ترتیب بر اساس: جدیدترینمرتبط ترین
فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۵۰۴٬۹۶۴ مورد.
۱۵۲۱.

توسعه مدل مدیریت فرسودگی شغلی کارکنان با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسودگی شغلی کارکنان توسعه مدل فراترکیب تحلیل تم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۳۲
زمینه و هدف: در محیط هر سازمانی، نیروهای انس انی در معرض فشارهای عصبی و روانی مختلف ی قرار می گیرند که بر عملک رد افراد و سازمان تأثیرهای منفی زیادی می گذارند. فرسودگی شغلی از جمله خط رهای شغلی است که در س ال های اخ یر در کانون توج ه قرار گرفته است. هدف از اجرای این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت فرسودگی شغلی کارکنان است تا بر اساس آن، مدلی برای مدیریت فرسودگی شغلی کارکنان ترسیم شود. آگاهی بخشی دن به سازمان ها و مدیران، درباره اهمیت فرسودگی شغلی و تأثیرهای آن بر عملکرد و سلامت کارکنان، هدف دیگر این پژوهش است. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی، توسعه ای، تفسیری و استقرایی است که با رویکرد فراترکیب و روش تحلیل تم کیفی اجرا شده است. بر اساس روش یادشده، در گام نخست با جست وجوی فراگیر منابع، ۱۹۰ مقاله از پایگاه های اطلاعاتی مانند گوگل اسکولار، اسکوپوس، اسپرینگر، امرالد و جی استور یافت شد که در پالایشی ۴ مرحله ای، ۴۵ مقاله بسیار مرتبط با روش تحقیق کیفی از آن ها انتخاب و مفاهیم از داخل مقاله ها استخراج شد. پس از بازخوانی مفاهیم، عوامل از درون آن ها استخراج شدند و در قالب ۵ تم اصلی و ۱۸ تم فرعی قرار گرفتند و بدین ترتیب، مدل نهایی به دست آمد. یافته ها: بر اساس یافته ها، ﻣﺪل ﺟﺎﻣﻊ ﻣﺪیﺮیﺖ فرسودگی شغلی با استفاده از روش کیفی فراترکیب، ﺑﺮ ﭘﺎیﻪ پنج بُعد به دست آمد: ۱. مداخله های مدیریت استرس؛ ۲. کارکنان به عنوان مبتکران فعال خود؛ ۳. تشویق و پرورش حمایت اجتماعی؛ ۴. مشارکت کارکنان در تصمیم گیری؛ ۵. اجرای مدیریت عملکرد با کیفیت عالی. نتیجه گیری: خروجی این پژوهش، توسعه مدلی در حوزه مدیریت فرسودگی شغلی است. فرسودگی شغلی بر کیفیت زندگی کارکنان، بدون توجه به رشته دانش آن ها تأثیر منفی می گذارد. با به کارگیری عواملی که در پژوهش ارائه شده است، می توان فرسودگی شغلی کارکنان را مدیریت کرد.
۱۵۲۲.

تأثیر شیوع کووید-19 بر سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کووید- 19 سرمایه گذاری انعطاف پذیری نقدی چرخه عمر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شیوع کووید - 19 برسرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. با استفاده از روش حذف سیستماتیک تعداد180 شرکت از بین آنها انتخاب گردید و داده های مورد نیاز پژوهش از صورتهای مالی فصلی شرکت های منتخب، استخراج شد. دوره زمانی پژوهش شامل 11 فصل شیوع کووید-19 ( زمستان 1398 تا تابستان 1401) و 11 فصل عادی قبل از شیوع کووید-19 ( بهار 1396 تا پاییز 1398) می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی، از نظر روش از نوع توصیفی و از نظر روش تحلیل داده ها از نوع تحلیل رگرسیونی می باشد. برای بررسی معنادار بودن معادله خط رگرسیون از آزمون فیشر و برای معناداری ضرایب از آزمون حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شد. داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری از طریق سامانه کُدال و آرشیو شرکت بورس و اوراق بهادار، با استفاده از نرم افزار آماری ایویوزو استتا مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد بین شیوع کووید- 19 و سرمایه گذاری شرکت ها رابطه معناداری وجود دارد. بدین معنی که در دوران شیوع کووید-19، سرمایه گذاری شرکت ها نسبت به دوران عادی قبل از آن کاهش معناداری داشته است. همچنین نتایج نشان داد ساختار مالکیت و اندازه شرکت تأثیر معناداری بر رابطه بین کووید-19 و سرمایه گذاری شرکت ها نداشته است، در حالی که چرخه عمر و انعطاف پذیری نقدی تأثیر معناداری بر رابطه کووید-19 و سرمایه گذاری شرکت ها داشته است.
۱۵۲۳.

ارائه الگوی ارزیابی برنامه آموزش زبان انگلیسی متناسب دانشگاه های افسری ارتش ج.ا.ایران با محوریت الگوی سیپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه آموزش زبان انگلیسی ارزیابی الگوی ارزیابی سیپ الگوی ارزیابی سیپ نظامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۳۰
با توجه به فقدان الگوی بومی ارزیابی برنامه آموزش زبان انگلیسی متناسب با بافت دانشگاه های افسری، پژوهش حاضر با استفاده از الگوی ارزیابی سیپ[1]، با هدف طراحی و ارائه یک الگوی بومی مدون، علمی و پاسخگو به نیازهای واقعی و آینده که واجد ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های بومی و بین المللی باشند صورت گرفته است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی، در چارچوب پژوهش های کیفی با رویکرد تحلیل مضمون و از منظر راهبرد اجرا، استقرایی است. گردآوری داده ها به روش اسنادی (مطالعات کتابخانه ای، اسناد بالادستی، آیین نامه ها و دستورالعمل های آموزشی و غیره)، مصاحبه نیمه ساختار یافته و روش میدانی (مشاهده) انجام شده است. جامعه آماری شامل 10 نفر از خبرگان و صاحب نظران دارای سابقه مسئولیت های آموزشی ، 14 استاد زبان انگلیسی و 10 نفر از دانشجویان سال سوم دانشگاه های افسری هستند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. بر اساس تجزیه وتحلیل داده های حاصله، مدل منظومه ای الگوی ارزیابی برنامه آموزش زبان انگلیسی ترتیب زمینه با چهار مؤلفه (نیازسنجی، اهداف، شرایط محیطی و موانع و مشکلات آموزشی)، درونداد با هفت مؤلفه دانشگاه های افسری ارتش ج.ا.ایران که پژوهشگران آن را «الگوی ارزیابی سیپ نظامی[2]» می نامند شامل 4 بعد، به (سیاستگذاری آموزشی، برنامه آموزش، روش مدون آموزش، روش مدون ارزیابی، منابع و محتوا، امکانات و تجهیزات آموزشی و بودجه)، فرایند با شش مؤلفه (فرایند یاددهی_یادگیری، فرایند ارزیابی، سبک مدیریت و رهبری، منابع و محتوای آموزشی، عملکرد اساتید و عملکرد دانشجویان) و برونداد با سه مؤلفه (عملکرد کلی برنامه آموزش زبان انگلیسی، اثربخشی و دوام پذیری برنامه و رضایت مندی ذینفعان برنامه) ارائه گردید    
۱۵۲۴.

تأثیر تخصص حسابرس بر رابطه بین تغییر درجه حسابرسان و تجدید ارائه صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تخصص حسابرس تغییر درجه حسابرس تجدید ارائه صورت های مالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۳۰
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر تخصص حسابرس بر رابطه میان تغییر درجه حسابرسان و تجدید ارائه صورت های مالی شرکت ها است. پژوهش حاضر کاربردی و از بعد روش شناسی، همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 130 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و در دوره زمانی 10 ساله بین سال های 1391 الی 1400 مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون فرضیه های پژوهش نشان دادکه  تغییر درجه حسابرس با تجدید ارائه صورت های مالی رابطه مستقیم و معناداری دارد. همچنین تعامل تغییر درجه حسابرس و تخصص حسابرس بر تجدید ارائه صورت های مالی تأثیر عکس دارد.  جهت حفظ کیفیت صورت های مالی، مالکان شرکت ها باید به صورت گردشی از حسابرسان با نمره بالاتر جهت بررسی صورت های مالی استفاده نمایند. بررسی تأثیر تخصص حسابرس بر تجدید ارائه صورت های مالی شرکت ها و تأثیر تعامل تغییر درجه حسابرس و تخصص حسابرس بر رابطه بین آن ها، می تواند به مالکان شرکت ها کمک کند تا با انتخاب حسابرسان با نمره بالاتر، کیفیت صورت های مالی را حفظ کنند و در نتیجه، اعتماد علاقه مندان به شرکت را افزایش دهند.
۱۵۲۵.

شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر ارزیابی تکنولوژی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ایی(ANP) و دیمتل فازی ( مطالعه موردی: شرکت پتروشیمی پارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی فناوری تکنیک دلفی فازی DEMATEL فازی تکنیک ANP مدل اطلس ارزیابی توانمندی و جذابیت تکنولوژی صنعت پتروشیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۱
زمینه و هدف: مطابق برنامه ششم توسعه، کاهش آسیب پذیری و ارتقای پایداری ملی در تاسیسات حساس صنعت پتروشیمی الزامی بوده و فناوری نقش حیاتی در تامین الزامات پدافند غیرعامل داشته و با تغییرات جهانی، فناوری به عامل اصلی مزیت رقابتی تبدیل شده است. هدف تحقیق حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر ارزیابی فناوری پتروشیمی پارس بر مبنای ابعاد توانمندی فناوری درمدل اطلس شامل فن افزار، انسان افزار، اطلاعات افزار وسازمان افزار ازمنظر معیارهای توانمندی و جذابیت می باشد که با شناسایی و جبران شکاف فناوری، امکان دفاع هوشمندانه، ارتقای تاب آوری و پدافندغیرعامل با استمرار تولید، فروش و ارزآوری فراهم می گردد.روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر نوع هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی-پیمایشی است. گردآوری اطلاعات با تلفیق روش کتابخانه، مصاحبه و پرسشنامه صورت گرفته و جامعه آماری، 24 نفر از خبرگان حوزه فناوری هستند.درابتدای تحقیق، ۹۲ عامل موثردر ابعاد 4 گانه مدل اطلس فناوری گردآوری و سپس اهمیت آنها با پرسشنامه دلفی فازی از جامعه آماری سنجیده شده و ارتباطات، تاثیرگذاری و رتبه بندی آنها با تکنیک ترکیبی DEMATELوANP انجام گردید.یافته ها: بعد انسان افزار و سازمان افزار با وزنهای30و24درصد پیشران فناوری شرکت بوده و دو عامل متخصصین فناوری محور و ایجاد انگیزش توسط رهبری بعد انسان افزار با وزن 5.85و5.63 درصد موثرترین اجزای موثردر فناوری می باشند. نتیجه گیری: تعهد مدیریت ارشد با عوامل نگهداشت متخصصین فناورمحور، توسعه مدیریت مشارکتی، تخصیص منابع، توسعه آموزش و ایجاد انگیزش، در مجموع وزن بالای 50 درصدی در بکارگیری ابعاد فناوری برای کسب مزیت رقابتی سازمان و ارتقای تاب آوری و پدافند غیرعامل سازمان دارد.
۱۵۲۶.

بررسی سازوکار مؤلفه اجتماعی- فرهنگی شهر آموزش دهنده مبتنی بر تجارب جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
مقدمه: آموزش رسمی به عنوان پایه ای برای آموزش های بعدی ضروری اما ناکافی است؛ پس آموزش باید به فضایی کشیده شود که همه افراد بی هیچ محدودیتی بتوانند در آن حاضر شوند، یعنی ورود آموزش به شهر و پیوند آن با زندگی شهری. در بسیاری از کشورها، شهر به خدمت آموزش گرفته شده و تجربیات ارزنده ای به دست آمده است. حال در کشور ایران، هستند افرادی که به آموزش بی نیاز نیستند. در این شرایط در مواردی محدودیت دسترسی به آموزش به تحمیل هزینه های بسیار منجر شده است. با وجود چالش های پیش رو، ظرفیت شهر به عنوان بستر و ابزاری در خدمت آموزش برای افزایش آمادگی در حل چالش ها نادیده انگاشته شده؛ از این رو مسئله پژوهش حاضر این است که در مبحث شهر آموزش دهنده با کاربست مؤلفه اجتماعی فرهنگی، دانش موجود به قدر کافی کاربردی نیست تا ایجاد بستری مناسب برای آموزش به بزرگسالان میسر باشد و شهروندان براساس یادگیری خود از منابع آموزشی شهرها رفتار کنند. بنابراین در پژوهش پیش رو، کوشش شده است تا شکاف موجود در حوزه شهر و مؤلفه اجتماعی فرهنگی آموزش با بهره گیری از مقوله شهر آموزش دهنده مبتنی بر تجارب جهانی موفق رفع شود. به این سبب این تحقیق با هدف بررسی سازوکار مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده مبتنی بر تجارب جهانی، در پی دستیابی به پاسخ به این پرسش ها است: الگوی مفهومی مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده در ایران مبتنی بر تجارب جهانی بر پایه چه معیارها و شاخص هایی است؟ اولویت بندی آن ها به چه ترتیب است؟ شاخص های شناسایی شده از مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده بر هر یک از ابعاد یادگیری مادام العمر چقدر مؤثر است؟ مواد و روش هاتحقیق حاضر با داشتن فلسفه تفسیرگرایانه و رویکرد استقرایی، به لحاظ راهبرد در گروه پژوهش های کاربردی (مبتنی بر هدف) و توصیفی از نوع تحلیل محتوا (از منظر ماهیت) قرار گرفته است. همچنین از حیث انتخاب دارای داده های آمیخته (کیفی کمی)، بر اساس بازه زمانی روش تک مقطعی (در نیمه دوم سال 1402)، گردآوری داده های آن به روش کتابخانه ای میدانی و ابزار اسناد و مدارک موجود و پرسشنامه خبرگان بوده است.انجام این پژوهش بر پایه پنج گام بنا نهاده شد: در وهله نخست، این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و ابزار اسناد و مدارک موجود، به بررسی مفاهیم نظری و انتخاب و معرفی 17 نمونه از تجارب موفق جهانی از شهر آموزش دهنده با توجه به ملاک های گوناگون (از جمله دسترسی به سند معتبر، به کارگیری برنامه اختصاصی در آن و حصول نتیجه موفق) پرداخت. در ادامه، پیشینه پژوهش بیان شد. در انتهای این بخش مدل مفهومی پژوهش ارائه شد. در گام دوم، تجارب معرفی شده به روش تحلیل محتوا، مقایسه، دسته بندی و مقوله بندی شد و به صورت معیارها و شاخص های مؤلفه اجتماعی فرهنگی شامل معیارهای تشویق به مشارکت اجتماعی، مبارزه با تبعیض، بهبود سیاست های آموزشی، بهبود کیفیت زندگی، حفظ هویت فرهنگی و ایجاد بنیان ایدئولوژیکی ارائه شد. در گام سوم، پرسشنامه تدوین شده ای برای خبرگان از معیارها و شاخص های شناسایی شده از مؤلفه اجتماعی فرهنگی در اختیار 10 نفر از خبرگان (متخصص شهرسازی) قرار داده شد تا آرای خودشان را در ارتباط با معیارها و شاخص های انتخاب شده ارائه کنند و منطبق با روش آمیخته (کمی کیفی)، معیارها و شاخص های کیفی به اعدادی کمی تبدیل شوند. در چهارمین گام، ابتدا پایایی پرسشنامه توسط آزمون آلفای کرونباخ بررسی شد. سپس، به قصد سنجش روایی پرسشنامه روش تحلیل عاملی اکتشافی به کار گرفته شد. در این روش به منظور تأیید یا رد مناسب بودن تعداد داده های مورد نظر برای تحلیل عاملی از (KMO) و آزمون بارتلت استفاده شد. در راستای انجام روش تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج معیارها از روش مؤلفه های اصلی و برای چرخش عامل ها از روش واریماکس با نرمال سازی کیسر بهره گرفته شد. سپس معیارها و شاخص های پژوهش با به کارگیری روش فریدمن اولویت بندی شدند و پس از آن، میزان تأثیر شاخص ها بر ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فردی یادگیری مادام العمر با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. در گام پنجم الگوی مفهومی پژوهش ارائه شد و در نهایت نتیجه گیری تشریح شد.یافته هاابتدا از پایایی و روایی ابزار اندازه گیری پژوهش (پرسشنامه) اطمینان حاصل شد. پایایی پرسشنامه توسط آزمون آلفای کرونباخ سنجیده شد. نتایج آزمون آشکار ساخت که پرسشنامه مورد استفاده از دقت لازم و پایایی برخوردار بوده است. در ادامه، با هدف سنجش روایی پرسشنامه تحلیل عاملی اکتشافی به کار گرفته شد. در این روش نخست از این مسئله اطمینان حاصل شد که آیا تعداد داده های مورد نظر برای تحلیل عاملی مناسب است یا خیر؟ به همین دلیل از شاخص KMO و آزمون بارتلت استفاده شد. مقدار شاخص KMO برابر 0/906 (بیش از 0/6) حاصل شد، بنابراین تعداد نمونه (تعداد پاسخ دهندگان) برای تحلیل عاملی کافی بوده است. همچنین مقدار sig آزمون بارتلت، برابر صفر (کمتر از 0/05) به دست آمد؛ که نشان داد تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار مدل عاملی مناسب است و فرض شناخته شده بودن ماتریس همبستگی، رد شد.در ادامه، در تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج معیارها از روش مؤلفه های اصلی و برای چرخش عامل ها از روش واریماکس با نرمال سازی کیسر بهره گرفته شد. ملاک تصمیم گیری برای بقا یا حذف سؤالات پرسشنامه از تحلیل عاملی، مقادیر اشتراک استخراجی آن ها بوده است. به علاوه، ملاک تصمیم گیری برای دسته بندی سؤالات، مقادیر ویژه بالاتراز یک و نمرات عاملی بالاتر از 0/4 در نظر گرفته شده است. در ادامه، با توجه به تحلیل های انجام شده، با حاصل شدن مقدار اشتراک استخراجی بیش از 0/5 برای همه سؤالات، لازم نیست هیچ یک از پرسش های پرسشنامه از تحلیل عاملی کنار گذاشته شود. به علاوه، با توجه به این تحلیل ها، 6 معیار با مقدار ویژه بالاتر از یک استخراج شد که همه سؤالات مربوط به مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده در این 6 معیار قرار گرفتند. همچنین با توجه به بارهای عاملی پرسش ها، هر یک از سؤالات بیشترین بار عاملی را در همان عاملی که از قبل معین شده بود، داشته اند. پس هر سؤال دقیقاً همان عاملی را اندازه گیری کرده که برای آن طراحی شده است، لذا پرسش های پرسشنامه از روایی لازم برخوردارند.به منظور بررسی اهمیت و رتبه معیارها و شاخص های مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده از آزمون فریدمن استفاده شد. مطابق نتایج حاصله، در میان معیارهای پژوهش ایجاد بنیان ایدئولوژیکی، بهبود کیفیت زندگی، مبارزه با تبعیض، بهبود سیاست های آموزشی، تشویق به مشارکت اجتماعی و حفظ هویت فرهنگی به ترتیب با وزن 3/71، 3/54، 3/48، 3/45، 3/42 و 3/40 از بیشترین و کمترین اهمیت برخوردارند. 33 شاخص پژوهش نیز به ترتیب وزن های متفاوتی را به خود اختصاص دادند.در آخرین بخش از یافته ها، به منظور بررسی میزان تأثیر شاخص های پژوهش بر یادگیری مادام العمر از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد شاخص های پژوهش بر یادگیری مادام العمر با ضریب مسیر 0/7 بر بعد اجتماعی، 0/51 بر بعد اقتصادی، 0/50 بر بعد فرهنگی و 0/44 بر بعد فردی مؤثر بوده است.نتیجه گیریشهرهای آموزش دهنده با تأکید بر مؤلفه اجتماعی فرهنگی نقش اساسی در فرایند آموزش دارند. این شهرها از طریق ایجاد بنیان ایدئولوژیکی، بهبود کیفیت زندگی، مبارزه با تبعیض، بهبود سیاست های آموزشی، تشویق به مشارکت اجتماعی و حفظ هویت فرهنگی، بستر مناسبی را برای توسعه فرایندهای یادگیری مادام العمر ارائه می دهند و موانع مربوط به محدودیت های زمانی و مکانی آموزش را کاهش می دهند و این امکان را فراهم می سازند که دسترسی همه افراد به یادگیری سهولت یابد. به علاوه، با غلبه بر چالش ها و تأکید بر پتانسیل ها، این شهرها به گروه های مختلفی از جامعه، شامل اقلیت ها، افراد محروم و سالمندان، فرصت های آموزشی را ارائه می دهند. این شهرها به عنوان مراکز فرصت های آموزشی، با ارتقای سطح دانش و آگاهی شهروندان، به توسعه جامعه کمک می کند. شاخص های مورد بررسی از مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده، به طور مستقیم بر ابعاد 4 گانه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فردی از یادگیری مادام العمر تأثیر دارند. این نتایج نشان می دهند اقدامات و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی که در جهت بهبود بستر یک شهر آموزش دهنده انجام می شود، می تواند به طور مستقیم به ارتقای فرایندهای یادگیری مادام العمر کمک کند.
۱۵۲۷.

