مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
81 - 94
حوزههای تخصصی:
اخلاق زیستی مبنای ایجاد یک زیستگاه اخلاقی و فضای واقعی عدالت است. این مقاله با هدف بررسی ابعاد عدالت اجتماعی در اخلاق زیستی و میزان تحقق آن در هر یک از مناطق شهری اردبیل انجام شد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی و تحلیلی بود. تعداد 40 سئوال پژوهشی در قالب20 گویه با طیف لیکرت محقق ساخته تهیه و تدوین شد. از بین 529 هزار و 374 نفر جمعیت شهر اردبیل طبق فرمول کوکران، 383 نفر به عنوان حجم نمونه آماری تعیین شد. به روش نمونه گیری تصادفی ساده طبقه بندی شده، سئوالات در اختیار نمونه آماری بالای 18 سال قرار گرفت. برای تحلیل پژوهش از مدل ترکیبی (تحلیل عاملی و مدل وازپس) استفاده شد. به طوری که داده ها از طریق نرم افزار spss نسخه20 تحلیل شده و با استفاده از مدل وازپس میزان تحقق ابعاد عدالت اجتماعی در مناطق شهری سنجیده شد. درصد واریانس تجمعی حدود77/59 درصد از واریانس شاخص های عدالت اجتماعی بر اخلاق زیستی را تبیین نمود و معیارهای انصاف، برابری، نیاز و فردگرایی اقتصادی به ترتیب بیشترین تا کمترین میزان اثربخشی در اخلاق زیستی شهروندان را به خود اختصاص داده اند. همچنین مدل وازپس نشان داد که میزان تحقق عدالت اجتماعی در اخلاق زیستی شهروندان اردبیل کمتر از حد متوسط بود. مناطق شهری 1، 2، 5، 3و 4 بیشترین تا کمترین میزان تحقق ابعاد عدالت اجتماعی را داشتند. نتیجه این که حیطه های اخلاق زیستی تحت تأثیر ابعاد عدالت اجتماعی تقویت شده و زمینه برنامه ریزی شهری را مهیا می سازند.
جایگاه اخلاق اسلامی در حسابداری
حوزههای تخصصی:
اطلاعات ارائه شده توسط حسابداران باید به طور قابل توجهی کارآمد، قابل اتکا، واقعی و بی غرضانه باشد، جهت نیل به این هدف حسابداران علاوه بر داشتن مهارت، تجربه و آموزش مستمر، باید از فضایل اخلاقی نظیر درستکاری، واقع بینی و صداقت برخوردار بوده و خدمات حرفه ای خود را با رعایت اخلاق و آیین رفتار حرفه ای انجام دهند. از این رو نهادینه کردن اخلاق اسلامی در سیستم آموزش حسابداری ممکن است هم از نظر شرایط رفتار اقتصادی و هم از دیدگاه ارزش های فرهنگی، اثر مستقیمی بر حرفه حسابداری داشته باشد، زیرا انتظار می رود که تامین آیین اخلاق حرفه ای اسلامی نواقص موجود در آیین اخلاق حرفه ای موجود را که تنها مبتنی بر مفهوم عقل گرایی است، رفع نماید. هدف مطالعه حاضر تبیین نقش اسلام و اصول اخلاقی آن در رفع مشکلات حرفه حسابداری و آیین اخلاق حرفه ای مبتنی بر مفهوم عقل گرایی صرف، در عصر حاضر است. حسابداران علاوه بر رعایت اصول و استانداردها در ارائه گزارشهای مالی، بایستی به ضوابط رفتاری و اخلاقی اسلامی نیز پایبند باشند. اعتقادات اسلامی و ایمان به مسئولیت پاسخ گویی به خداوند، منجر به تامین رفتار و عملکرد اخلاقی اسلامی حسابداران حرفه ای خواهد شد.
بررسی تأثیر سیاست های جمهوری اسلامی ایران بر انسجام و همگرایی اجتماعی فرهنگی در استان گلستان (با تأکید بر ترکمن ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
159 - 176
ایران ازجمله کشورهایی است که دارای تنوع دینی، مذهبی و زیستی و جغرافیایی است. بر این اساس، وضعیت قومیت ها در یک کشور و در یک تقسیم بندی کوچک تر (استان) می تواند بر آگاهی و اقدامات واگرایانه و یا همگرایانه مردم یک قوم در جامعه نسبت به دولت یا حاکمیت اثرگذار باشد و در استانی مانند گلستان، که دارای تنوع فرهنگی است، باید در سیاست گذاری های فرهنگی به این موضوع توجه ویژه معطوف شود. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر سیاست گذاری های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بر همگرایی و یا واگرایی ترکمن ها استان گلستان است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی است و روش تحقیق در این مطالعه، پیمایشی و ابزار سنجش، پرسشنامه است. جامعه آماری شامل زنان و مردان 18 تا 65 سال قوم ترکمن استان گلستان است که حجم نمونه براساس فرمول کوکران به تعداد 384 نفر تعیین شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که سیاست گذاری های ج.ا.ایران براساس شاخص فرهنگی بر همگرایی ترکمن ها استان گلستان نسبت به نظام بسیار تأثیرگذار بوده است. بدین معنی که هرچه سیاست های دولت با سیاست های منطبق با سنت و فرهنگ افزایش یابد، موجب تقویت متغیر همگرایی می شود؛ بنابراین، تأکید این تحقیق بر آن است که سیاست گذاران در تدوین سیاست های فرهنگی به جهت همگرایی بیشتر، توجه شایانی به ابعاد مختلف داشته باشند.
