مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱٬۲۴۱ تا ۲۱٬۲۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
تمدن حقوقی سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
323 - 342
حوزههای تخصصی:
امروزه میراث فرهنگی پشتوانه های قانونی بسیار غنی دارد و توجه اغلب دولت ها به این مهم بیش از پیش احساس می شود، به طوری که با رشد جرائم علیه میراث فرهنگی ، تاریخی و مذهبی در کشورهای مختلف توسط اشخاص و باندهای سازمان یافته ، توجه ملی و جهانی نسبت به این پدیده خطرناک جلب شده است؛ البته چگونگی مقابله با این جرایم در قالب قوانین ملی ، کنوانسیون ها، اعلامیه ها، قطعنامه ها و... جلوه گری کرده و همچنین عواملی از جمله سیل، زلزله، باد، باران، دسیسه ها و توطئه های دشمنان داخلی و خارجی برای به غارت بردن این آثار و بی هویت نمودن ملت ها نیز مزید بر علت شده است. با توجه به این که اموال تاریخی و فرهنگی بخشی از میراث فرهنگی کشور را تشکیل می دهند، جرایم ارتکابی علیه آن ها را می توان علاوه بر جرم علیه اموال، از زمره جرایم علیه آسایش عمومی نیز محسوب کرد. در همین راستا، قوانین کیفری ایالات متحده امریکا نیز به جرم انگاری جرایم علیه میراث فرهنگی پرداخته و مرتکبان جرایم مذکور را قابل مجازات دانسته اند. البته قانونگذار ایالات متحده امریکا در مقایسه با قانونگذار ایران عکس العمل متعادل تری نسبت به مرتکبین این جرایم داشته و بیشتر به پیشگیری و فرهنگ سازی در جهت کاهش جرایم علیه میراث فرهنگی توجه داشته است. در ایران، به رغم سابقه طولانی جرم انگاری در حوزه میراث فرهنگی افزایش تخریب، سرقت، قاچاق و نابودی آثار تاریخی و فرهنگی قابل مشاهده می باشد؛ لذا جرم انگاری در این حوزه کمک می کند تا شناختی نسبی از وضعیت قوانین کیفری موجود در حوزه میراث فرهنگی به دست آمده و نهایتاً در جهت آگاه سازی مقنن، خلأها و ایرادات قوانین موجود مشخص گردد.
تحلیل فسخ قرارداد پیش فروش ساختمان و اثر فسخ قرارداد مشارکت در ساخت بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
567 - 594
حوزههای تخصصی:
قرارداد پیش فروش ساختمان که طبق قانون پیش فروش ساختمان مصوب 1389 تبیین شده، از حیث انحلال به ویژه فسخ قرارداد، سازکاری متفاوت با قانون مدنی دارد. با توجه به این قواعد که در شرح مقاله به آن پرداخته می شود، سؤالاتی به ذهن متبادر می گردد که در صورت کاستی یا فزونی مساحت و یا نقض اجرای تعهد و معیوب بودن ساختمان احداثی، آیا محلی برای اجرای مواد 237 الی 239 مربوط به شرط فعل و مواد 355، 384 و 385 قانون مدنی وجود دارد؟ اگر قبل از قرارداد پیش فروش، قرارداد مشارکت در ساخت میان مالک زمین و مقاطعه کار منعقد شود و پس از انعقاد پیش فروش، قرارداد مشارکت فسخ شود یا انجام آن امکان پذیر نباشد، وضعیت حقوقی قرارداد پیش فروش چه خواهد بود؟ این مقاله شرایط خاص این قانون را تبیین می کند و به ذکر احکام حالت های اختلاف مساحت واحد ساخته شده با قرارداد که حق فسخ و اخذ خسارت است، می پردازد. همچنین گفته شده عدم رعایت تشریفات سند رسمی منجر به خروج قرارداد از مزایای قانون پیش فروش از جمله تسهیل حق فسخ برای پیش فروش کننده است. همچنین مقاله حاضر ضمن بیان حالت های مختلف فسخ قرارداد مشارکت در ساخت نشان می دهد که فسخ تأثیری در قرارداد پیش فروش ندارد و مالک زمین نیز نمی تواند با انتقال زمین از تعهدات خود سر باز بزند.
اصول حاکم بر آموزش های عمومی حقوق
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی اصول حاکم بر آموزش عمومی و شهروندی پرداخته و می کوشد پاسخ دهد که چگونه پایبندی به این اصول می تواند بهبود کیفیت و کمیت آموزش را به دنبال داشته باشد. سوال اصلی پژوهش این است که اصول اساسی برای دستیابی به یک نظام آموزشی کارآمد و پایدار در زمینه آموزش شهروندی و عمومی کدام اند و هر یک از این اصول چه نقشی در دستیابی به اهداف آموزشی دارند. به منظور پاسخ به این سوال، از رویکردی تحلیلی استفاده شده است که در آن اصول مختلف آموزش عمومی شناسایی و تحلیل می شوند و تأثیر آن ها بر اجرای موفق سیاست های آموزشی مورد بررسی قرار می گیرد.
نتایج این مطالعه نشان می دهند که پایبندی به اصولی همچون تدرج گرایی، رعایت اخلاق حرفه ای، توجه به نیازها و خواسته های مخاطبان آموزشی، تأکید بر نظام آموزشی منسجم، و ترکیب رویکردهای متمرکز و غیرمتمرکز از جمله عوامل کلیدی هستند که می توانند به اجرای موفقیت آمیز سیاست های آموزشی منجر شوند. این اصول با فراهم آوردن بستری مناسب برای آموزش همگانی، امکان دستیابی به عدالت آموزشی و توسعه پایدار را افزایش می دهند و نقش مؤثری در تربیت شهروندان آگاه و مسئول ایفا می کنند. بر این اساس، توجه به اصول حاکم بر آموزش عمومی از سوی دولت ها و نهادهای آموزشی به عنوان نهادهای اصلی مسئول، ضروری بوده و می تواند به شکل گیری جامعه ای پویا و مسئولیت پذیر کمک کند.