سنجش پذیرش شهر هوشمند آموزش دهنده اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
مقدمه: آموزش یکی از حوزه های مورد توجه در شهرهای هوشمند است و در این زمینه آموزش هوشمند اصطلاحی است که به آموزش ارائه شده توسط شهرهای هوشمند اطلاق می شود. آموزش هوشمند، که به لطف اینترنت اشیا (IoT)  و هوش مصنوعی (AI) امکان پذیر است، گام بزرگی به جلو در زمینه مدام در حال تغییرِ آموزش است. این به طور کامل نحوه یادگیری شهروندان در این عصر دیجیتال را تغییر خواهد داد. آموزش هوشمند بخشی از فناوری است که می تواند روش یادگیری ما را تغییر دهد که روشی کاملاً جدید برای آموزش است. با توجه به اهمیت هوشمندسازی شهرهای امروزی و نقش مؤلفه های آموزشی در تحقق این نوع از شهر، هدف از تحقیق سنجش شکل گیری شهر هوشمند اردبیل برمبنای شهر آموزش دهنده در شهر اردبیل است. شهر اردبیل شهر بزرگ استان اردبیل است که بر اساس اطلاعات سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1400، 590286 نفر جمعیت داشته و طی دوره 60 ساله (1340 1400) شاهد 8 برابر شدن جمعیت خود بوده است . این شهر با توجه به نقش خود در سلسله مراتب شهرها نیازمند برنامه ریزی در ابعاد مختلف به ویژه هوشمندسازی شهر است تا ضمن ارتقای کیفیت زندگی و دست یابی به توسعه پایدار، و جلوگیری از پیچیده تر شدن مشکلات زندگی مردم و همچنین، مانع از مهاجرت ساکنان شهرهای کوچک و میانی شود. از طرفی، ضروری است با تأکید بر شاخص های آموزشی و یادگیری اجتماعی در محیط شهر از جانب مدیران و مسئولان ، شهری ظرفیت دانش و پذیرش شاخص های شهر هوشمند توسط شهروندان را توسعه بخشید. سؤال اصلی پژوهش این است که در پذیرش شهر هوشمند آموزش دهنده اردبیل کدام عامل تأثیر بیشتری نسبت به بقیه عوامل داشته است؟ مواد و روش هاتحقیق حاضر به صورت توصیفی تحلیلی از یک رویکرد تحقیق کمی استفاده می کند. روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی و هدفمند و نظامند است. جمع آوری داده ها به صورت اسنادی و با پرسشگری از 35 نفر از خبرگان متخصص در حوزه شهرسازی و معماری به صورت نظام مند انجام شد. درخور یادآوری است در تحقیقات خبره محور در انتخاب حجم نمونه محدودیت انتخاب وجود ندارد و اصولاً بین 8-50 نفر انتخاب می شوند، سؤالات براساس مقیاس پنج گزینه ای طیف لیکرت اندازه گیری شدند که با توجه به مطالب مبانی نظری تدوین شده بودند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش معادلات ساختاری مربعی حداقل جزئی با استفاده از نرم افزار SPSS و SMARTPLS انجام شد چون استفاده ساختاری مربعی حداقل جزئی بهترین روش برای تحقیقات با متغیرهای کمتر از 50 آیتم است و در این تحقیق هم چون شاخص ها کمتر از 50 است از این روش معادلات ساختاری استفاده شد. از این رو، در این مطالعه از تحلیل های توصیفی تحلیلی و استنباطی برای آنالیز داده های تحقیق استفاده شد.یافته هابراساس نتایج تحقیق در بین متغیرهای مؤثر بر شهر هوشمند آموزش دهنده اردبیل، عامل امکانات آموزشی با بار عاملی (0/812) بیشترین اثرگذاری داشته است. بعد از آن به ترتیب عامل آموزش شهروندان با بار عاملی (0/803)، عامل محیط شهری با بار عاملی (0/795)، و عامل زندگی هوشمند در شهر هوشمند با بار عاملی (0/786)، محیط هوشمند با بار عاملی (0/779)، تحرک هوشمند با بار عاملی (0/718)، دولت هوشمند با بار عاملی (0/681)، مردم هوشمند با بار عاملی (0/617)، اقتصاد هوشمند با بار عاملی (0/573) اثرگذار بوده اند. نتایج حاصل از جدول 3 و شکل 3 اثرات متغیرهای مستقل بر وابسته را با استفاده از آزمون t دو نمونه ای با سطح معنا داری 5% نشان می دهد ( 0/05) . همان طور که مشاهده می شود، تمام t - value ها بالاتر از 1/96 است. علاوه بر این، نتایج حاصل از جدول ۵ مقادیر R2 را نیز نشان می دهد که عبارت اند از: رتبه بندی ضرایب مسیر مختلف متغیرهای مستقل تحقیق، که در آن امکانات آموزشی در شهر هوشمند آموزش دهنده اردبیل دارای قوی ترین اثر 0/709 ( 0/595) و پس از آن، آموزش شهروندان در شهر آموزش دهنده اردبیل با 0/701 ( 0/512) ، بعد آن به ترتیب محیط شهری شهر آموزش دهنده اردبیل با 0/682 ( 0/499) ، مردم هوشمند در رابطه با شهر هوشمند با 0/659 ( 0/433) ، تحرک هوشمند در شهر هوشمند اردبیل 0/439 (193)، زندگی هوشمند اردبیل 0/346 (0/119) یعنی دولت هوشمند در شهر اردبیل با 0/273 (0/075)، محیط هوشمند در اردبیل با 0/240 ( 0/058) ، و در نهایت اقتصاد هوشمند با 0/189 ( 0/036) است. بنابراین، رابطه مسیر فرض شده ( فرضیه 1 - فرضیه 9) از نظر آماری قابل توجه است. چون مقدار R2 بزرگ تر از 0/1 و p - value کمتر از 0/05 است. این مطالعه ابعاد شهر هوشمند آموزش دهنده را شناسایی می کند و مدل پذیرش شهر هوشمند آموزش دهنده را برای ارزیابی طرح شهر هوشمند شهر آموزش دهنده اردبیل توسعه می دهد. نتیجه گیریبا توجه به بررسی های صورت گرفته می توان گفت که از نظر هوشمندسازی، شهر اردبیل در وضعیت مطلوبی نیست و در این راستا به منظور تحقق شهر هوشمند اردبیل به ترتیب اولویت برنامه ریزی در ابعاد مدیریت هوشمند، محیط هوشمند، شهروند هوشمند، اقتصاد هوشمند، تحرک هوشمند و زندگی هوشمند ضروری است. همچنین ، به منظور تحقق شاخص های شهر هوشمند شهر اردبیل، رویکرد آموزش (شهر آموزش دهنده ) می تواند نقش محوری ایفا کند.
۱۵۲۸.

