شده است، بیانگر آن است که نصرت به نشانه های تباهی بیشتر از نشانه های تعالی در اشعار خود توجه کرده است. او به مرگ، بیگانگی و کناره گیری از جامعه، یأس و ناامیدی، ویرانگری و خشونت، خودآزاری بسیار توجه دارد و به مقولاتی ازجمله عشق، وجدان، روابط همزیستی و هویت که از نشانه های تعالی شخصیت در نظریه فروم هستند، توجه چندانی نشان نداده است. در نقاشی معاصر ایران به صورت توأمان دو مقوله تعالی و تباهی توجه شده است.اهداف پژوهش:بررسی نمودهای تعالی و تباهی در اشعار نصرت رحمانی با رویکرد نظریه روانکاوی فروم.بررسی نمودهای تعالی و تباهی در نقاشی معاصر ایران با رویکرد نظریه روانکاوی فروم.سؤالات پژوهش:نمودهای تعالی و تباهی در اشعار نصرت رحمانی باتوجه به رویکرد نظریه روانکاوی فروم چگونه است؟نمودهای تعالی و تباهی در نقاشی معاصر ایران باتوجه به رویکرد نظریه روانکاوی فروم چگونه است؟
بررسی تأثیر مهارت موسیقی بر خلاقیت طراحی دانشجویان معماری (بر اساس آزمون تورنس و ارزیابی طراحی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
314 - 330
حوزههای تخصصی:
روش های تحقیق و طراحی در حل مسائل متکثر و پیچیده دنیای امروز بر خلاقیت تأکیدی مضاعف دارد؛ از طرفی، زمینه ها و یا بسترهای رشد تفکر و عمل خلاق، از مباحث اصلی آموزش پیشرو در رشته های مختلف علمی و فلسفی است. رابطه خلاقیت با هنر و معماری به عنوان یک هنر کاربردی نیز موضوع مورد بحث و تحقیق بسیاری از محققین بوده است. این پژوهش با فرض وجود ارتباط بین دانش هنری و توسعه خلاقیت دانشجویان معماری، چگونگی تأثیر مهارت نواختن موسیقی را بر طراحی خلاقانه آنان، مورد بررسی قرار می دهد. روش پژوهش در این مقاله به صورت ترکیبی و براساس طرح تحقیق کرسول تنظیم شده و از روش کتابخانه ای و اسنادی به آزمون ختم می شود؛ لیکن رویکردی استدلالی و منطقی بر کل مسیر حاکم است. بر این اساس، جامعه هدف شامل گروهی 46 نفره از دانشجویان مقطع کارشناسی معماری هستند که مورد آزمون نظری (آزمون خلاقیت تورنس) و سپس آزمون عملی با انجام اسکیس معماری قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون ها بیان کننده آن است که گروه آشنا به دانش موسیقیایی، در آزمون خلاقیت تورنس و هم در آزمون کوتاه مدت طراحی براساس شاخص های معرفی شده از خود خلاقیت نسبی بیشتری بروز می دهند ولی این میزان انطباقی با فرض و انتظار اولیه ندارد. از طرف دیگر، تحلیل و ارزیابی انجام شده به تفکیک جنسیت و شاخص های اثر خلاقه، نتایج قابل توجهی را بیان می کند.اهداف پژوهش:شناخت میزان تأثیر موسیقی بر افزایش توان خلاقه.بررسی میزان تأثیر مهارت نواختن موسیقی بر افزایش خلاقیت در دانشجویان معماری (به تفکیک جنسیت).سؤالات پژوهش:موسیقی چگونه بر افزایش توان خلاقه تأثیر می گذارد؟مهارت نواختن موسیقی به چه میزان بر هر یک از مؤلفه های خلاقیت در طراحی معماری مؤثر است؟
مقایسه و تحلیل سبک شناسی دو سطح فکری و ادبی در تحمیدیّه های حدیقه سنایی و منطق الطیّر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
106 - 125
حوزههای تخصصی:
حدیقه سنایی اثری پیشرو در منظومه سرایی ادب فارسی است و به دنبال آن منطق الطّیر نقش مکمل را برعهده دارد. با این وجود، از جهاتی با حدیقه متفاوت است و سبک شخصی خود را داراست. این پژوهش به دنبال مطالعه و بررسی شباهت ها و تفاوت های فکری و ادبی دو تحمیدیه مهم ادب عرفانی (حدیقه و منطق الطّیر) به منظور درک دقیق تر آرا و اندیشه های دو نگارنده آن هاست. همچنین کشف عناصر زیبایی شناسی ادبی و هنری آن ها در نحوه پردازش اندیشه های عرفانی در تحمیدیّه های شان مدنظر است. در تحقیق پیش رو دو سطح فکری و ادبیّ دو تحمیدیّه براساس دیدگاه ساخت گرایان مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، مَنِشِ عرفانی سنایی خردمدارانه تر و محتاطانه تر از عطّار است و عناصر ادب تعلیمی در حدیقه او غالب تر است.در مقابل، مَنِشِ عرفانی عطّار، شورانگیزتر و بیقرارانه تر است و عناصر هیجانات عاشقانه به همین دلیل در شعر او بیشتر دیده می شود. در حدیقه، خردِ اجتماعی بازرتر است و در منطق الطّیر، عشق و فردیّت تظاهری بیشتر دارد. تفاوت های موجود به دلیل اندیشه مسلّط توحید عرفانی بر آن ها، به وحدت عقیده شان آسیب نمی زند.اهداف پژوهش:شناخت سطح فکری و ادبی تحمیدیّه های دو اثر بزرگ عرفانی.شناخت دلایل تفاوت های موجود فکری و ادبی دو تحمیدیّه حدیقه و منطق الطیر.سؤالات پژوهش:خردورزی سنایی در تحمیدیّه، مرهون چیست؟عطار در مقابل الگوی خردورزی اجتماعی سنایی، چه الگویی را ارائه می کند؟