بازپژوهی ادله حرمت استمنا در مذاهب فقهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۹)
103 - 136
حوزههای تخصصی:
استمنا که بنابر نظر مختار عبارت است از هر عملی که به غیر از رابطه جنسی با غیر، منجر به اخراج منی از انسان شود، از اموری است که امروزه با توجه به کثرت عوامل تهییج شهوانی، اعم از فیلم های مبتذل و... از یک طرف و همچنین اختلاف نظر پژوهش گران طبی در فواید و مضرات آن، از طرف دیگر، باید مورد بررسی و بازبینی دقیق فقهی قرار گیرد. استمنا از نظر اجماعی امامیه و مشهور اهل سنت فعلی حرام است، ولی برخی از احناف و حنابله و ظاهری ها حکم به جواز آن داده اند. آنچه این تحقیق به آن دست یافت، این بود که براساس روایت صحیح السند موجود در تفسیر قمی، آیات قرآن دلالت بر حرمت این عمل ندارند و لکن با خدشه در کتاب و مؤلف تفسیر قمی، آیات 5 و 6 و 7 سوره مؤمنون حاکی از حرمت استمنا است. از روایات مبنی بر حرمت، فقط موثقه عمار صحیح السند بود که آن هم در دلالتش مبنی بر حرمت تشکیک شد. از طرفی برخی از اخبار ولو اینکه سنداً ضعف دارند، حاکی از جواز چنین عملی هستند. در سوی دیگر، ازآنجاکه اجماع بر حرمتِ استمنا، مدرکی بود، ازاین رو بنابر نظر اکثر متأخران اجماع نیز از اعتبار می افتد. ولی بنابر نظر برخی از فقهای معاصر با قبول صحت اجماع مدرکی و اتفاقاً قوت بالای آن در برخی از مصادیقش، عمل برخلاف اجماع و شهرت فتواییه و خصوصاً فهم سلف از مدارک، خلاف احتیاط است، و نهایتاً با قبول صحت اجماع بر حرمت این عمل و همچنین اثبات دلالت آیات فوق الذکر مبنی بر حرمت آن، ممنوعیت استمنا ثابت خواهد شد.
گفتمان کاوی؛ رهیافتی نو در فقه جهاد از نگاه فقیهان و اندیشمندان مذاهب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۹)
196 - 230
حوزههای تخصصی:
مطالعات گفتمانی، رویش و شکل گیری یک تفکر در بستر اجتماع و نحوهٔ اثرگذاری آن را تجزیه و تحلیل و از ورای آن به جهت بخشی اندیشه اقدام می کند. فقه به عنوان دانشی دیرین که در بستر اجتماع همواره برای مکلفان اثرگذار بوده است، با گفتمان های متعددی در درون و بیرون خود مواجه گردیده است. این امر در دنیای معاصر و ظهور رویکردهای فلسفی و عقلی به احکام فقهی جلوهٔ بیشتری یافته و گفتمان کاوی در فقه را با ضرورت مواجه ساخته است. در تحقیق پیش رو جهاد اسلامی به عنوان یک نهاد مهم فقهی که در قرن اخیر بیش از هر زمان با خوانش های متعدد روبرو است، انتخاب شده تا یکایک خوانش ها را که بر محور یک یا چند گفتمان معین شکل گرفته تحلیل کند و ریشه های شکل گیری هریک از خوانش ها را بازشناسد. این تحلیل به دلیل نگاه فرافقهی و فلسفی از جزئی نگری معاف بوده و در راستای رسیدن به خوانش صحیح از جهاد که مقتضای نیازهای زمان باشد، گام برداشته است. خوانش های مبتنی بر گفتمان های نص، دفاع، اختصاص، حقوق، قدرت، و مقاصد شریعت شناسایی و پس از تبیین مستقل باهم خوانی شده و در میان همه، خوانش مبتنی بر گفتمان مقاصدی مورد عنایت بیشتر واقع شده است.
خدا به مثابه وجود در متافیزیک فارابی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۶)
45 - 66
حوزههای تخصصی:
فارابی اولین فرد در دنیای اسلام است که مواجهه فلسفی با ترجمه تفکر فلسفی یونانی و مفاهیم بنیادی متافیزیک ارسطویی دارد. وی بنا به گفته خودش، راه تجدید و تفسیر فلسفه را از خودِ فلسفه افلاطون و ارسطو یاد گرفته است و با ارائه تفسیر خاص خودش از معانی «موجود» و «ماهیت»، موجود به معنای سوم - منحاز بماهیّه ما فی الخارج - به ضروری و غیرضروری دسته بندی می کند و ویژگی های موجود اول ِضروری را تبیین می کند و معتقد است که موجود غیرضروری در اصلِ وجود خودش، فقیر است و فقر آن باید از سوی موجود ضروری و غنی برطرف شود. فارابی تأکید دارد که همه موجودات عالم فیضان وجودی موجود اول هستند. وی از راه تفسیر خاص و دین پذیر خودش از برخی مفاهیم فلسفه ارسطویی، محور متافیزیک ارسطویی را از «موجود» به «خداوند» تغییر می دهد و بنیان فلسفه در دوره اسلامی را بنا می نهد. تفسیر فارابی از معانی موجود و ماهیت به روشنی بسترسازی تمایز متافیزیکی آنها را آماده می کند و منصه ظهور جمع حکمت اشراقی افلاطونی و فلسفه ارسطویی در دنیای اسلام می شود. این نوشتار در قالب پژوهش مسئله محور تلاش می کند با شواهد و قراین، به این پرسش پاسخ دهد که فارابی چگونه تفسیر بنیادین درباره خدا به مثابه وجود را در متافیزیک ارسطو وارد می کند؟ نوشتار حاضر با روش تحلیل محتوا به این نتیجه می رسد که فارابی با ارائه تفسیر خاص نحوه وجودی موجودات و نیز تفسیر ماهیت موجودات، به تأسیس نگاه فلسفی در دنیای اسلام دست می زند.