تحلیل فضایی بیماری کووید 19 بر اساس شاخص های جمعیتی و جغرافیایی در مناطق خشک، نمونه موردی کلانشهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل فضایی پاندمی کووید- 19 محلات شهری قم مناطق خشک سامانه اطلاعات جغرافیایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۶
هدف: هدف این پژوهش تحلیل فضایی ویروس کووید ۱۹ بر اساس شاخص های جمعیتی و جغرافیایی در مناطق خشک (در کلانشهر قم) است. روش و داده: داده های این پژوهش از طریق داده های در دسترس دانشگاه علوم پزشکی قم طی سال های ۱۳۹۸ الی ۱۴۰۰ به دست آمده است. این اطلاعات بر اساس موقعیت مکانی هر فرد در محیط نرم افزار GIS قرار گرفته و از روش های شاخص نزدیک ترین همسایه (NNI) و آزمون موران جهانی و آماره عمومی G جهت اندازه گیری آماره های خودهمبستگی فضایی استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که شیوع و همه گیری کووید ۱۹ در برخی از محلات مناطق خشک (شهر قم) نسبت به دیگر محلات شرایط حادتری دارند. نتیجه گیری: بر مبنای یافته های تحقیق می توان عنوان کرد که الگوی پخش این بیماری در محلات شهر قم به صورت خوشه ای و از نوع خوشه ای با شدت بالا است. این رابطه در محلات باجک یک، خاکفرج، نیروگاه و شهرپردیسان قوی تر و با بیشترین فراوانی و در محلات شهرک حوزوی و دانشگاهی و شهرک فاطمیه به عنوان محلات آبی با کمترین فراوانی از نظر شاخص های جمعیتی و جغرافیایی گزارش شده است. نوآوری، کاربرد نتایج: از مهم ترین جنبه های نوآورانه و کاربردی تحقیق می توان به کاربرد GIS در توزیع و انتشار کووید ۱۹ در محلات مختلف شهری مناطق خشک اشاره کرد. در واقع از جمله کاربردهای این پژوهش می توان به شاخت از رفتارشناسی و عملکرد فضازمانی ویروس های مشابه با نوع ویروس کووید ۱۹ اشاره کرد که چارچوب فکری منسجم در کنترل و پیشگیری از همه گیری آن ارائه می دهد.
۱۵۲۹.

تحلیل وضعیت تاب آوری شهر تهران با رویکرد مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری تاب آوری شهری مرور سیستماتیک تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
هدف پژوهش حاضر این است که با استفاده از روش مرور سیستماتیک، مطالعات حوزه تاب آوری شهری در تهران را تحلیل کند. نویسندگان با استفاده از کلیدواژه های «تاب آوری» و «تاب آوری شهری» در پایگاه های اطلاعاتی اس.آی.دی و مگ ایران مطالعات مربوط به تاب آوری شهری در تهران را جستجو کردند. برای انتخاب مطالعات جهت ورود به مرور سیستماتیک از چارچوب پریسما[1] استفاده شد که درنهایت 55 مطالعه به فرایند مرور سیستماتیک وارد شدند. 49 درصد از مطالعات مرور شده به این نتیجه رسیدند که میزان تاب آوری در سطح مناطق شهری تهران متفاوت است. عدم دسترسی یکسان به خدمات شهری، وجود بافت فرسوده در برخی مناطق و متفاوت بودن توانایی مالی و سطح مشارکت اجتماعی ساکنان ازجمله دلایل متغیر بودن تاب آوری در سطح مناطق شهری تهران است. علاوه براین، 38 درصد از مطالعات به این نتیجه رسیدند که وضعیت تاب آوری در شهر تهران نامطلوب است؛ که دراین بین سکونتگاه های غیررسمی، بافت های فرسوده و بافت مرکزی شهر تهران شرایط نامناسب تری داشتند. در مجموع مرور سیستماتیک نشان از دو ویژگی برجسته وضعیت تاب آوری شهر تهران دارد. مشخصه اول نشان دهنده وضعیت متفاوت تاب آوری در سطح شهر تهران و مشخصه دوم نشان از وضعیت نامناسب تاب آوری در برخی از محدوده های شهر تهران می دهد. این نتایج می تواند برای سیاستگذاران و دست اندرکاران مدیریت شهری بسیار حائز اهمیت باشد. بدینسان که با استفاده از نتایج این مطالعه، برنامه ریزان و مدیران شهری می تواند سیاست ها، طرح ها و برنامه های ارتقای تاب آوری شهر تهران را متناسب با وضعیت هر کدام از مناطق شهری تهیه، بررسی یا به روز کنند. [1]. Preferred Reporting Items for Systematic Reviews and Meta-Analyses (PRISMA)
۱۵۳۰.

فاکتورهای محیطی مؤثر بر ابتلای به بیماری کووید-19: بررسی شکاف مطالعاتی (مورد پژوهی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یزان ابتلا کووید-19 محیط ساخته شده عوامل اجتماعی - فرهنگی ناهنجاری های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۶
به منظور کنترل همه گیری کووید-19، متخصصان تلاش داشته اند تا عوامل محیطی مؤثر بر شیوع همه گیری را شناسایی کنند. اما مروری بر ادبیات موضوع نشان می دهد در شناسایی این عوامل، نظر عموم افراد چندان مدنظر  نبوده است. درصورتیکه، ایشان به دلیل تعامل مداوم، می توانند آگاهی بیشتری نسبت به عوامل تهدیدکننده در محیط زندگیشان داشته باشند. هدف این تحقیق، شناسایی عوامل محیطی است که با وجود اینکه از طریق اختلال در فاصله گذاری اجتماعی، باعث ایجاد احساس خطر ابتلا به کووید-19 می شوند، در ادبیات موضوع مورد توجه نبوده اند. تحقیق حاضر از نوع اکتشافی است که درآن با استفاده از پرسشنامه ای باز، عوامل محیطی مختل کننده بررسی شده اند. سپس، با استفاده از روش تحلیل محتوا، پاسخ ها کدگذاری و با استفاده از روش آنتروپی شانون، وزندهی شده اند. درنهایت، با مقایسه متغیر پراهمیت با متغیرهای حاصل از مرور ادبیات، شکاف مطالعاتی مورد بحث قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که از میان ویژگی های  محیط ساخته شده، برخی از کاربری ها (نظیر نانوایی ها)، ویژگی های مسیرهای رفت وآمد (نظیر ماشین های پارک شده) و تسهیلات شهری (نظیر زیرساخت های خرید آنلاین) از نظر عموم افراد می توانند بر احتمال ابتلا تأثیرگذار باشند. همچنین عواملی نظیر آلودگی صوتی نیز می توانند با تأثیر بر سلامت روانی بر احساس خطر ابتلا در محیط بیافزایند. بعلاوه، بر اساس نتایج، توجه به میزان رعایت بهداشت فردی و جمعی و برخی از رفتارهای عمومی، در ارتباط با مقوله فرهنگی-اجتماعی، و  توجه به دستفروشی، در ارتباط با مقوله ناهنجاری های اجتماعی، نیز ضروری بنظر می آید. در ضمن، در تحقیق حاضر عوامل محیطی جدیدتری نیز معرفی شدند که در برنامه ریزی شهری چندان مورد توجه نبوده اند.
۱۵۳۱.

ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری فرم و هندسه فضاهای شهری به منظور افزایش حضور پذیری سالمندان (نمونه موردی: منطقه یک شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای شهری سالمندان حضور پذیری هندسه و فرم فضاهای شهری همه شمول بودن طراحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۵
سالمندان نیازهای متفاوتی نسبت به دیگر گروه های سنی جامعه دارا هستند که کمتر به این نیازها در فضاهای شهری توجه شده است. با توجه به مفهوم همه شمول بودن فضاهای شهری، سالمندان نیز ازجمله اقشار موردتوجه در جامعه می باشند که کمتر مطالعه ای بر حضور آن ها در محیط های عمومی پرداخته است. این پژوهش باهدف بررسی مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری فرم و هندسه فضاهای شهری، در پی افزایش حضور سالمندان در این گونه مکان ها می باشد. به منظور انجام این مطالعه در میان محلات مختلف در کلان شهر سالمند پذیر شیراز، محله سردار جنگل با توجه به جمعیت بیشتر سالمند در منطقه یک به عنوان نمونه آماری برای تحلیل کمی انتخاب شد. با توجه به چهارچوب مفهومی مطالعه، داده ها در سه حوزه امنیت، کالبد و اجتماع مورد تجزیه وتحلیل آماری قرارگرفته اند. در تجزیه وتحلیل استنباطی با استفاده از آزمون فریدمن، شاخص عزت نفس و احترام بیشترین و شاخص آشنایی کمترین مطلوبیت را به منظور حضور پذیری سالمندان در محله دارا می باشد. مقایسه تطبیقی نتایج با مطالعات گذشته نشان داد که دو متغیر شادکامی و امیدواری که از زیرشاخه های مطرح در بحث عزت نفس سالمندان می باشند بیشترین اثر در استفاده سالمندان از فضاهای شهری دارا می باشند. اگرچه در مطالعات گذشته به اهمیت متغیرهایی همچون آشنایی به منطقه، نسبت ارتفاع به پهنه، مقیاس انسانی و تعلق به محیط اشاره شده است، نتایج مطالعه نشان دهنده اولویت کمتر این شاخصه ها در بین سالمندان می باشد. به منظور بهبود وضعیت فعلی و  افزایش حضور پذیری سالمندان با توجه به نتایج به دست آمده، تقویت هندسه فضاها برای مکث و گرد هم آمدن سالمندان، توجه به خط آسمان برگرفته از فرم و هندسه ساختمان ها در کوی های منتهی به خیابان های اصلی محله پیشنهادشده است.
۱۵۳۲.