کهن گرایی واژگانی در غزل های سیمین بهبهانی
منبع:
مطالعات ادبیات معاصر ایران سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
43- 60
حوزههای تخصصی:
غنای ادبیات سنتی هنوز هم در لفظ و محتوا بر ادبیات امروز تأثیرگذار است. در شعر برخی از نوگرایان معاصر، تأثیرپذیری از ادبیات گذشتیه ایران، به صورت کهن گرایی صورت گرفته است. این نوع تأثیرپذیری که در نظریه های ادبی معاصر آن را هنجارگریزی زمانی یا باستان گرایی (Archaism) می گویند، در غزل های سیمین بهبهانی به خوبی هویداست. این پژوهش وجوه کهن گرایی واژگانی را در غزل های سیمین بهبهانی با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی کرده است. دستاورد آن نشان می دهد که کهن گرایی واژگانی در غزلیات سیمین بهبهانی نمود بسیار دارد که از مهم ترین مصادیق آن: 1. واژه های عام، 2. واژگان درباری، دیوانی و نظامی، 3. اصطلاحات موسیقی، 4. اصطلاحات باده گساری، 5. اصطلاحات و اسامی خاص مربوط به اساطیر و تاریخ کهن ایران، 6. ترکیب های کهن، 7. کهن گرایی در فعل (فعل ساده، فعل پیشوندی، فعل مرکب، فعل دعایی، ریخت کوتاه شدیه فعل ها، «میم» نفی فعل، و «باء» تأکید فعل)، 8. اصوات کهن، و 9. کهن گرایی در استفاده از حروف، قابل اشاره است. فرایند کهن گرایی واژگانی در غزل های سیمین بهبهانی، به نحوی متبحرانه اجرا شده، آن گونه که بخشی از مفاهیم و اندیشه های این شاعر از طریق واژگان دیرین زبان فاسی به مخاطب منتقل شده است، بدون آن که دریافت شعر او را برای مخاطب دشوار کرده باشد. این کهن گرایی در کنار دیگر شاخصه های شعر سیمین بهبهانی، موجب شده است که سروده های او از سبکی شخصی و انحصاری برخوردار باشد.
طراحی چارچوب گونه شناسی حمایت های دولت از کسب وکارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
21 - 47
حوزههای تخصصی:
توسعه کسب و کارهای کوچک و متوسط یکی از دغدغه های سیاست گذاران و مجریان عرصه توسعه صنعتی در کشور است که راهبردهای گوناگونی به ویژه با استفاده از ظرفیت حمایت های دولتی برای این امر متصور است. پژوهش حاضر که با رویکردی کیفی-کمّی انجام شده است می کوشد با ارائه یک چارچوب به گونه شناسی حمایت های دولت از این کسب وکارها پرداخته و از این رهگذر به ارائه خردمایه های سیاستی و دانشی برای متخصصان بپردازد. دسته بندی کسب وکارها با مبناهایی نظیر چرخه عمر، فناوری، محصول و بازار از یک سو و ارزیابی راهبرد اتخاذی برای نوع حمایت با شاخص هایی نظیر میزان پاسخگویی، به صرفه بودن، ثبات و پایداری و میزان زمان لازم برای اثرگذاری یک سیاست از سوی دیگر، چارچوبی را ایجاد می کند که بر اساس می-توان انواع حمایت های دولتی از کسب وکارهای کوچک و متوسط را جایابی نمود. یافته های این پژوهش، الگو و نوع نگاه آن می تواند به عنوان مبنایی برای انتخاب و توسعه هدفمند حمایت ها محسوب گردد.