درنگی در رابطه ٔ میان طراح داخلی و کارفرما
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
130 - 142
حوزههای تخصصی:
معماران داخلی و معماران در طول دوران تحصیل دروس بسیاری را در حوزه های مختلف، از جمله روند طراحی، زیبایی شناسی، تاریخ هنر، علوم مهندسی و بسیاری دیگر می آموزند. اما هیچ درسی را در قالب نحوه ارتباط با کارفرما و ویژگی های آن در دوران تحصیل نمی آموزند. از طرف دیگر، هیچ پروژه ی طراحی را نمی توان در دنیای حرفه ای، بدون کارفرما در نظر گرفت و طرح نهایی حاصل تعامل همین دو، یعنی طراح و کارفرما است. از این روی، بسیاری از طراحان، بعد از اتمام دوران تحصیل و کسب دانش لازم در حوزه طراحی، به چالش هایی جدیدی با کارفرما بر خواهند خورد که تا قبل از آن دانشی در این حوزه، یعنی نحوه ارتباط حرفه ای و درست با کارفرما کسب نکرده اند. در نتیجه، در طول زمان با آزمون و خطاهای بسیار و بدون داشتن منبعی معتبر، سازوکار نحوه ارتباط با کارفرما را برای خود شخصی سازی می کنند. اما در این میان، بسیاری از طراحان نیز به علت نداشتن آگاهی لازم در رابطه با نحوه ی برقراری رابطه ای حرفه ای با کارفرمای خود، به چالش های غیرقابل حلی نیز می رسند. هدف این مقاله تلاش برای کسب مهارت های لازم برای ارتباط با کارفرما است. برای رسیدن به این هدف، ابتدا سازوکار یک ارتباط بررسی می شود و برای رسیدن به آگاهی بیشتر نسبت به کارفرما به مسیر های متقاعدسازی، ویژگی های تاثیرگذار در طراح، میزان اختلاف نظر و چندی دیگر پرداخته می شود. در مرحله بعد، به مهارت های قابل کسب مانند مهارت ارائه، پرورش تسلط کلامی و تعدادی دیگر اشاره می شود. در این مقاله این نتیجه حاصل شده است که طراح برای ایجاد رابطه ای حرفه ای با کارفرمای خود، نیاز به کسب آگاهی هرچه بیشتر در مورد کارفرما و ویژگی های شخصی و اخلاقی او دارد؛ از طرف دیگر، طراح به کسب مهارت های ارتباطی، همچون مهارت ارائه و تسلط کلامی نیاز دارد تا در نهایت با ایجاد رضایت طرفین به طرحی مطلوب دست یابد.
فضاهای عمومی درمانگر استرس: نقش طراحی شهری در ارتقای سلامت روان مهاجران، نمونه موردی: کلانشهر شیراز
حوزههای تخصصی:
عموما مهاجرت امری استرس زا است؛ زیرا عواملی مانند نا آشنایی با محیط جدید و حس تعلق خاطر به محیط قبلی، می تواند فرد را دچار تنش های روحی – روانی و ناپایداری خلق و خو گرداند. با جهانی شدن شهرها و پیشرفت امکانات، شهرها همواره بستر رفت و آمد، سر و صدا و آلودگی ها بوده، و علاوه بر تحت الشعاع قرار دادن رفتارها و واکنش های انسان در محیط، غالبا موجب بروز تنش و استرس در افراد می شوند. اگرچه تاکنون پژوهش هایی پیرامون استرس محیطی و اثرگذاری مداخلات محیطی بر سلامت روان مردم صورت گرفته است، اما استرس محیطی هیچ گاه از منظر مهاجران شهری مورد تحقیق قرار نگرفته و عوامل و زوایای دقیق اثرگذاری استرس محیطی بر سلامت روان مهاجران شهری، هنوز روشن و مشخص نیست. از این رو، پژوهش کمی حاضر که بر حسب هدف، از نوع کاربردی دسته بندی می گردد، می کوشد تا بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی به بررسی اثرگذاری شاخص های استرس محیطی بر سلامت روان مهاجران در کلانشهر شیراز بپردازد. داده های مورد نیاز پژوهش از دو طریق مطالعات اسنادی-کتابخانه- اینترنتی و پرسشنامه پنج گزینه ای که با همکاری 384 تن از مهاجران ساکن شیراز تکمیل شدند، گردآوری شده اند. تحلیل داده ها نیز، با استفاده از ابزار SPSS و انجام آزمون های آماری مربوط به آن، انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از اثبات اثرگذاری معکوس شاخص های بعد زیست محیطی و اجتماعی متغییر استرس محیطی بر سلامت روان مهاجران است. این بدین معناست که تجربه شاخص های زیست محیطی و اجتماعی استرس محیطی شامل آلودگی هوا، آلودگی آب، آلودگی صوتی، تجمع زباله و پسماند، ازدحام، دردسرهای روزانه و کیفیت پایین روابط اجتماعی، مستقیما موجب کاهش قابل توجه سلامت روان مهاجران در کلانشهر شیراز می شود. طراحی شهری، می تواند بهره گیری از ایده های خاص طراحی مبتنی بر بهبود سلامت روان و خلق فضاهای عمومی حمایتی، نقشی اساسی در درمان استرس محیطی مهاجران داشته باشد.
طومار نقالی شاهنامه هفت لشکر بستر بازتاب فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
527 - 547
حوزههای تخصصی:
زمینه/هدف: طومارهای نقالی شکلی مکتوب از روایات حماسی عامیانه قوم ایرانی هستند؛ روایاتی که عمدتاً در عصر صفویه و قاجار به کتابت درآمده اند، اما اصل روایات مربوط به پیش از اسلام است. با وجود آنکه این روایات مربوط به چنین برهه ای از زمان هستند، کاتبان، بخش قابل توجهی از فرهنگ اسلامی را وارد این روایات کرده اند.
روش/رویکرد: نگارندگان این جستار، فرهنگ اسلامی موجود در طومار نقالی موسوم به شاهنامه هفت لشکر را استخراج و دسته بندی کرده اند. علت انتخاب این متن جامع بودن آن در بیان روایات متعدد حماسی و نیز برجستگی آن در متأثر بودن از مضامین اسلامی است.
یافته ها/نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد فرهنگ اسلامی در این طومار به چند وجه تجلی یافته است: ایجاد ارتباط بین این روایات با روایات پیامبران، وجود عبارات عربی-اسلامی در سخن شخصیت های روایات، وجود اندیشه های اسلامیِ شیعی در این روایات و مسلمان بودن/ شدن برخی از شخصیت های روایات. بر مبنای این بررسی روشن شد روایتگر، ایرانیانِ پیش از اسلام را مسلمان و لشکر آنان را لشکر اسلام تلقی نموده است. شخصیت های ایرانی گسترش دهنده دین اسلام هستند و در مبارزات خود دشمنان را به اسلام فرامی خوانند و نیز بسیاری از دیوان در نبرد با ایرانیان، به اسلام می گروند. شخصیت های داستان ها همواره به یاد خدا هستند و تضرع و زاری به درگاه او را از یاد نمی برند. روایتگر و نقال این طومار، روایاتی را که مربوط به ادوار پیش اسلامی هستند، در بستری اسلامی تئوریزه کرده و رنگ و بویی اسلامی به آن ها بخشیده است.