تأثیر تحولات سیاسی- اجتماعی بر تعریف خود و دیگری در اشعار و نقاشی های نمادین نیما یوشیج (بر پایه نظریه باختین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
374 - 386
حوزههای تخصصی:
در عصر مشروطه گسترش مراودات فرهنگی با کشورهای اروپایی از یک سو، و تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی در سطح جامعه از سوی دیگر، موجب آشنایی بیشتر ایرانیان با ادبیات مدرن روز جهان شد و به تبع آن ادبیات فارسی به ویژه در شعر، چه در محتوا و مضمون، و چه در شکل و فرم دچار دگرگونی اساسی گردید. اگرچه تغییر در مضمون و محتوا و واردشدن مضامین تازه ای مانند: زن، آزادی، مساوات و برابری؛ هم نوایی شعر با اتفاقات سیاسی اجتماعی قبل از نیما صورت گرفت اما قالب شکنی شعر سنتی و جریان سازی و ابداع و خلق شعر نو یا شعر نیمایی با نیما یوشیج بود. نیما ارزش های عام انسانی را اصل قرار می دهد و با زبان رمزگونه خود گفت وگومحوری را در شعرهایش به ویژه شعرهای بلندی مانند: خانه ی سریویلی، خانواده سرباز، مانلی، و پی دار و چوپان به تصویر می کشد. ازآنجاکه میخاییل باختین و اندیشمند و نظریه پرداز روس اولین بار نظریه چندصدایی و گفت وگومندی را در مقابل تک صدایی مطرح کرد، این پژوهش بر آن است که تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران را بر تعریف «خود و دیگری» در زبان نمادین شعار نیما و نقاشی از آثار او با تکیه بر نظریه گفتوگومندی میخاییل باختین مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.اهداف پژوهش:بررسی تأثیر تغییر و تحولات سیاسی اجتماعی بر تعریف «خود و دیگری» در اشعار نمادین نیما یوشیج.بررسی تصویرگری نمادین از اشعار نیما یوشیج.سؤالات پژوهش:تأثیر تغییر و تحولات سیاسی اجتماعی بر تعریف «خود و دیگری» در اشعار نیما یوشیج چگونه می باشد؟اشعار نمادین نیما یوشیج چه بازتابی در نقاشی های نمادین یافته است؟
بررسی ارتباطات دانشجویان دختر در سراهای دانشجویی، مطالعه ی موردی: دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
دانشجویان در دوران تحصیل زمان زیادی را در سراهای دانشجویی سپری می کنند و در این مدت ارتباطات دانشجویی به کسب تجارب مختلف از سوی دانشجویان منجر می شود. پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی ارتباطات دانشجویان دختر در سراهای دانشجویی به شیوه ی کیفی از نوع پدیدارشناسی صورت گرفت. با توجه به ماهیت پژوهش، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که از طریق مصاحبه ی عمیق با 11 دانشجوی دختر، داده های اخذشده به اشباع رسید. داده های حاصل از تجارب دانشجویان به روش کلایزی (2002) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از تجارب زیسته ی دانشجویان در چهار کد انتخابی و نه کد محوری ویژگی ها (فردی، اجتماعی)، پیامدها (اخلاقی، رفتاری و فرهنگی)، فرصت ها (گروهی و فردی) و چالش ها (شخصی، فکری و فرهنگی) دسته بندی شد. نتایج نشان داد که ارتباط دانشجویان در سرای دانشجویی فرصت ها و چالش های متعددی به همراه داشته است. بالا رفتن قدرت ارتباط، پیشرفت تحصیلی، آشنا شدن با مفاهیم جدید، کسب مهارت کارگروهی از مهم ترین فرصت ها هستند. در کنار این فرصت ها، اختلاف در مسائل شخصی، تفاوت های فرهنگی، اخلاق و روحیات متفاوت، نداشتن فضای خلوت با خود از برجسته ترین چالش ها بودند که دانشجویان به آن اشاره کردند. بر مبنای این یافته ها، می توان بیان داشت که ارتباط دانشجویان با همدیگر در سرای دانشجویی می تواند زمینه ی رشد فردی و اجتماعی آنان را فراهم کند. ارتباطی که بین دانشجو معلمان در سراهای دانشجویی شکل می گیرد، ارتباطی است برخواسته از نیازهایی همچون پرسش و پاسخ درسی، مقررات خوابگاهی (ساعت خاموشی، سرو غذا)، نظافت اتاق و رعایت بهداشت دانشجو معلمان است. دانشجو معلمان ارتباطات دانشجویی در سراهای دانشجویی را به عنوان فرصت می بینند و تلاش می کنند از این بستر برای خودسازی و کسب مهارت های زندگی استفاده کنند تا بهترین ها را برای خود در دوران تحصیل رقم بزنند.