اثر واسطه ای تداوم فعالیت و گزارشگری شرکتی در رابطه بین حاکمیت شرکتی و گرایش احساسی سرمایه گذاران
حوزههای تخصصی:
در دنیای کنونی شرکت ها به عنوان رکن اقتصادی جامعه در ایجاد ثروت ،اشتغالزایی و... شناخته می شوند. اما بقاء و تداوم فعالیت شرکتها در بازارهای امروزی، بواسطه موضوعاتی همچون فشردگی رقابتها، نوسانات اقتصادی، بحرانهای مالی، رسوایی و فروپاشی شرکتهای بزرگ و ... مورد تردید جدی واقع گردیده است. حاکمیت شرکتی با هدف پاسخگویی و بهبود مکانیسم های نظارتی برای بازگرداندن اطمینان عمومی به بازار سرمایه و حرفه حسابداری ایجاد شد. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی اثر واسطه ای تداوم فعالیت و گزارشگری شرکتی در رابطه بین حاکمیت شرکتی و گرایش احساسی سرمایه گذاران در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی بوده و از آنجایی که در پژوهش حاضر وضعیت موجود متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات، از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات توصیفی و از نوع پس رویدادی گنجانده می شود. در مسیر انجام این پژوهش، سه فرضیه تدوین و 145 شرکت از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 8 ساله بین 1394 تا 1401 انتخاب شده و داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری در نرم افزار اکسل با استفاده از نرم افزار آماری ایویوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد بین سرمایه گذاری نامشهود و کارایی تخصیصی رابطه مستقیم معناداری وجود دارد. و بین جریان های مالی نقدینگی و کارایی تخصیصی رابطه معکوس معناداری وجود دارد.
اثربخشی برنامه حل مسئله خانواده محور بر تاب آوری و روابط والد-فرزند در دوران پسا کرونا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
34 - 48
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه حل مسئله خانواده محور بر تاب آوری و روابط والد-فرزند در دوران پسا کرونا انجام گرفت. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش اجرا کمی، نیمه آزمایشی (پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری) با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارمندان متاهل 3 دانشکده فنی حرفه ای دختران 1، پسران 1 و 2 شهرستان کرمانشاه بود. حجم نمونه 200 نفر به روش تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری و ارتباط والد-فرزند بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد برنامه حل مساله خانواده محور بر تاب آوری و روابط والد- فرزند تاثیر دارد. نتیجه گیری: نتایج اثربخشی نشان داد برنامه حل مسئله خانواده محور بر کیفیت روابط والد –فرزند و افزایش تاب آوری تأثیر دارد. بنابراین برنامه حل مسئله خانواده محور بر تاب آوری و روابط والد-فرزند در دوران پسا کرونا در یک پیگیری دو ماهه مؤثر است.
ساختارهای توزیعی قدرت و ظهور جمهوری کردستان (پس از جنگ جهانی دوم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بعد از جنگ جهانی اول و ظهور رضاخان با نوعی جمود و عدم تحرک در حرکتهای گریز از مرکز کردی در ایران روبرو هستیم اما با سقوط رضاخان و جنگ جهانی دوم یکی از قویترین حرکتهای کردی تحت نام جمهوری کردستان در ایران ظهور می یابد.هدف این تحقیق بررسی دلایل ظهور این جمهوری در مناطق کردنشین است. در این راستا با تمسک بر یک مدل نظری نوین سعی می گردد ظهور این جمهوری در چارچوب این سطوح چهارگانه مورد واکاوی قرار گیرد. .سوال اصلی این تحقیق آنست که چه عواملی بر ظهور و شکل گیری جمهوری مهاباد تاثیر داشته اند؟ و فرضیه تحقیق بر این مدعا قرار گرفته است که ظهور جمهوری مهاباد متاثر از ساختارهای توزیعی قدرت در هر 4 سطح تحلیل درون کردی،ملی،منطقه ای و بین المللی بوده است .نتایج این تحقیق نشان می دهد که ظهور این جمهوری با تمرکز بر نقش افراد خاص یا یکی از سطوح تحلیل فوق قابل تبیین نیست بلکه به نگاهی جامع در یک مدل سیستمیک نیازمند است. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی چگونگی شکل گیری بحران کردستان، و عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر پیدایش و زوال آن بررسی شده است ،یافته پژوهش حاکی از آن است که قضیه کردستان و جمهوری کردستان ریشه در شرایط و زمینه های عصر رضاشاهی و پویش قوم گرد در جهت خودمختاری از دولت مرکزی داشت و دخالتهای قدرت های فرا منطقه ای و تحریکات آنان روند این گونه حرکتهای قومی را تسریع میکرد
نقد رویکرد العثیمین به توحید بر پایه آرای توحیدی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
219 - 236
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی بر پایه برهان صدیقین در تقریر خاص خود، باور به وجود خداوند را تنها بر باور به نفی سفسطه استوار کرده و با چنین رویکردی، خداباوری را به ایده ای با بیشترین مخاطب جهانی تبدیل کرده است، اما وهابیت معاصر هم چون اسلاف خویش با چشم پوشی از تأمل عقلی درباره وجود خداوند به بهانه اینکه هیچ انسانی وجود خداوند را منکر نیست، و با تقسیم بندی های استحسانی و نیز تفسیرها و تطبیق های ناروا نسبت به توحید در عبادت، فقط در آتش تکفیر نسبت به دیگر مسلمانان دمیده است. این پژوهش با مقایسه رویکرد علامه طباطبایی به مسئله وجود خداوند، توحید ذاتی و توحید صفاتی با رویکرد محمد بن صالح العثیمین در تفسیر کتاب «التوحید» محمد بن عبدالوهاب به آن مسائل، با روش استنادی، تحلیلی به پیامدهای رویکرد العثیمین پرداخته و نشان داده است که ناتوانی وهابی ها از بررسی عقلی و فرافرقه ای مسئله وجود خداوند، احتراز آن ها از تحلیل عقلی توحید ذاتی، و گریز از پاسخگویی به پرسش بنیادین توحید صفاتی به ناکارآمدی ایده توحید در قرائت آنها انجامیده است؛ در مقابل، تأکید آن ها بر مصادیق توحید الوهیت نتیجه ای غیر از اخراج قاطبه مسلمانان از دایره اهل توحید نداشته است.
ارتباط شهادت امام حسین(ع) با «ذبح عظیم» در آیه 107 سوره صافات
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۶
115 - 132
حوزههای تخصصی:
ظاهر روایات در بیان ذبح عظیم در آیه 107 سوره صافات مختلف است. برخی بر شهادت امام حسین(ع) و برخی بر قوچ دلالت دارند. بنابراین چگونه آیه می تواند دلالت بر عظمت شهادت حضرت داشته باشد در حالی که ذبح عظیم گوسفند آسمانی دانسته شده است؟ آیا دلالت آیه بر عظمت شهادت امام به دلالت ظاهر است یا باطنی و نمی توان رابطه ظاهر آیه را با آن درک کرد؟ این پرسش ها، دغدغه هایی هستند که در فهم و ارتباط آیه با شهادت امام حسین(ع) بسیار تاثیر گذارند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش ها است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که ارتباط عمیقی بین ظاهر آیه و عظمت شهادت امام وجود دارد و مقصود از ذبح عظیم، قوچ آسمانی ذبح شده توسط ابراهیم(ع) نیست.
بازشناسی مفاهیم نمادین عدد چهل در فرهنگ دینی و اسلامی و تطبیق آنها با اربعین امام حسین (ع)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
77 - 108
حوزههای تخصصی:
عدد چهل(اربعین) در فرهنگ دینی و اسلامی، گستره معنایی وسیعی دارد. مفاهیم خاص این عدد از گذشته نزد پیروان ادیان توحیدی وجود داشته و در فرهنگ اسلامی به صورتی خاصّ گسترش یافته است و در نهایت، در رابطه با قیام امام حسین(ع) به اوج خود رسیده و بار عاطفی ویژه ای پیدا کرده و بر قداستش افزوده شده است؛ به گونه ای که در حال حاضر، اربعین حسینی، نقطه عطفی در جهان اسلام به ویژه جهان تشیع به شمار می رود و مفهوم این عدد را با انقلابی مواجه کرده است. پژوهش حاضر با کاربست روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و استنادی و با استفاده از روش تجزیه و تحلیل محتوایی کیفی (توصیفی-تحلیلی) در صدد بررسی مفاهیم نمادین عددِ «چهل» (اربعین) در طول تاریخ با تأکید بر مفهوم این واژه در ارتباط با نهضت امام حسین(ع) است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اربعین نماد انتظار، آمادگی، آزمایش، تنبیه، مظهر کمال هر چیز و هر کاری است. اربعین حسینی و تأکید بر آن، ارتباط وثیق و محکمی با سابقه این عدد به عنوان نماد تکامل و بلوغ دارد. در این روز، مأموریت امام حسین(ع) و اهل حرم او در کربلا، کوفه و شام به کمال رسیده و آنان پس از سپری کردن حوادث تلخ و پشت سرگذاشتن وقایع سخت و دردناک، رسالت خود را در ارتباط با زنده نگه داشتن دین الهی به پایان رسانده اند. اربعین در ارتباط با شهادت امام حسین(ع) نیز نماد کمال، بلوغ و رشد است. مفهوم نمادین آزمایش و تنبیه در اربعین حسینی در رابطه با افراد غافل و بی توجه به قیام سیدالشهداء(ع) مشهود است.
دشواری های سیره نگاری پیامبر و راه حل های آن
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
83 - 98
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رویکردهای نویسندگان قدیم و جدید مسلمان و غربی در سیره نویسی محمد بن عبدالله اختصاص دارد و منابع زندگانی او و روش های مختلف سنجش اعتبار آنها را مورد ارزیابی قرار می دهد. پژوهش حاضر، با مرور سیر مطالعاتی سیره پیامبر در سنت تحقیقاتی غربی، گزارشی از رویکردهای مختلف اسلام پژوهان غربی و سیر تحول آنها را ارائه می دهد. این روند که ابتدا با رویکردی تبشیری از سوی مبلغان مسیحی آغاز شد و به تدریج رنگ و بوی علمی به خود گرفت؛ بعدها با دشواری های مربوط به منابع صدر اسلام مواجه شد که محققان غربی را ملزم به اختیار روش هایی برای سنجش اعتبار این روایت ها کرد. بخش پایانی مقاله نیز مروری تطبیقی بر نگاه مسیحیان و مسلمانان به پیامبر خودشان (عیسی و محمد) است که در تصویرگری سکه های آن دوره نمود یافته است.
مؤلفه های پایش مناقشه و همکاری در حوضه های آبریز فرامرزی و پیاده سازی آن در حوضه آبریز دجله و فرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
268 - 306
حوزههای تخصصی:
پایش همکاری و تعارضات در حوضه های فرامرزی جهت مدیریت پایدار منابع آبی مشترک و امنیت منطقه ای ضروری می باشد. بخصوص اینکه تغییراقلیم، توسعه طرح های آبی و عدم توازن قدرت بین کشورهای ساحلی بستر را برای تشدید مناقشات در این حوضه ها مهیاتر نموده است. واقعیتی که پایش پویای وضعیت مناقشات و همکاری را ضرورت می بخشد. مقاله حاضر تلاش دارد تا روش شناسی را بدین منظور ارائه دهد و برای تشریح آن، حوضه فرامرزی دجله و فرات به عنوان منطقه مطالعاتی درنظر گرفته شده است. بدین منظور، مؤلفه هایی برای توسعه چنین سامانه هایی احصاء شدند که مهم ترین آنها عبارت بودند از: الف) درک صحیح از مسائل حوضه و محرک های داخلی و خارجی مؤثر بر مناقشه و همکاری، ب) پایش طرح های توسعه و تبعات آنها بر موافقت نامه ها و یا مغایرت آنها با کنوانسیون های بین المللی، ج) پایش رسانه و گفتمان مسئولین کشورها و د) پایش نحوه فعالیت کمیته های فنی مشترک و بعضاً فراتر از آن، «شوراهای عالی همکاری راهبردی» بین کشورها. در نهایت، نمایش مجموعه اطلاعات فوق با استفاده از ابزارهای استانداردی مانند مقیاس های BAR و iBAR یا ماتریس TWINS. قطعاً عملیاتی شدن این سامانه ها یک کار میان رشته ای است که نیازمند تعامل متخصصان مختلف مانند حوزه های روابط بین الملل، مهندسی منابع آب و علوم سیاسی می باشد.
ناپایداری و تزلزل در معنا؛ خوانش واسازانه داستانی کوتاه از ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
13 - 47
حوزههای تخصصی:
مطالعات ادبی در پرتو اندیشه پساساختارگرا از منظری متفاوت متن را واکاوی می کنند. پساساختارگرایی ضمن رها شدن از چهارچوب تصلب یافته ساختارگرایی، خوانشی واسازانه از متن به دست می دهد و معنا و گفتمان ادعایی آن را به پرسش می گیرد. در این راهبردِ مطالعاتی، پژوهشگر از رهگذر بازشناسی تناقضات نهفته در متن، از دوگانه های پایگانی ساختارگرایی فاصله گرفته، از معنای آشکار آن مرکزیت زدایی می کند و معنای خاموش گشته را به سخن می آورد. کاربست چنین راهبردی در واکاوی متون فارسی می تواند ابعاد ویژه ای را در باب آن ها و ساختارهای فکری نویسندگان آشکار سازد. پژوهش حاضر بر بنیاد این اندیشه و با اتخاذ رویکردی استنادی تاریخی در گردآوری داده ها، داستان کوتاه «حضور» از مجموعه داستان دیوان سومنات نوشته ابوتراب خسروی را واسازی نموده است. بنابر پژوهش پیش ِرو، متن «حضور» به رغم عنوان آشکار آن، رو به غیاب دارد و امر غایب در آن به سطح حضور فرامی رود. تزلزل در رابطه متناظر دال و مدلولی و درنتیجه، ناپایداری معنامندی دال ها، ناآغازی در متن، باژگونگی کارکردها و موقعیت های دال های متن و نام زُدایی از شخصیت ها بخشی از مصادیق مرکززدایی از گفتمان مرکزیت یافته متن قلمداد می شوند. در پرتو این رابطه ناپایدار، دال های کنشگر در متن دچار تعویق و گسست از معنای نهایی شده اند و بدین ترتیب، انکسار و پراکنش معنا در متن رقم خورده است؛ برونداد چنین وضعیتی آپوریا یا تنگنا در پذیرش معنای قطعی متن است، به طوری که خواننده دیگر قادر به تحدید معنای نهایی نیست. جابه جایی حضور و غیاب و ناپایداری معنا حتی بر تمهیدات متن و موقعیت های مکانی شخصیت ها نیز سایه انداخته است و متن از درون خود را نقض کرده است.
خوانش فضایی سینمای ملودرام ایرانی به واسطه ارزیابی مولفه های حس مکان (نمونه موردی : فیلم سینمایی مادر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
71 - 87
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معماری و سینما مجموعه ای از هنر و فنونی است که ازطریق طراحی صحنه، نشانه شناسی و معنا بر شخصیت پردازی، ایجاد هویت، حس زمان و مکان، ایجاد فضای مناسب برای لوکیشن خاص و عبور از لایه های تاریخی، ایجاد حس روانی و هویت و تاثیر بر روند روایت و... در فضای فیلم تاثیرگذار است.
هدف: درک مولفه های برآمده از سینما مخصوصا ملودرام ازمنظر هم زیستی با معیارهای حس مکان منتج شده از فضای معماری منجر به خروج کلید واژگانی می گردد که خود در میزان نمودن ساخت فضای فیزیکی صحنه در جهت شناسایی روابط انسان با مکان قابل تدقیق می باشد.
روش تحقیق: برای درک این موضوع سعی شد بابهره از روش تفسیری-تاریخی به فهوای روند دیالکتیک فضایی-مکانی در فیلم مادر پرداخته شود که این روند خود نیازمند روش تحلیلی-توصیفی است تا به واسطه مولفه های برخاسته از متغیرهای شناسایی شده در پژوهش احصاگردد. نهایتا ازطریق استدلال قیاسی سعی بر تفهیم مولفه های خروجی به واسطه ابزاری چون مدل و جداول تحلیلی شده است. لذا طرح پرسش: «چگونه می توان پروسه زمانی سکانس های برداشت شده فیلم سینمایی مادر را در ارتباط با هم زیستی فضایی و یا تقدم و تاخر فضای حرکتی صحنه ازمنظر دیالکتیک حسی-مکانی توجیح نمود؟»
نتیجه گیری: میتواند از طریق مدل مفهومی و جداول عنوان شده از حیث مرحله بندی فریم های فضایی که منجر به درک روابط حسی-مکانی منتج شده از روابط انسان با مکان در سینمای ملودرام میشود. به نوع روش شناسی در روابط هم بندی فضا و زمان ازمنظر شناسایی واژگان؛ دیاکرونیک و سینکرونیک فضایی صحنه و در قالب مولفه های؛ فعالیت، معنا و کالبد ازمنظر حسی-مکانی پاسخی درخور شایستگی آن داد.
مطالعه عوامل تسهیل کننده و بازدارنده در توسعه گردشگری شبانه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری شبانه به عنوان یکی از راهبردهای نوین توسعه گردشگری شهری، با تأکید بر استفاده بهینه از زمان و منابع شهری، نقشی کلیدی در افزایش رونق اقتصادی، ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، و جذب گردشگران ایفا می کند. شهر اصفهان به دلیل پیشینه تاریخی و فرهنگی غنی، ظرفیت بالایی برای توسعه گردشگری شبانه دارد. بااین حال، توسعه این نوع گردشگری با موانع و چالش هایی مواجه است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل تسهیل کننده و بازدارنده در توسعه گردشگری شبانه شهر اصفهان است تا از طریق آن بتوان راهبردهای مناسبی برای بهره برداری بهینه از ظرفیت های موجود و رفع موانع ارائه کرد. این پژوهش با رویکرد کیفی صورت گرفته است. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 19 نفر از متخصصان گردشگری، مدیران شهری و فعالان حوزه گردشگری شبانه گردآوری شده است. برای تحلیل این مصاحبه ها، از روش تحلیل تم بهره گرفته شد تا عوامل کلیدی شناسایی و دسته بندی شوند. یافته ها نشان می دهد توسعه گردشگری شبانه در اصفهان به عوامل تسهیل کننده ای همچون امنیت گردشگری شبانه، توسعه فعالیت های شبانه، نورپردازی و زیباسازی محیط، توسعه زیرساخت های حمل ونقل، حمایت از کسب وکارهای گردشگری شبانه، برندسازی گردشگری شبانه و آموزش و فرهنگ سازی، وابسته است. از سوی دیگر، موانع توسعه این حوزه شامل موانع فرهنگی و اجتماعی، موانع اقتصادی و مالی، موانع مدیریتی و نظارتی، موانع زیست محیطی، موانع شناختی-دانشی و موانع قانونی و سیاست گذاری می باشد. برای توسعه پایدار گردشگری شبانه، رفع موانع یادشده و تقویت عوامل تسهیل کننده از طریق برنامه ریزی جامع، حمایت های دولتی و خصوصی و افزایش تعاملات بین ذی نفعان ضروری است.
شناخت و تحلیل ابزارهای ارزیابی کیفیت محیطی، منظر و محوطه های بیمارستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظر و محوطههای بیمارستانی باوجود تاثیرگذاری مثبت فراوان بر سلامت جسمی و روانی بیماران و کارمندان خود، جایگاه درخوری در پژوهشهای طراحی محیط بیمارستانها ندارد. پژوهش در این حوزه درگرو شناسایی و ارزیابی صحیح از شرایط فعلی آن است. کمبود ابزارهای ارزیابی استانداردسازی شده -همچون پرسشنامهها و چکلیستها برای کَمیسازی نگرش و رفتار کاربران- مشکل را دوچندان مینماید. هدف اصلی پژوهش پیشرو، شناخت و تحلیل ابزارهای ارزیابی کیفیت کالبدی منظر بیمارستانی، کاستیها و نقاط قوت آنها است. در راستای دستیابی به هدف پژوهش، ابتدا با انجام مرور سیستماتیک در پایگاههای اطلاعاتی Scopus،PubMed و Web of Science، دوازده ابزار ارزیابی شناسایی شد. سپس ساختار، روش تولید، ابعاد موردسنجش و نحوهی تأمین روایی و پایایی ابزارها مورد تحلیل قرار گرفت. ابزارهای شناساییشده دارای ساختاری سلسلهمراتبی با رویکرد ارزیابی ترکیبی (روانتنی و شناختی) هستند. درمجموع 13 بُعد کیفیت محیط در ابزارها مشخص شد. چهار بُعد «نوع فعالیت و استفاده»، «امکانات رفاهی و مبلمان»، «فضا و چیدمان آن» و «ایمنی محیط»، بیشترین گویهها را در هر ابزار شامل میشوند که مبنای امتیازدهی به گویهها بهصورت مشاهدهای و بر اساس ادراک کاربر از قابلیت محیط در تأمین این ابعاد هستند. تمامی ابزارها روایی محتوایی قابل قبولی دارند، اما گزارش آزمونهای پایایی و روایی ساختاری برای تمامی ابزارها در دسترس نیست. عدم توجه به بحث گونهشناسی منظر در روند تولید ابزارها، باعث ضعف در قابلیت اجرا آن در طیف وسیعی از مراکز درمانی میشود. همچنین نبود تعریف استاندارد از منظر و محوطه بیمارستانی و کاربست آن در ابزارها، سبب مشکل در تکرارپذیری ابزار و مقایسه بین یافتههای ابزارها با هم میشود. همچنین کاستیهایی در ارتباط با ساختار گویهها، چندبعدی بودن گویهها، محدوده و مبانی نظری، تعیین مدتزمان لازم برای آموزش ارزیاب و انجام ارزیابی توسط وی، نشان میدهند. یافتههای این پژوهش نشان از ضرورت توسعه ابزارهایی جدید با پایه نظری قویتر همراه با گزارشهایی از میزان پایایی و ثبات نتایج دارد. ابزار H-GET بهعنوان الگوی اولیه برای تولید ابزارهای آتی میتواند استفاده شود.
الگوی پذیرش هاب دیجیتال روستایی بر پایه ی رویکرد نظریه ی داده بنیاد (مورد مطالعه: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در راستای بهره مندی مناطق روستایی از قابلیت های دیجیتال در سال های اخیر هاب های دیجیتال روستایی به عنوان بسترهایی معرفی شده اند که می توانند امکان توسعه پایدار روستاها در بلندمدت را فراهم آورند. به دلیل عدم شناخت این مراکز در ایران هنوز بهره برداری مناسبی از آن ها صورت نگرفته است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل و شرایط دخیل در پذیرش هاب های دیجیتال در نواحی روستایی است. روش پژوهش: در این پژوهش با بهره گیری از روش کیفی و بطور خاص استراتژی پژوهشی نظریه داده بنیاد در صدد ارائه ی الگویی از شرایط و عوامل موثر بر پذیرش هاب های دیجیتال روستایی با تمرکز بر روستاهای استان کردستان هستیم داده های پژوهش از طریق مصاحبه با خبرگان دانشگاهی، مقامات دولتی و فعالین سازمان های مردم نهاد گردآوری و با کمک نرم افزار مکس کیو دی ای مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها: نتایج پژوهش به اتکا ابعاد پنج گانه نظریه داده بنیاد، ارائه شده است. بر این اساس "کاستی های اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی"، "زیرساخت ها، ویژگی ساختاری روستا، ترکیب جمعیت شناختی"، "عدم یکپارچگی در سیاست گذاری، تدبیر ناکارآمد امور روستایی، اقتصاد مبتنی بر سوداگری"، "شناسایی ظرفیت ها، کارکردهای مراکز هاب دیجیتال، پیش آموزش" و "توسعه فرهنگی - اجتماعی، توسعه اقتصادی، و تقویت خرد سیاسی" به ترتیب شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها را در برمی گیرند. نتیجه گیری: در مجموع عوامل اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی، سیاسی و محیطی تعیین کننده علل، راهبردها، پیامدها و شرایط زمینه ای و مداخله گر پذیرش هاب های دیجیتال روستایی بوده اند. شناسایی شرایط اثرگذار بر پذیرش این بسترهای دیجیتال امکان طراحی و پیاده سازی سیاست های اثربخش در مسیر بهره گیری از هاب های دیجیتال روستایی را تسهیل خواهد کرد.
واکاوی پایداری تعاونی های تکثیر و پرورش ماهی مورد مطالعه شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه ی حاضر با هدف سنجش پایداری تعاونی های تکثیر و پرورش ماهی صورت گرفت و به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر پایداری تعاونی ها و ارائه راهکارهایی در این زمینه بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نوع پیمایشی بود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ساختارمند و محقق ساخته بهره گرفته شد. روایی پرسشنامه طبق نظر پانلی از اساتید و کارشناسان تأیید گردید و پایایی آن با انجام مطالعه ای پیش آهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (94/0-59/0) به دست آمد. جامعه مورد مطالعه پژوهش حاضر اعضای 61 تعاونی فعال تکثیر و پرورش ماهی بخش مرکزی شهرستان اهواز و شامل 454 عضو بود. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود که با استفاده از جدول مورگان، حجم نمونه 150 نفر از اعضای تعاونی ها تعیین گردید. برای تعیین آسیب های تعاونی های تکثیر و پرورش ماهی از تکنیک تحلیل محتوایی بهره گرفته شد. برای این منظور 20 نفر پرورش دهنده از تعاونی های موفق تکثیر و پرورش ماهی تا حصول اشباع نظری مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که پایداری تعاونی های تکثیر و پرورش ماهی در سه مرحله امکان سنجی و طراحی، راه اندازی و بهره برداری، و توسعه تعاونی تحت تأثیر هویت سازمانی، تعهد هویتی و چارچوب قانونی قرار دارند. بر مبنای یافته ها تعاونی های تکثیر و پرورش ماهی از حیث ابعاد آموزشی، زیرساختی، اجتماعی و اقتصادی آسیب پذیر بودند. نتیجه گیری: این پژوهش از یک طراحی موازی همگرا برای ادغام داده های کمی و کیفی استفاده نمود و دیدگاهی جامع از پایداری در تعاونی های پرورش ماهی ارائه داد. در حالی که در بخش تحلیل کمی، پیش بینی کننده های کلیدی پایداری شناسایی شد، بینش حاصل از بخش کیفی به درک عوامل زمینه ای، مانند نقش هویت سازمانی و ارتباطات عاطفی بین اعضا را کمک شایانی نمود. این رویکرد روش شناختی غنای یافته ها را افزایش داد و موضوعاتی مانند ضرورت آموزش و تأثیر پویایی های اجتماعی را آشکار ساخت که برای درک پایداری فراتر از معیارهای کمی به تنهایی حیاتی است.
نقش جامعه پذیری فرهنگی و عوامل زمینه ای در بهزیستی ذهنی دختران نوجوان مهاجر: رویکرد مسیر زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به منظور شناسایی وضعیت بهزیستی ذهنی و عوامل تأثیرگذار بر آن در دختران نوجوان مهاجر داخلی نسل اول و دوم در دو گذار شروع و پایان نوجوانی با استفاده از روش توصیفی همبستگی انجام شد. به همین منظور، تعداد 500 دانش آموز مهاجر دختر پایه های هفتم و دوازدهم (اوایل و اواخر نوجوانی) به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه بهزیستی ذهنی و جامعه پذیری فرهنگی پاسخ دادند. داده های پژوهش به روش تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد جامعه پذیری فرهنگی، صحبت با زبان مادری و پایه تحصیلی به عنوان متغیرهای تأثیر گذار بر بهزیستی ذهنی در این مطالعه هستند. همچنین، صحبت با زبان مادری و پایه تحصیلی (بهزیستی ذهنی بالاتر پایه هفتم در مقایسه با پایه دوازدهم) به طور منفی بربهزیستی ذهنی تأثیر می گذارند. بر این اساس، لازم است برای بهبود بهزیستی ذهنی دختران نوجوانان مهاجر، بستر مناسب برای افزایش جامعه پذیری فراهم شود؛ این مهم برای دختران نوجوانان پایه دوازدهم و کسانی که در منزل با زبان مادری صحبت می کنند، اهمیت بیشتری دارد.