بررسی نقش تغییرات اقلیمی در خطر وقوع آتش سوزی در جنگل ها و مراتع استان کهگیلویه و بویر احمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رژیم آتش سوزی احتمال خطر وقوع آتش سوزی تغییر اقلیم ناحیه رویشی زاگرس عرصه های منابع طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
آتش سوزی یکی از عوامل تهدیدکننده جنگل ها و مراتع ایران به شمار می رود. سالانه هزاران هکتار از جنگل ها و مراتع زاگرس طعمه حریق می شوند. طی سال های اخیر بخش وسیعی از جنگل ها و مراتع استان کهگیلویه و بویراحمد در اثر آتش سوزی از بین رفته است. تحقیق حاضر به منظور بررسی نقش تغییرات پارامترهای اقلیمی در وقوع آتش سوزی های جنگل ها و مراتع این استان انجام شد. برای این منظور هم رابطه زمانی و هم رابطه مکانی بین متغیرهای اقلیمی و آتش سوزی بررسی شد. داده های متغیرهای اقلیمی (1400-1385) از سازمان هواشناسی ایران و داده های آتش سوزی (تعداد، وسعت و موقعیت مکانی) در دوره 1400-1385 از اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان کهگیلویه و بویراحمد به دست آمدند. رابطه بین متغیرهای اقلیمی و آتش سوزی طی زمان موردمطالعه، براساس ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل های رگرسیونی حاصل شد. پس از تهیه نقشه موقعیت آتش سوزی ها و نقشه های پارامترهای اقلیمی با روش های درون یابی، رابطه مکانی بین متغیرهای اقلیمی و وقوع حریق با روش رگرسیون لجستیک به دست آمد. مدل سازی احتمال خطر وقوع آتش سوزی، با استفاده از 70 درصد موقعیت آتش سوزی ها و روش رگرسیون لجستیک انجام شد. به منظور ارزیابی کارایی روش رگرسیون لجستیک از 30 درصد موقعیت آتش سوزی ها و روش سطح زیرمنحنی (AUC) استفاده شد. برای ارزیابی صحت نقشه احتمال خطر وقوع آتش سوزی از ماتریس خطا و شاخص صحت کلی استفاده شد. نتایج رابطه زمانی نشان داد که تعداد آتش سوزی رابطه معنی داری با میانگین سرعت باد فصلی داشت. نتایج رابطه مکانی نشان داد که میانگین درجه حرارت فصلی مهمترین متغیر در وقوع آتش سوزی بود. نتایج ارزیابی کارایی و صحت سنجی روش رگرسیون لجستیک و نقشه احتمال خطر آتش سوزی نشان داد که این روش با سطح زیرمنحنی 0.95 و صحت کلی 92.7 درصد، دقت مطلوبی در شناسایی مناطق خطر آتش سوزی در جنگل ها و مراتع استان کهگیلویه و بویراحمد داشته است. نتایج این تحقیق در مدیریت، نظارت و پیش بینی آتش سوزی در عرصه های منابع طبیعی استان بسیار کاربردی است.
۱۵۳۳.

ارزیابی و تحلیل روند توسعه فیزیکی نواحی شهری گتوند به سمت مناطق سیل خیز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیلاب توسعه فیزیکی گتوند LCM Fuzzy-AHP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
در طی سال های اخیر، رشد جمعیت سبب توسعه فیزیکی بعضی از شهرها به سمت مناطق سیل خیز شده است. از جمله شهرهایی که با این مسئله مواجه شده است، شهر گتوند در استان خوزستان است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به بررسی روند توسعه فیزیکی شهر گتوند به سمت مناطق سیل خیز پرداخته شده است. در این تحقیق از مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM، تصاویر ماهواره لندست و لایه های رقومی اطلاعاتی به عنوان مهم ترین داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین نرم افزارهای تحقیق شامل ArcGIS،  Expert Choice، ENVI و IDRISI بوده است. همچنین در این تحقیق از مدل های منطق فازی AHP و LCM استفاده شده است. با توجه به اهداف مورد نظر، این تحقیق در سه مرحله انجام شده است که در مرحله اول، مناطق در معرض سیلاب شناسایی شده است. در مرحله دوم، به بررسی تغییرات کاربری اراضی پرداخته شده است و در مرحله سوم، روند توسعه نواحی سکونتگاهی به سمت مناطق سیل خیز ارزیابی شده است. بر اساس نتایج حاصله، بخش زیادی از شهر گتوند از جمله مناطق شرقی آن، دارای پتانسیل سیل خیزی بالایی است. نتایج بررسی تصاویر ماهواره ای نشان داده است که روند توسعه فیزیکی این شهر به سمت مناطق سیل خیز نیز افزایش یافته است به طوری که در سال 1992، حدود 1/1 کیلومترمربع از وسعت محدوده شهری گتوند در منطقه دارای پتانسیل خیلی زیاد قرار داشته است که این میزان در طی سال های 2002، 2012 و 2022 به ترتیب به 3/1، 6/1 و 8/1 کیلومترمربع افزایش یافته است. همچنین نتایج مدل LCM نشان داده است که وسعت نواحی سکونتگاهی در طبقه با پتانسیل سیل خیزی زیاد تا سال 2050 به 7/2 کیلومترمربع افزایش خواهد یافت که در صورت عدم توجه به آن در برنامه ریزی ها، بخش زیادی از نواحی سکونتگاهی و جمعیت شهر گتوند با خسارات جانی و مالی ناشی از مخاطره سیلاب مواجه خواهند شد.
۱۵۳۴.

ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر محیط زیست و نیاز آبی تمساح پوزه کوتاه (گاندو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت منابع آب تغییر اقلیم نیاز آبی تمساح پوزه کوتاه مردابی گاندو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
زیستگاه های گیاهی و جانوری بسیار ارزشمندی در کشور پهناور ما ایران، قرار دارد. یکی از این مناطق، بخشی از جنوب شرق استان سیستان و بلوچستان می باشد که بعنوان زیستگاه تمساح پوزه کوتاه مردابی، تنها گونه نماینده از راسته تمساح ها در کشورمان، شناخته می شود. حفظ این گونه ارزشمند و محیط زیست آن در شرایط گرمایش زمین، خشکسالی های پی در پی و تغییرات اقلیمی آینده نیازمند برنامه ریزی و مدیریت منابع آب است. برای رسیدن به این هدف، نرم افزار WEAP برای شبیه سازی و مدل سازی منابع آب موجود در منطقه حفاظت شده تمساح پوزه کوتاه مردابی انتخاب و  پس از شبیه سازی هندسه منطقه، با تعریف هشت سناریو، سیاست های مدیریتی مختلف برای بهینه سازی مصرف منابع آب در شرایط تغییر اقلیم بررسی شد. در این تحقیق ریزمقیاس نمایی و تولید داده های هواشناسی منطقه تحت تاثیر تغییرات اقلیمی در آینده  به کمک نرم افزار LARS-WG انجام شد. نتایج نشان داد که با ادامه شرایط فعلی در افق زمانی مورد مطالعه (بیست سال) 75/27 میلیون مترمکعب تقاضای تامین نشده وجود دارد که رشد جمعیت و ادامه سیاست های ژئوپلتیکی توسعه تجارت و صنعت باعث افزایش شدت تنش و تقاضای آبی در منطقه خواهد شد. حتی سناریو صرفه جویی و مدیریت تقاضای آب هرچند با کاهش ده درصدی مصرف، تا حدی بر کاهش میزان عدم تامین تقاضا تاثیرگذار است، اما کافی نمی باشد.
۱۵۳۵.

مخاطرات دریاچه های رو به خشکی ایران برای سکونتگاه های انسانی پیرامونی و راهکارهای مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت مخاطرات خشکی دریاچه ها سکونتگاه شهری و روستایی روش کیو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
در حال حاضر با افزایش خشکی در نتیجه خشکسالی و تغییرات اقلیمی از یک سو و ناکارآیی مدیریت منابع از سوی دیگر، شاهد کاهش سطح آب دریاچه ها یا تماماً خشک شدن برخی از دریاچه ها در ایران هستیم. مسلم این است که تضعیف یا نابودی این عنصر حیاتی (دریاچه ها) در اکوسیستم کشور، باعث بروز مشکلات و مخاطراتی به ویژه برای سکونتگاه های انسانی پیرامونی (اعم از شهرها و روستاها) و پسکرانه های دریاچه ها می شود. ازاین رو در مقاله حاضر کوشش شده ضمن شناسایی مخاطرات ناشی از روند خشکی دریاچه ها در ایران برای سکونتگاه های پیرامونی، راهکارهای مناسب به منظور مقابله با مخاطرات را از دیدگاه کارشناسی (نخبگان) ارائه شود. با توجه به ماهیت این تحقیق از روش ذهن شناختی کیو (Q) به منظور تحقق اهداف استفاده شده است. ابتدا بررسی تغییرات سطح آبی دریاچه های برجسته کشور در بازه ی ۲۰ساله اخیر گزارش شده سپس از طریق واکاوی محتوای اسناد و انجام مصاحبه با کارشناسان و نخبگان متخصص به تعداد 14 نفر، گزاره های 29 گانه مخاطرات ناشی از خشکی دریاچه ها در قالب 5 الگوی ذهنی شناسایی شد. همچنین 22 گزاره در قالب 4 الگوی ذهنی راجع به راهکارهای مناسب برای مقابله با خشکی دریاچه های کشور به دست آمد. نتیجه اینکه افول جدی بنیان های طبیعی در اکوسیستم پیرامونی دریاچه ها از عواقب این خشکی است که می تواند زمینه ساز چالش های انسانی- اجتماعی در فضای جغرافیایی شود. گذار از این شرایط در وهله ی اول منوط به اتخاذ رویکرد یکپارچه مدیریت مخاطرات برای ممانعت از دستکاری اکوسیستم، پایش مستمر خشکی دریاچه ها و اجرای برنامه های سازگار با محیط انسانی پیرامون دریاچه ها می باشد که از جمله آن می توان به ایجاد ستادهای مدیریتی محله ای که دارای ارتباط مستقیم با ستاد مدیریت بحران است، اشاره داشت.
۱۵۳۶.