ارزیابی درونی گروه آموزشی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان و راه کارهای ارتقای کیفیت آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
7 - 31
هدف: هدف این پژوهش ارزیابی درونی گروه آموزشی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان و راهکارهای ارتقای کیفیت آموزش آن در سال تحصیلی 02- 1401 بود.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ نوع داده مورد جستجو کمی است که با روش پیمایشی از نوع مقطعی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی، دانشجومعلمان و فارغ التحصیلان گروه آموزشی علوم تربیتی بود. روش نمونه گیری در بخش اعضای هیأت علمی از نوع سرشماری کامل بود. در بخش دانشجویان با استفاده از نمونه گیری طبقه ای و بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان با آلفای (05/.)، 145 دانشجو به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه و چک لیست استاندارد استفاده شد. داده های گردآوری شده با کمک روش های آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: از مجموع شش عامل مورد بررسی، عامل راهبردهای یاددهی- یادگیری در سطح مطلوب، سه عامل اهداف و تشکیلات، دانشجومعلمان و رشته های تحصیلی در وضعیت نسبتاً مطلوب و دو عامل اعضاء هیأت علمی و امکانات و تجهیزات در سطح نامطلوب ارزیابی شد. در مجموع گروه علوم تربیتی در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار داشت.
نتیجه گیری: بالاترین امتیاز ارزیابی درونی به عامل راهبردهای یاددهی- یادگیری و پایین امتیاز به عامل امکانات و تجهیزات آموزشی تعلق گرفت.
بازنگری نگرش «انحطاط» هنر قاجار با تأکید بر سفالگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
213 - 235
حوزههای تخصصی:
مطالعه پژوهش های صورت گرفته در زمینه سفال قاجار طی دهه های گذشته، بیانگر وجود نوعی اندیشه یکسونگرانه و غالباً منفی نسبت به این هنر در عرصه مطالعات هنر اسلامی است که آن را آغاز دوره «انحطاط» در تاریخ سفال ایران تلقی می کند. هدف این پژوهش، ارزیابی و سنجش درستی و نادرستی اندیشه مذکور است. سوال تحقیق حاضر این است که آیا این نگرش، ریشه در واقعیات تاریخی دارد یا حاصل برداشت هایی نادرست از تاریخ و هنر قاجار است؟ در پژوهش کیفی حاضر، از روش تحقیق تاریخی- تحلیلی استفاده شده و گردآوری داده ها با مراجعه به اسناد کتابخانه ای و میدانی و تحلیل داده ها به روش استقرایی انجام پذیرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که برخلاف آن چه که اغلب اذعان گردیده، سفال قاجار به لحاظ کمّی و کیفی نه تنها راه به «انحطاط» نبرده بلکه جایگاه ویژه و مجزایی را در گستره سفال ایران به خود اختصاص داده است. در دوره قاجار، برنامه های حمایتی جهت گسترش و رونق صنعت سفال از سوی دولت و نخبگان سیاسی به طرز قابل ملاحظه ای افزایش می یابد که این مسئله منجر به ترقی کاشی سازی و انجام اقداماتی در زمینه چینی سازی می گردد. در این دوره، تولید ظروف خمیرسنگ به دلیل واردات چینی تا حدودی دچار نقصان می گردد، اگرچه ساخت آن برای بازار جدید مشتریان نوظهور طبقه متوسط استمرار می یابد. از سوی دیگر، می توان دید که با تغییر پایگاه اجتماعی هنر در این دوره علاوه بر گسترش دامنه حامیان و سفارش دهندگان سفال، به دلیل افزایش برنامه های ساخت وساز و مرمت ابنیه، سفارش کاشی در اولویت قرار می گیرد. علاوه بر این، تحت تأثیر پدیده جمع آوری آثار هنر اسلامی و رونق بازار تقاضای هنر ایرانی، هنر قاجار نیز مورد توجه موزه ها و مجموعه داران اروپایی قرار می گیرد که این مسئله، حجم زیادی از سفارشات را برای سفال قاجار و حتی محصولات تقلیدی با کیفیت مشابه آثار گذشته در پی دارد.