نظامِ معناییِ مفهوم قانون در اندیشه علمای مخالف مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
229 - 249
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین موضوعات در فهم اندیشه علمای مخالف مشروطه، «نظام معنایی» آن هاست. این نظام معنایی را می توان بستر سوگیری اندیشه آن ها به مفاهیم بنیادین در آن دوره دانست. در این پژوهش، این نظام معنایی در ارتباط با مفهوم قانون، به عنوان یکی از مهم ترینِ این مفاهیم بحث شده است. بنیان بررسی این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، شناخت انگاره هایی است که سبب شد تا بخشی از علمای آن روزگار در نظر و عمل به مخالفت با مشروطه برخیزند. بخش مهمی از این نظام معنایی، بیان کننده رویکردِ آن ها به دنیایِ جدید نیز است و می توان با بهره گیری از آن، دیگر مفاهیمِ بنیادینِ آن روزگار را نیز بررسی کرد. در این میان، باید توجه داشت که نسبتِ میانِ امر «قدیم» و امرِ «جدید»، موضوعی است که اساسِ نظامِ معنایی را تشکیل می دهد. با در نظر داشتنِ این موضوعات، پژوهش حاضر، نظام معنایی علمایِ مخالفِ مشروطه را دارای گزاره های بنیادینی می داند که نگرشِ علمای مخالف مشروطه را به مفهوم قانون نشان می دهد. این گزاره ها عبارت اند از؛ «کامل و کافی بودنِ قوانین شرع»، «شرع به مثابه قانون»، «مباینت قانون با خاتمیت پیامبر اسلام (ص)»، «تغییرناپذیر بودنِ قانون»، «قانونِ «جدید» به مثابه ناسخ شریعت».
تحلیل بیانی- اجتماعی سفرنامه حاج سیاح به فرنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
137 - 161
حوزههای تخصصی:
سفرنامه، اثری است با رویکرد روایی که تمرکز اصلی آن بر گزارش دیده ها و شنیده های نویسنده در طول سفر است. در دوره قاجار که سفرنامه نویسی به زبان فارسی رونقی دوباره گرفت، نویسندگانی چون حاج سیاح با اهدافی خارج از تکیه صِرف به روایت حوادث سفر، به سراغ نگارش این نوع ادبی رفتند. با مطالعه سفرنامه فرنگ حاج سیاح می توان پی برد که هدف او از روایت این حوادث و پیشرفت های جهان غرب، صرفاً گزارش نبوده، بلکه خواسته اصلی او ایجاد تأثیر در دیدگاه و نگرش ایرانیان دوره قاجار و ترویج افکار تجددطلبانه و بازکردن درهای نوگرایی به روی جامعه سنتی ایران عصر قاجار بوده است. نویسنده سفرنامه، برای دست یابی به این مهم، با رویکرد ساده نویسی حاکم بر آیین نویسندگی دوران قاجار، در کنار بهره گیری از شیوه های مختلف ادبی که تأثیر متن را بر مخاطب ایرانی عصر خود قوت می بخشد، سعی دارد با روایتی آمیخته با سادگی و درعین حال برخوردار از شیوه های بیانی، پیشرفت های فرنگ را در جهت کاستن فاصله و اختلاف سنت و تجدد در جامعه ایرانی بیان کند. وی برای نیل به این منظور، از زبانی ساده که مختصات آن استفاده از مفردات ساده، جملات کوتاه و به دور از تعقید، و درعین حال بهره مند از صنایع متنوع بیانی و بدیعی است بهره برده است. از بعد اجتماعی نیز نویسنده با وجود اظهار حیرت در برابر پیشرفت های غرب، داشته های دینی و میهنی خود را فراموش نمی کند و دچار شیفتگی کامل در مقابل ترقیات غرب نمی شود و حتی گاه در برخی مواضع، به نقد اندیشه ها و رفتارهای حاکم بر کشورهای مدرن می پردازد. این مقاله درصدد بررسی تفصیلی نحوه مواجهه بیانی و فکری حاج سیاح با مظاهر پیشرفت جهان غرب در عصر قاجار است.
تبیین رویکردهای شاخص احیا منظر شهری تاریخی ؛ مورد پژوهی: بافت شهری پیرامون کاروانسرا دوکوهک شیراز
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر با توجه به توسعه شهرها و گسترش ساخت و سازها و بالا رفتن امکانات زندگی در بسترکالبدی، تنوع در گوناگونی شیوه های زیست، بخش های تاریخی شهرها به دلیل فرسودگی و افت کیفیت کالبدی بناها، جایگاه خود را در خاطره ذهنی مردم از دست داده است. پیامد این اتفاقات چیزی به جز تخریب منظر شهری و فرهنگی و از بین رفتن خاطرات جمعی نبوده است. احیا این فضاها و ساختارها و همچنین تلفیق عملکردهای تاریخی و مدرن می تواند در بهبود و زنده شدن آن ها بسیار موثر باشد. مناظر میراثی و فرهنگی از جمله میراث گرانبهای هر مرز و بومی می باشد که در بستری طبیعی شکل گرفته و تعاملی پیوسته با طبیعت را دارا می باشد، این مناظر، مناظری مرکب از آثار طبیعی و انسان ساخت است که بیانگر رابطه ای طولانی میان انسان ها و محیط طبیعی اطرافشان دارد، منظر میراثی، منطقه جغرافیایی می باشد که در آن جلوه های طبیعی و فرهنگی همراه با رویدادهای تاریخی، فعالیت ها و افراد یا گروه های انسانی در هم آمیخته شده است. پژوهش حاضر با بررسی و تببین سه رویکرد شاخص مرتبط با احیای مناظر میراثی و لزوم تلفیق این سه رویکرد به دلیل موقعیت سایت پژوهش، به دستیابی به روش، راهبرد و راه حلی کارآمد در جهت احیا و بازیابی این گونه مناظر میراثی و بستر طبیعی آن ها و بسط این اصول در منظر میراثی کاروانسرای دوکوهک شیراز، پرداخته است.
رابطه بین سبک های دلبستگی با پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان با نقش میانجی گری خودکارآمدی و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی رابطه بین سبک های دل بستگی با پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان با میانجی گری خودکارآمدی و تاب آوری بود. پژوهش حاضر، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان با پرونده فعال در بخش انکولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) و امام حسین (ع) تهران در سال 1402 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین (2023) و با روش نمونه گیری در دسترس به تعداد 250 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس، مقیاس تجدیدنظر شده سبک های دل بستگی بزرگ سالان، مقیاس تاب آوری و مقیاس خودکارآمدی عمومی بود. تحلیل آماری داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 28 انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد سبک های دل بستگی (ایمن و ناایمن اجتنابی) بر پریشانی روان شناختی اثر مستقیم و معنادار دارد. خودکارآمدی دارای اثر مستقیم و معنادار بود و توانست در رابطه بین سبک های دل بستگی (ایمن و دوسوگرا) با پریشانی روان شناختی نقش میانجی معنادار ایفا کند. تاب آوری دارای اثر مستقیم و معنادار بود و توانست در رابطه بین سبک های دل بستگی (ایمن و دوسوگرا) با پریشانی روان شناختی نقش میانجی معنادار ایفا کند. با توجه به نقش میانجی معنادار خودکارآمدی و تاب آوری، می توان با به کارگیری مداخلات مؤثر دل بستگی محور مانند درمان هیجان مدار از بروز پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان کاست.