تعیین پتانسیل تولید گرد و غبار در کانون های داخلی استان خوزستان با استفاده از مدل عددی WRF و مدل جفت شده WRF-Chem(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غلظت گرد و غبار میدان دید افقی مدلسازی عددی ریزگردانی دینامیکی پتانسیل تولید گرد و غبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
هدف از این مطالعه تعیین حداکثر توان تولید گرد و غبار 4 کانون در تولید گرد و غبارهای بیشینه استان خوزستان است. با توجه به اطلاعات میدانی بافت خاک و کاربری اراضی، از مدل شیمیایی WRF-CHEM برای شبیه سازی وقوع طوفان های گرد و غباری شدید استفاده شد. به منظور شبیه سازی وقوع طوفان گرد و غبار و برآورد حداکثر توان تولید گرد و غبار در اوج فعالیت سامانه گرد و غباری چهار مرکز فرضی داخلی در استان خوزستان انتخاب شد. علاوه بر داده های غلظت گرد و غبار سازمان محیط زیست، در راستی آزمایی رویداد و انتخاب سامانه از داده های سازمان هواشناسی؛ سمت و سرعت باد و میدان دید افقی استفاده شد. ابتدا شبیه سازی در حالت واقعی و با فیزیک کامل مدل انجام شد و در مرحله بعد میزان تولید غبار و نقش هر کانون با فرض مرطوب سازی شدن لایه سطحی خاک و زمین بررسی شد. از بین 94 سامانه گرد و غبار با تعریف حداکثر شرایط رویداد، 39 سامانه اصلی انتخاب شد. نتایج نشان داد که هر یک از کانون ها به طور متوسط و مستقل در طوفان های رخ داده طی دو دهه (2003-2018) باعث افزایش گرد و غبار و تغذیه سامانه های مهاجر به منطقه شده اند. بیشینه سهم هرکانون به تفکیک و همزمان باهم در اوج فعالیت سامانه های گرد و غباری مشخص شد. نتایج نشان داد در اوج فعالیت سامانه های گرد و غباری بیشینه توان تولید منبع 1 (هورالعظیم و خرمشهر شمالی) به طور میانگین 14/65 درصد، منبع 2 (کانون ماهشیر، امیدیه و هندیجان) 91/59 درصد، منبع 3 (شهرستان اهواز شرقی) 27/52 درصد و منبع 4 (جنوب شرق اهواز) 74/55 درصد بوده است. سهم کل میانگین تولید گرد و غبار در چهار کانون استان 62.94 درصد بوده که در صورت کسر آن از  میزان گرد و غبار تولیدی در منطقه جنوب خوزستان که 83.30 درصد کل گرد و غبار خوزستان در زمان وقوع سامانه های مختلف است ، 36/20 درصد باقی مانده که این مقدار سهم منابع ناشناخته مانند منابع ثانویه است که پتانسیل تولید گرد و غبار را دارند یا گرد و غبار ایجاد شده از آنها حاصل تخلیه منابع عمده و بزرگتر است. آگاهی از سهم هر یک از کانون های متعدد گرد و غبار در دشت خوزستان می تواند به تصمیم گیران برنامه های عملیاتی برای کنترل کانون های ریزگرد داخلی کمک کند.
۱۵۳۷.

شناسایی و تحلیل موانع پذیرش بلاکچین در صنعت گردشگری با به کارگیری ماتریس تأثیرات متقاطع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلاکچین گردشگری موانع پذیرش میک مک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
فنّاوری بلاکچین با ارائه راه حل های نوآورانه بخش گردشگری را متحول می کند. یکی از مهم ترین الزامات به کارگیری هر فنّاوری، شناسایی موانع و چالش های پذیرش آن است؛ بااین حال بلاکچین بستری است که هنوز به طور گسترده درک و پذیرش نشده است. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی و تحلیل موانع پذیرش بلاکچین در صنعت گردشگری است. برای استفاده اثربخش از بلاکچین، باید موانع پذیرش به دقت شناسایی و تحلیل شوند تا تأثیرات منفی آن ها به حداقل برسد؛ البته زمان زیادی طول می کشد که بلاکچین به بخشی جدایی ناپذیر از صنایع تبدیل شود. جامعه آماری این پژوهش شامل ۲۲ نفر از متخصصان بلاکچین و کارشناسان صنعت گردشگری است و ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه است. یازده مانع از مقالات انتخاب و از روش میک مک برای دسته بندی متغیرها براساس قدرت محرک و وابستگی استفاده شد. نتایج نشان داد که «فقدان دانش، تخصص و سرمایه انسانی»، «فقدان استانداردسازی» و «فقدان مقررات دولتی» به منزله متغیرهای محرک، مهم ترین موانع پذیرش بلاکچین در صنعت گردشگری هستند که تمرکز روی آن ها کاربردهای مؤثری در آینده بلاکچین در گردشگری دارد. اولین نتیجه اساسی این مطالعه، بررسی موانع ازطریق علیت است که موجبات تسهیل فرایند تصمیم گیری برای سیاست گذاران و برنامه ریزان خط مشی درگیر در این فرایند را فراهم می کند. نتایج مطالعه حاضر به سازمان ها کمک می کند تلاش ها و اقدامات خود را برای مدیریت زمان و منابع اولویت بندی کنند. علاوه براین، شدت روابط بررسی شده بین موانع دیدگاه ها و ادراکات صنعت گردشگری و کارشناسان دانشگاهی را برای تحلیل روابط بهبود بخشد.
۱۵۳۸.

