محمدعلی موسی زاده

محمدعلی موسی زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

تصحیح و شرح بیتی از دیوان حافظ بر اساس مستندات متنی و شگردهای بلاغی؛ حیلت، حالت یا طاقت؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصحیح انتقادی دیوان حافظ طاقت حالت حیلت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۵۲
در این بیت از حافظ: کوه  اندوه  فراقت  به  چه  حالت  بکشد    حافظ خسته که از ناله تنش چون نالی ست ضبط های «حالت/ حیلت/ طاقت»، محل بحث میان مصححان دیوان اوست. انتخاب هریک از این سه وجه، ازنظر قاموسی بی اشکال است؛ اما بی تردید از این میان، تنها یکی حافظانه تر است. «حیلت» افزون بر معنای شناخته اش که مرادف با «چاره و تدبیر» است، در جنب کلمه ی «خسته» (= بیمار) ایهامی به معنای متداول آن در گذشته، یعنی طب نیز دارد. همچنین مجاورت کلمات «کوه» و «کشیدن» (= جرّ) و ایهام آن به «علم الحیل و علم جرّ أثقال» ترجیح این ضبط را بر دو ضبط دیگر تقویت می کند. بااین همه دو ضبط دیگر، یعنی «به چه طاقت» و «به چه حالت» نیز به کلی بی وجه نیستند و مستندات متنی که حافظ از آن ها متأثر بوده، می تواند دلیلی برای مقبولیت نسبی ضبط «طاقت» باشد. ضبط «به چه حالت» نیز ازمنظر جناس و ایهام کتابتی نکته ای دارد که کمتر موردتوجه شارحان حافظ و بلاغیون بوده است. این نوع از ایهام و جناس مبتنی بر آیین کتابت نسخ و ایهامات حاصل از شیوه ی کتابت بوده است که نویسندگان و گویندگان گذشته، دست کم در دوره ای خاص، بدان توجه کامل داشته اند. این مقاله در پی آن است که ضمن بررسی دلایل مقبولیت نسبی دو ضبط اخیر، رجحان ضبط «حیلت» را با دلایل متنی و بلاغی به عنوان ضبط مختار حافظ بررسی کند.  
۲.

نقد و تصحیح دوازده بیت از حافظ بر اساس مستندات متنی و شگردهای بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۴
رسم پیشین در تصحیح متون این بوده است که اقدم نسخ را مطلقاً اساس قرار داده و به جز در مورد غلط های فاحشِ نسخه اقدم، عدول از قدیمی ترین ضبط را جایز نمی دانسته ا ند. این روش هرچند در اغلب متون مصحَّح، قرین صواب بوده، لیکن سرشت و سرگذشت دیوان اشعار حافظ و شیوه تدوین غزلیات او به گونه ای است که در کار تصحیح شعر او، تکیه صِرف بر اقدم نسخ، همیشه به کشف ضبط برتر منجر نمی شود. از یک سو حافظ پیوسته در کار تکمیل جنبه های مختلف شعر خود و احیاناً حک و اصلاح آنها بوده و از دیگرسو، خود اقدام به تدوین اشعارش نکرده است و قدیم ترین نسخه مدوّن دیوان حافظ، مورّخ به تاریخی بعد از وفات اوست که به قول مشهور، به دست محمد گلندام سامان یافته است. محتمل است علاوه بر او، کسان دیگری نیز به جمع و تدوین غزلیات حافظ همت گماشته باشند. بر این اساس، علاوه بر اینکه با چندین نسخه اصل یا همان مادرنسخه مواجه هستیم، وجود نسخه های متعدد فرعی و نیز تصرفات کاتبان دیوان او، تعدد ضبط ها را باعث شده به گونه ای که صِرف مراجعه به نسخ کهن تر موجب از میان برخاستن اختلاف نظرها در مورد ضبط برتر نمی شود. در چنین حالتی یکی از راه ها بررسی ابیات مورد اختلاف بر اساس مستندات متنی و شگردهای بلاغی است. در این مقاله ضمن توجه کامل به وضعیت نسخ در خصوص دوازده بیت از دیوان حافظ، ضبط نهایی آنها را بر اساس همان مستندات و شگردها پیشنهاد کرده ایم.
۳.