تبیین مبانی علم بودگی دانش اقتصاد در اندیشه علامه مصباح یزدی (ره) و بررسی چالش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۳۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲۱
45 - 64
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: این مقاله به تبیین مبانی علم بودگی دانش اقتصاد در اندیشه علامه مصباح یزدیe و بررسی چالش های مرتبط با آن می پردازد. با توجه به پیچیدگی های فهم ابعاد وجودی انسان اقتصادی و وابستگی موضوع اقتصاد به اختیار انسان، چالش های قابل توجهی درخصوص علم بودن اقتصاد مطرح شده اند. هدف این مقاله، تحلیل این چالش ها از منظر علامه مصباح یزدی و ارائه پاسخ هایی مبتنی بر مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی اسلامی است. روش تحقیق این مقاله، اکتشافی و مبتنی بر تحلیل محتوای آثار علامه مصباح یزدی است. این پژوهش تلاش دارد تا با بررسی ویژگی های اختصاصی علوم انسانی، امکان علم بودگی اقتصاد را تبیین کرده و چالش های ناظر به آن را پاسخ دهد.روش: این مقاله با روش اکتشافی و ازطریق تحلیل محتوای آثار علامه مصباح یزدیe انجام شده است. در این روش، با مراجعه به متون و نوشته های ایشان، مبانی علم بودگی اقتصاد و چالش های مرتبط با آن استخراج و تحلیل شده اند. رویکرد تحقیق مبتنی بر بررسی مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی است که علامه مصباح یزدی در آثار خود به آنها پرداخته است. همچنین، با توجه به تفاوت های علوم انسانی با علوم طبیعی و ریاضی، این مقاله به بررسی ویژگی های خاص اقتصاد به عنوان یک علم انسانی پرداخته و تلاش کرده است تا با استناد به دیدگاه های علامه مصباح یزدیe، پاسخ هایی برای چالش های مطرح شده ارائه دهد. روش تحلیل محتوا در این تحقیق، شامل استخراج مفاهیم کلیدی، دسته بندی آنها و ارائه تحلیل های منطقی براساس مبانی فلسفی اسلامی است.نتایج: براساس یافته های این تحقیق، اقتصاد در اندیشه علامه مصباح یزدیe به عنوان یک علم روشمند و مبتنی بر اصولی یقینی قابل تبیین است. چالش هایی مانند ناسازگاری قوانین ضروری اقتصاد با اختیار انسان، نقصان اعتبار شناختی اقتصاد در مقایسه با علوم طبیعی، عدم امکان تفاهم درباره مفاهیم انتزاعی اقتصاد، فقدان روش قابل توافق در اقتصاد و سوگیری اقتصاد تحت تأثیر پیش فرض ها، ازجمله مسائلی هستند که در این مقاله بررسی شده اند. علامه مصباح یزدیe با تأکید بر مبانی معرفت شناختی اسلامی، امکان علم بودگی اقتصاد را تأیید کرده و معتقد است که با وجود پیچیدگی های موجود، اقتصاد می تواند به عنوان یک علم معتبر شناخته شود. همچنین، ایشان بر این باور است که تفاوت های روش شناختی و تأثیرپذیری اقتصاد از مبانی مختلف، لزوماً به معنای عدم علم بودن آن نیست؛ بلکه نشان دهنده ویژگی های خاص این علم است.بحث و نتیجه گیری: در این مقاله، با استناد به اندیشه های علامه مصباح یزدی، نشان داده شده که اقتصاد به عنوان یک علم انسانی، با وجود چالش های مطرح شده، می تواند از اعتبار علمی برخوردار باشد. تأکید بر مبانی معرفت شناختی اسلامی و امکان شناخت یقینی و مطلق، ازجمله دلایلی است که علم بودگی اقتصاد را توجیه می کند. همچنین، علامه مصباح یزدی با تحلیل چالش هایی مانند نقش اختیار انسان در اقتصاد و تأثیر پیش فرض ها بر سوگیری های علمی نشان می دهد که این مسائل لزوماً به معنای عدم علم بودن اقتصاد نیستند؛ بلکه بیانگر ویژگی های خاص این علم هستند. درنهایت، این مقاله نتیجه می گیرد که با توجه به مبانی فلسفی اسلامی و دیدگاه های علامه مصباح یزدیe، اقتصاد می تواند به عنوان یک علم معتبر و روشمند شناخته شود؛ مشروط بر اینکه مبانی و اصول موضوعه آن به درستی تبیین و تحلیل شوند. این یافته ها می تواند راهگشای پژوهش های آینده در حوزه فلسفه اقتصاد و علوم انسانی اسلامی باشد.
موانع نظریه پردازی اعضای هیئت علمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۳۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲۱
103 - 122
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: رشد و پیشرفت هر جامعه ای در همه زمینه ها اعم از علمی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی همبستگی و رابطه بسیار قوی با رشد و پیشرفت دانشگاه ها دارد و دانشگاه ها به عنوان مراکز علمی نقشی مهم و کلیدی در تولید و توسعه نظریه های علمی را دارند. با وجود توصیه و سیاست گذاری در زمینه پیشرفت نظریه پردازی در کشور، به نظر می رسد هنوز این پدیده آن گونه که باید رشد نکرده است و همچنان دانشگاه های ایرانی در این زمینه ضعیف بوده اند که نشان می دهد با مسائل و مشکلاتی مواجه هستند. بی تردید تا زمانی که دیدی کامل و جامع از گستره این مسائل و مشکلات وجود نداشته باشد نمی توان درباره آنها چاره اندیشی کرد و در راستای برطرف کردن آنها و سرانجام افزایش ظرفیت نظریه پردازی برآمد.در راستای تربیت نسل آینده کشور ساخت نظریه های علوم اجتماعی و انسانی امری حیاتی است که متأسفانه در چند دهه اخیر نظریه شاخص و اثرگذاری در سطح کشور تولید نشده است که به این امر بپردازد. نبود آثار نظری جریان ساز و مرتبط با ارزش های اصیل انقلاب اسلامی باعث اعوجاج در عمل می شود. عدم توجه جدی و اهتمام ورزی به نظریه پردازی بومی و ملی در سطح دانشگاه و مراکز پژوهشی، باعث سستی تحلیل ها و اتخاذ تصمیم ها و خط مشی نادرست در سطح سازمان و طراحی برنامه های ضعیف و غیراثربخش در سطح عملیات می شود که پیامدهای آن، آنارشیسم در عمل وبی قوارگی در نظر خواهد شد و این ضعف و نقص مهم در عرصه فعالیت های و مأموریت های اجتماعی باعث بی اعتمادی شهروندان به کارآمدی سازمان خواهد شد. هدف این پژوهش شناسایی موانع نظریه پردازی اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور است.روش تحقیق: این تحقیق ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت در ذیل شیوه های ترکیبی (آمیخته) گنجانده می شود. استراتژی پژوهش اکتشافی متوالی است. در این طرح پژوهشی، ابتدا داده های کیفی و سپس داده های کمّی گردآوری و تحلیل می شود. بنابراین، ابتدا پدیده موشکافی شده و سپس برای تعیین روابط داده های کیفی از داده های کمّی استفاده می شود و همچنین، داده های کیفی، داده های کمّی را می سازند. بدین منظور در وهله نخست، از ابزار مصاحبه جهت احصای نظرات خبرگان در مورد موانع نظریه پردازی استفاده شده است. مشارکت کنندگان تحقیق، اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی در رشته های علوم انسانی بوده که به روش نمونه گیری غیرتصادفی - هدفمند و قضاوتی انتخاب شدند و فرایند تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. در مرحله بعد، براساس کدهای احصاشده، پرسش نامه موانع نظریه پردازی در دانشگاه از مصاحبه ها کیفی تنظیم شده و با روش کمّی «توصیفی - پیمایشی» استخراج و سپس با توجه به فرمول کوکران به روش تصادفی خوشه ای بین 385 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه توزیع شده تا نظرشان را درخصوص میزان اهمیت هر یک از گویه ها مشخص شود.در بخش کیفی از روش تحلیل مضمونی جهت احصای کدها و در بخش کمّی از روش فریدمن جهت رتبه بندی گویا استفاده شده است. همچنین، در راستای اعتباریابی تحقیق از روش های زاویه بندی (بررسی نظریه ها، دیدگاه ها و مشارکت کنندگان مختلف در پژوهش)، دریافت بازخورد از مشارکت کنندگان تحقیق و ارائه شرح مفصل از پدیده مورد مطالعه به مشارکت کنندگان استفاده شده است.یافته ها: به طورکلی، در بخش کیفی پس از انجام 15 مصاحبه و تحلیل مصاحبه های انجام شده، 218 کد پایه، 45 کد سازمان دهنده و 4 کد فراگیر احصا شد. کدهای فراگیر عبارت اند از: شایستگی های فردی نظریه پرداز (ضعف بنیه علمی و تئوریک و بروز نبودن دانش تخصصی، پیگیر نبودن مباحث علمی مرتبط با رشته تخصصی و عدم حضور در محافل علمی و تخصصی مرتبط، نداشتن مهارت نقد علمی نظریه ها، نداشتن جسارت علمی، ذهن سطحی و تک بعدی و غیرخلاق استادان، نداشتن دغدغه ذهنی و علمی مشخص و فقدان مسئله سازمانی و دانشی در طول زندگی علمی و آموزشی، نداشتن اعتمادبه نفس و خودکم بینی در بین استادان، منفعت طلبی و خودخواهی و نداشتن اخلاق حرفه ای)، فرهنگ سازمانی (نبود فضای نقد و گفتگو در سطح دانشگاه، حاکمیت فرهنگ دستوری و سلسله مراتبی در سازمان، نبود فرهنگ آزاداندیشی و گفتگو در بین استادان به دلیل جایگاه های سازمانی، غلبه نگاه بوروکراتیک بر ساحت علم، غلبه ارزش های سلسه مراتبی و اطاعت پذیری بر جسارت و ریسک پذیری در سطح اعضای هیئت علمی) ، مدیریت و رهبری دانشگاه (نداشتن برنامه و طرح صحیح برای رهبری سرمایه انسانی و علمی و نخبگانی دانشگاه، نداشتن نظام انگیزشی صحیح برای ترغیب استادان به نظریه پردازی، نداشتن طرح علمی و جامع و بلندمدت برای حوزه های نظری و پژوهشی دانشگاه، درگیر نکردن و عدم مشارکت استادان به مسئله واقعی و عینی) و نظام ها و فرایندهای دانشی (نداشتن سازوکار اجرایی برای توسعه و تعمیق نظریه پردازی در دانشگاه، ضعف تعامل و ارتباط با دانشگاه ها و مؤسسات علمی کشوری و بین المللی، نداشتن ساختار هوشمند برای تبدیل تجربه ها سازمانی به نظریه های علمی، نبود مراکز پژوهشی و اندیشکده ها فعال و موضوع محور).بحث و نتیجه گیری: نظریه پردازی از مسیری عبور می کند که این مسیر، مسیر سختی است؛ ازاین رو در بهترین حالت افرادی که در قله های دانش بوده اند توانسته اند گزاره نظری تولید کنند و شاید در برخی موارد به آن نزدیک شده اند. شایستگی ها و ظرفیت های افراد به آنها این امکان را می دهد تا با اعتمادبه نفس و انگیزه و پشتکار و نشاط جسمی و روانی فهم و تحلیل دقیقی و صحیح و همه جانبه ای از پدیده یا مسئله داشته باشد. خلق یک نظریه محصول بررسی، مطالعه و تفکر عمیق و غنی در مورد پدیده مورد مطالعه و مفهوم سازی آن است. یک نظریه پرداز در کنار شایستگی های فردی مستلزم داشتن شرایط و بستر مناسب و ترغیب کننده جهت تحقیق و مطالعه است. یافته های این تحقیق نشان داد در راستای ترغیب نظریه پردازی در دانشگاه ها باید به چهار بعد شایستگی های فردی نظریه پرداز، فرهنگ سازمانی، مدیریت و رهبری دانشگاه و نظام ها و فرایندهای دانشی توجه جدی شود.در بعد شایستگی های فردی یک نظریه پرداز مستلزم تقویت دو محور روانی و شخصیتی (اعتمادبه نفس، کار تیمی و خلاقیت و تحلیل گری) و محور رفتاری (بروز کردن دانش، مشارکت در محافل علمی و ایجاد فضای نقد و بررسی) می باشد. در بعد فرهنگ سازمانی باید در دانشگاه های کشور ارزش های محوری «دموکراسی، گفتمان باز و آزاد، ریسک پذیری، انتقاد کردن و خلاقیت و نوآوری» در اولویت قرار گیرد. در بعد مدیریت و رهبری باید مسئولین دانشگاه از ابزارهای مدیریتی خود در راستای «ترغیب و انگیزش استادان، حمایت و پشتیبانی، پژوهش محوری و خلق دانش بومی در کشور» استفاده کنند و در نهایت نظام ها و فرایندهای دانشی کشور باید به سمت هوشمندسازی، چابک سازی، یکپارچه سازی دانش و هم افزایی حرکت کنند.تقدیر و تشکر: محققان بر خود لازم می دانند تا از تمامی استادانی که آنها را در انجام این پژوهش یاری کرده اند، کمال تقدیر و تشکر را داشته باشند.تعارض منافع: در این پژوهش هیچ گونه تعارض منافعی وجود ندارد.