الگوهای تعیین دستور کار در شوراهای شهر، نقش مجریان و سیاست گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
مقدمه: با اینکه تعیین مسائل در دستور کار و شیوه دستورگذاری بر همه مراحل تصمیم گیری و سیاست گذاری از جمله انتخاب راه حل ها و ابزارها و اجرای خط مشی اثر می گذارد، اما نحوه عملکرد بازیگران در سیاست گذاری شهری برای در دستور قرار دادن مسائل و مشکلات در پرده ای از ابهام قرار دارد. مسئله یابی امری هنجاری و ارزشی است، در حالی که رویکرد حل مسئله، با مفروض دانستن مشکل، یک امر فنی به شمار می رود [1]. دیدگاه عینی گرایانه و فنی در خصوص ماهیت مسائل در سیاست گذاری عمومی نمی تواند توضیح دهد که چرا یک واقعیت واحد، اغلب به اشکال متفاوتی توسط ذی نفعان خط مشی و سیاست گذاران و دستورگذاران مختلف تعبیر و تفسیر می شود. غالباً چنین است که از اطلاعات واحد در خصوص یک مشکل، تعاریف و تفاسیر مختلفی ارائه می شود. دستورگذاری به معنای تصمیم گیری در خصوص این است که درباره چه مسائلی تصمیم گرفته شود و چه کسانی تصمیم می گیرند که درباره چه مشکلاتی اتخاذ تصمیم شود؟ تصمیم گیری برای اینکه چه چیزی «مسئله» است مهم تر از تصمیم گیری درباره راه حل مسئله خواهد بود [2]. هدف پژوهش پاسخ به این پرسش است که چگونه یک مسئله این شانس را خواهد داشت که در صحن علنی شورای شهر بررسی شده و برای آن تصمیم گیری شود؟  مواد و روش هاپدیدارشناسی هرمنوتیکی و مشاهده به عنوان هرمنوتیک پدیدارشناختی به عنوان روش در آن پژوهش استفاده شده اند. در حالی که نظریه داده بنیاد ساخت گرا ریشه در پدیدارشناسی هرمنوتیکی دارد، در عین حال برای دستیابی به فهم بهتر پدیده دستورگذاری، ناگزیر هستیم که از هرمنوتیک پدیدارشناختی استفاده کنیم. نظریه داده بنیاد ساخت گرا با جمع آوری داده ها آغاز شد [28] و سپس از کدگذاری اولیه و متمرکز استفاده شد. در این پژوهش از مشاهده و تحلیل متن استفاده شد. حضور در کمیسیون های تخصصی شورای شهر و جلسات شورا به پژوهشگر امکان داد تا در مواجهه نزدیک با ساختاربندی مسائل و مشکلاتی که به صورت احتمالی در دستور کار شورا خواهند بود قرار گیرد. پس علاوه بر تحلیل متن گفت وگوها و پیش نویس لوایح و طرح های پیشنهادی، رفتار بازیگران هم در قالب مشاهده در کمیسیون های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. مشاهده آنچه افراد در حین یک کار انجام می دهند غنا و بی آلایشی فراوانی را در اختیار محقق می گذارد که با پرسش از آن ها درباره توصیف آنچه انجام می دهند حاصل نمی شود. در این پژوهش محقق مشاهده کننده محض بوده است و به علت شرایط خاص حضور در کمیسیون ها و لزوم حفظ شرایط واقعی محیط پژوهش، از هرگونه مداخله اجتناب ورزیده است.یافته هااین پژوهش تفکیک و تمایزی میان دو بازیگر عمده فرایند تعیین دستور کارها (Agenda Setting) در شوراهای شهر را به دست آورد: سیاست گذاران و مجریان. یافته های حاصل از تحقیق نشان داد هر یک از این دو کنشگر حول موضوعات و مسائل متفاوتی نقش خود را در دستورگذاری بازی می کردند، در حالی که در روند تعیین دستور کارها توجه مجریان به الزامات فنی و الزامات اقتصادی معطوف بود، سیاست گذاران برای دستورگذاری الزامات فرهنگی و سیاسی را مهم تر دانسته و توجهی خاص به جامعه هدف داشتند. اولین موضوع مهمی که در عرصه دستورگذاری دیده می شد، تفاوت میان نحوه دستورگذاری مسائل مورد حمایت مجری (شهرداری) و سیاست گذار (شورای شهر) بود. طرح ها و لوایح مورد حمایت شهرداری به صورت متکی بر استدلالات فنی و اقتصادی مطرح می شدند. در موضوعات مرتبط، عملکرد نماینده شهرداری و یا سازمان متبوعه مبتنی بر دفاع از توجیهات اقتصادی و فنی طرح یا لایحه متمرکز می شد و مباحثی همچون جامعه هدف، الزامات فرهنگی یا سیاسی و ... از چارچوب های مباحث حتی الامکان خارج می شد. به عکس، بخش بزرگی از جنبه های غیر فنی و اقتصادیِ مباحث و مناقشات پیرامون مسائلی که قرار بود در دستور کار قرار گیرند توسط بدنه سیاست گذار مطرح می شد و در کانون توجه قرار می گرفت. اسناد بالادستی اثرگذار بر مسئله، طی فرایند دستورگذاری در هر دو گروه مهم قلمداد می شد. نتایج حاصل از مشاهده رفتار بازیگران نیز نشان از تمایز میان این دو بازیگر داشت. استفاده از الگوی IPA به عنوان هسته اصلی تحلیل مشاهدات، مبین نوع رفتار مبتنی بر خصوصیات و توانایی فردی بازیگران بود. بازیگران مختلف هنگام دستورگذاری رفتارهای متفاوتی از خود بروز می دهند که بر اساس آن می توان آن ها را در دسته بندی های مختلفی جای داد. رفتار نمایندگان مجری به رغم تغییر فردی آن ها در کمیسیون های مختلف، تقریباً بدون نوسان و یکنواخت و تابعی از یک الگوی مشخص بود. این افراد در حوزه مسائل مبتنی بر الزامات فنی و یا الزامات اقتصادی غالباً نقش وظیفه پذیر فعال داشتند و به عکس در زمینه مسائل حول الزامات سیاسی و فرهنگی وظیفه پذیر غیرفعال بودند، اما رفتار سیاست گذاران پرنوسان بود و بر حسب دانش و آگاهی و تجربه عضو شورا ممکن بود هر یک از نقش های 4 گانه را بپذیرد. به بیان دیگر، مجریان با در اختیار داشتن دانش فنی و اجرایی رفتاری وظیفه پذیر از خود بروز می دادند که بر حسب موضوعِ در دستور کار و الزامات مرتبط با آن به وظیفه پذیر فعال یا غیرفعال بدل می شدند. رفتار سیاست گذاران بیشتر جنبه عاطفی اجتماعی داشت که جنبه مثبت یا منفی آن غالباً تحت تأثیر جامعه هدف قرار می گرفت.  نتیجه گیریالگوی غالب دستورگذاری در شورای شهر مشهد ترکیبی از دو رویکرد توجه به محدودیت های دستورگذاری و مناسبات قدرت در بعد دوم است. از یک سو برای تعیین دستور کار صحن شورا، مجریان (نمایندگان شهرداری در کمیسیون ها) به علت دانش تخصصی و تجربه، قدرت تأثیرگذاری بالایی در کمیسیون ها دارند. در کمیسیون ها و دستور کارهایی که متکی بر الزامات فنی و اقتصادی است و یا اسناد بالادستی اثر محسوسی بر آن ها می تواند داشته باشد، مجریان قادر هستند تصمیمات را به عدم تصمیمات (non-decision) تبد یل کرده و مسائل را از دستور کار خارج کنند. عملکرد سیاست گذاران نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است. مسائلی که متضمن الزامات اقتصادی و فنی و محدودیت های اسناد بالادستی هستند، در قالب عقلانیت محدود قرار می گیرد و نقش آن ها را در دستورگذاری کاهش می دهد. از سوی دیگر، در دستور کارهای مبتنی بر الزامات فرهنگی و سیاسی و متمرکز بر جامعه هدف، سیاست گذاران با تکیه بر بعد دوم قدرت تصمیمات را به کانون توجه می آورند و یا از آن خارج می کنند. یکی از مهم ترین ویژگی های این الگو، فردگرا بودن آن است. فردگرایی در فرایند دستورگذاری هم به صورت عدم وابستگی سیاسی و گروهی دیده می شد و هم به صورت بی توجهی به مستندات. انتظار می رفت که توجه مجریان به دستور کارهای مبتنی بر مستندات بوده و تمرکز سیاست گذاران بر قضاوت های ارزش محور در فرایند دستورگذاری باشد که الزاماً هم راستا با مستندات علمی و فنی نیستند [31]، اما در الگوی موجود چنین پیش فرضی کارایی نداشت و فردگرایی بر تعیین دستور کارها کاملاً سایه افکنده بود.
۱۵۳۹.