میراث ادب دری: منظر ایرانی شرق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
5 - 5
حوزههای تخصصی:
سیزدهمین سال انتشار پیاپی فصل نامه دانشگاهی هنر و تمدن شرق را اینک در پیش رو داریم. در سیزده سالی که گذشت، کوشش مدیریت، گروه دبیران و نویسندگان هنر و تمدن شرق بر این بوده است که استوار بر شالوده های تاریخی و باستان شناختی، دریچه ای ایران شناختی به افق شرق فرهنگی بگشایند: این که از پیدایش و پرورش مفهوم ایران شهر و واژه ایران و آگاهی تاریخی ایرانی بیش از دو هزاره می گذرد، واقعیتی است تاریخی؛ بدین معنا که از روزگار ساسانیان تا به امروز، در سرزمینی پهناور از غرب آسیا و در همسایگی مرزهای فرهنگی غرب که تمدن های کهن سال یونان و روم پیشامسیحی و سپس بیزانس مسیحی آن را نمایندگی می کردند، مردمانی زیسته و بالیده اند که خویشتن را ایرانی دانسته اند؛ از مزار خرداد پور اورمزدآفرید که زندگی اش در قسطنطنیه بیزانس به پایان آمد (Nyberg, 1968) تا پایان ایلخانان، به نوشته «نزهت القلوب» حمدا... مستوفی قزوینی، سرزمین های میانه رودهای فرات و سیردریا و دربند قفقازیه تا خلیج فارس زیستگاه مردمانی بود که نسبت به هویت ایرانی خویش آگاهی تاریخی داشتند؛ برای نمونه، حتی سالیان سال پس از ساسانیان، شرف الدین کرد بدلیسی (1860) وقتی که به سفارش سلطان محمد سوم عثمانی کتاب «شرف نامه» را درباره تاریخ و تبار مردمان کردستان می نوشت، به نسب ساسانی پدران خویش اشاره دارد؛ باز آن که تاریخ سده های اسلامی ایران گواه بازاندیشی حکمت و فرهنگ ساسانیان است: حکمت خسروانی شیخ شهاب الدین سهروردی که از آذرآبادگان برخاست و به زبان فارسی ماندگار گشت (Corbin, 1971) و یا در نمونه ای دیگر، عصر خواجه نصیرالدین طوسی هر چند با یورش مرگبار مغولان به خراسان آغاز شد، اما پایان آن را خیزش فرهنگ ایرانی عصر خواجه رشیدالدین فضل ا... رقم زد که از ساسانیان سرمشق می گرفت؛ وانگهی همین پرسش شمس تبریزی که «زبان پارسی را چه شده است؟ بدین لطیفی و خوبی!» گفتمان دری را چونان زبان مدنیت ایرانی برکشید و با سنت شاهنامه نویسی دربار تبریز ایلخانی و پارسی نویسان ربع رشیدی پرورش یافت (Ajorloo, 2018) و البته اگر از بازتاب خاطره ایوان کسری در چکامه خاقانی شروانی و صفه مسجد علی شاه تبریزی تا واپسین ایلخان مغول یاد کنیم که خویشتن را انوشیروان عادل لقب داد و یادمان های فتح علی شاه قاجار در کنار نقش برجسته های شاهنشاهان ساسانی در ری و کرمانشاه را نیک بنگریم، همگی اندک نمونه هایی از پر شمار بن مایه های ادبی و تاریخی و باستان شناختی گواه بر پیوستگی اندیشه ایران شهری ساسانیان هستند. دوره ایلخانان روزگار گسترش زبان ادبی و دیوانی فارسی به بیرون از مرزهای ایران بوده است: ابن بطوطه که فارسی را در هندوستان سده هشتم آموخته بود، آن را زبان دیوانی هندوستان و زبان بازرگانان چین و راه ابریشم معرفی کرده است؛ کمااین که به نوشته «مقدمه» ابن خلدون، دیگر اندیشمند عصر خواجه رشیدالدین، ایرانیان بانیان گسترش صنعت و شهرنشینی شرق بودند.
سنجش رضایتمندی ساکنین سکونتگاه های غیر رسمی از شاخص های توسعه اجتماعی، نمونه مطالعه: شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذشت چندین دهه از برنامه ریزی برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان، هم چنان سهم قابل توجهی از ساکنین شهرها در تأمین نیازمندی های خود ناتوان هستند. در این میان سکونتگاه های غیررسمی را می توان نمونه بارزی از محیط های با سطح پایین توسعه اجتماعی قلمداد کرد که ساکنان آن ها با مشکلات و محدودیت های عدیده ای مواجه هستند؛ از همین رو در این پژوهش، شاخص های توسعه اجتماعی از طریق پرسشنامه از ساکنین پنج سکونتگاه غیررسمی در شهر همدان مورد پرسش قرار گرفته است. متغیرهای مورد بررسی به کمک مدل تحلیل عاملی در پنج عامل: «تعاملات اجتماعی»، «توان اقتصادی»، «خدمات محلی»، «توزیع خدمات» و «حق شهروندی» دسته بندی شده اند؛ هم چنین ارزیابی امتیازات عاملی در محلات مورد بررسی نشان می دهد ترتیب محلات برمبنای سطح رضایتمندی ساکنین از توسعه اجتماعی شامل: «منوچهری»، «مزدقینه»، «خضر»، «حصار» و «دیزج» بوده است. در ادامه به کمک مدل تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی وزن عوامل پنج گانه در تحقق رضایت از توسعه اجتماعی محاسبه شده است که عامل توان اقتصادی با وزن 429/0 بیشترین تأثیر را نشان می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد اولویت نخست افزایش رضایت ساکنین از توسعه اجتماعی در تمامی محلات مربوط به عامل «توزیع خدمات» است.
مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زنان ازخشونت خانگی در سکونتگاه های غیر رسمی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت علیه زنان یک مشکل مهم بهداشت عمومی جهانی است که زنان را در طول عمر تحت تاثیر قرار می دهد و خطر برخی پیامدهای سلامتی زیانبار را افزایش می دهد.این پژوهش به واکاوی تجربه20 زن متأهل ساکن درسکونتگاه غیررسمی التیمور مشهد از انواع خشونت خانگی می پردازد و در این چارچوب،زمینه ها و پیامدهای خشونت از سوی همسران و در نهایت، واکنش ها و شیوه های مواجهه زنان با آن را بررسی می کند.چهارسنخ کلی خشونت شامل خشونت فیزیکی،عاطفی و روانی،جنسی و اقتصادی استخراج شد.درخصوص عوامل وقوع خشونت در خانه،زنان مورد مطالعه به عدم قابلیت بازاندیشی جنسیتی،گسست عاطفی،اعتیاد،بیماری های عصبی و فشار اقتصادی اشاره کردند.پیامدهای خشونت از نظرمصاحبه شوندگان شامل بحث و تنش دائمی بین زن و شوهر و تاثیررفتار همسر برفرزندان از حیث تقلید الگوی پدر و آسیب روحی و روانی بر فرزندان در خانه بود.در زمینه شیوه های مواجهه زنان با خشونت،یافته ها نشان داد که زنان قربانی خشونت غالباً از واکنش های غیرفعال استفاده می کنند،نظیر صبر و مدارا،توسل به اعتقادات مذهبی و توکل، مخفی کردن خشونت و نادیده گرفتن آن.از سوی دیگر، واکنش های فعال به خشونت بسیار نادر است که به شکل مقابله به مثل،گفت و گو با همسر و تلاش برای اصلاح وضعیت رخ می دهد.
ارائه الگوی شکاف جنسیتی در شرکت ملی گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکاف جنسیتی از گفتمان های اساسی معاصر در سازمان ها می باشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مولفه ها و ارائه الگوی شکاف جنسیتی در حوزه منابع انسانی است. هدف این پژوهش، کاربردی و از نظر روش، کیفی و بر اساس رویکرد، داده بنیاد است. مشارکت کنندگان، 55 نفر از زنان شرکت ملی گاز ایران بوده، که با توجه به اشباع نظری و با توجه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. طبق یافته ها، ناکارآمدی مدیریتی، تبعیض در سازوکارهای حمایتی، عدم فرصت سازی برای زنان، بی عدالتی در برخورداری از امکانات، بی عدالتی در استخدام، بی عدالتی در ساختار سازمانی و بی عدالتی در ارتقا سازمانی به عنوان عوامل علی، مشکلات زندگی شخصی زنان، ناکارآمدی ساختار کلان و قوانین و مقررات تبعیض آمیز به عنوان عوامل زمینه ای، ضعف در فرهنگ جامعه و فرهنگ سازمانی به عنوان عوامل مداخله گر و اصلاح فرهنگ جامعه و فرهنگ سازمانی، اصلاح فرایندهای ارتقاء، بهره مندی برابر از امکانات، برابری سازمانی، فرصت سازی برای زنان، توسعه سازوکارهای حمایتی، مدیریت حرفه ای، توجه به زندگی شخصی زنان، برابری در استخدام، باز تدوین قوانین و مقررات و کارآمدی ساختار کلان به عنوان راهبردها و کاهش بازده سازمانی، کاهش تعهد سازمانی و کاهش بهره وری سازمانی به عنوان پیامدها مشخص گردید. طبق یافته ها، شکاف جنسیتی تحت اثر عوامل مختلفی هستند، ولی عوامل مذکور در تعامل با ادراک تبعیض آمیز در حمایت گری سازمانی از زنان شکل می گیرند.
رابطه سبک های هویت و سبک های دلبستگی با پایبندی مذهبی : نقش واسطه ایی کارکرد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش هدف این است که میزان پایبندی مذهبی دختران دانشجو با توجه به تأثیری که سبک های دلبستگی و سبک های هویتی ایفا می-نمایند و با توجه با کارکرد خانواده مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در این پژوهش با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری انجام قرار گرفت. جامعه ی آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه الزهرا (سلام الله علیها) بوده است و با استفاده از نمونه گیری غیرتصادفی از نوع در دسترس 387 مورد بررسی قرار گرفتند که از این میان 287 نفر مجرد و 31 نفر متأهل بودند. بر اساس یافته های این پژوهش رابطه ی بین سبک هویت اطلاعاتی، هنجاری و تعهد با پایبندی دینی به ترتیب با مقدار 283/0=r ، 552/0 = r و 396/0 = r به صورت مثبت و معنادار می باشد (05/0≥p). رابطه بین ابعاد کارکرد خانواده با پایبندی دینی با مقدار 453/0 = r؛ مثبت و معنادار می باشد. در نهایت اینکه رابطه بین سبک دلبستگی ایمن با پایبندی مذهبی با مقدار 410/0 = r به صورت مثبت و معنادار و رابطه ی سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با پایبندی مذهبی به ترتیب با مقدار 283/0 = r ، 254/0 - = r و 252/0 - = r به صورت منفی و معنادار می باشد (05/0 ≥p). با توجه به این یافته های ذکر شده این نتیجه به دست آمد که سبک های هویتی و سبک های دلبستگی بر روی میزان پایبندی مذهبی دختران دانشجو اثرگذار است و این اثرگذاری با توجه به میانجی گری کارکردهای خانواده نشان داده شده است.
آینده نگاری تغییرات جمعیتی در جمهوری اسلامی ایران با رویکرد دفاعی - امنیتی در افق 1420(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات جمعیتی در جمهوری اسلامی ایران طی سه دهه گذشته، ناشی از عوامل مهم جمعیت شناسی همچون باروری، مرگ ومیر و مهاجرت بوده است. این تغییرات تحت تأثیر فاکتورهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، فناورانه و سیاسی، زمینه ساز چالش های متعددی شده که امنیت ملی کشور و توان دفاعی و نظامی را تهدید خواهد نمود. لذا پژوهش حاضر با هدف آینده نگاری تغییرات جمعیتی در جمهوری اسلامی ایران با رویکرد دفاعی - امنیتی در افق 1420 انجام گردید. پژوهش از نوع بنیادی با رویکرد کیفی است. نمونه آماری پژوهش شامل 23 نفر از اساتید دانشگاهی، خبرگان و مدیران عالی در مشاغل اجرایی و تصمیم گیر در حوزه جمعیت شناختی می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که 38 پیشران بر تغییر و تحولات جمعیتی اثرگذارند که از این بین با برگزاری دو مرحله دلفی و کسب نظر خبرگان و جانمایی نظرات به کمک ماتریس ویلسون، 11 پیشران با بالاترین احتمال اثرگذاری شناسایی شد که شامل افزایش سن ازدواج جوانان، به تعویق انداختن زمان فرزندآوری پس از ازدواج، دگرگونى رویکردهاى زنان نسبت به نظارت زاد و ولد، جلوگیرى از زاد و ولد در خانواده ها یا کنترل اجباری، اشتغال زنان در مشاغل مردانه، تحولات فناورانه، آموزش کنترل بارداری زنان، تغییر سبک زندگی خانواده ها، نرخ بالاى بیکاری، کمبود مسکن و ازدیاد مهاجرت از روستا به شهرها هستند. همچنین پنج شگفتی ساز نیز شناسایی شد که شامل تغییر ارزش هاى فرهنگى و اجتماعى خانواده ها، شبکه های اجتماعی، افزایش سطح تحصیلات دانشگاهی، افزایش خانوارهای خویش سرپرست و تمایل به مهاجرت از ایران بود.
مدل و تبیین موانع همگانی شدن ورزش بانوان، از دیدگاه اساتید علوم ورزشی و بانوان کارمند شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
101 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه مدل و تبیین موانع همگانی شدن ورزش بانوان از دیدگاه اساتید علوم ورزشی و بانوان شاغل در مشهد و ارائه الگویی که منجر به گسترش و توسعه شود.
روش : آمیخته (کیفی – کمی). جامعه آماری کیفی: 45 مقاله و 20 نفر خبره و متخصص علوم ورزشی که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، جامعه آماری کمی: کلیه بانوان کارمند شهر مشهد، 384 نفر با نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت استخراج عناصر و گروه بندی آنها از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. مدل پیشنهادی با استفاده از معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی مورد آزمون قرار گرفت. از مصاحبه ساختاریافته و نیمه ساختاریافته برای جمع آوری داده ها استفاده و هفت مانع شناسایی شد.
یافته ها: هفت مانع شناسایی شده: فردی و جسمانی، خانوادگی، دینی و مذهبی، فرهنگی و اجتماعی، نگاه جنسیتی، کم کاری سازمان های ورزشی و سایر موانع: نداشتن برنامه جامع و مدون و کم توجهی به ورزش همگانی و رهبران سازمان های ورزشی به غیرتخصصی وضعیت را بدتر کرده اند و سیاست های حاکم بر ورزش همگانی بسیار نامشخص و روزمره طراحی شده. علت نداشتن دانش لازم و مدیریت استفاده بهینه ای از منابع سرمایه ای موجود کشور در ورزش بانوان به عمل نیامده. نوآوری و نقاط قوت تحقیق: عدم برنامه برای پیشرفت ورزش بانوان و عدم تصمیم گیری و برنامه ریزی برای ترغیب و تسهیل حضور حمایتگران مالی در ورزش همگانی بانوان و عدم جذابیت فعالیت های برنامه ورزش همگانی و عدم توجه به ورزش های بومی و محلی.
نتیجه گیری: نداشتن برنامه جامع و مدون و کم توجهی به ورزش همگانی بانوان و بخصوص بانوان کارمند سبب مشکلات جسمانی برای این قشر از جامعه شده است. در ثانی رهبران سازمان های ورزشی به علت نداشتن دانش لازم و مدیریت غیرتخصصی وضعیت را بدتر کرده اند.
مدیریت فرزانگان و اخلاق در اندیشه های سیاسی فردوسی و سعدی و بازتاب آن در نگاره های نسخ مصور شاهنامه و بوستان محفوظ در موزه قاهره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
554 - 566
حوزههای تخصصی:
مدیریت فرزانگان یا به عبارت دیگر، سپردن امور مهم حاکمیت به کارگزاران شایسته از مهم ترین مؤلفه های حکمرانی خوب است و حاکمان برای تحقق آن باید این مهم را مبنای کار خود قرار دهند. فردوسی از اندیشمندان بزرگی است که نظریه ها و آرای سیاسی- اجتماعی خود را در مورد حکمرانی خوب و معضلات حکومت و جامعه ابراز کرده است. در این پژوهش، با استفاده از منابع کتابخانه ای و به صورت تحلیلی و توصیفی به بررسی تأملات و اندیشه های سیاسی فردوسی و سعدی در مورد مدیریت فرزانگان و نقش آن به عنوان کلان شاخص حکمرانی خوب پرداخته شده است. او راه حل بسیاری از مشکلات جامعه را بهره مندی از ظرفیت فرزانگان یا گرایش به شایسته گزینی و شایسته سالاری در نظام حکومتی می داند. آگاهی از این تأملات و اندیشه ها موجب رشد فکری و سیاسی مردم و تنبه حاکمان می شود و رهنمودهای موجود در آثار بزرگان اندیشه و فرهنگ می تواند سرمشقی برای کارگزاران امروز و آینده جامعه باشد.اهداف پژوهش:واکاوی اصول و معیارهای حکمرانی فرزانگان در شاهنامه و بوستان.تبیین ابعاد و زوایای اندیشه فردوسی و سعدی در چارچوب گفتمان ایرانی در زمینه حکمرانی.سؤالات پژوهش:اصول و معیارهای حکمرانی فرزانگان و سیاست از نظر فردوسی و سعدی چه بوده است؟چه تشابه و تفاوتی بین آراء و افکار فردوسی و سعدی در حکمرانی وجود دارد؟
تحلیل فضایی روند نابرابری های منطقه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
105 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل فضایی نابرابری های منطقه ای در ایران طی سال های 1390، 1395 و 1400 و نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت کتابخانه ای انجام شده و جامعه آماری 31 استان کشور بر اساس آخرین تقسیمات اداری و سیاسی سال 1400 است. به منظور ارزیابی وضعیت توسعه یافتگی از 47 شاخص در سه بعد اصلی اقتصادی-زیربنایی، آموزشی-فرهنگی و بهداشتی- درمانی استفاده شده، تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به صورت کمّی و با استفاده از نرم افزارهای GIS، EXCEL و SPSS صورت گرفته است. در این تحقیق برای رتبه بندی استان ها از مدل تصمیم گیری چند شاخصه ویکور، برای وزن دهی به شاخص ها از روش آنتروپی شانون، برای خوشه بندی داده ها از روش K-Means-Cluster، برای ارزیابی تغییرات نابرابری های میان استانی از روش آماری CV، برای درون یابی توسعه یافتگی کشور از روش Kriging، برای ارزیابی همبستگی فضایی و نوع خوشه بندی توسعه یافتگی استان ها از روش Spatial Autocorrelation (Morans I) و برای ارتباط یابی میان توسعه یافتگی به عنوان متغیر وابسته و جمعیت و مساحت به عنوان متغیرهای مستقل از روش رگرسیون وزن دار جغرافیایی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشانگر این است که در سال 1390 ، تمرکز شدید فعالیت های اداری، سیاسی، اقتصادی و صنعتی در تهران موجب شده است تا واگرایی شدیدی بین استان تهران و سایر استان ها به وجود آید، این روند در سال های 1395 و 1400 با تبعیت از نظریه قطب رشد وارد مرحله دوم شده و میزان واگرایی کاهش یافته و بر میزان همگرایی میان استان ها افزوده شده است. مطابق نتایج همبستگی موران همچنان خوشه بندی کشور به صورت چند قطبی و همچنان نابرابری منطقه ای در کشور وجود دارد به طوری که استان های مرزی و بندرگاهی کشور با وجود پتانسیل ها و ظرفیت های توسعه به عنوان کریدورهای مرزی، در وضعیت نامناسب تری نسبت به سایر استان ها قرار دارند.
مطالعه شیوه های اعلان وقت و ساعت در ارسن نقش جهان اصفهان در دوره صفوی با نگاهی به شیوه های مرسوم در شهرهای بزرگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای فضا و مکان در شهر سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
121 - 142
همان گونه که ساعت های عمومی با اهداف گوناگون ازجمله نمایش قدرت فنی و یا کنترل ضرباهنگ زندگی شهری در شهرهای اروپایی رواج بسیار داشته اند؛ اعلان زمان یکی از کارکردهای اصلی مکان های همگانی در شهرهای اسلامی بوده است که به همراه اذان و رویدادهای دیگر در طی شبانه روز زیست عمومی شهرنشینان مسلمان را انتظام می بخشیده است. ازسوی دیگر، ساخت مجموعه های شهری متشکل از عملکردهای گوناگون نظیر مسجد، میدان و... ازجمله سنت های مهم شهرهای اسلامی به شمار می رود که افزودن ساعت های عمومی (شهری) ساختار کالبدی و عملکردی آنها را تکامل بخشیده است. در این پژوهش، بر روی اهمیت و ضرورت موضوع بررسی شیوه های اعلان زمان، به ویژه نقش ساعت های شهری در فضای معماری و شهرسازی اسلامی، تأکید شده است. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل ساختمان های کمتر شناخته شده ای است که به اعلان زمان در شهرهای اسلامی ایران می پرداخته اند. پژوهش با روش تفسیری-تاریخی و توصیفی-تحلیلی انجام شده و بر مبنای متون تاریخی به ردیابی، معرفی و تحلیل ساعت ها پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گاه شمارهای شهری مانند ساعت شاه، که بخشی از میدان نقش جهان بوده اند، نقش مهمی در اعلان زمان به شیوه های متنوع (اسلامی، ملی، اروپایی و زمانی) داشته اند. این گاه شمارها تفسیرهای تازه ای از سازمان دهی میدان نقش جهان ارائه می دهند.
Beyond the Chilly Chariots: A Contemplation of Nothingness in Wallace Stevens' Harmonium(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper deals with Wallace Stevens’s first collection of poetry, Harmonium, in light of Heidegger’s philosophy, with a particular emphasis on Da-sein as the place of negativity. The focus is particularly on Heidegger’s later philosophy, where he defines Man as the juncture where the four constitutive elements (earth, sky, divinities, and mortals) converge to let Da-sein appear as the futural authentic animal whose Being matters to him as his distinctive mark. Stevens’s poetry in Harmonium displays an experimental development along the same lines. The collection consists of poems dealing with the effect that the prospects of death and finitude have on its protagonists. Stevens achieves authentic protagonists who accept the nihilating power of death in order to save themselves from any form of social, poetic, and philosophical closure. This is significant because Stevens conceives a creative potential that not only runs counter to the romantic nostalgia for a return to an innocent past, but also openly embraces the idea of finitude as the only way out of any logocentric and metaphysical forms of thinking. This study, therefore, aims to show how in Harmonium Stevens poetizes an endless creative power that sets upon reproducing the non-closure associated with nihilation and nothingness.
استخراج و تحلیل الگوهای سینوپتیک و پایش منشاء و مسیر عبور توفان های گردوغبار؛ مطالعه موردی: استان اردبیل، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ریزگردها و توفان های گردوغبار به یکی از مسائل و مشکلات مهم کشور ایران و سایر مناطق جهان تبدیل شده است. این پژوهش درصدد استخراج الگوهای سینوپتیک توفان های گردوغبار استان اردبیل و پایش و منشأیابی مکان برخواست آن به انجام رسیده است. بازه زمانی موردمطالعه 34 ساله (2013 – 1979) می باشد. از داده های ایستگاه های سینوپتیک استان اردبیل و داده های سطوح فوقانی جو سازمان ناسا جهت انجام پژوهش پیش رو استفاده به عمل آمد. جهت نیل به اهداف پژوهش از روش های محیطی به گردشی، خوشه بندی سلسله مراتبی و مدل HYSPLIT بهره گرفته شد. با توجه به نتایج حاصل شده 3 الگوی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال شناسایی گردید. الگوی شماره 1 و 2 تقریباً مشابه به یکدیگر بوده و بیانگر رخ داد ناوه عمیق است که از اروپای مرکزی شکل گرفته و تا نیمه های دریای سرخ امتداد داشته است. در الگوهای یادشده منطقه مورد مطالعه در شرق ناوه مذکور قرار داشته است. الگوی سوم بیانگر رخ داد بلوکینگ بریده کم فشار بر فراز دریای سیاه و مناطق هم جوار و قرارگیری استان اردبیل در شرق ناوه متشکل از بلوکینگ می باشد. منشأ ریزگردها در الگوهای 1 و 2 نواحی شرقی کشور عراق و غرب کشور ایران و در الگوی شماره 3 در ارتفاع 500 هکتوپاسکال نواحی مرکزی کشور عراق و در ارتفاعات 850 و 1000 هکتوپاسکال نواحی مرکزی کشور سوریه می باشد. واژگان کلیدی: توفان گردوغبار؛ استخراج الگو؛ تحلیل سینوپتیک؛ مدل HYSPLIT؛ استان اردبیل
کاربست روان کاوی شخصیت یونگ در غزلیات عطار و مولانا با تکیه بر دو مقوله وصل و هجر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۹
349 - 376
حوزههای تخصصی:
با وجود اندیشه های مشترک شاعرانی که در مسیر عرفان گام نهاده اند، هر یک از آن ها در به تصویر کشیدن تجربیات عارفانه و شناسایی راه های سیر و سلوک، سبکی خاص داشته اند. علاوه بر ویژگی های سبکی یک اثر که در به وجود آمدن اثری متفاوت نقشی تعیین کننده دارد، خصایص روحی و ویژگی-های شخصیّتی خالق اثر نیز بر این امر اثرگذار است. در این مقاله، شخصیّت عطّار و مولانا براساس نظریه روان شناس مشهور، گوستاو یونگ از بُعد درون گرایی و برون گرایی در مواجهه با دو مقوله وصل و هجر، مورد واکاوی قرار گرفته است. با توجّه به تأثیر محیط دوران کودکی، رخدادها و رویدادهای متفاوت زندگی دو شاعر، تفاوت نگاه و روایت آن ها درباره شخصیّت عاشق که محور اصلی غزلیات عاشقانه است و حالات مربوط به آن و نیز شیوه شاعری و تیپ شخصیّتی دو شاعر، می توان چنین اذعان داشت که عطّار، شخصیّت درون گرای احساسی دارد و از هجران، بیش تر از وصال سخن گفته است و مولانا نیز با وجود توصیفات بسیار در باب هجران، وصال را دور از دسترس نمی شمارد و شخصیّت برون گرای احساسی دارد.