رفتار فاشیستی در روابط بینافردی تبیینی روان کاوانه با رویکرد کریستوفر بالِس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
11 - 30
حوزههای تخصصی:
همچون بسیاری از مصطلحات علمی دیگری که در نظریه های علوم انسانی تعاریف خاص خود را دارند اما در گفتار عمومی معنایی عام و غیرتخصصی پیدا کرده اند، اصطلاح «فاشیسم» عموماً به هر گونه اِعمال قدرتِ فردمحورانه و خودکامانه اطلاق می شود. از دیگر سو، در نظریه های سیاسی، فاشیسم به منزله ی نوعی ایدئولوژی تعریف می شود که به ویژه در تبلورهای بین المللی آن درخور بررسی است. در ادبیات مربوط به این موضوع در علوم سیاسی، فاشیسم بیشتر با تکیه بر ظهور آن در تاریخ سیاسی تعریف یا بررسی شده است. این تبیین تاریخی، به رغم شالوده های علمی آن، از بُعد دیگری از فاشیسم غفلت می ورزد که به طور خاص در رفتارهای فردی و روابط بینافردی مصداق پیدا می کند. روان کاو معاصر کریستوفر بالِس است فاشیسم در روابط بین الملل را شکلی بزرگ مقیاس از فاشیسم در روابط بینافردی آحاد جامعه می داند و آن را با اتخاذ رویکردی لاکانی و با استناد به مفهوم «دوبودگی روانی» در نظریات رابرت جِی. لیفتون تحلیل می کند. مطابق با تعریف روان کاوانه ی بالِس، فاشیسم ظرفیتی بالقوّه در همه ی انسان هاست که در صورت بی توجهی به تبلور پیدا کردن آن در روابط بینافردی، به سهولت می تواند به جنبشی توده ای تبدیل شود. در نوشتار حاضر، ابتدا ویژگی های مفهوم «فاشیسم» مطابق با ادبیات رایج در علوم سیاسی را برمی شمریم و سپس با اتخاذ رویکردی میان رشته ای می کوشیم نشان دهیم که تعریف روان کاوانه ی بالِس از فاشیسم علاوه بر این که پرتو روشنگرانه ای بر رفتارهای معمول در زندگی روزمره می افکند، جنبه های مهمی از خاستگاه ناخودآگاهانه ی کنش های فاشیستی در روابط بین ملت ها را نیز آشکار می کند.
تبیین ظرفیت های دیپلماسی رسانه ای ایران در افزایش همگرایی با تاجیکستان (با رویکرد گراندد تئوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران و تاجیکستان، اشتراکات فراوانی در عرصه های مختلف دارند؛ این امر باعث شده هم گرایی این دو کشور، در همه امور، دارای اهمیت باشد. از سویی، همراه ساختن تاجیکستان با سیاست های منطقه ای و بین المللی ایران، نیازمند افزایش قدرت نرم، پذیرش سیاست ها و مواضع ایران در میان افکار عمومی و نخبگان تاجیکستانی است. یکی از راهکارهای افزایش هم گرایی، استفاده بهینه از دیپلماسی رسانه ای است. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که دیپلماسی رسانه ای چگونه می تواند هم گرایی این دو کشور را افزایش دهد؟ این پژوهش به روش کیفی و از طریق مصاحبه با 12 نفر از صاحبنظران رسانه ای که حداقل دو سال در تاجیکستان زندگی کرده اند، انجام شده است. همچنین اعتباربخشی یافته ها به وسیله باورپذیر کردن گزینشی صورت گرفته است. براساس یافته های پژوهش، عوامل تأثیرگذار بر دیپلماسی رسانه ای عبارت اند از: الف- عوامل علی: قرابت های فرهنگی و زبانی، آداب و رسوم، عوامل سیاسی داخلی و خارجی؛ ب- عوامل میانجی: ژئوپلیتیک، همکارهای بین المللی و عوامل اقتصادی؛ و ج- عوامل زمینه ای: نگرانی های امنیتی، وحدت دینی و آمادگی نظامی. لزوم اتخاذ رویکرد جدید در عرصه فرهنگی، دیپلماسی رسانه ای فعال و هوشمندانه، شناسایی اقوام و اشتراکات مردمی، احترام به حاکمیت تاجیکستان و در نهایت، سرعت عمل رسانه ها در تقویت روابط بین دو کشور، ازجمله نتایج این پژوهش هستند.
تجربه آستانه ای در شمایل نگاری شیعیِ دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
112 - 124
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای بدیع نسبت به ارتباط بین تجربه زیبایی شناختی و تجربه دینی، واکاویِ این ارتباط ذیل مفهوم تجربه آستانه ای است که بسط و گسترش آن توسط افرادی چون اریکا فیشر مورد ارزیابی مجدد قرار گرفته است. از دید فیشر اگرچه تمام تجربه های آستانه ای را نمی توان زیباشناختی لحاظ کرد اما آن دسته تجربه های آستانه ای که هدفشان سیر و گذاری درونی است و مشخصه های دگرگون سازِ خاصی دارند با تجربه های دینی دارای وجوه اشتراک خاصی می شوند. از همین رو، در مقاله حاضر این مسئله مطرح شده است که این دو سنخ تجربه، پیرامون یکی از وجوه متمایز هنرهای اسلامی که در دوره قاجار ظهور یافته و از آن به عنوان شمایل نگاری شیعی یاد می شود، به چه نحوی دارای وجوه مشترک هستند؛ در همین راستا برای واکاوی ماهیت تجربه مخاطب هنگام مواجهه با شمایل شیعی خوانش فیشر از تجربه آستانه ای مدنظر قرار گرفته است. شمایل نگاری شیعی در این دوره تاریخی دارای تنوع بسیار قابل توجهی است که در سطح وسیعی در جامعه بازتولید شده اند لذا بررسی ماهیت تجربه مخاطب با این آثار اهمیت خاصی پیدا می کند؛ چراکه در کنار دارا بودن وجوه زیباشناختی، به نوعی از امکان ویژه تجربه دینی بهره مند هستند. نهایتاً، در مقاله پیش رو تلاش شده به روش تحلیلی با اشاره به پیش زمینه های این بحث و با به کار گیری خوانشی خاص از نظریه تجربه آستانه ای، نقطه مشترک تجربه زیباشناختی و دینی در مواجهه مخاطب با این سبک از هنر دینی در دوره قاجار شناسایی گردد. این امر منجر به شناخت بهتر ماهیت تجربه مخاطبِ هنرهای دینی از منظری جدید می شود که در مطالعات هنرهای دینی در دوره اسلامی راهگشاست.
مولفه های ادراک معنایی فرامکان: خوانشی پدیدارشناسانه از مراکز نمادین تاریخی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
35 - 50
حوزههای تخصصی:
آرمانشهر ایرانی _اسلامی اصفهان واجد مراکز تاریخی نمادینی بوده که مبتنی بر جهان بینی های عقلی، نقلی و شهودی شکل گرفته اند. میدان کهنه، بازار و نقش جهان در ترکیبی پیوسته، وابسته و همبسته با هم این مجموعه مرکزی را شکل داده اند. وجهی که جامعه پذیری جمعیت و حضور پذیری حکومت، اصناف، امت و مذهب را در مکانی همچون مرکز فراهم ساخته و به یگانگی می کشاند. پرسش اینجاست که نظام معنایی عمیق یا معنوی این مجموعه مرکزی با کدام مؤلفه ها برای انسان ها _ با هر نگرش و جایگاه وجودی _ ادراک پذیر و قابل دریافت می شود؟ هدف، فرارفتن از ادراک حسی و دسته بندی دریافت معنایی از مراکز نمادین تاریخی بر پایه اوج فهم معنایی مشترک افراد است. بازخلق چنین فضاهایی بدون حصول مؤلفه های ادراک معنایی و معنوی ممکن نیست. روش پژوهش پدیدارشناسی هرمنوتیک است که از رویکردهای تاریخی _ تفسیری و راهبرد مورد پژوهی عمیق درونی بهره می برد. کشف جوهر مشترک تجربه زیسته افراد از طریق طبقه بندی و تحلیل اطلاعات بر پایه مرور سیستماتیک متون و مشاهدات میدانی استوار بوده است. بر پایه نتایج حاصل از پژوهش، مجموعه مرکز نمادین تاریخی شهر اصفهان بر پایه زبانی با منش کالبدی _ فضایی، از مبدأ میدان کهنه شروع شده، مسیر بازار را می پیماید و به مقصد نقش جهان می رسد. در این گذر و گذار از مبدأ به مقصد، دریافت معانی با ارجاع به مؤلفه های پایداری فرازمینه ای، رویداد فراعملکردی _اجتماعی، موضع فراریخت شناسی، سیماشناسی فرادیداری و گونه شناسی فرافضایی بیشتر قابل ادراک می شود. فرایند بازخلق مراکز نمادین کهن ایرانی در کشاکش مؤلفه های ادراک معنایی بیشتر رخ می دهد، اگر تجربه زیسته "تهی از هر" بتواند از موقعیت پیرامونی آگاهی به مرکز سیر کند. این وضعیت با عاملیت یافتن بیشتر وجوه نمادین (به نسبت شمایلی) مکان همچنین کنش شدنی (به نسبت بودنی) ناظر در فضا افزایش می یابد. در این حالت، ادراک معنایی در اوج خود به یگانگی کنشگران در فضا منتهی می شود.
شناسایی واحدهای همگن وا کنش به اقلیم در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
67 - 80
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری با ویژگی های متفاوت از محیط های طبیعی، نیازمند تجدید نظر در پهنه بندی های اقلیمی سنتی هستند تا شرایط اقلیمی در برنامه ریزی ها و مدیریت شهر، قابل استفاده باشد. شهر تهران با ویژگی های طبیعی و الگوی توسعه شهری متفاوت، پاسخ های متفاوتی در برابر شرایط اقلیمی دارد. واحد های همگن واکنش به اقلیم (HCR) طبقه بندی اقلیم شهری را بر اساس نقشه های تراکم ساختمانی و ژئومورفولوژی طبیعی زمین انجام می دهد. هدف آن تهیه نقشه ای با مجموعه ای از مناطق همگن با فضای شهری است و مزیت آن در ارائه دستورالعمل های اقلیمی برای برنامه ریزی در طرح های جامع شهری است. برای مطالعه از لایه های اطلاعات مکانی کاربری/پوشش اراضی، تراکم ساختمانی، شبکه هیدروگرافی، عناصر جوی، تراکم جمعیتی و توپوگرافی شهری استفاده گردید. نتیجه آن تهیه نقشه اقلیم شهری تهران در 17 واحد اقلیمی و به دنبال آن ارائه هشت دستورالعمل اقلیمی برای برنامه ریزی شهری است. ترکیب مورفولوژی زمین، سطوح ارتفاعی، شیب سطحی، بستر رودخانه ها با مشخصات فیزیکی و کالبدی شهری مهمترین مشخصه مدل HCR استفاده شده در پژوهش است. نتایج به دست آمده گویای واحد اقلیمی همگنی در نوار شمالی تهران در مجاورت کوهستان با مخروط افکنه ها، روددره ها، پوشش گیاهی غنی تر و رخنمون های سنگی است. در حالی که تکه تکه شدن زیستگاه ها، بافت ساختمانی فشرده، دشت رسوبی هموار مشخصه اصلی مناطق مرکزی شهر هستند. نوار میانی تهران با توالی تپه ها و دره ها از پارک جنگلی چیتگر در غرب تا تپه های گیشا، پردیسان، عباس آباد و لویزان واحد اقلیمی همگن میانی را تشکیل داده که فضاهای تنفسی شهر هستند. گسترش فیزیکی شهر در سمت ارتفاعات و به ویژه در مسیر روددره ها اغلب ظرفیت پویایی، تهویه طبیعی و گردش هوا را کاهش داده و از عوامل افزایش بار گرمای محیطی و شکل گیری جزیره گرمای شهری و تشدید آلودگی هوا در مناطق مرکزی شهر هستند.