بررسی وضعیت دسترس پذیری و پراکنش فضایی خدمات شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در محلات شهری اردبیل (نمونه موردی: واحدهای لباسشویی و خشکشویی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
مقدمه: در پنجاه سال گذشته، افزایش جمعیت و شهرنشینی به رشد و گسترش بی وقفه شهری منجر شده است. به بیانی، می توان گفت که جمعیت شهری افزایش یافته است، اما خدمات شهری موجود به دلیل پراکندگی نامناسب و دسترسی ناکافی نتوانسته پاسخ گوی نیازهای متنوع مردم باشد. بنابراین رشد سریع شهرها از ظرفیت سازمان ها و مدیران شهری برای ارائه خدمات زیربنایی و عمومی به شهروندان فراتر رفته است. پراکندگی و توزیع متناسب کاربری های خدمات شهری یکی از ملاحظات مهم در برنامه ریزی کاربری اراضی شهری است. با توجه به پراکندگی نابرابر کاربری های خدمات شهری، هنگام استفاده از این کاربری ها، امکان ایجاد بحران های اجتماعی و مشکلات فضایی وجود دارد. پراکندگی فضایی نامناسب کابری های خدمات شهری، جابه جایی بیشتر در فواصل طولانی تری را برای استفاده از خدمات ارائه شده توسط آن ها ایجاب می کند. که این امر به ایجاد هزینه های اضافی، اتلاف وقت، افزایش ازدحام جمعیت، ترافیک، آلودگی هوا و دسترسی ناکافی به خدمات برای برخی خانواده ها را نیز شامل منجر می شود. به عکس، توزیع مناسب خدمات شهری امکان دسترسی مطلوب به کاربری های خدماتی را فراهم می آورد و نه تنها در ارتقای سلامت، امنیت و آرامش جامعه نقش به سزایی دارد، بلکه به عنوان شاخصی مهم در جهت دستیابی به رفاه اجتماعی عمل می کند. در واقع می توان گفت که دسترسی مطلوب و توزیع مناسب کاربری های خدمات شهری در تمامی مناطق شهری به معنای ارائه خدمات مناسب در زمان و مکان مناسب است. در این راستا، اقدام سنجیده مدیریت شهری در توزیع فضایی کاربری های خدمات شهری برای بهبود کیفیت فیزیکی محیط و در نتیجه، ارتقای کیفیت زندگی مردم و دستیابی به پایداری شهری ضروری است. برای این منظور، درک و تجزیه وتحلیل وضعیت فعلی پراکنش فضایی کاربری های خدمات شهری بسیار مهم است که در آن پیگیری توزیع مناسب و دسترسی آسان به خدمات این کاربری ها مستلزم تخصیص منابع با مطلوب ترین ترکیب است. شهر اردبیل در دهه های اخیر شاهد رشد سریع جمعیتی و فیزیکی بوده است. با این حال، توزیع کاربری های مختلف خدمات شهری با رشد و گسترش جمعیت و ساختار فیزیکی شهر مطابقت ندارد. این عدم تعادل در توزیع مراکز خدمات شهری نه تنها می تواند به ترویج سفرهای درون شهری و تشدید آلودگی منجر شود، بلکه تعادل جمعیتی را نیز مختل می کند و فضاهای شهری را در تضاد با ابعاد اجتماعی و اقتصادی گسترش می دهد. بنابراین با بررسی توزیع و دسترسی به کاربری های خدمات شهری می توان الگوی فضایی آن ها را در مناطق مختلف شهری شناسایی کرد. این امر به نوبه خود می تواند به ارائه راهکارهایی منجر شود که دسترسی ساکنان به چنین کاربری هایی را بهبود بخشد و موجب افزایش کیفیت زندگی آنان شود. مشاغل لباسشویی و خشکشویی به ویژه موضوع مورد مطالعه در این پژوهش از جمله انواع فعالیت ها و خدماتی هستند که در دسته بندی واحدهای صنفی خدماتی خاص در شهرها فعالیت می کنند و به نوعی نیاز اکثریت شهروندان به خدمات این واحدها را پاسخ گو هستند. پژوهش حاضر روی مشاغل لباسشویی و خشکشویی به عنوان نمونه ای خاص از بخش های خدماتی در شهرها تمرکز کرده و با تکیه بر برخی از قابلیت های تحلیل فضایی در محیط ArcGIS، اقدام به تحلیل توزیع فضایی این مشاغل در شهر اردبیل کرده است. در این راستا سؤال اصلی پژوهش به این شرح است که وضعیت دسترس پذیری و پراکنش فضایی واحدهای لباسشویی و خشکشویی در سطح محلات شهر اردبیل به چه صورت است؟ مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر نوع تحقیق، کاربردی توسعه ای و روش انجام آن توصیفی تحلیلی بر پایه روش های گرافیک مبناست. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی است. به این صورت که ابتدا با بهره گیری از روش کتابخانه ای، مقدمه: ، پیشینه و مبانی نظری پژوهش تدوین شد. همچنین با استفاده از روش برداشت میدانی (GPS) مکان های دقیق واحدهای لباسشویی و خشکشویی در سطح محلات شهر اردبیل مورد شناسایی قرار گرفته و مختصات آن ها ثبت شد. بعد از تصحیح خطاها و کدگذاری دقیق مکان های برداشت شده در محیط نرم افزار Googel Earth، داده های نهایی برای تشکیل پایگاه اطلاعات جغرافیایی وارد نرم افزار ArcGIS شد تا در محیط این نرم افزار به تحلیل آن ها پرداخته شود. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از مدل های تحلیل فضایی و آمار فضایی در محیط ArcGIS همچون تحلیل خود همبستگی فضایی و تحلیل لکه داغ مورد استفاده قرار گرفت. یافته هادر پژوهش حاضر به بررسی وضعیت دسترس پذیری و پراکنش فضایی خدمات شهری (در این تحقیق، واحدهای لباسشویی و خشکشویی) در سطح محلات شهر اردبیل پرداخته شد و نتایج به دست آمده نشان داد از لحاظ وزنه فراوانی واحدهای مورد بررسی در سطح محلات شهر اردبیل، محلات شماره 10-1، 8 -2، 5-3 و4-4 هر یک با 5 واحد دارای بیشترین فراوانی و محلات 9-2، 2-3، 10-3، 1-4، 2-4، 5-4، 6-4 و10-4 بدون هیچ گونه واحد لباسشویی و خشکشویی در آخرین رده بندی از نظر فراوانی واحدهای یادشده قرار می گیرند. وضعیت تعداد واحدهای لباسشویی و خشکشویی به تفکیک محلات شهرداری اردبیل و بر مبنای نسبت تعداد واحدهای مورد بررسی به ازای هر 10 هزار نفر نشان داد در محلات 4-3، 3-3 و 4-4 به ازای 10 هزار نفر جمعیت، 4/58 واحد لباسشویی و خشکشویی و در محلات 2-3، 10-3، 1-4، 2-4، 5-4، 6-4 و10-4 به ازای10 هزار نفر جمعیت، به طور مطلق هیچ واحد لباسشویی و خشکشویی وجود ندارد. وضعیت بقیه محلات هم در حد فاصل این مقادیر قرار گرفته است. همچنین بر اساس تحلیل لکه داغ در محدوده محلات شهرداری اردبیل، محلات 7-1، 9-1، 10-1، 4-2، 6-2، 8-2، 10-2، 4-3، 5-3 و4-4 دارای بالاترین مقدار Z هستند و وضعیت داغ تری را به لحاظ دسترسی به واحد های مورد بررسی را دار ند. در مقابل محلات 9-2، 2-3، 10-3، 1-4، 2-4، 5-4، 6-4 و10-4 دارای پایین ترین مقدار Z هستند که بر این اساس بدون هیچ گونه مقدار داغی و به صورت لکه سرد در بین محلات شهری اردبیل قرار دارند. در نهایت خروجی تحلیل خود همبستگی فضایی واحد های یادشده بر مبنای محلات شهرداری اردبیل با عدد 1/55:Z نشان داد نحوه پراکنش آن ها در دسته بندی الگوی تصادفی قرار دارد. نتیجه گیریبرنامه ریزی شهری اساساً مستلزم تخصیص و توزیع منابع کمیاب در میان مناطق مختلف شهر و متکی بر معیارهایی مانند رفاه اجتماعی است. در غیر این صورت، می تواند به دسترسی بیشتر مناطق خاصی از شهر به منابع شهری در مقایسه با سایر مناطق منجر شود. مبنای توزیع خدمات شهری باید دسترسی و توزیع فضایی درون شهر را در نظر گیرد. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی وضعیت دسترس پذیری و پراکنش فضایی واحدهای لباسشویی و خشکشویی در سطح محلات شهر اردبیل پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد با توجه به نوع بافت شهری اردبیل، فرم ساختاری این بافت ها تأثیر به سزایی در دسترسی ساکنان به امکانات خدماتی (در این تحقیق، واحدهای لباسشویی و خشکشویی) و توزیع فضایی آن ها در شهر دارند. همچنین مشخص شد که دسترسی و پراکنش فضایی واحدهای خدماتی یادشده در محلات مرکزی شهر اردبیل نسبت به محلات حاشیه ای بیشتر است. یافته های این مطالعه با پژوهش لی و همکاران که عنوان می کنند ساختار بافت شهری بر دسترسی ساکنان به امکانات خدماتی تأثیر می گذارد و توزیع خدمات مطابق با توزیع جمعیت نیست همخوانی دارد. علاوه بر این، نتایج حاصل از پژوهش فاطمی نشان داد منطقه 4 اردبیل که جزء مناطق حاشیه ای محسوب می شود دارای پراکندگی بالایی از واحدهای نانوایی بوده که در تضاد با یافته های پژوهش یادشده است. همچنین یافته های توزیع فضایی واحدهای لباسشویی و خشکشویی در محلات شهر اردبیل، الگوی تصادفی و نامناسبی را نشان می دهد نشان دهنده تمرکز این واحدها در یک یا چند محله خاص از شهر است. این الگو به دسترسی بیشتر برخی محلات و ساکنان آن ها به خدمات مربوطه منجر می شود که به شکل گیری نابرابری در توزیع خدمات شهری در اردبیل کمک می کند. در این راستا، نتایج پژوهش یادشده با نتایج پژوهش نعیمی و بابایی اقدم که نشان دهنده توزیع نامناسب خدمات عمومی شهری در مناطق مختلف شهر سنندج است، همسو است. در نهایت با توجه به اهمیت موضوع پیشنهاد می شود که بررسی دقیقی از سرانه های کاربری های خدماتی همچون واحدهای لباسشویی و خشکشویی در شهر صورت گرفته و در رفع کمبود آن ها در شهر اقدام لازم صورت پذیرفته و قابلیت دسترسی همه ساکنان به خدمات شهری در اولویت کاری مدیران قرار گیرد. به این معنا که توزیع خدمات در شهر باید به طریقی انجام گیرد که تمامی ساکنان شهر به خدمات شهری دسترسی مناسبی داشته باشند. برای رسیدن به این امر مهم، توجه به شعاع خدمات رسانی و ظرفیت خدمات رسانی تسهیلات شهری مهم است.
۱۵۴۰.

سنجش و ارزیابی نقش تحولات کالبدی شهرهای ساحلی بر کیفیت فضاهای عمومی (مورد مطالعه: شهرهای ناحیه غربی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحولات کالبدی کیفیت فضاهای عمومی شهرهای ساحلی ناحیه غربی استان مازندران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
شهرهای ساحلی استان مازندران با دارا بودن جاذبه های طبیعی، اقتصادی و گردشگری ، طی سال های اخیر رشد بسیاری را متأثر از رشد جمعیت شناور و ورود مهاجران و گردشگران تجربه کرده اند. این روند  مسائل و مشکلات متعددی از جمله ساخت وساز بی رویه و بدون برنامه در نوار ساحلی، رشد افقی و گسترش بی ضابطه شهرها به سمت اراضی کشاورزی اطراف و تغییرات زیاد در ساختار فضایی و کالبدی شهر و عدم توسعه فضاهای عمومی متناسب با توسعه فضاهای خصوصی و اقتصادی را برای این شهرها به دنبال داشته است.این پژوهش باهدف بررسی نقش تحولات کالبدی شهرهای ساحلی ناحیه غربی استان مازندران بر کیفیت فضاهای عمومی انجام پذیرفت. روش مطالعه حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و میدانی است.جامعه آماری این پژوهش شهروندان شهرهای ساحلی نوشهر،چالوس،تنکابن و رامسر بوده وحجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 382 نفر تعیین،که با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده از میان جامعه آماری انتخاب شده اند.روش گردآوری اطلاعات به صورت  میدانی و مهم ترین ابزار آن پرسشنامه است. روش تجزیه وتحلیل داده ها از طریق مدل های رگرسیون و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای spss-pls انجام شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است وضعیت تحولات کالبدی شهرهای موردمطالعه در زمینه های توجه به سرانه و استاندارد در طراحی و ایجاد فضاهای شهری و ساماندهی سیما و منظر فضاهای شهری در حد مطلوب ارزیابی شده و در زمینه کیفیت فضای عمومی،مؤلفه راحتی،آسایش و زیبایی بصری دارای بیشترین تحقق پذیری و مؤلفه فعالیت دارای کمترین میزان تحقق پذیری در طراحی فضاهای عمومی بوده است. براساس مدل رگرسیون،شش مؤلفه توجه به سیما و منظر شهری،توسعه امکانات و خدمات،افزایش سطح اشغال و تغییر چشم انداز طبیعی،میزان بهره گیری از توسعه درونی شهر و آلودگی محیطی،تأثیر معناداری بر کیفیت فضاهای عمومی دارد.بر اساس مدل ساختاری تحقیق،مؤلفه تحولات کالبدی بر مؤلفه اجتماعی پذیری دارای بیشترین اثرگذاری و بر روی مؤلفه راحتی، آسایش و زیبایی بصری دارای کمترین اثرگذاری بوده است.

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان