مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
هفت لشکر
حوزه های تخصصی:
واژة «کریمان» ظاهراً در هیچ یک از داستان های مربوط به گرشاسپ در اوستا، متون پهلوی و متون فارسی زردشتی نیامده است. این واژه در دو بیت از داستان های «رستم و سهراب» و «رستم و اسفندیار» شاهنامه آمده است. فرهنگ نویسان و شاهنامه شناسان دو برداشت متفاوت از این ابیات داشته اند؛ گروهی کریمان را نام پدر نریمان و گروهی دیگر آن را واژه ای عربی و به معنای بخشنده و جوانمرد پنداشته اند. از آن جا که متون حماسی به دیگر زبان های ایرانی نیز یکی از سرچشمه های شاهنامه شناسی است، دستنویس هفت-لشکر به زبان گورانی و دیگر متون زبان و فرهنگ گورانی برای پی بردن به کاربرد واژة کریمان راه گشاست. واژة کریمان و گشتة آن یعنی «قهرمان»، بارها در این دستنویس و دیگر دستنویس ها و متون گورانی به عنوان دو شخصیت، پدر نریمان و پهلوان دوران هوشنگ و تهمورث، آمده است؛ بنابراین با توجه به این متون می توان گفت که در شاهنامه کریمان نام دو شخصیت است: 1- نام پدر نریمان در داستان رستم و سهراب؛ 2- نام فرزند هوشنگ در داستان رستم و اسفندیار و فردوسی در یادکرد واژة کریمان به سرچشمة دیگری غیر از گزارش های خدای نامه و شاهنامة ابومنصوری نظر داشته است
رزم نامة کنیزک (حماسه ای به زبان گورانی و روایتی از یادگار زریران)
حوزه های تخصصی:
رزم نامه کنیزک حماسه ای ملی و روایتی از یادگار زریران است. این حماسه بخشی از دستنویس منظومه هفت لشکر به زبان گورانی و بازتابی از یک نوعِ ادبی شاهنامه سرایی در غرب ایران است. ساختار رزم نامه و رویکرد نمایشی آن در دو نگاه یادآور یادگار زریران است. در نگاهی جزیی، بخش میانی رزم نامه دقیقاً روایتی از یادگار زریران پهلویست که در آن زردشتی زدایی و نام گردانی صورت گرفته است. در این بررسی رزم نامه در مقایسه با شاهنامه و غررالسیر به یادگار زریران پهلوی نزدیک تر است. در نگاه کلی رزم نامه یادآور سه داستان گشتاسپ و ارجاسپ، اسفندیار و ارجاسپ، و هفت خان اسفندیار است که می توان آن را یادگار زریران پارتی نامید. در این بررسی یادگار زریران پارتی در انتقال به خدای نامه و شاهنامه ابومنصوری ساختار اصلی خود را از دست داده، اما رزم نامه کنیزک این ساختار پارتی را حفظ کرده است. بنابراین باتوجه به رزم نامه می توان بصورت نخستین و کامل یادگار زریران پارتی دست یافت.
بررسی ساختاری زبان حماسی در طومار جامع نقالان معروف به هفت لشکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان به مثابة شکل دهندة ساختمان داستان در تحلیل ساختار آن اهمیت ویژه ای دارد. براساس این دیدگاه، ساختار زبان و چگونگی کاربرد و ارتباط زیبایی شناسی و فرازبانی، نوع آن را در ارتباط با مضمون کلی اثر مشخص می سازد. زبان حماسی- که یکی از ارکان اساسی این متون است - قابلیت های ساختاری همچون به کارگیری کلمات، نحو کلام، لحن متناسب با فضا و حس حماسی در سطوح مختلف آوایی، لغوی و غیره را دارد.
در ادب شفاهی نیز افزون بر زبان ساده و یکدست قصه ها، حضور نقالان و سخنوران و دخل و تصرف آنان با ورود عناصر جدید در تدوین طومارها، سبب شده است تا بیش از پیش زمینة استفاده از ظرفیت های زبان حماسی در پیوند با مضمون اصلی طومارها افزایش یابد. هفت لشکر نیز ازجمله طومار جامع نقالان در عهد قاجار است که زمان کتابت آن به 1292ق بر می گردد. این اثر در اصل نام یکی از نبرد– روایت های مشهور نقالی است که به سبب شهرت بر یکی از طومارهای جامع نقالان نهاده شده است.
در این مقاله باتوجه به مضمون کلی هفت لشکر، ساختار حماسی آن در دو سطح آوایی و نحوی بررسی شده است. استفاده از واج های انفجاری- انسدادی و ساختمان هجای کشیده در کنار کاربرد پربسامد مصوت کوتاه در سطح آوایی، وجود فضا و حس حماسی را برای خواننده بیشتر ملموس ساخته است. در ساختمان نحوی کلام نیز، تقدم فعل و جابه جایی دیگر ارکان جمله، هم نشینی عناصر هم نقش، فضاسازی با بهره گیری نقال از لحن نمایشی، شگرد های کلامی- حرکتی و تکنیک های شفاهی از جمله عناصر شکل دهنده زبان حماسی هفت لشکر است. همچنین، ویژگی های موسیقایی نقل شفاهی، همچون ارتفاع صوت و کاربرد مصوت های بلند و کشیده در پایان جملات سؤالی و ندایی به افزایش آهنگ خیزان کلام و در نهایت زبان حماسی آن منجر شده است.
بن مایه های فولکلوریک در طومارهای نقالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و مطالعه طومارهای نقالی به عنوان بخشی مکتوب از سنت حماسی روایی شفاهیِ ایران زمین با آن حجم انبوه و پیچیده قصه ها گاه دشوار می نماید؛ اما تجزیه این متون به
بن مایه های سازنده شان، زمینه را برای مطالعه روشمند آن ها، بررسی های درون متنی و نقد و ارزیابی مضمون ها هموار می سازد.
با استفاده از فهرست جهانیِ طبقه بندی بن مایه های روایات عامه، چارچوبی فراهم می آید تا بن مایه های طومارها دسته بندی و فهرست شوند. این فهرست سبب دسترسی آسان تر به هر بن مایه در روایات مختلف، ریشه یابی، بررسی سیر تطور، تکامل، تأثیرپذیری و بقای هر بن مایه در دوره های مختلف و نیز مطالعات تطبیقی روایت ها می شود و بستر مطالعه تحلیلی طومارها را با توجه به بن مایه های موجود در آن ها فراهم می آورد.
هدف این مقاله نشان دادن انطباق فهرست جهانیِ بن مایه ها با روایات عامه فارسی، به ویژه روایات حماسیِ عامه و شیوه ای از تحلیل متون طوماری است. این پژوهش با فهرست کردن بن مایه های داستان هفت خان رستم از طومار هفت لشکر می کوشد تا انطباق الگوی فهرست بن مایه ها را بر روایات ایرانی نشان دهد و با تحلیل برخی بن مایه های موجود، ویژگی هایی هرچند اندک از طومارهای نقالی را به عنوان پاره ای از روایات عامه فارسی آشکار سازد و نیز با یافتن بن مایه هایی نو، غنای فرهنگ، ادب و سنت شفاهی ایران را روشن نماید. این شیوه فهرست کردن می تواند به منزله الگویی برای تمام روایات شفاهی باشد تا از این طریق به حجم عظیم قصه ها سامانی داده شود و دسترسی آسان تر به محتوای آن ها فراهم آید.
نقش ویژگی های روایتی در افزایش ظرفیت های نمایشی طومار جامع نقالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هفت لشکرازجمله نمونه های طومار جامع نقالان در عهد قاجار است که نقالی گمنام در سال 1292ق آن را کتابت کرده است. هفت لشکردر اصل نام یکی از نبرد- روایت های مشهور نقالی است که از روی شهرت و رواج به یکی از طومارهای جامع نقالان نیز گفته شده است. جنبة روایی متن عامل پیوستگی ادبیات و نمایش است. تقلید حالات و حرکات اشخاص به وسیلة راوی، متن را به سمت داستان گویی نمایشی رهنمون می سازد. در این میان دخل و تصرف های ذهنی- ساختاری نقال در متن طومار، علاوه بر تبیین جایگاه روایت گری او، شگردهای روایتی خاصی را درجهت افزایش توان نمایشی اثر فراهم ساخته است. در مقالة حاضر ویژگی های روایی طومار جامع نقالان بر اساس نظریة ژراژ ژنت و تأثیر آن در جهت دهی به ظرفیت نمایشی اثر، بررسی شده است. براین اساس، ساختمان روایت در روایت در کنار شیوه های روایتی چون نظم و وجه یا حالت به شکل گذشته نگر و آینده نگر، شکل دهی کانون روایت و رابطة کانون با راوی دانای کل ازجمله ویژگی های روایی اثر مورد بحث است که جهت دهی نمایشی متن را نیز فراهم ساخته است.
تحلیل ساختار و الگوی نمایشی در «هفت لشکر» (طومار جامع نقالان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هفت لشکر از جمله نمونه های «طومار جامع نقالان» در عهد قاجار است که به وسیلة نقالی گمنام در سال 1292 هجری قمری کتابت شده است. هفت لشکر در اصل نام یکی از نبرد- روایت های مشهور نقالی است که از روی شهرت و رواج بر یکی از طومارهای جامع نقالان نیز اطلاق شده است. جنبة روایی متن، عامل پیوستگی و ارتباط ادبیات و نمایش است. روایت داستان با حرکات نمایشی و قرار گرفتن راوی به جای اشخاص مختلف و تقلید حالات و حرکات آنان، روایت داستانی را به سمت روایت نمایشی هدایت می کند که به آن «داستان گویی نمایشی» گفته می شود. در این میان، گرچه نقال، در روایت خود به الگوپذیری از نقل های کهن نظر داشته است، امّا دخل و تصرف های ذهنی- ساختاری او، زمینة جهت دهی نمایشی متن را فراهم ساخته است. بنابراین ظرفیت های نمایشی طومارها، ما را بر آن داشت تا در این مقاله به بررسی ساختار نماشی طومارجامع بپردازیم. براین اساس، در ابتدا با تعریف ساختار نمایش دراماتیک و بیان تفاوت میان این ساختار و ساختمان روایی طومار مورد نظر، درصدد تبیین الگوی ویژه-ای برآمدیم. نتایج حاصل از این پژوهش در نهایت ما را با کاربرد الگوی ساختاری بارت به شکل روایت و حوادث تودرتو به عنوان «اپیزود»، ساختمان نمایش رویدادگرای «روایت در روایت» و متفاوت با درام اوجگاهی در طومار جامع نقالان رهنمون ساخته است که به شکل جدول و نمودار نمایشی- روایی نشان داده شده است. این الگوی نمایشی، ساخت مایة نمایشی خود را در قالب افزایش کنش و بر هم افزود نقش ویژه ها بر روایت اصلی در قالب نمایش رویدادگرا آشکار ساخته است. همچنین بهره گیری از رویدادهای همگرا و گسترش نمایش در عمق و توجه مخاطب به چگونگی حوادث در طول درام به جای تمرکز بر پایان آن، از جمله ویژگی های تعلیقی برآمده از این نوع ساختمان نمایشی است.
نیروهای فراطبیعی و نقش آن ها در طومار هفت لشکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بن مایه های داستان های حماسی و اساطیری، مداخله قوای فراطبیعی در قالب امدادهای غیبی در حمایت از قهرمان است. در اساطیر، ناتوانی قهرمان با نیروهای پشتیبان یا فراطبیعی جبران می شود. قهرمان اساطیری با نیایش و مددخواستن از خداوند، به نبرد با ضدقهرمان، دیو و اژدها می پردازد و با بهره مندی از امدادهای غیبی بر تمامی دشمنانش پیروز می شود. قهرمان حماسه پیوند محکمی با نیروهای غیبی و فراطبیعی دارد که اغلب به-صورت ارتباط با خدایان و پیشگویی سرنوشت او صورت می گیرد. پیشگویی ها معمولاً با دیدن رؤیا، شنیدن آوای سروش، پیشگویی منجّمان، پیران، جنّیان و سیمرغ اتفاق می افتد و ارتباط قهرمان با خداوند و بهره مندی او از حمایت خدایان گاهی مستقیماً صورت می گیرد. اشیای جادویی، رزم افزارهای آیینی و ویژه اژدهاکشی مانند گرز گاوسر و رزم افزارهایی که از نیاکان پهلوان به یادگار مانده اند، گوهر بازوبند، حیوانات واقعی و اساطیری، موجودات فراطبیعی چون پری و دیو و قوای طبیعی ای چون باد به یاری قهرمان می آیند. در این نوشتار سعی شده با مراجعه به طومار نقالی هفت لشکر، قوای فراطبیعی که از قهرمان حمایت و او را یاری می کنند، به شیوه تحلیلی- توصیفی بررسی شوند.
بررسی گزاره های قالبی حماسی و کارکرد آن در طومار های نقالی (مطالعه موردی: رزم کشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه فرمول شفاهی که از پژوهش های پری و لرد در آثار هومر شکل گرفت، در زبان های بسیاری به کار گرفته شد. در زبان فارسی نیز پژوهش هایی در این حوزه در متون منثور عامیانه انجام شده است که تمام این پژوهش ها به مسئله گزاره های قالبیِ عمومیِ آثار پرداخته اند. پژوهشگران خارجی بر اساس این دستاورد ها متون منظوم حماسی فارسی به ویژه شاهنامه را محصول نقالی و شفاهی بنیاد دانسته اند. این مقاله با نگاهی تازه به طومار های نقالی به عنوان متون حماسه شفاهی، علاوه بر معرفی گزاره های عمومی آن ها، نوع دیگری از گزاره ها را با عنوان گزاره های قالبی حماسی با تمرکز بر رزم کشتی، در سه بخش الف) گزاره های بیانگر ورود به کشتی ب) گزاره های بیانگر آغاز کشتی ج) گزاره های بیانگر پایان کشتی معرفی کرده است و کارکرد هر دسته را نیز تشریح می کند. در پایان، اثبات می کند که نقالان و راویان طومار ها گنجینه ای از این گزاره ها را در ذهن داشته اند و در زمان توصیف رزم به گونه ای خودکار و بدون اندیشه از آن بهره می برده اند. بنابراین، با استفاد از این روش و استخراج گزاره های به کار رفته در انواع رزم ها، می توان به ساختار روایی حماسه شفاهی فارسی دست یافت.
معرفی و بررسی سبک شناسی مثنوی هفت لشکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هفت لشکر در قالب مثنوی، داستانی است حماسی که در سده های 12 و 13 (ه .ق) سروده شده است. چون صفحه آغاز و انجام آن افتاده است، اطلاعی درباره شاعر آن در دست نیست؛ گویا سراینده از مردم شبه قارّه هند بوده است. با توجه به مشخصه های سبکی و نسخه شناسی، این اثر دارای ویژگی های سبک دوره صفوی است. این مثنوی، روایت منظومی از داستانی است که در طومارهای نقّالی با نام «هفت لشکر» آمده است. بخش اعظم و قابل ملاحظه ای از این مثنوی، به داستان برزو و فرزندش تمور یا تیمور که قصد بر تخت نشاندن برزو را بجای کیخسرو دارد، اختصاص یافته است. چنین می نماید که شاعر در سرودن این مثنوی، به شاهنامه فردوسی بسیار نظر داشته، اما اشعار، سست و نااستوار است و گاه وزن مختل می شود. سراینده، بزم و حماسه را در صحنه پردازی های بزمی و رزمی بکار می گیرد. مقاله حاضر به روش اسنادی و کتابخانه ای بر روی تنها نسخه برجا مانده از مثنوی هفت لشکر انجام شده و آن را از نظر سبک شناسی مورد بررسی قرار داده و به حیطه های سبکی اثر از جهت زبانی، محتوایی و ادبی پرداخته است.
معرفی، نقد و تحلیل روایت هفت لشکر گورانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هشتم آذر و دی ۱۳۹۹ شماره ۳۵
159-188
حوزه های تخصصی:
بیشتر متون منظوم حماسی غرب ایران به زبان ادبی گورانی سروده شده است. دسته ای از این متون منطبق با گزارش شاهنامه ، برخی مطابق متون نقالی و بعضی روایت های حماسی مستقل است. قدیم ترین دست نویس های بازمانده از این آثار در قرن هشتم هجری نوشته شده، اما روایات این متون غالباً دارای عناصر بسیار کهن حماسی است. هفت لشکر سروده مصطفی بن محمود گورانی از متون ارزشمند بازمانده به این زبان است که تاکنون غالباً سراینده آن را الماس خان کندوله ای دانسته اند. دست نویس های متعددی از این متن در کتابخانه های ایران و جهان باقی مانده است که قدمت برخی از آن ها به 150 سال می رسد. روایت هفت لشکر گورانی در مواضعی شبیه متون نقالی و در مواردی مشابه هفت لشکر منثور است. همچنین، دارای عناصر برجسته ای چون هفت خان جهانبخش و دربرگیرنده داستان هایی چون «یاقوت پوش و لعل پوش» و «بهرام جواهرپوش» و روایت مستقلِ «رستم و زنون» است. موضوع این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از دست نویس های کهن و دیگر منابع کتابخانه ای انجام گرفته، معرفی، نقد و تحلیل این منظومه، بیان ارزش ها و تازگی های آن، کشف همانندی ها و تفاوت های آن با متون فارسی، معرفی دست نویس ها و بیان ضرورت تصحیح انتقادی آن است.
گونه ی نویافته ی دو هفت خانِ مستقل «هفت لشکر و هفت دربند» در دست نویس تحریر بزرگ مسیّب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۷
55 - 78
حوزه های تخصصی:
در میان حماسه های دینی منثور فارسی، سه گانه های حماسی مسیّب نامه، مختارنامه و ابومسلم نامه اعتبار و جایگاه ممتازی دارند که موضوع خون خواهی امام حسین(ع)، براندازی امویان و مروانیان و تحریک انگیزه ی اقتدار دولت شیعی در آن ها برجستگی و نمود پیدا کرده است. مسیّب نامه حماسه ای است که با در نظر گرفتن ژرف ساخت نهضت توّابین، شخصیّت تاریخی مسیّب را از منظر ادبی و خیالی برجسته و بازآفرینی کرده است تا زمینه ی ظهور مختار و ابومسلم و تحقق دیگر آرمان های خروج منتقمان فراهم آید. موضوع پژوهش حاضر، مطالعه موردی و تشریح نویافتگی طرح مضمون «دو هفت خان مستقل» برای مسیّب بن قعقاع، پهلوان محوری حماسه ی منثور مسیّب نامه است. ابوطاهر طرسوسی یا وارس بخاری در گزارش رسالت مسیّب به یزید، دو هفت خان را تحت عنوان «هفت لشکر» و «هفت دربند» ترتیب داده است و این مقاله کوشیده تا ضمن توصبف آن ها و سنجش مشخّصات هر یک با هفت خان رستم، تلقّی خود را در توجیه هفت خان انگاشته شدن آن ها ارائه کند. بر اساس شواهد ذکرشده در این پژوهش، مسیّب نامه نخستین حماسه ای است که در خصوص تحقّق یک رویداد، آزمون گذر از دو هفت خان بزرگ و کوچک را برای پهلوان محوری روایت طرح کرده است.
معرفی یک طومار کهن نویافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طومارهای نقالی بخش مهمی از ادبیات داستانی عامه را تشکیل می دهند که تاکنون به شکل شایسته و بایسته ای به آن ها پرداخته نشده است. در متن طومارها گاه برخی نکته ها و روایت های بسیار کهن وجود دارد که در شاهنامه و نیز منظومه های پهلوانی پیرو شاهنامه نیامده است. آشنایی با این روایت ها در درک دقیق تر متون حماسی و پهلوانی بسیار مؤثر است. ازاین رو، گردآوری، نگهداری، تصحیح علمی و انتشار این طومارها بسیار ضروری است. باتوجه به همین ضرورت نگارندگان این مقاله اقدام به تصحیح متن یکی از طومارهای کهن کرده اند. این طومار که دست نوشت آن به شماره ثبت 5/35098 در کتابخانه ملی نگهداری می شود، در سال 1208ق در تهران کتابت شده است. طومار مذکور از زوایای مختلف اهمیت دارد که ازجمله می توان به برخی نکته های داستانی آن اشاره کرد. در مقاله حاضر برخی از ویژگی های این طومار به ویژه نکته های داستانی تازه آن بررسی شده است.