دستور زبان فارسی در قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دستور زبان فارسی قفقاز جمهوری آذربایجان ارمنستان گرجستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۶ تعداد دانلود : ۲۳۱
بر اساس شواهد تاریخی و مستندات فرهنگی، سرزمین قفقاز، دارای اشتراکات تاریخی و پیوندهای فرهنگی دیرینه ای با ایران و مردمان آن است. یکی از این حوزه های مشترک که تأثیرات دو سویه فراوانی از روابط فرهنگی و تاریخی ایرانیان و ملّت قفقاز، در روزگاران دراز پدید آورده است، مسائل ادبی و حوزه تتبّعات شعری و تحقیقات مربوط به زبان و ادبیات است. بررسی های نقدشناختی آثار گویندگانی چون نظامی گنجه ای، خاقانی شروانی، مجیر بیلقانی، واله داغستانی و ... نشان می دهد که زبان شعری این سخنوران، نمی تواند با این شاعران آغاز گردد و در سخن همان ها به اوج پختگی برسد. بی گمان در این میان، سنت و سابقه ای در کار بوده و صد هزار دریای هنر و فضیلت پیش از آن دست در کار آفرینش هنری بوده است تا بزرگانی چون خاقانی و نظامی و مجیر از میان آن ها سر برآورند. در این میان، یکی از شاخه های مهم جریان زبان و ادب فارسی در قفقاز، تألیف کتاب های دستور زبان و لغت نامه های فارسی است. نگاهی به سیر تاریخی تدوین و تألیف این کتاب ها نشان می دهد که پیشگامان تألیف کتاب های فرهنگ لغات و دستور زبان فارسی، نویسندگان قفقاز بوده اند. در تاریخ تدوین کتاب های دستور زبان، سرزمین های قفقاز نقش بسیار مهمی دارند. این سرزمین یا خاستگاه مادری مؤلفان کتاب ها بوده اند و یا پذیرنده مؤلفانی غیربومی که در آن ناحیت ساکن شده اند. ما در این مقاله ابتدا نگاهی کلّی به تاریخ دستورنویسی و لغت نامه نگاری در قفقاز می کنیم و سپس با رعایت اختصار و ایجاز، به معرفی چند تن از مؤلفان کتاب های لغت و دستور زبان فارسی می-پردازیم.
۴.

ردّ پای یکی از مشایخ تبریز در بوستانِ سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۱۴۵
در هیچ یک از شرح هایی که بر بوستان نوشته شده، به فردِ مورد نظرِ سعدی در بیتِ: عزیزی در اقصای تبریز بود   که همواره بیدار و شب خیز بود اشاره ای نشده است. بنا بر قرائن موجود، نخستین بار مؤلّفِ روضات الجنان و جنّات الجنان، به نقل از استادش بدرالدین احمد لاله ای فردِ مورد اشاره سعدی را، شیخ ابوبکر بن اسماعیل سلّه باف تبریزی،عارف گمنام اواخرِ سده ششم و اوایل سده هفتم هجری و استاد شمس تبریزی معرفی کرده است. درباره این شیخ ابوبکر سلّه باف، جز یکی دو مورد اطلاعات پراکنده، دانسته ای در دست نیست. منبع عمده این اطلاعات اندک نیز، مقالات شمس و مناقب العارفین است. البته با وجود این که استاد فروزانفر، در حاشیه زندگی نامه مولوی ، متذکّر اشاره فریدون سپهسالار به نام شیخ ابوبکر شده اند، در رساله سپهسالار، نامی از شیخ ابوبکر به میان نیامده است. نگارندگان در این مقاله، ابتدا ردّ پای شیخ ابوبکر سلّه باف را در متون آن عصر بررسی کرده اند و در ادامه، با تطبیق حالاتِ عرفانی شیخ ابوبکر با حکایت بوستان ، و بررسی شواهدی دیگر، به این نتیجه رسیده ا ند که «عزیز» موردِ اشاره سعدی، همین شیخ ابوبکر سلّه باف است که ظاهراً شیخ در بازگشت از سفر مکّه به تبریز با او دیدار کرده است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان